به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

علامه امینی بر این باور است که وصیت امام محمدباقر (ع) مبنی بر برپایی 10 ساله مراسم عزا پس از شهادتشان نشانه شدت توجه و علاقه ایشان به هدایت دیگران است.

خبرگزاری فارس: وصیت مردی که می‌خواست دیگران را هدایت کند

 

خبرگزاری فارس از قم، در دوران امامت امام محمدباقر (ع) پنج تن از امویان به خلافت رسیدند هرچند ایشان در طول دوران حیاتشان شاهد خلافت 10 نفر از آن‌ها بودند. زندگی امام بیشتر در مدینه گذشت و ایشان در این زمان به نشر معارف دینی و ارشاد شیعیان و تربیت شاگردان همت گماردند.

بقیه در ادامه مطلب...

کلینی در نوشته‌های خود اشاره می‌کند که یک بار هشام بن عبدالملک آن حضرت و فرزندشان امام صادق (ع) را به شام فراخواند و هدف او از این کار ایجاد هراس در امام بود چون این کار را بلافاصله پس از موسم حج انجام داد. اما در مجموع شرایط برای ترویج مکتب حقه شیعه توسط ایشان و بیش از آن در زمان امام صادق (ع) فراهم بود به همین دلیل امام محمد باقر (ع) از موقعیت مساعد سیاسی آن دوران برای نشر تعلیمات اصیل اسلامی بهره جست و در حقیقت دانشگاهی بزرگ برای پرورش شیعیان و آموزش معارف ناب پایه‌ریزی کرد آنچنان که محضر ایشان به مرکز علما، محدثان و روات حدیث و نیز شاعران و خطبا تبدیل شد.

بخش مهمی از احادیث شیعه منتسب به امام محمدباقر (ع) و امام صادق (ع) است و شاگردان فراوانی محضر ایشان را درک کردند و حتی برخی از بزرگان اهل‌سنت نیز شاگردی آنان را کرده‌اند که از آن جمله می‌توان به ابوعبدالله جابر بن یزید بن حارث جعفی، محمد بن مسلم ثفقی کوفی، سلیمان بن خالد، ابوخالد کابلی، فضیل بن یسار، عبدالله بن عطاء مکّی و محمد بن اسحاق اشاره کرد.

یکی از اقدامات جالب توجهی که توسط امام محمدباقر (ع) صورت گرفته پیشنهاد ضرب سکه اسلامی است؛ در تاریخ است که سکه‌های رومی تا زمان خلافت عبدالملک مروان در قلمرو مسلمانان رایج بود. به دنبال سردی رابطه بین امپراطوری روم و خلیفه مسلمانان، خلیفه به پیشنهاد امام محمدباقر (ع) تصمیم به ضرب سکه گرفت. ایشان در زمینه برخی خصوصیات سکه‏ها، رهنمودهایی داد تا تقلب و دخل و تصرف در آن‌ها به آسانی میسر نباشد و به عبدالملک فرمود: «از مردم بخواه تا از این پس با این سکه‏ها معاملات خود را انجام دهند و مبادلات اقتصادی را با سکه‏های رومی ممنوع و دارای مجازات اعلام کن.» ظرف چند ماه سکه‏های اسلامی در روابط اقتصادی به کار گرفته شد.

مقام علمی و سیره اخلاقی

«باقر» به معنای شکافنده علوم است و هرچند تمام ائمه اطهار (ع) از علم لدنی بهره‌مند بودند اما شرایط زمان امام پنجم به گونه‌ای بود که مردم آن دوران بیش از سایر ائمه از دانش آن حضرت برخوردار می‌شدند به همین دلیل چنین لقبی را به ایشان دادند هرچند بیشتر علما و دانشمندان این نامگذاری را از پیامبر اکرم (ص) می‌دانند که جابر بن عبداللّه انصاری از آن حضرت نقل کرده است.

رساله‌ای در تفسیر قرآن منسوب به امام محمدباقر (ع) به جا مانده که به گفته برخی منابع این رساله حاصل استنساخ یکی از شاگردان ایشان است؛ در حدیثی از امام جعفر صادق (ع) نیز چنین آمده که آداب حج در فقه شیعه برای نخستین بار توسط پدر ایشان تدوین شده‌ است.

