*مردم عربستان و انقلاب اسلامي
بافت جامعه عربستان جداي از سيستم حكومتي و قبايل و خانواده هاي وابسته به حكومت همانند جوامع ديگر در جهان سوم نيست . اين كشور شامل مردمي محروم زحمتكش بي سواد و دور مانده از فرهنگ و تمدن است كه هيچ گونه نقشي در سيستم حكومتي ندارند. به دليل اينكه در عربستان مجلس قانون گذاري و انتخابات نيز وجود ندارد بنابراين هيچ گونه مشاركت سياسي از مردم ديده نمي شود.(1) در اين ميان شيعيان كه بيشتر در مناطق شرقي و نفت خيز عربستان سكونت دارند در شرايط بدتر قرار دارند و اين گروه عليرغم آنكه بر روي بزرگترين ذخيره نفت جهان زندگي مي كنند ليكن اين منطقه از محروم ترين نواحي عربستان به شمار مي رود. عملا " بخش اعظم كارهاي اجرايي نفت را شيعيان انجام مي دهند تا جاي كه 40 % كارگران آرامكو شيعه هستند و سرنوشت حكومت سعودي ـ يعني توليد ثروت از راه نفت ـ در دست شيعيان رقم مي خورد ولي عدم توزيع عادلانه ثروت در مناطق شرق نسبت به ساير مناطق مظهري از خشم و غضبي است كه وهابيان نسبت به شيعيان اعمال كرده اند.(2)
بقيه در ادامه
يكي از دلايلي كه باعث شد شيعيان عربستان و همچنين جامعه محروم اين كشور همچون ساير كشورهاي خليج فارس تحت تاثير انقلاب اسلامي ايران قرار گيرند همين بي عدالتي روا شده در حق آنها بود. همچنين پيروزي انقلاب ايران به عنوان يك انقلاب شيعي باعث شد شهامت و قدرت به شيعيان محروم سراسر جهان دميده شود و همين امر باعث شد كه ابتدا در 29 آبان 1358 عده اي از ناراضيان مسجد اعظم مكه را به تسخير خود درآوردند كه در اين راه تعداد زيادي از مردم نيز با آنها همراه شدند اين گروه يك سري از افراد سني مذهب متعصب بودند . به دنبال آن موجي از ناآرامي ها سراسر خليج فارس را فرا گرفت . روز 7 آذر شيعيان الاحسا براي نخستين بار تصميم گرفتند مراسم عاشورا را در ملا عام برگزار كنند. اين مساله با دخالت گارد ملي عربستان به خشونت و زد و خورد شديدي گراييد.(3)
اريك رولو مفسر روزنامه " لوموند " مي نويسد : شورشيان شيعه به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي ايران و درپي شورش مكه دل و جرات پيدا كردند و روز 6 آذر 1358 مراسم روز عاشورا را كه در عربستان سعودي ممنوع است برگزار كردند. جمعيت كه عكس هاي امام خميني (ره ) را در دست داشتند به سوي قطيف احسا و ديگر آبادي هاي ايالت شرقي حركت كردند . در درگيري هاي به وجود آمده با گارد ملي 36 تن از آنان كشته شدند . جمعيت سه روز تمام در حال طغيان بود. آنها بانك ها و موسسات ديگر را به آتش كشيدند و عليه رژيم سلطنتي شعار دادند و در اعلاميه ها از مردم براي سرنگوني رژيم سعودي دعوت كردند. پس از بازداشت صدها نفر سر انجام آرامش در منطقه برقرار شد. اما درخواست هاي شيعيان پذيرفته نگرديد و دولت سعودي صرفا " براي ظاهرسازي دست به اقداماتي زد تا اسلامي بودنش را ثابت كند. از جمله آرايشگاه هاي زنانه را تعطيل كرد و گويندگان زن را از تلويزيون دولتي اخراج نمود و چند تن از مقامات دولتي منطقه شرقيه را عزل كرد.
به تبع موج هيجان و شور و شعف كه تمام مسلمانان جهان را در اثر پيروزي انقلاب فرا گرفته بود اثرات اين موج در منطقه خليج فارس و به ويژه در ميان شيعيان بسيار قوي و قدرتمند بود به نحوي كه آنها تشكل هاي خود را قوي تر كرده و با اميدواري بسيار زيادي به فعاليت هاي خود جديت بخشيدند. اما اين تنها شيعيان نبودند كه شديدا " از انقلاب اسلامي تاثير گرفتند بلكه در ميان جوانان سني مذهب (سلفي و غير سلفي ) نيز حركت هايي براي برپايي شريعت اسلام متكي بر جهاد مردمي و مشاركت عمومي به وجود آمد. در نظر جوانان مسلمان انقلاب اسلامي سمبل عزت و كرامت اسلامي در مقابل غرب و ابرقدرت ها بود و احساسات خدشه دار شده آنان را التيام مي بخشيد. قدم بزرگ كه روحانيت شيعه در طول انقلاب برداشته و با تكيه بر قدرت مساجد قوي ترين قدرت منطقه را شكست داده بود و مقاومت خستگي ناپذير انقلابيون مسلمان ايراني در برابر فشارهاي خارجي و به ويژه مبارزه طلبي افتخار آميز آنها در مقابل آمريكا بدون غلتيدن در دامن شوروي مردم عربستان را به اين باور رساند كه اسلام واقعي همان است كه ايران مي گويد نه آن چيزي كه رژيم وابسته به آل سعود ادعا مي كند.
در عربستان سعودي فعاليت احزاب دستجات و گروه هاي سياسي ممنوع مي باشد و هر گونه انتقادي از سازمان هاي دولتي و يا سياسي حكومت و انتقاد از مسئولين نظام به طور كلي جرم تلقي مي شود . بر اساس قانون امنيت ملي كه در سال 1965 صادر شده است مجازات هاي سنگين براي كساني كه به سياست هاي رسمي حكومت مخالفت ورزند در نظر گرفته شده است . بر اساس برخي از موارد اين قانون هر گونه انتقادي از حكومت به شكل آشكار در كتب يا روزنامه ها يا به هر صورت ديگري كه به اطلاع مردم برسد جرم محسوب مي شود. همچنين دخالت در امور سياسي و يا گرايش به سوي سازمان ها و گروه هاي سياسي و با تشويق ديگران بر اعتراض به دولت جرم و اخلال در امنيت ملي تلقي مي شود. بر اساس يكي ديگر از مواد قانون تشويق به اعتصاب و يا شركت در آن جرم است . (6 ) بنابراين ايجاد تشكل ها و گروه هاي سياسي عموما " به طور مخفي و زيرزميني و يا در تبعيد سازمان يافته اند.
اين سازمان ها و جنبش ها را در عربستان بعد از اعتقادات و باورهاي ايدئولوژيكي بدين شرح مي توان تقسيم بندي كرد : گروه ها و جنبش هاي سلفي (مانند اخواني ها و نوسلفي ها) / گروه ها و جنبش هاي شيعي / گروه ها و جنبش هاي چپ گرا / گروه ها و جنبش هاي روشنفكر و اصلاح طلب (غرب گرايان ) / گروه ها و جنبش هاي اصلاح طلب دين گرا (جناح روشنفكر مذهبي )
*نمودهاي تاثير واكنش شيعيان
اسلام سياسي و شيعي ايران خيلي زود در عربستان تاثير گذاشت و اتفاقا " اين امر با مساله نفت نيز كاملا " مرتبط و عجين بود : بعد از انقلاب ايران شورشي درعربستان ابتدا در ميان شيعيان ايالات شرقي اين كشور در منطقه ميدان هاي نفتي آغاز شد و مردم با پخش اعلاميه هايي در مساجد به خانواده ي سلطنتي حمله كردند و وعاظ به مخالفت با سلسله خاندان حاكم پرداختند به طوري كه براي اولين بار در اين حكومت به اصطلاح اسلامي موضع دولت به عنوان حامي اسلام شكسته شد. عراق و عربستان با درسي كه از انقلاب ايران آموخته اند طي سال هاي اخير با اعمال يك سياست زيركانه ي تشويق و تنبيه از رشد حركت معترضانه جمعيت شيعه خود جلوگيري كرده اند . (7 )
رابين رايت چگونگي تاثير انقلاب اسلامي بر شيعيان عربستان را چنين گزارش مي كند : گهگاه اعلاميه هاي مخالف و نيز روزنامه ها مطالب انتقادي عليه رژيم سعودي منتشر مي كردند. شعارهايي با مطالب موافق انقلاب اسلامي و مخالف آمريكا روي ديوارها نوشته مي شد. يك موسسه حمل و نقل هلندي كه مرتبا با بنادر نفتي در تماس بود از وجود ديركردها و كارشكني هاي عمومي در كارها كه به عقيده آنها كار شيعيان بنيادگرا بود و يا به وسيله آنها سازماندهي مي شد تا شركت هاي غربي را بترساند خبر مي داد. خشم و تنفر سعودي ها نسبت به بنيادگرايان مذهبي ايران به كينه تبديل شد. سعودي ها در مقابله با ايران ملاحظات را در كنار گذاشتند و شاهزاده نايف صريحا گفت ايراني ها كه بعد از انقلابشان مي گفتند ديگر ژاندارم منطقه نيستند حالا تروريست منطقه شده اند . (8 )
ديليپ هيرو روزنامه نگار پاكستاني اولين بازتاب هاي انقلاب اسلامي در عربستان را در مناطق نفت و شيعه نشين چنين شرح مي دهد: در 8 آذر 1358 گروه عظيمي از شيعيان متشكل از 400 000 نفر تحريم طولاني عزاد اري عاشورا را شكستند و اين براي مسئولان زنگ خطري بود خصوصا " از جانب آيت الله خميني مراسم عاشورا همراه با تظاهرات در هشت شهر منطقه نفتي برگزار گرديد. طي اين وقايع بود كه سازمان انقلاب اسلامي شيعيان شبه جزيره عربستان پديدار گشت . عبدالعزيز حاكم حصا بعدا اعلام كرد كه شيعيان بايد خود را با اصول و دكترين وهابي هماهنگ كنند. وي عليه شيعيان تبعيض هاي زيادي اعمال كرد و آنان را از مشاغل آموزش و ... محروم ساخت . (9 ) بنابراين انقلاب اسلامي در همان اولين سال پيروزي خود موجب سياسي تشكيلاتي شدن شيعيان عربستان كه اتفاقا در مناطق نفت خيز آن كشور ساكن هستند گرديد. براي فهم و توجيه عكس العمل هاي انفعالي بايد نكات زير را در نظر گرفت : 1 ـ سياست هويج و چماق 2 ـ داخل و خارج .
در داخل ; از يك سو تلاش شد كه با سياست تنبيه معارضان شيعه محدود شوند و از سوي ديگر با سياست تشويق برخي امتيازات مادي و رفاهي به آنان داده شد تا رضايتمندي آنان حاصل شود. اما در خارج ; عربستان با حمايت از عراق و بازي با عرضه و قيمت نفت تلاش مي كرد ايران انقلابي را مهار نمايد . (10 ) بعضا نيز با سياست سازش و مدارا و امتياز دهي سعي مي كرد نظر مساعد دولت انقلابي را به دست آورده و آن را از حمايت شيعيان عربستان باز دارد. برخي همسويي ها در مساله خط مشي هاي نفتي و برخي نرمش ها در مقابل حج برائت را در اين رابطه مي توان توجيه كرد. بازتاب انقلاب اسلامي در عربستان به شيعيان محدود نشد بلكه اهل سنت و وهابيون نيز در مقابل امواج اسلامي و انقلاب ايران جاذبه و دافعه هاي چشمگير از خود نشان دادند . مهم ترين واقعه در اين رابطه اشغال خانه خدا پس از مراسم حج سال 1360 مي باشد . تعداد كثيري از بنيادگرايان مسلح در مسجدالحرام موضع گرفتند و سرانجام با مداخله كماندوهاي خارجي و بر جاي ماندن تعداد زيادي كشته و مجروح حادثه پايان پذيرفت . وقوع اين حادثه در توالي و تقارن انقلاب اسلامي ايران ميتواند اين فرضيه را قابل طرح نمايد كه قرائت كهن و تاريخي از سنت وهابيت با چالش جدي روبرو شده بود و گروه هايي از اين جماعت در تلاش بودند با افكار و رفتاري نوين الگوي قابل قبول تري از مذهب و نظام خود مطرح نمايند.
*جنبش هاي شيعي عربستان
انحصار طلب حاكمان سعودي و در واگذاري مشاغل مهم و كليدي به خاندان خويش تمام طوايف و قبايل ديگر را به اعتراض و مبارزه واداشته ; به ويژه شيعيان كه بيش از ديگر گروه ها و قبايل تحت فشار و سختي به سر مي برند. اين شورش هاي سني و شيعي منعكس كننده ي شكاف هاي ايدئولوژيك اجتماعي در جامعه اي بود كه از ضربه ي فرهنگ ناشي از نوسازي سريع رنج مي برند. به همين ترتيب نكته مهم در اين حقيقت نهفته است كه اين جوش و خروش هاي ضد رژيم از دوران هاي پر كشمكش آغازين حكومت سعودي ريشه مي گيرند . (11 ) البته در خصوص شيعيان محروميت هاي شديد اقتصادي و سياسي نيز عاملي براي تسريع حركت ها و مبارزات ضد حكومت به شمار مي رود . به هر حال درست از زمان اشغال استان هاي شرقي توسط عبدالعزيز در سال 1913 (1292 ) اعتراض ها و مخالفت ها صورتي عملي به خود گرفت .
در سال 1331 يك مجمع مردمي به رياست محمد الحبشي براي بيان خواسته هاي محلي تشكيل شد اما دولت آن را غير قانوني اعلام كرد. با كشف نفت ناحيه ي شرقي اهميت جديدي كسب كرد; چون بسيار از شيعيان بومي در صنعت نفت به كار گمارده شدند. اين كارگران شيعي كه در دوران جنگ دوم و بعد از آن آگاهي سياسي كسب كرده اند نارضايتي فزاينده اي در مقابل دولت و جامعه متمكن آمريكايي از خود نشان دادند . در سال 1337 با آغاز تظاهرات و بي نظمي هاي وسيع در منطقه ي القطيف به رهبري محمد بن حسن الحرج ناآرامي شيعيان به اوج خود رسيد . شورشيان كه خواستار جدايي از پادشاهي بودند به آساني درهم كوبيده شدند . در سال 1338 دولت وجود يك جامعه ي انقلابي را در القطيف كشف كرد كه تحت پوشش يك انجمن آموزشي به عمليات مشغول بود. جامعه منحل شد و يكي از رهبران چپ گرايش به نام عبدالرئوف الخنيزي در زندان مرد. اين جنبش كه تا جبيل گسترش پيدا كرده بود سرانجام در 1950 درهم كوبيده شد . در ضمن در سال هاي 1323 1328 و 1332 در اعتراض به شرايط كاري تظاهراتي صورت گرفت . همچنين در سال هاي 1335 و 1346 تحريم قطع عرضه نفت به غرب به وقوع پيوست .
در سال 1349 گارد ملي به قطيف فرستاده شد تا براي كنترل ناآرامي به محاصره ي شهر بپردازد . ناآرامي هاي سال 1357 نيز دستگيري ها و تلفات گسترده اي به دنبال داشت . شورش وسيع توده اي قطيف و سيحان در اواخر 1979 با دوران عزادار مذهبي شيعه (عاشورا) گروگان گيري ديپلمات آمريكايي در تهران و اشغال مسجد بزرگ كعبه همزمان بود. وقوع هم زمان اين حوادث به دنبال انقلاب ايران براي سعودي ناخوشايند و بدشگون بود . در واقع نداي آيت الله خميني از نظر 440000 شيعه ي استان شرقي يك نوع دعوت به شورش به حساب مي آمد . اين تحريك ها تا قبل از وقوع انقلاب اسلامي ايران كمتر صورت عملي به خود گرفت . به بيان ديگر با وقوع انقلاب اسلامي و شروع مبارزات مردم ايران شيعيان اين منطقه همانند ديگر مناطق جان دوباره يافتند كه مهمترين نمود اين خودآگاهي را در مبارزات سال 1358 مي توان مشاهده نمود . تجلي پر شكوه اين خشم برافروخته را مي توان در محرم سال 1400 ق (نوامبر 1979 م ) و چند پس از قيام كعبه جستجو كرد . اريك رولو مفسر روزنامه معروف و پر تيراژ لوموند در اين باره مي نويسد : " شورشيان شيعه به دنبال پيروزي انقلاب اسلام ايران و درپي حركت در مكه دل و جرات بيشتري پيدا كردند و روز 6 آذر 1358 مراسم روز عاشورا را كه در عربستان سعودي ممنوع است برگزار كردند . و جمعيت كه عكس هاي امام خميني (ره ) را در دست داشت به سوي قطيف و احسا و ديگر آبادي ها ايالت شرقي حركت كردند و در درگيري هاي به وجود آمده با گارد ملي 36 تن از آنان كشته شدند .
