با دانستن زمان و مکان نزول، بر فضایى که سورهها در آن نازل شده آگاهى حاصل مىشود و تصویر کلى از مضامین سورهها و آیات در ذهن نقش مىبندد و حکمت نزول آنها به روشنى آشکار مىشود.
4. شناخت مصادیق آیات با یارى گرفتن از قرینه زمان و مکان نزول، مىتوان به مصادیق حقیقى عبارات قرآنى پى برد. یادآورى چند نمونه آیات در تعیین مصداق آنها گواه این نقش است:الف. قرآن کریم در آیه 43 سوره رعد مىفرماید: «وَیَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ»؛ و کسانى که کفر ورزیدند گویند: تو فرستاده [خدا ]نیستى بگو: میان من و شما خدا گواهى بسنده است و آن که دانش کتاب [قرآن ]نزد اوست.مفسّران در مورد مصداق «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب» دیدگاههاى متفاوتى دارند. به باور بعضى، مصداق آن، عدهاى از علماى اهل کتاب مانند عبداللّهبن سلام و سلمانفارسىاند که اسلام آوردند یا مراد، تنها عبداللّهبن سلام است.89 این دیدگاه با شناخت زمان و مکان نزول آیه موردنظر رد مى شود. سوره رعد قبل از هجرت رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله در مکه نازل شده، در حالى که افراد مذکور در مدینه و بعد از هجرت ایمان آوردهاند. پس آن افراد نمىتوانند مصداق این آیه باشند. ممکن است گفته شود: چه اشکالى دارد آیه مکى باشد و از افرادى (دانشمندانى از اهل کتاب) خبر دهد که بعدها در مدینه مسلمان مىشوند. پاسخ این است که معنا ندارد در جواب کسانى که رسالت حضرت رسول صلىاللهعلیهوآله را نپذیرفتهاند گفته شود: شما امروز او را تصدیق کنید به این دلیل که بعدها گروهى از علماى اهل کتاب مسلمان مىشوند و بر رسالت او شهادت مىدهند. بنابراین، منظور از «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب» آگاهان بر محتواى قرآن مجیدند و بر گروندگان به پیامبر اکرم منطبق است. پس بىگمان مصداق آیه شریفه حضرت على علیهالسلام است؛ چون به شهادت روایات صحیح از تمام امت مسلمان به کتاب خدا داناتر است.90 و این بزرگوار مصداق تام و کامل این آیه به شمار مىآید.91 نزول آیه شریفه در مکه این برداشت را تأیید مىکند.92 ب. خداوند در وصف مجاهدان مىفرماید: «وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ»(عنکبوت: 6)؛ و هر که جهاد کند جز این نیست که به سود خویش جهاد مىکند، زیراکهخداوندازجهانیان بىنیاز است.صرفنظر از سیاقآیات، بهدلیلنزولآیهدرمکه،مصداق جهاد در این آیه، مبارزه با نفس است نه قتال با کفار. یعنى مردم باید به خاطر سعادت خودشان ایمان خود را محکم نگه دارند و در برابر شداید و ناملایمات صبر کنند.93 5. حوزه ابطال روایات اسباب نزول یکى از قراین فهم قرآن کریم اسباب نزول آیات است. براى بهرهگیرى از اسباب نزول در تفسیر لازم است صحت آن نقل روشن شود، به ویژه اینکه تمام روایات اسباب نزول مستند نیستند.94 تعیین زمان و مکان نزول و توجه به آن، ملاک ارزشمندى براى تشخیص نادرستى برخى روایات اسباب نزول است. 1ـ5. تأثیر زمان نزول الف. خداوند در آیه 113 سوره توبه مىفرماید: «مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَن یَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُواْ أُوْلِی قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ»؛ پیامبر و کسانى را که ایمان آوردهاند نرسد که براى مشرکان، هرچند خویشاوند باشند، آمرزش خواهند پس از آنکه برایشان روشن شد که آنها دوزخیاناند.