شهید شهریاری ثابت کرد که بی شک علم و عمل دو بال سعادت آدمی است و خداوند متعال انسان سعادتمند را با زیباترین حال نزد خود بر می گرداند و در دل مردم نیز جایگاهی خاص می نهد.

سایت مشرق نوشت: شهید شهریاری ثابت کرد که بی شک علم و عمل دو بال سعادت آدمی است و خداوند متعال انسان سعادتمند را با زیباترین حال نزد خود برمی گرداند و در دل مردم نیز جایگاهی خاص می نهد.
رسول خدا (ص) می فرمایند: هر مومنی بمیرد و یک ورق کاغذ از او بماند که دانشی بر آن باشد آن ورقه روز قیامت میان او و دوزخ حائل و مانع شود و خدای تبارک و تعالی به هر حرفی که در آن کاغذ نوشته شهری در بهشت به او دهد که هفت برابر دنیا باشد.
بقیه در ادامه
* مطمئن باشید شهید شهریاری در بهترینِ حالات است
مقام معظم رهبری: «شهادت دکتر شهریاری، آبرویی داد به جامعه علمی کشور. شهادت همچنین شخصیت برجسته و مورد قبولی، به دشمن نشان داد که در محیط علمی جمهوری اسلامی، اینجور شخصیتها و انگیزههایی وجود دارد،مهمترین تسلایی که انسان در اینجور حوادث به خودش میدهد این است که میداند خدای متعال برای این جانفشانیها و این شهادتها و این خونهای به ناحق ریخته شده، ثوابهایی را معین و مدون کرده که به ذهن ما هم خطور نمیکند! به قدری این مقامات و درجات الهی، عالی و غیرقابل توصیف است که ما اصلاً نمیتوانیم درک کنیم؛ و مطمئن باشید ایشان الان در بهترینِ حالات است، که هر مؤمنی و هر انسان صالحی، اگر چنانچه اندکی از آن مراتب را بتواند با دیدهی بصیرت خودش ببیند، آرزو میکند که ایکاش ما به همین سرنوشت دچار بشویم. و الحمدلله ربالعالمین ایشان (شهید شهریاری) وضعشان اینطور است؛ و بزرگترین تسلی این است. لکن تسلای دومی هم وجود دارد و آن قدردانی مردم است. دیدید که مردم ما چه قدردانی و چه ارزشگذاری کردند از این شهید بزرگوار.
* با دو دست پر به بارگاه الهی راه یافت
پیام آیتالله جوادی آملی در مراسم چهلم شهید شهریاری: همسر و خانواده شهید شهریاری مطمئن باشند که وی در روح و ریحان است. اگر با دو دست پر به بارگاه الهی راه یافت، نه تنها مشکل خودش را حل میکند بلکه مشکل دیگران را هم برطرف میکند و از دیگران شفاعت خواهد کرد.
سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد دینی
* صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند
اوایل ازدواجمان بود نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول نماز شب است این رویه مجید بود ، بسیار به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود ، بویژه در ماههای اخیر به شدت در نماز شب گریه می کرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند.
* همسرم در انجام واجبات و ترک محرمات نیز به اندازه جدیت در مسائل علمی جدی بود
همسر شهید : همسرم در انجام واجبات و ترک محرمات نیز به اندازه جدیت در مسائل علمی جدی بود. شهید شهریاری مطالعه تفسیر قرآن را هرگز رها نمیکرد و تفسیر آیتالله جوادی آملی را به صورت کتاب و نرمافزار همیشه همراه خود داشت. در خانه بخشهایی از تفسیر قرآن را به من و فرزندان بیان میکرد و همچنین ارادت خاصی به حافظ داشت.
* بنده قوت علمی ایشان را از قوت دینی اش می دانم
همسر شهید: مقید به نماز جماعت بود و حقوق همسایگی را رعایت می کرد و بنده قوت علمی ایشان را از قوت دینی اش می دانم.
