علت اينكه امري جاودانه ميشود يا ايدهاي در طول تاريخ تداوم و استمرار
پيدا ميكند اين است كه به آرمان و ايدهآل انسانها تبديل ميشود. حال
اگر چيزي به صورت آرمان يك قوم و ملتي درآيد، مادامي كه آن قوم حيات دارد،
آن آرمان و ايدهآل باقي خواهد ماند. در قيام عاشورا نيز حوادثي اتفاق
افتاد كه با سرنوشت پيروان و علاقمندان به خاندان پيامبر(ص) گره خورد، و
در طول تاريخ، به آرمان آنها تبديل شد آنها همواره با تذكّر و يادآوري
آن حوادث، روزگار گذراندهاند، عواطف خود را تهييج نمودهاند، ذخيرههاي
مالي و غيرمالي زندگي خود را براي تداوم يادآوري آن خرج كردهاند، تا
اينكه، حوادث مزبور، به عامل هويّتبخش آنان تبديل شده است. در واقع،
رمز و سرّ دوام و بقاي تاريخي پيروان خاندان پيامبر كه شيعه ناميده
ميشوند، در نهضت و قيام سيدالشهداء نهفته است. اين نهضت، به تدريج هويت
تاريخي شيعه را شكل داده و به صورت مذهب غالب ايرانيان درآمده و سرزمين
آنان را به استقلال رسانده است.
از آنجايي كه در اين قيام، آرمانهاي متعالي از قبيل عزّت و آزادگي وجود داشت، در هر فرهنگي كه آموزههاي عاشورا وارد شد، احساسات مردم آن را تهييج نمود، روشنفكران را تسخير كرد و همدلي و همدردي انساندوستان را برانگيخت زيرا اين قيام جنبههاي انساني داشت. به همين دليل باقي مانده است. بنابراين، رمز جاودانگي نهضت امام حسين(ع) اين است كه از يك حادثهء فرقهاي و قومي و تاريخي فراتر رفته و به يك تراژدي انساني با آرمانهاي روحاني و معنوي تبديل شده و به همين روي، جاودان مانده است. همانگونه كه بسياري از ارزشهاي انساني تا وقتي كه انسان باقي است باقي ميماند، اين حادثه و تعليمات و آموزههاي آن نيز جاودانه خواهد ماند.
اهداف عاشورا در آموزههاي عاشورا و در اسنادي كه از عاشورا باقي مانده كاملاً روشن است. متوني وجود دارد كه حضرت سيدالشهداء(ع) بر طبق آنها، اهداف خود را روشن كرده است خرافاتي در جامعه شيوع پيدا كرده بوده كه آن حضرت قصد تغيير آنها را داشته و اصلاحاتي را مدّ نظر داشته است كه ميتوان از آن به امر به معروف و نهي از منكر يا به اصطلاح سياسي از آن به اصلاحات اجتماعي تعبير كرد. ميتوان گفت: حقوق انساني در جامعهء عصر آن حضرت، توسط رژيم اموي مورد غفلت و انكار قرار گرفته بود، احكام اسلامي در روابط اجتماعي مورد توجه قرار نميگرفت و حكومت به صورت وراثتي در دست يك طبقهء اشراف قرار گرفته بود، در توزيع بيتالمال نيز قرابتهاي قومي و خانوادگي به جاي لياقت و شايستگيهاي فردي لحاظ ميشد. از لحاظ سياسي هم حكومت درصدد دفاع از حقوق افراد نبود بلكه حقوق عمومي را انكار ميكرد. ارزش حاكمي كه در جامعه رواج داشت، تملّقگويي و چاپلوسي بود. از اينرو، حضرت سيدالشهداء(ع) براي امر به معروف و نهي از منكر و اصلاحات اجتماعي دست به قيام زدند.
حضرت سيدالشهداء(ع) قيام مسلحانه نكردند، ديگران ايشان را به شهادت رساندند و ميان اين دو، تفاوت بسيار است. خود آن حضرت نيز در تعبيراتشان فرمودهاند كه من شورش نكردهام و ياغي نيستم. قيام مسلحانه را يك ياغي و شورشي به پا ميكند، حضرت إنذار و نصيحت داشتند، براي امّت اسلامي، خيرخواهي داشتند. ايشان شريفترين فرد باقي مانده از خاندان پيامبر(ص)، اولي و احقّ نسبت به حكومت و دلسوزتر از بقيه نسبت به دين آباء و اجدادي خود بودند، خاندانشان نيز در جاننثاري براي اسلام از همه پيشقدمتر بود. بنابراين، طبيعي بود كه حق نصيحت و امر به معروف و نهي از منكر داشته باشند، ولي شمشير بلند نكرده و هيچ كس را نكشتند، اما آنها حضرت سيدالشهداء(ع) و حضور ايشان را تحمل نميكردند تا اينكه ايشان را كشتند. بنابراين، بايد فرق واضحي بگذاريم بين گروهي كه خروج ميكند و هر چه را سر راهش است اعمّ از بزرگ و كوچك، مرد و زن را به قتل ميرساند و گروهي كه ناصح است و خيرخواهي دارد و ميخواهد روابط فاسد جامعه را به صلاح آورد، اما ديگران آنها را تحمل نميكنند و به رويشان شمشير ميكشند.
شعاير و مناسكي كه در ايام محرم به كار ميرود، بخشي از مجموعه آداب و رسومي است كه در كلّ جامعهء ديني همراه با مراسم اعياد و سوگواريها به كار ميرود و كاركرد آن بخشي از كاركرد كلّ آداب و مناسك و شعاير ديني است. آداب و رسوم مربوط به ايام محرم، به خصوص تاسوعا و عاشورا، داراي ابعاد متعدّدي است و كاركرد متعدّدي دارد: مثلاً اعمال ديني از قبيل نمازخواني، حضور در جماعت، وضوداري، ريشگذاري، پوشيدگي، يادآوري نام خدا، توسل به ارواح اولياي دين، و تلاش براي قرب به خدا، تحصيل رضا و طلب حلال و رعايت مسائل مربوط به مَحرم و نامَحرم، كه در شريعت مطرح است، در اين ايام به طور محسوسي برجسته ميشود. تجارب روزمره ما نشان ميدهد كه در اين ايام، مردم اصرار دارند نماز صبحشان قضا نشود، آب كه ميخورند تعمد دارند نام حضرت سيدالشهداء(ع) را به زبان بياورند. بنابراين، به يك تعبير، ميتوان گفت كه محرّم موجب بازيابي هويت ديني ما است افراد سعي ميكنند هويت ديني خود را باز يابند و يا مجدداً آن را بازآفريني كنند علاوه بر اينكه باطنشان ديني است، ظاهرشان را هم شريعت فرابگيرد و نمود اجتماعي پيدا كند.
از نظر اخلاقي، محرّم و تاسوعا و عاشورا كاركرد مثبتي براي جامعه دارد، از جمله، كاركرد محسوس رشد جنبههاي عاطفي افراد جامعه و انگيزههاي دگرخواهانه. نوع رفتار ما در مجالس، حالت رسمي خشك، سرد و البته احترامآميز دارد. ولي در مجالس حضرت سيدالشهداء و مجالس سينهزني، و نوحهخواني امام حسين(ع)، رفتارهاي ما صميمي و غير رسمي ميشود، در غذا، در چاي، در آب، ما نوعاً ديگران را مقدم ميداريم و انگيزههاي غيرخواهانه و فراموش كردن خود و خوديت ما، نمود پيدا ميكند. در نتيجه اين نوع رفتارها، جنبههاي عاطفي افراد شركتكننده در آن مراسم تقويت ميشود و همسازي عمومي و انسجام و يكپارچگي بيشتري پديد ميآيد. كاركردهاي اخلاقي براي دوام و بقاء حيات اجتماعي ما فوقالعاده مهمّاند. اما كاركرد اجتماعي و جامعهشناختي محرّم و صفر آن است كه افراد را به شيوه خاصي جامعهپذير ميكند، آموزشهاي دينخواهانه غيررسمي به فرزندان ما ميدهد، بچهها از شب اول محرّم، لباس مشكي ميپوشند و به سينهزني ميروند، شعار ميدهند، عَلَم بر ميدارند، در دستهجات شركت ميكنند و بدين ترتيب نسل جديد، اجتماعي و جامعهپذير ميشود. علاوه بر اين، محرّم زمينهء توبهء افراد فاسد و مفسد را فراهم ميكند، افراد ناسازگار را سازگار ميكند، افراد نابهنجار را بهنجار ميكند و بزهكار و منحرف را اصلاح ميكند، بعضيها در عزاي سيدالشهداء(ع)، قسم ميخورند و توبه ميكنند و ميبينيم كه مجرم، فاسق و فاسد تغيير رفتار ميدهند. بنابراين از نظر اجتماعي، اين ايام و اين مراسم، موجب بهنجار شدن و جامعهپذير شدن افراد ميشود، انسانها الگوها و هنجارهاي جامعه ديني را فرا ميگيرند و در اين ايّام ممارست ميكنند. از نظر حقوقي، نرخ آسيبهاي اجتماعي به طور معمول در اين ايّام كاهش محسوسي مييابد. آن مقداري كه اطلاعات و ارقام به ما ميگويد، مثلاً، آمار طلاق در اين ايّام به طور قاطع فروكش ميكند، آمار جرم و جنايت و دزدي و بزهكاري در سطح جامعه تقليل پيدا ميكند.
از نظر فرهنگي نيز، چيز محسوسي كه در بدو امر ميتوان ديد اين است كه با آمدن ماه محرم، بلافاصله نمادها و نشانهها و علايم حرمتگذاري و بزرگداشت شهداي عاشورا بر در و ديوار شهرها و روستاها ظاهر ميشود و اين، اختصاص به اماكن دولتي ندارد، بلكه بر در خانههاي افراد نيز پرچم عزا نصب ميشود و افراد لباس مشكي ميپوشند و همهء آنچه كه نماد اين ماه محسوب ميشود و بزرگداشت و احترام به واقعهء عاشورا تلقّي ميشود از در و ديوار جامعه نمايان ميشود چنانكه گويي، اين مصيبت فردي و شخصي افراد جامعه است و به شخص آنها ربط دارد. همه سعي ميكنند با مال و جان و وقت و تغيير آرايش و رفتار، در چنين مراسمي سهيم باشند و بگويند كه ما هم آماده احياي سنتهاي ديني هستيم.
در اين ايام، علاوه بر رسمها و نمادها، ارزشهاي سياسي نظير آزاديخواهي و آزاد زيستن نيز تقويت ميشود، مثلاً، اين فرمايش حضرت سيدالشهداء(ع) كه ان لميكن لكم دين و كنتم لاتخافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم دائم به ذاكرهء جامعه ميآيد، از ناخودآگاه افراد جامعه به اذهان آنها آورده ميشود و تأكيد ميگردد. روحيهء عزّت و دلاوري تلقين اجتماعي ميشود. امامتخواهي به عنوان ارزشي ديگر نيز اين چنين است. ديگر ارزشها هم كه معمولاً در روزمرّگي زندگي ما مورد غفلت قرار گرفته است مجدداً به ذاكرهء جامعه ميآيد و تقويت و تثبيت ميشود. دوستداشتن امامان(ع) كه از زشتي بريّاند، عدل دوستي، تنفّر از طاغوت و نظامهاي ظالمانهء طاغوتي، ظلمستيزي و مبارزه با حاكمان و حكومتهاي نامشروع و همچنين ترويج احكام اسلامي در خودآگاهي افراد تلقين ميشود و در باورهاي آنها نفوذ ميكند. ترغيب و تهييج گرايش عمومي به سوي يك نظام اجتماعي عادلانه و متوازن كه همهء اقشار و اقوام به طور برابر و متساوي بتوانند از منابع و مواهب خداوندي آن استفاده كنند از جملهء كاركرد فرهنگي ديگر تاسوعا و عاشورا و محرّم است.
از نظر اقتصادي هم ميبينيم كه طيف وسيعي از جامعه درگير نقل و انتقال مربوط به تغذيه و تدارك سوگواران ميشوند. در هر محله، و شهر و استان، داد و ستدهاي وسيعي صورت ميگيرد. طيف وسيعي از اقشار جامعه در قالب آشپز، كمك آشپز، شوينده و نظافتگر و مانند آن به فعاليت ميپردازند. فروش مواد غذايي و كالاهاي ويژهء اين ايام در بازار رونق پيدا ميكند، مشاغل ويژهء توليد و توزيع لباسها و آلات و ادواتِ اغذيه و اشربه، ظروف آشپزخانه، آب، چاي، شربت و زنجير و عَلَم و سِنج و طبل و دُهُل و پرچم و سربند و امثال آن رونق پيدا ميكند. بنابراين، از نظر اقتصادي نيز، بخش وسيعي از جامعه، مهيّا و تجهيز ميشوند تا بتوانند اين مراسم را تدارك كنند. در واقع در اين ايّام يك تدارك جمعي ملي صورت ميگيرد.
از نظر سياسي، به خصوص در نيم قرن اخير، محرّم و صفر و تاسوعا و عاشورا، نقش فوقالعاده مؤثري در شكلدهي يك ايدئولوژي قدرتمند براي گروههاي اسلامگرا ايفاء كرده است. اين ايدئولوژي دو بخش دارد:
1. يك بخش اين ايدئولوژي ظلمستيز، عبارتست از كنار گذاشتن تقيّه و جواز شورش و طغيان عليه نظام جور شاهنشاهي.
2. و بخش ديگر آن عبارت است از انحصار مشروعيّت حاكميت سياسي در الگوها و اسوههاي علمي و اخلاقي جامعه كه امروزه از آن به ولايت فقيهان عادل، ولايت اسلامشناسان عادل و ولايت أئمّه عدول تعبير ميكنيم.
اين ايدئولوژي، مرهون تاسوعا و عاشوراست. اگر دقت كنيم، در دوران انقلاب بيش از همه در ايّام تظاهرات تاسوعا و عاشورا بود كه مردم اعلام و تأكيد كردند كه رژيم شاهنشاهي مردود و شاه معزول است. به عبارت ديگر، تاسوعا و عاشورا توانست براي گروه اسلامگرا، يك تفوّق و برتري مشروعيّت، نسبت به ديگر دستهجات سياسي به بار آورد و براي آنان حقانيت ايجاد كند حقانيت استفاده از قدرت يعني فقط جناح اسلامگرا بايد در جامعه ما قدرت داشته باشد. جناح كمونيست، مليگرا و لامذهب را نشايد كه تفوق و تسلط سياسي بر گروهي داشته باشند، كه امام و سيّد و سالار و مقتداي آنها امام حسين(ع) است.
در بحث روابط بينالملل نيز، كاركردي كه محرّم و صفر داشته و دارد، تقليل ستيزهاي قومي و قوممدارانه در درون امّت اسلامي و جوامع شيعي ميباشد. البته، اين كاركرد را در درون كشور كمتر ميبينيم، اما در خارج از كشور به طور محسوسي مشاهده ميكنيم. مثلاً در يك مسجد واقع در منچستر، يا هامبورگ و يا واشنگتن افراد شيعي، پاكستاني، هندي، عرب، ايراني، مالزيايي و اخيراً اروپايي در كنار هم مينشينند و همه ذكر واحدي دارند: حسين جان . دستهاي همهء اينها به يك سمت دراز ميشود: همه به سينه ميزنند، همه با هم غذا ميخورند و دست همديگر را به گرمي ميفشارند و براي هم آرزوي سلامتي و توفيق ميكنند. و اين امور براي تداوم جامعه شيعي در كلّ، كاركرد حياتي دارد.
در مجموع، اگر بخواهيم موارد ذكر شده را به بياني ديگر جمعبندي كنيم، محرّم دو كار مرتبط با هم و فوقالعاده مهم انجام ميدهد. يكي از آنها، تخليهء دروني سوگواران از آلام، مصايب، تشويشها، دغدغهها و حزنهاي نامحسوس، مخفي و پنهان است. سوگواران همه مصائب و اندوه خود را به پاي آلام و مصايب حسين بن علي(ع) ميريزند و آنها را تخليه ميكنند، ميشويند و پاك ميكنند. لازمهء اين تخليه چيست؟ قطعاً تجديد حياتي ديگر، طراوتي ديگر، سرزندگياي ديگر، شادابي، نشاط، خوشبيني و اميد به زندگياي ديگر كه همهء افراد جامعه سوگوار دريافت ميكنند. بنابراين، ميبينيم كه پس از تاسوعا و عاشورا، نشاط و اميد به زندگي و سرزندگي افراد إرتقاء مييابد انسانهاي سوگوار به درستي تلقين شدهاند كه آينده از آن مؤمنان و موحدان و ياران امام حسين(ع) است. پس تاسوعا و عاشورا و عزاداري بر امام حسين(ع) همهء ما را به هم پيوند ميدهد و نسبت به آينده خوشبين ميكند و مصايب و آلام ما را پايين ميآورد و از بين ميبرد، و ما را انسانهايي سالم، اميدوار و متحّد ميسازد.
نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين تقي زاده داوري
منبع:اخبار شيعيان - شماره 15
از آنجايي كه در اين قيام، آرمانهاي متعالي از قبيل عزّت و آزادگي وجود داشت، در هر فرهنگي كه آموزههاي عاشورا وارد شد، احساسات مردم آن را تهييج نمود، روشنفكران را تسخير كرد و همدلي و همدردي انساندوستان را برانگيخت زيرا اين قيام جنبههاي انساني داشت. به همين دليل باقي مانده است. بنابراين، رمز جاودانگي نهضت امام حسين(ع) اين است كه از يك حادثهء فرقهاي و قومي و تاريخي فراتر رفته و به يك تراژدي انساني با آرمانهاي روحاني و معنوي تبديل شده و به همين روي، جاودان مانده است. همانگونه كه بسياري از ارزشهاي انساني تا وقتي كه انسان باقي است باقي ميماند، اين حادثه و تعليمات و آموزههاي آن نيز جاودانه خواهد ماند.
اهداف عاشورا در آموزههاي عاشورا و در اسنادي كه از عاشورا باقي مانده كاملاً روشن است. متوني وجود دارد كه حضرت سيدالشهداء(ع) بر طبق آنها، اهداف خود را روشن كرده است خرافاتي در جامعه شيوع پيدا كرده بوده كه آن حضرت قصد تغيير آنها را داشته و اصلاحاتي را مدّ نظر داشته است كه ميتوان از آن به امر به معروف و نهي از منكر يا به اصطلاح سياسي از آن به اصلاحات اجتماعي تعبير كرد. ميتوان گفت: حقوق انساني در جامعهء عصر آن حضرت، توسط رژيم اموي مورد غفلت و انكار قرار گرفته بود، احكام اسلامي در روابط اجتماعي مورد توجه قرار نميگرفت و حكومت به صورت وراثتي در دست يك طبقهء اشراف قرار گرفته بود، در توزيع بيتالمال نيز قرابتهاي قومي و خانوادگي به جاي لياقت و شايستگيهاي فردي لحاظ ميشد. از لحاظ سياسي هم حكومت درصدد دفاع از حقوق افراد نبود بلكه حقوق عمومي را انكار ميكرد. ارزش حاكمي كه در جامعه رواج داشت، تملّقگويي و چاپلوسي بود. از اينرو، حضرت سيدالشهداء(ع) براي امر به معروف و نهي از منكر و اصلاحات اجتماعي دست به قيام زدند.
حضرت سيدالشهداء(ع) قيام مسلحانه نكردند، ديگران ايشان را به شهادت رساندند و ميان اين دو، تفاوت بسيار است. خود آن حضرت نيز در تعبيراتشان فرمودهاند كه من شورش نكردهام و ياغي نيستم. قيام مسلحانه را يك ياغي و شورشي به پا ميكند، حضرت إنذار و نصيحت داشتند، براي امّت اسلامي، خيرخواهي داشتند. ايشان شريفترين فرد باقي مانده از خاندان پيامبر(ص)، اولي و احقّ نسبت به حكومت و دلسوزتر از بقيه نسبت به دين آباء و اجدادي خود بودند، خاندانشان نيز در جاننثاري براي اسلام از همه پيشقدمتر بود. بنابراين، طبيعي بود كه حق نصيحت و امر به معروف و نهي از منكر داشته باشند، ولي شمشير بلند نكرده و هيچ كس را نكشتند، اما آنها حضرت سيدالشهداء(ع) و حضور ايشان را تحمل نميكردند تا اينكه ايشان را كشتند. بنابراين، بايد فرق واضحي بگذاريم بين گروهي كه خروج ميكند و هر چه را سر راهش است اعمّ از بزرگ و كوچك، مرد و زن را به قتل ميرساند و گروهي كه ناصح است و خيرخواهي دارد و ميخواهد روابط فاسد جامعه را به صلاح آورد، اما ديگران آنها را تحمل نميكنند و به رويشان شمشير ميكشند.
شعاير و مناسكي كه در ايام محرم به كار ميرود، بخشي از مجموعه آداب و رسومي است كه در كلّ جامعهء ديني همراه با مراسم اعياد و سوگواريها به كار ميرود و كاركرد آن بخشي از كاركرد كلّ آداب و مناسك و شعاير ديني است. آداب و رسوم مربوط به ايام محرم، به خصوص تاسوعا و عاشورا، داراي ابعاد متعدّدي است و كاركرد متعدّدي دارد: مثلاً اعمال ديني از قبيل نمازخواني، حضور در جماعت، وضوداري، ريشگذاري، پوشيدگي، يادآوري نام خدا، توسل به ارواح اولياي دين، و تلاش براي قرب به خدا، تحصيل رضا و طلب حلال و رعايت مسائل مربوط به مَحرم و نامَحرم، كه در شريعت مطرح است، در اين ايام به طور محسوسي برجسته ميشود. تجارب روزمره ما نشان ميدهد كه در اين ايام، مردم اصرار دارند نماز صبحشان قضا نشود، آب كه ميخورند تعمد دارند نام حضرت سيدالشهداء(ع) را به زبان بياورند. بنابراين، به يك تعبير، ميتوان گفت كه محرّم موجب بازيابي هويت ديني ما است افراد سعي ميكنند هويت ديني خود را باز يابند و يا مجدداً آن را بازآفريني كنند علاوه بر اينكه باطنشان ديني است، ظاهرشان را هم شريعت فرابگيرد و نمود اجتماعي پيدا كند.
از نظر اخلاقي، محرّم و تاسوعا و عاشورا كاركرد مثبتي براي جامعه دارد، از جمله، كاركرد محسوس رشد جنبههاي عاطفي افراد جامعه و انگيزههاي دگرخواهانه. نوع رفتار ما در مجالس، حالت رسمي خشك، سرد و البته احترامآميز دارد. ولي در مجالس حضرت سيدالشهداء و مجالس سينهزني، و نوحهخواني امام حسين(ع)، رفتارهاي ما صميمي و غير رسمي ميشود، در غذا، در چاي، در آب، ما نوعاً ديگران را مقدم ميداريم و انگيزههاي غيرخواهانه و فراموش كردن خود و خوديت ما، نمود پيدا ميكند. در نتيجه اين نوع رفتارها، جنبههاي عاطفي افراد شركتكننده در آن مراسم تقويت ميشود و همسازي عمومي و انسجام و يكپارچگي بيشتري پديد ميآيد. كاركردهاي اخلاقي براي دوام و بقاء حيات اجتماعي ما فوقالعاده مهمّاند. اما كاركرد اجتماعي و جامعهشناختي محرّم و صفر آن است كه افراد را به شيوه خاصي جامعهپذير ميكند، آموزشهاي دينخواهانه غيررسمي به فرزندان ما ميدهد، بچهها از شب اول محرّم، لباس مشكي ميپوشند و به سينهزني ميروند، شعار ميدهند، عَلَم بر ميدارند، در دستهجات شركت ميكنند و بدين ترتيب نسل جديد، اجتماعي و جامعهپذير ميشود. علاوه بر اين، محرّم زمينهء توبهء افراد فاسد و مفسد را فراهم ميكند، افراد ناسازگار را سازگار ميكند، افراد نابهنجار را بهنجار ميكند و بزهكار و منحرف را اصلاح ميكند، بعضيها در عزاي سيدالشهداء(ع)، قسم ميخورند و توبه ميكنند و ميبينيم كه مجرم، فاسق و فاسد تغيير رفتار ميدهند. بنابراين از نظر اجتماعي، اين ايام و اين مراسم، موجب بهنجار شدن و جامعهپذير شدن افراد ميشود، انسانها الگوها و هنجارهاي جامعه ديني را فرا ميگيرند و در اين ايّام ممارست ميكنند. از نظر حقوقي، نرخ آسيبهاي اجتماعي به طور معمول در اين ايّام كاهش محسوسي مييابد. آن مقداري كه اطلاعات و ارقام به ما ميگويد، مثلاً، آمار طلاق در اين ايّام به طور قاطع فروكش ميكند، آمار جرم و جنايت و دزدي و بزهكاري در سطح جامعه تقليل پيدا ميكند.
از نظر فرهنگي نيز، چيز محسوسي كه در بدو امر ميتوان ديد اين است كه با آمدن ماه محرم، بلافاصله نمادها و نشانهها و علايم حرمتگذاري و بزرگداشت شهداي عاشورا بر در و ديوار شهرها و روستاها ظاهر ميشود و اين، اختصاص به اماكن دولتي ندارد، بلكه بر در خانههاي افراد نيز پرچم عزا نصب ميشود و افراد لباس مشكي ميپوشند و همهء آنچه كه نماد اين ماه محسوب ميشود و بزرگداشت و احترام به واقعهء عاشورا تلقّي ميشود از در و ديوار جامعه نمايان ميشود چنانكه گويي، اين مصيبت فردي و شخصي افراد جامعه است و به شخص آنها ربط دارد. همه سعي ميكنند با مال و جان و وقت و تغيير آرايش و رفتار، در چنين مراسمي سهيم باشند و بگويند كه ما هم آماده احياي سنتهاي ديني هستيم.
در اين ايام، علاوه بر رسمها و نمادها، ارزشهاي سياسي نظير آزاديخواهي و آزاد زيستن نيز تقويت ميشود، مثلاً، اين فرمايش حضرت سيدالشهداء(ع) كه ان لميكن لكم دين و كنتم لاتخافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم دائم به ذاكرهء جامعه ميآيد، از ناخودآگاه افراد جامعه به اذهان آنها آورده ميشود و تأكيد ميگردد. روحيهء عزّت و دلاوري تلقين اجتماعي ميشود. امامتخواهي به عنوان ارزشي ديگر نيز اين چنين است. ديگر ارزشها هم كه معمولاً در روزمرّگي زندگي ما مورد غفلت قرار گرفته است مجدداً به ذاكرهء جامعه ميآيد و تقويت و تثبيت ميشود. دوستداشتن امامان(ع) كه از زشتي بريّاند، عدل دوستي، تنفّر از طاغوت و نظامهاي ظالمانهء طاغوتي، ظلمستيزي و مبارزه با حاكمان و حكومتهاي نامشروع و همچنين ترويج احكام اسلامي در خودآگاهي افراد تلقين ميشود و در باورهاي آنها نفوذ ميكند. ترغيب و تهييج گرايش عمومي به سوي يك نظام اجتماعي عادلانه و متوازن كه همهء اقشار و اقوام به طور برابر و متساوي بتوانند از منابع و مواهب خداوندي آن استفاده كنند از جملهء كاركرد فرهنگي ديگر تاسوعا و عاشورا و محرّم است.
از نظر اقتصادي هم ميبينيم كه طيف وسيعي از جامعه درگير نقل و انتقال مربوط به تغذيه و تدارك سوگواران ميشوند. در هر محله، و شهر و استان، داد و ستدهاي وسيعي صورت ميگيرد. طيف وسيعي از اقشار جامعه در قالب آشپز، كمك آشپز، شوينده و نظافتگر و مانند آن به فعاليت ميپردازند. فروش مواد غذايي و كالاهاي ويژهء اين ايام در بازار رونق پيدا ميكند، مشاغل ويژهء توليد و توزيع لباسها و آلات و ادواتِ اغذيه و اشربه، ظروف آشپزخانه، آب، چاي، شربت و زنجير و عَلَم و سِنج و طبل و دُهُل و پرچم و سربند و امثال آن رونق پيدا ميكند. بنابراين، از نظر اقتصادي نيز، بخش وسيعي از جامعه، مهيّا و تجهيز ميشوند تا بتوانند اين مراسم را تدارك كنند. در واقع در اين ايّام يك تدارك جمعي ملي صورت ميگيرد.
از نظر سياسي، به خصوص در نيم قرن اخير، محرّم و صفر و تاسوعا و عاشورا، نقش فوقالعاده مؤثري در شكلدهي يك ايدئولوژي قدرتمند براي گروههاي اسلامگرا ايفاء كرده است. اين ايدئولوژي دو بخش دارد:
1. يك بخش اين ايدئولوژي ظلمستيز، عبارتست از كنار گذاشتن تقيّه و جواز شورش و طغيان عليه نظام جور شاهنشاهي.
2. و بخش ديگر آن عبارت است از انحصار مشروعيّت حاكميت سياسي در الگوها و اسوههاي علمي و اخلاقي جامعه كه امروزه از آن به ولايت فقيهان عادل، ولايت اسلامشناسان عادل و ولايت أئمّه عدول تعبير ميكنيم.
اين ايدئولوژي، مرهون تاسوعا و عاشوراست. اگر دقت كنيم، در دوران انقلاب بيش از همه در ايّام تظاهرات تاسوعا و عاشورا بود كه مردم اعلام و تأكيد كردند كه رژيم شاهنشاهي مردود و شاه معزول است. به عبارت ديگر، تاسوعا و عاشورا توانست براي گروه اسلامگرا، يك تفوّق و برتري مشروعيّت، نسبت به ديگر دستهجات سياسي به بار آورد و براي آنان حقانيت ايجاد كند حقانيت استفاده از قدرت يعني فقط جناح اسلامگرا بايد در جامعه ما قدرت داشته باشد. جناح كمونيست، مليگرا و لامذهب را نشايد كه تفوق و تسلط سياسي بر گروهي داشته باشند، كه امام و سيّد و سالار و مقتداي آنها امام حسين(ع) است.
در بحث روابط بينالملل نيز، كاركردي كه محرّم و صفر داشته و دارد، تقليل ستيزهاي قومي و قوممدارانه در درون امّت اسلامي و جوامع شيعي ميباشد. البته، اين كاركرد را در درون كشور كمتر ميبينيم، اما در خارج از كشور به طور محسوسي مشاهده ميكنيم. مثلاً در يك مسجد واقع در منچستر، يا هامبورگ و يا واشنگتن افراد شيعي، پاكستاني، هندي، عرب، ايراني، مالزيايي و اخيراً اروپايي در كنار هم مينشينند و همه ذكر واحدي دارند: حسين جان . دستهاي همهء اينها به يك سمت دراز ميشود: همه به سينه ميزنند، همه با هم غذا ميخورند و دست همديگر را به گرمي ميفشارند و براي هم آرزوي سلامتي و توفيق ميكنند. و اين امور براي تداوم جامعه شيعي در كلّ، كاركرد حياتي دارد.
در مجموع، اگر بخواهيم موارد ذكر شده را به بياني ديگر جمعبندي كنيم، محرّم دو كار مرتبط با هم و فوقالعاده مهم انجام ميدهد. يكي از آنها، تخليهء دروني سوگواران از آلام، مصايب، تشويشها، دغدغهها و حزنهاي نامحسوس، مخفي و پنهان است. سوگواران همه مصائب و اندوه خود را به پاي آلام و مصايب حسين بن علي(ع) ميريزند و آنها را تخليه ميكنند، ميشويند و پاك ميكنند. لازمهء اين تخليه چيست؟ قطعاً تجديد حياتي ديگر، طراوتي ديگر، سرزندگياي ديگر، شادابي، نشاط، خوشبيني و اميد به زندگياي ديگر كه همهء افراد جامعه سوگوار دريافت ميكنند. بنابراين، ميبينيم كه پس از تاسوعا و عاشورا، نشاط و اميد به زندگي و سرزندگي افراد إرتقاء مييابد انسانهاي سوگوار به درستي تلقين شدهاند كه آينده از آن مؤمنان و موحدان و ياران امام حسين(ع) است. پس تاسوعا و عاشورا و عزاداري بر امام حسين(ع) همهء ما را به هم پيوند ميدهد و نسبت به آينده خوشبين ميكند و مصايب و آلام ما را پايين ميآورد و از بين ميبرد، و ما را انسانهايي سالم، اميدوار و متحّد ميسازد.
نويسنده:حجت الاسلام و المسلمين تقي زاده داوري
منبع:اخبار شيعيان - شماره 15