بعد از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در ايران چند روزي فضاي امنيت كشور دست خوش حوادث و اتفاقاتي بسيار تخلي شد.
دشمنان انقلاب با راه انداختن يك جنگ نرم سعي نمودند فضاي كشور را هر چه بيشتر به سوي ناامني پيش ببرند.
دشمنان انقلاب با تمام توان و بكارگيري انواع ابزارها، سعي در دامن زدن به هر چه بيشتر شدن آتش اين فتنه شدند.
براي عملياتي كردن شيوهها و تاكتيكهاي عمليات رواني در جنگ نرم نياز به ابزار و تجهيزات و امكانات خاصي ميباشد.
رسانهها به جهت نوع كاركرد، ابزاري موثر براي اجراي مقاصد متخصصان عمليات رواني به شمار ميرود.
با كمي انديشه و تفكر و ريشهيابي اتفاقات ميتوان حدس زد كه نقش رسانهها در اين بين بسيار تأثيرگذار بوده است.
دستاندركاران جنگ نرم رسانهها و ابزارهاي عمليات رواني را به چند گروه تقسيم ميكنند كه البته در اين نوشتار به دليل فراواني ابزارها و استفاده گسترده سردمداران جنگ نرم و مخالفان در انتخابات رياست جمهوري، آن را به شش گروه شامل ابزارهاي ديداري، شنيداري،نوشتاري يا مكتوب، الكترونيكي،كمكي و انساني تقسيم ميكنند با توجه به اينكه رسانهها در اختيار نظام سلطه قرار دارد و با اعتراف سران نظام سلطه و اعتقاد برخي شخصيتها، كه رسانه نه در بيان و كشف حقيقت كه براي فريب، تبليغ، سلطه مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد. دستيار وزير خزانهداري آمريكا در زمان رياست جمهوري ريگان در اين خصوص ميگويد: شايد مردم آمريكا هرگز متوجه نشوند كه آيا انتخاباتي كه اخيرا در ايران برگزار شد صحت داشت يا آنكه تقلبي صورت گرفته بود. رسانههاي آمريكا به عنوان ابزار تبليغاتي عمل ميكنند نه ابزار انتقال حقيقت.
در اين بين نقش ابزارهاي الكترونيكي بسيار گستردهتر بوده است. (اين ابزارها شامل اينترنت، موبايل، تلفن، فكس است.)
استفاده از تلفن همراه و بخش پيامكي و بلوتوثي آن بسيار مورد توجه بود اما در اين بين اينترنت با تمام توانمندي و ظرفيتي كه داشت وارد عرصه شده بود و بخش وسيعي از اين مسئوليت اغتشاش آفريني را به عهده داشت.
به طوري كه محمد حسنين هيكل نويسنده و انديشمند مصري در اين خصوص، گفت: پيش از برگزاري انتخابات ايران هزاران سايت اينترنتي تاسيس شد كه صاحبان آن تلاش ميكردند، مردم را سردرگم كرده و آنها را براي اعتراض به نتايج انتخابات تحريك كنند.بسياري از اين پايگاههاي اينترنتي توسط اسرائيل راهاندازي شده بود.
در خصوص نقش اينترنت در اغتشاشات همين بس كه حتي دادستان تهران در مقدمه كيفرخواست متهمين اغتشاشات نيز به اين نكته اشاره كرد و آورده است: در اغتشاشات اخير به وضوح ديده شد از اينترنت به عنوان ابزاري فراگير و كارآمد در برگزاري تجمعات غير قانوني، اطلاع رساني دروغين و فضاسازي اغواگرانه بهرهبرداري شد. آنچه در جريان انتخابات و پس از آن اتفاق افتاد، سلسله اعمالي بود كه به دنبال هم طرحريزي و اجرا شد.
اما در اين بين هجمه تبليغي و جنگ رواني كه توسط سايتهاي ارتباطات اجتماعي مانند فيس بوك، توييتر، ماي اسپيس صورت گرفت بسيار قابل توجه است. (البته توجه ناگهاني رسانههاي بيگانه به سوي اين سايتها از يك سو و تحول به وجود آمده در اين سايتها و ايجاد زبان فارسي در آنها، به شكل ناگهاني سئوال برانگيز ميباشد.)
سايتهاي ارتباطات اجتماعي در ظاهر به منظور ايجاد فضايي براي حضور الكترونيكي افراد در جامعه چند صدايي غربي و بيان ديدگاهها، پيدا كردن دوست، ارتباط با دوستان و فرستادن پيامهاي گروهي عمل ميكنند اما در باطن اغلب اين وبگاهها در خدمت بنگاههاي خبري و اطلاعاتي قرار داشته و با جمعآوري اطلاعات شخصي از افراد اقدام به پروندهسازي و بعضا عضوگيري براي سازمانهاي جاسوسي و تروريستي غربي مينمايند.
صفحات زيادي به اعلاميههاي گروهكهاي اپوزسيون اختصاص يافته و تلاش شده بود كه مردگان سياسي را زنده كرده و به ايشان شخصيت ببخشند.
مك كين نماينده جمهوري خواه در مورد استفاده از اين سايتها ميگويد: امروز توييتر، فيسبوك و يوتيوب مدل امروزي دستگاههاي چاپ هستند.
ما در اين بخش به معرفي يكي از اين سايتهاي اجتماعي به نام فيس بوك Facebook ميپردازيم.
* فيس بوك چيست؟
فيس بوك (Facebook) يا فضاي مجازي موجود در اينترنت كه با نام يك شبكه اجتماعي از پنج سال پيش به طور جدي كارش را آغاز كرد.
امروزه به شبكهاي نام آشنا و تاثيرگذار در عرصههاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ... تبديل شده است.
اين شبكه اجتماعي توسط مارك زاكربرگ كه يك يهودي ميباشد در فوريه 2004 راهاندازي شد.
شعبه مركزي فيس بوك، در كاليفرنيا قرار دارد از قوانين دولت آمريكا پيروي ميكند. ميليونها نفر در همان چند ماه اول، به عضويت آن درآمدند و يك شبكه اجتماعي بسيار گسترده، وسيع و با نفوذ را بنيان نهاد.
اكنون فيس بوك تشكيلات اداري مجهزي شامل هفت ساختمان در پالو آلتو و صدها نفر كارمند دارد و زاكربرگ آن را يك اردوگاه شهري مينامد.
كاربران در فيس بوك داراي يك صفحه شخصي هستند كه ميتوانند گروه تاسيس كنند يا از گروهها يا احزاب حمايت كنند و برنامهها و اهداف آنها را در ميدان بسيار وسيعي گسترش دهند، در گروههاي ديگر عضو شوند، براي خودشان آلبوم عكس درست كنند، در صفحه شخصي خود برنامه نصب كنند، دوستانشان را انتخاب كنند و بر تعداد دوستان خود بيفزايند، براي وبلاگ خود و يا يك هنرمند يا وبسايت مورد علاقهشان صفحه مجزا طراحي كنند تا ديگران هم در آن صفحه ثبت شوند و ارتباط برقرار كنند.
گوش دادن به موسيقي، عضويت در گروههاي مختلف، پيدا كردن دوستان قديمي، بازي و ويدئو از ديگر امكانات فيس بوك است.
به هر حال، خط و مشي فيس بوك در مدت اخير، برخلاف تعريف اوليه آن،رنگ و بوي اجتماعي را به سياست واگذار كرده است.
فيسبوك در جهان، ابزار اشغالگري كشورهاي بزرگ را تغيير داده است و شبكههاي اينترنتي در رسيدن به اهداف استعماري نقش كليدي را دارد به گونهاي كه هزينههاي گزافي براي آن خرج ميشود.
فيس بوك در هر كشور اعضاي قابل توجهي دارد، كه ميتواند براي هر دولتي خطرساز شود. اين سايت اجتماعي بيشترين تاثيرگذاري در عرصههاي سياسي را از خود نشان ميدهد به طوري كه ميتوان به وسيله آن يك آشوب و عصيان مدني را در يك كشور سازماندهي و اجرا نمود كه در ادامه به مواردي از كاركرد سايتهاي اينترنتي اشاره خواهد شد.
به همين دليل برخي كشورها براي مقابله با اين سايت اقدام به فيلترينگ سايت فيسبوك كردهاند، در اينجا به چند مورد اشاره مينماييم.
مولداوي كشوري است كه در سال 1991 و پس از فروپاشي شوروي، مستقل شد.
اين كشور كوچك اروپايي نيز در سالهاي اخير تحت تاثير فيس بوك قرار گرفته و بايد اعتراف كرد كه بزرگتترين تاثيرگذاري سياسي اين سايت، در اين كشور رقم خورده است. رقابت شديد و نزديك احزاب
(حزب كمونيست و جمهوري خواهان) فضايي كاملا ملتهب را به وجود آورد و در اين بين، فيس بوك جريانسازي عميق ايجاد كرد.
در راي پارلماني، كمونيستها پيروز شدند و به همين دليل ، آشوبهاي خياباني با برنامهريزي در فيس بوك تدارك ديده شد.
اين تاثير به حدي قوي بود كه پس از به آتش كشيده شدن مجلس و زخمي شدن دهها نفر از شهروندان، از اين اتفاقات به عنوان انقلاب فييس بوكي در مولداوي ياد شد. شهرونداني كه در فيس بوك عضويت داشتند و كساني كه خواهان جمهوري يا دموكراسي بودند، در فيس بوك پيامي با عنوان "تجمع گسترده مقابل پارلمان " را منتشر كرده و پس از اطلاع رساني وسيع، مقدمات به آتش كشيده شدن مجلس فراهم شد.
مورد ديگر در برگزاري تظاهرات در كلمبيا بود كه فعالان سياسي كلمبيايي در اعتراض به سياست رئيس جمهوري ونزوئلا (هوگو چاوز) راهپيمايي گسترده عليه وي را در كلمبيا و در اعتراض به موضع وي عليه اين كشور از طريق «فيس بوك» سازماندهي نمودند.
* پشت پرده فيس بوك:
اخيراً يك مجله از فرانسوي با تاكيد بر اينكه فيس بوك يك سايت وابسته به سازمان اطلاعاتي است، فاش كرد كه اين سايت در خدمت عضوگيري و جمعآوري اطلاعات از كاربران اينترنتي فعاليت ميكند.
البته حضور مدير فيس بوك در جشنهاي رژيم صهيونيستي كه به مناسبت اشغال فلسطين برگزار شده بود. شاهد اين ادعا است.
به دليل تاثيرات فيس بوك فرماندهان نظامي آمريكايي طي دستور جديدي استفاده از سايتهاي شبكه اجتماعي نظير فيس بوك و توييتر را ممنوع اعلام كردند زيرا نظاميان نيروي دريايي آمريكا كه در حال فعاليت در خارج از اين كشور هستند با استفاده از شبكههاي اجتماعي نظير فيس بوك و توييتر با خانواده و دوستان خود ارتباط برقرار ميكنند كه از اين طريق اطلاعات گستردهاي افشاء ميشود. ادامه مطلب
دشمنان انقلاب با راه انداختن يك جنگ نرم سعي نمودند فضاي كشور را هر چه بيشتر به سوي ناامني پيش ببرند.
دشمنان انقلاب با تمام توان و بكارگيري انواع ابزارها، سعي در دامن زدن به هر چه بيشتر شدن آتش اين فتنه شدند.
براي عملياتي كردن شيوهها و تاكتيكهاي عمليات رواني در جنگ نرم نياز به ابزار و تجهيزات و امكانات خاصي ميباشد.
رسانهها به جهت نوع كاركرد، ابزاري موثر براي اجراي مقاصد متخصصان عمليات رواني به شمار ميرود.
با كمي انديشه و تفكر و ريشهيابي اتفاقات ميتوان حدس زد كه نقش رسانهها در اين بين بسيار تأثيرگذار بوده است.
دستاندركاران جنگ نرم رسانهها و ابزارهاي عمليات رواني را به چند گروه تقسيم ميكنند كه البته در اين نوشتار به دليل فراواني ابزارها و استفاده گسترده سردمداران جنگ نرم و مخالفان در انتخابات رياست جمهوري، آن را به شش گروه شامل ابزارهاي ديداري، شنيداري،نوشتاري يا مكتوب، الكترونيكي،كمكي و انساني تقسيم ميكنند با توجه به اينكه رسانهها در اختيار نظام سلطه قرار دارد و با اعتراف سران نظام سلطه و اعتقاد برخي شخصيتها، كه رسانه نه در بيان و كشف حقيقت كه براي فريب، تبليغ، سلطه مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد. دستيار وزير خزانهداري آمريكا در زمان رياست جمهوري ريگان در اين خصوص ميگويد: شايد مردم آمريكا هرگز متوجه نشوند كه آيا انتخاباتي كه اخيرا در ايران برگزار شد صحت داشت يا آنكه تقلبي صورت گرفته بود. رسانههاي آمريكا به عنوان ابزار تبليغاتي عمل ميكنند نه ابزار انتقال حقيقت.
در اين بين نقش ابزارهاي الكترونيكي بسيار گستردهتر بوده است. (اين ابزارها شامل اينترنت، موبايل، تلفن، فكس است.)
استفاده از تلفن همراه و بخش پيامكي و بلوتوثي آن بسيار مورد توجه بود اما در اين بين اينترنت با تمام توانمندي و ظرفيتي كه داشت وارد عرصه شده بود و بخش وسيعي از اين مسئوليت اغتشاش آفريني را به عهده داشت.
به طوري كه محمد حسنين هيكل نويسنده و انديشمند مصري در اين خصوص، گفت: پيش از برگزاري انتخابات ايران هزاران سايت اينترنتي تاسيس شد كه صاحبان آن تلاش ميكردند، مردم را سردرگم كرده و آنها را براي اعتراض به نتايج انتخابات تحريك كنند.بسياري از اين پايگاههاي اينترنتي توسط اسرائيل راهاندازي شده بود.
در خصوص نقش اينترنت در اغتشاشات همين بس كه حتي دادستان تهران در مقدمه كيفرخواست متهمين اغتشاشات نيز به اين نكته اشاره كرد و آورده است: در اغتشاشات اخير به وضوح ديده شد از اينترنت به عنوان ابزاري فراگير و كارآمد در برگزاري تجمعات غير قانوني، اطلاع رساني دروغين و فضاسازي اغواگرانه بهرهبرداري شد. آنچه در جريان انتخابات و پس از آن اتفاق افتاد، سلسله اعمالي بود كه به دنبال هم طرحريزي و اجرا شد.
اما در اين بين هجمه تبليغي و جنگ رواني كه توسط سايتهاي ارتباطات اجتماعي مانند فيس بوك، توييتر، ماي اسپيس صورت گرفت بسيار قابل توجه است. (البته توجه ناگهاني رسانههاي بيگانه به سوي اين سايتها از يك سو و تحول به وجود آمده در اين سايتها و ايجاد زبان فارسي در آنها، به شكل ناگهاني سئوال برانگيز ميباشد.)
سايتهاي ارتباطات اجتماعي در ظاهر به منظور ايجاد فضايي براي حضور الكترونيكي افراد در جامعه چند صدايي غربي و بيان ديدگاهها، پيدا كردن دوست، ارتباط با دوستان و فرستادن پيامهاي گروهي عمل ميكنند اما در باطن اغلب اين وبگاهها در خدمت بنگاههاي خبري و اطلاعاتي قرار داشته و با جمعآوري اطلاعات شخصي از افراد اقدام به پروندهسازي و بعضا عضوگيري براي سازمانهاي جاسوسي و تروريستي غربي مينمايند.
صفحات زيادي به اعلاميههاي گروهكهاي اپوزسيون اختصاص يافته و تلاش شده بود كه مردگان سياسي را زنده كرده و به ايشان شخصيت ببخشند.
مك كين نماينده جمهوري خواه در مورد استفاده از اين سايتها ميگويد: امروز توييتر، فيسبوك و يوتيوب مدل امروزي دستگاههاي چاپ هستند.
ما در اين بخش به معرفي يكي از اين سايتهاي اجتماعي به نام فيس بوك Facebook ميپردازيم.
* فيس بوك چيست؟
فيس بوك (Facebook) يا فضاي مجازي موجود در اينترنت كه با نام يك شبكه اجتماعي از پنج سال پيش به طور جدي كارش را آغاز كرد.
امروزه به شبكهاي نام آشنا و تاثيرگذار در عرصههاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ... تبديل شده است.
اين شبكه اجتماعي توسط مارك زاكربرگ كه يك يهودي ميباشد در فوريه 2004 راهاندازي شد.
شعبه مركزي فيس بوك، در كاليفرنيا قرار دارد از قوانين دولت آمريكا پيروي ميكند. ميليونها نفر در همان چند ماه اول، به عضويت آن درآمدند و يك شبكه اجتماعي بسيار گسترده، وسيع و با نفوذ را بنيان نهاد.
اكنون فيس بوك تشكيلات اداري مجهزي شامل هفت ساختمان در پالو آلتو و صدها نفر كارمند دارد و زاكربرگ آن را يك اردوگاه شهري مينامد.
كاربران در فيس بوك داراي يك صفحه شخصي هستند كه ميتوانند گروه تاسيس كنند يا از گروهها يا احزاب حمايت كنند و برنامهها و اهداف آنها را در ميدان بسيار وسيعي گسترش دهند، در گروههاي ديگر عضو شوند، براي خودشان آلبوم عكس درست كنند، در صفحه شخصي خود برنامه نصب كنند، دوستانشان را انتخاب كنند و بر تعداد دوستان خود بيفزايند، براي وبلاگ خود و يا يك هنرمند يا وبسايت مورد علاقهشان صفحه مجزا طراحي كنند تا ديگران هم در آن صفحه ثبت شوند و ارتباط برقرار كنند.
گوش دادن به موسيقي، عضويت در گروههاي مختلف، پيدا كردن دوستان قديمي، بازي و ويدئو از ديگر امكانات فيس بوك است.
به هر حال، خط و مشي فيس بوك در مدت اخير، برخلاف تعريف اوليه آن،رنگ و بوي اجتماعي را به سياست واگذار كرده است.
فيسبوك در جهان، ابزار اشغالگري كشورهاي بزرگ را تغيير داده است و شبكههاي اينترنتي در رسيدن به اهداف استعماري نقش كليدي را دارد به گونهاي كه هزينههاي گزافي براي آن خرج ميشود.
فيس بوك در هر كشور اعضاي قابل توجهي دارد، كه ميتواند براي هر دولتي خطرساز شود. اين سايت اجتماعي بيشترين تاثيرگذاري در عرصههاي سياسي را از خود نشان ميدهد به طوري كه ميتوان به وسيله آن يك آشوب و عصيان مدني را در يك كشور سازماندهي و اجرا نمود كه در ادامه به مواردي از كاركرد سايتهاي اينترنتي اشاره خواهد شد.
به همين دليل برخي كشورها براي مقابله با اين سايت اقدام به فيلترينگ سايت فيسبوك كردهاند، در اينجا به چند مورد اشاره مينماييم.
مولداوي كشوري است كه در سال 1991 و پس از فروپاشي شوروي، مستقل شد.
اين كشور كوچك اروپايي نيز در سالهاي اخير تحت تاثير فيس بوك قرار گرفته و بايد اعتراف كرد كه بزرگتترين تاثيرگذاري سياسي اين سايت، در اين كشور رقم خورده است. رقابت شديد و نزديك احزاب
(حزب كمونيست و جمهوري خواهان) فضايي كاملا ملتهب را به وجود آورد و در اين بين، فيس بوك جريانسازي عميق ايجاد كرد.
در راي پارلماني، كمونيستها پيروز شدند و به همين دليل ، آشوبهاي خياباني با برنامهريزي در فيس بوك تدارك ديده شد.
اين تاثير به حدي قوي بود كه پس از به آتش كشيده شدن مجلس و زخمي شدن دهها نفر از شهروندان، از اين اتفاقات به عنوان انقلاب فييس بوكي در مولداوي ياد شد. شهرونداني كه در فيس بوك عضويت داشتند و كساني كه خواهان جمهوري يا دموكراسي بودند، در فيس بوك پيامي با عنوان "تجمع گسترده مقابل پارلمان " را منتشر كرده و پس از اطلاع رساني وسيع، مقدمات به آتش كشيده شدن مجلس فراهم شد.
مورد ديگر در برگزاري تظاهرات در كلمبيا بود كه فعالان سياسي كلمبيايي در اعتراض به سياست رئيس جمهوري ونزوئلا (هوگو چاوز) راهپيمايي گسترده عليه وي را در كلمبيا و در اعتراض به موضع وي عليه اين كشور از طريق «فيس بوك» سازماندهي نمودند.
* پشت پرده فيس بوك:
اخيراً يك مجله از فرانسوي با تاكيد بر اينكه فيس بوك يك سايت وابسته به سازمان اطلاعاتي است، فاش كرد كه اين سايت در خدمت عضوگيري و جمعآوري اطلاعات از كاربران اينترنتي فعاليت ميكند.
البته حضور مدير فيس بوك در جشنهاي رژيم صهيونيستي كه به مناسبت اشغال فلسطين برگزار شده بود. شاهد اين ادعا است.
به دليل تاثيرات فيس بوك فرماندهان نظامي آمريكايي طي دستور جديدي استفاده از سايتهاي شبكه اجتماعي نظير فيس بوك و توييتر را ممنوع اعلام كردند زيرا نظاميان نيروي دريايي آمريكا كه در حال فعاليت در خارج از اين كشور هستند با استفاده از شبكههاي اجتماعي نظير فيس بوك و توييتر با خانواده و دوستان خود ارتباط برقرار ميكنند كه از اين طريق اطلاعات گستردهاي افشاء ميشود.