سیدمحمد امامی گفت: وقتی از لنز دوربین چهره امام(ره) را نگاه میکردم و قاب میبستم در دلم غوغا بود.

قدس آنلاین، روزی به دنبال عکسی از امام خمینی برای نشریه در حال چاپ می گشتم عکسی را یافتم که در عین سادگی به طرز بسیار حرفه ای از چهره امام گرفته شده بود و از وضوح بالایی برخودار بود.عکسی که به خاطر همین اوصاف خیلی مورد استفاده ی مطبوعات / تلویزیون /ادارات قرار می گیرد.با دقت در عکس دریافتم که عکس روح خاصی دارد. با کمک دوستانم توانستم که عکاس این عکس خاص را پیدا کنم و با او درباره آن روزها گپی بزنم... و سید محمد امامی بازنشسته آستان قدس رضوی به گرمی مرا پذیرفت .آنچه در ذیل می آید ماحصل این گفتگو است
و آنجا ....دریافتم که روح الله انسان زمینی نیست بلکه او فرا زمینی است
- آقای سید محمد امامی چطور به عنوان عکاس وارد آستان قدس رضوی شدید؟
من به کار عکاسی علاقه شدیدی داشتم و در 1342 در مغازه ی عکاسی هنر مشغول به کار شدم. در آن زمان من از مراسم های خاص دولتی ... دیدارهای رسمی و رژه ها عکاسی می کردم .تیمسار نیکزاد رئیس تشریفات آن موقع آستان قدس مرا می شناخت... روزی از من برای عکاسی از مراسم شعر خوانی امیر جمشید بختیار ملقب به ملک الشعرا در مهمانی دانشگاه دعوت کرد . من هم به این مراسم رفتم و 2...3... روز همراهشان بودم و از تمام زاویه های مراسم عکس گرفتم. مرحوم نیکزاد از من پرسید که چه خواسته ای داری و من بلافاصله گفتم دوست دارم خادم امام رضا ( ع) شوم و در دستگاه آقا خدمت کنم.رئیس آن موقع آستان قدس آقای زاهدی بود . نیکزاد با وی تماس گرفت و پس از چند روز تماس و نامه نگاری به عنوان عکاس آستان قدس در سال 1352 مشغول شدم.
پس از انقلاب اسلامی در ایران من برای نشریات آن موقع از دیدارهای مسئولین در مشهد عکاسی می کردم . مثلا من از آیت الله خامنه ای که آن موقع ریس جمهور بودند خیلی عکاسی کردم حتی از تشرف ایشان به حرم مطهر و غبار روبی ضریح مطهر توسط ایشان و همراهانشان عکس های زیادی را گرفتم.
شما توفیق عکاسی از امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی را داشتید عکسی که شاید یکی از زیباترین عکس های امام است که خیلی در نشریات و تلویزیون و حتی در ادارات معتبر از آن اسفاده شده است ..چطور شد برای عکاسی از امام شما انتخاب شدید؟
آن زمان آقای هادی خامنه ای مسئول نشریه حزب جمهوری اسلامی بود و برای نشریه عکس های جدیدی از امام خمینی را نیاز داشت همچنین از ادارات مختلف به آستان قدس مراجعه زیادی داشتیم که از ما عکس هایی از امام می خواستند .با نامه نگاری های متعدد با دفتر امام در قم ( آن موقع امام در قم زندگی می کردند) و همچنین با دانشگاه تهران برای عکاسی از مراسم نماز جمعه و امام جمعه موقت نماز جمعه تهران (آیت الله منتظری) من راهی تهران و قم شدم. در قم من به همراه آقای صافی برادر آیت الله صافی به منزل امام رفتیم.امام بالای پشت بام برای مردم سخن می گفتند من چند عکس آنجا از امام گرفتم. بعد حاج آقا صافی گفتند کمی صبر کن تا مردم متفرق شوند تا برویم داخل منزل امام.من دل تو دلم نبود تا آن موقع امام را فقط در تلویزیون دیده بودم و حالا ...خدایا ....انتظار دیدار با امام ان هم اینقدر نزدیک برایم غیر باور بود.بالاخره با آقای صافی وارد اتاقی 12 متری شدیم .آقای صافی گفت که فقط 5 دقیقه فرصت عکاسی داری. زمانی که امام وارد اتاق شدند حس کردم اتاق نورانی شده است.با دیدن چهره پر صلابت امام و آرامش عجیبی در چهره امام من به لرزه افتادم.دوربین را کنار گذاشتم و دست آقا را گرفتم و گفتم آقا می ذارین دستتون رو ببوسم.امام هم با مهربانی دستی به سر من کشید و گفتند برای چی می خوای از من عکس بگیری؟ من گفتم : آقا مردم و مسئولین از ما عکس های جدیدی از شما می خواهند و این توفیق را خدا و مادرم حضرت زهرا(س) نصیب من کرد. امام با مهربانی گفت من حاضرم و من در آن دیدار آسمانی 12 کادر مختلف از امام عکس گرفتم.نمی دانید وقتی از لنز دوربین چهره امام را نگاه می کردم و قاب می بستم در دلم غوغایی بود.
- بعد چه شد؟
من با نگرانی فیلم ها را برای ظهور به تهران بردم در شرکت کداک و همانجا ایستادم تا نتیجه کار را ببینم.آخه عکاسی از امام با عکاسی در شرایط عادی خیلی فرق داشت ....اگر عکس هایم خوب نمی شد خیلی سخت بود دوباره خدمت آقا برسم...خوشبختانه فیلم ها خوب ظهور شد که همان موقع مسئول شرکت کداک در خیابان جمهوری تهران به من گفت حاضر است یکی از این فیلم ها را به قیمت 4000 تومان( ان موقع حقوق من 500 تومان بود ) بخرد ولی گفتم من عکاس آستان قدس هستم و این فیلم ها متعلق به آستان قدس است.
- الان فیلم عکس های آن موقع را دارید؟
پس از سالها کار در آستان قدس روزی به من تماس گرفتند برای تسویه حساب باید فیلمهای امام را به آستان قدس بدهم .من هم دادم .مسلما اگر دست خودم بود چون کارم و هنرم عکاسی است فیلم ها را مانند گوهری برای همیشه نگهداری می کردم ....
- و آخرین کلام شما؟
آن روز برای اینکه بتوانم بر خودم مسلط باشم به مادرم فاطمه زهرا توسل جستم و مرتب زیر لب ذکر می گفتم.امام که وارد اتاق شد انرژی عجیبی از سوی امام به طرف من می آمد و آنجا دریافتم که روح الله انسان زمینی نیست بلکه او فرا زمینی است.