"طلال بن عبدالعزیز" بیشتر به خاطر ثروت و فساد اخلاقی فرزندش "الولید طلال" شهرت جهانی دارد اما کمتر کسی است که بداند بخشی از ثروت طلال، به اندازه تمام سرمایهگذاریهای بانکی فرزندش در بانکهای غربی است.
به نقل از مشرق، چندی پیش در خبرها آمده بود که "یک شاهزاده آلسعود به لندن گریخت"؛ این شاهزاده سعودی کسی نبود جز "سارة بنت طلال بن عبدالعزیز" که به انگلیس فرار و از این کشور درخواست پناهندگی کرد.
این شاهزاده سعودی پس از فرار درباره علت پناهندگی خود به انگلیس چنین گفت: من میترسم. من مورد سو استفاده فیزیکی و روحی قرار گرفتهام. داراییهایم توقیف شده است. آنها مرا متهم کردهاند که از ایران دفاع میکنم و مخالفشان هستم!
جمعه گذشته وکیل ساره بنت طلال تقاضای پناهندگی وی را بهطور رسمی به وزارت کشور انگلیس تحویل داد. این شاهزاده سعودی از سال 2007 میلادی تا کنون با پدرش قطع رابطه کرده است.
ساره بنت طلال بر سر میراث 325 میلیون پوندی برجایمانده از مادرش نیز در عربستان، سوئیس، مصر و لبنان با برادرش ترکی بن طلال بن عبدالعزیز دعوای حقوقی داشته است.
ساره در سالهای اخیر تحت سرپرستی عمویش، نایف بن عبدالعزیز آل سعود (ولیعهد و رقیب پدرش) زندگی می کرد اما پس از مرگ نایف در ماه گذشته، شاهزاده سعودی یکی از حامیان اصلی خود در دربار را از دست داد و به ظاهر فشار ناشی از رقابت بر سر قدرت در دربار سبب شد که وی به انگلیس پناه ببرد.
این پرسش مطرح است که آیا باید فرزند کسی چون شاهزاده طلال که در میان خاندان سعودی و پسران ملک عبدالعزیز، بنیانگذار پادشاهی سعودی بهاصطلاح روشنفکری معروف است، به چنین سرنوشتی دچار شود که عمویش، نایف بن عبدالعزیز سرپرستی او را برعهده بگیرد و پس از مرگ او مجبور به فرار از کشور شود یا با برادرش برسر میراث مادرش گلاویز شود، مگر پدر او طلال از ثروت های میلیاردی کم دارد، آیا کسی که خود را داعیه اصلاح و روشنگری و روشنفکری در عربستان می داند، نمیتواند حتی از پس حل مشکلات دختر خود برآید.
شاهزاده طلال بن عبدالعزیز کیست
شاهزاده "طلال بن عبد العزیز آل سعود" متولد 1350 هـ.قـ / 1931 میلادی هجدهمین فرزند ذکور ملک عبدالعزیز، بنیانگذار پادشاهی عربستان سعودی است.
وی پستها و مناصب بسیاری را در پادشاهی آل سعود عهده دار بود و رهبری جنبشی به نام جنبش "شاهزادگان آزاد" را برعهده داشت که به ظاهر خواستار تشکیل کشوری برپایه قانون اساسی و پارلمان و کناره گیری خاندان حاکم از حکومت و مساوات بین زن و مرد بود! اما در واقع در پوشش این الفاظ و شعارها درصدد تحقق اهداف مورد نظر خود بود.
شاهزاده طلال در سال 1372 هـ قـ / 1953 مـ هنگامی که به وزارت ارتباطات منصوب شد، وارد زندگی کاری و شغلی خود شد و این منصب را تا سال 1955 برعهده داشت تا اینکه در این سال به معاون وزیر دارایی و در سال 1380 هـ قـ / 1961 مـ به وزیر دارایی منصوب شد تا یک سال پس از آن به عنوان سفیر عربستان سعودی در فرانسه عازم پاریس شود.
همان گونه که گفته شد، در سال 1958 به همراه سه برادر دیگر خود "مشاری" و "بدر" و "فواز" جنبش "شاهزادگان آزاد" را به دلیل اختلافاتی که با ملک سعود و ملک فیصل دو برادر دیگرش داشت تأسیس کرد.
طلال پس از تأسیس این جنبش عربستان را به قصد مصر ترک کرد و در آنجا "جمال عبد الناصر"، رئیس جمهوری وقت مصر که با سلطنت پادشاهی مبارزه میکرد، به گمان اینکه وی واقعا مخالف پادشاهی است، از وی استقبال کرد.
از آنجا که ملک سعود که پس از مرگ عبدالعزیز، پدر و بنیانگذار پادشاهی سعودی قدرت را در عربستان به دست گرفته بود، پاسپورت و گذرنامه دیپلماتیک طلال را باطل کرده و از او گرفته بود، طلال مجبور به اقامت در مصر شد و جز هنگام به قدرت رسیدن ملک فیصل که پس از سعودی در عربستان به قدرت رسیده بود، اجازه بازگشت به عربستان نیافت و فیصل به این شرط به طلال اجازه بازگشت به عربستان را داد که در امور مملکت دخالت نکند.
به همین دلیل پس از بازگشت به عربستان از سیاست دور ماند و به همین دلیل بالاجبار خود را مشغول امور فرهنگی و آموزشی کرد و برای بهبود وجه خویش چندین موسسه فرهنگی بین المللی دایر کرد.
در 16 نوامبر 2011 طلال پس از مرگ "سلطان بن عبدالعزیز" یکی از پسران عبدالعزیز که در آن زمان ولیعهد عربستان سعودی به شمار می آمد، استعفای خود را از "شورای بیعت" اعلام کرد، شورایی که وظیفه آن تعیین ولیعهد جدید از میان پسران عبدالعزیز است.
جدایی طلال از شورای بیعت سه هفته پس از انتخاب "نایف بن عبدالعزیز"، ولیعهد تازه متوفی صورت گرفت. وی در ظاهر مدعی شده بود که چون شورای بیعت وی را برای رایزنی و مشورت درباره تعیین ولیعهد جدید دعوت نکرده است، از این شورا استعفا می دهد، اما واقعیت امر این است که وی به انتخاب نایف به عنوان ولیعهد اعتراض داشت و در مصاحبه های چندی گفته بود که او از نایف بزرگتر است و باید ولیعهدی به او می رسید.
شاهزاده طلال دارای چهار همسر است که از آنها صاحب 15 فرزند است که معروفترین آنها شاهزاده "ولید بن طلال" شاهزاده میلیاردر سعودی که فساد اخلاقیاش به اندازه داراییهایش معروف است.
اگرچه پدر نیز مانند پسر، داراییها و ملک و املاک بسیاری را دارد که از آمار دقیق آن کسی تاکنون آگاه نیست. "المجتهد" کسی که در عربستان سعودی به "جولیان آسانژ" این کشور معروف شده و هر از چندگاهی دست به افشاگری هایی علیه شاهزادگان سعودی می زند، در این ارتباط می نویسد:
شاهزاده طلال به همراه ملک عبد الله و شاهزاده مشعل و نایف و سلمان 80 درصد اراضی کشور عربستان را تملک می کنند و دارایی ها و املاک طلال به حدی زیاد و غیرقابل شمارش یا بیان است که وی برای اداره آنها ساختمانی چند طبقه مقابل کاخش در منطقه "الفاخریه" ریاض به همراه صدها حسابرس و کارمند اختصاص داده است و برآورد میشود داراییها و سرمایهاش در خوشبینانهترین حالت، بالغ بر بیش از 25 میلیارد ریال سعودی باشد که بیشتر از تمام سرمایهگذاریهای پسرش "الولید" در بانکهاست، اما کسی از آن خبردار نیست و همه، الولید را ثروتمندترین شاهزاده سعودی میدانند.
این در حالی است که "ریم بنت الولید" نوه جوان طلال که ثروتش به پای ثروت پدر و پدربزرگش نمیرسد، بهتنهایی از ثروتی برخوردار است که وی را تبدیل به یکی از ثروتمندترین زنان جهان قلمداد کرد.
شاید بتوان گفت که میزان اراضی که شاهزاده طلال در عربستان سعودی به تملک خود دراورده است، بیش از دها میلیون متر مربع باشد و بیشتر از آن زمین هایی را در کشورهای دیگر خریداری کرده و تملک کرده است.
المجتهد تاکید می کند که بازارهای معروف "العزیزیه" از آن طلال است که زمانی می خواست مالکیت آنها را به الولید انتقال دهد، اما از این امر منصرف شد.
به همین دلیل المجتهد تأکید می کند که زمانی طلال میتواند، از اصلاحات در عربستان سعودی سخن گوید و خود را منادی اصلاحات و پیشرفت در کشور معرفی کند که پیش از هر اقدام اموال و املاک خود را به مردم فقیر و مستمند کشورش بسپارد که حتی توان سیر کردن شکم های خود را ندارند.
المجتهد درباره فساد اخلاقی و مالی طلال میگوید که او 15 سال پیش وقتی ساختمانی را برای حسابرسی اموال و املاکش تأسیس کرد و آن را به این امر احتصاص داد، تمام کارمندان آن را زن انتخاب کرد و این از جمله موضوعات مورد اختلاف وی با سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد کنونی بود که در آن زمان روسای "هیئت امر به معروف و نهی از منکر" سعودی از وی طلال نزد سلمان به خاطر این اقدام شکایت برده بودند و موجب بروز اختلافات شدیدی بین او و سلمان شد و برای پایان دادن به اعتراضهای سلمان، از فهد بن عبدالعزیز، پادشاه وقت عربستان کمک گرفت تا به هر طریق ممکن به این قضیه فیصله دهد.
این درحالی است که المجتهد با تاکید بر اینکه دارایی های 25 میلیارد ریالی طلال معاف از مالیات هستند، به گوشه دیگری از فساد مالی وی اشاره می کند و می گوید که در زنان پادشاهی سعود و هنگامی که وی مسؤولیت وزارت دارایی عربستان را برعهده داشت، یکباره و در سال 1960 میلادی بیش از 100 میلیون ریال از خزانه مملکت مفقود شد که ارزش آن در حال حاضر برابر با 100 میلیارد ریال است و بعدها مشخص شد که طلال آنها را به سرقت برده و سپس به کشورهای اروپایی انتقال داده تا در آنجا املاکی را خریداری کند و بخشی از آنها را در بانک هلند سرمایهگذاری کند و اسناد و مدارک آن نیز موجود است.
شاهزاده عیاش و معتاد
اینکه می گویند، طلال از جمله فرزندان گوش به فرمان پدر بوده است، شایعهای بیش نیست، چون هنگامی که در سال 1953 میلادی به وزیری راه ارتباطات منصوب شد و مسؤولیت نظارت احداث خط آهن عربستان برعهده وی بود، با اینکه عبدالعزیز دستور به عدم استفاده از انواع سیگار و مواد مخدر را داده بود، طلال هرشب مجالس عیش و نوش برپا می کرد و در آن از چهره های سرشناس سعودی و خارجی دعوت می کرد، به حدی که خود به استفاده از سیگار و انواع مواد مخدر معتاد شد.
همچنین باید تأکید کرد که شاهزاده طلال از جمله شخصیت های سعودی است که تأکید بسیار داشت تا در تابستانهای دهه نود در جشنهای "الیزابت تیلور" به بهانه اینکه جشنهایی خیریه هستند، حضور داشته باشد، اما دریغ از یک کار خیر یا اقدام نیکوکارانه در داخل کشور خودش.
روشنفکری غربگرایانه طلال را باید در تریبت فرزندانش نیز ملاحظه کرد که فرزندش الولید را به غربزدگی تشویق کرد و یکی از دخترانش یکی از مشتریان ثابت کابارهها و کافههای کشورهای غربی آن هم با وضعیتی بسیار زننده و خلاف عرف و اخلاق است.
المجتهد با اشاره به تبعیضی که طلال بین فرزندان خود قائل می شود، تأکید می کند: درحالی که طلال تمام توجه خود را بر این قرار داده بود تا داراییهای برجای مانده از یکی از همسرانش به نام "الموضی العنقری" را به یکی از پسرانش به نام "ترکی" انتقال دهد و از تمام نفوذ خود در لبنان و مصر در این راه استفاده کرد، یکی از دختران خود به نام "ساره" که در خارج کشور به سرمیبرد، چنان فشاری آورد تا او را به کشور بازگرداند و در این راه حتی مواجب و حقوق او را نیز قطع کرد.
المجتهد تأکید می کند که طلال همواره از جمله کسانی بوده که با ادعای روشنفکری و روشنگری از هیئت امر به معروف و نهی از منکر سعودی به بهانه دخالت در خصوصی ترین امور و شئونات عربستانی ها انتقاد کرده و شکایت داشته است، اما واقعیت این انتقادها و شکایتها این است که وی دارای ویلایی اعیانی در منطقه "المرسلات" است که از آن برای مناسبتها و مراسمهای خاص استفاده میکند، از جمله اینکه وی از این ویلا برای استقبال از زنان نیازمند استفاده می کرد و رسوایی سال 1998 میلادی که هیئت امر به معروف و نهی از منکر از آن مطلع شد، در عربستان معروف است و کسی نیست که از آن بیاطلاع باشد. اما چون پرونده تحقیق در این ارتباط به دستگاه امنیت و برادرت نایف سپرده شد، برای جلوگیری از رسوایی و از بین رفتن بیش از پیش آبروی خاندان سعودی بهسرعت بر آن سرپوش گذاشته شد.
این، تنها گوشهای از فساد مالی و اخلاقی شاهزاده طلال است که در این مقال به طور خلاصه به آن اشاره شد.