آیا میدانید مصرف الکل یکی از عوامل تشدید کننده افسردگی مردم کشورهای غربی است؟ رابطه میان افسردگی و معنویت چیست؟ با افسردگی نظامیان آمریکایی چگونه مقابله میشود؟

مشرق، افسردگی یک بیماری رایج در جوامع غربی است که سالانه به تعداد مبتلایان به آن افزوده میشود؛ با وجودی که امکان درمان این بیماری وجود دارد، اما درصد بالایی از افرادی که به این بیماری مبتلا هستند، از بیماری خود خبر ندارند و تنها زمانی برای درمان به پزشک مراجعه میکنند که بیماری به مراحل پیشرفته خود رسیده است.
از علل این بیماری میتوان به کمبود مهر و محبت در جوامع غربی، سست شدن بنیان خانواده، مصرف گرایی بیش از حد و کاهش معنویت در این جوامع اشاره کرد؛ کاهش بهرهوری ناشی از افسردگی مردم ایالات متحده باعث از بین رفتن بیش از 31 میلیارد دلار در سال میشود.
اطلاعات منتشر شده از گزارش مرکز بهداشت و تغذیه آمریکا بیانگر وقایع تکان دهندهای است: به گفته مارتین سلیگمان، استاد روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا و رئیس انجمن روانشناسی آمریکا افسردگی همانند یک بیماری واگیردار در میان مردم ایالات متحده به سرعت در حال گسترش است.
میرنا ویسمن از دانشگاه کلمبیا و یک گروه تحقیقاتی بینالمللی در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که میزان افسردگی در میان آمریکاییهایی که پس از سال 1945 به دنیا آمدهاند، 3 برابر بیشتر از افرادی است که پیش از این تاریخ به دنیا آمدهاند.
در هر 2 هفته 4/5 درصد از آمریکاییهای 12 سال به بالا دچار افسردگی میشوند، این آمار در افراد 40 تا 59 سال، زنان و افراد سیاه پوست به مراتب بیشتر است؛ آمار افسردگی در میان افراد فقیر به مراتب بیشتر از افرادی است که دارای درآمد بیشتری هستند.
تقریباً 80 درصد از افرادی که دچار افسردگی هستند از اختلال در عملکرد رنج میبرند و بر اساس گزارشات 27 درصد از افراد دچار افسردگی با مشکلات جدی در زمان کار یا زندگی شخصی مواجه هستند.
92 درصد از مردان سیاهپوست در ایالات متحده به دلایل گوناگون برای درمان افسردگی خود اقدام نمیکنند؛ تا سال 2020 افسردگی پس از بیماریهای قلبی به دومین عامل مرگ و میر افراد آمریکایی تبدیل خواهد شد.
در سال 2005 تنها 29 درصد از افرادی که دچار افسردگی بودند از درمانهای پیشرفته پزشکی بهرهمند شدند؛ این آمار در خصوص افرادی که از افسردگی حاد رنج میبردند، تنها 39 درصد بود.
آمارهای دیگر: در 15 سال گذشته تعداد افرادی که در ایالات متحده به دنبال درمان افسردگی خود هستند، 2 برابر شده و به 25 میلیون نفر رسیده است؛ این نشان دهنده وخیم بودن اوضاع است، اما از این بدتر آمار 90 درصدی این بیماران است که برای درمان افسردگی خود به داروهای ضد افسردگی پناه میبرند.
آمریکاییهایی که در محدوده سنی 65 سال و بالاتر قرار دارند، حدود 13 درصد از کل جمعیت این کشور را تشکیل میدهند، اما تقریبا 20 درصد از کل خودکشیها در این کشور مربوط به این محدوده سنی است.
از هر 100 هزار نفر 11 نفر دست به خودکشی میزنند و این آمار از هر گروه سنی دیگری بیشتر است؛ موفقیت افراد این گروه سنی در اقدام به خودکشی به مراتب بیشتر از هر گروه سنی دیگری است؛ بر اساس گزارش انجمن ملی بهداشت روانی هر ساله حدود 17 میلیون آمریکایی دچار افسردگی میشوند. (واشنگتن پست هلت، 7 اکتبر 1997)
در ایالات متحده از هر 4 زن یک نفر از افسردگی شدید در طول زندگی خود رنج میبرد؛ این آمار برای مردان آمریکایی یک نفر از هر 8 نفر است؛ در این نوشته به این مطلب اشاره شده است که افرادی که دچار افسردگی هستند، نباید الکل مصرف کنند. ( کتاب "افسردگی" اثر شری راجرز)
*اثرات فیزیولوژیکی استفاده از الکل در افسردگی
با توجه به مصرف بالای مشروبات الکلی در جوامع غربی و به ویژه ایالات متحده دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که مصرف این نوع مشروبات تأثیر بسزایی در افزایش میزان افسردگی در افراد دارد؛ در ادامه به برخی از این گزارشها اشاره میشود:
بر اساس یافتههای پزشکی مصرف الکل نقش زیادی در کاهش سطح سروتونین و نورپینفرین دارد. (مجله Let's Live ژانویه 2000 )
الکل باعث کاهش تأثیر هورمونهای استرس میشود؛ پس از مصرف الکل احساس بدی به فرد دست میدهد زیرا باعث کاهش سطح هوشیاری سیستم عصبی و مغزی میشود.
دانشمندان پس از آزمایش بر روی افرادی که روزانه یک بار الکل مصرف میکردند، متوجه شدند که میزان افسردگی در این افراد افزایش یافته است. (USA WEEKEND سوم ژانویه 1999)
*بررسی افسردگی در ایالتهای مختلف آمریکا
پس از بررسی آمارهای مربوط به ایالتهای مختلف مشخص شد که ایالت یوتا از بالاترین میزان افسردگی در میان مردم خود رنج میبرد؛ حدود 11 درصد از افراد بزرگسال این ایالت در سال گذشته دارای افسردگی بودند و نزدیک به 15 درصد نیز از اختلالات روانی شدید رنج میبردند.
مردم این ایالت حدود 4 روز از ماه را با مشکلات روحی و روانی سپری میکنند؛ ایالتهای وست ویرجینیا و کنتاکی در رتبههای بعدی قرار دارند.
*رابطه معنویت و افسردگی
ایالات متحده به عنوان یک کشور با نظام سرمایهداری دارای سیستمی است که شهروندان خود را به مصرفگرایی تشویق میکند؛ با توجه به اینکه برای استفاده و لذت از زرق و برقهای زندگی در چنین جوامعی افراد باید هرچه بیشتر تلاش کنند تا بتوانند از پس هزینههای آن برآیند و از سوی دیگر پس از رسیدن به این لذتها به آن آرامش مد نظر خود دست پیدا نمیکنند، نتیجه حاصل چیزی جز بروز افسردگی در این افراد نخواهد بود.
با در نظر گرفتن فشار، استرس و خشونتی که این نوع نظامهای سرمایهداری به افراد وارد میسازند به سادگی میتوان شدت افسردگی افراد در این جوامع را درک کرد.
پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر حدود 90 درصد از شهروندان این کشور که دیگر به قدرت نظامی و امنیت وعده داده شده از سوی مقامات ایالات متحده اطمینان چندانی نداشتند، برای کنار آمدن با استرس و نگرانی ناشی از چنین حملاتی بیش از پیش به مذهب رو آوردند.
محققان بسیاری به بررسی رابطه میان مذهب و استرس پرداختهاند؛ فیگلمن یکی از این افراد بود که در کتاب "مذهب و سلامتی" به تحقیقات وی اشاره شده است؛ وی در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که افرادی که دارای تمایلات مذهبی نیستند بیشتر از افراد دیگر در معرض استرس و افسردگی قرار دارند.
*دلایل افسردگی در میان زنان آمریکایی
درصد زنان آمریکایی که از داروهای ضد افسردگی استفاده میکنند، بسیار بیشتر از زنان دیگر کشورهای جهان است؛ در 3 نسل گذشته تعداد آمریکاییهایی که از قرصهای ضد افسردگی استفاده میکنند، بیشتر و بیشتر شده است؛ این موضوع در مورد زنان این کشور حادتر است، به نحوی که زنان آمریکایی در صدر جدول استفاده کنندگان از داروهای ضد افسردگی قرار دارند.
روانشناسان یکی از دلایل میزان زیاد استفاده از این داروها در بین زنان را نگاه ابزاری جامعه به آنها و فشارهای وارد شده به آنها در جریان زندگی میدانند.
این نوع افسردگی که از آن با عنوان "ناراحتی مرسوم" یاد میشود، به این دلیل اتفاق میافتد که زنان جامعه احساس میکنند هیچ کس به معنی واقعی، آنها را دوست ندارد و روابط افراد جامعه با آنها تنها به منظور سو استفادههای جنسی و مادی است.
*افسردگی در میان نظامیان
ارتش ایالات متحده از رشد بیماری افسردگی در میان نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و افغانستان خبر داد؛ بر اساس اعلام بخش سلامت روانی ارتش آمریکا بیش از 12 در صد از سربازانی که در عراق خدمت میکنند و 15 در صد از سربازانی که در افغانستان به سر میبرند، به داروهای ضد افسردگی، خواب آور و انواع دیگر داروهای آرام بخش وابستگی شدید دارند.
بر همین اساس، 5 درصد از این افراد نیازمند دریافت خدمات ویژه پزشکی هستند؛ چندی پیش نیز اعلام شد که آمار خودکشی در میان نظامیان آمریکایی در مقایسه با گذشته 6 برابر شده است.
بر اساس این گزارش، داروهای مسکن قوی که توسط پزشکان برای سربازانی که در حال خدمت هستند تجویز میشوند ماهیانه به 50 هزار نسخه میرسد، در حالیکه در سال 2003 فقط 33 هزار نسخه از این نوع داروها در ماه تجویز میشده است.
بسیاری از سربازان آمریکایی با مصرف این داروهای عمدتاً روان گردان، دست به کشتار غیرنظامیان در عراق و افغانستان میزنند.
در همین رابطه جودیت بردر "روانشناس" که در ارتباط با سربازان مبتلا به بیماریهای روانی فعالیت و به آنان کمک میکند تصریح کرد که اعزام سربازان به میدانهای نبرد به ضرب داروهای گوناگون، موجب خواهد شد تا خطرات بیشماری آنان و دیگران را تهدید کند.
در همین ارتباط یکی از فرماندهان وزرات دفاع امریکا از وجود بیماریهای مغزی در نزد نظامیان آمریکایی بازگشته از جنگ عراق و افغانستان خبر داد؛ ژنرال "لوری ساتون" رئیس بخش "بهبود بهداشت روانی و آسیبهای مغزی" پنتاگون با اعلام این مطلب در ادامه گفت: یافتههای من نشان میدهد که 10 تا 20 درصد نظامیان امریکایی بازگشته از جنگ عراق و افغانستان از صدمات مغزی رنج میبرند.
به گزارش شبکه خبری اوکلاهما نیوز، نیز افزایش شدید خودکشی در میان نظامیان آمریکا مقامات کاخ سفید را نگران کرده است.
بنابر این گزارش، نیروی زمینی آمریکا در تیرماه گذشته شاهد خودکشی 26 سرباز بود و این در حالی است که این تعداد در ماه قبل از آن 12 تُن بوده است.
در همین رابطه محققان دانشگاه ایندیانا آمریکا تلاش میکنند، افشانه ضد خودکشی بسازند که حاوی داروهای ضد افسردگی ویژه است و میتواند به سرعت به تمایلات نظامیان این کشور برای خودکشی پایان دهد.
*اعتیاد به اینترنت یکی از عوامل مهم در افسردگی جوانان
در آمریکا و برخی از جوامع پیشرفته، تعداد معتادان به اینترنت از اعتیاد به مواد مخدر، الکل و سایر چیزها بیشتر است؛ بنا به یک گزارش، برخی از آمریکاییها تا جایی اعتیاد پیدا کردهاند که روزانه بیش از 18 ساعت از وقت خود را صرف اینترنت میکنند و طبعاً این امر منجر به عدم توجه به خانواده میشود.
از این رو، اینترنت زندگی بسیاری از مردم را مختل کرده است؛ این بیماری در آمریکا به قدری فاجعه بار است که کلیساها، پیشوایان مذهبی و انجمنهای مربوطه با فریادهای کمک خواهی زن و شوهر، یا یکی از آنها، برای رهایی از این اعتیاد مواجه هستند و مؤسسههای مشاورهای مسیحی در حال تدوین برنامههایی جهت مقابله با اعتیاد به اینترنت هستند.