جمعيت سه روز تمام در حال طغيان بود . آنها بانك ها و موسسات ديگر را به آتش كشيدند و عليه رژيم سلطنتي شعار دادند و در اعلاميه ها; از مردم براي سرنگوني رژيم سعودي دعوت كردند. پس از بازداشت شدن صدها نفر سرانجام آرامش در منطقه برقرار شد; اما درخواست هاي شيعيان پذيرفته نگرديد و دولت سعودي صرفا براي ظاهرسازي دست به اقدام مزورانه زد تا اسلامي بودنش را ثابت كند; از جمله آرايشگاه هاي زنانه را تعطيل كرد و گويندگان زن را از تلويزيون دولتي اخراج نمود و چند تن از مقامات دولتي منطقه شرقيه را عزل كرد . (14 ) در حالي كه شيعيان خواستار محروميت زدايي از مناطق شرقيه و تقسيم عادلانه ثروت در اين مناطق بودند كه به خواسته آنها وقعي ننهادند. براي مرتبه ديگر در 17 ژانويه 1980 هزاران نفر از شيعيان شهر قطيف در استان شرقي كشور در يك راهپيمايي و تظاهرات شورشي و ضد دولتي شركت كردند ارتش سعودي اين شهر را محاصره نمودند و كليه تظاهرات كنندگان را به شدت سركوب كرد و از پاي درآورد . (15 ) با گسترش روابط جمهوري اسلامي ايران و سياست تنش زدايي ميان اين كشور و كشورهاي خليج فارس به ويژه عربستان سعودي وضعيت شيعيان اين مناطق نيز رو به بهبودي نهاد. در واقع عظمت مخالفت داخلي و خارجي شيعه با رژيم به وضع سياست هاي اصلاح طلبانه و نتيجه رويارويي ايران سعودي بستگي دارد . (16 )
از ميان احزاب و ارگان هاي انقلابي شيعي شناخته شده در عربستان مي توان به سازمان انقلاب اسلامي شبه جزيره عربستان حزب آزادي بخش شبه جزيره و حزب حجاز اشاره كرد كه از ميان سازمان انقلاب اسلامي جزيره العرب اهميت بيشتري دارد. اين سازمان در 1975 ميلادي تاسيس شد . با اين حال پيش از آن اعضايش به طور پراكنده فعاليت هايي داشته اند; لكن در اين سال تشكلي به وجود آوردند و فعاليت هاي خود را در منطقه شيعه نشين شرقيه متمركز كردند. اين سازمان پس از قيام كعبه در منطقه شرقيه رسما اعلام موجوديت كرد. سازمان مذكور از همان آغاز هدف خود را نشر فرهنگ اسلامي و انقلابي بين مردم قرار داده است و با اين كه عناصري از برادران سني مذهب نيز در آن عضويت دارند لكن بيشتر كادرهايش شيعه هستند. اين سازمان معتقد است كه مقطع كنوني شيوه ي مبارزه مسلحانه را ايجاب نمي كند بلكه اعتقاد دارد كه آگاهي دادن مردم به فرهنگ انقلابي ـ اسلامي و مسايل سياسي و زمينه سازي براي بازگشتن به خويشتن خويش در حال حاضر بايد در اولويت برنامه قرار گيرد تا در آينده مردم خواهان پذيرش يك نظام اسلامي باشند. سازمان انقلاب اسلامي در حيطه عمل فرهنگي تبليغي معتقد است بايد با دو خطر عمده و جدي كه فرهنگ اسلامي مردم شبه جزيره العرب را تهديد مي كند و تا حد زيادي در منع آن موفق بوده است و روبه رو شد :
الف ) غربزدگي كه به وسيله ي نشر فرهنگ آمريكايي تحقق مي پذيرد / ب ) فرهنگ ارتجاع كه توسط عمال مذهبي رژيم و تحت پوشش اسلام بر مردم اعمال مي گردد. آنها بزرگترين مانع كنوني را عدم شناخت مردم از ماهيت رژيم و عدم آگاهي آنها براي دست يابي و پايه ريزي يك انقلاب مي دانند. بنابراين اين سازمان فعاليت خود را در منطقه شرقيه كه شيعه نشين بوده و به بركت انقلاب اسلامي ايران از آگاهي هاي درخور توجهي برخوردارند متمركز نمود و در حال حاضر بيش از هشتاد درصد تحصيل كرده هاي اين منطقه عضو همين گروه هستند و در بين مردم از پايگاه گسترده اي برخوردار مي باشند.
سازمان فوق الذكر تمام مسلمانان را امت واحده مي داند كه بايد براي رسيدن به هدف از قيادت يك امام پيروي كنند و در زمان حيات رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي كسي جز امام خميني (ره ) را لايق اين مقام نمي دانستند. اين سازمان هدف خود را برانداختن خاندان سعودي برچيدن بساط نظام سلطنت و استقرار جمهوري اسلامي در " شبه جزيره العرب " مي داند . (17 ) و آنان در كل مواضع ايران را پذيرفته و از آن الگوبرداري مي كنند. نكته قابل توجه آن است كه بيشتر اين سازمان ها به صورت زيرزميني و نيمه پنهان به فعاليت مي پردازند و رهبري آن به دست عالمان بزرگي چون شيخ حسين بن اسماعيل الكرامي سيد هاشم شخص عبدالهادي الفضلي شيخ عمروي و شيخ حسن صفار است .
*فعاليتهاي سياسي سازمان يافته شيعيان
تا پيش از انقلاب ايران مخالفت شيعيان با رژيم سعودي عمدتا در قالب مشاركت در جنبشهاي چپ گرا نظير حزب غير قانوني كمونيستي سعودي يا ديگر جنبشهاي چپ گراي افراطي غير قانوني همچون حزب عمل سوسياليستي عربي در جزيره ي عربي (حزب العمل الاشتراكي العربي في الجزيره العربيه ) صورت مي گرفت . در جاهاي ديگر خليج فارس نيز چنين گرايشي مشاهده شده است ; به گونه اي كه شيعيان در جستجوي جنبشي جهان شمول و غير فرقه اي كه آنان را بپذيرد; با جنبشهاي بعثي عراق يا سوريه يا با ديگر جنبشهاي مشابه فعال در خليج پيوند برقرار كردند. افزون بر اين در دهه 1340 سازمان انقلاب اسلامي (منظمه الثوره الاسلاميه ) پديد آمد . اين سازمان ظاهرا بخشي از گروه شيعي گسترده تري مشهور به سازمان انقلابيون پيشگام است كه در كل منطقه فعاليت مي كند و با گروههاي مشابه در بحرين و عراق مرتبط است . اين سازمان تحت تاثير عقايد آيت الله سيد محمد شيرازي تاسيس شده و به جاي حمايت از خشونت خواستار " تعليم و آگاهي دادن به توده ها " است . با اينكه گروه ياد شده در عربستان سعودي به شدت مخالف رژيم بود نشانه اي از خشونت در عملكرد آن به چشم نمي خورد; حتي در ناآرامي هاي 1987 در مكه كه درپي آن ايران خواستار جهاد عليه عربستان سعودي شد اين سازمان همچنان خاموش ماند . در سال 1975 شاخه ي سعودي (سازمان ) علني شد و خود را " سازمان انقلاب اسلامي در شبه جزيره ي عربستان " (منظمه الثوره الاسلاميه في الجزيره العربيه ) ناميد . محققي به نام ميمون فندي دوران بين سالهاي 1975 تا 1985 را " مرحله ي ستيزه جويي " جنبش شيعي مي نامد و مشخصات آن را چنين برمي شمارد :
عنايت اندك به واقعيتهاي محيط سياسي اي كه گروه در آن فعاليت مي كند; تاكيد بر پيرايش اسلام از اعمال صوفيانه ; و نگرشي سازش ناپذير درباره ي دولت سعودي كه از نظر آنان غير قانوني است و اين نگرش ديدگاههاي انقلاب اسلامي ايران را نيز منعكس مي سازد. بي ترديد انقلاب ايران اميدها و آرزوهاي تازه ي شيعيان را در منطقه ي خليج برانگيخت . تصرف مسجد اعظم (مسجد الحرام ) به دست مخالفان سني نجدي به رهبري جهيمان العتيبي در 1979 آرامش پادشاهي سعودي را برهم زد و بر اثر آن انزجارهايي كه از مدت ها پيش وجود داشت در اواخر سال به ناآراميهاي شديد و گسترده شيعيان در ايالات شرقي تبديل شد; دست كم بيست نفر در جريان سركوب وحشيانه ي ناآراميها كشته و صدها تن بازداشت شدند. اما ضربه ي ناشي از اين حوادث پادشاهي سعودي را به تجديد نظر در اوضاع و احوال واداشت . عربستان سعودي در همان حال كه به سركوب هر گونه مخالفت شيعي ادامه مي داد براي نخستين بار تصميم گرفت با احداث مدارس و جاده هاي بيشتر وضعيت بد اقتصادي ايالت را بهبود بخشد . جالب اينجاست كه در 1987 بود كه كار احداث نخستين بيمارستان مدرن ايالت به پايان رسيد . يكي از پسران پادشاه شاه زاده محمد بن فهد در 1984 به فرمانداري اين منطقه به جاي بن جيلويي كه بسيار فاسد مستبد و اهل تبعيض بود منصوب شد. تبعيضها تا حدي كمتر شده است و هر چند شمار نيروي كار شيعه شركت آرامكو همواره رو به كاهش بوده است شيعيان (همچنان ) نيروي كار اصلي ايالت شرقي را تشكيل مي دهند.
به عقيده ي فندي در سال 1988 دگرگوني عمده اي در انديشه ي شيعي سعودي در ميان پيروان آيت الله شيرازي صورت گرفت كه به لفاظيها ي انقلابي پايان بخشيد و بازگشتي بود به دستورالعملي كه خواستار دموكراتيك سازي و رعايت حقوق بشر در پادشاهي است. بر اين اساس در 1990 پس از اشغال كويت به دست عراق اين گروه به طور رسمي به روابط تشكيلاتي و ايدئولوژيكي خود با ديگر سازمانهاي شيعي در كشورهاي ديگر پايان داد و نام جنبش اصلاح (الحركه للاصلاح ) را براي خود برگزيد; جنبشي كه اهداف اصلي آن عبارت بود از : استقلال از سياستهاي ايران و توجه به تحقق اصلاحات در پادشاهي همراه با توسلي خاص به غرب در اين زمينه . فعاليت سياسي و اعمال فشارهاي رسانه اي ابزارهاي اصلي اين جنبش قلمداد مي شدند. تا به امروز گروه آيت الله شيرازي از درگير شدن در خشونت سياسي اجتناب ورزيده است . بر اساس خط مشي سياسي جديد در 1991 شماري از مخالفان برجسته شيعي كه در لندن و در واشنگتن مشغول فعاليت اند و خود را ) مي نامند اطلاعاتي ضد رژيم منتشر ICDHR - GAP " كميته ي بين المللي دفاع از حقوق بشر در خليج فارس و شبه جزيره ي عربستان " ( كردند. اين سازمان با انتشار نشرياتي به زبان انگليسي و عربي همچون الجزيره العربيه مشكلات مربوط به حقوق بشر در پادشاهي را افشا كرده نقدي همه جانبه از رژيم ارائه مي داد. اين اطلاعات كه هم در غرب انتشار مي يافت و هم با ابزارهاي الكترونيكي و دورنگار (فاكس ) براي پادشاهي ارسال مي شد نشان دهنده ي نخستين جنبش آزاد مخالف رژيم بودند كه به هيچ وجه با ديگر جنبش هاي افراطي عرب خاورميانه پيوندي ندارد. اين مبارزه ي اطلاعاتي به ويژه با توجه و تاكيدي كه درباره ي مخاطبان غربي از خود نشان مي داد به طور چشم گيري آرامش رژيم را برهم زد و بر اثر آن تلاش طولاني رژيم را كه درصد بود اطلاعات مربوط به كشور را براي خود حفظ كند در هم شكست . اين نشريات به عمد مسايل را در قالب اصطلاحات سياسي غربي و از جمله با توجه به حقوق بشر مطرح مي ساختند. اين جريان بي سابقه ي اطلاعات تصوير موقر و صلح طلب پادشاهي را كه در گذشته به خوبي حفظ شده بود لكه دار كرد.
پس از جنگ خليج در 1991 و با پيدايش نخستين جرقه هاي مقاومت جدي سازمان يافته ي مذهبي از سوي خود سنيهاي سعودي خط مشي رژيم در خصوص شيعيان دستخوش تغيير و تحول عمده ي ديگري شد. استقرار سربازان ايالات متحده در اين پادشاهي كار بسيار بحث انگيزي بود كه حتي موجب اختلاف علماي سني شد. موضوع بحث اين بود كه آيا واقعا براي دفاع از پادشاهي سعودي نيازي به سربازان غير مسلمان است . (اين امر بر اساس شرع اسلام تنها تحت شرايط فقهي خاص مربوط به " ضرورت " مجاز است ). استقرار حضور اين سربازان خارجي نيز مسئله ي ديگري بود; چرا كه رژيم اين حضور را " موقتي " اعلام كرده بود و با اين همه سربازان پس از پايان جنگ اين كشور را ترك نكرده بودند. از نظر سنيان مخالف معيار قرآني براي حضور نظامي غير مسلمانان رعايت نشده بود و روحانيون افراطي تر رژيم را متهم مي كردند كه فتواهاي مورد نيازش را از طريق شوراي انعطاف پذير و " دولتي " علماي اعلام تحميل مي كند.
پي نوشت :
1 ـ ر . ك : سيد داوود آقايي سياست و حكومت در عربستان سعودي صص 62 .61
2 ـ همان صص 86 .84
3 ـ ر . ك : تشيع مقاومت و انقلاب " مجموعه مقالات كنفرانس بين المللي تل آويو " صص 246 245 : غلامحسين ابراهيمي بحران مشروعيت در عربستان سعودي (پايان نامه ( ص .88
4 ـ ر . ك : سروش شماره 307 مهرماه .1364
5 ـ حسن گليوند درويش ساختار حكومت و بحران مشروعيت در عربستان سعودي (پايان نامه ) صص 123 ـ .122
6 ـ گزارش سازمان ماده 19 مستقر در لندن 1991 صص 9 ـ.10 7 ـ جميله كديور روياروي انقلاب اسلامي ايران و آمريكا صص 109 ـ .108
8 ـ رابين رايت شيعيان مبارزان راه خدا صص 134 ـ .132
9 ـ ديدگاه ها و تحليل ها س 7 ش 72 مهر 1372 صص 107 ـ .105
10 ـ " احتمالات مقابله نظامي آل سعود عليه انقلاب اسلامي " ديدگاه ها و تحليل ها ش 12 آبان 1366 ص .55
12 ـ هراير دكمجيان پيشين ص .243
13 ـ همان صص 255 ـ .257
14 ـ داود آقايي پيشين ص 85 و .86
15 ـ ويلهم ديتل پيشين ص .499
16 ـ هراير دكمجيان پيشين ص .258
17 ـ داود آقايي پيشين صص 80 .82
ادامه مطلب
بافت جامعه عربستان جداي از سيستم حكومتي و قبايل و خانواده هاي وابسته به حكومت همانند جوامع ديگر در جهان سوم نيست . اين كشور شامل مردمي محروم زحمتكش بي سواد و دور مانده از فرهنگ و تمدن است كه هيچ گونه نقشي در سيستم حكومتي ندارند. به دليل اينكه در عربستان مجلس قانون گذاري و انتخابات نيز وجود ندارد بنابراين هيچ گونه مشاركت سياسي از مردم ديده نمي شود.(1) در اين ميان شيعيان كه بيشتر در مناطق شرقي و نفت خيز عربستان سكونت دارند در شرايط بدتر قرار دارند و اين گروه عليرغم آنكه بر روي بزرگترين ذخيره نفت جهان زندگي مي كنند ليكن اين منطقه از محروم ترين نواحي عربستان به شمار مي رود. عملا " بخش اعظم كارهاي اجرايي نفت را شيعيان انجام مي دهند تا جاي كه 40 % كارگران آرامكو شيعه هستند و سرنوشت حكومت سعودي ـ يعني توليد ثروت از راه نفت ـ در دست شيعيان رقم مي خورد ولي عدم توزيع عادلانه ثروت در مناطق شرق نسبت به ساير مناطق مظهري از خشم و غضبي است كه وهابيان نسبت به شيعيان اعمال كرده اند.(2)
بقيه در ادامه
يكي از دلايلي كه باعث شد شيعيان عربستان و همچنين جامعه محروم اين كشور همچون ساير كشورهاي خليج فارس تحت تاثير انقلاب اسلامي ايران قرار گيرند همين بي عدالتي روا شده در حق آنها بود. همچنين پيروزي انقلاب ايران به عنوان يك انقلاب شيعي باعث شد شهامت و قدرت به شيعيان محروم سراسر جهان دميده شود و همين امر باعث شد كه ابتدا در 29 آبان 1358 عده اي از ناراضيان مسجد اعظم مكه را به تسخير خود درآوردند كه در اين راه تعداد زيادي از مردم نيز با آنها همراه شدند اين گروه يك سري از افراد سني مذهب متعصب بودند . به دنبال آن موجي از ناآرامي ها سراسر خليج فارس را فرا گرفت . روز 7 آذر شيعيان الاحسا براي نخستين بار تصميم گرفتند مراسم عاشورا را در ملا عام برگزار كنند. اين مساله با دخالت گارد ملي عربستان به خشونت و زد و خورد شديدي گراييد.(3)
اريك رولو مفسر روزنامه " لوموند " مي نويسد : شورشيان شيعه به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي ايران و درپي شورش مكه دل و جرات پيدا كردند و روز 6 آذر 1358 مراسم روز عاشورا را كه در عربستان سعودي ممنوع است برگزار كردند. جمعيت كه عكس هاي امام خميني (ره ) را در دست داشتند به سوي قطيف احسا و ديگر آبادي هاي ايالت شرقي حركت كردند . در درگيري هاي به وجود آمده با گارد ملي 36 تن از آنان كشته شدند . جمعيت سه روز تمام در حال طغيان بود. آنها بانك ها و موسسات ديگر را به آتش كشيدند و عليه رژيم سلطنتي شعار دادند و در اعلاميه ها از مردم براي سرنگوني رژيم سعودي دعوت كردند. پس از بازداشت صدها نفر سر انجام آرامش در منطقه برقرار شد. اما درخواست هاي شيعيان پذيرفته نگرديد و دولت سعودي صرفا " براي ظاهرسازي دست به اقداماتي زد تا اسلامي بودنش را ثابت كند. از جمله آرايشگاه هاي زنانه را تعطيل كرد و گويندگان زن را از تلويزيون دولتي اخراج نمود و چند تن از مقامات دولتي منطقه شرقيه را عزل كرد.
به تبع موج هيجان و شور و شعف كه تمام مسلمانان جهان را در اثر پيروزي انقلاب فرا گرفته بود اثرات اين موج در منطقه خليج فارس و به ويژه در ميان شيعيان بسيار قوي و قدرتمند بود به نحوي كه آنها تشكل هاي خود را قوي تر كرده و با اميدواري بسيار زيادي به فعاليت هاي خود جديت بخشيدند. اما اين تنها شيعيان نبودند كه شديدا " از انقلاب اسلامي تاثير گرفتند بلكه در ميان جوانان سني مذهب (سلفي و غير سلفي ) نيز حركت هايي براي برپايي شريعت اسلام متكي بر جهاد مردمي و مشاركت عمومي به وجود آمد. در نظر جوانان مسلمان انقلاب اسلامي سمبل عزت و كرامت اسلامي در مقابل غرب و ابرقدرت ها بود و احساسات خدشه دار شده آنان را التيام مي بخشيد. قدم بزرگ كه روحانيت شيعه در طول انقلاب برداشته و با تكيه بر قدرت مساجد قوي ترين قدرت منطقه را شكست داده بود و مقاومت خستگي ناپذير انقلابيون مسلمان ايراني در برابر فشارهاي خارجي و به ويژه مبارزه طلبي افتخار آميز آنها در مقابل آمريكا بدون غلتيدن در دامن شوروي مردم عربستان را به اين باور رساند كه اسلام واقعي همان است كه ايران مي گويد نه آن چيزي كه رژيم وابسته به آل سعود ادعا مي كند.
در عربستان سعودي فعاليت احزاب دستجات و گروه هاي سياسي ممنوع مي باشد و هر گونه انتقادي از سازمان هاي دولتي و يا سياسي حكومت و انتقاد از مسئولين نظام به طور كلي جرم تلقي مي شود . بر اساس قانون امنيت ملي كه در سال 1965 صادر شده است مجازات هاي سنگين براي كساني كه به سياست هاي رسمي حكومت مخالفت ورزند در نظر گرفته شده است . بر اساس برخي از موارد اين قانون هر گونه انتقادي از حكومت به شكل آشكار در كتب يا روزنامه ها يا به هر صورت ديگري كه به اطلاع مردم برسد جرم محسوب مي شود. همچنين دخالت در امور سياسي و يا گرايش به سوي سازمان ها و گروه هاي سياسي و با تشويق ديگران بر اعتراض به دولت جرم و اخلال در امنيت ملي تلقي مي شود. بر اساس يكي ديگر از مواد قانون تشويق به اعتصاب و يا شركت در آن جرم است . (6 ) بنابراين ايجاد تشكل ها و گروه هاي سياسي عموما " به طور مخفي و زيرزميني و يا در تبعيد سازمان يافته اند.