در منابع شیعی روایات فراوانی در مورد شیوه زندگی آن حضرت وارد شده که از آن جمله می‏توان به مردم‏داری، زهد، فروتنی، عبادت فراوان، مواجهه صحیح با مصائب و بیان حقایق عرفانی اشاره کرد. در بیان زهد ایشان یکی از روایان به نام ابونعیم امام محمدباقر (ع) را «الحاضرُ الذّاکر، الخاشعُ الصّابر» نامیده و عطار نیز خاتمه تذکره الاولیای خود را به زندگی ایشان اختصاص داده و با تعابیری چون «برهان ارباب مشاهدت»، «امام اولاد نبی» و «گزیده نسل علی» از امام یاد کرده است.

نقل است که امام محمدباقر (ع) در شبانه‏روز 150 رکعت نماز به جا می‏آورد و از امام صادق (ع) هم روایت شده که درش را بنا بر وصیت خود او در جامه‌ای که هنگام نماز بر تن می‌کرد به خاک سپردند.

حلقه‌های درس امام

پیدایش مذاهب کلامی مانند مرجئه، معتزله و خوارج و آشنایی مسلمانان با آرای ادیان دیگر و حضور پراکنده پیروان سایر دین‌ها در میان مسلمانان در کنار ظهور اختلافات فقهی حاصل از عدم دسترسی فقهای متأخر به سنت نبوی که به سبب ممنوعیت طولانی روایت و کتابت حدیث رواج یافته بود و نیز انحرافات عملی و فکری سران سرزمین اسلامی از تعالیم پیامبر اکرم (ص) از طریق ارائه ناقص و تحریف شده تعالیم اسلام، جزو مهم‌ترین وقایع دوران امام محمدباقر (ع) محسوب می‌شوند. خلاهای ناشی از این جریانات راه را برای ظهور جاعلان حدیث باز کرده بود و همین امر سبب شد امام محمدباقر (ع) حلقه‌های درسی بزرگی را در مدینه تشکیل دهد تا اسلام ناب را در قالب مکتب تشیع و با هدف عرضه دیدگاه‌های اسلامی، روشن‌گری درباره انحرافات، گشایش ابواب علمی غیرمطرح و پرورش دانشمندان اسلامی ارائه دهد.

امام به منظور دست‌یابی به این اهداف سوای از برپایی حلقه‌های متعدد درس عمومی و خصوصی، به مناظره با دانشمندان برجسته دیگر مناطق جهان اسلام و پیشوایان فکری فرقه‌های مهم آن روزگار و دانشمندان سایر ادیان و بعضی از مدعیان معنویت‌های خود ساخته می‌پرداخت ضمن این‌که از فرصت مراسم حج برای گفت‌وگو با مسلمانان شهرهای دیگر استفاده می‌کرد. از جمله مناظرات ایشان می‌توان به گفت‌وگو با پیشوای مسیحیان شام، قتادة بن دعامه (فقیه بزرگ بصره)، بزرگان کیسانیه، عمر بن ذَرّ قاضی، نافع مولی ابن عمر و مهم‌ترین راوی سخنان وی، طاوس الیمانی و محمد بن مُنْکَدِر از زهاد و تارکین دنیا، ابوحنیفه یکی از ائمه اهل‌سنت و عبداللّه بن نافع ازرق از مدافعان تفکر خوارج اشاره کرد.

راهبردهای سیاسی

از آنجا که دستگاه حکومتی امویه به شدت از سوی گروه‌های مخالف به‌ویژه شیعیان احساس ناامنی و ترس می‌کرد سعی داشت رهبر فکری و سیاسی این جریان را به شدت زیر نظر بگیرد و هرگونه فعالیت آنان را که گمان می‌کرد در راستای تخریب جایگاه خلافتش باشد سرکوب کند؛ امام محمدباقر (ع) نیز همچون پدران و فرزندان خویش از این قضیه مستثنی نبود و از سوی دستگاه حکومتی وقت زیر نظر قرار داشت.

یکی از روش‌هایی که امام برای دوری از آسیب‌هایی که ممکن بود دستگاه اموی به ایشان و شیعیان وارد سازد استفاده می‌کرد تقیه بود؛ ایشان بیش‌تر به تبیین مبانی نظری خود در قالب درس می‌پرداخت.

به همین دلیل فعالیت‌ها و جزئیات زندگی آن حضرت در منابع تاریخی ثبت نشده و نمی‌توان اقدامات سیاسی چندانی از ایشان سراغ گرفت هرچند در برخی گزارشات از فعالیت‌های سیاسی ایشان نام برده شده که از آن جمله می‌توان به نوشته‌های ابن ابی الحدید اشاره کرد؛ بر این اساس امام به افشاگری کارهای امویان از ابتدا تا روزگار خود می‌پرداخت و شیوه‌های حکام اموی را در بازداشتن مردم از گرایش به اهل‌بیت (ع)، جعل حدیث، آزار رساندن به شیعیان، تخریب شخصیت امامان معصوم (ع) و به شهادت رساندن آن‌ها آشکار کرده است.

وصیتی برای هدایت دیگران

می‌گویند امام محمدباقر (ع) به فرزند بزرگوارشان امام جعفر صادق(ع) وصیت کردند که مقداری از مال او را وقف کند تا پس از شهادتشان تا 10 سال در ایام حج و در منى محل اجتماع حجاج براى سنگ انداختن به شیطان (رمى جمرات) و قربانى کردن و نیز اقامه محفل عزا اقدام شود؛ به گفته صاحب الغدیر این وصیت براى آن است که اجتماع بزرگ اسلامى در آن مکان مقدس با پیشواى حق و رهبر دین آشنا شود و راه ارشاد در پیش گیرد و از دیگران ببرد و به این پیشوایان بپیوندد و این نهایت حرص بر هدایت مردم است و نجات دادن آن‌ها از چنگال ستم و گمراهى.

سرانجام در سال 114 یا به روایتی در 117 هجری و زمانی که امام 57 سال سن داشتند به دستور هشام ایشان را مسموم کردند و امام محمدباقر (ع) در هفتم ذی‏الحجه و بر اثر مسمومیت به شهادت رسیدند و پیکر مطهرشان در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد اما مقبره این امام همام و سه نفر دیگر از اهل‌بیت (ع) یعنی امام حسن مجتبی (ع)، امام سجاد (ع) و امام جعفر صادق (ع) پس از یک‌هزار سال باز هم مورد کینه و عداوت دشمنان اسلام قرار گرفت و وهابی‏ها طی حمله‏ای به مدینه علاوه بر غارت این شهر، گنبد و ساختمان بنا شده در بقیع را هم تخریب کردند تا از قبر چهار امام بزرگ شیعه تنها سنگی بر جای بماند.

و امروز پس از یک‌هزار و اندی سال از شهادت آن امام بزرگوار، شیعیان در غم فراقش همچنان می‌گریند و بر سر و روی خود می‌زنند؛ و این درد جانکاهی است که چنین انسانی بر روی کره زمین می‌زیسته ولی مردمان هم عصرش به جای بهره‌مندی از علوم وحیانی که در نزد او بوده تنها راه عداوت و دشمنی را پیش گرفتند و سرانجام نیز او را همچون پدران شهیدش از میان برداشتند.

 

امروز قم همچون دیگر شهرهای ایران و بیش از آن‌ها در غم و اندوه فرو رفته و بیرق‌های سیاه از در و دیوار شهر آویخته شده‌‌اند تا یادآور شهادت مردی از سلاله پاک رسول نور و رحمت، محمد مصطفی(ص) باشند و فراموشمان نشود که ائمه اطهار (ع) برای پابرجا ماندن دین محمدی (ص) به پا خاستند و در همین مسیر به شهادت رسیدند.

 

ادامه مطلب
یک شنبه 21 مهر 1392  - 9:08 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6025573
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی