به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

باران خنجر فرو ريخت، خون تا فراسو شتك زد
خوني كه بر زخم انسان تا عمق جان‌ها نمك زد

خوني كه جاري شد از عشق تا آسمان قد برافراشت
خوني كه هر سد ميان خاك و خدا بود برداشت

خوني كه از كربلا رفت تا ناكجاي مكان‌ها
ميزان ايمان به حق شد، در امتداد زمان‌ها

باران آتش فرو ريخت، هفتاد و دو شعله برخاست
تا شب دليلي نباشد وقتي كه خورشيد پيداست

هفتاد و دو شعله، يعني: هفتاد و دو حرف روشن
در هاي و هوي شقاوت شيواترين شعر بودن

اي داغ مظلوم هستي، اي شوق در خون شناور
اي بر ستيغ شهادت اعجاز خورشيد باور

آتش به جان زمان زد خون تو تا بر زمين ريخت
بيداري خفتگان را، از خاك آتش برانگيخت

تكثير عشق و جنون را جان داد در چشم عاشق
شد نام تو تا هميشه ورد زبان دقايق 
 
ادامه مطلب
شنبه 28 آذر 1388  - 4:53 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5897874
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی