به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

  اومانیسم به منزله خودبنیادی مکتبی است که انسان را محور و مدار آفرینش قرار داده و با اصالت دادن به او، اصالت خدا و دین یا هر امر غیر بشری را نفی می‌کند.

 
خبرگزاری فارس: اومانیسم انسان‌گرایی نیست بلکه پرستش انسان است

 

«اومانیسم» انسان سالاری، اصالت بشر، بشر سالاری یا خودبنیادی مکتبی است که انسان را محور و مدار آفرینش قرار داده و با اصالت دادن به او اصالت خدا، دین یا هر امر غیر بشری را نفی می­کند.

معنای اعم این اصطلاح عبارت است از هر نظام فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی یا اجتماعی که هسته مرکزی آن انسان است.

این مکتب انسان را یگانه حقیقت آفرینش فرض کرده و آن را به جای خدا می­نشاند. بنابراین در تضاد با خدامحوری است و در شکل افراطی­اش هرگونه اندیشه متافیزیکی مانند وحی الهی را انکار می­کند.

با فرض بشر به عنوان مالک و فرمانروای عالم بت جدیدی به نام انسان اختراع کرده و پرستش آن را ترویج می­کند. اومانیسم در واقع به معنای پرستش انسان است نه انسان دوستی یا تکریم انسان که مورد تاکید اسلام و سایر ادیان توحیدی است.

*پیشینه اومانیسم به یونان باستان باز می­گردد

پیشینه اومانیسم به یونان باستان باز می­گردد که خدایان صفات و حتی صورت انسانی داشتند و اندام انسان مهم‌ترین مساله در هنر نقاشی و مجسمه سازی بود. پس از ظهور مسیحیت و رسمی شدن آن در امپراطوری روم با فرمان کنستانتین، حاکمیت سیاسی- فرهنگی نیز در کنار رهبری دینی تحت اختیار کلیسا درآمد. تفریط‌‌‌‌های کلیسا در قرون وسطی در مواجهه با ارزش انسان و کرامت او موجب واکنش افراطی در توجه به انسان و پیدایش اومانیسم شد. برخی از آراء و رفتارهای ضد انسانی کلیسا که همواره تاکید و ترویج می شد عبارتند از:

انسان ذاتاً‌ موجودی گنهکار است. انسان هیچ اختیاری از خود ندارد. عقل و علم انسانی مغایر دین و هر کار علمی دخالت  شیطانی در امور عالم و ضد عبودیت است. دین و دنیا،‌‌ لذایذ روحانی و جسمانی همواره مخالف و مغایر هم و غیر قابل جمع هستند. مردم نسبت به عقاید و افکار خود اختیاری در برابر کلیسا ندارند. مالکیت آسمان،‌‌ بخشش گناهان،‌‌ فروش ارضی بهشت از اختیارات کلیساست.

در اثر این تفریط­ ها و نادیده گرفتن کرامت انسانی،‌ نخستین مخالفت­ها بر ضد کلیسا، ‌‌امپراطوری و فئودال­ها در جنوب ایتالیا آغاز شد و در قرن 14تا 16 سراسر ایتالیا و سپس آلمان،‌ فرانسه،‌ اسپانیا و انگلستان را فرا گرفت.

مخالفان‌، مدعی احیای کرامت انسانی بودند و ابتدا با زنده کردن ادبیات کلاسیک روم و یونان سعی در بازگرداندن آزادی از دست رفته بودند.

ایشان با تکیه بر آزادی خرد و مخالفت با ریاضت­های دینی در صدد بودند تا لذایذ جسمانی (که در کلیسا مورد غفلت بود) را هدف نهایی بشر معرفی کرده و زهد و پرهیزکاری را عامل منفی در کسب لذت و سود تلقی کنند.

 کم کم دین منافی آزادی انسانی و تنها به عنوان ابزاری برای خدمت به خواسته‌های او تفسیر شد. عالم غیب به فراموشی سپرده شده و مادیگری اساس کار قرار گرفت و سرانجام با تلقی تقابل دین و دنیا لذت­های دنیوی ترجیح داده شد.

* مهم‌ترین اصول فکری اومانیسم

محوریت انسان در مقابل محوریت خداوند: انسان میزان همه امور و مرکز عالم است. مالک مطلق هستی اوست. تمام امور باید توسط او ارزش­گذاری شود. گر چه برخی گرایش­های اومانیستی از مذهب و اعتقاد به خدا سخن می­گویند لیکن این پای بندی فقط برای جلوگیری از بی نظمی اجتماعی است.

تاکید بر آزادی و اختیار انسان: قدرت و سرنوشت انسان به خود او واگذار شده و حاکمیت تقدیر الهی مردود است. افراد از قید کلیسا و دین آزادند و می­توانند بر دین، تاریخ، طبیعت و دولت مسلط شوند.(در مواجهه با سلب اختیار انسان در قرون وسطی)

عقل برتر انسان: خرد انسان برابر با خرد خداوند و چه بسا بالاتر از آن است. عقل انسان رهبری بشر را بر عهده گرفته و دین را از فرماندهی و هدایت خلع می­کند. عقل اومانیستی عقلی خودبنیاد و بی نیاز از وحی است.

طبیعت گرایی: قلمرو انسان طبیعت است و او با حواس خود می­تواند با آن ارتباط یابد. بنابراین متافیزیک و امور غیبی تحقیر شده و توجه به جهان غیر مادی برای حل مشکلات بشر، تلاشی برای ضعیف و بی ارزش کردن عقل انسان است. پس تمام نظریه­های اقتصادی،‌ سیاسی، فرهنگی و ... باید از مبانی مابعدالطبیعی دور باشد.

مدارا: با اصالت دادن به انسان همه رفتارها و عقاید انسانی ارزشمند می‌شوند. (این تفکر تا حدی متاثر از جنگ­های مذهبی قرن  16و17 بود) تمام عقاید و مذاهب حتی مذاهب توحیدی و الحادی، اصیل و خرافی از یک ریشه هستند پس صاحبان آنها باید با هم مدارا داشته باشند. جامعه باز و دموکراسی بهترین تضمین کننده حقوق انسانی است.

* نقد و بررسی

از جمله اشکالات اومانیسم تفسیر غلط عقل انسانی است. عقل انسان که از والاترین موهبت­های خداوند است مهم ترین ابزار شناخت انسان محسوب می­شود. انسان با به کارگیری عقل می­فهمد که حوزه ادراک او منحصر به حواس او نیست. عقل انسان مفاهیمی چون «من‌»‌، «‌بودن »‌، « نبودن »‌ و گزاره هایی چون «‌من هستم »‌، «اصل تناقض» و ...... که پایه های متافیزیک هستند را بدون استفاده از حواس در می­یابد و با مبنا قراردادن آنها گزاره­های دیگری را نیز نتیجه می‌گیرد و علوم عقلی و متافیزیک که اعتباری بیش از حواس دارند پدید می‌آید.

همین عقل با کمک گزاره­های بدیهی، اصول اولیه دین همچون توحید و معاد را اثبات می­کند و متواضعانه حکم می­کند که از اموری که به سعادت و شقاوت ابدی انسان مربوط می­شود بی اطلاع است و نیاز به کسی دارد که او را  از این امور آگاه سازد.(نبی) با دقت در اوصاف خدا و انسان، جایگاه انسان در برابر خدا را به درستی درک می‌کند. و این اختصاصی به دین خاصی ندارد. اما اومانیسم با بی توجهی به ابعاد ادراک عقل، انسان را از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین علوم محروم نموده است. از سوی دیگر اتکاء صرف به عقل و علم بشری امری ناصواب است که امروزه در غرب نیز مخالفین جدی دارد.

اومانیسم با نگاه غلط خود، دین که برنامه خوشبختی دنیا و آخرت انسان است را منافی اختیار خود دانسته و آزادی او را در بی­دینی می­شمارد و در نتیجه انسان را از موهبت وحی محروم می­سازد.

 توجه به بعد زمینی و مادی انسان، بشر را موجودی تک ساحتی و در زمره حیوانات معرفی می­کند که اهتمامی فراتر از لذت مادی ندارد.

 نتیجه عینی انسان محوری در قرون اخیر از بین رفتن ارزشهای اخلاقی از یک سو و رشد بی­رویه صنعتی شدن از سوی دیگر است که افزایش فاصله­های طبقاتی و پایمال شدن حقوق فقرا، بارزترین پیامد صنعتی شدن است.

بی‌توجهی به حدود آزادی­های انسان و افراط در آن به بهانه کرامت انسانی سبب شد از سویی نوعی مطلق العنانی فرعونی و سلطه طلبی و طغیان در برابر سایر انسان‌ها را تجویز کرد و از سویی رابطه عبودیت و بندگی میان انسان و خالق را نفی کرد تا آنجا که حتی اومانیست­هایی که از دین سخن می­گویند نیز آن را ابزاری در خدمت آزادی انسان و به این اعتبار ارزشمند بدانند. که این امر مورد انتقاد تمام ادیان توحیدی است.

زمینه­هایی که موجب بی اعتمادی به دین و کلیسا و پیدایش اومانیسم شد هیچیک در دین اسلام راه ندارد. اهتمام به علم و عقل، کرامت انسانها، 

ادامه مطلب
پنج شنبه 22 تیر 1391  - 11:59 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5827312
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی