پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) فرمود: نگاه بد تیری از تیرهای مسموم شیطان است که هر کس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد خداوند به اوایمانی میدهد که از درون خویش شیرینی و مزهی آن را احساس میکند.
چکیده نگاه به عنوان عاملی برای درک مفاهیم و چشم نیز به عنوان دریچه ای که میتواند اطلاعات را پردازش کند دنیایی خاص به خود دارد که حقیقتاً از مناظر مختلف میتوان به آن نگریست. در این مقاله پیرامون نگاه و بایدهای و نبایدهای اجتماعی آن از منظر قرآن؛ روایت؛ فقه و ادبیات عرفانی به طور مختصر و گذارا بحث شده است. ضرورت بحث نگاه برای مسلمانان و درون دینی بودن مسئله نگاه و هم پوشی داشتن نگاه در تقابل بین فرد و اجتماع و همچنین مسائل اجتماعی نگاه نیز از ابحاث مهم در این مقاله میباشد. کلید واژگان: نگاه، نظر، چشم، دین، اجتماع، فرد. بقیه در ادامه
پیش گفتار
با توجه به آیه شریفه وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ (14-7) باید حق استاد را که از عظیمترین نعمات ذات باری تعالی است شکر گذار بود چرا که حق او حق معنوی است و من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا میتواند حق مطلب را پیرامون حق استاد و معلم میتواند ادا نماید .این مقاله و نوشتار حاصل زحمات و مشاوره های استاد بزرگوار حجهی الاسلام و المسلمین محمد حسین قدیری است که در چندین جلسه ایشان با بذل وقت و دقت کافی بنده را راهنمایی نموده و در هر چه بهتر شدن این مقاله بنده را یاری نمودند.
لذا تنها میتوانم از ایشان تشکر کرده و توفیق روز افزون ایشان را ازخدای متعال بخواهم. با توجه به اینکه تحقیق ذیل از منابع اسلامی گرفته شده میباشد هر گونه استفاده از آن با ذکر منبع بدون اشکال میباشد .این تحقیق به تمامی کسانی که تشنه معارف مذهب حقه تشیع بوده و تقدیم به استاد گرانمایه ام و در راس همه به آن یار که؛ صد قافله دل همره اوست تقدیم مینمایم. امید است این ذره را به احسن وجه از این کمترین قبول بفرماید. رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیم(14-127)
مقدمه :
با توجه به اینکه خداوند متعال نعمتهای زیادی، به ما عطا نموده است و در متون اسلامی آمده است که خدای متعال از نعمات خود سوال میکند؛ میطلبد که پیرامون نعمات خدای متعال به بحث نشسته و پیرامون آن مطالبی مختصر بگوییم. اما چون نعمات خدا بی حد و حصر است (1) لذا به قدر توان از یکی از نعمات خدا بحث میکنیم. چشم یکی از نعماتی است که ذات اقدس اله به همه ما ارزانی نموده است. این نعمت که شاید بتوان گفت از کوچکترین اعضا بدن به شمار میرود، بزرگترین دریچه انتقال اطلاعات به عالم ذهن میباشد.
لذا با اندک تاملی و کوچک نگاهی به ضرورت این مطلب پی میبریم که حجم اطلاعت ورودی از این کمینگاه بیشترین داده های ذهن را تامین میکند. مثلا زیباییها و زشتیها را میبینیم و درک میکنیم. شاید بر همین اساس است که گفته شده است کسی که چشم ندارد گویا هیچ یک از حواس را ندارد. اهمیت این بحث بسیار واضح بوده لذا میتوان از مناظر مختلف به آن نگریست.
از دیدگاه پزشکی و چشم پزشکی؛ روانپزشکی؛ جامعه شناسی؛ اما در این بحث پیرامون بایدها و نباید های اجتماعی با محور چشم و نظر کردن گفتگویی شده است. برای مثال آیا میتوان بین نگاه و مفاسد اجتماعی چون زور گیری؛ پدیده بی حجابی، جامعه شهوانی، خود ارزایی؛ نگاه به نامحرمان، زنا؛ قتل، تجاوز به عنف، و بسیاری مسائل دیگر رابطه برقرار کرد؟ (2) لذا این تحقیق به بایدها و نباید های اجتماعی از منظر اسلام با محوریت چشم و نگاه کردن پرداخته است.
