به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 در نماز حد اقل سه مطلب حائز اهمیت است : بی نیاز ، پرنیاز و نیاز ( نماز ) . و این سه با هم سنخیتی دارندکه وقتی با هم مرتبط می شوند،اقیانوسی ازآرامش در درون آدمی سرازیر می کنند.

 
خبرگزاری فارس: پیشگیری از آسیبهای اجتماعی با هدایت جوانان به نماز

 

 

چکیده :

بزرگ خداوندی که ما را آفریده ، محبت خود را در دل نهاده ، تا او را بپرستیم . تا او را بپرستیم . بنابراین ، هر کس به پهنای دلش و به اندازه فطرت الهی اش می تواند به خدا عشق بورزد . نماز سرچشمة همة خوبی ها و اصلی ترین نیاز انسان برای رسیدن به کمال است . کودکان به طور فطری ستایشگر ارزش ها و پاکی هایند . ما باید طریقه ستایشگری و طریقه عشق ورزیدن به خوبی ها و پاکی ها را به آنان بیاموزیم .

باید فطرت پاک آنان را در جهت عشق ورزیدن به خدای یکتا به شیوه ای خاص ( نماز ) سوق دهیم . آن گاه که « پر نیاز » از طریق « نماز » با « بی نیاز » ارتباط برقرار نمود ، نیرویی لذت بخش در درون خود احساس می کند که زندگی برایش زیبا می شود. او زنده است تا نمازی دیگر بخواند و آن گاه که نمازها و زیبایی ها فزونی گرفت، اقیانوسی از آرامش در وجود او جاری می شود که دغدغه های زندگی را فراموش می کند.

در این مقاله، پژوهشگر سعی کرده است با بررسی دیدگاه های مختلف دربارة : «دوره های درک مفاهیم مذهبی کودکان» ، «نماز و نیازهای جوان» ، «برخی از آثار مهم نماز» ، «شرایط و رویکردهای آموزش نماز» ، با تأکیدبر رویکرد الگویی، به نتایجی دست یابد. ازآن جمله: با توجه به تفاوت های فردی کودکان، به ویژه تغییرات تصورات آنان نسبت به خدا در قالب های خیال، انسان گونه، فوق انسانی و فوق طبیعی، نباید از همان ابتدای دعوت به نماز، انتظار داشته باشیم شور عارفانه ای در آنان ایجاد شود.

پایدارترین و مؤثرترین نوع آموزش نماز، از رویکرد الگویی حاصل می شود. بدین معنی که کودکان بیشتر از طریق رفتار عینی بزرگترها می آموزند تا از طریق گفتار آنان. بنابراین بدون اینکه تحت فشار قرار گیرند، داوطلبانه، سریع و راحت از الگوهای رفتاری بزرگترها تقلید می کنند. به عنوان مثال : دانش آموزی با مشاهدة اینکه معلمش نماز می خواند، ممکن است این رفتار معلم برای او با ارزش تلقی شود. او با دیدن افراد دیگری در جامعه که نماز می خوانند، این ارزش را برای خود مهم تلقی می کند. حال اگر خود به نماز خواندن مبادرت ورزد، و در موقعیت های مختلف به این عمل ادامه دهد، ارزش نماز خواندن در او درونی می شود. او این ارزش را همراه خود به اجتماعات دیگر می برد و بر ارزش های مثبت جامعه می افزاید.

کلیدواژه ها : نماز ، دوره های درک مفاهیم مذهبی درکودکان ، نماز و نیازهای جوان ، برخی ازآثار مهم نماز ، شرایط و رویکردهای آموزش نماز

بقیه در ادامه

 

 مقدمه :

در این دنیای پرپیچ و خم که هر روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود، هر کسی در پی آن است که چگونه راه را به پایان برساند. دیگر، فرصت ندارند تا عشق را، و محبت و دوستی را دریابند، یا در دیگران تماشا کنند. گویی عنان اختیار از آنان ربوده شده، مسیری را طی می کنند که نمی خواسته اند. باید فرصتی باشد برای تولد یافتن، زیبایی ها را دیدن، آرامش یافتن و دوباره زیستن .

این فرصت زیبا ، آرام بخش و حیات بخش « نماز » است . نماز ، زیباترین نوع ارتباط انسان باخداوند است که ازآن به عنوان « ستون دین » یاد شده است . در این مقاله ، سعی شده با توجه به ویژگی های شخصیتی متغیر کودکان و نوجوانان ، به ویژه نیازهای خاص جوانان و دگرگونی در تصورات کودکان نسبت به خدا ، رویکردهای مناسب و دلپذیر برای آموزش « نماز » ارائه گردد ، تا « نماز » ، این نیاز زیبای انسان به خالق یکتا ، به صورت دلپذیر انجام پذیرد .

 

اهمیت موضوع

اذان ، ترانة عشق است و نماز حقیقت عشق . ( عباسی ، 1379 )انسان به طور فطری ستایشگر ارزش ها ، پاکی ها و فضیلت هاست . انسان ها ، گرایش به زیبایی ، حق خواهی و پارسایی دارند . خدا کمال محض است و همه پاکی ها، زیبایی ها و درستی ها را شامل می شود . باید به کودکانمان راه و رسم عشق ورزیدن به خدا را بیاموزیم . باز به این بهانه که عارفان بزرگ در این راه کم آورده اند ، نباید راه را خیلی دشوار و صعب العبور نشان داد و بی جهت کودکان را دچار تردید و تزلزل کرد .

هر کس به پهنای دلش و به اندازه فطرت الهی اش می تواند به خدا عشق بورزد . همة ذرات هستی در عشق و پرستش خدا غوطه ورند ، و انسان هم به عنوان چهرة برجستة آفرینش و امانت دار سترگ الهی حق دارد که دوستدار خدا باشد . متولیان تربیت بدنی باید خدا را آن گونه معرفی کنند که بچه ها از صمیم دل او را دوست بدارند و از ایجاد پیوند با او لذت ببرند . ( زرهانی ، 1380 ) امام علی – علیه السلام – فرموده : « آگاه باش که هر عملی از تو ، در گرو نماز توست » .

کسی که هر روز چندین بار دست از کار می کشد و با پروردگار خود راز و نیاز می کند ، ارتباط منظم خود را با خالق خویش حفظ می کند . آثار این ارتباط منظم را می توان به وضوح در رفتار و گفتار نمازگزاران واقعی مشاهده کرد . ( عطاری ، 1380 )مادرم، آن گاه که به اقامة نماز می ایستی ، حنجره ات با زیباترین واژه« الله اکبر» ، بسته ترین پنجره ها را باز می کند . خونم از گرمی خورشید گرم تر ، در رگ هایم می جوشد و می خواهم جانم را دو دستی ارزانی تو بدارم . چادر بهار گونه ات به رعنایی قامتت می افزاید . گویی خوبی تو را می خواهد و بهشت را برایت به ارمغان می آورد . ( پور قدیمی ، 1379 )

نخستین نماز ، از خاطره انگیز ترین لحظه های زندگی هر انسان است . ایستادن و با خدا سخن گفتن،فرصت شکفتن روح،پروازدربی کرانگی وپیونددل وجان باملکوت است.(رحمتی ، 1379)مادرم ، آن گاه که به اقامه نمازمی ایستی ، از نغمه های شیرین نمازت به وجد و طرب در می آیم و به و جاهت و وقار تو می نازم . ( پور قدیمی ، 1379 )

نماز ، سرچشمه همه خوبی هاست واصلی ترین نیاز انسان برای رسیدن به اوج کمال وعروج از جاذبه های مادی به سوی قرب الهی است . نماز آیینة پاک و صافی است که انسان مؤمن روح خود را در برابر آن می آراید و دل خودرا جلا می دهدو سپس در برابر یکتا سر تعظیم وتسلیم فرود می آورد. (نجفی ، 1379 )

بزرگ خداوندی که ما را آفرید ، محبت خود را در دل ما نهاد و باعث شد که او را بپرستیم تا روحمان بزرگ و بزرگ تر شود . ( خدابخشی ، 1379 )

 

دوره های درک مفاهیم مذهبی در کودکان

 

دوره کودکی اول ( تولد تا 4 سالگی )

مرحله ای است که کودک در آن موجودی کاملاً وابسته است و بیش ترین زمان عمرش را در آغوش مادر یا در کنار او می گذراند . توان تقلید از ماه چهارم ولادت به صورت بسیار ضعیف در کودک ظاهر می شود ، ولی در پایان این مرحله شدیداً قوت می گیرد . کودک دوست دارد از والدین و مخصوصاً از مادر و بعدها از پدر خود تقلید کند . به اعمال عبادی مادر ، به خم و راست شدن او ، در حین نماز ، حساس است . دوست دارد چون او عمل کند ، همانند او لب بجنباندو ذکر گوید و این خودیک فرصت مقدماتی برای دعوت به تقلید نماز است.(قائمی ، 1375 )

 

دورة کودکی دوم ( 4 -7 سالگی )

این دوره شامل خردسالان ، یعنی کودکان پیش دبستانی و حتی کودکان در دو سال نخست دبستان می شود . در این دوره تفکر دینی کودکان دو ویژگی عمده دارد :1- خود محور بودن 2- تک کانونی بودنخود محوری بدین معناست که داوری های کودک صرفاً از نظر گاه خود او صورت می گیرد . او نمی تواند خود را به جای دیگران بگذارد و از چشم آنان به قضیه بنگرد.

تک کانونی بودن یعنی یک جنبه از یک حادثه را جدا می کنند ، و نه جنبة مهمی از آن را . به خدا در قالبهای بسیار انسان گونه نگریسته ، آشفتگی زیادی در ذهن کودک درباره خدا وجود دارد.مثل این که او تصور می کندخدا در بهشتی زندگی می کندکه در آسمان ها قرار دارد ، او نیز گرسنه می شود و غذا می خورد و خداوند مردم را به دو دسته خوب ها و بدها تقسیم می کند . ( باهنر ، 1371 )

هنوز هم کودکانی با این تصور بزرگ می شوند که انگار « خداوند موجودی است با قدو قامت رشید و چهره ای مهیب که در آسمانها بر تختی نشسته ، به هر کاری که بخواهد دست می زند و عده ای را بدبخت و برخی را خوشبخت می کند» ( زرهانی ،1380 ) کودکان در این سنین بسیاری از واژه های مذهبی را به کار می برند ، اما معنی آن را در نمی یابند. ( باهنر ، 1371 )

 

دورة کودکی سوم ( 7-9 سالگی)

در این دوره کودک به سوی تفکر عملیاتی حرکت کرده ، به مراتبی از تفکر عینی دست می یابد . تفکر عینی کودک دارای این مزیت است که درکش از اندیشه های مذهبی ، کم تر رنگ خیال دارد و دیگر آن که تصورات مذهبی را که غالباً انتزاعی اند ، به همان معنای تحت اللفظی معنا می کند . یکی از کودکان که مورد سئوال « گولدمن » قرار گرفته بود ، در پاسخ به این سئوال که : منظور از این گفته مسیح – علیه السلام – که انسان نمی تواند با نان خالی زنده بماند چیست؟ بیان داشت : یعنی باید با نان ، چیز دیگری مثل کره هم خورد . در حالی که منظور اصلی این عبارت احتیاج بشر به معنویات است .

کودک نکته اصلی را در نیافته است ، چرا که اسیر تفکر عینی است . تصویر خدا نیز بیش تر فوق انسانی است تا فوق طبیعی ، او در آسمان زندگی می کند وگاهی نیزبه زمین سرمی زند.خدا قدرتمند،اما رفتارش غیر قابل پیش بینی است (باهنر،1371 )عشق به خدا و دوستداری او در آنان قوی می شود . آن ها تدریجاً دریافته اند که در عین مهر و محبت ، حسابرسی ، کیفر و عقوبت هم دارد . روایات اسلامی ما والدین را به در خواست اقامه نماز از فرزندان در این سنین دعوت می کنند . در همه حال در واداشتن کودک به نماز و عبادت ، وضو ساختن و .... اصل بر مدارا ، لطف ، تدریج و مداومت است . ( قائمی ، 1375 )

 

دورةکودکی چهارم ( 9-12 سالگی )

تفکر عینی در فهم مواد مذهبی تا سن عقل ( 13 سال ) غالب است . به طور تقریبی می توان گفت که این دوره بین خیال پردازی و منطق بزرگسالان قرار دارد . در این دوره تحول کیفیت تفکر در باره خدا را می توان عبور از تصویر فوق انسانی به فوق طبیعی دانست . قدرت الهی هنوز متأثر از مصادیق فیزیکی است . ارتباط کودک با خدا با نوعی ترس در برابر گناهانی که انجام داده است ، همراه می باشد .

تصور آنان از شیطان این است که شیطان موجودی شریر است که در ورای تمام بدن های آدمی می توان جای پای او را یافت . معبد و مساجد به نظر آنان مفاهیم کودکانة خود را از دست داده ، به عنوان مکان عبادتی که بزرگسالان برای شناخت بیش تر خدا و پیامبر و دستورهای دینی به آن جا می روند ، تبدیل می شود . این مکان های مقدس ، کودکان را در جهت نیکوتر شدن مدد می نمایند . ( باهنر ، 1371 )

اگر دربارة نماز با کودک بحث شود می توان آن را در یابد و باور کند ، یا اگر از پاداش و کیفر خداوند برای او سخن بگوییم ، به خاطر وصول به لذت بهشتی و دوری از عقابهای احتمالی خداوند حاضر است نماز بخواند . اغلب عبادات او از نوع تجارت با خدا و نوعی بده و بستان به حساب می آید و هنوز در شرایطی نیست که عبادتی ناشی از عرفان داشته باشد.شور مذهبی ، مخصوصاًدرارتباط با جنبه الگویی والدین، در کودک پدید می آیدو این شوردرسنین بلوغ می تواند با شعور در آمیزدو پایه ای برای تمام عمر باشد.( قائمی، 1375 )

 

نماز و نیازهای جوان

 

1- نیاز به خلوت

انسان در خلال فعالیتهای خود ، نیاز به فرصتی برای خلوت با خویشتن دارد تا « خود » را بیابد ، توان جدیدی کسب کندو با نشاط وشوربیش تری به زندگی بپردازد.«نماز» به«نیاز به خلوت» انسان،جهت می بخشد چنین خلوت روح بخشی است که به سایر بخش های زندگی انسان ، نیرو و انگیزه می دهد . ( شرفی ، 1379 )

 

2- نیاز به ارتباط با جهان هستی

انسان ، به ویژه جوان ، علاقه مند است نسبت خویش و جهان هستی را بداند و احساس همدلی با جهان بیرون از وجود آدمی ، انسان را ارضا می کند.در غیر این صورت احساس غربت و تنهایی درونش را می فشارد . احساس همنوایی باجهان واحساس عبودیت درپیشگاه خداوند ، همچون داربست محکمی است که تعادل اورادر برابردنیای پرتلاطم حفظ و برقرار می کند.( شرفی ، 1379 )

 

3- نیاز به تبیین غایت زندگی

جوانان بارها و بارها به « چرایی زندگی » می اندیشند و این واقعیت را نیز باور دارند که « چگونگی زندگی » از « چرایی زندگی » بر می خیزد . در برخی از تعابیر قرآنی ، خداوند ، آدمی را به معامله و تجارتی سود بخش فرا می خواند که سود آن را تضمین کرده است . بر مبنای همین رویکرد قرآنی است که جوان به جای عقب نشینی از زندگی و نظاره گر رویدادها بودن ، به حضور فعال در زندگی دعوت می شود .

ساحل افتاده گفت : گرچه بسی زیستم هیچ نه معلوم گشت آه که من کیستم

موج خروشنده ای تیز خرامید و گفت هستم اگـر می روم ، گـر نـروم نیستـم      

 

4- نیاز به بینش جدید

جوانان در پی دست یافتن به بینش پویا و جدید نسبت به زندگی اند و برای دستیابی بدان هر تلاشی را پذیرا می باشند . از جمله عواملی که در بینش نسل جوان، چنین تحولی به وجود می آورد، راز و نیاز با خدا ، نیایش با او و احساس رضایت از همدلی با قادر متعال است . « ویلیام جیمز » روان شناس و فیلسوف مکتب پراگماتیسم معتقد است : « وقتی که خدا را در همه چیز می بینیم ، در پست ترین چیزها ، عالی ترین حقایق را خواهیم یافت و حقیقتاً که دنیا ، دنیای دیگری جلوه خواهد کرد . » وی در ادامه سخنانش می افزاید : « قیافة دنیا در نظر مردم با ایمان فرق می کند . » ( شرفی ، 1379 )

« دورکیم » معتقد است : مؤمنی که با خدا راز و نیاز می کند ، نه تنها انسانی است که به حقایق جدیدی دست می یابد ، بلکه انسانی است که خود را قدرتمند احساس می کند . او در درون خود نیروی بیشتری احساس می کند و توانایی بیشتری در غلبه بر سختی ها و مشکلات دارد . به نظر او ، عملکرد تسکینی دین ، به ویژه در ایام نومیدی،دارای اهمیت بسیار است . به همین خاطر،دربین افراددیندار،کمترجرم وجنایت ،خودکشی،بزهکاری و ... مشاهده می شود.( خزائی،1380 )امام علی – علیه السلام – می فرماید : یکی از نشانه های افراد با ایمان آن است که : « خدا در نظرشان بزرگ و عظیم است و آن چه غیر خداست درنظرشان کوچک وحقیر می باشد . » ( شرفی ، 1379 )

 

5- نیاز به خویشتن داری

بردباری و تحمل مشکلات ازویژگی های مهم اخلاقی است.زمانی که درنماز به ذکرآیة شریفة سورةحمد« ایاک نعبدوایاک نستعین » مشغولیم، به مصداق این آیه ، فقط او را می پرستیم وفقط ازاویاری می خواهیم. این امرهم جنبة تلقینی داردو نیروی ایمان را درپرتو تلقین ، تقویت می کندو هم جنبة شناختی دارد ، یعنی درعمل نیزبه هیچ نیرویی جزخداوند اتکا نداشته و نداریم و ازکسی جزاو درعمل کمک نمی خواهیم. ( شرفی، 1379 )

« ویلیام جیمز » چنین می گوید:« اگر نیرویی برای تحمل پیشامدها لازم باشد ، در اثر دعا و نماز به دست می آید . » وی هم چنین متذکر می شود : « دعا و نیاز یا به عبارت دیگر اتصال با روح عالم خلقت یا جان جانان ، کاری است با اثر و نتیجه ، نتیجة آن عبارت است از ایجاد یک جریان قدرت و نیرویی که به طور محسوس ، دارای آثار مادی و معنوی می باشد . » ( شرفی ، 1379 )

 

برخی از آثار مهم نماز

 

1- تمرکز عالی فکر

« پل ژاگو » روان شناس فرانسوی معتقد است : « تمرکز فکری ، عبارت از متوجه ساختن و ثابت نگاه داشتن فکر بر یک تصویر یا مجموعه ای از اندیشه ها و افکار است . »« نماز » موقعیتی می آفریند که ذرات پراکنده فکر آدمی ، حول محور یاد خدا ، تمرکز می یابد ، زیرا در نماز پیوسته اندیشه متوجه خداست و میزان قبولی نماز ، آن مقداری است که با حضور قلب همراه باشد . چنان چه در نماز ، آدمی چشم به محل سجده اش بدوزد ، از نگاه به اطراف خود باز می ماند و اگر قبل از آغاز نماز بیندیشد که می خواهد در محضر چه بزرگی ، حاضر شود ، بر تمرکز فکرش خواهد افزود . و این ها همه زمانی حاصل می شود که نماز نزد انسان ، بزرگ و عظیم تلقی شود . ( شرفی ، 1379 )

 

2- تعمیق دقت

چنانچه فکر یا عملی که فرد را به خود مشغول می کند ، از جاذبة مناسبی برخوردار باشد ، به میزان کافی ، دقت وی را به خود معطوف خواهد کرد . اگر نماز در دیدة نماز گزار ، عملی جذاب به نظر آید، می توانددرجذب دقت او موثر واقع شود ، به گونه ای که در حال نماز، به هیچ موضوع دیگری،توجه وی معطوف نشود.ذکردومثال تاریخی برلطف این مطلب خواهدافزود: « زمانی که تیری در پای مبارک حضرت علی ( ع) رفته بود و آن را در حال نماز ، بیرون آوردند،گفتند : چنین حال بر تو رفت و تو را خبر نبود . امام گفت : اندر آن ساعت که من به مناجات الله باشم ، اگر جهان زیرو رو شود یا تیغ و سنان در من زنند ، مرا از لذت مناجات الله از درد تن خبر نبود . » « سعید بن جبیر » می گوید : « چهل سال نماز خواندم و در حال نماز کسی را که در جانب راست یا چپم بود ، نشناختم . » ( شرفی ، 1379 )

 

3- تعلیق به عالم هستی

ارتباط با خدای متعال ، آدمی را از سرگردانی و احساس بی وزنی در عالم رها می سازد و احساس اتکا به خالق هستی را در وجود انسان لبریز می کند . « الکسیس کارل » معتقد است : « نیایش اصولاً کشش روح است به سوی کانون غیر مادی جهان . » نماز پاسخی به نیاز انسان امروز است ، انسانی که می کوشد میان خودوعالم هستی رابطه ای اقناع کننده برقرار کند.(شرفی، 1379 )

 

4- آرامش روح و روان

در نماز حد اقل سه مطلب حائز اهمیت است : بی نیاز ، پرنیاز و نیاز ( نماز ) . و این سه با هم سنخیتی دارندکه وقتی با هم مرتبط می شوند،اقیانوسی ازآرامش در درون آدمی سرازیر می کنند.اگر موحدان نماز گزار را بنگریم که هرگز حوادث روزگار روح پر صلابت آنان را به اهتزاز در نمی آورد ، جای تعجب نیست . زیرا پیوستن به خدا از طریق نماز ، جایی برای دغدغه های درونی باقی نمی گذارد . ( شرفی ، 1379 )به طور کلی فرد مؤمن در مراحل مختلف زندگی ازطریق « ذکر ، عبادت ، صبر، توکل ، تسلیم و رضا » بهره می جوید . در نتیجه ملاحظه می شود که جوامع مذهبی از آرامش روانی بیش تری برخوردارند و جوامع غیر مذهبی کم تر از این آرامش برخوردارند . ( شریعتی ، 1370 )

 

5- شخصیت از خود فرارونده

« دوآن شولتس » می گوید: « شخصیت آدمی ، زمانی به کمال می رسد که از دایره تنگ و محدود «خود» رها و آزاد شود تا بتواند به مرزهای بالندگی شخصیت دست یابد.»« اریک فروم » روانکار و منتقد اجتماعی معاصر معتقد است : « تراژدی عصر ما این است که آن چنان گرفتار « خود شیفتگی » هستیم که مجالی پیدا نمی کنیم تا به چیزهایی که فراتر از « من » و « ما » است بیندیشیم . » نماز ، این زیباترین پیوند انسان زمینی با معبود آسمانی ، انسان را از «خود» فراتر می برد . زیرا روح نماز ، زمانی حاصل می شود که آدمی ، تمام توجه و دقت خود را معطوف به پروردگار خود نماید و از « خود » رها شود . ( شرفی ، 1379 )

 

6- تقویت روح مردمگرا

در برخی عبارات سوره حمد از ضمیر « جمع » به جای « مفرد » استفاده می شود ، نظیر « فقط تو را می پرستیم و از تو یاری می طلبیم»،«ما را به راه راست هدایت کن».روح حاکم بر این عبارات، روح جمع گرایی و « مردم گرایی » است . بدین معنا که نمازگزار ، تنها برای خود و به نفع خود ، چیزی را از خداوند درخواست نمی کند ، بلکه او برای « همه » می طلبد و درباره همه از درگاه خداوندآرمانی چون«صراط مستقیم » و توفیق گام نهادن در آن را می طلبد. ( شرفی ، 1379 )

 

7- تبیین راه زندگی

نماز گزار با یقین به این مطلب که عبادت ، جوهرة دین است و نماز ستون دین می باشد و او قادر است با انجام فریضة نماز ، رضایت پروردگار را جلب نماید ، نوعی اطمینان و آرامش برایش حاصل می شود . دیگر از کم و زیاد زندگی هراس به خود راه نمی دهد ، زیرا اگر خدا از آدمی راضی شود ، در حقیقت فرد به خیر کثیر دست یافته است . زیرا قرآن فرموده است : « و رضوان من الله اکبر» یعنی جلب رضای پروردگاراز هرچیزی بزرگ تروبرتر است.( شرفی، 1379 )

 

8- سپر دفاعی

نماز،یکی از موثرترین و مطمئن ترین شیوه های مقابله با آسیب های اخلاقی است.از یک سو، نماز گزار با درک رابطه اش با خدا،از نسبت و رابطة موجودی بی نهایت کوچک با بی نهایت بزرگ آگاه شده، در محضر چنان بزرگی گناه نمی کند،زیرا گناه به معنای شکستن حدودو حریم الهی است و از سوی دیگر ، خود را از همة ابعاد نیازمند به خداوند می بیند،سعی داردتا رابطة خویش باخدا را با ارتکاب گناه،از بین نبرد.( شرفی ، 1380 )

 

شرایط و رویکردهای آموزش نماز

 

1- آمادگی و توانستن

الف ) آمادگی جسمانی : برای نماز خواندن ، توان ایستادن و حفظ تعادل در کودک ضروری است یا لازم است بیمار ، خواب آلود و خسته نباشد تا بتواند بایستد .

ب) آمادگی بیانی و لفظی : کودک برای خواندن نماز باید قادر به تکلم باشد .

ج) آمادگی عاطفی : کودک باید در شرایط عادی باشد . برای مثال در حال خشم یا بغض از دیگران ، هم چنین در حال ترس ، اضطراب ، کینه و تهدید نباشد . ( مانند ترس از کتک خوردن یا ترس از حیوان و ...)

 • علاقه به خدا در دل او باشد : به طور معمول این امر از سه سالگی آغاز می شود .

 • دعوت کننده به نماز مورد علاقه و احترام او باشد و کودک او را دوست بدارد .

د)آمادگی روانی : بایدعزم وارادة کودک برای انجام وظیفة عبادی موردتوجه قرار گیرد .

 • اوبخواهدکه به نماز بپردازد،البته این آمادگی درسایه تشویق هاونوازش هاپدیدمی آید.

 • در دوره نوجوانی بتواند از مفاهیم و عبارات نماز سر در آورد و از نتایج عبادت که قرب به خداوند است ، آگاه باشد . ( تبیین ها و تشریح ها توسط والدین و مربیان در این زمینه کارساز است ) .

ه) آمادگی محیطی : منظور همة اماکن و شرایطی است که کودک را در میان گرفته اند . در این زمینه نکات زیر باید مورد عنایت قرار گیرند :

• جو خانه و مدرسه ، جو عبادت و نماز باشد .

• در وقت نماز همگان آمادة انجام دادن آن شوند . چنان نباشد که پدری فرزندش را به نماز دعوت کند و خود سرگرم روزنامه خواندن باشد .

در وقت نماز برنامة جاذب دیگری سر راه نباشد ، مثل برنامة تلویزیون ، داستان گویی ها ، غذا خوردن ها ، بازی های مورد علاقة کودک و ... ( قائمی ، 1375 )

 

2- رغبت و خواستن

در واداشتن کودک به نماز ، اصل مهم این است که شرایط را به گونه ای فراهم آوریم که کودک آن را بخواهد و بدان راغب باشد و جداً دوست بدارد به همراه والدین برنامة نماز را انجام دهد . برای وصول به این هدف می توان از همان کودکی شرایط را بدین گونه فراهم کرد :

جاذب کردن صحنه نماز :

• برای او جا نماز قشنگی تهیه کنید .

• مهر و تسبیحی زیبا و پر زرق و برق برای او فراهم سازید.

• در صورت امکان لباس زیبا برای پسران و چادر نمازی قشنگ برای دختران تهیه کنید .

• عبارات نماز با جلوه ای زیبا ، با صدایی خوش و نواهایی دلپذیر و با قرائتی جذاب باشد .

• استفاده از ادبیات به صورت شعرهای قشنگ و سرودهای زیبا درباره نماز .

• ذکر نعمت ها و عنایات خداوند و لطف و محبت او نسبت به انسانها .

• خوشرویی و داشتن برخوردی خوش در حین دعوت به نماز .

• با حال خواندن نماز (هرگز در حالت کسالت به نماز مشغول نشوید ) .

• دقایقی قبل از اذان ، والدین و مربیان ، خود را برای نماز آماده کنند . ( قائمی ، 1375 )

 

3- آسان گیری

بهترین شیوه برای تربیت ، ملایمت و مداراست ، زیرا راه و رسم های خشن در تربیت ، قلب را از بصیرت دور می کند و عواطف انسانی را از بین می برد . امام علی – علیه السلام – فرموده است : « دل ها را میلی است و روی آوردنی و پشت کردنی ، پس دلها را آن گاه به کار گیرید که خواهان است و روی در کار ، زیرا دل اگر به ناخواه به کاری وادار شود ، کور گردد . » ( بهزادی چینجانی ، 1380 )

نکتة مهم این است که در سالهای اول و مخصوصاً در دوران خردسالی ، در نماز به گونه ای عمل کنیم که کودک احساس جبر و خستگی نداشته باشد . نماز را برای او امری سنگین و کسل کننده نسازیم . مستحب است به خاطر چند کودکی که با شما به نماز ایستاده اند ، آن را سریع بخوانید . هوشیار باشید که او طفل است و حال و روحیة شما را ندارد ، به ویژه که از بسیاری از حالات و رفتار شما سر در نمی آورد و معنی عبارات شما را نمی فهمد .

در دوران خردسالی او باید نماز را نوعی بازی و تفریح ، و نوعی همگامی با پدر و مادر ، حتی در حد راضی کردن والدین و جلب نظر آنان به حساب آورد ، و نه برای یافتن یک حالت شور و وجد عارفانه ! والدین و مربیانی که اصرار دارند،حتی از روی جبر و اکراه،بدون توجه به حال و روحیة کودک ، او را نماز خوان بار آورند ، ناخودآگاه لامذهب های آینده و افرادی عقده ای را می پرورانند . ( قائمی ، 1375 )هرکارتربیتی بایدبراعتدال بناگرددوبه افراط وتفریط کشیده نشود.خدای متعال امت اسلامی را ا متی متعادل ومیانه معرفی می کند.امت میانه یعنی امتی که همة برنامه هایش درحد اعتدال باشد.(بهزادی چینجانی،1380 )

 

4- تکرار و مداومت

بسیاری از افکار و اعمال در سایة تمرین و عمل مکرر در انسان تثبیت می شوند . کودک را باید به ظاهر عمل و تکرار در این ظاهر انس دهیم تا باطن او شکل گیرد . بدین سان ما کودک را به تکرار ظاهر در عبادت سوق می دهیم تا زمینه برای انس او به عبادت ، تثبیت عمل و ایجاد عادت در او فراهم آید ، این عمل ضمن این که یک طریقة تربیت دینی است ، عاملی برای سرگرم کردن کودک و ایجاد لذت برای او فراهم خواهد کرد . تکرار ، عامل ایجاد عادتی می شود که دست برداشتن از آن حتی در عبادتی چون نماز مایة نگرانی کودک می شود. ( قائمی ، 1375)

 

5- رعایت ضوابط

در ضمن .آموزش عملی نماز ، آموزش ضوابط هم مورد نظر است . به این معنی که تدریجاً به کودک می آموزیم چه چیزهایی نماز را باطل می کند . البته بیان مبطلات نماز به صورت تدریجی صورت می گیرد . به او می گوییم که مثلاً راه رفتن ، حرف زدن ، خوردن و آشامیدن در حین نماز آن را باطل می کند . برای اطمینان از این که آیا او مبطلات نماز را می داند یا نه ، به او می گوییم : « من نمازی را پیش تو می خوانم ، ببین نمازم درست است یا باطل . و اگر باطل است به چه علت ؟ » در ضمن نماز ناگهان راه می رویم ، یا حرف می زنیم ، تا او اشکال کار ما را بگوید ، مثلاً یاد آور شود که به علت راه رفتن ، نماز باطل است . این که بخواهیم کودک واجبات نماز را حفظ کند و طوطی وار آنها را بیان بدارد ، ممکن است نماز را مثل درس تاریخ و جغرافیا بداند . کودک باید از طریق آموزش های عملی به این فرمول ها دست یابد . (قائمی ، 1375 )

 

6-تدریجی بودن تربیت

تربیت کردن و تربیت پذیری امری تدریجی است و با رعایت توانایی و قدرت افراد ممکن می شود . توجه به تفاوتهای فردی از مهم ترین اصول تربیت است . زیرا انسان ها از ظرفیت های متفاوتی برخوردارند ، و این امر از نشانه های قدرت خدای متعال است . امیر مؤمنان علی – علیه السلام – فرموده : « خیر مردم در تفاوت آنهاست و اگر همه در استعدادها مساوی باشند ، هلاک شوند. » بنابراین، باید با کودک به مقدار توانایی او رفتار شود.( بهزادی چینجانی ، 1380)

نباید انتظار داشته باشیم که کودک، یک شبه اهل عبادت و نماز شود . برنامة واداشتن و عادت دادن او به نماز باید بر اصل تدریج مبتنی باشد . کودک نباید یک باره بار سنگینی از وظایف دینی را بر دوش خود احساس کند . حتی در مسئله وضو گرفتن ، توصیه شده کودک از ابتدا تا چند ماه به شستن دست قناعت کند و آن گاه تا چند ماه به شستن دست و صورت بسنده نماید و از سنین 9 سالگی به بعد ، وضوی کامل بگیرد . (قائمی ، 1375 )

 

7- تشویق و تاکید

تأکید بر ویژگی های مثبت افراد در هر سنی که باشند،آن ها را به بهتر بودن تشویق می کند . ستایش و تحسین به جای عیب جویی ، ارائه پیشنهادهای سازنده به عوض طعنه زدن ، به جای اخم،و امید بخشیدن به عوض نومید کردن ، همگی حاصل نگرش مثبت اند. ( خزائی ، 1380 )بنابراین ، باید نماز را برای کودک با تشویق همراه سازیم و در فرصت های مناسب او را به عنوان کودکی نماز خوان معرفی نماییم یا از گفته هایی این چنین استفاده کنیم :

• آفرین بر تو پسرم که با نماز خواندنت بهشتی می شوی .

• آفرین دخترم که با نماز خواندن می خواهد مثل فاطمه زهرا - سلام الله علیها - باشد .

• از وقتی که نماز خوان شده ای تو را بیش تر دوست دارم .

• وقتی وضو می گیری و نماز می خوانی ، صورتت پرنور می شود .

به طور کلی زبان خوش ، برخورد خوش ، در برگرفتن کودک ، سرشار کردن او از نشاط و شادابی و دست کشیدن بر سر او به هنگام بیدار کردنش برای نماز صبح ، فوق العاده مؤثر است . ( قائمی ، 1375 )

 

8- رویکرد الگویی

الگو نمونه ای است که آدمی آگاهانه یا نا خودآگاهانه از او تقلید می کند . ارائه الگو و اسوه ، مؤثرترین و مؤفق ترین روش تربیتی است . کودک در زندگی نیاز به الگو دارد ، زیرا داشتن الگو باعث آموزش سریع مسائل و انتقال مفاهیم می شود . ( بهزادی چینجانی ، 1380 )در قرآن کریم وجود مقدس حضرت محمد – صلی الله علیه و آله – اسوة حسنه معرفی شده است .

« لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه » همانارسول خدا برای شما سرمشق نیکویی است . کودکان از طریق مشاهدة نماز خواندن اسوه های خود( پدر و مادر ، معلمان ، روحانیان و ...) بهتر و راحت تر رفتار آنان را یاد می گیرند . بر اساس تحقیقات انجام شده ، 75 درصد یادگیری افراد از طریق حس بینایی ( مشاهده ) ، 13 درصد از طریق حس شنوایی ومابقی ازطریق حواس دیگرانسان انجام می گیرد.«مولوی» شاعرگرانقدرقرن هفتم می گوید:

آن چه یک دیدن کند ادراک آن

سال ها نتوان نمودن با بیان

« جان دیویی » معتقد است : « کودک باید با موقعیت های عینی مواجه شود تا تجربه کسب کند . » کودک انسان در آغاز یک مقلد است و تا آخر عمر به همین صورت باقی خواهد ماند ، گرچه با رشد عقلی از تقلید او کاسته خواهد شد . « جان لاک » می نویسد : « از طریق سرمشق است که روح کودک پرورش می یابد و تنها از این راه است که تربیت با ارزش به طفل می توان داد » ( خزائی ، 1380 )

کودک ، بیشتر از اعمال بزرگسالان درس می آموزد ، تا از گفتار آنان ، هرگاه کودک با شخص مورد ستایش خود همانند سازی کند ، بدون آنکه تحت فشار قرار گیرد ، داوطلبانه از الگوهای رفتاری که در آن شخص مشاهده می کند ، تقلید خواهد کرد . ( نوابی نژاد ، 1371 « برای این کودک را به انجام دادن عملی ترغیب کنیم باید ترتیبی بدهیم که او بتواند شخصی را که از نظر او مهم یا محبوب است در حال انجام دادن آن عمل مشاهده کند . »

با نفوذترین و محبوب ترین افرادی که می توانند برای کودکان الگو واقع شوند پدران ، مادران و معلمان اند . به عنوان مثال دانش آموزی با مشاهده این که معلمش نماز می خواند ، ممکن است این رفتار معلم برای او با ارزش قلمداد شود . او با دیدن افراد دیگری در جامعه که نماز می خوانند ، این ارزش را برای خود مهم تلقی می کند . حال اگر خود به نماز خواندن مبادرت ورزد و در موقعیت های مختلف به این عمل ادامه دهد ، ارزش نماز خواندن در او درونی می شود . او این ارزش را همراه خود به اجتماعات دیگر می برد . بر ارزش های مثبت جامعه می افزاید و باعث رشد اخلاقی جامعه می گردد . ( خزائی ، 1380 )

 

9- رویکرد تکریم شخصیت

روان شناسان معتقدند که حتی در تربیت خانوادگی و اجتماعی ، رفتار اهانت آمیز و مغایر با تکریم شخصیت افراد و دلسرد کننده نسبت به فرزندان و تسلط بیش از حد والدین بر فرزندان خود باعث می شود آنان خود را درمانده و نالایق بشمارند . در تربیت دینی ، شناساندن خوبی ها و نکوهش زشتی ها و بالا بردن دینی ، اگر همراه با تکریم شخصیت مخاطبان صورت پذیرد ، منجر به تقویت ارزش های معنوی و سست کردن ارزش های ناهنجار می گردد . ( خزائی ، 1380 )

پدران و مادرانی که علاقه دارند فرزندی با شخصیت مطلوب پرورش دهند لازم است از دوران کودکی به آن توجه کنند . حضرت علی – علیه السلام – فرموده است : « با مخاطب خویش پسندیده و مؤدب سخن بگویید تا او نیز با احترام جواب گوید » . اول باید روی نکات مثبت فرد انگشت گذاشت و با دادن شخصیت و کرامت به او ، در دلش وارد شد . سپس به سئوالات او بایدپاسخ درست داد تا امکان نفوذ و هدایت فراهم گردد . ( بهزادی چینجانی ، 1380)

 

پیشنهادها :

1- کودکان و نوجوانان در صورتی پدر و مادر خود را به عنوان اسوه اخلاقی ، تربیتی و اجتماعی می پذیرند که از جام محبت آنان سیراب شوند . به پدران و مادران پیش نهاد می شود هرچه بیش تر باورها و ارزشهای دینی را در خود تقویت کنند تا از این طریق ، الگوهایی مناسب و تاثیر گذار برای تغییر رفتار فرزندان خود باشند . از ویژگی های مهم اولیا برای اسوه بودن می توان تقوا ، تواضع ، گذشت ، پرهیز از خشم ، پرهیز از خودستایی ، وفای به عهد ، پرهیز از گفتار بدون عمل ، عدالت ، و احترام به قوانین و مقررات را نام برد . علاوه بر الگو بودن اولیا و معلمان ، همسویی و همنوایی ارزش های خانواده و مدرسه و دیگر نهادهای اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی جامعه نیز ضروری است .

2- سخن گفتن به زبان مردم و با اعتماد و سادگی و ظرافت بیان کردن ، همواره رمز موفقیت رهبران الهی در جذب مردم به سوی خداوند بوده است . ( خزائی ، 1380 )کودکان و نوجوانان ، زبان خود را می طلبند و باید آموزش نماز و تربیت دینی را به تناسب زمان و به طور دقیق و جامع و مانع برای آنان تبیین و تعریف کرد . نوجوان در طی مراحل رشد خویش خصوصاً در دوران بلوغ ، توجیهش به مسائل ماورای طبیعی جلب می شود و توجه او به سمت زیبایی های معنوی برانگیخته می شود .

گرایش های اخلاقی در کنار گرایش های دیگر از جمله منفی بافی ، منفی گرایی ، تخریب گرایی و چرخش به سمت ضد ارزش ها ، وجود او را احاطه می کنند و اگر نوجوان و جوان از لحاظ تربیتی ، به سرانجامی نیک هدایت نشوند ، جنبة منفی تقویت شده ، منجر به تضعیف جنبه دیگر می شود . قبل از آن که کودکان و نوجوانان به سمت ضد ارزش ها سوق داده شوند ، باید ارزش ها و باورهای دینی را با رویدادها و خاطرات شیرین همراه ساخت و از ابزارهای هنری و تکنیک ها استفاده نمود . هم چنین برای آموزش برخی مفاهیم ، دینی، باید از مصادیق عینی که در جامعه یافت می شود ، استفاده کرد . ( خزائی ، 1380)

3- جوانان تازه جو و نوگرا می باشند، از این رو ترغیب به نماز باید با زبانی نو مطابق ذوق و علاقه آنان باشند . اگر نوجوان یا جوان احساس کند که مطابق با زمانه اش نیست و نمی تواند همپای همگان در مطالب مورد علاقه آنان شرکت کند،برای او مشکل آفرین خواهد بودو او را نسبت به خود بی اعتمادخواهد ساخت.اسوه های کودکان و نوجوانان و جوانان باید فرهنگی را که خود و دیگران در آن زندگی می کنند بشناسند و با جنبه های مثبت و منفی آن کاملاً آشنا باشند تا بتوانند آن را در قالب الگوهای امروزی به نمایش بگذارند .