* ارادت خاص ایشان به حضرت زهرا (س)
به خاطر ارادت خاص ایشان به ائمه اطهار (علیهم السلام) و به خصوص حضرت زهرا (س) در روز شهادت خانم ،هر ساله در منزل ما مجلس روضه مردانه ای بر پا می شود و ذکر فضایل و مصائب حضرت بیان می شود.
* رسیدگی به امور ایتام و سرپرستی آنها
ایشان در ماه مبارک رمضان تقید خاصی به افطار دادن داشتند و در رسیدگی به امور ایتام و سرپرستی آنها تلاش فراوانی داشتند. در محل زندگی قبلی مان به اتفاق روحانی مسجد، گروهی را تشکیل داده بودند و صبح روز های جمعه بین خانواده های مستمند و بی بضاعت ارزاق پخش می کردند و تقید داشتند که حتما خودشان در پخش ارزاق حضور داشته باشند. پس از برگشت از این کار تا ساعتها منقلب بودند.
* خیلی از رفتار های ایشان برای بچه ها ملکه شده است
بسیار مقید به انجام آداب اسلامی بودند تا جایی که به یاد ندارم هیچ وقت ایشان بی وضو بوده باشند. قبل از خواب، قبل از خروج از منزل وضو می گرفتند. به سبقت در سلام بسیار پایبند بودند. متواضعانه حتی در برخورد با بچه ها ابتدا ایشان سلام می کردند و خیلی از رفتار های ایشان برای بچه ها ملکه شده است. همواره، دغدغه نماز اول وقت را داشتند تا جایی که تقید به ادای نماز اول وقت در مسجد و حتی حین مسافرت در کنار جاده از ویژگی های ایشان بود.
* خیلی وقتها در منزل چهار نفره نماز را به جماعت می خواندیم
خیلی وقتها در منزل چهار نفره نماز را به جماعت می خواندیم. در نماز حالت عرفانی، سجده های طولانی، اشکهای سوزان، قنوت های عرفانی داشت و بعد از نماز بسیار دعا می کردند که همه این حالات به ویژه در نماز شب بیشتر جلوه داشت.
* همیشه و همه جا امام عصر ارواحالعالمین له الفداء را حاضر و ناظر میدانست و غفلت از یاد او را غفلتی بزرگ میدانست
رئیس دانشگاه صنعت نفت: تذکر اکید ایشان این بود که تا میتوانید ارادت و اخلاص خود را نسبت به خاندان رسالت و امامت بیشتر کنید. از زیارت ائمه هدی غافل نباشید که به گفته بزرگان بهترین اعمال در تقرب الیا... پس از انجام واجبات و ترک معاصی زیارت معصومین علیهمالسلام است.همیشه و همه جا امام عصر ارواحالعالمین له الفدا را حاضر و ناظر میدانست و غفلت از یاد او را غفلتی بزرگ میدانست. میگفت ما باید بدانیم او زنده است او در بین ماست و هم اکنون کائنات از مسیر وجود او فیض الهی را میگیرند. اگر انسان بداند که امام زمان صلواتالله و سلامه علیه عمل و کردار و نیات و خطورات قلبیاش را میبیند آیا گناه خواهد کرد؟ پس یا این واقعیات مسلمه را نعوذبالله مهمل میگذاریم و یا آنکه در غفلتی مافوق این حرفها بسر میبریم.
به علمای ربانی که چراغ هدایت را فروزان نگه داشتهاند ارادات کامل داشت و مجالست با علما و صلحا و نیکان را در تربیت صحیح انسان موثر میدانست. شرکت در مجالس لهو و لعب و بطالت را مضر و و موجب در پی داشتن برگشت رحمت الهی میدانست.
سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد اخلاقی
* اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود
همسر شهید: تواضع و حجب و حیای او را مثال زدنی است، به جرات می گویم در تمام زندگی مشترکمان کلمه ای از مجید دروغ نشنیدم بهمین دلیل است که میگویم اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود.