ضرورت این بحث با توجه به روایات و آیات
بحث نگاه و نظر و احکام آن از دیدگاه و منظر آیات و روایات مذهب حقه بحثی بسیار با اهمیت است تا آنجا که در قرآن آیات مختلفی پیرامون نگاه و در احادیث نیز روایات فراوانی در حد استفاضه درباره این مقوله به چشم میخورد.
تعریف باید و نباید اجتماعی:
الف)توضیح واژگاه:
هر جامعه ای برای سامان دادن به قوام خود، قوانینی وضع میکند که تخطی از این قوانین به منزله جرم تلقی شده و برخورد صاحبان و واضعان قوانین با مجرم امری ضروری است. چرا که اگر بعد از هر سرپیچی از آن قوانین، برخورد سالمی با خاطی صورت نگیرد جامعه را دچار سر درگمی و بی نظمی کرده و همگان را که در آن جامعه مشغول به فعالیت میباشند با مشکل مواجه مینماید. به بیان ساده تر قانونهایی که نخبگان یک جامعه برای هدفمندتر کردن حرکت جامعه در تمام شئون و برای ساده تر شدن زندگی افراد آن جامعه با توجه به اقلیم، زمان، دین و آیین آن سامان طراحی کرده و به منصه ظهور میرسانند را بایدها و نبایدهای اجتماعی میگویند.
این بایدها و نبایدها گاهی از اوقات در تمام جوامع حاکم است و گاهی مخصوص به یک جامعه خاص میباشد. مثلا در جوامع غیر مسلمان نگاه کردن محدودیتی ندارد. لذا هر کسی میتواند به راحتی به دیگران نگاه کند هر چند که بالذت و با شهوت باشد و هر چند که بدن او برهنه باشد. اما در جوامعی که داعیه اسلام دارند نگاه کردن احکام خاصی دارد و به هر کس و به هر چیز نمیتوان نگریست.
مجددا تاکید میکنیم که نگاه کردن احکام خاص خود را دارد. مثلا جایگاه نگاه کردن، تعداد و دفعات نگریستن و نگاه کردن ،شخص نگاه شده؛ دارای احکام خاص به خود میباشد. از آن رو که دین اسلام یک دین اجتماعی(3) است قوانین اجتماعی داشته و باید گفت که نگاه کردن و احکام آن نیز در گرو همین قوانین اجتماعی وضع شده است. اگر فرد در حالات فردی خود و در جایگاه اینکه او یک فرد است در حیطه خصوصی خود خلاف قوانین اجتماع اسلام را انجام دهد شاید مورد باز خواست قرار نگیرد و لی اگر هیمن فرد، خطا را در محیط اجتماع انجام بدهد یقینا مورد سوال قرار میگیرد.
صحیح است که نگاه کردن به عنوان عملی فردی است اما همین نگاه؛ گاهی وارد محیط اجتماع شده و اگر این نگاه خطرناک باشد نظم آن جامعه را مختل میکند (4). لذا برای برون رفت از این اختلال نظم؛ ناچار قوانینی وضع میشود که هر چند سخت است ولی هم فرد را و هم جامعه را در گرو خود محفوظ میدارد. بارها درباره انواع نگاهها از روحانیون که متصدی حل مشکلات فقهی و عقایدی مردم هستند سوال شده است.
نگاههایی که گاه و بی گاه تفکر مکلف را به مخاطره میاندازد و گاه او را به خطر میاندازد. مثلا در استفتائات مراجع معظم تقلید (حفظه هم الله) پیرامون اینکه آیا میتوان به زن برادر و یا دختر عمو و دختر عمه و دختر خاله و به طور کلی نامحرمان دست داد و یا به موهای ایشان نگاه کرد و یا به جاهایی که باید بپوشاند مانند پاها بازوها و ... میتوان نگاه کرد ؟ آیا میتوان بدون شهوت نگاه کرد؟ البته طرح مسائل درباره نگاه به احکام نگاه بر میگردد که اصلا و بالذات مربوط به فقه میباشد .
اما درباره اینکه انسان گاهی به شخصی نگاه میکند که حدود شرعی پوشش خود را رعایت ننموده است؛ آیا دچار عمل حرام شده است و یا اینکه نه، دیگر از مقوله بایدها و نباید های فقهی خارج میشود و وارد مسئله اخلاق میشود (بایدها و نباید های اخلاقی- کنترل چشم ). هر چند که در فقه نیز از این مسئله بحث شده است، اما خود فقه و فقها در این باب راه کار اخلاقی را مطرح مینمایند.
ب)اخذ منابع:
اما منابعی که درباره نگاه صحبت کرده و بعضی از نکات را بیان نمودهاند در زیر آمده است. البته با توجه به صنعت ایجاز باید تا حد توان به اختصار ،مطالب را از این منابع ذکر بنماییم. 1.قرآن 2.روایات 3.ادعیه 4.رساله های مراجع 5.ادبیات عرفانی
پیشینه بحث
شایان یاد آوری است که در باب پیشینه این تحقیق باید گفت مطلبی تحت این عنوان در نگاشته های محققان یافت نشد.(5) در باب اینکه چرا در عنوان این بحث مطلبی وجود ندارد شاید بتوان گفت یکی از علل این باشد که: در وهله اول این مسئله یک موضوع دینی بوده و جوامع و دانشمندان غربی به علت اینکه دین را از محیط زندگی خود جدا دانسته و دین را فقط مخصوص کلیساها میدانند لذا حتی دانشمندان معتقد به آخرت و معتقدین ایشان هم پیرامون این مقوله هیچ بیانی و مطلبی را نفرموده اند.
در مرحله بعد باید گفت در جوامع اروپایی نگاه و مسائل مربوط به آن از این منظر پی گیری نمیشود یعنی از این نقطه نظر که باید و نبایدهای اجتماعی دینی و یا به عبارت دیگر بایدها و نباید های فقهی باشد در میان سایر ادیان وجود ندارد و اصولا آنها برای نگاها بایدها و نبایدهایی تعریف نکرده تا پیرامونش مطالبی را گرد آوری بنمایند و یا اگر هم تعریفی بوده از باب بایدها و نبایدهای اخلاق میباشد .
لذا این مسئله به عنوان یک مسئله درون دینی مطرح است و پیشینه آن نیز درون دینی بوده و شاهد بر این مدعا اینکه در سایر ادیان بحثی پیرامون احکام نگاه نشده است لذا باید مطالب را با کنکاش و جستجوی فراوان پیرامون ادعای هایی که در فهرست گنجانده شده از روایات یافت و بیان نمود. در رساله توضیح المسائل تمام مراجع معظم تقلید (حفظهم الله) بحثی پیرامون نگاه، انواع نگاه، مکان نگاه و تعداد نگاه مطرح شده است لذا با توجه به همین مطلب با اندک تاملی میتوان دریافت که این ابحاث دارای اهمیت زیادی هستند که در عرض نماز و روزه و سایر فروعات در توضیح المسائل مطرح شدهاند.
قرآن
در قرآن مجید آیاتی است که از نگاه به نامحرمان(6) صریحا نهی میکند.که ای گروه مومنان چشمان خود را بپوشانید: قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ به ما یَصْنَعُونَ (24-30) "به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را [از آنچه حرام است مانند دیدن زنان نامحرم و عورت دیگران] فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزهتر است، قطعاً خدا به کارهایی که انجام میدهند، آگاه است." وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ (24-31) "و به زنان با ایمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند."(7)
شان نزول:
در کتاب کافی درشان نزول نخستین آیه از آیات فوق از امام باقر(ع) چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو شد- و در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوشها قرار میدادند- ( و طبعا گردن و مقداری از سینه آنها نمایان میشد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان هم چنان با چشمان خود او را بدرقه میکرد در حالی که راه خود را ادامه میداد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز هم چنان به پشت سر خود نگاه میکرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعه شیشهای که در دیوار بود صورتش را شکافت!
هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینهاش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر میروم و این ماجرا را بازگو میکنم، هنگامی که چشم رسول خدا (ص) به او افتاد فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحی خدا نازل شد و آیه فوق را آورد (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ ...)(8)
نکات در این آیه :
1.در این آیه خطاب به مردان بتنهایی تذکر داده نشده است.
2.فعل امر در ابتدای ایه آمده است که دلالت بر وجوب میکند.
3. کلمه" غض" به معنای روی هم نهادن پلکهای چشم است،
4.و کلمه" ابصار"جمع بصر است که همان عضو بیننده باشد .
5.کلمه" من" در جمله" مِنْ أَبْصارِهِمْ" برای ابتدای غایت است، و یا برای بیان جنس، و یا تبعیض باشد که هر یک را مفسری(9) گفته، و معنایش این است که مؤمنین چشم پوشی را از خود چشم شروع کنند....
6.پس در جمله" قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ" از آنجایی که کلمه" یغضوا" مترتب بر" قل- بگو" میباشد نظیر ترتبی که جواب شرط بر شرط دارد قهرا دلالت میکند بر اینکه قول در اینجا به معنای امر است، و معنای جمله این است که به مؤمنین امر کن که چشم خود را بپوشند، و تقدیر آن این است که:" ایشان را امر به غض و چشم پوشی کن که اگر امر بکنی چشم خود را میپوشند"، و این آیه به جای اینکه نهی از چشم چرانی کند، امر به پوشیدن چشم کرده و فرقی ندارد، آن امر این نهی را هم افاده میکند و چون مطلق است نگاه به زن اجنبی را بر مردان، و نگاه به مرد اجنبی را بر زنان تحریم فرموده.
7.آن گاه به مصلحت این حکم اشاره نموده، و با بیان آن مردم را تحریک میکند که مراقب این حکم باشند و آن اشاره این است که میفرماید:" این بهتر شما را پاک میکند، علاوه بر این خدا به آنچه میکنید با خبر است".
8." وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ ..."
9.مطالبی که در جمله" وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ ..." همان است که در جمله" قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ ..." گفته شد.(10)
پیامها
1) لازمهی ایمان حفظ نگاه از حرام است. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ ... یَغُضُّوا» ...
2) جاذبههای غریزی را باید کنترل کرد. «یَغُضُّوا»
3 )گناه را از سر چشمه جلوگیری کنیم و تقوا را از چشم شروع کنیم. «مِنْ أَبْصارِهِمْ»
4) چشم پاک مقدّمهی پاکدامنی است. «یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»
5 )پوشش، برای مردان نیز واجب است. «یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ»
6) چشم چرانی و بی عفّتی مانع رشد معنوی انسان است. «یَغُضُّوا یَحْفَظُوا- أَزْکی»
7) چشم چرانی، در محضر خداست. (در محضر خدا معصیت نکنیم) «یَغُضُّوا ... إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ »
8)در لزوم عفّت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام بین زن و مرد، فرقی نیست.
9)«یَغُضُّوا یَغْضُضْنَ یَحْفَظُوا یَحْفَظْنَ» 2 جلوهگری زنان، در جامعه ممنوع است.(11)
روایت :
در روایات نیز به مراتب بیشتر و صریحتر از آیات قرآن، دستور بر نگاه داری از چشم و نگاه داشتن این عضو آمده است. تا آنجا که نگاه حرام را به عنوان اولین و خطرناکترین تیر شیطان رانده شده از درگاه خدا میداند: النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً (12)
روایاتی دربارهی نگاه:
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «لکم اول نظرة الی المرأة فلا تتبعوها بنظرة اخری و احذروا الفتنة» نگاه اوّل مانعی ندارد ولی ادامهی نگاه اشکال دارد، زیرا سبب فتنه میشود.(13) در حدیثی میخوانیم: تمام چشمها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید و چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند. در « صحیح بخاری » میخوانیم که پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) فرمودند: جلو راه مردم ننشینید.
مردم گفتند: ما ناچاریم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا کنید. پرسیدند حقّ آن چیست؟ فرمود: «غض البصر و کف الاذی و رد السلام و الامر بالمعروف و النهی عن المنکر» ترک چشم چرانی و مردم آزاری، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و نهی از منکر.(14) حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت را در دل مینشاند و همین برای دچار شدن انسان به فتنه کافی است.(15) حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «العین رائد القلب» چشم، دل را بدنبال خود میکشد. (16)
« العیون مصائد الشیطان» چشم، قلّاب شیطان است. و چشم پوشی بهترین راه دوری از شهوات است. (17)پیامبر اکرم (صلوات اللَّه علیه) فرمود: «النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوة فی قلبه» نگاه بد تیری از تیرهای مسموم شیطان است که هر کس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد خداوند به اوایمانی میدهد که از درون خویش شیرینی و مزهی آن را احساس میکند.(18)
البته با توجه به تمام مطالب بالا ان نکته قابل یاد آوری است که تمام این محدودیتها برای راحتی خود فرد میباشد چرا که گاهی از اوقات یک نگاه میتواند انسان را از زندگی ساقط کند. البته دیدگاه های افراطی نیز در رابطه با این عضو وجود دارد اعم از اینکه: این عضو را کور کنیم یا اصلا از محل زندگی بیرون نیائیم تا چشم ما به موارد خلاف شرع برخورد نداشته باشد اما اگر چه مثلا این موارد بتواند لحظه ای ما را کمک کند اما درمان نیست و به عنوان مسکِّن قلمداد میشود.
فقه(رساله های عملیه):
احکام نگاه کردن به عنوان یکی از مهمترین مباحث فقه است که مخصوصا در باب نکاح تمامی فقها از آن صحبت کرده و حتی نگاهی که تا لحظاتی پیش حرام بود الان له نحوی واجب میشود و باید به کسی که قرار است به عنوان همسر آینده فرد در زندگی با او شراکت داشته باشد به خوبی بنگرد تا چهره او را ببیند و اگر از لحاظ چهره او را نپسندید او را به عنوان همسر اختیار نکند البته هر چند زیبایی شرط نیست اما به عنوان ملاک میتواند مطرح باشد.
در اینجا فتوای امام خمینی را به عنوان شاهد برای بحث خود میآوریم.
مسأله 2433- نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است. و نگاه کردن به صورت و دستها اگر به قصد لذت باشد حرام است، ولی اگر بدون قصد لذت باشد مانعی ندارد و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام میباشد و نگاه کردن به صورت و بدن و موی دختر نابالغ اگر به قصد لذت نباشد و به واسطه نگاه کردن هم انسان نترسد که به حرام بیفتد اشکال ندارد، ولی بنابر احتیاط باید جاهایی را که مثل ران و شکم معمولًا میپوشانند نگاه نکند.
مسأله 2434- اگر انسان بدون قصد لذت به صورت و دستهای زنهای اهل کتاب مثل زنهای یهود و نصارا نگاه کند در صورتی که نترسد که به حرام بیفتد اشکال ندارد.
مسأله 2435- زن باید بدن و موی خود را از مرد نامحرم بپوشاند بلکه احتیاط واجب آن است که بدن و موی خود را از پسری هم که بالغ نشده ولی خوب و بد را میفهمد و به حدّی رسیده که مورد نظر شهوانی است بپوشاند.
مسأله 2436- نگاه کردن به عورت دیگری حرام است، اگر چه از پشت شیشه یا در آیینه یا آب صاف و مانند اینها باشد. و احتیاط واجب آن است که به عورت بچه ممیز هم نگاه نکنند. ولی زن و شوهر میتوانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسأله 2437- مرد و زنی که با یکدیگر محرمند، اگر قصد لذت نداشته باشند میتوانند غیر از عورت به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
مسأله 2438- مرد نباید با قصد لذت به بدن مرد دیگر نگاه کند و نگاه کردن زن هم به بدن زن دیگر با قصد لذت حرام است.
مسأله 2439- عکس برداشتن مرد از زن نامحرم حرام نیست ولی اگر برای عکس برداشتن مجبور شود که حرام دیگری انجام دهد مثلًا دست به بدن او بزند یا نظرش به صورت زینت شده او یا به سایر بدن او بیفتد، نباید عکس او را بردارد و اگر زن نامحرمی را بشناسد در صورتی که آن زن متهتک نباشد نباید به عکس او نگاه کند.
مسأله 2440- اگر در حال ناچاری زن بخواهد زن دیگر، یا مردی غیر از شوهر خود را تنقیه کند، یا عورت او را آب بکشد، باید چیزی در دست کند که دست او به عورت نرسد و همچنین است اگر مرد بخواهد مرد دیگر، یا زنی غیر زن خود را تنقیه کند، یا عورت او را آب بکشد.
مسأله 2441- اگر مرد برای معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد، ولی اگر با نگاه کردن بتواند معالجه کند نباید دست به بدن او بزند و اگر با دست زدن بتواند معالجه کند، نباید او را نگاه کند.
مسأله 2442- اگر انسان برای معالجه کسی ناچار شود که به عورت او نگاه کند، بنا بر احتیاط واجب باید آیینه را در مقابل گذاشته و در آن نگاه کند ولی اگر چارهای جز نگاه کردن به عورت نباشد اشکال ندارد.(19)
4)ادبیات عرفانی:
بابا طاهر عریان شاعر معروف در باره همین نعمت خدا دادی میفرماید : اگر بنا باشد که چشم داشته باشیم و گناه کنیم علاج این درد؛ نوک تیز پولاد آخته است تا دیگر گمان نکند حریفی بی بدیل است و کسی توانایی رویا رویی با او را ندارد.
"بسازم خنجری نیشش ز فولاد
زنم بر دیده تا دل گردد آزاد"
(20) حافظ این شاعر عارف که تمام توفیقات خود را مدیون دولت قرآن میداند در بیش از هفده غزل از نگاه و در صد و نود و یک غزل از چشم صحبت کرده است.(21) اما در باره نگاه در کتاب استاد زبان فارسی یعنی فردوسی پانصد وشصت و نه مورد کلمه نگاه آمده است و هفتصد و هفتاد و نه مورد نیز واژه چشم آمده است. (22)
نتیجه :
لذا باتوجه به آیات و روایات، موارد نگاه و به اصطلاح بایدها و نبایدهای نگاه کردن را که حقیقتا به عنوان یک امر اجتماعی تلقی میشود بیان مینماییم .اما اینکه این سوال مطرح بشود که نگاه یک امر فردی است و ربطی به اجتماع ندارد؛ در جواب باید گفت که اگر چه به عنوان یک امر فردی است ولی آنچنان پیوند عمیقی با اجتماع دارد که فواید و مضرات آن بی حد و حصر است .همان طور که قبلا گفته شد، یک نگاه میتواند فردی را از خود بیخود کند و او را بفربید و او به اعمال منافی عفت و قتل دست زده و طبق آن اصلی که در روایات فوق آمده است یک نگاه مساوی با حسرتی طولانی است. در نتیجه نگاه نکردن به حرام خدا از هر حیث بهتر است از اینکه نگاه کنیم و بعد توبه بنماییم.
پینوشتها:
1.اشاره به آیه شریفه ابراهیم – 34 دارد.
2.نمونه این نوع سردرگرمی و بی نظمی را هر روزه میتوان در دادسراها و در دادگستریها مشاهده نمود. نمونه بارز این اختلالات؛ کشتن ورزشکار ملی و جهانی ایران مرحوم داداشی را میتوان نام برد. یا زنی که شوهر خود را با تبانی پسر عموی شوهر خود در تبریز به خاطر شهوت کشت.
3.public
4.البته با توجه به قوانین اسلام این مطلب انشامی شود.
5.البته در باب این بحث یاد آوری این نکته حائز اهمیت است که مسئله ای با این عنوانی استقلالا در کتب اسلامی نیامده است و لذا از کتب مختلف موارد متفاوت را جمع آوری نمودهایم .
6.اصطلاحی است برای کسانی که دیدن آنها به استثنای کف دو دست و گردی صورت، حرام است .
7.انصاریان حسین – ترجمه قرآن کریم
8.تفسیر نمونه. مکارم شیرازی ناصر ج14، ص: 436
9.کشاف، ج 3، ص 229 و روح المعانی، ج 18، ص 138.
10. ترجمه المیزان، طباطبایی محمد حسین ج15، ص: 155
11. تفسیر نور، ج8، ص: 175
12. الکافی ج 5 ص 559 باب نوادر .... ص : 554
13. وسائلالشیعة ج20 ص 194- باب تحریم النظر إلی النساء
14. تفسیر نور- قرائتی محسن، ج8، ص: 174
15.تفسیر نور، قرائتی محسن، ج8، ص: 174
16.غررالحکم الحواس الظاهرة ..... ص : 60
17.تحفالعقول حسن بن شعبه حرانی، جلد یک، انتشارات جامعه مدرسین قم، 1404 هجری قمرص : 149خطبته ع المعروفة بالدیباج
18.مستدرک الوسائل ج14ص268 باب تحریم النظر إلی النسا
19.احکام نگاه کردن رساله توضیح المسائل آیت الله العظمی امام سید روح الله خمینی، ص: 385
20.دیوان بابا طاهر
21.دیوان حافظ نسخه قزوینی
22.شاهنامه فردوسی
علی اکبر پا سالاری