اين سازمان ها و جنبش ها را در عربستان بعد از اعتقادات و باورهاي ايدئولوژيكي بدين شرح مي توان تقسيم بندي كرد : گروه ها و جنبش هاي سلفي (مانند اخواني ها و نوسلفي ها) / گروه ها و جنبش هاي شيعي / گروه ها و جنبش هاي چپ گرا / گروه ها و جنبش هاي روشنفكر و اصلاح طلب (غرب گرايان ) / گروه ها و جنبش هاي اصلاح طلب دين گرا (جناح روشنفكر مذهبي )
*نمودهاي تاثير واكنش شيعيان
اسلام سياسي و شيعي ايران خيلي زود در عربستان تاثير گذاشت و اتفاقا " اين امر با مساله نفت نيز كاملا " مرتبط و عجين بود : بعد از انقلاب ايران شورشي درعربستان ابتدا در ميان شيعيان ايالات شرقي اين كشور در منطقه ميدان هاي نفتي آغاز شد و مردم با پخش اعلاميه هايي در مساجد به خانواده ي سلطنتي حمله كردند و وعاظ به مخالفت با سلسله خاندان حاكم پرداختند به طوري كه براي اولين بار در اين حكومت به اصطلاح اسلامي موضع دولت به عنوان حامي اسلام شكسته شد. عراق و عربستان با درسي كه از انقلاب ايران آموخته اند طي سال هاي اخير با اعمال يك سياست زيركانه ي تشويق و تنبيه از رشد حركت معترضانه جمعيت شيعه خود جلوگيري كرده اند . (7 )
رابين رايت چگونگي تاثير انقلاب اسلامي بر شيعيان عربستان را چنين گزارش مي كند : گهگاه اعلاميه هاي مخالف و نيز روزنامه ها مطالب انتقادي عليه رژيم سعودي منتشر مي كردند. شعارهايي با مطالب موافق انقلاب اسلامي و مخالف آمريكا روي ديوارها نوشته مي شد. يك موسسه حمل و نقل هلندي كه مرتبا با بنادر نفتي در تماس بود از وجود ديركردها و كارشكني هاي عمومي در كارها كه به عقيده آنها كار شيعيان بنيادگرا بود و يا به وسيله آنها سازماندهي مي شد تا شركت هاي غربي را بترساند خبر مي داد. خشم و تنفر سعودي ها نسبت به بنيادگرايان مذهبي ايران به كينه تبديل شد. سعودي ها در مقابله با ايران ملاحظات را در كنار گذاشتند و شاهزاده نايف صريحا گفت ايراني ها كه بعد از انقلابشان مي گفتند ديگر ژاندارم منطقه نيستند حالا تروريست منطقه شده اند . (8 )
ديليپ هيرو روزنامه نگار پاكستاني اولين بازتاب هاي انقلاب اسلامي در عربستان را در مناطق نفت و شيعه نشين چنين شرح مي دهد: در 8 آذر 1358 گروه عظيمي از شيعيان متشكل از 400 000 نفر تحريم طولاني عزاد اري عاشورا را شكستند و اين براي مسئولان زنگ خطري بود خصوصا " از جانب آيت الله خميني مراسم عاشورا همراه با تظاهرات در هشت شهر منطقه نفتي برگزار گرديد. طي اين وقايع بود كه سازمان انقلاب اسلامي شيعيان شبه جزيره عربستان پديدار گشت . عبدالعزيز حاكم حصا بعدا اعلام كرد كه شيعيان بايد خود را با اصول و دكترين وهابي هماهنگ كنند. وي عليه شيعيان تبعيض هاي زيادي اعمال كرد و آنان را از مشاغل آموزش و ... محروم ساخت . (9 ) بنابراين انقلاب اسلامي در همان اولين سال پيروزي خود موجب سياسي تشكيلاتي شدن شيعيان عربستان كه اتفاقا در مناطق نفت خيز آن كشور ساكن هستند گرديد. براي فهم و توجيه عكس العمل هاي انفعالي بايد نكات زير را در نظر گرفت : 1 ـ سياست هويج و چماق 2 ـ داخل و خارج .
در داخل ; از يك سو تلاش شد كه با سياست تنبيه معارضان شيعه محدود شوند و از سوي ديگر با سياست تشويق برخي امتيازات مادي و رفاهي به آنان داده شد تا رضايتمندي آنان حاصل شود. اما در خارج ; عربستان با حمايت از عراق و بازي با عرضه و قيمت نفت تلاش مي كرد ايران انقلابي را مهار نمايد . (10 ) بعضا نيز با سياست سازش و مدارا و امتياز دهي سعي مي كرد نظر مساعد دولت انقلابي را به دست آورده و آن را از حمايت شيعيان عربستان باز دارد. برخي همسويي ها در مساله خط مشي هاي نفتي و برخي نرمش ها در مقابل حج برائت را در اين رابطه مي توان توجيه كرد. بازتاب انقلاب اسلامي در عربستان به شيعيان محدود نشد بلكه اهل سنت و وهابيون نيز در مقابل امواج اسلامي و انقلاب ايران جاذبه و دافعه هاي چشمگير از خود نشان دادند . مهم ترين واقعه در اين رابطه اشغال خانه خدا پس از مراسم حج سال 1360 مي باشد . تعداد كثيري از بنيادگرايان مسلح در مسجدالحرام موضع گرفتند و سرانجام با مداخله كماندوهاي خارجي و بر جاي ماندن تعداد زيادي كشته و مجروح حادثه پايان پذيرفت . وقوع اين حادثه در توالي و تقارن انقلاب اسلامي ايران ميتواند اين فرضيه را قابل طرح نمايد كه قرائت كهن و تاريخي از سنت وهابيت با چالش جدي روبرو شده بود و گروه هايي از اين جماعت در تلاش بودند با افكار و رفتاري نوين الگوي قابل قبول تري از مذهب و نظام خود مطرح نمايند.
*جنبش هاي شيعي عربستان
انحصار طلب حاكمان سعودي و در واگذاري مشاغل مهم و كليدي به خاندان خويش تمام طوايف و قبايل ديگر را به اعتراض و مبارزه واداشته ; به ويژه شيعيان كه بيش از ديگر گروه ها و قبايل تحت فشار و سختي به سر مي برند. اين شورش هاي سني و شيعي منعكس كننده ي شكاف هاي ايدئولوژيك اجتماعي در جامعه اي بود كه از ضربه ي فرهنگ ناشي از نوسازي سريع رنج مي برند. به همين ترتيب نكته مهم در اين حقيقت نهفته است كه اين جوش و خروش هاي ضد رژيم از دوران هاي پر كشمكش آغازين حكومت سعودي ريشه مي گيرند . (11 ) البته در خصوص شيعيان محروميت هاي شديد اقتصادي و سياسي نيز عاملي براي تسريع حركت ها و مبارزات ضد حكومت به شمار مي رود . به هر حال درست از زمان اشغال استان هاي شرقي توسط عبدالعزيز در سال 1913 (1292 ) اعتراض ها و مخالفت ها صورتي عملي به خود گرفت .
در سال 1331 يك مجمع مردمي به رياست محمد الحبشي براي بيان خواسته هاي محلي تشكيل شد اما دولت آن را غير قانوني اعلام كرد. با كشف نفت ناحيه ي شرقي اهميت جديدي كسب كرد; چون بسيار از شيعيان بومي در صنعت نفت به كار گمارده شدند. اين كارگران شيعي كه در دوران جنگ دوم و بعد از آن آگاهي سياسي كسب كرده اند نارضايتي فزاينده اي در مقابل دولت و جامعه متمكن آمريكايي از خود نشان دادند . در سال 1337 با آغاز تظاهرات و بي نظمي هاي وسيع در منطقه ي القطيف به رهبري محمد بن حسن الحرج ناآرامي شيعيان به اوج خود رسيد . شورشيان كه خواستار جدايي از پادشاهي بودند به آساني درهم كوبيده شدند . در سال 1338 دولت وجود يك جامعه ي انقلابي را در القطيف كشف كرد كه تحت پوشش يك انجمن آموزشي به عمليات مشغول بود. جامعه منحل شد و يكي از رهبران چپ گرايش به نام عبدالرئوف الخنيزي در زندان مرد. اين جنبش كه تا جبيل گسترش پيدا كرده بود سرانجام در 1950 درهم كوبيده شد . در ضمن در سال هاي 1323 1328 و 1332 در اعتراض به شرايط كاري تظاهراتي صورت گرفت . همچنين در سال هاي 1335 و 1346 تحريم قطع عرضه نفت به غرب به وقوع پيوست .
در سال 1349 گارد ملي به قطيف فرستاده شد تا براي كنترل ناآرامي به محاصره ي شهر بپردازد . ناآرامي هاي سال 1357 نيز دستگيري ها و تلفات گسترده اي به دنبال داشت . شورش وسيع توده اي قطيف و سيحان در اواخر 1979 با دوران عزادار مذهبي شيعه (عاشورا) گروگان گيري ديپلمات آمريكايي در تهران و اشغال مسجد بزرگ كعبه همزمان بود. وقوع هم زمان اين حوادث به دنبال انقلاب ايران براي سعودي ناخوشايند و بدشگون بود . در واقع نداي آيت الله خميني از نظر 440000 شيعه ي استان شرقي يك نوع دعوت به شورش به حساب مي آمد . اين تحريك ها تا قبل از وقوع انقلاب اسلامي ايران كمتر صورت عملي به خود گرفت . به بيان ديگر با وقوع انقلاب اسلامي و شروع مبارزات مردم ايران شيعيان اين منطقه همانند ديگر مناطق جان دوباره يافتند كه مهمترين نمود اين خودآگاهي را در مبارزات سال 1358 مي توان مشاهده نمود . تجلي پر شكوه اين خشم برافروخته را مي توان در محرم سال 1400 ق (نوامبر 1979 م ) و چند پس از قيام كعبه جستجو كرد . اريك رولو مفسر روزنامه معروف و پر تيراژ لوموند در اين باره مي نويسد : " شورشيان شيعه به دنبال پيروزي انقلاب اسلام ايران و درپي حركت در مكه دل و جرات بيشتري پيدا كردند و روز 6 آذر 1358 مراسم روز عاشورا را كه در عربستان سعودي ممنوع است برگزار كردند . و جمعيت كه عكس هاي امام خميني (ره ) را در دست داشت به سوي قطيف و احسا و ديگر آبادي ها ايالت شرقي حركت كردند و در درگيري هاي به وجود آمده با گارد ملي 36 تن از آنان كشته شدند .
جمعيت سه روز تمام در حال طغيان بود . آنها بانك ها و موسسات ديگر را به آتش كشيدند و عليه رژيم سلطنتي شعار دادند و در اعلاميه ها; از مردم براي سرنگوني رژيم سعودي دعوت كردند. پس از بازداشت شدن صدها نفر سرانجام آرامش در منطقه برقرار شد; اما درخواست هاي شيعيان پذيرفته نگرديد و دولت سعودي صرفا براي ظاهرسازي دست به اقدام مزورانه زد تا اسلامي بودنش را ثابت كند; از جمله آرايشگاه هاي زنانه را تعطيل كرد و گويندگان زن را از تلويزيون دولتي اخراج نمود و چند تن از مقامات دولتي منطقه شرقيه را عزل كرد . (14 ) در حالي كه شيعيان خواستار محروميت زدايي از مناطق شرقيه و تقسيم عادلانه ثروت در اين مناطق بودند كه به خواسته آنها وقعي ننهادند. براي مرتبه ديگر در 17 ژانويه 1980 هزاران نفر از شيعيان شهر قطيف در استان شرقي كشور در يك راهپيمايي و تظاهرات شورشي و ضد دولتي شركت كردند ارتش سعودي اين شهر را محاصره نمودند و كليه تظاهرات كنندگان را به شدت سركوب كرد و از پاي درآورد . (15 ) با گسترش روابط جمهوري اسلامي ايران و سياست تنش زدايي ميان اين كشور و كشورهاي خليج فارس به ويژه عربستان سعودي وضعيت شيعيان اين مناطق نيز رو به بهبودي نهاد. در واقع عظمت مخالفت داخلي و خارجي شيعه با رژيم به وضع سياست هاي اصلاح طلبانه و نتيجه رويارويي ايران سعودي بستگي دارد . (16 )
از ميان احزاب و ارگان هاي انقلابي شيعي شناخته شده در عربستان مي توان به سازمان انقلاب اسلامي شبه جزيره عربستان حزب آزادي بخش شبه جزيره و حزب حجاز اشاره كرد كه از ميان سازمان انقلاب اسلامي جزيره العرب اهميت بيشتري دارد. اين سازمان در 1975 ميلادي تاسيس شد . با اين حال پيش از آن اعضايش به طور پراكنده فعاليت هايي داشته اند; لكن در اين سال تشكلي به وجود آوردند و فعاليت هاي خود را در منطقه شيعه نشين شرقيه متمركز كردند. اين سازمان پس از قيام كعبه در منطقه شرقيه رسما اعلام موجوديت كرد. سازمان مذكور از همان آغاز هدف خود را نشر فرهنگ اسلامي و انقلابي بين مردم قرار داده است و با اين كه عناصري از برادران سني مذهب نيز در آن عضويت دارند لكن بيشتر كادرهايش شيعه هستند. اين سازمان معتقد است كه مقطع كنوني شيوه ي مبارزه مسلحانه را ايجاب نمي كند بلكه اعتقاد دارد كه آگاهي دادن مردم به فرهنگ انقلابي ـ اسلامي و مسايل سياسي و زمينه سازي براي بازگشتن به خويشتن خويش در حال حاضر بايد در اولويت برنامه قرار گيرد تا در آينده مردم خواهان پذيرش يك نظام اسلامي باشند. سازمان انقلاب اسلامي در حيطه عمل فرهنگي تبليغي معتقد است بايد با دو خطر عمده و جدي كه فرهنگ اسلامي مردم شبه جزيره العرب را تهديد مي كند و تا حد زيادي در منع آن موفق بوده است و روبه رو شد :
الف ) غربزدگي كه به وسيله ي نشر فرهنگ آمريكايي تحقق مي پذيرد / ب ) فرهنگ ارتجاع كه توسط عمال مذهبي رژيم و تحت پوشش اسلام بر مردم اعمال مي گردد. آنها بزرگترين مانع كنوني را عدم شناخت مردم از ماهيت رژيم و عدم آگاهي آنها براي دست يابي و پايه ريزي يك انقلاب مي دانند. بنابراين اين سازمان فعاليت خود را در منطقه شرقيه كه شيعه نشين بوده و به بركت انقلاب اسلامي ايران از آگاهي هاي درخور توجهي برخوردارند متمركز نمود و در حال حاضر بيش از هشتاد درصد تحصيل كرده هاي اين منطقه عضو همين گروه هستند و در بين مردم از پايگاه گسترده اي برخوردار مي باشند.
سازمان فوق الذكر تمام مسلمانان را امت واحده مي داند كه بايد براي رسيدن به هدف از قيادت يك امام پيروي كنند و در زمان حيات رهبر عظيم الشان انقلاب اسلامي كسي جز امام خميني (ره ) را لايق اين مقام نمي دانستند. اين سازمان هدف خود را برانداختن خاندان سعودي برچيدن بساط نظام سلطنت و استقرار جمهوري اسلامي در " شبه جزيره العرب " مي داند . (17 ) و آنان در كل مواضع ايران را پذيرفته و از آن الگوبرداري مي كنند. نكته قابل توجه آن است كه بيشتر اين سازمان ها به صورت زيرزميني و نيمه پنهان به فعاليت مي پردازند و رهبري آن به دست عالمان بزرگي چون شيخ حسين بن اسماعيل الكرامي سيد هاشم شخص عبدالهادي الفضلي شيخ عمروي و شيخ حسن صفار است .
