حاج سعید قاسمی میگوید: فقط این را میتوانم بگویم که مظلوم بود. چه وقتی که زنده بود، چه وقتی که شهید شد. هفده شهریور 57 به یاران خمینی(ره) ملحق شد، هفده شهریور 74 هم به دیدار خدای خمینی(ره) رفت.
شهید «قاسم دهقان» در طول دفاع مقدس مسئولیت چند گردان رزمی را بر عهده داشت و حماسههایی آفرید و چندین بار به سختی مجروح شد اما از پای ننشست. پس از پایان جنگ همراه با سید شهیدان اهل قلم «سید مرتضی آوینی» راهی منطقه فکه شد. حضورش در فکه به واسطه آشناییاش به منطقه عملیاتی، همراه بود با کشف محل صدها شهید مفقود.
شهید قاسم دهقان که دستی در هنر داشت و علاقه خاصی در ارائه اهداف و اثرات انقلاب و جنگ از طریق سینما در او موج میزد، سرانجام روز هفدهم شهریور سال 1374 به هنگام بازسازی صحنهای از حماسه رزمندگان اسلام در فیلم «قطعهای از بهشت» بر اثر انفجاری زودرس به شهادت رسید.
سردار سعید قاسمی در روایتی از این شهید میگوید: صبح روز 17 شهریور 57 که میخواستند او (قاسم دهقان) و همقطارهایش را از لویزان برای سرکوب مردم به شهر بفرستند، به هر سرباز دو خشاب دادند، ولی به او چهار خشاب دادند...
وقتی اوضاع میدان ژاله را میبیند، به جای به رگبار بستن مردم، همراه دو نفر دیگر از دوستانش با اسلحه فرار میکنند، بعد هم ساواک خانهشان را محاصره کرد و درگیر شدند. ماهها داشتند شکنجهشان میکردند. حکم اعدامشان هم صادر شده بود، منتهی به لطف خدا و با پیروزی انقلاب، نجات پیدا کردند.
بعد از انقلاب، اول وارد کمیته شد، بعد هم آمد سپاه. بعد از تشکیل تیپ 27 توسط حاج احمد، او هم آمد و گردان ابوذر را راهاندازی کرد. در تمام لحظههای فتحالمبین و بیتالمقدس حاضر بود. بعد هم همراه حاج احمد و سایر بر و بچهها رفت لبنان.
بعد از مراجعت به ایران، باز آمد توی تیپ 27، که حالا شده بود لشکر 27، «حاج همت» فرماندهی بچههای گردان مالک اشتر را به او داد. حماسهای که حاج قاسم و بچههای گردان او در «والفجر یک» توی ارتفاع 112 خلق کردند، در عقل هیچ بنیبشری نمیگنجد.
فقط این را میتوانم بگویم که مظلوم بود. چه وقتی که زنده بود، چه وقتی که شهید شد. هفده شهریور 57 به یاران خمینی(ره) ملحق شد، هفده شهریور 74 هم به دیدار خدای خمینی(ره) رفت.