اعتقاد به حیات پس از مرگ و حوادث آن، قوی ترین عاملی است که می تواند شهوات حیوانی انسان را به زنجیر کشیده، کنترل و تعدیل نماید.
اشاره
از نظر ادیان الهی و به خصوص اسلام، زندگی انسان در این دنیا بیهدف و پوچ نمیباشد؛ بلکه مقدمهای برای زندگی ابدی و همیشگی آخرت است. از نظر انسانی که به معاد و رستاخیز اعتقاد دارد، زندگی این دنیا کشتزاری است که هر چه در آن کشت شود، در آخرت برداشت خواهد شد؛ از این رو میکوشد از لحظه لحظههای زندگی خویش بهره برده و بذر خوبی را بکارد و به خوبی از آن مراقبت کند تا بتواند در آخرت محصول خوبی را نیز برداشت کند.
در این نوشتار برخی از آثار دنیوی ایمان به معاد در زندگی و منشهای فردی انسان از منظر امام علی(ع)، مورد بررسی قرار گرفته است؛ که در شماره گذشته به مواردی از این آثار از جمله: تقوا مداری، مراقبه و محاسبه، رغبت به عبادت، بصیرت و شناخت قلبی، عقلگرایی و غفلت زدایی و... اشاره شد و اینک به سایر آثار و برکات این باور اعتقادی میپردازیم.
معادباوری و کنترل غرایز و شهوات
هنگامی که آدمی در پرتو ایمان به غیب و اعتقاد به سرای باقی، دریافت که فرصت دنیا بسیار محدود و بهره آن نیز بسیار ناچیز است و حتی در قلمرویی که به دست میآید، نمیتوان آن را برای همیشه حفظ کرد و خوشیها و لذایذ واقعی نیز در همین ایام کوتاه خلاصه نمیشود؛ دیگر نه هر دم امواج خواستههای بیپایان بر دلش استیلا مییابد که خود را به همه چیز وابسته کند و موجب انهدام خویشتن گردد و نه از اینکه بیش از حد از نعمتها و ثروتهای دنیا برخوردار نشده، آزرده خاطر میشود.
در زندگی دنیا هم آرزوهای بلند و هم یأسهای عمیق، در کمین انسان نشستهاند و هر دو کشنده و تهدیدکننده زندگیاند و آنچه هر دو را در بند میکشد، یاد مرگ است. یاد مرگ هم «آمال» و هم «آلام» را که هر دو بیحد جلوه میکنند، محدود می کند و آنها را آنچنان که هستند، کوچک نشان میدهد و تاب و طاقت آدمی را افزایش میدهد و او را بر ادامه زندگی قادر میسازد.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «از بین برنده لذتها را بسیار یاد کنید. سؤال شد: آن چیست؟ فرمود: مرگ... و مرگ، اولین منزل از منازل سرای آخرت و آخرین مرحله از مراحل [زندگی] دنیاست».امام علی (ع) نیز یاد مرگ و قیامت را اصلاحگر انسان و تربیتکننده روح دانسته و میفرماید: «به هنگام تصمیم بر کارهای زشت، مرگ را که نابودکننده لذتها و مکدرکننده شهوت و قطع کننده آرزوهاست، به یاد آورید».همچنین آن حضرت برای اصلاح و تربیت نفس، از اهرم اعتقاد به آخرت استفاده می کند. این اهرم به اندازه ای قوی است که گاه بزرگانی مانند «هَمّام» با شنیدن «خطبه متقین»، قالب تهی می کنند.
امام علی (ع) در نهجالبلاغه پس از تلاوت سوره تکاثر می فرماید: «شب یا روزی که رخت سفر مرگ در آن بسته اند، برای آنان جاودانه شده، خطرات آن جهان را وحشتناک تر از آنچه می ترسیدند، یافتند و نشانه های آن را بزرگ تر از آنچه در نظر داشتند، مشاهده کردند. برای وصول به هر یک از دو نتیجه بهشت و یا جهنم تا محل قرارگاهشان، مهلت داده شده و عالمی از بیم و امید، برایشان فراهم ساخته اند. اگر می خواستند آنچه را که در آنجا مشاهده کرده و با چشم دیده اند، توصیف کنند، زبانشان عاجز می شد».