روانشناسان کودک ، لبخند را از نخستین جلوه هـای توسعه رفتارهای اجتماعـی می دانند . پاکیزگی ، نظم وترتیب و استفاده ازلباس هایی بارنگهای شادوروشن در نماز،به ایجاد احساس نشـاط و شادمانـی کمک می کند.(خزائی ، 1380 )باید به عنصرزیبا شناسی و زیبا دوستی ، القای پیام های تربیتی درقالبهای زیبای شعر ، داستان ، تئاتر ، نمایش ، فیلم ، خط ، نقاشی ، و موسیقی توجه داشت تا روح کودک و جوان پذیرای پیام هایی چون پیام عظیم و با شکوه « نماز » شود . ( عطاری ، 1380 )

4- تکریم شخصیت تنها صفت کلامی نیست ، بلکه در برخوردها نیز لازم است . چرا که با نرمی و مهربانی و احترام به شخصیت است که نسل نوجوان و جوان به سمت ارزشها راغب تر می شوند و به تجربه ثابت شده است که با اکراه واهانت و تهدیدنمی توان کسی راهدایت کرد.(خزائی،1380 ) باید به انواع سئوالهای کودکان و نوجوانان درباره مسائل دینی ، به ویژه « نماز » پاسخ مثبت ارائه گردد و بر خصوصیات مثبت آن تاکید شود تا توجه و انگیزه آنان برای مشاهده و یادگیری « نماز» از طریق اسوه های خود ارتقاء یابد .

5- جشن تکلیف ، به عنوان عامل اساسی ، جذاب و خوشایند برای نوجوانان است . جشن تکلیف که بیشتر برای دختران اجرا می شود ، برای پسران نیز برگزار گردد . سرمایه گذاری در این زمینه ، اثرات عمیقی در پایداری باورهای دینی ، به ویژه « نماز » دارد .

6- به سیمای جمهوری اسلامی پیشنهاد می شود ، به منظور آموزش مفاهیم و باورهای دینی ، موضوع های مربوط به زندگی افراد را در قالب برنامه های خوشایند و جالب به نمایش بگذارد.به ویژه آن که انتقال باورهای دینی به کودکان از طریق کارتون بسیار مؤثر است .

7- از طریق همراه کردن باورهای دینی با اعیاد و مراسم ویژه که سالی یک بار تکرار می شوند ، می توان در جهت درونی شدن باورها اقدام کرد . برای مثال در مراسم عید نوروز که عواملی عینی و خوشایندی از قبیل قرآن ، سبزه ، آیینه ، تنگ آب ، و ماهی ، میوه ، شیرینی ، لباس نو ، لبخند ، شادی ، محبت و .... وجود دارد ، می توان هنگام تحویل سال نو ، قرآن ، دعا و نماز خواند .

منابع و مآخذ :

1 . باهنر ، ناصر ، ( 1371 ) : « آموزش معارف دینی به کودکان » مجموعه مقالات سمپوزیوم جایگاه تربیت در آموزش و پرورش دوره ابتدایی ، تهران انتشارات تربیت .

2. بهزادی چینجانی ، زهرا ( ویژه نامه تابستان 1380 ) : تعلیم و تربیت فرزندان و خانواده ، ماهنامه تربیت ، سال شانزدهم .

3. پور قدیمی ، میترا ( 1379 ) : « مادرم وقتی به نماز می ایستی » ، حقیقت عشق ، مجموعه مقالات ممتاز دانش آموزان دختر دبیرستان ها و مراکز پیش دانشگاهی کشور پیرامون نماز ، تهران ، انتشارات عابد .

4. خدابخشی ، سریرا ( 1379 ) : « نماز چشمه ای جوشان است » ، حقیقت عشق ، مجموعه مقالات ممتاز دانش آموزان دختر دبیرستان و پیش دانشگاهی کشور پیرامون نماز ، تهران ، انتشارات عابد .

5. خزائی ، علیرضا ( 1380 ) : « نقش معلمان در توسعه باورهای دینی و رشد اخلاقی جامعه » ، مجموعه مقالات برگزیده همایش معلم،فرهنگ وتوسعه،اداره کل آموزش وپرورش استان اصفهان .

6. رحمتی ، فاطمه ( 1379 ) : « صبحی که اولین بار به نماز ایستادم » ، حقیقت عشق ، مجموعه مقالات ممتاز دانش آموزان دختر دبیرستان ها و پیش دانشگاهی کشور پیرامون نماز ، تهران ، انتشارات عابد .

7. زرهانی ، احمد ( 1380 ) : « مروری بر عوامل موثردر تربیت دینی با تاکید بر روش آموزش مشارکتی و فعال » ، نگاه به رویدادهای آموزش و پرورش ، وزارت آموزش و پرورش ، سال دهم ، شماره 180 .

8. شرفی ، محمد رضا ( 1379 و1380 ) : « مبانی و آثار روان شناختی نماز » ماهنامه تربیت ، وزارت آموزش و پرورش . سال شانزدهم ، شماره های دی 1379 ، ص 14 ؛ بهمن 1379 ، ص ص 25-23 ؛ اسفند 1379 ، ص ص41-38 ؛ اردیبهشت 1380 .

9. شریعتی ، سید صدرالدین ( 1370 ) : « نقش ایمان در مقابله با فشار روانی » ، مجموعه مقالات سمینار استرس و بیماریهای روانی ، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی .

10. عباسی ، سعیده ( 1379 ) : « نماز حقیقت عشق است » ، حقیقت عشق ، مجموعه مقالات ممتاز دانش آموزان دختر دبیرستان ها و مراکز پیش دانشگاهی کشور پیرامون نماز ، تهران ، انتشارات عابد .

11. عطاری ، سید احمد ( 1380 ) : « راهکارهای عملی برای جذب فراگیران به نماز » ، ماهنامه تربیت ، وزارت آموزش و پرورش ، سال شانزدهم ، ص 79 .

12. قائمی ، علی ( 1375 ) : اقامه نماز در دوران کودکی و نوجوانی ، تهران ، ستاد اقامه نماز .

13. نوابی نژاد ، شکوه ( 1371 ) : عوامل موثر بر رشد اخلاقی کودک ، مجموعه مقالات سمپوزیوم جایگاه تربیت در آموزش و پرورش دوره ابتدایی ، تهران ، انتشارات تربیت ، ص 240 .

فریده شفیعی ثانی

منبع : سازمان تبلیغات اسلامی

ادامه مطلب
دوشنبه 19 تیر 1391  - 8:06 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5838040
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی