مایکروسافت خود را برای عرضه آپدیتی حجیم آماده می کند، آپدیتی که ویندوز ۱۰ را به تک تک ۱۴ میلیون اکس باکس وان فروخته شده در سراسر جهان می آورد و رویای بیل گیتس را پس از ۱۴ سال محقق می کند.
بقیه در ادامه مطلب...
اگر دو دهه پیش، زمانی که هنوز بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا بود از گیتس می پرسیدید که چه کسی بالاخره ویندوز را می خواهد به اتاق نشیمن آورد، در پاسخ می گفت برای انجام دادن این تغییر بزرگ در پوست خود نمی گنجد.
اواخر دهه نود میلادی، مایکروسافت حسابی از حضور پلی استیشن ۲ وحشت کرده بود. کنسول جدید سونی قرار بود حوالی سال ۲۰۰۰ عرضه شود و یک تفاوت بزرگ با ورژن قبلی اش داشت. در حالی که کنسول اول سونی تمرکز بالایی بر جذب بازی سازان کنسولی داشت، ژاپنی ها این بار با پلی استیشن ۲ بازاری بزرگ تر را هدف قرار داده بودند و می خواستند توسعه دهندگان ویندوزی را به سمت خود بکشند.
سونی موفق شد و با پلی استیشن ۲ نه تنها کنسول ها را وارد مرحله ای تازه کرد، بلکه پی سی گیمینگ را هم برای سال ها با رکودی عظیم مواجه نمود.
توسعه دهندگان میلی به عرضه بازی های خود روی پی سی نداشتند و جامعه کنسول گیمرها روز به روز در حال گسترش بود، در این بین مایکروسافت به خواب فرو رفته بود. پلی استیشن ۲ با یک دی وی دی پلیر داخلی عرضه شد و نقش ابزار مالتی مدیای اتاق نشیمن را ایفا می کرد، کاری که مایکروسافت سعی در انجام آن با کنسول ویندوزی اش داشت.
یک کامپیوتر در هر اتاق نشیمن
رابی باخ، خالق اکس باکس در مصاحبه ای با تک اینساید گفت ریک تامپسون که بعدها به عنوان معاونت بخش سخت افزار مایکروسافت منسوب شد، اولین بار ایده ی گلاویز شدن با سونی در فضای کنسولی را در جلسه ای به بیل گیتس ارائه کرد.
گیتس شیفته ی این طرح شده بود اما برای اینکه بخواهد وارد بازی چالش برانگیزی که همه می شناختند شود، نیاز به ماه ها فکر و پژوهش داشت.
نت براون، یکی از آرشیتکت های نرم افزاری مایکروسافت به بیزینس اینسایدر می گوید برای اینکه گیتس را راضی می کردیم، دست به دامان ویندوز شدیم. به گیتس گفته شده بود ساخت یک کنسول بازی می توان به نفع ویندوز باشد. براون در تیم طراحان اولین کنسول حضور داشت و ادعا می کند که نام اکس باکس را وی مطرح کرده.
ویندوز، ویندوز و فقط ویندوز
همزمان، مایکروسافت تمام انرژی خود را روی ویندوز گذاشته بود. هرکاری که گیتس و شرکت اش انجام می دادند صرفا برای این بود که ویندوز از هر زمانی بزرگ تر و فراگیر تر شود. مایکروسافت آفیس، مایکروسافت اکسچینج و هر محصول دیگری که ساخته می شد فقط برای این بود که ویندوز به جلو رانده شود و توسعه دهندگان بتوانند محصولی بسازند که هم در اتاق نشیمن کاربرد داشته باشد و هم در دفتر کار.
زمانی که ایده ی ساخت کنسول بازی توسط مایکروسافت مطرح شد، پروژه اکس باکس در حال طی مسیر خود بود، اما نه آنطور که فکرش را کنید.
تیم سازنده دایرکت اکس، نرم افزاری که انجام بازی را روی ویندوز امکان پذیر می کرد، تصمیم برای آینده خود گرفته بودند. در حقیقت نام اکس باکس هم از همینجا می آید. قرار بود کنسول مایکروسافت DirectX Box، یا جعبه ای که DirectX دارد نام بگیرد. براون می گوید تمام تلاش ما این بود که نام سیستم عامل را در هر جایی استفاده کنیم.
ایده ی اولیه این بود که اکس باکس، حکم یک پی سی دستکاری شده برای اتاق نشیمن را ایفا کند تا ساخت بازی ها سرعت بیشتری گرفته و آسان تر شود. توسعه دهندگان ابتدا بازی را برای جعبه ی دایرکت اکس می ساختند و سپس با کمترین تلاشی کدهایش به ویندوز ترجمه می شد. در حقیقت، ورژن های ولیه ی اکس باکس، ویندوز ۹۵ را اجرا می کرد.
از لحاظ فنی، آنچه که بیست سال پیش مایکروسافت با دایرکت اکس باکس و ویندوز ۹۵ انجام می داد، با نقشه ی امروزی ویندوز ۱۰ و اکس باکس وان تفاوت دارد اما ایده مشابه است.
دوران رکود ویندوز
چالش های بسیاری وجود داشت. اواخر دهه نود، به گفته ی براون، ویندوز راکد مانده بود. با توجه به موفقیت ویندوز ۹۵ و ویندوز ۹۸، مایکروسافت حالا از هر زمان دیگری ثروتمندتر شده بود اما ثروت کمکی به حال گیتس نمی کرد.
اگر مایکروسافت می خواست در اتاق نشیمن موفق باشد، باید اصلاحات بسیاری در نظر گرفته می شد؛ براون و تیم اش مرتبا با گیتس و باقی مدیران اجرایی در حال بحث و مشاجره بودند تا نتیجه ای حاصل شود.
برای کسانی که تازه با ویندوز آشنا شده بودند، زمان اجرای سیستم عامل روی پی سی بسیار عذاب می کشیدند و حالا تصور کنید عده ای که هیچ از تکنولوژی و برنامه نویسی سر در نمی آورند می خواهند هر چه سریع تر وارد بازی شان شوند و مشغول باشند.
فراتر از آن، ویندوز در زمینه ناپایداری شهرت بسیار پیدا کرده بود. اپلیکیشن ها همگی به یکدیگر متکی بودند و وقتی چند اپلیکیشن را اجرا می کردید که نیاز به یک فایل برای اجرا داشتند، صفحه ی آبی مرگ یا Blue Screen of Death معروف به یک باره ظاهر می شد.
با در نظر گرفتن این مشکلات، تیم اکس باکس پیشنهادی وسوسه انگیز مطرح کردند. آن ها می خواستند ویندوزی روان تر و سریع تر برای اکس باکس بسازند و هر پیشرفتی که به دست می آمد می توانست به طور کل ویندوز را روی پی سی نیز روان تر کند. بنابراین آن ها نه تنها قول پدید آوردن یک ویندوز کنسولی را به گیتس دادند، بلکه وعده ی بهتر کردن ویندوز پی سی را هم مطرح نمودند.
WebTV همه چیز را خراب کرد
در نهایت، آنچه که تیم اکس باکس موفق به ساخت آن شد، مدلی اپلیکیشن مانند و ایزوله از ویندوز بود، دقیقا مشابه ساختار اپلیکیشن های امروزی موبایل ها. اپ های اکس باکس محور بسیار سریع بارگذاری و روان اجرا می شدند.
گیتس با امید با ارتقاء اکوسیستم ویندوز، این طرح را پذیرفت. اما این اتفاق درست زمانی رخ داد که استیو بالمر یک قدم با مدیرعاملی فاصله داشت و گیتس در حال آماده سازی بالمر با سپردن تصمیمات بزرگ به وی بود.
براون می گوید راضی کردن مدیران اجرایی مایکروسافت دردسری بزرگ بود که بالاخره به تحقق پیوست. آن ها هیچ تجربه ای از بازار بازی های ویدیویی نداشتند و حتی برای درک بهتر، بسیاری از مدیران برای خود پلی استیشن و نینتندو ۶۴ خریدند تا با مفهوم ویدیوگیم آشنا شوند. با این وجود نتوانستند درک کنند تا وقتی WebTV (یک ست-تاپ باکس تلویزیونی که برای گشت و گذار در اینترنت هم کاربرد داشت) هست، چرا باید صرفا یک دستگاه مخصوص بازی های ویدیویی ساخت.
WebTV بسیار گران قیمت بود و میل به خرید آن پایین. کارمندان مایکروسافت و خصوصا تیم اکس باکس شدیدا با این راه حل مدیریتی مخالف بودند.
بیل عصبانی می شود
دست آخر، پس از مشاجره های بسیار، گیتس و بالمر به تیم اکس باکس بودجه ای ۵۰۰ میلیون دلاری اختصاص دادند. یک سال از زمان پروژه گذشت اما همه چیز مطابق برنامه پیش نرفت. قرار بود کدها به صورت ساده تر در اختیار تیم ویندوز قرار بگیرد اما براون و همکاران اش کم آورده بودند.
با این وجود، مدیران قانع شده بودند که یک کنسول بازی می تواند به رشد اقتصادی کمپانی کمک بسیاری کند و بنابراین پروژه ادامه پیدا کرد اما مدیرعامل فریب خورده، از اینکه چیزی عاید ویندوز نشده بود، حسابی عصبانی به نظر می رسید.
در نهایت، اکس باکس بدون ویندوز عرضه شد و صرفا رابط کاربری آن وام گرفته از دایرکت اکس بود. براون اوایل ۲۰۰۰، مایکروسافت را رها کرد، به همین دلیل دقیقا نمی داند چرا ویندوز به فراموشی سپرده شد.
اکس باکس در سال ۲۰۰۱ به بازار آمد و در طول عمر خود موفق به فروش ۲۴ میلیون واحد شد. رقم خوبی به نظر می رسد اما در برابر ۱۵۵ میلیون پلی استیشن ۲، بسیار ناچیز است. با این حال، همین رقم کافی بود تا گیتس و مدیران دیگر مایکروسافت، اکس باکس را جدی بگیرند.
جالب است بدانید که اکس باکس ۳۶۰، دومین اکس باکس مایکروسافت، توسط تیمی کاملا متفاوت توسعه داده شد و با فروش ۸۵ میلیون واحدی، به موفقیتی عظیم دست یافت. دستگاه از پردازنده PowerPC و چیپ های x86 بهره می برد و به طور کل خودش را از اکوسیستم ویندوز جدا کرد.
اکس باکس وان ایده گیتس را باز می گرداند
آوردن ویندوز ۱۰ به اکس باکس وان نهایتا باز می گردد به همان هدفی که مایکروسافت از اواسط دهه ۹۰ میلادی دنبال می کرد: آوردن کامپیوترهای ویندوزی به اتاق نشیمن خانواده ها و افزایش تمایل مردم به استفاده از ویندوز در زمان تفریح، استراحت و سرگرمی.
با گسترش ویندوز به اتاق های نشیمن، دامنه گسترده تری از مردم و مشتریان به خرید محصول علاقه پیدا می کنند و خریداران کنسول مایکروسافت دیگر صرفا گیمرها نیستند. براون می گوید با در نظر گرفتن تعداد بسیار زیادی از نرم افزارها و اپلیکیشن هایی که روی هر تلویزیون قابل اجراست، اکس باکس وان می تواند پیروز باشد. باید به این مسئله هم توجه داشته باشیم که مراسم فردا شب اپل نیز گوشه چشمی به اتاق نشیمن دارد و اپل تی وی جدید قابلیت های بسیار بالایی برای انجام بازی پیدا کرده.
از نگاه براون، با یک پلتفرم بسیار گسترده، می توان دستگاه هوشمندی پدید آورد که در همه چیز خارق العاده عمل می کند، البته فقط تا زمانی که توسعه دهندگان میل به ساخت ابزارها و تولیدات خود را روی آن داشته باشند. در سوی دیگر اپل با ست-تاپ باکس جدیدش، مجموعه عظیم بازی ها، اپلیکیشن ها، فیلم ها، موسیقی ها و هر آنچه که در آیتونز است را به تلویزیون خواهد آورد.
براون معتقد است مایکروسافت در برابر گستردگی بالای محصولات موجود در آیتونز حرفی برای گفتن نخواهد داشت. ردموندی ها دیر اقدام کرده اند و حالا فقط در زمینه بازی می توانند تجربه ای کامل تر در اتاق نشیمن ارائه دهند. براون صریحا می گوید: «اپل راه درستی را پیش گرفته.»