با توجه به مطالب یاد شده، به خوبی روشن می گردد که اعتقاد به حیات پس از مرگ و حوادث آن، قوی ترین عاملی است که می تواند شهوات حیوانی انسان را به زنجیر کشیده، کنترل و تعدیل نماید. چنان که امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرماید: «لَنْ تَحْکُمَ ذَلِکَ مِنْ نَفْسِکَ حَتَّى تُکْثِرَ هُمُومَکَ بِذِکْرِ الْمَعَادِ إِلَى رَبِّکَ؛ تو بر خود مسلط نشوى، مگر آن گاه که همّت تو در یاد از قیامت و بازگشت به سوی خداوند بیشتر شود».بنابراین، اعتقاد به حیات پس از مرگ و حوادث آن، قوی ترین عاملی است که می تواند شهوات حیوانی انسان را به زنجیر کشیده، کنترل و تعدیل نماید.
ایمان به معاد و آرامش روحی ـ روانی
از آنجا که روی برتافتن از معنویت و اخلاق و گرایش به ارزشهای مادی، برخلاف ساختار روحی ـ روانی انسان و در جهت عکس قانون خلقت است، بشریت با بحران های بسیاری دست به گریبان می باشد و هر چه این حرکت معکوس تداوم یابد، این بحران شدیدتر می شود.یکی از پیامدهای بی اعتنایی انسان به معنویت که طعم خوش حیات را در کام انسانها تلخ کرده، افسردگی و اضطراب است.
این گونه انسانها، زندگی را منحصر به دنیا و دنیا را همه دوره حیات خود می پندارند و به فرموده قرآن کریم شعار چنین افرادی این است: «آنها گفتند: "چیزی جز همین زندگی دنیای ما در کار نیست؛ گروهی از ما می میرند و گروهی جای آنها را می گیرند و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمی کند". آنان به این سخن که می گویند، علمی ندارند؛ بلکه تنها حدس می زنند (و گمانی بی پایه دارند)».
زندگی برای چنین افرادی همین مدت محدود، همراه با همه رنجها، سختیها و مشکلات گوناگون است؛ ازاین رو، افسردگی، ناامیدی، اضطراب روانی، بلاتکلیفی، احساس پوچی و بی هدفی بر این گونه زندگی سایه می افکند و حتی در زمانهایی که به لذتهای ناپایدار و زودگذر این دنیا رو می آورد نیز ترس و وحشت و اضطراب، آنها را رها نمی کند.
طبیعت دنیا مستلزم آن است که انسان همیشه به آنچه می خواهد و دوست دارد، نرسد؛ حتی با سختیها و ناملایمات، شکستها و ناکامیها و ضرر و زیانهای بسیار، با چیزهای ناخوشایند دیگر مواجه میشود. ایستادگی در برابر مشکلات و ناامید نشدن، محتاج به جهان بینی استواری است که بتواند مقاومت در برابر آنها را برای انسان توجیه کند.
تنها جهان بینی الهی و ایمان به معاد است که از عهده این مشکل برمی آید: «پس آیا کسی که خدا سینه اش را برای [پذیرش] اسلام گشاده و [در نتیجه] برخوردار از نوری از جانب پروردگارش می باشد [همانند فرد تاریک دل است]؟ پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمی کنند، اینانند که در گمراهی آشکارند». جهان بینی مادی، توان توجیه منطقی و منطبق با فطرت سلیم را ندارد و معتقدان به آن، در مقابل مشکلات خلع سلاح هستند. شاهد این مدعا وجود بیماری های روحی حاد و بحرانهای شدید اخلاقی در دنیای معاصر به ویژه در جوامع مادی غرب است.
عامل اصلی این نگرانی ها به طور عمده احساس پوچی و بی هدف بودن زندگی، احساس نداشتن پناهگاه در مشکلات طاقت فرسا، تصویر وحشتناک از مرگ و بدبینی و ترس از آینده جهان و آینده زندگی فردی است. بدون شک ایمان به سرای دیگر و زندگی جاویدان در آن عالم، توأم با آرامش و عدالت، می تواند به این نگرانی ها پایان دهد.
یاد مرگ در گشایش و سختی، موجبات تعادل روحی و روانی انسان را فراهم میکند. امام علی (ع) می فرمایند: «مرگ و خروج از قبر و ایستادن در برابر خدای تعالی را زیاد یاد کنید، به درستی که این کار مصیبت ها و مشکلات (دنیا) را بر شما آسان می نماید». همچنین آن حضرت (ع) می فرمایند: «کسی که زیاد به یاد مرگ باشد، از دنیا به اندکش راضی میشود».اما افرادى که به جهان آخرت ایمان راسخ ندارند و فقط به لذایذ و کامیابىهاى مادی دنیوى اهمیت مىدهند، نه تنها به اندک آن قانع نمی شوند؛ بلکه از جهات مختلف گرفتار تشویش خاطر و اضطراب مىگردند.
