به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

  در همان ایامی که شهدای گمنام را در همسایگی ما به خاک سپردند، پسرم به شدت بیمار شد؛ شبی در خواب یکی از آن 5 شهید گمنام را دیدم که برای شفای پسرم سفارشی به من کرد.

خبرگزاری فارس: شهید گمنامی که حق همسایگی را ادا کرد

 

 برای دیدن کرامت شهدا فقط کافی است کمی دل بدهیم و غبارها را کنار بزنیم. مطلب زیر روایت مادری است که با تدفین شهدای گمنام در تیرماه 1386 در همسایگی‌اش مخالفت می‌کرد اما کرامت شهید گمنام شامل حالش شد.

حرم شهدای گمنام شهرک واوان

من یکی از کسانی بودم که مخالف آوردن شهدای گمنام به این نقطه از شهرک واوان در اسلامشهر بودم و اعتقاد داشتم با آمدن این شهدا به نزدیکی منزل ما، اینجا قبرستان می‌شود و قیمت خانه‌ها پایین می‌آید؛ در همان ایام پسر 12 ساله من مبتلا به بیماری شدید پا درد بود، به نحوی که قادر به راه رفتن نبود و این موضوع فشار روانی زیادی بر من وارد می‌آورد.

من حتی پس از دفن شهدا هم ناراحت بودم که چرا این اتفاق افتاده است، تا اینکه یک شب در عالم خواب، شخصی را دیدم که به من گفت: من یکی از این 5 شهید هستم، اگر چه شما نمی‌خواستی ما همسایه شما شویم، اما حالا که همسایه شما شدیم، حق همسایگی را به جا می‌آ‌وریم، برای شفای پسرت، رو به قبله بایست و سه مرتبه بگو الحمدالله.

من در حالی که به شدت گریه می‌کردم از خواب پریدم و کاری را که شهید گفته بود، انجام دادم و خدای متعال پسرم را به واسطه شفاعت این شهید گمنام، شفا داد و مرا تا ابد شرمنده شهدای گمنام کرد.

منبع: سایت خمول

ادامه مطلب
شنبه 13 آبان 1391  - 7:09 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6182660
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی