نخستين بار سال 1895 جان هارشبرگر (Jan Hrshberger) اصطلاح گياهشناسي قومي يا گياهقومشناسي را ابداع و آن را به عنوان علم مطالعه روابط كاربردي و سودمند، بين انسان و گياهان پيرامونش از جمله كاربردهاي دارويي گياهان تعريف كرد اما ريچارد اوانس شولتس بود كه آن را به عنوان يك رشته دانشگاهي پايهريزي كرد. گياهقومشناسي تا نيمه قرن بيستم كاملا توصيفي عمل ميكرد و پژوهشگران اين علم فهرستي از گياهان و كاربرد آنها را گردآوري ميكردند اما در 60 سال اخير اين علم جنبه تحليلي و آماري به خود گرفته است و گياه قومشناسان امروزه با سوالات نظري درگير هستند. امروز «تنوعزيست ـ فرهنگي» مطرح است كه رابطه تنوعزيستي و تنوع فرهنگي را مورد بحث قرار ميهد و گياهشناسي قومي نيز به طور چشمگيري به حمايت از طرحهاي حفاظتي در دو جنبه اجتماعي و زيستي گرايش پيدا كرده است.