احساس مسئولیت و حالت آمادهباش دائمی
یکی از آثار اعتقاد به معاد، بیدار شدن احساس مسئولیت و وظیفهشناسی در عمق وجود انسانهاست؛ به گونهای که تمام افکار و کردار آدمی را تحت الشعاع قرار میدهد و او در مقابل هر کاری، خود را موظف به پاسخگویی میداند. قرآن-کریم به منظور تأکید بر مسئولیت انسان در برابر عملکرد خویش با لحنی آمیخته به انکار و عتاب می فرماید: «آیا انسان گمان میکند بی هدف رها می شود؟».
قرآن کریم در نفی این پندار، حیات مجدد انسان، جریان مسئولیت خواهی و مؤاخذهاش در روز قیامت را به او گوشزد مینماید: «پس سوگند به پروردگارت که از همه آنان خواهیم پرسید، از آنچه انجام می دادند». انسان معتقد به معاد، بر این باور است که روز قیامت در پیشگاه عدل الهی مؤاخذه خواهد شد و دایره مسئولیت او به کارهای ظاهری بزرگ محدود نمی شود: «اگر آنچه در دلهای خود دارید، آشکار یا پنهان کنید، خدا شما را به آن محاسبه می کند... و خداوند بر هر چیزی تواناست».
انسان معادباور، معتقد است که روز قیامت در پیشگاه عدل الهی تمام اعمال او، حتی به اندازه وزن دانه «خردل» و یا «ذره» را نافذی بصیر و خبیر به نقد می کشد تا سره از ناسره مشخص گردد. از این رو، کوتاهترین لحظات عمر نیز ارزشی فوقالعاده مییابد و انسان خود را همچون مسافری خواهد دانست که باید از فرصتها بیشترین بهره را ببرد و رهتوشه آخرت را هر چه بیشتر و بهتر برگیرد.
در بسیاری از روایات سعی شده از این اصل (مسئول بودن انسان) به عنوان محرّک و پشتوانه ای برای اجرای احکام و دستورهای شرع مقدس بهره برداری شود.
امام علی(ع) می فرماید: «از خدا بترسید، درباره بندگان و شهرهای او (بر کسی ستم نکنید و به ویرانی و تباه کاری در زمین اقدام ننمایید)؛ زیرا در قیامت از همه کارهای شما می پرسند، حتی از زمین ها و چهارپایان؛ از خدا اطاعت کنید و نافرمانی ننمایید».
در «عهدنامه» امیرالمؤمنین (ع) به محمد بن ابی بکر آمده است: «با آنان (مردم مصر) فروتن، نرم خو و همواره گشاده رو باش و به همگان به یک چشم بنگر، خواه به گوشه چشم به آنان بنگری و خواه خیره شوی، تا بزرگان در تو طمعِ ستم بر ناتوانان نبندند و ناتوانان از عدالتت مأیوس نگردند؛ زیرا خداوند از همه بندگان از خرد و درشت کارها و از آشکار و نهان آن می پرسد».بدین ترتیب، این آموزه ها موجی از احساس مسئولیت در برابر همه رویدادهای زندگی در اعماق روح انسانی که مؤمن به زندگانی پس از مرگ است، به وجود می آورد.
انجام اعمال صالح و اجتناب از گناه
عقیده به عالم پس از مرگ و بقای اثر اعمال آدمی، هم می تواند یک «عامل بازدارنده قوی» در برابر گناه و خطاکاری و هم یک «عامل محرک نیرومند» برای تشویق سرمایه گذاری مادی و معنوی در راه خدمت به خلق خدا و نیکی ها گردد.اثراتی که ایمان به عالم پس از مرگ می تواند در اصلاح افراد فاسد و منحرف و تشویق افراد فداکار و مجاهد و لایق بگذارد، به مراتب بیش از اثرات دادگاه ها و کیفرهای معمولی و بیش از پاداشها و تشویق های عادی است؛ زیرا از مشخصات دادگاه رستاخیز این است که نه تجدید نظر در آن راه دارد و نه توصیه و پارتی بازی، نه می توان فکر قضات آن را با ترفند و ارائه مدارک دروغین تغییر داد و نه تشریفات آن نیازمند به طول و تفصیل خواهد بود.
قرآن کریم می فرماید: «از روزی بپرهیزید که هیچ کس به جای دیگری جزا داده نمی شود و نه شفاعتی از او پذیرفته خواهد شد و نه غرامت و بدل و نه کسی به یاری او می آید». همچنین می فرماید: «و هر کس از آنها که ظلم و ستم کرده، اگر تمامی روی زمین را در اختیار داشته باشد، در آن روز همه را برای نجات خویش می دهد و هنگامی که عذاب الهی را می بینند، پشیمانی خود را مکتوم می دارند [مبادا رسواتر شوند] و در میان آنها به عدالت داوری می شود و ستمی بر آنها نخواهد رفت». همچنین در آیه ای دیگر می خوانیم: «هدف این است که خداوند هر کس را به آنچه انجام داده، جزا دهد؛ زیرا خداوند سریع الحساب است».
از این رو قرآن کریم، سرچشمه بسیاری از گناهان را فراموش کردن روز جزا دانسته است: «بچشید آتش دوزخ را به خاطر اینکه ملاقات امروز را فراموش کردید». حتی از پاره ای از تعبیرات استفاده می شود که اگر انسان گمانی به روز قیامت داشته باشد نیز از انجام بسیاری از اعمال خلاف دوری می کند.
امام علی (ع) می فرماید: «از نافرمانی خداوند بپرهیزید؛ زیرا همان کسی که شاهد است، همان کس حاکم و دادرس است».
تأثیر ایمان به معاد در حسن اعمال به قدری روشن و آشکار است که امیرمومنان علی (ع)، تعجب می کند از کسی که ایمان به آخرت دارد و در حسن اعمال خویش نمی کوشد؛ حضرت می فرماید: «عَجبتُ لِمَن یَعلَمُ اَن لِلأعمالِ جزاءً، کیف لا یحسن عمله؛ در تعجبم از کسی که می داند که اعمال جزا دارد، عملش را نیکو به جا نمی آورد».همچنین آن حضرت (ع) میفرماید: «مَنْ تَذَکَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ؛ کسی که به یاد سفر طولانی آخرت باشد، خود را آماده می سازد».بنابراین عقیده باعث میشود که انسان در دنیا در حالت بیدار باش به سر ببرد و خود را در انجام کارها آزاد و مطلق نبیند.
عبرت آموزی
از دیگر ثمرات نیکوی درخت پربار ایمان به معاد، عبرتآموزی از تاریخ گذشتگان و پندآموزی از فراز و نشیب زندگی است. آدمی در پرتو ایمان و باور به معاد و با چشمانی نافذ و حقیقتبین می تواند از ظواهر امور به باطن آن دیده گشاید و از خانه غرور به خانه شعور پا نهد.تحولات دنیا، دگرگونیهای روزگار، آمدنها و رفتنها، همه و همه آینههای تمامنمایی هستند که به خوبی ناپایداری این دنیا و جلوههای فریبای آن را نشان میدهند و انسان را از دل بستن به دنیا و فرو رفتن در گرداب غفلت برحذر میدارند؛ به شرط آنکه انسان تنها تماشاگر حوادث نباشد؛ بلکه از مدرسه روزگار درس عبرت آموزد و خود را برای دانشگاه قیامت مهیا سازد:
ای خوشا چشمی که عبرتبین بود
عبرت از نیک و بدش آیین بود
امام علی(ع) در سفارش به پندپذیری از تاریخ میفرماید: «اگر راهی برای زندگی جاودانه وجود میداشت یا از مرگ گریزی بود، حتماً سلیمان بن داوود(ع) چنین میکرد؛ او که خداوند حکومت بر جن و انس را همراه با نبوت و مقام بلند قرب و منزلت در اختیارش قرار داد، اما آنگاه که پیمانه عمرش لبریز و روزی او تمام شد، تیرهای مرگ از کمانهای نیستی بر او باریدن گرفت و خانه و دیار از او خالی گشت، خانههای او بیصاحب ماند و دیگران آنها را به ارث بردند.