*فعاليتهاي سياسي سازمان يافته شيعيان
تا پيش از انقلاب ايران مخالفت شيعيان با رژيم سعودي عمدتا در قالب مشاركت در جنبشهاي چپ گرا نظير حزب غير قانوني كمونيستي سعودي يا ديگر جنبشهاي چپ گراي افراطي غير قانوني همچون حزب عمل سوسياليستي عربي در جزيره ي عربي (حزب العمل الاشتراكي العربي في الجزيره العربيه ) صورت مي گرفت . در جاهاي ديگر خليج فارس نيز چنين گرايشي مشاهده شده است ; به گونه اي كه شيعيان در جستجوي جنبشي جهان شمول و غير فرقه اي كه آنان را بپذيرد; با جنبشهاي بعثي عراق يا سوريه يا با ديگر جنبشهاي مشابه فعال در خليج پيوند برقرار كردند. افزون بر اين در دهه 1340 سازمان انقلاب اسلامي (منظمه الثوره الاسلاميه ) پديد آمد . اين سازمان ظاهرا بخشي از گروه شيعي گسترده تري مشهور به سازمان انقلابيون پيشگام است كه در كل منطقه فعاليت مي كند و با گروههاي مشابه در بحرين و عراق مرتبط است . اين سازمان تحت تاثير عقايد آيت الله سيد محمد شيرازي تاسيس شده و به جاي حمايت از خشونت خواستار " تعليم و آگاهي دادن به توده ها " است . با اينكه گروه ياد شده در عربستان سعودي به شدت مخالف رژيم بود نشانه اي از خشونت در عملكرد آن به چشم نمي خورد; حتي در ناآرامي هاي 1987 در مكه كه درپي آن ايران خواستار جهاد عليه عربستان سعودي شد اين سازمان همچنان خاموش ماند . در سال 1975 شاخه ي سعودي (سازمان ) علني شد و خود را " سازمان انقلاب اسلامي در شبه جزيره ي عربستان " (منظمه الثوره الاسلاميه في الجزيره العربيه ) ناميد . محققي به نام ميمون فندي دوران بين سالهاي 1975 تا 1985 را " مرحله ي ستيزه جويي " جنبش شيعي مي نامد و مشخصات آن را چنين برمي شمارد :
عنايت اندك به واقعيتهاي محيط سياسي اي كه گروه در آن فعاليت مي كند; تاكيد بر پيرايش اسلام از اعمال صوفيانه ; و نگرشي سازش ناپذير درباره ي دولت سعودي كه از نظر آنان غير قانوني است و اين نگرش ديدگاههاي انقلاب اسلامي ايران را نيز منعكس مي سازد. بي ترديد انقلاب ايران اميدها و آرزوهاي تازه ي شيعيان را در منطقه ي خليج برانگيخت . تصرف مسجد اعظم (مسجد الحرام ) به دست مخالفان سني نجدي به رهبري جهيمان العتيبي در 1979 آرامش پادشاهي سعودي را برهم زد و بر اثر آن انزجارهايي كه از مدت ها پيش وجود داشت در اواخر سال به ناآراميهاي شديد و گسترده شيعيان در ايالات شرقي تبديل شد; دست كم بيست نفر در جريان سركوب وحشيانه ي ناآراميها كشته و صدها تن بازداشت شدند. اما ضربه ي ناشي از اين حوادث پادشاهي سعودي را به تجديد نظر در اوضاع و احوال واداشت . عربستان سعودي در همان حال كه به سركوب هر گونه مخالفت شيعي ادامه مي داد براي نخستين بار تصميم گرفت با احداث مدارس و جاده هاي بيشتر وضعيت بد اقتصادي ايالت را بهبود بخشد . جالب اينجاست كه در 1987 بود كه كار احداث نخستين بيمارستان مدرن ايالت به پايان رسيد . يكي از پسران پادشاه شاه زاده محمد بن فهد در 1984 به فرمانداري اين منطقه به جاي بن جيلويي كه بسيار فاسد مستبد و اهل تبعيض بود منصوب شد. تبعيضها تا حدي كمتر شده است و هر چند شمار نيروي كار شيعه شركت آرامكو همواره رو به كاهش بوده است شيعيان (همچنان ) نيروي كار اصلي ايالت شرقي را تشكيل مي دهند.
به عقيده ي فندي در سال 1988 دگرگوني عمده اي در انديشه ي شيعي سعودي در ميان پيروان آيت الله شيرازي صورت گرفت كه به لفاظيها ي انقلابي پايان بخشيد و بازگشتي بود به دستورالعملي كه خواستار دموكراتيك سازي و رعايت حقوق بشر در پادشاهي است. بر اين اساس در 1990 پس از اشغال كويت به دست عراق اين گروه به طور رسمي به روابط تشكيلاتي و ايدئولوژيكي خود با ديگر سازمانهاي شيعي در كشورهاي ديگر پايان داد و نام جنبش اصلاح (الحركه للاصلاح ) را براي خود برگزيد; جنبشي كه اهداف اصلي آن عبارت بود از : استقلال از سياستهاي ايران و توجه به تحقق اصلاحات در پادشاهي همراه با توسلي خاص به غرب در اين زمينه . فعاليت سياسي و اعمال فشارهاي رسانه اي ابزارهاي اصلي اين جنبش قلمداد مي شدند. تا به امروز گروه آيت الله شيرازي از درگير شدن در خشونت سياسي اجتناب ورزيده است . بر اساس خط مشي سياسي جديد در 1991 شماري از مخالفان برجسته شيعي كه در لندن و در واشنگتن مشغول فعاليت اند و خود را ) مي نامند اطلاعاتي ضد رژيم منتشر ICDHR - GAP " كميته ي بين المللي دفاع از حقوق بشر در خليج فارس و شبه جزيره ي عربستان " ( كردند. اين سازمان با انتشار نشرياتي به زبان انگليسي و عربي همچون الجزيره العربيه مشكلات مربوط به حقوق بشر در پادشاهي را افشا كرده نقدي همه جانبه از رژيم ارائه مي داد. اين اطلاعات كه هم در غرب انتشار مي يافت و هم با ابزارهاي الكترونيكي و دورنگار (فاكس ) براي پادشاهي ارسال مي شد نشان دهنده ي نخستين جنبش آزاد مخالف رژيم بودند كه به هيچ وجه با ديگر جنبش هاي افراطي عرب خاورميانه پيوندي ندارد. اين مبارزه ي اطلاعاتي به ويژه با توجه و تاكيدي كه درباره ي مخاطبان غربي از خود نشان مي داد به طور چشم گيري آرامش رژيم را برهم زد و بر اثر آن تلاش طولاني رژيم را كه درصد بود اطلاعات مربوط به كشور را براي خود حفظ كند در هم شكست . اين نشريات به عمد مسايل را در قالب اصطلاحات سياسي غربي و از جمله با توجه به حقوق بشر مطرح مي ساختند. اين جريان بي سابقه ي اطلاعات تصوير موقر و صلح طلب پادشاهي را كه در گذشته به خوبي حفظ شده بود لكه دار كرد.
پس از جنگ خليج در 1991 و با پيدايش نخستين جرقه هاي مقاومت جدي سازمان يافته ي مذهبي از سوي خود سنيهاي سعودي خط مشي رژيم در خصوص شيعيان دستخوش تغيير و تحول عمده ي ديگري شد. استقرار سربازان ايالات متحده در اين پادشاهي كار بسيار بحث انگيزي بود كه حتي موجب اختلاف علماي سني شد. موضوع بحث اين بود كه آيا واقعا براي دفاع از پادشاهي سعودي نيازي به سربازان غير مسلمان است . (اين امر بر اساس شرع اسلام تنها تحت شرايط فقهي خاص مربوط به " ضرورت " مجاز است ). استقرار حضور اين سربازان خارجي نيز مسئله ي ديگري بود; چرا كه رژيم اين حضور را " موقتي " اعلام كرده بود و با اين همه سربازان پس از پايان جنگ اين كشور را ترك نكرده بودند. از نظر سنيان مخالف معيار قرآني براي حضور نظامي غير مسلمانان رعايت نشده بود و روحانيون افراطي تر رژيم را متهم مي كردند كه فتواهاي مورد نيازش را از طريق شوراي انعطاف پذير و " دولتي " علماي اعلام تحميل مي كند.
پي نوشت :
1 ـ ر . ك : سيد داوود آقايي سياست و حكومت در عربستان سعودي صص 62 .61
2 ـ همان صص 86 .84
3 ـ ر . ك : تشيع مقاومت و انقلاب " مجموعه مقالات كنفرانس بين المللي تل آويو " صص 246 245 : غلامحسين ابراهيمي بحران مشروعيت در عربستان سعودي (پايان نامه ( ص .88
4 ـ ر . ك : سروش شماره 307 مهرماه .1364
5 ـ حسن گليوند درويش ساختار حكومت و بحران مشروعيت در عربستان سعودي (پايان نامه ) صص 123 ـ .122
6 ـ گزارش سازمان ماده 19 مستقر در لندن 1991 صص 9 ـ.10 7 ـ جميله كديور روياروي انقلاب اسلامي ايران و آمريكا صص 109 ـ .108
8 ـ رابين رايت شيعيان مبارزان راه خدا صص 134 ـ .132
9 ـ ديدگاه ها و تحليل ها س 7 ش 72 مهر 1372 صص 107 ـ .105
10 ـ " احتمالات مقابله نظامي آل سعود عليه انقلاب اسلامي " ديدگاه ها و تحليل ها ش 12 آبان 1366 ص .55
12 ـ هراير دكمجيان پيشين ص .243
13 ـ همان صص 255 ـ .257
14 ـ داود آقايي پيشين ص 85 و .86
15 ـ ويلهم ديتل پيشين ص .499
16 ـ هراير دكمجيان پيشين ص .258
17 ـ داود آقايي پيشين صص 80 .82