در نظام آموزش عالي فرانسه مطابق قانون مصوب26 ژانويه 1984،از دانشگاهها
و مراكز آموزش عالي كشور، تحت عنوان مراكز عمومي آموزشي با ويژگيهاي
علمي، فرهنگي و حرفهاي ياد ميشود.
رشتههاي مختلفي در دانشگاههاي كشور فرانسه ارائه ميشود كه هر يك در واحدهاي آموزشي و تحقيقاتي جداگانهاي بر رشتههاي خاص آموزشي متمركز شده و اهداف عمومي خاصي را دنبال ميكنند. دانشگاههاي كشور فرانسه، برمؤسسات،كالجها، دپارتمانها، كتابخانهها و مراكز تحقيقاتي كه توسط شوراي نظارت دانشگاهها نظارت و بررسي ميشوند، مشتمل ميشود. هر بخش از دانشگاههاي كشور از اساسنامه و ساختار خاص برخوردار هستند.
ارائه طرح دولت محافظه كار ائتلافي فرانسه كه هدف سنتي و هميشگي جايگزيني نظام آموزش عالي فرانسه كه ريشه در عصر ناپلئون داشته و اصل دسترسي همگاني دانش آموزان به دانشگاهها از بنيادهاي اساسي آن محسوب ميشود، به كنار نهادن مدل آنگلوساكسوني (روشهاي رايج در كشورهاي انگليسي زبان به ويژه امريكا) كه از دانشگاه اساساً تحت عنوان جايگاهي براي اجراي پژوهشهاي علمي ياد كرده و خواهان دسترسي محدود دانش آموزان به امكانات آموزشي هستند، منجر شده است.
بر پايه سياستهاي جديد آموزشي، دانشجويان از برنامههاي آموزشي عموميتري در نخستين نيمسال تحصيلي خود (Semestre) برخوردار ميشوند كه آنها را براي ورود به يكي از هشت رده (Courses)فراگير و اصلي آماده ميكنند و اين درحالي است كه درحال حاضر دانشجويان، از بدو ورود به دانشگاه تحت گزينش تخصصي علمي قرار ميگيرند.
در كشور فرانسه، آموزش عالي، همانند مقاطع آموزش ابتدايي و متوسطه، به صورت دورهاي سازماندهي ميشود. نخستين دوره به صورت تئوري بوده و 2 سال طول ميشود و به كسب مدركBEUG معادل با ديپلم آموزش عالي انگلستان منتهي ميشود.
دومين دوره آموزشي نيز 2 سال طول ميكشد، در پايان نخستين سال آموزش مدرك كارشناسي و در پايان دومين سال آموزش مدرك كارشناسي ارشد ارايه ميشود.
سومين دوره نيز، به دانشجويان منتخب كارشناسي ارشد اختصاص يافته و به كسب مدارك عالي (راه گشاي آموزش مقطع دكتري) منتهي ميشود.
* 84 دانشگاه و 232 كالج در سراسر كشور فرانسه فعاليت ميكنند
آموزش عالي در فرانسه، مجموعه دانشگاهها، انستيتوهاي تخصصي و مدارس عالي را دربر ميگيرد. طبق آخرين آمار بدست آمده، مجموعه فوق پذيراي تعداد200/2 هزار دانشجو و70 مدرس است.
84 دانشگاه و 232 كالج در سراسر كشور فرانسه فعاليت ميكنند كه از اين تعداد 14 دانشگاه و 800 واحد آموزشي و پژوهشي در منطقه پاريس تمركز دارند.
آموزش دانشگاهي در كشور فرانسه طي 3 مرحله متوالي به علاقمندان ارائه ميشود، مرحله نخست آموزشي (آموزش2ساله) دوره آموزش عمومي و جهتيابي است. گواهينامه عمومي تحصيلات دانشگاهي(DEUG) گزينشهاي بسيار زيادي را دربر ميگيرد.
مرحله دوم آموزشي (آموزش2- 1ساله)، دوره تعميق و آموزش تخصصي است كه آموزشهاي عمومي و نهايي فني و حرفهاي را به عنوان پيشفرض ارائه ميكند. مدرك اعطايي، مدرك كارشناسي ياكارشناسي ارشد است و مستلزم گذراندن آزمون كنكور عمومي است.
مرحله سوم آموزشي (آموزش5 ـ 1 ساله) كه دوره عالي تخصصي و آموزشي ـ پژوهشي است.
مرحله چهارم آموزشي (آموزش2 ـ 1 ساله) كه بر جهتگيري پژوهشيDEA يا گذراندن دوره آموزش عالي تخصصي (DESS) منتهي ميشود.
مرحله پنجم آموزشي ( آموزش دانشگاهي و پژوهشي مدرك دكتري)
شهروندان فرانسوي كه به گذراندن موفقيت آميز محورهاي آموزشي اول و دوم آموزش متوسطه نائل شوند، از حق ورود به مراكز آموزش عالي برخوردار ميشوند.
