باشگاه خبرنگاران؛ احمد خوششانس بود که مدارک مهمی درون کیف نداشت. وی در زمینه رباتیک کار میکرد و با دنیای فناوری بیگانه نبود. حادثه آن روز باعث شد فکری در سر احمد بیفتد که تا مدتی درگیر آن باشد. در همان دوران یکی از دوستانش که طلافروش بود به احمد گفت جابهجا کردن طلا و جواهر در این زمانه کار واقعا پرخطری است، زیرا هر لحظه ممکن است با سارق روبهرو شوی. درد دل آن دوست و حادثهای که برای خودش اتفاق افتاده بود، باعث شد جرقهای در ذهنش زده شود.
نام: احمد زاهدی
محل تولد: زاهدان
تحصیلات: کارشناسی ارشد مکانیک
سن: ۳۷ سال
نام ایده: کیف ضد سرقت
بقیه در ادامه مطلب...محل تولد: زاهدان
تحصیلات: کارشناسی ارشد مکانیک
سن: ۳۷ سال
نام ایده: کیف ضد سرقت
تلاش
احمد ایدهاش را با دوستانش در میان گذاشت: «میخواهم یک کیف ضدسرقت بسازم. کیفی که اگر دزدیده شد، بتوان آن را ردیابی کرد.» دوستانش که هر کدام تخصصی در رایانه و رباتیک داشتند، از ایده استقبال کردند و این اطمینان خاطر را به احمد دادند که کار شدنی است.
پس از تشکیل تیم، کار روی ایده آغاز شد. ابتدا به این نتیجه رسیدند یک کیف مخصوص بسازند که تمامی تجهیزات الکترونیکی مورد نیاز درون آن گنجانده شده و ضدسرقت باشد. پس از طراحیهایی که صورت گرفت، نتیجه یک کیف بزرگ و نسبتا سنگین با ظاهری زمخت بود که حتی خودشان مایل نبودند از آن استفاده کنند. به همین دلیل تصمیم گرفتند از یک طراح مد کمک بگیرند تا کیف زیباتری در چند مدل برایشان طراحی کند. طرحهای کشیده شده بسیار زیبا بود، اما برای تولید هزینه زیادی باید میپرداختند. محدودیت سرمایه اولیه برای آغاز کار آنقدر به اعضای گروه فشار وارد کرد که نزدیک بود احمد از ادامه کار منصرف شود.
آنها از ساخت یک کیف مخصوص با لیبل ضدسرقت نتیجه خوبی نگرفته بودند، استفاده از چند کیف با طراحیهای گوناگون نیز هزینه بسیار بالایی داشت که با شرایطی که داشتند، از پس آن برنمیآمدند. علاوه بر آن حتی اگر موفق میشدند کیف ضدسرقت با مدلهای مشخصی بسازند، پس از گذشت اندکی شناسایی میشدند و سارقان دیگر گول نمیخوردند.
ابتدا میخواستند فقط یک کیف ضدسرقت بسازند، ولی اندکی بعد متوجه شدند به محصولی نیاز دارند که قابل استفاده نیز باشد. گروه عمدهای از مصرفکنندگان این کیف میتوانستند خانمها باشند، در این شرایط فکری نو به ذهن مهندس جوان خطور کرد. در حالی که از اجرای طرح ناامید شده بودند، احمد به دوستانش گفت به جای تولید کیفی در مدلهای مختلف بورد الکترونیکی آن را طوری بسازیم که بتوان آن را درون هر کیفی قرار داد. این فکر ایده خوبی به نظر میرسید، زیرا هزینه طراحی کیف از روی دوششان برداشته میشد و میتوانستند با پول بسیار کمتری کار را انجام دهند. ضمن اینکه محصول به آسانی قابل شناسایی نبود. این دفعه همفکری کردند تا ببینند چگونه میتوانند بوردی بسازند که درون هر کیفی گنجانده شود. سیمکشی و اندازه بورد باید تا حد امکان بینقص و تمیز انجام میشد، علاوه بر آن به استفاده از ویژگیهایی مجبور بودند که هر کدام به اندازه و وزنمدار اضافه میکرد. سرانجام پس از چند ماه کار و طراحی مداوم بوردی ساختند که به آسانی درون انواع کیفها قرار میگرفت. بورد جدید داخل بسیاری از کیفهای مردانه و زنانه جاسازی میشد و یک کیف معمولی را به نمونهای هوشمند با امکانات ضدسرقت تبدیل میکرد.
نمونه اولیه و آزمایشگاهی ایده احمد ساخته شد و باعث خرسندی بسیار زیاد تیم سازنده شد. پشت سر گذاشتن آن همه مشکل مالی و محدودیتهای طراحی که ممکن بود تلاشهایشان را بیثمر کند، بسیار نشاطآور بود، اما احمد با مشکل جدیدی آشنا شد که هنگام بالا و پایین رفتن از پلهها برای ثبت اختراعش فکر نمیکرد کاری دشوارتر از آن وجود داشته باشد.
آنها کیف ضدسرقت را اختراع کرده بودند که با قدردانی و استقبال گرم مواجه شد، اما فراموش کرده بودند همه آن زحمتها کشیده شده بود تا محصولی ساخته شود که به درد مردم بخورد و اتفاقی که برای احمد افتاد، دیگر تکرار نشود. به همین دلیل باید کیف را به تولید انبوه میرساندند، آنگاه میتوانستند فقط مخترع نباشند، بلکه از راه یک ایده نو درآمدزایی هم بکنند. در این وضع احمد تازه متوجه شد به شناخت بازار، نیاز مشتری و بازاریابی احتیاج دارد.
آینده
اکنون احمد شرکتی دارد که در پارک فناوری پردیس در ۲۰ کیلومتری شرق پایتخت به عنوان یک شرکت دانشبنیان مستقر است. احمد و همکارانش که روی ایده کیف ضدسرقت کار کردند، اکنون روی طرحهای دیگری نیز در حال کار هستند. برای مثال نمونه اولیه گاوصندوقی را با همان ویژگیهای کیف ضدسرقت ساختهاند. آنها امیدوارند هر چه زودتر سرمایهگذاری پیدا کنند که به این طرحها بها دهد و فکر نکند سرمایهگذاری فقط یعنی مشارکت در خرید زمین و ساخت آپارتمان. احمد به ایدهاش ایمان دارد و بسیار برای آن تلاش کرده و امیدوار است بتواند کمکی بزرگ به هموطنانش کند.
ویژگیهای کیف ضدسرقت
کیف ضدسرقت در حقیقت یک بورد الکترونیک است که میتوان آن را درون انواع و اقسام کیفها قرار داد و به نمونهای دزدگیردار تبدیل کرد. روی این بورد، شوکر الکتریکی با قدرت ۵۰۰۰ تا ده هزار وات، جی.پی.اس، آلارم، فاصلهیاب و تایمر تعبیه شده است. در کنار این بورد مخزنی برای آزاد کردن گاز اشکآور هم وجود دارد. همراه این بورد یک ریموت کنترل در دو مدل ساخته شده، یکی مانند ریموتهای دزدگیر خودرو و دیگری دستبندی که دور مچ دست قرار میگیرد. میتوان کیف را طوری تنظیم کرد تا به محض ربوده شدن با فشار دکمههای ریموت کنترل، گاز اشکآور یا شوکر همراه با آژیر فعال شود. در حالت دوم میتوان تنظیمات را طوری انجام داد تا کیف هوشمندانه به صاحبش متصل باشد و به محض دور شدن از فرد بیش از میزان معینی مثلا پنج متر، هر کدام از کارهای ذکر شده فعال شود. در صورت بیشتر شدن فاصله بین صاحب کیف و سارق میتوان از GPS یا GPRS که به سیمکارت نیاز دارد، کمک گرفت تا مکان دقیق کیف روی نقشه مشخص شود. به این منظور نمونه اولیه دارای جی.پی.آر.اس آن هم ساخته شده است. تیم سازنده خود را به این مدل محدود نکرده و کیف مخصوصی نیز ساخته که اندازه و وزن بیشتری دارد و درون آن از یک سیستم الکترومکانیک برای فعالسازی قفل استفاده شده است. این کیف بیشتر کاربرد خاص مثلا حمل اسکناس یا طلا دارد.
احمد زاهدی سازنده و ایدهپرداز این کیف قصد دارد، در آینده نزدیک با اتصال کیف به یک شبکه اینترنتی و اپلیکیشن تلفن همراه، به قابلیتهای آن بیفزاید و آن را کاربرپسندتر کند. این کار به زیرساخت نیاز دارد تا بتوان سرویسی مشابه سرویسهای ردیابی تلفن همراه را روی این کیف اعمال کرد.
احمد ایدهاش را با دوستانش در میان گذاشت: «میخواهم یک کیف ضدسرقت بسازم. کیفی که اگر دزدیده شد، بتوان آن را ردیابی کرد.» دوستانش که هر کدام تخصصی در رایانه و رباتیک داشتند، از ایده استقبال کردند و این اطمینان خاطر را به احمد دادند که کار شدنی است.
پس از تشکیل تیم، کار روی ایده آغاز شد. ابتدا به این نتیجه رسیدند یک کیف مخصوص بسازند که تمامی تجهیزات الکترونیکی مورد نیاز درون آن گنجانده شده و ضدسرقت باشد. پس از طراحیهایی که صورت گرفت، نتیجه یک کیف بزرگ و نسبتا سنگین با ظاهری زمخت بود که حتی خودشان مایل نبودند از آن استفاده کنند. به همین دلیل تصمیم گرفتند از یک طراح مد کمک بگیرند تا کیف زیباتری در چند مدل برایشان طراحی کند. طرحهای کشیده شده بسیار زیبا بود، اما برای تولید هزینه زیادی باید میپرداختند. محدودیت سرمایه اولیه برای آغاز کار آنقدر به اعضای گروه فشار وارد کرد که نزدیک بود احمد از ادامه کار منصرف شود.
آنها از ساخت یک کیف مخصوص با لیبل ضدسرقت نتیجه خوبی نگرفته بودند، استفاده از چند کیف با طراحیهای گوناگون نیز هزینه بسیار بالایی داشت که با شرایطی که داشتند، از پس آن برنمیآمدند. علاوه بر آن حتی اگر موفق میشدند کیف ضدسرقت با مدلهای مشخصی بسازند، پس از گذشت اندکی شناسایی میشدند و سارقان دیگر گول نمیخوردند.
ابتدا میخواستند فقط یک کیف ضدسرقت بسازند، ولی اندکی بعد متوجه شدند به محصولی نیاز دارند که قابل استفاده نیز باشد. گروه عمدهای از مصرفکنندگان این کیف میتوانستند خانمها باشند، در این شرایط فکری نو به ذهن مهندس جوان خطور کرد. در حالی که از اجرای طرح ناامید شده بودند، احمد به دوستانش گفت به جای تولید کیفی در مدلهای مختلف بورد الکترونیکی آن را طوری بسازیم که بتوان آن را درون هر کیفی قرار داد. این فکر ایده خوبی به نظر میرسید، زیرا هزینه طراحی کیف از روی دوششان برداشته میشد و میتوانستند با پول بسیار کمتری کار را انجام دهند. ضمن اینکه محصول به آسانی قابل شناسایی نبود. این دفعه همفکری کردند تا ببینند چگونه میتوانند بوردی بسازند که درون هر کیفی گنجانده شود. سیمکشی و اندازه بورد باید تا حد امکان بینقص و تمیز انجام میشد، علاوه بر آن به استفاده از ویژگیهایی مجبور بودند که هر کدام به اندازه و وزنمدار اضافه میکرد. سرانجام پس از چند ماه کار و طراحی مداوم بوردی ساختند که به آسانی درون انواع کیفها قرار میگرفت. بورد جدید داخل بسیاری از کیفهای مردانه و زنانه جاسازی میشد و یک کیف معمولی را به نمونهای هوشمند با امکانات ضدسرقت تبدیل میکرد.
نمونه اولیه و آزمایشگاهی ایده احمد ساخته شد و باعث خرسندی بسیار زیاد تیم سازنده شد. پشت سر گذاشتن آن همه مشکل مالی و محدودیتهای طراحی که ممکن بود تلاشهایشان را بیثمر کند، بسیار نشاطآور بود، اما احمد با مشکل جدیدی آشنا شد که هنگام بالا و پایین رفتن از پلهها برای ثبت اختراعش فکر نمیکرد کاری دشوارتر از آن وجود داشته باشد.
آنها کیف ضدسرقت را اختراع کرده بودند که با قدردانی و استقبال گرم مواجه شد، اما فراموش کرده بودند همه آن زحمتها کشیده شده بود تا محصولی ساخته شود که به درد مردم بخورد و اتفاقی که برای احمد افتاد، دیگر تکرار نشود. به همین دلیل باید کیف را به تولید انبوه میرساندند، آنگاه میتوانستند فقط مخترع نباشند، بلکه از راه یک ایده نو درآمدزایی هم بکنند. در این وضع احمد تازه متوجه شد به شناخت بازار، نیاز مشتری و بازاریابی احتیاج دارد.
آینده
اکنون احمد شرکتی دارد که در پارک فناوری پردیس در ۲۰ کیلومتری شرق پایتخت به عنوان یک شرکت دانشبنیان مستقر است. احمد و همکارانش که روی ایده کیف ضدسرقت کار کردند، اکنون روی طرحهای دیگری نیز در حال کار هستند. برای مثال نمونه اولیه گاوصندوقی را با همان ویژگیهای کیف ضدسرقت ساختهاند. آنها امیدوارند هر چه زودتر سرمایهگذاری پیدا کنند که به این طرحها بها دهد و فکر نکند سرمایهگذاری فقط یعنی مشارکت در خرید زمین و ساخت آپارتمان. احمد به ایدهاش ایمان دارد و بسیار برای آن تلاش کرده و امیدوار است بتواند کمکی بزرگ به هموطنانش کند.
ویژگیهای کیف ضدسرقت
کیف ضدسرقت در حقیقت یک بورد الکترونیک است که میتوان آن را درون انواع و اقسام کیفها قرار داد و به نمونهای دزدگیردار تبدیل کرد. روی این بورد، شوکر الکتریکی با قدرت ۵۰۰۰ تا ده هزار وات، جی.پی.اس، آلارم، فاصلهیاب و تایمر تعبیه شده است. در کنار این بورد مخزنی برای آزاد کردن گاز اشکآور هم وجود دارد. همراه این بورد یک ریموت کنترل در دو مدل ساخته شده، یکی مانند ریموتهای دزدگیر خودرو و دیگری دستبندی که دور مچ دست قرار میگیرد. میتوان کیف را طوری تنظیم کرد تا به محض ربوده شدن با فشار دکمههای ریموت کنترل، گاز اشکآور یا شوکر همراه با آژیر فعال شود. در حالت دوم میتوان تنظیمات را طوری انجام داد تا کیف هوشمندانه به صاحبش متصل باشد و به محض دور شدن از فرد بیش از میزان معینی مثلا پنج متر، هر کدام از کارهای ذکر شده فعال شود. در صورت بیشتر شدن فاصله بین صاحب کیف و سارق میتوان از GPS یا GPRS که به سیمکارت نیاز دارد، کمک گرفت تا مکان دقیق کیف روی نقشه مشخص شود. به این منظور نمونه اولیه دارای جی.پی.آر.اس آن هم ساخته شده است. تیم سازنده خود را به این مدل محدود نکرده و کیف مخصوصی نیز ساخته که اندازه و وزن بیشتری دارد و درون آن از یک سیستم الکترومکانیک برای فعالسازی قفل استفاده شده است. این کیف بیشتر کاربرد خاص مثلا حمل اسکناس یا طلا دارد.
احمد زاهدی سازنده و ایدهپرداز این کیف قصد دارد، در آینده نزدیک با اتصال کیف به یک شبکه اینترنتی و اپلیکیشن تلفن همراه، به قابلیتهای آن بیفزاید و آن را کاربرپسندتر کند. این کار به زیرساخت نیاز دارد تا بتوان سرویسی مشابه سرویسهای ردیابی تلفن همراه را روی این کیف اعمال کرد.