مردم! برای شما در تاریخ گذشته عبرتها و درسهای فراوان وجود دارد؛ کجایند عمالقه و فرزندانشان؟ کجایند فرعونها و فرزندانشان؟ کجایند مردم شهر رس، آنها که پیامبران خدا را کشتند و چراغ نورانی سنت آنها را خاموش کردند و راه و رسم ستمگران و جباران را زنده ساختند؟».به هر حال، مطالعه و تأمّل در زندگی گذشتگان، همواره در بردارنده نکات آموزنده اخلاقی و تربیتی است. مشاهده میکنیم آنها که همواره بر شوکت، قدرت و ثروت خویش مغرور بودند و دست به هر ستمی می زدند، اکنون در گوشه ای از این زمین پهناور زیر انبوهی از خاک رها شده اند و روحشان در عالم برزخ پاسخگوی رفتار و اعمالشان است.
امام علی(ع) دراین باره می فرمایند:«همانا گذشتگان را دیدی که ثروتها اندوختند و از فقر و بیچارگی وحشت داشتند و با آرزوهای طولانی فکر می کردند در امانند و مرگ را دور میداشتند، دیدی چگونه مرگ بر سرشان فرود آمد و آنان را از وطنشان بیرون راند؟... آیا ندیدید آنان را که آرزوهای دور و دراز داشتند و کاخ های استوار می ساختند و مالهای فراوان می اندوختند، چگونه خانه هایشان گورستان شد و اموال جمع آوری شدهشان تباه و پراکنده و از آنِ وارثان گردید و زنان آنها با دیگران ازدواج کردند؟ آنها نه می توانند چیزی به نیکی هاشان بیفزایند و نه از گناه توبه کنند».
قرآن کریم پس از بیان سرگذشت دردناک قوم نوح، عاد، ثمود، شعیب، لوط و سرگذشت فرعونیان، ماجرای آنها را درس عبرتی برای همه کسانی میداند که از عذاب آخرت در ترس و بیم به سر میبرند و پشتشان از شنیدن حوادث هولناک قیامت میلرزد.آری، آنها که به رستاخیز ایمان دارند، با دیدن هر یک از این نمونهها و سرنوشت شومی که چنین اقوامی بدان گرفتار آمدند، دلهایشان تکان میخورد و از ماجرای آنها عبرت میگیرند، راه خود را باز مییابند و دامان خود را به گناهانی که آنها به آن آلوده شدند، نمیآلایند. اما آنها که به قیامت ایمانی ندارند، دریچه دلهایشان بر واقعیتهای زندگی بسته شده، تنها سر در آخور زندگی دارند و از آخرت غافلاند و از مواعظ و عبرتهای فراوان عالم هیچ تأثیر نمیپذیرد.
بنابراین، با توجه به اثرات اعتقاد به معاد باید گفت که ایمان به معاد، قلمرو اندیشه و نظر انسان را گسترش میدهد. انسان با ایمان، دنیا را گذرگاه و سرای آخرت را قرارگاه ابدی میداند. این باور دینی موجب بلند همتی و تلاش فزاینده برای نیل به آیندهای سرنوشتساز و تابناک میگردد؛ زیرا از نظر روانی، آیندهنگری و داشتن امید به فردایی روشن و تعیینکننده در خودباوری، از خود مایه گذاشتن، پشتکار و پایداری انسان نقش بسیار مؤثر دارد. امام علی(ع) میفرماید: «دنیا، چشمانداز نهایی انسانهای کوردل و ناآگاه است. آنان جهانهای دیگر را نمیبینند، اما انسان بصیر و روشنبین آینده را هم میبیند و میداند که سرای ابدی در پس دنیاست.
انسان بصیر از طریق دنیا به آخرت مینگرد (به دنیا با دید ابزاری مینگرد)، ولی انسان فاقد بصیرت به خود دنیا مینگرد (به دنیا با دید غایی نگاه میکند). انسان بصیر از دنیا برای آینده خویش زاد و توشه برمیگیرد و انسان فاقد بصیرت برای دنیا توشه و زاد آماده میکند».مؤمن از دنیا برای آخرت خود، زاد و توشه میسازد و کافر از دنیا فقط بهره دنیوی میبرد. قرآن کریم میفرماید: «عدهای از دوزخیان خواهند گفت: اگر شنوا و عاقل میبودیم، در جمع دوزخیان نبودیم». همچنین میفرماید: «کافران، بسان چارپایان میخورند و بهره میجویند و دوزخ جایگاه آنهاست».
زهرا احمد نژاد کریمی