بعضى از مفسّران ذیل آیه، روایتى جعلى را به عنوان سبب نزول آن بیان کردهاند، با این مضمون که هنگام فوت ابوطالب، پیامبر صلىاللهعلیهوآله به او پیشنهاد داد که اسلام را بپذیرد. اما او تحت تأثیر مشرکانى که اطراف او بودند بدون گفتن «لا اله الا اللّه» از دنیا رفت. در این هنگام آن حضرت فرمودند: برایت استغفار خواهم کرد تا زمانى که نهى شوم. به دنبال این قضیه آیه مذکور نازل شد. این سبب نزول با توجه به زمان نزول پذیرفته نیست؛ زیرا سوره برائت سال نهم هجرى و در مدینه نازل شده است،95 در حالى که مورخان نوشتهاند ابوطالب قبل از هجرت پیامبر صلىاللهعلیهوآلهدر مکه وفات کرده است.96 به این دلیل بعضى براى برطرف کردن مشکل زمان نزول آیه دست به توجیحهایى زدهاند،97 از جمله اینکه پیامبر صلىاللهعلیهوآله بعد از مرگ ابوطالب همچنان براى او آمرزش مىخواستند تا زمان نزول آیه که از استغفار نهى شدند.98 لکن در این زمینه به هیچ روایتى استناد نکردهاند. در هر صورت این احتمالى بیش نیست و قابل اعتنا نمىباشد.99 ب. قرآن کریم در آیه 214 سوره شعراء مىفرماید: «وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»؛ و خویشانِ نزدیکت را هشدار ده. و نیز در آیه اول سوره تبت آمده است: «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ.» درباره سبب نزول این آیه شریفه: «از ابنعباس روایت شده که وقتى آیه «وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» نازل شد، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله بر بالاى صفا رفت و با بلندترین صوتش فریاد زد یک خبر مهم، و قریش بدون درنگ دورش جمع شدند، پرسیدند مگر چه شده است؟ فرمود: به نظر شما اگر خبرى بدهم که فردا صبح یا امروز عصر دشمنى بر سر شما مىتازد آیا آن را از من مىپذیرید یا نه؟ همه گفتند: بلى [چون تاکنون از تو دروغى نشنیدهایم.] فرمود: هماکنون شما را هشدار مىدهم از عذابى سخت که در انتظار شماست. ابولهب گفت: «تبا لک» (مرگت باد)، براى این خبر همه ما را صدا زدى و اینجا جمع کردى؟ خداى عزوجل در پاسخ وى سوره «تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ» را نازل کرد.»100این روایت بر نزول سوره تبت بعد از سوره شعراء دلالت دارد. این سبب نزول به دعوت مردم اشاره دارد و آیه به دعوت خوشاوندان؛ افزون بر این تعارض، این سبب نزول با روایات زمان نزول این دو سوره نیز ناسازگار است. روایات ترتیب نزول، زمان نزول سوره تبت را پیش از سوره شعراء بیان کردهاند و به بطلان سبب نزول یاد شده که نزول سوره شعراء را مقدم مىشمارد، دلالت دارند.101 2ـ5. تأثیر مکان نزول قرینه مکان نزول نیز این مهم را در برخى آیات به انجام مىرساند. براى نمونه خداوند در آیه 67 سوره مائده مىفرماید: «... وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ...»؛... و خدا تو را از [فتنه و گزند ]مردم نگاه مىدارد... . در سبب نزول این آیه شریفه از ابنعباس روایت شده که «نگهبانانى از بنىهاشم که ابوطالب گماشته بود، از پیامبر حفاظت مىکردند تا اینکه آیه مورد بحث نازل شد و ابوطالب باز مىخواست براى حضرت محافظ بفرستد، حضرت فرمود: اى عمو، خدا مرا از شرّ جن و انس نگه مىدارد.»102مهمترین دلیل بطلان این ادعا (حفاظت از پیامبر در مکه)، مکان نزول آیه است. اکثر مفسّران باور دارند که سوره مائده در مدینه103 نازل شده و این آیه از آخرین آیات نازل شده در مدینه است، در حالى که حضرت ابوطالب در مکه رحلت فرموده بود.104 6. حوزه تصدیق روایات اسباب نزول یکى دیگر از فواید آگاهى به زمان و مکان نزول آیات، تصدیق روایات اسباب نزول است. در اینباره براى هریک از زمان و مکان نزول یک شاهد مى آوریم: 1ـ6. زمان نزول در میان روایاتى که در سبب نزول آیه شریفه «وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنا إِلاَّ خَطَئا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنا خَطَئا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن یَصَّدَّقُواْ...» (نساء: 92) روایت شده که آیه درباره عیاشبن ابىربیعه مخزومى و حارثبن یزیدبن نبیشه نازل شده است. حارث از مکه به سوى مدینه حرکت مىکند تا نزد رسول خدا صلىاللهعلیهوآله اسلام آورد. در بین راه در حره به عیاش برمىخورد. عیاش که حارث او را شکنجه کرده بود به خیال اینکه او هنوز کافر است فرصت را غنیمت شمرده، او را به قتل مى رساند. سپس نزد رسول خدا مىآید و ماجرا را تعریف مىکند. به دنبال این قضیه آیه مورد نظر نازل مىشود.105علّامه طباطبائى نیز این روایت را پذیرفته است. زمان نزول سوره نساء که از سورههاى مدنى است، این روایت را تأیید مىکند.106 2ـ6. مکان نزول از مواردى که شناخت مکان نزول روایت سبب نزول را تأیید مىنماید، این است که در سبب نزول آیه 55 سوره مائده از ابوذر نقل شده است: «روزى با پیامبر صلىاللهعلیهوآله مشغول خواندن نماز ظهر بودم. سائلى در مسجد، سؤال کرد و کسى چیزى به او نداد. وى دستش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا گواه باش در مسجد پیامبر، سؤال کردم و احدى مرا دستگیرى نکرد. در این وقت على علیهالسلام که مشغول رکوع بود با انگشت دست راستش ـ که در آن انگشتر بود ـ به سائل اشاره کرد و او انگشتر را از انگشت حضرت بیرون آورد. اینها در برابر چشم پیامبر گرامى انجام گرفت. همین که از نماز فارغ شد، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا برادرم موسى از درگاهت درخواست کرد: پروردگارا، سینهام را بگشاى، کارم را آسان و زبانم را باز کن تا سخنم را بفهمند. برادرم هارون را که از خویشان من است، وزیر من گردان، پشتم را به او قوى کن و او را در کارها شریکم گردان.107 تو به او وحى کردى که: به زودى بازویت را به برادرت محکم مىکنیم و براى شما قدرتى قرار مىدهیم که آنها به شما دست نیابند.108 پروردگارا، منم محمد پیامبر و برگزیده تو.خدایا، سینهام را بگشاى و کارم را آسان و على را وزیر من گردان، و پشت مرا به او محکم کن. ابوذر گفت: به خدا سوگند، هنوز سخن پیامبر تمام نشده بود که جبرئیل از جانب خدا نازل شد109 و آیه«إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ»را نازل فرمود.سبب نزول این آیه مورد قبول بیشتر مفسّران110 است. با توجه به مکان نزول این سوره (مدینه) که نماینگر دوران اقتدار اسلام مىباشد سبب نزول تأیید مىشود. علاوه بر تأثیرات و فواید مذکور، آثار دیگرى نیز بر شناخت زمان و مکان نزول آیات بار مىشود:1. پیشگیرى از کجفهمىها و بدفهمىها و تفسیر به رأى و پیشفرضهاى ذوقى و تحمیلى؛2. تعمیق و توسعه فهمهاى سطحى و محدود از قرآن؛3. کشف بسیارى از آموزههاى ناشناخته قرآن؛1114. آگاهى بر فضاى نزول و اوضاع و مناسبتهاى مربوط به آیات.112 نتیجه گیرى با توجه به آنچه ذکر گردید، مىتوان گفت:1. یکى از عوامل مؤثر در فهم مقصود حقیقى خداوند متعال از آیات قرآن کریم، آگاهى از زمان و مکان نزول سورهها و آیات است. با دانستن زمان و مکان نزول، بر فضایى که سورهها در آن نازل شده آگاهى حاصل مىشود و تصویر کلى از مضامین سورهها و آیات در ذهن نقش مىبندد و حکمت نزول آنها به روشنى آشکار مىشود.2. دانستن زمان و مکان نزول در فهم محتواى کلى سورهها و فهم واژگان و در نهایت در فهم صحیح آیات قرآنى نیز تأثیر دارد. 3. تعیین زمان و مکان نزول و توجه به آن، ملاک ارزشمندى براى تصحیح بسیارى از روایات، از جمله روایات اسباب نزول است و چون روایات اسباب نزول یکى از قراین فهم مقصود است، با شناخت صحت و سقم روایات یادشده از افتادن در تفسیر نادرست آیات مىتوان پرهیز کرد و راه را بر فهم مقصود آیات هموار ساخت. پی نوشت: 89ـ ر.