به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

شهید عادل عظیم‌خانی در وصیتنامه‌اش نوشته بود: روی قبرم مثل برادر فتحعلی‌زاده گِلی باشد، زیرا در شهرمان كسانی هستند كه نان روزمره خود را نمی‌توانند پیدا كنند و در زیر سقف‌های گِلی زندگی می‌كنند.

 

جنگ بود و می دیدند كه مردم با جان و دل به جبهه كمك می كنند، هر كسی هر چه توان داشت، به جبهه كمك می كرد؛ از یك تخم مرغ گرفته تا بعضی ها كه اموال و املاكشان را پای پیروزی انقلاب اسلامی گذاشته بودند.

می دیدند كه برخی از مردم در روستاها به سختی خرج و مخارج زندگی را در می آوردند؛ چقدر درك عمیقی داشتند آنهایی كه این روزها ناظر بر كارهای مان هستند؛ درك عمیق داشتند كه مبادا سنگ قبری بر مزارشان گذاشته شود، در حالی كه سقف خانه های مردم شان گِلی است.

شهید «عادل عظیم خانی»، شهیدی از شهر خوی استان آذربایجان غربی است كه در گلزار شهدای شهرشان آرمیده است.

مزار شهیدان عادل عظیم خانی و محمد فتحعلی زاده، برای تك تك ما پیام دارد و خدا آن روز را از ما بگیرد كه شرمنده شهدا باشیم.

بر سر مزار شهید «عادل عظیم خانی» نوشته شده است: روی قبرم مثل برادر فتحعلی زاده گِلی باشد، زیرا در شهرمان كسانی هستند كه نان روزمره خود را نمی توانند پیدا كنند و در زیر سقف های گِلی زندگی می كنند.

اما شهید مهندس «محمد فتحعلی زاده» این چنین وصیت كرده بود: «سر قبرم، سنگ قبر برایم نسازید و قبری بسیار ساده و گِلی و یك تكه حلبی كوچك نباتی بگذارید تا یادتان همیشه باشد كه هنوز در حلبی آبادها و روستاهای دور افتاده مان، مادران و خواهران و برادران و پدران مان حسرت غذای روزانه را می كشند».

شهید عادل عظیم خانی در اول دی ماه 1344 در خانواده مذهبی چشم به جهان گشود؛ وی چهارمین فرزند خانواده بود.

دوران تحصیلی را تا مقطع ابتدایی در دبستان شهید مدرس و راهنمائی را در مدرسه شهید سلامت بخش و دوره دبیرستان را در دبیرستان مدنی تا سوم نظری طی كرد.

زمانی كه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) به پیروزی رسید، او نوجوان بود و به صفوف مردم پیوست؛ او در سال 1358 بنا به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) با تشكیل ارتش بیست میلیونی در انجمن مدرسه و پایگاه های سپاه به فعالیت پرداخت. از سال 59 فعالیتش گسترده شد و مسئولیت هایی در پایگاه های سپاه به وی واگذار كردند.

عادل در پاییز سال 1361 به جبهه حق علیه باطل اعزام از مرز عقیده و ایمان به پاسداری پرداخت و چندین بار از ناحیه دست، سینه و پا مجروح و جانباز شد.

او در عملیات های «والفجر مقدماتی» و «والفجر هشت» حضور داشت و طی این عملیات ها یكی از دست هایش از كار افتاد.

او دارای روحیه عالی بود و در راه خدمت به امام و اسلام از هیچ كوششی دریغ نمی كرد؛ بی باكی و نترسی او هنگام عملیات زبانزد یاران رزمنده اش بود؛ هنگامی كه مسئولیت قائم مقامی گردان را بر عهده داشت، شب تا صبح به همسنگرانش سركشی می كرد و با شوق بسیار و تواضع آنان را دلگرم می نمود.

عارفی وارسته و عاشقی خداجو بود، در دست گیری مستضعفان و نیازمندان كوشش می كرد، دوستانش می گفتند: «عادل خواب شهادت خودش را دیده بود و می دانست در عملیات كربلای 8 شهید خواهد شد».

سرانجام عادل در عملیات «كربلای هشت» در منطقه شلمچه پس از نبردی دلاورانه در تاریخ 22 فروردین سال 1366 به شهادت رسید.(فارس)

 

 

ادامه مطلب
یک شنبه 29 اردیبهشت 1392  - 7:05 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5897977
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی