روحیه شهادت طلبی در ایرانیان مسلمان سبب پدید آمدن قدرت رعبآور بسیج و نیرو و تفکر بسیجی شد که مبتنی بر تمام آموزههای اسلامی از جمله شهادتطلبی و رسیدن به پیروزی و شهادت است.

اشاره:
امروز، وقتی که از بام تاریخ، به تاریخ پیشینیان مینگریم، وعده راستین الهی را تحقق یافته میبینیم که «خدای متعال میخواهد حق را با کلمات خویش استقرار دهد و دنباله کافران را ببرد تا حق را استقرار دهد و باطل را نابود کند هرچند گناهکاران را بد آید». شهیدان، با ظاهری در زمین و شریک در غفلت زمینیان میزیستند، ولی دیده بر باطن عالم و حقیقت دنیا گشوده بودند. شهادت، پایان غربت بشر و آغاز قربت انسان است. شهادت، پل پیوند زمین و آسمان است و شاهدان، غریبههایی مظلوم در زمین هستند. ما اینچنین در پیچ و خم قافیه گم شده ایم و آنها رفتند...
درسی به نام شهادت
درس ماندگار عاشورا برای آیندگان این بود که تحقق آرمانهای مقدس الهی به علت کثرت جبهه باطل و غبار غلیظ فتنه، کان لم یکن تلقی میشود، پس باید از جان مایه گذاشت تا به نصرت کلام حق در پس پرده باطل دست یافت و این همان مفهوم عمیق شهادت است. نگاهی به تاریخ انقلابهای اسلامیدر عراق و ایران نشان میدهد، مبارزان و مجاهدان این نهضتهای دینی با الهام از عاشورای امام حسین (ع) و با نصبالعین قرار دادن فرهنگ شهادت از هیچ تهدید و مجازاتی هراس نداشتند و حد اعلای آن را شهادت میدانستند که خود فخر و سعادتی بزرگ بود.
بقیه در ادامه
جهاد و شهادت سدّی در برابر استعمار
مبارزات مسلمانان و علمای عراق که در آغاز قرن بیستم میلادی (1915 تا 1923) علیه قوای استعماری و به ویژه ارتش اشغالگر انگلیسی آغاز گردید و به قیام و انقلاب اسلامی در شهرهای مقدس نجف، کربلا، سامرا، کاظمین و کوفه منتهی شد، امروز در آغاز قرن بیست ویکم در بینالنهرین تکرار میشود. رهبری علما و قیام مسلمانان در مقاومت و مبارزه با قوای اشغالگر نظامی آمریکا، امروز خاطرات شورش مردم عراق را علیه قوای نظامی انگلیس در جنگ جهانی اول و سالهای پس از آن زنده میکند.
با سقوط امپراتوری عثمانی که سالها بر عراق تسلط داشت، انگلستان سعی کرد با حمله نظامی به آن کشور، سیاست استعماری خود را تحمیل کرده و یک رژیم سلطنتی مورد حمایت خود را که منافع استراتژیکی و انرژی لندن را تأمین سازد، در بغداد مستقر کند؛ ولی مردم مسلمان عراق به رهبری روحانیون حوزه علمیه عراق، علیه اشغالگران انگلیسی شوریدند و خواستار تشکیل یک نظام و دولت مستقل اسلامی در بینالنهرین و عراق امروزی بودند.
مواضع انقلابی و ضداستعماری حوزه علمیه عراق که مراجع بزرگ تقلید در آن حضور داشتند، بسیار چشمگیر بوده و در حقیقت همبستگی امت اسلامی و جهانشمولی این نهضتها را نشان میدهد. مثلاً آیتالله العظمی سیدمحمد کاظم طباطبائی یزدی که پس از درگذشت میرزای شیرازی در 1312 هجری قمری به مرجعیت تامّه رسید و بسیاری در ایران، عراق و هندوستان از او تقلید میکردند، در مجموع بیست فتوای جهاد بر ضد دول استعمارگر اروپایی صادر کرد.
مؤلف و صاحب کتاب معروف فقهی «عروة الوثقی» در سال 1329 هجری قمری (1911میلادی) زمانی که قوای انگلیس به جنوب و قوای روس به شمال ایران وارد شدند و دست به جنایت و کشتار آزادیخواهان زدند و نیز استعمارگران ایتالیایی به لیبی (از متصرفات عثمانی) حمله و آن را تسخیر کردند، وی فتوای جهاد بر ضد متجاوزان انگلیسی، روسی و ایتالیایی را از حوزه نجف صادر کرد.
در سال 1332 هجری قمری (1914میلادی) در آغاز جنگ جهانی اول، آیتالله العظمی یزدی پس از آنکه نیروهای انگلیسی به جنوب عراق حمله و بندر بصره را تصرف کردند، بر ضد آنها و دیگر متجاوزان اروپایی به سرزمینهای اسلامی اعلام جهاد و فرزند خود سید محمد طباطبائی یزدی را به فرماندهی یکی از جبههها اعزام کرد که در یکی از نبردها به شهادت رسید.
یکی دیگر از فقهای بزرگ حوزه نجف، شیخ فتحالله شریعت اصفهانی معروف به شیخالشریعه است که پس از سیدمحمد کاظم طباطبائی یزدی و مرحوم میرزا محمدتقی حائری شیرازی (معروف به میرزای دوم) به مرجعیت تامّه مسلمانان و شیعیان رسید و مجموعاً هشت فتوای جهاد صادر کرد که در آنها، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به مقاومت در برابر استعمارگران و بیرون راندن آنها از سرزمینهای اسلامی و طرد هرگونه حاکمیت سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی آنان فرا خواند. شریعت اصفهانی قریب به یک قرن پیش در این اعلامیه نظریات مربوط به تهاجم فرهنگی، امپریالیسم فرهنگی و سلطهگرایی جهانی را خلاصه میکند.
او درجریان جنگ جهانی اول و اشغال عراق توسط قوای انگلیسی، فتوای جهاد بر ضد اشغالگران انگلیسی را صادر کرد و خود به همراه سایر علما، رهسپار جبهههای جنگ شد. وی در جبهه معروف قرنه در کنار مجاهدان و رزمندگان حضور فعال داشت و با مرحوم آخوند ملا کاظم خراسانی و مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی در مهاجرت اعتراضآمیز علما به کاظمین شرکت کرد.
در سالهای 1312 تا 1321 هجری قمری در نجف، حضرات: آخوند ملاکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، شریعت اصفهانی، محمدحسین نائینی غروی، فاضل شربیانی و شیخ هادی تهرانی حضور داشتند. در این زمان تمام فرد فرد علما و طلاب مجاهد و متفکر حوزه علمیه عراق تحت مراقبت روزانه مأموران و جاسوسان انگلیسی و خارجی بوده و کوشش عاملان سیاسی بیگانه، جلوگیری از وحدت مردم عراق و عشایر و علما و ترویج تفرقهافکنی به منظور شکست مبارزات مسلمانان بود.
بسیاری از پیشوایان و مجاهدان روحانی که دهههای بعد در مبارزات ضد استعماری، رهبری مردم ایران و عراق را عهدهدار شدند؛ مانند مرحوم آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی و مرحوم آیتالله العظمی مرعشی نجفی و دیگران، در آن زمان در سنین سی سالگی بوده و در جبهههای مختلف جنگ علیه اشغالگران انگلیسی شرکت کرده بودند.1
تاریخ معاصر به روایت خط سرخ شهادت
در صد سال اخیر، یعنی از اوایل سده چهاردهم هجری قمری تا زمان حاضر، نهضتها، انقلابها، قیامها و اقدامهای متعددی توسط روحانیت شیعه انجام شدهاند؛ از جمله نهضت تنباکو به رهبری میرزای شیرازی بزرگ. پس از آن، قیام مشروطیت و بعد از مشروطه، داستان شهید شیخ فضلالله نوری و پس از آن، انقلاب عراق که به رهبری روحانیت عراق و مرحوم میرزای شیرازی کوچک (مرحوم میرزا محمدتقی شیرازی) انجام شد.
بعد داستان مرحوم مدرس، قیام مرحوم خیابانی، قیام میرزا کوچک خان جنگلی و در سالهای اخیر قیام آیتالله کاشانی و مسئله ملی شدن نفت و بعد داستان فداییان اسلام یعنی نواب صفوی و همفکرها و همراهانش و سپس انقلاب با عظمت امام خمینی (ره). اینها قیامها و اقدامهایی هستند که توسط روحانیت ترتیب یافته و انجام و دنبال شدهاند و همه مورخان معاصر، دخالت روحانیت را در این نهضتها قبول دارند.در جریان حکومت قاجار؛ انقلاب مشروطه، عهدنامه گلستان، قرارداد 1907، قرداد 1919، نهضت تنباکو و نهضت جنگل واقع شده که در هر یک از این حوادث نیز شهادت طلبیها و جان فشانیهای فراوانی صورت گرفته است.
با شروع انقلاب مشروطه در سال 1906، رئیسعلی در حالی که بیش از 25 سال نداشت، از جمله پیشگامان مشروطه در جنوب ایران بود. وی در دوران دیکتاتوری محمدعلیشاه قاجار، علیه حکومت وی در جنوب دست به اسلحه برد و بوشهر را از سلطه عمّال قاجار آزاد ساخت. در کشاکش جنگ، وقتی انگلیسیها به دلیل وقوع انقلاب بلشویکی و خروج نظامیان روسی از ایران به سمت شمال تعرضات خود را گسترش دادند، تنگستانیها به حملات خود علیه انگلیسیها شدت بخشیدند .
در یکی از این شبیخونها، دو ژنرال بلندپایه انگلیسی همراه با دهها سرباز انگلیسی و هندی جان خود را از دست دادند و آنها در حمله شبانه، بوشهر را در سال 1333ه. ق اشغال کردند. وقوع این حادثه منجر به قیام تنگستانیها شد. رئیسعلی و شیخ حسین چاه کوتاهی و زایر خضرخان اهرمی؛ سه نفر از معتمدین دلیر تنگستان تصمیم گرفتند که علیه دشمن قیام نموده و در مقام مدافعه از وطن برآیند. در جریان یکی از این حملات، رئیسعلی دلواری در سوم سپتامبر 1915 از پشت سر، هدف گلوله یکی از همراهان خائنش قرار گرفت و به شهادت رسید؛ اما نهضتی که او در جنوب ایران به راه انداخت، تا سالها مایه وحشت انگلیسیها بود.2
پس از آنکه شیخ فضلالله نوری، جان خویش بر کف نهاد تا از انحراف پیش آمده در جریان مشروطیت جلوگیری کند، علما و مجاهدان دیگری از تبار تشیّع، با گام نهادن در خط سرخ شهادت، حماسهای دیگر را رقم زدند.شیخ محمد خیابانی از جمله مبارزانی است که در سالهای پایانی حکومت قاجار در نقاط مختلف کشور به مقابله با استعمار و استبداد پرداخت.
یکی از پیمانهای استعماری دربار لندن که موجب افزایش قابل ملاحظه سلطه سیاسی انگلیسیها در ایران شد، پیمان موسوم به «قرارداد 1919» بود. به موجب این قرارداد که در مرداد 1298 با دولت وثوقالدوله منعقد شد، امتیاز راهآهن و راههای شوسه در سراسر کشور به انگلیس واگذار شد و ارتش و دستگاه مالیه ایران، زیر نظر مستشاران سیاسی و اقتصادی بریتانیا قرار گرفت.
روحانیون مبارز از جمله شیخ محمد خیابانی و سیّدحسن مدرس در جریان مخالفتها و اعتراضات عمومیمردم علیه پیمان 1919، به وثوقالدوله که عاقد این پیمان بود، به شدت اعتراض کردند. او قرارداد 1919 را مضرّ به حال مملکت و ناقض حاکمیت ملی و استقلال ایران خواند و در تهران با وعظ، خطابه و نگارش مقاله، به تشریح ابعاد خطرناک این پیمان پرداخت.
او برای واداشتن وثوقالدوله به لغو معاهده، در بهار 1299ش. به مبارزه مسلحانه روی آورد و در روزهای میانی فروردین همان سال، در برنامهای از پیش طراحی شده، تمامیادارات و مراکز دولتی تبریز را تصرف کرد. وی با گسترش این قیام به دیگر شهرهای آذربایجان، توانست این خطه را از حاکمیت دولت وثوقالدوله خارج سازد. در کشاکش قیام شیخ محمد خیابانی، دولت وثوقالدوله سقوط کرد و کابینه مشیرالدوله زمام امور را به دست گرفت.
مخبرالسلطنه به دستور مشیرالدوله برای پایان دادن به قیام خیابانی، عملیات نظامیبزرگی علیه نیروهای وفادار به خیابانی به راه انداخت. در جریان این نبرد، نیروهای شیخ به شهادت رسیدند و شیخ محمدخیابانی نیز در 22 شهریور 1299 شهید شد.پس از شهادت شیخ محمد خیابانی و انقراض سلسله قاجار و روی کار آمدن حکومت وابسته پهلوی، بیشترین مبارزه و پایداری در برابر استبداد رضاخانی، از سوی مجاهد فی سبیلالله شهید آیتالله سید حسن مدرس صورت گرفت. این مجاهدت و مقاومت تا بدانجا ادامه یافت که رضاخان حضور او را برنتابید و او را به کاشمر تبعید و سپس در حال نماز به شهادت رساند.
امام خمینی (ره) به مدرّس علاقه فراوانی داشت و درباره وی چنین فرمودند: «... در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرّس که القاب براى او کوتاه و کوچک است، ستاره درخشانى بود بر تارک کشورى که از ظلم و جور رضاشاهى تاریک مىنمود و تا کسى آن زمان را درک نکرده باشد، ارزش این شخصیت عالی مقام را نمىتواند درک کند.»3
انقلاب اسلامیایران؛ خونبهای شهیدان
رضاخان، در آغاز حرکت قدرتطلبانه خود، برای فریب افکار عمومی، تظاهرات مذهبی برپا میکرد و پس از رسیدن به سلطنت، پیاده کردن سیاستهای سکولار و ضد مذهبی خود را آغاز کرد. سیاستهای او عمدتاً از غرب دیکته میشد؛ لذا در فرآیند اجرای این سیاستها، به زودی با مخالفت و مقاومت عمومیمواجه گشت. ابتدا مردم فارس و آذربایجان به مقابله برخاستند و سپس مردم خراسان در قیامی بینظیر؛ یعنی قیام مسجد گوهرشاد، پایههای به ظاهر مستحکم حکومت او را لرزاندند.در فاصله میان فاجعه مدرسه فیضیه و ماه محرم (2 فروردین تا 4 خرداد 42) مبارزه امام اغلب در قالب صدور اعلامیههای متعدد بود. فرا رسیدن ماه محرم، وضعیت را به یک رویارویی گسترده کشانید. ایام محرم بهترین موقع برای افشای جنایات رژیم و برنامههای ضد اسلامیشاه بود.
به همین خاطر، امام خمینی(ره) در نشستی با مراجع و علمای قم، پیشنهاد کردند که در روز عاشورا هر یک از آنها برای مردم و عزاداران حسینی اعتراض کرده و از مظالم و جنایات رژیم پرده بردارند و خود ایشان نیز ساعت 4 بعد از ظهر عاشورای 42 که مصادف با 13 خرداد آن سال بود، برای ایراد سخنرانی به طرف مدرسه فیضیه رهسپار شدند. سخنان افشاگرانه امام، شاه را نزد مردم تحقیر و رسوا کرد و دو روز بعد از سخنرانی امام، در سحرگاه 15 خرداد امام را دستگیر کرده و بلافاصله به تهران آوردند.
به دنبال انتشار خبر بازداشت امام، اعتراضات گستردهای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهای ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود. مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند، به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و هزاران نفر از مردم شهید و مجروح شدند. فجیعترین حادثه، به شهادت رساندن دهقانان کفنپوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سر پل باقرآباد با آنها روبرو شده و با سلاحهای سنگین آنها را شهید کردند.
روز شنبه هفدهم دی ماه 1356، روزنامه اطلاعات در قم پخش شد. در صفحه هفتم روزنامه، مقالهای با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» با نام مستعار «احمد رشیدی مطلق» نظر خوانندگان را به سوی خود جلب کرد. نویسنده در آن مقاله، به طور صریح بیحجابی را فضیلت دانسته و حجاب؛ کهنهپرستی و ارتجاع سیاه معرفی شده و به امام خمینی، بزرگ مرجع عالم تشیع، اهانت کرده بود و قیام پانزده خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود. روزنامه رستاخیز نیز در همان روز، تظاهرات گروه قابل توجهی از زنان مشهد را در مخالفت با کشف حجاب «تظاهری از یک اتحاد نامقدس» نامید
. داغی که رحلت آقامصطفی بر دلهای عاشقان امام نهاده بود، به انبار باروتی میمانست که با جرقهای هر چند کوچک، انفجار مهیبی را باعث میشد و مقاله رشیدی مطلق در حکم این جرقه بود، تا مجدداً تظاهرات گستردهای علیه رژیم تدارک دیده شود. حوزه علمیه قم به دنبال درج مقاله در روزنامه اطلاعات، حالت غیرعادی به خود گرفت و طلاب با رفتن به منازل مراجع، اعتراض خود را به رژیم شاه اعلام داشتند و با پیوستن مردم قم به جمع طلاب، این اعتراضات تبدیل به قیام نوزدهم دی ماه شد.
روز نوزدهم دی ماه 1356، دروس حوزه و بازار تعطیل شد و بازاریان به صفوف طلاب که از چند روز پیش اجتماع کرده و شعارهایی علیه نظام میدادند، پیوستند و بدینسان موجی از اقشار مختلف مردم، زنان، کارگران، کسبه، دانشجویان و دانشآموزان در مقابل مدرسه خان و میدان آستانه و خیابان صفاییه در صبح و بعد از ظهر تجمع کردند و شهر قم، حالت روز عاشورا به خود گرفت.
موج جمعیت در روزهای پیش از نوزدهم دی ماه و روز نوزدهم، به منزل مراجع میرفتند و با شنیدن سخنرانی مراجع، روحیه شهادتطلبی در آنها قوّت بیشتری به خود میگرفت تا اینکه هنگام غروب روز دوشنبه نوزدهم دی ماه 1356، جمعیت مورد حمله نیروهای امنیتی رژیم قرار گرفت.با شروع پیکار خونین، جمعیت به خاک و خون کشیده شدند، طوری که به شهادت آمار، حدود پانزده نفر از اقشار مردم، در آن روز به یاد ماندنی شهید و یا زخمی شدند. با قیام قم، آهنگ حرکت انقلاب به صورت «استراتژی چهلمها» ی پشت سر هم، با صورت و محتوای کاملاً اسلامی شتاب فزاینده و گستردهتری به خود گرفت و رهبری امام در این حرکت به عنوان نقش اصلی مبارزه با رژیم شاه ظاهر شد.4
رمز پیروزی امت اسلام در صدر اسلام و در عصر کنونی نیز داشتن روحیه شهادت طلبی است. نمونه برجسته دیگر از ایثارگریها و شهادت طلبیها، دوران پرشکوه انقلاب اسلامیو دفاع مقدس مردم ایران است.امام خمینی(ره) با بیانات گوهربار و تدبیرهای به موقع، روحیه شهادت طلبی را در مردم ایران دمیدند و بر این اساس، تحولات عظیم و پیشرفتهای مستمر نصیب امت اسلامیشد. امام خمینی(ره) بر این عقیده بودند که ما بندگان خدا هستیم و در راه او حرکت و پیشروی میکنیم، اگر شهادت نصیب شد سعادت است و اگر پیروزی نصیب شد، سعادت است و ملّتی که با فرهنگ شهادت طلبی آراسته شد، شکستناپذیر است.
امام خمینی (ره) در 16 شهریور سال 1359 در پیامیبه مناسبت سالگرد فاجعه خونین 17 شهریور، تأکید کردند که انس ملت با شهادت، خنثیکننده توطئه دشمنان است. ایشان بر شهادت طلبی مردم ارج نهاده و خطاب به ملت ایران فرمودند: ملت بزرگ ایران، روزهایی چون 17 شهریور در نهضت خود داشت و بحمدالله با تمام مشکلات و تقدیم شهدای ارجمند به اسلام عزیز و کشور و با فداکاریهای طاقتفرسا، از میدان جهاد سرافراز و پیروزمند بیرون آمد و آن کار، جهانیان را به خود جلب نمود.
دشمنان ما گمان میکردند با توطئههای فرسایشی میتوانند نهضت اسلامی و انقلاب شکوهمند این ملت شهیدپرور را به سردی و سستی سوق دهند، غافل از آن که قیامی که برای خدا است و نهضتی که براساس معنویت و عقیده است، عقبنشینی نخواهد کرد.ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئهای هراس ندارد. هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست. ملّتی که تازهعروس و تازهدامادش برای شهادت داوطلبند و خود را برای هر پیشامدی در راه خدا مهیا کردهاند، از چه میترسند؟ ملّتی که شهادت برای او سعادت است، پیروز است. ملّتی که خود و همه چیز خود را برای اسلام میخواهد، پیروزمند است.5
دفاع مقدس؛ جلوه بارز شهادت طلبیها
دفاع مقدس یکی از بارزترین جلوههای شهادت طلبی و سند مقاومت و مظلومیت ایرانیان برای همیشه در خاطره تاریخ ثبت و ضبط است. دشمن تا دندان مسلح که با اتکای همه قدرتهای استعماری جهان به انقلاب نوپای ما یورش برده و خاک پاک ایران را مورد تجاوز قرار داده بود، برای محو ارزشهای ملّتی عزم جزم کرده بود که هنوز شیرینی انقلاب را در کام داشت. ملّتی که فرزندان عزیزی چون رجایی، باهنر، بهشتی و یاران، مطهری و... را به پای اسلام و انقلاب فدا کرده بود، نمیتوانست به بیگانگان اجازه دستدرازی دهد.
روحیه شهادت طلبی در ایرانیان مسلمان سبب پدید آمدن قدرت رعبآور بسیج و نیرو و تفکر بسیجی شد که مبتنی بر تمام آموزههای اسلامی از جمله شهادتطلبی و رسیدن به پیروزی و شهادت است. اگر بتوان همچون روزهای نخست انقلاب و هشت سال دفاع مقدس این باور و روحیه را زنده و جاوید نگاه داشته و توسط آحاد جامعه آن را بسط و گسترش داد، هیچگاه زبون و شکستخورده نخواهیم ماند.
آنچه که از ابتدای اسلام تاکنون در دل دشمنان وحشت ایجاد کرده است، روحیه ایثار و شهادتطلبی است؛ از این رو دشمنان تلاش میکنند تا به هر نحو ممکن، این روحیه را از ما بگیرند و یا آن را کم رنگ کنند، اما قدرتی که در پرتو ایمان و توکل به خدا در مسلمان ایجاد میشود، چیزی نیست که به آسانی کمرنگ شده و یا از بین برود؛ مادامیکه انسان به سرچشمه قدرت لایزال الهی متصل باشد، هیچ نیرویی نخواهد توانست او را به شکست و تسلیم بکشاند.
پینوشت:
1. قیام مردم عراق؛ حمید مولانا؛ روزنامه کیهان، 27/1/1383.
2. قیام دلیران تنگستان علیه متجاوزین انگلیسی؛ خبرگزاری فارس .
3. مدرّس؛ بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى؛ ج 2، ص 27.
4. قیام 19 دی: بررسی علل، زمینهها،چگونگی، بازتابها و نتایج؛ علی شیرخانی؛ سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
5. صحیفه امام خمینی (ره)، ج13، ص188 (16شهریور1359).
نورا چمران
منبع: ماهنامه فرهنگ پویا شماره 13