محمود مبحوح يكي از كادرهاي برجسته جنبش حماس بود كه حدود 20 روز قبل و در
اولين روز سفر به دبي توسط يك گروه ناشناس ترور شد. از آنجا كه وي 20 سال
تحت تعقيب دستگاه‌هاي امنيتي موساد بود و موساد نيز نسبت دادن اين ترور به
خود را نفي نمي‌كند، بيشترين گمانه‌زني‌ها و قرائن، از احتمال دست داشتن
موساد در اين ترور حكايت دارد.
ابعاد اين ترور از جهات مختلف قابل توجه است، از جمله اينكه امارات و بسياري از كشورهاي عربي سازشكار، محيط داخلي خود را بستر آرام و امني براي فعاليت دستگاه‌هاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم صهيونيستي قرار داده‌اند.
بقيه در ادامه
* روابط كشورهاي عربي با مقامات صهيونيستي
در خصوص رابطه كشورهاي عربي با مقامات صهيونيستي به اين خبر مي‌توان اشاره كرد كه يك وزير صهيونيستي و هيئت همراه وي در نشست مربوط به محيط زيست در ابوظبي شركت مي‌كنند، با اين توجيه كه "اين يك كنفرانس بين‌المللي است " از مقامات صهيونيستي در امارات استقبال مي‌كنند. اين اتفاق در اشكال مختلف در ساير كشورهاي عربي هم انجام مي‌گيرد و اخيراً هم در اجلاس مونيخ يك شاهزاده سعودي كه در كنفرانس امنيتي شركت كرده بود با مقامات صهيونيستي ديداري انجام مي‌دهد، اين يكي از ديدارهاي علني است كه بين مقامات صهيونيستي و عربستان اتفاق مي‌افتد، كه به نظر مي‌رسد روابط پنهان و غيرعلني قطعاً بيش از اين است.
* رنگ باختن ناسيوناليسم عرب در مقابل رژيم صهيونيستي
موضوع قابل توجه اين است كه امنيت كشورهاي عربي كاملاً در دست رژيم صهيونيستي بوده و با آن گره خورده و امروز چيزي به نام ناسيوناليسم عرب كه بخواهد در مقابل رژيم صهيونيستي بايستد مفهومي ندارد.
همانطور كه در گزارش‌هاي مختلف مطرح شده، حتي بعضي جزاير عربستان سعودي و مصر در سواحل مشترك بين اردن، مصر و عربستان سعودي در اشغال رژيم صهيونيستي است و هيچ صدايي از كشورهاي عربي بلند نمي‌شود. اين جزاير موقعيت فوق‌العاده‌اي را براي مانورهاي امنيتي و حتي اقتصادي و تجاري براي رژيم صهيونيستي ايجاد مي‌كنند.
از سوي ديگر در روزهاي گذشته شاهد عربده‌هاي تهديدآميز از سوي مقامات صهيونيستي نسبت به سوريه بوده‌ايم، ولي هيچ يك از مقامات كشورهاي عربي نسبت به اين قضيه واكنش نشان نمي‌دهد و اين حكايت از آن دارد كه اين كشورها وضعيت خود را با رژيم صهيونيستي همسو و منطبق مي‌بينند كه اين واقعه شرايط منطقه‌اي را به شدت متاثر مي‌كند و معادلات منطقه را تغيير خواهد داد يعني رفتار سياسي، ديپلماسي عمومي و رسانه‌اي و نيز اقتصادي اين كشورها تحت عنوان تجارت جهاني و مناسبات دو جانبه با رژيم صهيونيستي در حال رقم زدن وضعيت جديدي از روابط است.
* عوامل موفقيت موساد در سطح منطقه
نكته بعدي اين است كه اين ترور در ادامه اقدامات مشابهي است كه طي چند سال اخير انجام گرفته و نشان‌دهنده اقدامات فعال موساد است كه از ترور عماد مغنيه تا ژنرال سليمان در سوريه و ترور مبحوح در امارات يا ترور دانشمند ايراني و ربايش يكي ديگر از دانشمندان كشورمان كه از طريق حضور در عربستان ربوده شد و در اختيار آمريكا و رژيم صهيونيستي قرار گرفت. اين اقدامات نوعي هشدار را براي مسئولين و مقامات جمهوري اسلامي ايران بايد به همراه داشته باشد.
موفقيت موساد در اجراي ترور و ربايش جريان مخالف و يا خط مقاومت در منطقه ناشي از دو پارامتر است، از يك طرف اين سازمان متكي به تجربه اقدامات تروريستي خود در فلسطين اشغالي است. ما از ابتداي قرن بيستم شاهد شكل‌گيري سازمان‌هاي تروريستي صهيونيستي بوديم كه با ترور، كشتار و ارعاب فلسطيني‌ها، آنان را مجبور به ترك خانه و كاشانه و سرزمين خود كرده‌اند. دستگاه‌هاي امنيتي و نظامي رژيم صهيونيستي در اين زمينه تاريخ خونيني از اقدامات تروريستي دارند.
موضوع مهمتر اين است كه رژيم صهيونيستي از طريق كمك، مساعدت و همكاري سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي و اخيراً كشورهايي مثل اردن، مصر و امارات اطلاعات گسترده‌اي را دريافت مي‌كند كه قابليت عملياتي او را افزايش مي‌دهد. در واقع امروز اين طور نيست كه نياز باشد تا مامورين اطلاعاتي و جاسوسي رژيم صهيونيستي وارد كشوري شوند، بلكه اين كار را از طريق عناصر عربي همكار با رژيم صهيونيستي صورت مي‌دهند. نمونه مشابه آن را در عمليات خوست در افغانستان شاهد بوديم كه يك فرد اردني كه يك جاسوس دو گانه محسوب مي‌شد چگونه هم با طالبان و هم دستگاه‌هاي امنيتي آمريكايي همكاري داشت. اين اتفاق در اشكال ديگر مي‌تواند در همه جاي دنيا بويژه در حوزه‌هاي مرتبط با جمهوري اسلامي ايران و خط مقاومت به شكل گسترده‌تري اتفاق بيفتد، لذا در محاسبات امنيتي و هوشمندي‌هاي اطلاعاتي نگاه به اين مسئله بسيار ضروري است.
* تلاش براي فرسايش حوزه نفوذ مقاومت در منطقه
نكته ديگر اين كه بايد به برخي غفلت‌ها و سهل انگاري‌هاي اطلاعاتي امنيتي كه در ترور مبحوح كاملاً قابل مشاهده است، توجه كرد. گفته مي‌شود كه مبحوح با اسم و پاسپورت اصلي خود و بدون محافظ وارد امارات شد لذا فردي با اين جايگاه حداقل بايد از سوي سيستم امنيتي امارات يا حماس محافظت مي‌شد.
چيزي كه از ترور مبحوح و نمونه‌هاي ذكر شده استنباط مي‌شود اين است كه رژيم صهيونيستي و كشورهاي غربي تلاش مي‌كنند تا محيط منطقه‌اي را براي حضور خط مقاومت شامل گروه‌هاي فلسطيني، لبناني و حتي عناصر عادي جمهوري اسلامي ايران ناامن كنند و اين ناامني منطقه با اين هدف صورت مي‌گيرد كه خط مقاومت در سطح منطقه دچار فرسايش حوزه نفوذ شود. اگر اين رويكرد و راهبرد صهيونيستي، غربي، عربي در كنار سهل انگاري و اقدامات ناشيانه قرار گيرد، نتيجه‌اي جز فراهم شدن زمينه موفقيت دستگاه‌هاي اطلاعاتي صهيونيستي به همراه نخواهد داشت.
از اين جهت مي‌بايست يك تجديد نظر و مروري بر نوع رفتار امنيتي براي مقامات و مسئوليني كه مرتبط با جريان مقاومت هستند در سطح منطقه و حتي محيط داخلي جمهوري اسلامي مد نظر قرار گيرد. اين طور نيست كه بخواهيم يا بشود تردد هر فرد را به داخل ايران ناديده گرفت و به آن توجه نكرد چرا كه اين گونه افراد در تردد‌هاي خود به راحتي شبكه‌هاي جاسوسي ايجاد كرده و يا براي شناسايي و اقدامات امنيتي، اين ترددها را شكل مي‌دهند.
گفته مي‌شود كه همراه با مبحوح چند نفر غربي با همان هواپيما وارد امارات شده و بلافاصله روز بعد از ترور امارات را ترك كرده‌اند. رئيس پليس دبي مليت و هويت اين افراد را مشخص نكرد و اين موضوع نشان‌دهنده اين است كه دستگاه امنيتي امارات يا نسبت به ترور صورت گرفته چشم پوشي كرده و يا يك همسويي با موساد در اين ترور داشته است. اين اتفاق ممكن است در جاهاي ديگر هم اتفاق بيفتد كه نمونه آن ربايش يكي از مقامات نظامي ايراني در تركيه است كه توسط موساد ربوده و به فلسطين اشغالي برده شد. اين حادثه نشان‌دهنده يك نقطه بلوغ از همكار‌هاي اطلاعاتي، جاسوسي و امنيتي بين رژيم صهيونيستي و كشورهاي عربي است كه سطح معادلات منطقه را تحت تاثير قرار مي‌دهد.
نكته دوم اين است كه موفقيت موساد در اينگونه ترورها، ناشي از يك تاريخ خونين و با تجربه در اقدامات مربوط به كشتار فلسطينيان و كليه مقاومين از يك سو و سهل انگاري‌هاي امنيتي كه ممكن است از طرف هر جريان يا كشوري سر بزند، مي‌باشد. اين اتفاق ممكن است به سادگي در سوريه، لبنان و يا هر جايي ديگري سر بزند ولي به شكل دقيق‌تر بسته به رعايت مسائل امنيتي از سوي مسئولين مربوطه، زمينه ناكامي دستگاه‌هاي اطلاعاتي صهيونيستي فراهم خواهد شد. ادامه مطلب
ابعاد اين ترور از جهات مختلف قابل توجه است، از جمله اينكه امارات و بسياري از كشورهاي عربي سازشكار، محيط داخلي خود را بستر آرام و امني براي فعاليت دستگاه‌هاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم صهيونيستي قرار داده‌اند.
بقيه در ادامه
* روابط كشورهاي عربي با مقامات صهيونيستي
در خصوص رابطه كشورهاي عربي با مقامات صهيونيستي به اين خبر مي‌توان اشاره كرد كه يك وزير صهيونيستي و هيئت همراه وي در نشست مربوط به محيط زيست در ابوظبي شركت مي‌كنند، با اين توجيه كه "اين يك كنفرانس بين‌المللي است " از مقامات صهيونيستي در امارات استقبال مي‌كنند. اين اتفاق در اشكال مختلف در ساير كشورهاي عربي هم انجام مي‌گيرد و اخيراً هم در اجلاس مونيخ يك شاهزاده سعودي كه در كنفرانس امنيتي شركت كرده بود با مقامات صهيونيستي ديداري انجام مي‌دهد، اين يكي از ديدارهاي علني است كه بين مقامات صهيونيستي و عربستان اتفاق مي‌افتد، كه به نظر مي‌رسد روابط پنهان و غيرعلني قطعاً بيش از اين است.
* رنگ باختن ناسيوناليسم عرب در مقابل رژيم صهيونيستي
موضوع قابل توجه اين است كه امنيت كشورهاي عربي كاملاً در دست رژيم صهيونيستي بوده و با آن گره خورده و امروز چيزي به نام ناسيوناليسم عرب كه بخواهد در مقابل رژيم صهيونيستي بايستد مفهومي ندارد.
همانطور كه در گزارش‌هاي مختلف مطرح شده، حتي بعضي جزاير عربستان سعودي و مصر در سواحل مشترك بين اردن، مصر و عربستان سعودي در اشغال رژيم صهيونيستي است و هيچ صدايي از كشورهاي عربي بلند نمي‌شود. اين جزاير موقعيت فوق‌العاده‌اي را براي مانورهاي امنيتي و حتي اقتصادي و تجاري براي رژيم صهيونيستي ايجاد مي‌كنند.
از سوي ديگر در روزهاي گذشته شاهد عربده‌هاي تهديدآميز از سوي مقامات صهيونيستي نسبت به سوريه بوده‌ايم، ولي هيچ يك از مقامات كشورهاي عربي نسبت به اين قضيه واكنش نشان نمي‌دهد و اين حكايت از آن دارد كه اين كشورها وضعيت خود را با رژيم صهيونيستي همسو و منطبق مي‌بينند كه اين واقعه شرايط منطقه‌اي را به شدت متاثر مي‌كند و معادلات منطقه را تغيير خواهد داد يعني رفتار سياسي، ديپلماسي عمومي و رسانه‌اي و نيز اقتصادي اين كشورها تحت عنوان تجارت جهاني و مناسبات دو جانبه با رژيم صهيونيستي در حال رقم زدن وضعيت جديدي از روابط است.
* عوامل موفقيت موساد در سطح منطقه
نكته بعدي اين است كه اين ترور در ادامه اقدامات مشابهي است كه طي چند سال اخير انجام گرفته و نشان‌دهنده اقدامات فعال موساد است كه از ترور عماد مغنيه تا ژنرال سليمان در سوريه و ترور مبحوح در امارات يا ترور دانشمند ايراني و ربايش يكي ديگر از دانشمندان كشورمان كه از طريق حضور در عربستان ربوده شد و در اختيار آمريكا و رژيم صهيونيستي قرار گرفت. اين اقدامات نوعي هشدار را براي مسئولين و مقامات جمهوري اسلامي ايران بايد به همراه داشته باشد.
موفقيت موساد در اجراي ترور و ربايش جريان مخالف و يا خط مقاومت در منطقه ناشي از دو پارامتر است، از يك طرف اين سازمان متكي به تجربه اقدامات تروريستي خود در فلسطين اشغالي است. ما از ابتداي قرن بيستم شاهد شكل‌گيري سازمان‌هاي تروريستي صهيونيستي بوديم كه با ترور، كشتار و ارعاب فلسطيني‌ها، آنان را مجبور به ترك خانه و كاشانه و سرزمين خود كرده‌اند. دستگاه‌هاي امنيتي و نظامي رژيم صهيونيستي در اين زمينه تاريخ خونيني از اقدامات تروريستي دارند.
موضوع مهمتر اين است كه رژيم صهيونيستي از طريق كمك، مساعدت و همكاري سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي و اخيراً كشورهايي مثل اردن، مصر و امارات اطلاعات گسترده‌اي را دريافت مي‌كند كه قابليت عملياتي او را افزايش مي‌دهد. در واقع امروز اين طور نيست كه نياز باشد تا مامورين اطلاعاتي و جاسوسي رژيم صهيونيستي وارد كشوري شوند، بلكه اين كار را از طريق عناصر عربي همكار با رژيم صهيونيستي صورت مي‌دهند. نمونه مشابه آن را در عمليات خوست در افغانستان شاهد بوديم كه يك فرد اردني كه يك جاسوس دو گانه محسوب مي‌شد چگونه هم با طالبان و هم دستگاه‌هاي امنيتي آمريكايي همكاري داشت. اين اتفاق در اشكال ديگر مي‌تواند در همه جاي دنيا بويژه در حوزه‌هاي مرتبط با جمهوري اسلامي ايران و خط مقاومت به شكل گسترده‌تري اتفاق بيفتد، لذا در محاسبات امنيتي و هوشمندي‌هاي اطلاعاتي نگاه به اين مسئله بسيار ضروري است.
* تلاش براي فرسايش حوزه نفوذ مقاومت در منطقه
نكته ديگر اين كه بايد به برخي غفلت‌ها و سهل انگاري‌هاي اطلاعاتي امنيتي كه در ترور مبحوح كاملاً قابل مشاهده است، توجه كرد. گفته مي‌شود كه مبحوح با اسم و پاسپورت اصلي خود و بدون محافظ وارد امارات شد لذا فردي با اين جايگاه حداقل بايد از سوي سيستم امنيتي امارات يا حماس محافظت مي‌شد.
چيزي كه از ترور مبحوح و نمونه‌هاي ذكر شده استنباط مي‌شود اين است كه رژيم صهيونيستي و كشورهاي غربي تلاش مي‌كنند تا محيط منطقه‌اي را براي حضور خط مقاومت شامل گروه‌هاي فلسطيني، لبناني و حتي عناصر عادي جمهوري اسلامي ايران ناامن كنند و اين ناامني منطقه با اين هدف صورت مي‌گيرد كه خط مقاومت در سطح منطقه دچار فرسايش حوزه نفوذ شود. اگر اين رويكرد و راهبرد صهيونيستي، غربي، عربي در كنار سهل انگاري و اقدامات ناشيانه قرار گيرد، نتيجه‌اي جز فراهم شدن زمينه موفقيت دستگاه‌هاي اطلاعاتي صهيونيستي به همراه نخواهد داشت.
از اين جهت مي‌بايست يك تجديد نظر و مروري بر نوع رفتار امنيتي براي مقامات و مسئوليني كه مرتبط با جريان مقاومت هستند در سطح منطقه و حتي محيط داخلي جمهوري اسلامي مد نظر قرار گيرد. اين طور نيست كه بخواهيم يا بشود تردد هر فرد را به داخل ايران ناديده گرفت و به آن توجه نكرد چرا كه اين گونه افراد در تردد‌هاي خود به راحتي شبكه‌هاي جاسوسي ايجاد كرده و يا براي شناسايي و اقدامات امنيتي، اين ترددها را شكل مي‌دهند.
گفته مي‌شود كه همراه با مبحوح چند نفر غربي با همان هواپيما وارد امارات شده و بلافاصله روز بعد از ترور امارات را ترك كرده‌اند. رئيس پليس دبي مليت و هويت اين افراد را مشخص نكرد و اين موضوع نشان‌دهنده اين است كه دستگاه امنيتي امارات يا نسبت به ترور صورت گرفته چشم پوشي كرده و يا يك همسويي با موساد در اين ترور داشته است. اين اتفاق ممكن است در جاهاي ديگر هم اتفاق بيفتد كه نمونه آن ربايش يكي از مقامات نظامي ايراني در تركيه است كه توسط موساد ربوده و به فلسطين اشغالي برده شد. اين حادثه نشان‌دهنده يك نقطه بلوغ از همكار‌هاي اطلاعاتي، جاسوسي و امنيتي بين رژيم صهيونيستي و كشورهاي عربي است كه سطح معادلات منطقه را تحت تاثير قرار مي‌دهد.
نكته دوم اين است كه موفقيت موساد در اينگونه ترورها، ناشي از يك تاريخ خونين و با تجربه در اقدامات مربوط به كشتار فلسطينيان و كليه مقاومين از يك سو و سهل انگاري‌هاي امنيتي كه ممكن است از طرف هر جريان يا كشوري سر بزند، مي‌باشد. اين اتفاق ممكن است به سادگي در سوريه، لبنان و يا هر جايي ديگري سر بزند ولي به شكل دقيق‌تر بسته به رعايت مسائل امنيتي از سوي مسئولين مربوطه، زمينه ناكامي دستگاه‌هاي اطلاعاتي صهيونيستي فراهم خواهد شد.
