هایکوکتاب شعری است از کتابها.
هایکو کوتاهترین گونهی شعری در جهان است که مبدع آن ژاپنیها هستند. اما از آنجا که هنر نزد ایرانیان است و بس، مبدع هایکوکتاب هم ایرانی است!
بقيه در ادامه مطلب....
شما هم میتوانید از کتابهایتان شعری بسازید. کافی است قوانین بازی را بخوانید و به کار بگیرید. اما اگر خیلی عجله دارید، طرز تهیه فوری اینجاست:
۱- هایکو سه بخش دارد. بنابراین سه کتاب لازم داریم.
۲- کتابها را روی هم گذاشته و عکس بگیرید.
۳- هایکوکتاب شما آماده است!
عکس هایکوکتاب خود را آپلود کرده و کتابهایتان را معرفی کنید.
حاصلشاش چیزی مثل این میشود.
این ایده بسیار ناب است و من واقعا پسندیدمش.
دو سال قبل یک بار به صورت مبهم به نظرم رسید که برای تروجی کتابها انشایی با استفاده با ترکیب عبارات و قسمتهای جالب آثار کلاسیک ادبی بنویسم.
اما کار خیلی دشوار بود و هیچ وقت فرصت این کار را پیدا نکردم. اما این ایده که آدم با عنوان کتابها شعر بنویسد، واقعا ایده جالبی است.
شاید منتظر هستید که شعر من را بخوانید، اما راستش را بخواهید، من به وبلاگی نوشتن به سبک نوشتههای «یک پزشک» عادت کردهام و عادت به پرگویی دارم، و از طرفی میانهای با رعایت قواعد و قوانین ندارم! به همین دلیل است که انشا نوشتن را ترجیح میدهم.
پس در اینجا به جای هایکو، انشایم را بخوانید:
آدم بدشانسی بودم که گویی صدسال تنهایی را تاب آورده بودم، یا دو قرن سکوت را.
مردی بودم در تاریکی، دیوانهای در شهر که تنها اختراعم، انزوا بود و مرگ را قسطی میپرداختم.
قرا ملاقات با تو، شوری در زندگیام دمید. ای همهچیزم! تو آتشی در تاریکی من بودی که بازیای بزرگ را شروع کردی.
به من دروغ نگو! هرگز رهایم مکن!
تا در این سرزمین عجایب بیرحم، در این هرج و مرج محض، در جنگ و صلح، زیستنم برای بازگفتن راه دشوار آزادی باشد.
با چراغ و آینه، پرتو روزهای دیگر را به من نشان بده.
گذرنامهای باش برای اجازه شرکت در بازی در سپیدهدم و رؤیا.
تو سفینه زندگیام هستی، برای تنقس در هوای تازه.
ای دفترچه ممنوع! اتاقی به من بده برایت خواب بینم، شاید که تفسیر آن خواب، زیستن در شهری چون بهشت باشد.
منبع : يك پزشك