ک: سیدمحمود آلوسى، روحالمعانى فى تفسیر القرآنالعظیم، ج 7، ص 165ـ166؛ جلالالدین سیوطى، درالمنثور، ج 4، ص 69. 90ـ ر.ک: سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 11، ص 385ـ386. 91ـ ر.ک: محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 1، ص 229؛ محمدبن حسنبن فروخ صفار، بصائرالدرجات، ص 212ـ216؛ سیدهاشم بحرانى، البرهان فى تفسیرالقرآن، ج 3، ص 272ـ278؛ ناصر مکارم شیرازى و همکاران، تفسیر نمونه، ج 10، ص 254. 92ـ ر.ک: سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 11، ص 387. 93ـ همان، ج 16، ص 103و107. 94ـ ر.ک: سید محمدحسین طباطبائى، قرآن در اسلام، ص 118. 95ـ ر.ک: مطهّربن طاهر المقدسى، همان، ج 2، ص 677؛ ابن خلدون، العبر تاریخ ابنخلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتى، ج 1، ص 457. 96ـ ر.ک: ابنخلدون، همان، ج 1، ص 3698؛ احمدبن یعقوب یعقوبى، همان، ج 1، ص 398؛ بلعمى، تاریخنامه طبرى، ج 3، ص 61. 97ـ ر.ک: محمد رشیدرضا، تفسیر المنار، ج 11، ص 52ـ54. 98ـ ر.ک: فخرالدین رازى، همان، ج 16، ص 157. 99ـ ر.ک: ناصر مکارم شیرازى و همکاران، همان، ج 8، ص 157. 100ـ سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 20، ص 386؛ ر.ک: فضلبن حسن طبرسى، همان، ج 7، ص 323؛ جلالالدین سیوطى، درالمنثور، ج 5، ص 96. 101ـ ر.ک: سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 13، ص 233. 102ـ علىبن احمد واحدى، همان، ص 205. 103ـ عبدالرحمنبن محمد ثعالبى، جواهرالحسان فى تفسیرالقرآن، ج 2، ص 334. 104ـ ر.ک: محمدبن حسن طوسى، همان، ج 3، ص 413؛ اسماعیلبن کثیر دمشقى، همان، ج 3، ص 139؛ ابوحیان محمدبن یوسف اندلسى، البحرالمحیط فى التفسیر، ج 4، ص 157 و 324. 105ـ ر.ک: فضلبن حسن طبرسى، همان، ج 3، ص 138؛ علىبن احمد واحدى، همان، ص 173؛ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات، ص 229. 106ـ ر.ک: سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 5، ص 42. 107ـ طه: 25ـ32. 108ـ قصص: 35. 109ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ج 7، ص 84. 110ـ ر. ک: سید محمدحسین طباطبائى، المیزان، ج 6، ص 16ـ18؛ سیدهاشم بحرانى، همان، ج 2، ص 316و317؛ علىبن ابراهیم قمى، تفسیر قمى، ج 1، ص 170؛ عبدعلىبن جمعه عروسى حویزى، نورالثقلین، ج 1، ص 643ـ648؛ محمدباقر محقق، همان، ص 293؛ جلالالدین سیوطى، لبابالنقول فى اسبابالنزول، ص 86؛ علىبن محمد واحدى، همان، ص 201و202؛ ابواسحاق احمدبن ابراهیم ثعلبى نیشابورى، الکشف و البیان عن تفسیرالقرآن، ج 4، ص 80؛ محمدبن مسعود عیاشى، همان، ج 1، ص 327؛ عبدالحسین امینى، همان، ج 2، ص 52و53. 111ـ ر.ک: جعفر نکونام، همان، مقدمه. 112ـ محمد عزت دروزه، التفسیرالحدیث، ج 1، ص 9؛ عبدالقادر ملّاحویش آلغازى، بیانالمعانى، ج 1، ص 4. اسمعیل سلطانى بیرامى/ دانشپژوه دکترى تفسیر و علوم قرآنى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدسسره. نفیسه سادات موسوى زاده/کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم قم. منبع: ماهنامه معرفت شماره 164