تشخیص اعتیاد به اینترنت از مواردی است که بحثهای زیادی درباره آن صورت گرفته است؛ سرپرست مرکز درمانی اعتیاد به الکل و مواد مخدر در دانشگاه استنفورد در این مورد میگوید: (اگر فردی متوجه شد که قادر نیست یک روز را بدون استفاده از اینترنت سپری کند، شکی نیست که این فرد به استفاده از اینترنت معتاد شده است.)
یکی از پیامدهای اعتیاد اینترنتی، مشکلات خانوادگی و تأثیر آن بر روی روابط زناشویی، والدین و فرزندان است؛ امروزه اصطلاح (بیوه اینترنتی) برای همسر معتاد اینترنت اطلاق میشود؛ آمار نشان میدهد که اعتیاد به اینترنت ممکن است به فرو پاشی خانواده و طلاق منجر شود؛ شاید باور کردن این که شخصی همسر خود را فقط به علت ارتباط با فرد دیگر در اینترنت ترک میکند، برای کسانی که به اینترنت اعتیاد پیدا نکردهاند، وحشتناک به نظر برسد؛ ولی این مسئله هر روز در دنیای اینترنت اتفاق میافتد.
تقریباً 220 میلیون امریکایی به اینترنت دسترسی دارند و 40 درصد از آنها از اینترنت پرسرعت استفاده میکنند.
بچهها برای گرفتن اطلاعات، سرگرمی، و ایجاد رابطه به اینترنت متصل میشوند؛ تعداد پیامهای کوتاهی که هر روز فرستاده میشود، بیشتر از جمعیت جهان است؛ بسیاری از این افراد از اینترنت برای ایجاد ارتباط استفاده میکنند.
با توجه به اینکه اکثر قریب به اتفاق این نوع روابط به سرانجام خوبی ختم نمیشوند، افرادی که درگیر این روابط میشوند به دلیل ضربههای عاطفی ناشی از این شکستها با افسردگی شدید مواجه میشوند.
*رشد فزاینده افسردگی در شهرهای بزرگ آمریکا
روزنامه آمریکایی لسآنجلس تایمز نوشت: روانشناسان هشدار دادند، وخامت اوضاع اقتصادی آمریکا و آثار زیانبار آن بر زندگی شهروندان آمریکایی؛ آمار خودکشی و افسردگی را در میان مردم این کشور به مرز خطرناک رسانده است.
اقدام جنایتکارانه یک شهروند مهاجر آمریکایی به نام "کارتیک راجارام " که به علت افسردگی شدید ناشی از بیکاری و اوضاع وخیم اقتصادی خانوادگیاش در اقدامی فجیع همسر، 3 فرزند و مادرزنش را کشت و خود نیز خودکشی کرد؛ بازگو کننده شرایط بسیار نامساعد روحی روانی مردم آمریکاست که معلول اوضاع وخیم اقتصادی این کشور است.
لسآنجلس تایمز در ادامه نوشت: شرایط بسیار آشفته اقتصادی آمریکا سلامت روانی و جسمی مردم این کشور را به شدت به خطر افکنده است.گرانی از بیکار شدن، عدم توفیق در مالکیت خانه و نگرانیها از سقوط سهام در بازار بورس، اوضاع روحی روانی مردم آمریکا را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
کارتیک راجارام پس از کشتن اعضای خانوادهاش دست به خودکشی زد
ریچارد چیفتز" مدیر اجرایی شرکت بهداشت روانی " کام سایک" در شیکاگو در این خصوص معتقد است: در پی واقعه یازده سپتامبر؛ شرایط بهداشت روانی مردم در بدترین وضعیت در 10-11 سال اخیر قرار گرفته است.
وی این شرایط بسیار نامطلوب روانی را بر حسب موقعیت جغرافیایی متفاوت دانسته و پیش بینی کرده است که حداقل ظرف آینده نزدیک بهبودی دراین اوضاع قابل پیش بینی نیست.
تحقیقی که مؤسسه "آمریکن سایکولوجیکال آسن" به عمل آورده است روز سهشنبه روشن ساخت که 8 درصد مردم آمریکا اقتصاد را عامل اصلی فشارهای روانی در زندگی معرفی کردهاند.
تقریباً نیمی از این مردم میگویند که نسبت به تأمین نیازهای اولیه زندگی خود نگرانند.