* چادری شدن دختران دانشجو
شاگرد شهید:رفتار دکتر به گونهای بود که آدمها را به مسائلی راغب میکرد. خیلی از دختران دانشجو که هنگام ورود به دانشگاه با مانتو بودند بعد از یکی دو سال که با ایشان آشنا میشدند چادری میشدند.
* شهریاری های فراوانی تربیت خواهند شد
همسر استاد شهریاری :مجید آنقدر انسان با اخلاقی بود که علاوه بر بعد علمی از نظر اخلاقی هم همکاران و دانشجویان از او درس می گرفتند و من چون همکار مجید بودم این مطلب را عملا در دانشگاه مشاهده می کردم به همین دلیل اگر یک مجید شهریاری از دست ما رفت در آینده ای نزدیک شهریاری های فراوانی تربیت خواهند شد.
* حتی اجازه نمیدادند سر کلاسهایشان از اختلافات صحبت کنیم
شاگرد شهید :یک مقطعی احساس کردیم بین اساتید تضادها و دستهبندیهایی وجود دارد. معمولاً چنین گروهبندیهایی در دانشکدههای مختلف وجود دارد؛ اما احساس کردیم این تیپ اساتید را در دانشکده زیاد تحویل نمیگیرند. دکتر شهریاری و دوستانش میخواستند دانشکده فیزیک تبدیل به دانشکده مهندسی هستهای شود، اما جبهه مقابلشان در برابر این کار مقاومت میکرد. طیف دکتر شهریاری و دوستانش حزباللهی بودند. طرف مقابلشان هم در ظاهر مذهبی بود؛ اما به راحتی درباره دیگران حرف و تهمت میزدند. اما دکتر شهریاری و دوستانش حتی اجازه نمیدادند سر کلاسهایشان از اختلافات صحبت کنیم. منش و اخلاقشان این بود.
* دانشجوها عائله ما هستند. پدر و مادرشان اینها را به ما سپردهاند
همکار شهید :درباره دانشجوها میگفت اینها عائله ما هستند. پدر و مادرشان اینها را به ما سپردهاند. اگر مریض میشدند یا مشکل مالی داشتند، رسیدگی میکرد. به سؤالات دانشجویان اساتید دیگر پاسخ میداد.
* با محوریت دکتر و معنویتی که بر فضای کار حاکم میکرد، همه نیروها با تمام وجود کار میکردند
همکار شهید: علاقمندی و پشت کارش سبب میشد که نیروهای رشتههای تخصصی دیگر هم جذبش شوند. برای گردآوری افراد با تخصصهای مختلف قدرت عجیبی داشت. با محوریت دکتر و معنویتی که بر فضای کار حاکم میکرد، همه نیروها با تمام وجود کار میکردند.
* امکان نداشت دکتر سر ماه فراموش کند حقالزحمه ما را بدهد
شاگرد شهید: به زندگی شخصی دانشجوها به شدت اهمیت میداد. دوستی داشتم که موقع ازدواج، به مشکل مالی برخورد. استاد کمکش کرد تا زندگیاش را شروع کند. گفته بود هروقت داشتی، برگردان. آن بنده خدا هم ماهیانه مبلغی را برمیگرداند. همیشه نگران شغل و آینده دانشجوها بود. اگر میدید دانشجویی سال قبل فارغالتحصیل شده، ولی هنوز شغل ندارد، برایش شغلی پیدا میکرد یا در پروژههای خود، از او استفاده میکرد. این نگرانی همیشه در ذهنش بود. دانشجوهایی که با دکتر پروژه داشتند، میگفتند امکان نداشت دکتر سر ماه فراموش کند حقالزحمه ما را بدهد. حواسش بود اگر یکی از بچهها متأهل است و درآمدی ندارد، به او کمک کند.
* شهید شهریاری با افرادی که از نظر مقام اجتماعی پایینتر بودند هرگز برخورد یک فرد بالادست با پایین دست نبود
فرزند شهید: ظاهرا شهید شهریاری به همراه تعدادی از همکاران از مقابل ساختمان نیمه کاره دانشکده رد میشدند که ناگهان کارگری با لباسهای خاکی میآید پدرم را بغل میکند و بابا نیز با او خوش و بش میکند. برخورد شهید شهریاری با افرادی که از نظر مقام اجتماعی پایینتر بودند هرگز برخورد یک فرد بالادست با پایین دست نبود.
با اینکه نفر اول هستهای کشور بود اما هیچگاه خود را برتر از بقیه نمیدید. هر هفته دو ساعت در اتاقکی که خودش برای سرایدار مسجد محل ساخته بود، بدون توجه به تفاوت جایگاه علمیاش با دیگران با او گرم صحبت میشد و درددل وی را گوش میداد. هر روز قبل از اذان صبح در مسجد حاضر بود و نماز صبح را به جماعت میخواند.
* ما آن شب آبگوشت را بدون نان خوردیم
از ویژگی های بسیار جالب ایشان این بود که هرگز دست تقاضا به سوی کسی دراز نمی کرد، اما در عین حال هرگز دست نیاز کسی را نیز رد نمی کرد. یادم می آید شبی در خوابگاه آبگوشت درست کرده بودم، طبق عادت در تمام طول زندگی حتی تا آخرین شب و شب پیش از شهادت ایشان، تا هر وقت که طول می کشید برای صرف شام منتظر دکتر می ماندم. ساعت 0 ا شب آقای دکتر آمدند . گفتم:« نون نداریم برو از سرایداری نون بگیر». گفت:« عزیز ! حاضرم تمام شهر را این وقت شب برای نون بگردم، ولی منو در خانه کسی نفرست و ما آن شب آبگوشت را بدون نان خوردیم.
* رابطه پدرانه و برادرانه با دانشجویان
حل مشکلات خانوادگی دانشجویان، کمک به تسهیل امر ازدواج آنها، رابطه پدرانه و برادرانه با دانشجویان از خصیصههای ایشان بود. چه بسیار دانشجویانی که من و دکتر موجب سر گرفتن ازدواجشان شدیم و اکنون زندگی خوبی در کنار همسر و فرزندانشان دارند. بچهها دکتر را محرم رازهایشان میدانستند و این نبود مگر در پرتو همدلی، رأفت، اهتمام به حل مشکلات و روابط صمیمانهای که دانشجویان در دکتر میدیدند.
* این آقا استاد دانشگاه است که او را به کار گرفتی
رفتار دکتر آنقدر عادی بود که متوجه نمی شدید با استاد دانشگاه طرف هستید.یک بار دیدم که یکی از دوستان عصبانی است.گفت پیک موتوری پنجاه کتاب آورده بود و برای جابجا کردنشان از دکتر شهریاری که از آنجا رد می شد، کمک خواست. ایشان هم بدون اینکه حرفی بزند،به کمکش رفت.آن شخص گفت رفتم با عصبانیت به پیک گفتم این آقا استاد دانشگاه است که او را به کار گرفتی!
شاگرد شهید: هیچ وقت کارهایش را عقب نمی انداخت. همه کارهایش برنامه ریزی شده بود. اگر ساعت 3 با یک دانشجو برای یک سوال درسی قرار داشت، خودش را آماده می کرد و وقت می گذاشت.
* چنین انسانی را دشمن نمیتواند تحمل کند
سید امیر حسین فقهی: دکتر شهریاری، انسانی افتاده، دانشمند و عارفی برجسته بود که علم و اعتقادات را با هم داشت دکتر شهریاری از تمکن مالی خوبی برخوردار بود ولی در لباس و خودرو و امکانات وی این تمکن دیده نمیشد، چرا که اعتقاد داشت خداوند برخی از روزیهای انسانها را در انفاق و کمک به دیگران قرار داده است.دکتر شهریاری از بهره هوشی بسیار بالایی برخوردار بود، ادامه داد: دکتر شهریاری اعتبار ملی و بینالمللی زیادی داشت و به اندازه خود در این کشور کارکرد، شاگردان زیاد و کارآمدی را تربیت کرد، وی همه مراتب تخصص خود را در داخل کشور طی کرده بود و اینگونه است یک چنین انسانی را دشمن نمیتواند تحمل کند.
سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد خانوادگی
* شاخه های گل مریم
تا عمر دارم شاخه های گل مریم را که همراه با یک دنیا محبت و پشتگرمی به من هدیه می داد فراموش نمیکنم.
* دوستی صمیمی و واقعی
همسر شهید :خیلی مقید بود که در مناسبتها حتماً هدیهای برای اعضای خانواده بگیرد؛ حتی اگر یک شاخه گل بود. با بچهها بسیار دوست بود. دوستی صمیمی و واقعی و تا حد امکان زمانی را به آنها اختصاص میداد. بچهها به این وقت شبانه عادت کرده بودند.
* بیشتر با عمل خود به ما آموزش میداد
فرزند شهید: پدرم هیچ گاه مستقیم به من نمیگفت این کار را انجام بده یا نه بیشتر با عمل خود به ما آموزش میداد.
* ما تقسیم کار کردیم.آماده کردن افطار با من است و شستن ظرف ها با آقای دکتر
دوست شهید: افطار منزلشان مهمان بودیم. افطاری منزلشان در عین کامل بودن،ساده بود.گرم و صمیمانه،بدون هیچ گونه تجمل.محور این دور هم جمع شدن ها خانواده دکتر بود.می گفتند ما به هم نیاز داریم. ؛برای شستن ظرف های بعد از افطار بلند شدیم ؛همسرشان اجازه ندادند.گفتیم مهمان ها زیادند و این تنها کاری است که از دست ما برمی آید.خانم دکتر اجازه نداد.گفت ظرف ها سهم آقای دکتر است.گفتیم این طوری بیشتر شرمنده می شویم.همسرشان گفتند ما تقسیم کار کردیم.آماده کردن افطار با من است و شستن ظرف ها با آقای دکتر.خانم دکتر می گفت حتی دکتر شهریاری در خانه جاروبرقی هم می کشد .روابط خانوادگی بسیار خوبی داشتند ؛این را از گفتگوهایی که بین خانواده رد و بدل می شد متوجه شد.
مراسم ازدواج من و شهید شهریاری در سلفسرویس اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار شد و به یاد دارم که پس از آن با لباس عروس به خوابگاه رفتیم و زندگی بیتکلف خود را آغاز کردیم.
به هیچ وجه به دنیا و ظواهر آن دلبستگی نداشت. ما بعد از ازدواج در خوابگاه متاهلی و با حداقل امکانات زندگی می کردیم در آن خانه محقر از زندگی خود بسیار لذت می بردیم و نه تنها ما بلکه اطرافیان هم به زندگی ما افتخار می کردند.گران ترین تابلویی که خودمان برای خانه خریدیم همین تابلوی ساعت خاتم است که منقش به سوره «ان یکاد» است که در مشهد به مناسبت میلاد حضرت زهرا (سلام ا... علیها) که مصادف با روز زن بود برایم هدیه خریدند.
* اگر مشکلی پیش می آمد به بهانه های گوناگون ایشان پا پیش می گذاشتند و رفع کدورت می کردند
در زندگی بسیار به رضایت من اهمیت می داد به گونه ای که اگر هم اختلاف سلیقه ای وجود داشت تا جایی که با اصول منافات نداشت ایشان کوتاه می آمدند. با من بسیار مهربان بودند اگر مشکلی پیش می آمد به بهانه های گوناگون ایشان پا پیش می گذاشتند و رفع کدورت می کردند.
* بسیار به صله رحم توجه می کردند
درباره رابطه با اقوام معتقد بودند هر جایی که حرام خدا حلال بشود نباید حضور پیدا کنیم و این امر برای ما و نیز اقوام جا افتاده بود. بسیار به صله رحم توجه می کردند . به اقوام سر می زدیم و روابط گرمی داشتیم.
سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد علمی
* شهید مجید شهریاری؛ دانشمند متعهدی که گفت جمهوری اسلامی میتواند و باید بتواند
وی با کسب رتبه دو در سال 63 در آزمون ورودی دانشگاه صنعتی امیر کبیر در رشته الکترونیک پذیرفته شد.سپس در سال 67 باکسب رتبه نخست در رشته مهندسی هستهای پذیرفته شد.و در نهایت در سال 77 موفق شد که دکترای خود را رشته تکنولوژی فناوری هستهای را از دانشگاه امیر کبیر دریافت کند. وی پس از استعفا از دانشگاه امیرکبیر به خاطر نبود بستر مناسب برای همکاری وی در سال 1380 به دانشگاه شهید بهشتی پیوست. و در سال 85 با راهاندازی دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی به عضویت هیئت علمی آن درآمد.
ایشان حتی یک ریال هم دستمزد نگرفت. حتی وقتی من خواستم دستمزد ایشان را پرداخت کنم، ناراحت شدند و گفتند که من این کار را برای کشورم انجام دادم.
علی اکبر صالحی، وزیر کنونی امور خارجه و رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ایران: برای ساخت صفحات سوخت، ما نیاز به تکنولوژی جدیدی داشتیم. اصلا ما چرا تقاضای سوخت کرده بودیم؟ برای اینکه بلد نبودیم بسازیم! و خب در محاسبات هستهای کسی را نداشتیم و همچین محاسباتی نیز پیش از این انجام نشده بود. اما شهید شهریاری با اعتماد به نفسی که داشت، و ما هم با اعتقادی که به ایشان داشتیم، این کار را به ایشان واگذار کردیم و ایشان هم به خوبی آن را انجام دادند. یعنی اگر در آن زمان شهید شهریاری میگفت که من مثلاً 10 میلیارد تومان دستمزد میگیرم تا این کار را انجام دهم، ما مجبور بودیم که بدهیم؛ هر چه میگفت، مجبور بودیم که بدهیم، برای اینکه کس دیگری نبود که این کار را انجام دهد. تنها کسی که در مملکت میتوانست این کار را انجام دهد، شخص شهید شهریاری بود و لاغیر. با این حال، ایشان حتی یک ریال هم دستمزد نگرفت. حتی وقتی من خواستم دستمزد ایشان را پرداخت کنم، ناراحت شدند و گفتند که من این کار را برای کشورم انجام دادم. من یک کلمه به شما بگویم. اگر شهید شهریاری را در زمینه علم هستهای نمره 100 بدانیم، به بهترین نفر بعدی در کشورمان در این زمینه شاید بتوان نمره 50 داد. یعنی واقعا ایشان روی قله ایستاده بود.
* دکتر شهریاری دانشجوی قدکوتاه بیرون نداد
یکی از دانشجویان دکتری: «دکتر شهریاری دانشجوی قدکوتاه بیرون نداد» یعنی آنقدر به دانشجویانش بها میداد و آنقدر اعتماد به نفس آنها را پرورش میداد که از عهده سختترین کارها برمیآمدند. تمام دانشجویان ایشان در کارشان سرآمد هستند. کاری را که دکتر خودش طی 7 یا 8 ماه کار فشرده یاد گرفته بود، با یک کارگاه آموزشی دوروزه در اختیار دیگران میگذاشت و آن را به آنان آموزش میداد. بچهها را وادار به انجام پروژه میکرد تا با کار عملی تسلط لازم را پیدا کنند.
سبک زندگی شهید دکتر شهریاری از بعد ولایتمداری
ولایتمداری صادق بود و ولی فقیه را راهبر ما از ظلمت فساد و گناه به دنیای حقیقت و کمال میدانست. رزمنده و بسیجی مخلص و یار و یاور رزمندگان خصوصا در بعد تقویت بنیه علمی بود و در تمامی حضور دانشگاهیاش (دوران دانشجویی و دوران استادی) آموزش ایشان برای عزیزان رزمنده و بسیجی تعطیل بردار نبود. تا لحظه آخر پیرو راه شهداء و وفادار به آرمانهای شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی خصوصا قافله سالار شهداء امام خمینی رضوان ا... تعالی و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) بود.