کار کردن زنان و حضور آنان در صحنههای اجتماعی گاهی آنان را در ایفای نقش مادری دچار مشکل میکند، تا جایی که مجبور میشوند یا قید کار را بزنند و خانه نشین شوند یا قید بچه دار شدن را برای همیشه بزنند تا سر کار بمانند.
با خودش خدا خدا میکند تا حداقل امروز به موقع سرکارش حاضر شود. از وقتی ماهان کوچولو به دنیا آمده و او را به مهد کودک میسپارد مجبور است، نیم ساعتی را کنار در مهدکودک با او بگذراند تا کودک یکسالهاش را با آرامش تحویل مربی بدهد.
هر روزش را با استرس شروع میکند و تا شب فقط مشغول دویدن است. دو سه باری که برای سرماخوردگی ماهان کوچولو درخواست مرخصی کرده بود با نیش و کنایههای مدیرش مواجه شده بود. اطرافیانش مدام میگویند «دیگر سر کار نرو»
اما این همه ماجرا نیست. دیگر وقتی برای خودش باقی نمانده و چند واحد دانشگاهی از دوره کارشناسی را ناتمام گذاشته است.نمیتواند این همه سال زحمت و تلاش را گوشه طاقچه بگذارد تا خاک بخورد.
چند مرتبهای هم درخواست دور کاری داده ولی هر بار با این پاسخ مواجه شده که «به حضور فیزیکی شما در محل کار نیاز است».
چند سالی است که حضور زنان در محیط های اداری پر رنگتر شده، است، علل زیادی هم دارد، ارتقای سطح سواد و مهارتهای شغلی زنان و تمایل بیشتر آنان برای حضور در اجتماع، کار و فعالیت به جای خانه نشینی و البته مشکلات معیشتی خانوادهها باعث شده تا خواه ناخواه زنان بخشی از مشاغل را داشته باشند و کار کنند، زنانی که البته باید مادر هم بشوند و هم مادری کنند، شغلی که آن هم مستلزم وقت و توجه است.
اما گاهی میان قوانین محیط کاری و الزامات مادری تقابل ایجاد می شود، مادران شاغل هنگامی که با این تنگناها مواجه می شوند به تا بتوانند هم شغل خود را حفظ کنند و هم مادر خوبی باشند ما تضادهایی که رخ می دهد گاهی آنان را بر سر دوراهی انتخاب قرار می دهد، مادری یا شغل و هستند زنانی که از ترس رویارویی با این کابوس از ابتدا قید بچه دار شدن را میزنند.
آذر- ح مادر 34 سالهای است که به مدت 16 سال در یک سازمان نیمه دولتی مشغول به کار است و اکنون پسری 3 ساله دارد.
او در مورد مشکلات یک مادر شاغل برای به دنیا آوردن فرزند میگوید: دیگر حاضر نیستم فرزند دیگری به دنیا بیاورم چرا که با مشکلات زیادی در دوران شیردهی و قبل از 2 سالگی فرزندم مواجه بودم.
این مادر جوان میافزاید: تمام دغدغهام این بود که چگونه فرزند 6 ماهه خود را در خانه گذاشته و به سر کار بیایم. گاهی اوقات هم که مجبور بودم برای بیماری فرزندم مرخصی بگیرم با استرس زیادی در سر کار مواجه میشدم.
خانم ح در مورد نحوه تربیت فرزندش می گوید: من برای اینکه خیالم راحتتر باشد فرزندم را تا سن 3 سالگی به مهد کودک نبردم و مادرم از او نگهداری کرد که همین امر سبب شد تا فرزندم چند تربیتی شود در حالی که اگر میتوانستم حداقل تا یک سالگی پیش او در خانه بمانم شاید کمی متفاوت بود.
رویا - خانم مترجمی است که علاقه زیادی به کارش دارد او میگوید: برخی فکر میکنند زنان فقط باید در خانه بمانند در حالی که کار کردن فقط به معنی درآمدزایی نیست بلکه باعث میشود تا زندگی پویاتری داشته باشیم.
وی تصریح میکند: وقتی از فشار کار و منزل گلایه میکنیم با جمله «خوب سر کار نرو مگه مجبوری» مواجه میشویم در حالی که کار کردن با مادر خوب بودن منافاتی ندارد به شرط آنکه تسهیلاتی برای مادران شاغل فراهم شود مثلا اگر مرخصی زایمان یک سال می شد حداقل تا زمانی که فرزندم روی پای خود بایستد در کنارش میماندم.
این مادر جوان در مورد نحوه تربیت فرزندش معتقد است: من سعی کردم فرزندم را با مشکلات آشنا کنم تا کمتر آسیب ببیند و از اینکه به مهد کودک میرود راضی هستم ولی به تبع آن باید مراقب بیمار نشدن، تغذیه، محبت کافی و سایر نیازهای تربیتی فرزندم پس از ساعت کاری باشم.
سیما - ض فرزند دومش را به فاصله 14 سال با فرزند اول به دنیا آورده این بانوی شاغل میگوید: کودک حداقل باید تا یک سال به طور مداوم در کنار مادر باشد تا نیاز عاطفیاش کامل شود اگر این امکان فراهم میشد و مرخصی زایمان مادران شاغل به یک سال افزایش مییافت مطمئناً وضعیت بهتری برای مادران و فرزندان این مملکت فراهم میشد.
وی ادامه میدهد: چون 13 سال سابقه کار داشتم ترجیح دادم تا کارم را ادامه دهم چرا که پس از دو، سه سال که پسرم بزرگتر بشود دیگر چندان کاری در منزل ندارم و ترجیح میدهم بر سر کارم حضور پیدا کنم.
این مادر شاغل معتقد است فرزندی که در مهدکودک روز خود را میگذراند از نظر آموزشی نسبت به آنهایی که در منزل هستند جلوتر است چرا که در خانه کودک یا میخوابد یا پای تلویزیون است.
منا -ب خانم 31 سالهای است که 6 سال از زندگی مشترکش میگذرد اما به دلیل مشکلات مالی پا به پای همسرش در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شده است این زن جوان از ترس اینکه شغلش را از دست بدهد فرزندی به دنیا نیاورده است.
او میگوید: محیط کار ما طوری است که حتی به راحتی نمیتوانیم از مرخصی قانونی (استحقاقی) استفاده کنیم چه برسد به اینکه من 6 ماه برای به دنیا آوردن فرزندی در سر کار حاضر نشوم.
وی تصریح میکند: مطمئنم اگر این اتفاق بیفتد دیگر بازگشتی برایم در محیط کار وجود نخواهد داشت و با شرایط فعلی با همسرم توافق کردهایم که فرزندی نداشته باشیم.
فاطمه - ح نیز زن دیگری است است که 10 سال در محیط بیرون از خانه مشغول به کار است و دختری 6 ساله دارد وقتی از او میپرسیم که آیا فرزند دیگری هم به دنیا خواهد آورد میگوید: هر بار به یاد 6 ماهگی دخترم میافتم از به دنیا آوردن فرزندی دیگر منصرف میشوم چرا که نمیخواستم فرزندم تا دو سالگی به مهدکودک برود. مجبور بودم در طول هفته از مادر یا برخی دوستان برای نگهداری فرزندم کمک بگیرم.
وی ادامه میدهد: استرسی که مدام از بابت محبت به فرزندم و اینکه اکنون در نبود من چگونه میگذراند مرا آزار میدهد. ای کاش میشد برای مادران شاغل شرایطی را فراهم کنند که ساعت حضور فیزیکی در محل کار کمتر باشد و از طرفی مدت مرخصی زایمان را افزایش میدادند.
ااو معتقد است که کار کردن تنها به دلیل مسائل و نیازهای مالی نیست بلکه زنان هم حق دارند تا جایگاه اجتماعی خود را در جامعه طلب کنند.
مریم - م هم که 4 ماهی از تولد فرزندش میگذرد نگران است که چگونه کودک شیرخوار خود را در خانه بگذارد و به سر کار بازگردد.
او میگوید: فکر اینکه باید دخترم را از ماه دیگر در منزل بگذارم آزارم میدهد. ای کاش میشد مرخصی زایمان کمی افزایش یابد یا حداقل اجازه دورکاری به ما میدادند من 10 سال است که شاغل هستم و برای این مدت کوتاه نمیخواهم کارم را از دست بدهم چرا که فرزندم بالاخره بزرگ میشود.
ندا -خ نیز مرخصی 6 ماهه زایمانش به پایان رسیده و اکنون برای دریافت 6 ماه مرخصی بدون حقوق اقدام کرده است.
او میگوید: هر چقدر سعی کردم تا فرزندم را در خانه بگذارم دیدم امکان این کار وجود ندارد و در نهایت درخواست مرخصی کردم که خدا را شکر از سوی محل کارم پذیرفته شد ولی خیلی از کارفرمایان با موضوع مرخصی زایمان مشکل دارند و بسیاری از دوستان شاغلم کارشان را پس از بچهدار شدن به دلیل مشکلات اینچنینی از دست دادهاند.
در این بین البته فرهنگ جامعه اسلامی ما آموزههایی دارد و همواره زن در چهارچوب خانواده و در کنار همسر دیده شده و اینکه زن در در دو جبهه کار بیرون از خانه و انجام وظایف مادر و همسری در داخل خانواده چقدر می تواند موفق باشد سوالی است که پاسخ های متفاوتی می توان به آن داد.
مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران ایران میگوید: جامعه ما تا 10، 15 سال پیش به شکلی بود که یا مادران خانهدار بودند یا مادربزرگها در کنار کودکان حضور داشتند.اکنون با توجه به تغییرات جامعه، خانههای بزرگ به خانههای یکخوابه و کوچک تبدیل شده که دیگر جای مادر بزرگها نیست و خانوادهای که صاحب فرزند میشود و مادر خانواده شاغل است با مشکل مواجه میشود.
این آسیب شناس اجتماعی می افزاید: اغلب مهدکودکها کودکان زیر یکسال را نمیپذیرند و برخی مهدها هم بالای 300 هزار تومان برای نگهداری کودک طلب میکنند که برای بسیاری از خانواده ها قابل پرداخت نیست. گاهی هم مهدکودکها افرادی را که صلاحیت نگهداری از کودک ندارند با حقوق ماهانه 150 هزار تومان به کار میگیرند.
وی می افزاید: گاهی اوقات مهدهای کودک فاصله زیادی با محل کار مادر دارند و امکان شیردهی در بین ساعت کاری وجود ندارد و ما که جامعه اسلامی هستیم و معتقدیم خانوادهها باید صاحب چند فرزند شوند باید راه حلی برای این موضوع پیدا کنیم.
این آسیب شناس اجتماعی در مورد وضعیت مرخصی زایمان در کشورهای پیشرفته میگوید: در کشورهایی مانند فرانسه و آمریکا مادر تا دو سال میتواند از مرخصی زایمان با حقوق استفاده کند چون مادران آیندهسازان جامعه را تربیت میکنند و بسیاری از آسیب ها مانند اعتیاد ناشی از آسیبهای دوران کودکی است.
اقلیما ادامه میدهد: اگر کودک در زمان طلایی رشد خود یعنی تا 2 سالگی آسیب ببیند در بزرگسالی آسیبها و هزینههای بیشتری را به جامعه تحمیل میکند که باید دولتها دهها برابر برای جبران آن خرج کنند.
وی در مورد اینکه افزایش مرخصی زایمان بار مالی به دولت تحمیل میکند میگوید: بسیاری از کشورهایی که طرح دو ساله مرخصی زایمان را اجرا کردند منبع درآمدی مانند نفت هم ندارند و میتوان گفت ما در کشور بودجه کم نداریم بلکه باید آن را درست مدیریت کنیم.
اقلیما معتقد است یکی از بزرگترین آسیبهایی که کودک 6 ماهه در نبود مادر میبیند این است که کودک هنگام گریه کردن نیاز به آغوش مادر دارد تا امنیت را درک کند و گرنه در بزرگسالی تبدیل به فرد بیمار و عصبی خواهد شد که با بقیه درگیر است.
برخی معتقدند فرزندان مادران شاغل در سنین بزرگسالی بیشتر روی پای خود میایستند و مستقل بار میآیند و برخی دیگر میگویند این گونه فرزندان افرادی غیر معاشرتی و تک بعدی خواهند بود و در آینده با خانواده ارتباط گرمی نخواهند داشت.
جواد محمودی، روانپزشک اطفال در مورد تاثیر میزان مرخصی زایمان مادران شاغل بر تربیت کودک میگوید: واقعیت این است که مادران شاغل به زمان بیشتری برای مراقبت از کودکان در سنین زیر 2 سال دارند چرا که کودکان در سن زیر 2 سال بسیار آسیبپذیرند.
وی سن زیر 2 سال را سنی آسیب پذیر برای کودکان عنوان می کند و تاکید دارد: در این دوره پدیدهای به نام «دلبستگی» داریم که هر چه دلبستگی عمیقتر شکل بگیرد قاعدتاً کودک را بهتر از آسیبهای روانی بعدی محافظت میکند. حضور مادر در کنار کودک در این زمان میتواند بسیار کمک کننده باشد و افزایش میزان مرخصی زایمان حتی تا 2 سال بسیار میتواند مفید باشد.
این روانپزشک در مورد آسیبپذیری مادران شاغل نسبت به مادران خانهدار گفت: بسته به نوع محیط کار و منزل آسیبها متفاوت است ممکن است یک محیط شغلی خیلی امن باشد یا خانهای برای مادر خانهدار پرتنش باشد و نمیتوان در این زمینه نظر یکسان و ثابتی اعلام کرد.
محمودی در مورد تفاوت تربیت کودک در منزل و مهدکودک برای مادران شاغل تاکید میکند: این گونه نیست که اگر کودکی در منزل میماند تربیت بهتری دارد. ما گاهی به والدین توصیه میکنیم که کودک خود را پس از 3 سالگی به مهد کودک بفرستند تا کودک با هم سن و سالهای خود بازی کند و یکسری آموزش را ببیند ولی باز بستگی به نوع مهد و مربی آن دارد.
این روانپزشک کودک و نوجوان ادامه میدهد: ولی سیاستگذاران با افزایش مدت مرخصی زایمان میتوانند جلوی بسیاری از آسیب های آینده را بگیرند چرا که برخی مادران مجبورند برای معیشت و تأمین معاش زندگی کار کنند و در خانه ماندن و کار نکردن آنها هم آسیب های دیگری در پی دارد.
امیرحسین قاضی زاده، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در مورد لزوم افزایش میزان مرخصی زایمان زنان میگوید: معتقدیم مادر تا سن 14 سالگی فرزندان باید در کنار آنها باشد و مادران از نظر حقوقی و بیمه مادران باید تامین شوند.
رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی مشهد تاکید می کند: ما باید نگاهمان را درباره اشتغال زنان تعریف کنیم چون یکی از سیاستهای کلان نظام تحکیم بنیاد خانواده است و شخصیت محوری خانواده زن است که یکی نقش همسری و در جایی نقش مادری را باید ایفا کند. بنابراین وقتی نقش مادر را ایفا میکند باید جایگاه زن را به رسمیت بشناسیم و به آن امتیاز دهیم.
قاضی زاده می افزاید: اگر مادر را در خانه نگه داریم و به ازای پرورش علمی فرزندان به او امتیاز دهیم طبیعتاً عوارض اجتماعی کهبه گسست و عقب ماندگی نسل ها منجر میشود کمتر خواهد شد و عملاً کارکرد انتقادی آن بالاتر از کاری است که مادر در جامعه انجام خواهد داد چون مادر برای سر کار رفتن مجبور است برای هزینه مهد کودک،پرستار و سرویس ایاب و ذهاب هزینه کند که باری را به اقتصاد جامعه و خانواده تحمیل میکند.
او میگوید: مشکل با افزایش مرخصی زایمان 9 ماهه یا 2 ساله حل نمیشود چرا که مادر تا پایان سن رشد باید در کنار فرزند باشد.
اکنون با جامعهای رو به رو هستیم که در مقابل واقعیتهای اجتناب ناپذیر آن در دوران گذار، دیدگاههای مختلف سنتی و جدید در برخورد با مسائل جدید اجتماعی وجود دارد. گروهی درباره اصل کار کردن زنان حرف دارند و ماندن در خانه و نگهداری از فرزندان را به نفع آینده کشور میدانند، گروهی هم واقعیت حق زنان برای حضور در صحنههای اجتماعی را میپذیرند و برای رفع تضادهای آن راه حل ارائه میکند.
باید دید در این گذار سخت راه حلی برای مسائل جدید از جمله مرخصی مادران شاغل و اعمال تسهیلاتی برای مادر شدن و در اجتماع ماندن آنان پیدا میشود یا حداکثر سیاستگذاران کشور به افزایش ۹ ماهه مرخصی زایمان فکر می کنند.
گزارش از فاطمه بیات