علامه حسنزاده آملی میگوید: سؤال شد ادب با خدا چگونه است؟ امام جواد(ع) فرمودند: قرآن را تلاوت کند، آن گونه که نازل شده است، احادیث ما را روایت کند آن طور که ما گفتهایم و خدا را بخواند بدون اینکه از خدا طلبکار باشد.

علامه حسن حسنزاده آملی متولد 1307، روحانی مجتهد، عارف، فیلسوف متأله و مدرس دروس حوزوی است، وی که تاکنون 85 بهار را پشت سر گذاشته است، یکی از اساتید مطرح اخلاق است که در فلسفه، عرفان، فقه، اصول، ادبیات، ریاضیات، علم فیزیک و شیمی و بسیار علوم دیگر نیز تخصص دارد. بازخوانی سخنان اخلاقی این عارف بالله که در سومین همایش طبیب روحانی تجلیل شده است، خالی از لطف نیست.
*خاطرهای از استاد قاضی طباطبایی
یکی از اساتید بزرگوارم، عالم متأله و حکیم و عارف موحد آیتالله سیدحسن قاضی طباطبایی تبریزی مشهود به الهی مکرراً مرا به مراقبه و ادب با خداوند و محاسبه نفس سفارش میفرمودند، خصوصاً روی مراقبه خیلی تأکید داشتند که هیچگاه، دم مسیحایی حضرتش و بهرههایی را که از ایشان بردهام، فراموش نمیکنم.
*نگویید علم در آسمان است!
حضرت عیسی روح الله و کلمة الله(ع) میفرمایند: نگویید علم در آسمان است و چه کسی قادر خواهد بود به آسمان صعود کرده و آن را بیاورد یا در دل زمین است و چه کسی میتواند به اعماق زمین رفته و آن را بیاورد، بلکه علم در قلوب شما سرشته شده است بیایید و در حضور حضرت حق به آداب ملائکه متأدب شده و به اخلاق صدیقین متخلق شوید تا علم حقیقی در جانتان آشکار شود و سر تا پای وجودتان را فرا گیرد.
*معنای ادب با خداوند
امام جواد(ع) میفرمایند: هرگاه دو نفر را مقایسه کنیم آنکه ادبش بیشتر باشد نزد خدا برتر است، سؤال شد، یا بن رسول الله(ص) ادب با مردم را میدانیم و برتری آن برایمان واضح است، اما ادب با خدا چگونه است؟
امام(ع) فرمودند: قرآن را تلاوت کند آن گونه که نازل شده است احادیث ما را روایت کند آن طور که ما گفتهایم و خدا را بخواند بدون اینکه از خدا طلبکار باشد (و خود را مدیون خداوند بداند) و روایت شده است خداوند متعال در بعضی کتابهای آسمانیاش میفرماید:
ای بنده من! آیا سزاوار است وقتی با من سخن میگویی به چپ و راست نگاه کنی، در حالی که اگر بندهای مثل خودت با تو سخن بگوید و این گونه رفتار کند رهایش میکنی!
بنده من آیا این ادب است که وقتی با برادرت سخن گویی به او توجه کنی و چقدر ادب را رعایت میکنی، اما با من این گونه نباشی پس چه بد بندهای است، بندهای که این گونه باشد.
روایت شده است که روزی پیامبر اکرم(ص) به طرف گوسفندانش که به همراهی چوپانی به بیابان فرستاده بود رفت، چوپان، بی خبر از آن حضرت، لباسهایش را در آورده بود، به محض اینکه متوجه آمدن حضرت رسول(ص) شد لباسهایش را پوشید.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: برو ما نیازی به چوپانی تو نداریم، ما خاندانی هستیم که کسی را که حتی در خلوت با خدایش رعایت ادب نکند، استخدام نمیکنیم.
*ادب با خدا چگونه حاصل میشود؟
ادب با خدا در اثر اقتداء به آداب الهی و آداب رسول خدا(ص) و اهل بیتش پدید میآید که در حقیقت همان عمل به دستورات خدا و صبر در بلا و مشکلات است.
*نمونههایی از ادب پیامبران الهی با خداوند
-ادب حضرت ایوب(ع)
حضرت ایوب(ع) از روی ادب عرضه میدارد: «رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»، خدایا بلا و مشکلات به من روی آورده است و تو بخشندهترین بخشندگانی! حضرت ایوب(ع) در این جمله از دو جهت ادب ورزیده است.
الف: نگفت: «انک امسستنی بالضر» خدایا تو مرا گرفتار بلا کردهای، بلکه گفت بلا به من روی آورده است.
ب: نگفت «ارحمنی»، خدایا به من رحم کن بلکه به صورت کنایه گفت: خدایا تو بخشندهترین بخشندگانی و اینکه، این گونه به صورت کنایه فرمود، از این جهت بود که خواست مقام و مرتبه صبر در بلا را حفظ کرده باشد.
-ادب حضرت ابراهیم(ع)
همچنین حضرت ابراهیم(ع) به خاطر رعایت ادب عرضه داشت: «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ»، وقتی من مریض شدم خدا مرا شفا میدهد و نگفت: «اذا مرضتنی»، وقتی مرا مریض کردی پس شفایم بده.
و حضرت ایوب(ع) در جایی دیگر میفرماید: «أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ»، خدایا شیطان مرا سخت به رنج و عذاب انداخته است، زیرا شیطان مردم را تحریک میکند و سبب اذیت و آزار آنها میشود و همه این تعابیر از پیامبران الهی نشانگر ادب سخن گفتن آنها با خداوند متعال است.
-ادب حضرت آدم(ع)
حضرت آدم(ع) و همسرش نیز در سخن گفتن با خداوند رعایت ادب را کرده و این گونه عرضه میدارند: «رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ»، خدایا ما به خویشتن ظلم کردیم و اگر تو ما را نبخشی و به ما رحم نکنی جزو زیانکاران خواهیم بود.
در مقابل، ابلیس ادب را رعایت نکرده و میگوید: «فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ»، خدایا چون تو مرا گمراه کردی! من هم در مسیر و صراط مستقیم بندگانت قرار میگیرم و آنها را به انحراف میکشانم.
*خاطرهای از حج علامه
سخن و خاطرات در این موضوع فراوان است و اصلاً رفتار و کردار ایشان مصداق روشنی از ادب با خداوند است، سالیان متمادی که در محضر درس حضرت استاد علامه حسنزاده شرف حضور داشتیم هیچگاه دیده نشد، چهار زانو بنشینند، همه دو زانو و با رعایت ادب با خداوند سبحان بودند که البته این خود نتیجه مراقبت و حضور است که انسان را عنداللهی میکند.
یکی از همسفران حج استاد نقل میکرد: در طی این سفر ما هیچگاه ندیدیم، ایشان به غیر از دو زانو باشند، تا بیدار بودند این چنین بودند، خواب را هم بعد از ما میخوابیدند و همیشه قبل از ما برای تهجّد و نماز شب بیدار بودند.
*ادب راه رسیدن به تجلیات الهی
روزی در اثنای درس مصباح الانس که سخن در انواع تجلی ذاتی، صفاتی و فعلی بود حضرت استاد فرمودند: راه وصول به تجلیات رعایت ادب مع الله است و با یادی از بزرگ استاد اخلاق و عرفان مرحوم آسیدعلی قاضی (1285-1366ه.ق) فرمودند: هر کس به دست مرحوم قاضی (قدسسره) افتاد خورد شد!
*مکاشفهای از مرحوم قاضی!
آن روز سخن در رعایت ادب مع الله بود حضرت استاد فرمودند: یکی از شاگردان آن مرحوم نقل کرد: من شب در خانه به متکا تکیه داده بودم و قرآن میخواندم، فردا که به درس حضرت استادم، آیتالله قاضی حاضر شدم، بدون سؤال از من فرمودند: این چه نوع قرآن خواندن است؟!
مدتی ماجرا گذشت، شبی دیگر که میخواستم در خانه پایم را دراز کنم، کتابها را بالای طاقچه گذاشتم تا رعایت ادب شود، صبح که به درس آمدم حضرت استاد فرمودند: حالا که کتابها را بالا گذاشتی بیادبی نیست!
*ادب سرمایه راه
حضرت استاد در نامهای به یکی از دوستانش این گونه مرقوم فرمودند: این رباعی که از طبع این بنده فقیر الی الله جاری شده است، به حضور دوست بزرگوار جناب آقای ... تقدیم میدارد:
سرمایه راهرو حضور و ادب است
آنگاه یکی همت و دیگر طلب است
ناچار بود راهرو این چار اصول
ورنه به مراد دل رسیدن عجب است
مولوی در اینباره میگوید:
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم شد از لطف رب
بی ادب تنها خود را داشت بد
بلکه آتش بر همه آفاق زد