مقامات رژیم صهیونیستی که طی جنگ 8 روزه اخیر غزه، هربار به حمله زمینی تهدید میکردند، از بیم غافلگیریهای جدید نیروهای مقاومت و موشکهایی مثل «کورنت»، با آتشبس از رسوایی جدید ارتش اسرائیل جلوگیری کردند.

رژیم صهیونیستی چهارشنبه 19 نوا مبر جاری، دور جدیدی از حملات و تجاوزها به نوار غزه را تحت عنوان «ستون ابرها» آغاز کرد و پس از رویارویی 8 روزه نیروهای مقاومت فلسطین و پایداری مردم نوار غزه، ناگزیر شد، آتش بس را بپذیرد.
در طول این جنگ مقامات صهیونیستی از جمله «دان مریدور» وزیر اطلاعات این رژیم اعلام کردند که هنوز اهداف این جنگ محقق نشده است و این به آن معنا بود که، ارتش رژیم صهیونیستی نتوانسته بود نیروی بازدارندگی خود علیه نیروهای مقاومت را احیا کند.
صهیونیستها که گمان میکردند، میتوانند مقاومت فلسطین را در نوار غزه زمینگیر کنند با موشکهای مقاومت به پناهگاههای زیرزمینی خود خزیدند و حتی جلسات ستاد مشترک ارتش و کابینه امنیتی در زیر زمین تشکیل میشد.
در چنین شرایطی باز، صهیونیستها زبان به تهدید میگشودند و از گزینه جنگ زمینی علیه غزه برای به راه انداختن جنگ روانی علیه غزه، سخن به میان میآوردند. هر چند که رهبران مقاومت در پاسخ به این اظهارات تهدیدآمیز به صهیونیستها هشدار میدادند که نوار غزه را به گورستان سربازان اسرائیلی بدل میکنند اما بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران بر این باور بودند که گزینه جنگ زمینی صرفا یک تهدید کلامی است و تلآیو حاضر به خریدن یک رسوایی دیگر نیست. دلایل زیادی وجود داشت که صهیونیستها را از این کار منع میکرد که عبارتند از:
بقیه در ادامه
1 ـ برخورداری مقاومت از موشکهایی با برد بالا و متوسط، مهمترین هراس صهیونیستها از ورود به عرصه حمله زمینی به غزه بود. اسرائیل با حمله به غزه خود را با چالش جدیدی مواجه کرد، زیرا توان مقاومت در این رویارویی او را غافلگیر کرد به همین دلیل خود را در باتلاقی گرفتار دید که نه توان پیشروی و نه قدرت عقبنشینی داشت لذا تلاش کرد از طریق کشورهای غربی و با فشارهای مختلف به گونهای از این چالش خارج شود.استفاده مقاومت از موشکهای «کورنت» و «زلزال فجر» برای هدف قراردادن تلآویو و عمق سرزمینهای اشغالی، صهیونیستها را بر سر جای خود نشاند.
به همین دلیل تلاش کردند تا با مقاومت وارد معامله شوند و در مقابل صرف نظر از ترور رهبران حماس، مسئله عدم استفاده مقاومت از این موشکها را طرح کنند. موشکهایی که حزبالله لبنان در جنگ 33 روزه، بسیاری از تانکهای صهیونیستی را منهدم کرده بود.
مقاومت فلسطین در اولین استفاده از موشک کورنت، یک خودروی اسرائیلی و 4 سرنشینش را منهدم کرد. اسرائیل درصدد انتقام برآمد اما دید که مقاومت موشک بعدی را به تلآویو فرستاد تا پس از برخورد با یک پست برقی، نیمی از جنوب این شهر را در خاموشی برد.
موشک های ضد زرهی کورنت با سر انفجاری 10 کیلوگرم قادر است سوراخی به اندازه 120 سانتی متر از فاصله نزدیک به 6 کیلومتر در بدنه تجهیزات زرهی ایجاد کند. کورنت مجهز به فناوری لیزری و حسگر حرارتی است. طی این جنگ 8 روزه، گردانهای القدس، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی توانست دو ناوچه جنگی نیروی دریایی اسراییل را با همین موشکها هدف قرار دهد.
مقاومت فلسطین در این جنگ 8 روزه نشان داد که دارای راکتهای گراد، 107، خمپاره هاون، موشکهای ناصر 5، فجر 3، فجر 5 و سلاحهای دوشپرتاب متعددی است و با همین موشکها و تجهیزات توانست موازنه قدرت را به ضرر تلآویو تغییر دهد. در چنین شرایطی به رغم بمبارانهای پیاپی رژیم صهیونیست، نیروهای مقاومت اعلام کردند که برای جنگ زمینی کاملا آماده هستند و غافلگیریهای جدیدی برای اسرائیل خواهند داشت.
انفجار بمبی در یک اتوبوس در آخرین روز این جنگ در تلآویو و زخمی شدن دستکم 17 صهیونیست در قلب این شهر، نشان داد که هشدارهای مقاومت صرفا یک تهدید لفظی نیست و ادامه این جنگ قطعا رسواییهای جدیدی را برای رژیم صهیونیستی به همراه خواهد داشت. به ویژه که دیگر ساکنان کرانه باختری سکوت نخواهند کرد و چه بسا که دامنه درگیریهای غزه به کرانه باختری کشیده میشد و صهیونیستها میبایست در انتظار واکنش شدید نیروهای مقاومت این بخش از فلسطین نیز میبودند.
2- هراس از تکرار تجربه جنگ 22 روزه غزه در سال 2008 یکی از دلایل بازدارنده اسرائیل برای حمله زمینی به غزه بود. در جنگ 22 روزه، رژیم صهیونیستی نتوانست به اهداف خود نائل شود. لذا پس از نزدیک به 4 سال که توان مقاومتی فلسطین، چند برابر شده، قطعا نمیتوان گفت که پیروز میدان تلآویو باشد.
3 ـ فقدان یک طرح و برنامه کامل صهیونیستی برای حمله زمینی به غزه، دلیل بازدارنده دیگر بود. رژیم صهیونیستی در جنگ 22 روزه یک طرح کامل و جامع برای نابودی زیر ساختهای مقاومت فلسطین در این منطقه داشت، اما «نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی در جنگ 8 روزه، به واقع به دنبال یک جنگ تمام عیار علیه مقاومت نبود بلکه صرفا نزدیک شدن به زمان انتخابات اسرائیل، او را به قدرت نمایی وا داشته بود تا شاید بتواند موافقت جامعه صهیونیستی را با حذف فیزیک چند رهبر حماس به سمت خود جلب کند.
4 ـ نخستوزیر کنونی اسرائیل، تجربهای از جنگ با مقاومت ندارد. نتانیاهو در این جنگ به «ایهودباراک» متکی است که او نیز مخالف ورود به خاک غزه بود.
او حتی در سال 2008 مخالف ورود به غزه بود اما «اولمرت» نخستوزیر وقت، نظر او را نپذیرفت و نتیجه آن امر نیز، خسران حزب اولمرت در انتخابات 2009 بود.
5 ـ تجربه نشان داده است که اسرائیل همواره در جنگهای فرسایشی شکست خورده است. مقاومت فلسطین با اینکه در سال 2008 در مقایسه با سال جاری، از تجهیزات و امکانات کمتری برخوردار بود، پس از حزبالله لبنان، بار دیگر ثابت کرد که شکستناپذیری ارتش اسرائیل، صرفا یک افسانه جعلی است.
در چنین شرایطی ورود به جنگ زمینی در آستانه انتخابات اسرائیل، به هیچ وجه به نفع اسرائیل نبود. زیرا عنصر زمان به ضرر اسرائیل پیش میرفت.
6 ـ اسرائیل قادر به تحمل هزینه های یک جنگ نبود. مقامات صهیونیست به تازگی توانسته بودند، اندکی اعتراضات جامعه اسرائیلی را که به دلیل مشکلات اقتصادی به راه افتاده بود، مهار کنند. در سایه کم ارزش شدن «شیکل» واحد پول رژیم صهیونیستی در مقابل دلار، خزانه اسرائیل قادر نبود هزینههای یک جنگ که پایانش مشخص نبود، پرداخت کند.
7 ـ نگرانی اسرائیل از واکنش دولتهای مصر و اردن دلیل دیگری برای عدم حمله زمینی به غزه بود. زیرا پیشبینی میشد این دو دولت تحت فشارهای مردمی، ناگزیر به قطع رابطه با اسرائیل شوند و این به معنای انزوای منطقهای رژیم صهیونیستی بود که به هیچ وجه مطلوب تلآیو و کاخ سفید نبود و این چیزی بود که حتی دولت ترکیه و انگلیس درباره آن هشدار داده بودند.
8 ـ جامعه اسرائیلی با حمله زمینی به غزه مخالف بود. نظرسنجیهای مختلف در فلسطین اشغالی نشان میداد که اغلب صهیونیستها مخالف جنگ زمینی بودند و بیشتر ترجیح میدادند که بمباران نوار غزه ادامه یابد و تلآویو وارد نبرد تن به تن با مقاومت نشود، زیرا پیروز میدان مشخص بود.
یادداشت : فتانه غلامی