* پذيرش دانشجويان در رشتههاي پزشكي و مهندسي با كنكور است
اين درحاليست كه پذيرش دانشجويان دررشتههاي پزشكي و مهندسي دانشگاههاي فرانسه عموماً از طريق برگزاري آزمون كنكور صورت ميگيرد. آموزش دانشگاهي در مراكز آموزش عالي فرانسه از3 سيكل مجزا برخوردار بوده و مجموع دورههاي آموزشي طي سيكل اول و دوم بر4سال بالغ ميشود. لازم به ذكر است كه دورههاي آموزشي 3 سيكل فوق رايگان است.
زبان تدريس مراكز آموزش عالي كشورفرانسه، زبان فرانسه است. عمده شهرت دانشگاههاي اين كشور، بر رشتههاي حقوق و علوم سياسي تمركز يافته است.
سال تحصيلي دانشگاههاي فرانسه طي ماههاي اكتبر و سپتامبر آغاز ميشود.
* اكثر دانشگاههاي فرانسه رايگان هستند
اكثر دانشگاههاي فرانسه رايگان بوده و تمام متقاضيان ورود به مراكز آموزش عالي فرانسه ملزم به گذراندن دوره كالج زبان فرانسه به مدت يكسال و حضور درآزمون مهارتهاي زبان فرانسه و ثبوت مهارتهاي تحصيلي خود براي ادامه تحصيلات به زبان فرانسه هستند.
آزمون ورودي ديگري نيز در ارتباط با رشتههاي تخصصي مورد نظر متقاضيان برگزار ميشود كه با توجه به حد نصاب و نمرات متقاضيان، در قالب دورههاي آموزش پيش دانشگاهي3 ماهه تا يك ساله از سوي دانشگاه به آنان ارائه ميشود تا از لحاظ سطح معلومات از تراز سطح اول دانشگاه برخوردار شوند.
گفتني است كه آزمون زبان فرانسه هر ساله در سفارت فرانسه در محل اقامت متقاضيان يا در كشور فرانسه برگزار ميشود. در صورت برخورداري از مدرك DALF، متقاضيان از گذراندن آزمون زبان معاف ميشوند.
دورههاي آموزش عالي دركشور فرانسه در دانشگاهها، مدارس عالي مهندسي و دانشكدههاي هنرهاي زيبا ارائه ميشوند. افرادي ميتوانند به دانشگاهها و مؤسسات فوق راه يابند كه از ديپلم متوسطه Baccalaureate)Bac) برخوردار باشند.
* شرط ورود به دانشگاه براي داوطلبان خارجي، قبولي در آزمون زبان فرانسه است
براي ورود به مراكز آموزش عالي دولتي نظير مدارس عالي دولتي (Nation ale Ecole) و مؤسسات تربيت نيروهاي متخصص از داوطلبين آزمون تخصصي به عمل ميآيد. اين در حالي است كه شرط ورود به دانشگاهها و مراكز آموزش عالي براي داوطلبين خارجي (غير بومي) قبولي در آزمون ورودي سراسري زبان فرانسه است.
مطابق قانون مصوب 26 ژانويه 1984موسوم به قانونSAVARY، آموزش عالي به عنوان سرويس عمومي تحصيلات تكميلي به رسميت شناخته شد. از جمله مهمترين وظايف مراكز آموزش عالي كشور فرانسه ميتوان به مواردي همچون ارائه آموزشهاي مقدماتي و پيوسته تكميلي، راهبري تحقيقات علمي و فني و بهرهگيري از نتايج تحقيقات، اشاعه فرهنگ اطلاع رساني علمي و فني و ارتقاي همكاريهاي بين المللي آموزشي اشاره كرد.
آموزش عالي دركشور فرانسه از 3 دوره (سيكل) مجزا با عناوين سيكل اول مشتمل بر آموزشهاي مقدماتي علوم، سيكل دوم مشتمل بر تكميل دورههاي علمي و سيكل سوم مشتمل بر پژوهشهاي پيشرفته علمي متشكل ميشود.
طي سيكل اول آموزش عالي دانشجويان با گذراندن دوره آموزشي2 تا 3 ساله مشتمل بر1100 ساعت آموزش تئوري و عملي موفق به اخذ مدارك علميDiplomas d Etudes Universitaires Generales)DEUG)،گواهينامه تكنسين عاليBrevet Technician Superieur)BTS) يا ديپلم فني دانشگاهي با عنوانInstitute Universitaires de Technologies)D. U. T.)ميشوند.
مدركSUPERIEUR (B.T.S) BEVETDE TECHNECIEN كه پس از احراز ديپلم كامل متوسطه (گذراندن دوره آموزشي12ساله) در رشتههاي عمومي يا فني و پس از طي دوره آموزشي 2 تا 3 سال به فارغ التحصيلان اعطاء ميشود. محتواي اين دوره بر آموزشهاي علمي و عملي و كسب كارآيي در مشاغل مختلف مشتمل ميشود.
مدرك (I.U.T(INSTITUTS UNIVERSITARES DE TECHNOLOGY كه در مؤسسات آموزش عالي تكنولوژي به فارغ التحصيلان اعطا ميشود.
* حضور دركلاسهاي مقدماتي ادبي براي ورود به مدارس عالي الزامي است
از جمله مهمترين كلاسهاي مقدماتي ميتوان به كلاسهاي ادبي، علمي و اقتصادي اشاره كرد.
حضور دركلاسهاي مقدماتي ادبي به مدت 2سال و شركت در آزمون ورودي براي ورود به مدارس عالي الزامي است.
حضور دركلاسهاي مقدماتي علميبه مدت(2سال)و شركت درآزمون ورودي جهت ورود به مدارس عالي مهندسي الزامياست.حضور دركلاسهاي مقدماتي اقتصاد به مدت(2سال) و شركت در آزمون ورودي براي ورود به مدارس عالي اقتصاد الزامياست.
لازم به ذكر است دانشجوياني كه پس از گذراندن كلاسهاي مقدماتي2 ساله، در آزمون ورودي پذيرفته شوند، از مجوز حضور در مراكز آموزش عالي برخوردار ميشوند.
مدارس عالي نيز به تربيت مدرسين و پژوهشگران در حوزه ادبيات، علوم انساني، اقتصاد و علوم مبادرت ميكنند.
* ارزشيابي دانشجويان توسط دانشگاهها صورت ميپذيرد
ارزشيابي دانشجويان توسط خود دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور صورت ميپذيرد. مدارك دانشگاهي نيز معمولاً بر مبناي موفقيت دانشجويان در آزمونهاي كتبي و شفاهي به آنان اعطا ميشود.
دانشگاهها معمولاً به ارزشيابي پيوسته از سطح دانش دانشجويان كه مطابق با ارزشيابي به عمل آمده بر مبناي ميزان عملكرد دانشجويان در خلال سال تحصيلي است، مبادرت ميكنند.
مطابق قانون مصوب26 ژانويه 1984، كميته ارزشيابي ملي فرانسه تشكيل يافت. كميته مذكور به تشكيل نهاد نظارتي مستقلي مبادرت كرده و از فعاليتهاي خاص و استقلال مالي بر خوردار است. كميته ارزشيابي ملي به بررسي و تأييد عملكرد دانشگاهها، كالجها و تمام مراكز و مؤسسات تحت نظارت وزارت آموزش عالي كشور مبادرت ميكند.
كميته مذكور همچنين مسئوليت ارزشيابي مؤسسات تحت نظارت وزارتخانه آموزش و پرورش ملي را بر عهده دارد.
عملكرد كميته مذكور تنها به ارزشيابي مؤسسات محدود نميشود. بلكه تأييد كيفيت فعاليتهاي تحقيقاتي و آموزشي، آموزش معلمان، آموزش تكميلي، نظارت بر كادر و خدمات آموزشي، نظارت بر روند آموزشي دانشجويان و تنظيم قراردادهاي ملي و بين المللي نيز بر عهده نهاد فوق است.
گفتني است كه در جهت انجام امور فوق، كميته مذكور به تصويب مجموعهاي از شاخصهاي اجرايي مبادرت كرده است. كميته ارزشيابي ملي همچنين به ارائه گزارش ساليانه از عملكردهاي خود و وضعيت آموزش عالي و تحقيقات به رئيس جمهور مبادرت ميكند.
* فرانسه از تاريخچهاي غني در روشهاي ارزشيابي كيفي دانشگاهها برخوردار است
به طور كلي ميتوان گفت كه درميان كشورهاي اروپايي، كشور فرانسه از تاريخچهاي غني درخصوص روشهاي ارزشيابي كيفي مراكز آموزش عالي برخوردار است.
ريشههاي مفهوم اعتبار بخشي در كشور فرانسه به زمان رياست دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور توسط نماينده گان پاپ يا اسقف به عنوان اشخاصي كه از نقش قاطع و مشخص در شكل مدرن آموزش فرانسه برخوردار بودند، باز ميشود. به عبارت ديگر نهاد تصميم گيرنده درباره تعيين مواد آموزشي و نحوه تدريس دروس آموزشي، شخص پاپ بود. در اين الگو قدرت خارجي واحدي مسئوليت نظارت بر سيستم آموزشي دانشگاههاي كشور را بر عهده داشت. اين در حالي است كه در سال 1985،كميته ارزشيابي ملي با اهداف نظارت و قضاوت صحيح و قانوني در خصوص كيفيت فعاليتهاي تحقيقاتي و آموزشي مراكز دانشگاهي كشور و قضاوت صحيح در خصوص نحوه عملكرد دانشگاهها و اجراي صحيح مسئوليتهاي اداري ـ آموزشي تشكيل يافت.
كميته مذكور نهاد مستقل دولتي است كه از جمله ويژگيهاي كاري آن ميتوان به رعايت اصل گفت و شنود مستمر ميان اعضاي گروه ارزشيابي اشاره كرد.
در كشور فرانسه ارزشيابي مراكز آموزش عالي توسط ارسال دعوتنامه به مراكز دانشگاهي و اجراي نظارتهاي آموزشي مرتب در فواصل زماني 8سال يكبار صورت ميگيرد. گفتني است كه ارائه گزارش ارزشيابيهاي به عمل آمده ازهر يك ازمؤسسات آموزش عالي ازمرحله بازديد تا خاتمه حدود يك سال به طول ميانجامد. در اين روش ارزشيابي، اهداف و دستاوردهاي دانشگاههاي كشور من جمله نظارت بر آموزش مداوم و تحقيقات، مدنظر قرارميگيرد.
لازم به ذكراست، دركشور فرانسه فاكتور آموزش و تحقيقات در تمام فعاليتهاي اوليه مؤسسات آموزش عالي مشهود است. در وهله دوم تجزيه و تحليل دادههاي لازم براي نيل به تصوير كيفيت عملكرد دانشگاهها صورت گرفته و گزارش آن به گروه ارزشيابي ارائه ميشود.
گروه ارزشيابي كه از سوي كميته ملي ارزشيابي ماموريت ارزشيابي عملكرد مراكز آموزش عالي كشور را عهده دار است، به بررسي گزارشات ارزشيابي پرداخته و سپس در چارچوب اهداف دانشگاه به گفت و شنود با مسئولان دانشگاهي مبادرت ميكند.
گزارش ارزشيابي كه براي اطلاع رساني به دانشگاهيان انتشار مييابد، برحوزههايي نظير گزارش وضعيت آموزشي دانشگاهها، زندگي دانشجويي، مديريت منابع انساني و مديريت مالي دانشگاهها تمركز دارد.
گفتني است كه نتايج ارزشيابيهاي به عمل آمده توسط كميته فوق به طور غيرمستقيم در تغيير ميزان بودجه تحقيقاتي و بودجه ساليانه مركز ذيربط دخالت دارد.
لازم به ذكر است كه در تدوين روش ارزشيابي فوق مشاورههايي با هيئت علمي مراكز آموزش عالي صورت گرفته و تصميمات ماخوذه به تأييد اعضاي آن ميرسد. عوامل متعددي سبب شده تا اعمال سياست ارزشيابي مراكز آموزش عالي از اهميت قابل توجهي در كشور فرانسه برخوردار شود كه از آن جمله ميتوان به افزايش تعداد فارغالتحصيلان مقطع آموزش متوسطه، افزايش نرخ صعودي متقاضيان ورود به مراكز آموزش عالي، نيل به پيشرفتهاي چشمگير تكنولوژي و جنبش علمي دانشگاهي در سراسر اروپا اشاره كرد. عوامل مذكور تاحدودي سبب شده است كه اكثريت قريب به اتفاق دانشگاههاي كشور فرانسه با موضوع گزينش و تخصصي شدن رشتههاي دانشگاهي مواجه شدند. از سوي ديگر كاهش رشد اقتصادي كشور طي دهه1990، سبب شده كه دانشگاهها از بودجه كافي برخوردار نبوده و از اين روي، دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور به سوي تأمين منابع مالي خود از محل منابع مالي غير دولتي من جمله جوامع محلي و منطقهاي، روي آورند. تحت چنين شرايطي، دانشگاههاي كشور برنيازهاي محلي و منطقهاي در جهت برآورده كردن اين نيازها و برقراري كيفيت آموزش دانشگاهي تأكيد داشتند.
گفتني است، با استفاده از نتايج ارزشيابيهاي به عمل آمده طي سالهاي اخير نوآوريها و تغييرات عمدهاي بر دورهها و رشتههاي آموزش عالي اعمال شده است كه از آن جمله ميتوان به ارائه دورههاي آموزشي كارشناسي و كارشناسيارشد ميان رشتهاي نظير مديريت اقتصادي ـ اجتماعي، زبانهاي خارجي كاربردي، رياضيات كاربردي در علوم اجتماعي و كارشناسيارشد علوم و مديريت اشاره كرد.
* نظام ارزشيابي فرانسه مشتمل بر ارزشيابيهاي دروني و بيروني است
به طور كلي ميتوان گفت كه نظام ارزشيابي آموزش عالي كشور فرانسه مشتمل بر ارزشيابيهاي دروني و ارزشيابيهاي بيروني بوده كه از اين طريق تا كنون 86 دانشگاه در طيف ارزشيابيهاي كيفيت آموزش عالي قرار گرفتهاند.
با توجه به افزايش تعداد فارغالتحصيلان مقطع آموزش متوسطه، از يك سو نرخ تقاضاي افراد جهت ورود به مراكز آموزش عالي افزايش يافته و از سوي ديگر، به واسطه پيشرفت تكنولوژي، برخورداري از تخصص و مهارتهاي حرفهاي براي اشتغال در بازار كار الزامي است.
از اين روي، نظام آموزش عالي كشور فرانسه به ويژه دانشگاهها با 2 مسئله (تخصصي سازي و گزينش تحصيلي) مواجه هستند. اين در حالي است كه، دانشگاهها به واسطه كاهش رشد اقتصادي طي دهه پاياني قرن20، از توان پاسخگويي به نيازهاي كمي و كيفي دانشجويان عاجز بودهاند. از اين روي، به منظور تأمين بودجه و منابع مورد نياز خود به سوي منابع ديگر (منابع غير دولتي) روي آوردهاند كه از آن جمله ميتوان به جوامع محلي و منطقهاي اشاره كرد.
تا پيش از تأسيس انستيتوهاي دانشگاهي تكنولوژي طي سال 1967، آموزش عالي به دانشكدههايي با گرايش گسترش فرهنگ عمومي و پژوهش و مدارس عالي عهدهدار تربيت كادر مديريتي كشور، تفكيك ميشد. گفتني است، دانشكدههاي پزشكي و حقوق كه در چارچوب دانشگاه كارآموزي حرفهاي فعاليت ميكردند، از اين قاعده مستثني بودند.
از اوايل دهه1970، وضعيت فوق دگرگون شد. دليل عمده تحول، افزايش نرخ تقاضاي بازار كار و مؤسسات توليدي است كه خود بر تخصصيتر شدن آموزش منجر شده است.
به عنوان مثال، طي دوره زماني خاص، كشور فرانسه با كمبود مهندس مواجه بوده و تربيت مهندسين به كمك مدارس عالي- با توجه به نخبهگرايي و ضوابط پذيرش بسيار دشوار پاسخگوي نياز بازار كار نبود. از اين روي،24 رشته تحصيلي در قالب تحصيلات دانشگاهي كه به ديپلم مهندسي منتهي ميشد، ايجاد شد. علاوه براين، به موازات فعاليت مركز دولتي فوق، مراكز آموزش عالي خصوصي نيز آغاز به فعاليت كردهاند. مراكز مذكور عهدهدار مسووليت تربيت تكنسين عالي(STS) و ارائه آموزشهاي بازرگاني و مديريت هستند.
از جمله ديگر اصلاحات آموزشي كه در جهت هر چه تخصصيتر شدن آموزش عالي اعمال شده است، ميتوان به طراحي و ايجاد مقاطع آموزش كارشناسي و كارشناسيارشد چند رشتهاي(Pluri Disciplinarie) با اهداف مشخص كاربردي اشاره كرد كه از آن جمله مديريت اقتصادي ـ اجتماعي (AES)، زبانهاي خارجي كاربردي (LEA)، رياضيات كاربردي در علوم اجتماعي (MASS) و روشهاي كامپيوتر كاربردي در مديريت (MIAGE) قابل توجه است. بنا بر بررسيهاي به عمل آمده توسط كميته ملي ارزيابي دانشگاهها، با توجه به تأكيد بر مطالعه دروس نظري و كاربردي و پيگيري اهداف مشخص، جريان ياددهي يادگيري از كيفيت بالاتري برخوردار است.
* دانشگاههاي فرانسه 70 هزار استاد دارند
اساتيد مراكز آموزش عالي كشور فرانسه بر70 هزار نفربالغ ميشود كه از اين ميان ميتوان به 17هزار و 600 نفر استاد دانشگاه (20%.)، 28 هزار نفر استاد كنفرانس(40%) و 12هزار نفر اساتيد درجه 2 كه به صورت قراردادي در آموزش عالي اشتغال دارند، اشاره كرد. لازم به ذكر است كه 78 درصد اساتيد در دانشگاهها، 9/11 درصد درانستيتوهاي فني دانشگاهي (IUT) و 9/9 درصد در مدارس عالي و ساير مؤسسات عالي فعاليت دارند.
طبق آخرين آمار به دست آمده، تعداد دانشجويان مراكز آموزش عالي كشور فرانسه نيز بر 200/2 هزار نفر كه حدود500/1 هزار نفر از آنان در دانشگاههاي رسمي فعاليت دارند، بالغ ميشود. ادامه مطلب
رشتههاي مختلفي در دانشگاههاي كشور فرانسه ارائه ميشود كه هر يك در واحدهاي آموزشي و تحقيقاتي جداگانهاي بر رشتههاي خاص آموزشي متمركز شده و اهداف عمومي خاصي را دنبال ميكنند. دانشگاههاي كشور فرانسه، برمؤسسات،كالجها، دپارتمانها، كتابخانهها و مراكز تحقيقاتي كه توسط شوراي نظارت دانشگاهها نظارت و بررسي ميشوند، مشتمل ميشود. هر بخش از دانشگاههاي كشور از اساسنامه و ساختار خاص برخوردار هستند.
ارائه طرح دولت محافظه كار ائتلافي فرانسه كه هدف سنتي و هميشگي جايگزيني نظام آموزش عالي فرانسه كه ريشه در عصر ناپلئون داشته و اصل دسترسي همگاني دانش آموزان به دانشگاهها از بنيادهاي اساسي آن محسوب ميشود، به كنار نهادن مدل آنگلوساكسوني (روشهاي رايج در كشورهاي انگليسي زبان به ويژه امريكا) كه از دانشگاه اساساً تحت عنوان جايگاهي براي اجراي پژوهشهاي علمي ياد كرده و خواهان دسترسي محدود دانش آموزان به امكانات آموزشي هستند، منجر شده است.
بر پايه سياستهاي جديد آموزشي، دانشجويان از برنامههاي آموزشي عموميتري در نخستين نيمسال تحصيلي خود (Semestre) برخوردار ميشوند كه آنها را براي ورود به يكي از هشت رده (Courses)فراگير و اصلي آماده ميكنند و اين درحالي است كه درحال حاضر دانشجويان، از بدو ورود به دانشگاه تحت گزينش تخصصي علمي قرار ميگيرند.
در كشور فرانسه، آموزش عالي، همانند مقاطع آموزش ابتدايي و متوسطه، به صورت دورهاي سازماندهي ميشود. نخستين دوره به صورت تئوري بوده و 2 سال طول ميشود و به كسب مدركBEUG معادل با ديپلم آموزش عالي انگلستان منتهي ميشود.
دومين دوره آموزشي نيز 2 سال طول ميكشد، در پايان نخستين سال آموزش مدرك كارشناسي و در پايان دومين سال آموزش مدرك كارشناسي ارشد ارايه ميشود.
سومين دوره نيز، به دانشجويان منتخب كارشناسي ارشد اختصاص يافته و به كسب مدارك عالي (راه گشاي آموزش مقطع دكتري) منتهي ميشود.
* 84 دانشگاه و 232 كالج در سراسر كشور فرانسه فعاليت ميكنند
آموزش عالي در فرانسه، مجموعه دانشگاهها، انستيتوهاي تخصصي و مدارس عالي را دربر ميگيرد. طبق آخرين آمار بدست آمده، مجموعه فوق پذيراي تعداد200/2 هزار دانشجو و70 مدرس است.
84 دانشگاه و 232 كالج در سراسر كشور فرانسه فعاليت ميكنند كه از اين تعداد 14 دانشگاه و 800 واحد آموزشي و پژوهشي در منطقه پاريس تمركز دارند.
آموزش دانشگاهي در كشور فرانسه طي 3 مرحله متوالي به علاقمندان ارائه ميشود، مرحله نخست آموزشي (آموزش2ساله) دوره آموزش عمومي و جهتيابي است. گواهينامه عمومي تحصيلات دانشگاهي(DEUG) گزينشهاي بسيار زيادي را دربر ميگيرد.
مرحله دوم آموزشي (آموزش2- 1ساله)، دوره تعميق و آموزش تخصصي است كه آموزشهاي عمومي و نهايي فني و حرفهاي را به عنوان پيشفرض ارائه ميكند. مدرك اعطايي، مدرك كارشناسي ياكارشناسي ارشد است و مستلزم گذراندن آزمون كنكور عمومي است.
مرحله سوم آموزشي (آموزش5 ـ 1 ساله) كه دوره عالي تخصصي و آموزشي ـ پژوهشي است.
مرحله چهارم آموزشي (آموزش2 ـ 1 ساله) كه بر جهتگيري پژوهشيDEA يا گذراندن دوره آموزش عالي تخصصي (DESS) منتهي ميشود.
مرحله پنجم آموزشي ( آموزش دانشگاهي و پژوهشي مدرك دكتري)
شهروندان فرانسوي كه به گذراندن موفقيت آميز محورهاي آموزشي اول و دوم آموزش متوسطه نائل شوند، از حق ورود به مراكز آموزش عالي برخوردار ميشوند.
* پذيرش دانشجويان در رشتههاي پزشكي و مهندسي با كنكور است
اين درحاليست كه پذيرش دانشجويان دررشتههاي پزشكي و مهندسي دانشگاههاي فرانسه عموماً از طريق برگزاري آزمون كنكور صورت ميگيرد. آموزش دانشگاهي در مراكز آموزش عالي فرانسه از3 سيكل مجزا برخوردار بوده و مجموع دورههاي آموزشي طي سيكل اول و دوم بر4سال بالغ ميشود. لازم به ذكر است كه دورههاي آموزشي 3 سيكل فوق رايگان است.
زبان تدريس مراكز آموزش عالي كشورفرانسه، زبان فرانسه است. عمده شهرت دانشگاههاي اين كشور، بر رشتههاي حقوق و علوم سياسي تمركز يافته است.
سال تحصيلي دانشگاههاي فرانسه طي ماههاي اكتبر و سپتامبر آغاز ميشود.
* اكثر دانشگاههاي فرانسه رايگان هستند
اكثر دانشگاههاي فرانسه رايگان بوده و تمام متقاضيان ورود به مراكز آموزش عالي فرانسه ملزم به گذراندن دوره كالج زبان فرانسه به مدت يكسال و حضور درآزمون مهارتهاي زبان فرانسه و ثبوت مهارتهاي تحصيلي خود براي ادامه تحصيلات به زبان فرانسه هستند.
آزمون ورودي ديگري نيز در ارتباط با رشتههاي تخصصي مورد نظر متقاضيان برگزار ميشود كه با توجه به حد نصاب و نمرات متقاضيان، در قالب دورههاي آموزش پيش دانشگاهي3 ماهه تا يك ساله از سوي دانشگاه به آنان ارائه ميشود تا از لحاظ سطح معلومات از تراز سطح اول دانشگاه برخوردار شوند.
گفتني است كه آزمون زبان فرانسه هر ساله در سفارت فرانسه در محل اقامت متقاضيان يا در كشور فرانسه برگزار ميشود. در صورت برخورداري از مدرك DALF، متقاضيان از گذراندن آزمون زبان معاف ميشوند.
دورههاي آموزش عالي دركشور فرانسه در دانشگاهها، مدارس عالي مهندسي و دانشكدههاي هنرهاي زيبا ارائه ميشوند. افرادي ميتوانند به دانشگاهها و مؤسسات فوق راه يابند كه از ديپلم متوسطه Baccalaureate)Bac) برخوردار باشند.
* شرط ورود به دانشگاه براي داوطلبان خارجي، قبولي در آزمون زبان فرانسه است
براي ورود به مراكز آموزش عالي دولتي نظير مدارس عالي دولتي (Nation ale Ecole) و مؤسسات تربيت نيروهاي متخصص از داوطلبين آزمون تخصصي به عمل ميآيد. اين در حالي است كه شرط ورود به دانشگاهها و مراكز آموزش عالي براي داوطلبين خارجي (غير بومي) قبولي در آزمون ورودي سراسري زبان فرانسه است.
مطابق قانون مصوب 26 ژانويه 1984موسوم به قانونSAVARY، آموزش عالي به عنوان سرويس عمومي تحصيلات تكميلي به رسميت شناخته شد. از جمله مهمترين وظايف مراكز آموزش عالي كشور فرانسه ميتوان به مواردي همچون ارائه آموزشهاي مقدماتي و پيوسته تكميلي، راهبري تحقيقات علمي و فني و بهرهگيري از نتايج تحقيقات، اشاعه فرهنگ اطلاع رساني علمي و فني و ارتقاي همكاريهاي بين المللي آموزشي اشاره كرد.
آموزش عالي دركشور فرانسه از 3 دوره (سيكل) مجزا با عناوين سيكل اول مشتمل بر آموزشهاي مقدماتي علوم، سيكل دوم مشتمل بر تكميل دورههاي علمي و سيكل سوم مشتمل بر پژوهشهاي پيشرفته علمي متشكل ميشود.
طي سيكل اول آموزش عالي دانشجويان با گذراندن دوره آموزشي2 تا 3 ساله مشتمل بر1100 ساعت آموزش تئوري و عملي موفق به اخذ مدارك علميDiplomas d Etudes Universitaires Generales)DEUG)،گواهينامه تكنسين عاليBrevet Technician Superieur)BTS) يا ديپلم فني دانشگاهي با عنوانInstitute Universitaires de Technologies)D. U. T.)ميشوند.
مدركSUPERIEUR (B.T.S) BEVETDE TECHNECIEN كه پس از احراز ديپلم كامل متوسطه (گذراندن دوره آموزشي12ساله) در رشتههاي عمومي يا فني و پس از طي دوره آموزشي 2 تا 3 سال به فارغ التحصيلان اعطاء ميشود. محتواي اين دوره بر آموزشهاي علمي و عملي و كسب كارآيي در مشاغل مختلف مشتمل ميشود.
مدرك (I.U.T(INSTITUTS UNIVERSITARES DE TECHNOLOGY كه در مؤسسات آموزش عالي تكنولوژي به فارغ التحصيلان اعطا ميشود.
* حضور دركلاسهاي مقدماتي ادبي براي ورود به مدارس عالي الزامي است
از جمله مهمترين كلاسهاي مقدماتي ميتوان به كلاسهاي ادبي، علمي و اقتصادي اشاره كرد.
حضور دركلاسهاي مقدماتي ادبي به مدت 2سال و شركت در آزمون ورودي براي ورود به مدارس عالي الزامي است.
حضور دركلاسهاي مقدماتي علميبه مدت(2سال)و شركت درآزمون ورودي جهت ورود به مدارس عالي مهندسي الزامياست.حضور دركلاسهاي مقدماتي اقتصاد به مدت(2سال) و شركت در آزمون ورودي براي ورود به مدارس عالي اقتصاد الزامياست.
لازم به ذكر است دانشجوياني كه پس از گذراندن كلاسهاي مقدماتي2 ساله، در آزمون ورودي پذيرفته شوند، از مجوز حضور در مراكز آموزش عالي برخوردار ميشوند.
مدارس عالي نيز به تربيت مدرسين و پژوهشگران در حوزه ادبيات، علوم انساني، اقتصاد و علوم مبادرت ميكنند.
* ارزشيابي دانشجويان توسط دانشگاهها صورت ميپذيرد
ارزشيابي دانشجويان توسط خود دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور صورت ميپذيرد. مدارك دانشگاهي نيز معمولاً بر مبناي موفقيت دانشجويان در آزمونهاي كتبي و شفاهي به آنان اعطا ميشود.
دانشگاهها معمولاً به ارزشيابي پيوسته از سطح دانش دانشجويان كه مطابق با ارزشيابي به عمل آمده بر مبناي ميزان عملكرد دانشجويان در خلال سال تحصيلي است، مبادرت ميكنند.
مطابق قانون مصوب26 ژانويه 1984، كميته ارزشيابي ملي فرانسه تشكيل يافت. كميته مذكور به تشكيل نهاد نظارتي مستقلي مبادرت كرده و از فعاليتهاي خاص و استقلال مالي بر خوردار است. كميته ارزشيابي ملي به بررسي و تأييد عملكرد دانشگاهها، كالجها و تمام مراكز و مؤسسات تحت نظارت وزارت آموزش عالي كشور مبادرت ميكند.
كميته مذكور همچنين مسئوليت ارزشيابي مؤسسات تحت نظارت وزارتخانه آموزش و پرورش ملي را بر عهده دارد.
عملكرد كميته مذكور تنها به ارزشيابي مؤسسات محدود نميشود. بلكه تأييد كيفيت فعاليتهاي تحقيقاتي و آموزشي، آموزش معلمان، آموزش تكميلي، نظارت بر كادر و خدمات آموزشي، نظارت بر روند آموزشي دانشجويان و تنظيم قراردادهاي ملي و بين المللي نيز بر عهده نهاد فوق است.
گفتني است كه در جهت انجام امور فوق، كميته مذكور به تصويب مجموعهاي از شاخصهاي اجرايي مبادرت كرده است. كميته ارزشيابي ملي همچنين به ارائه گزارش ساليانه از عملكردهاي خود و وضعيت آموزش عالي و تحقيقات به رئيس جمهور مبادرت ميكند.
* فرانسه از تاريخچهاي غني در روشهاي ارزشيابي كيفي دانشگاهها برخوردار است
به طور كلي ميتوان گفت كه درميان كشورهاي اروپايي، كشور فرانسه از تاريخچهاي غني درخصوص روشهاي ارزشيابي كيفي مراكز آموزش عالي برخوردار است.
ريشههاي مفهوم اعتبار بخشي در كشور فرانسه به زمان رياست دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور توسط نماينده گان پاپ يا اسقف به عنوان اشخاصي كه از نقش قاطع و مشخص در شكل مدرن آموزش فرانسه برخوردار بودند، باز ميشود. به عبارت ديگر نهاد تصميم گيرنده درباره تعيين مواد آموزشي و نحوه تدريس دروس آموزشي، شخص پاپ بود. در اين الگو قدرت خارجي واحدي مسئوليت نظارت بر سيستم آموزشي دانشگاههاي كشور را بر عهده داشت. اين در حالي است كه در سال 1985،كميته ارزشيابي ملي با اهداف نظارت و قضاوت صحيح و قانوني در خصوص كيفيت فعاليتهاي تحقيقاتي و آموزشي مراكز دانشگاهي كشور و قضاوت صحيح در خصوص نحوه عملكرد دانشگاهها و اجراي صحيح مسئوليتهاي اداري ـ آموزشي تشكيل يافت.
كميته مذكور نهاد مستقل دولتي است كه از جمله ويژگيهاي كاري آن ميتوان به رعايت اصل گفت و شنود مستمر ميان اعضاي گروه ارزشيابي اشاره كرد.
در كشور فرانسه ارزشيابي مراكز آموزش عالي توسط ارسال دعوتنامه به مراكز دانشگاهي و اجراي نظارتهاي آموزشي مرتب در فواصل زماني 8سال يكبار صورت ميگيرد. گفتني است كه ارائه گزارش ارزشيابيهاي به عمل آمده ازهر يك ازمؤسسات آموزش عالي ازمرحله بازديد تا خاتمه حدود يك سال به طول ميانجامد. در اين روش ارزشيابي، اهداف و دستاوردهاي دانشگاههاي كشور من جمله نظارت بر آموزش مداوم و تحقيقات، مدنظر قرارميگيرد.
لازم به ذكراست، دركشور فرانسه فاكتور آموزش و تحقيقات در تمام فعاليتهاي اوليه مؤسسات آموزش عالي مشهود است. در وهله دوم تجزيه و تحليل دادههاي لازم براي نيل به تصوير كيفيت عملكرد دانشگاهها صورت گرفته و گزارش آن به گروه ارزشيابي ارائه ميشود.
گروه ارزشيابي كه از سوي كميته ملي ارزشيابي ماموريت ارزشيابي عملكرد مراكز آموزش عالي كشور را عهده دار است، به بررسي گزارشات ارزشيابي پرداخته و سپس در چارچوب اهداف دانشگاه به گفت و شنود با مسئولان دانشگاهي مبادرت ميكند.
گزارش ارزشيابي كه براي اطلاع رساني به دانشگاهيان انتشار مييابد، برحوزههايي نظير گزارش وضعيت آموزشي دانشگاهها، زندگي دانشجويي، مديريت منابع انساني و مديريت مالي دانشگاهها تمركز دارد.
گفتني است كه نتايج ارزشيابيهاي به عمل آمده توسط كميته فوق به طور غيرمستقيم در تغيير ميزان بودجه تحقيقاتي و بودجه ساليانه مركز ذيربط دخالت دارد.
لازم به ذكر است كه در تدوين روش ارزشيابي فوق مشاورههايي با هيئت علمي مراكز آموزش عالي صورت گرفته و تصميمات ماخوذه به تأييد اعضاي آن ميرسد. عوامل متعددي سبب شده تا اعمال سياست ارزشيابي مراكز آموزش عالي از اهميت قابل توجهي در كشور فرانسه برخوردار شود كه از آن جمله ميتوان به افزايش تعداد فارغالتحصيلان مقطع آموزش متوسطه، افزايش نرخ صعودي متقاضيان ورود به مراكز آموزش عالي، نيل به پيشرفتهاي چشمگير تكنولوژي و جنبش علمي دانشگاهي در سراسر اروپا اشاره كرد. عوامل مذكور تاحدودي سبب شده است كه اكثريت قريب به اتفاق دانشگاههاي كشور فرانسه با موضوع گزينش و تخصصي شدن رشتههاي دانشگاهي مواجه شدند. از سوي ديگر كاهش رشد اقتصادي كشور طي دهه1990، سبب شده كه دانشگاهها از بودجه كافي برخوردار نبوده و از اين روي، دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور به سوي تأمين منابع مالي خود از محل منابع مالي غير دولتي من جمله جوامع محلي و منطقهاي، روي آورند. تحت چنين شرايطي، دانشگاههاي كشور برنيازهاي محلي و منطقهاي در جهت برآورده كردن اين نيازها و برقراري كيفيت آموزش دانشگاهي تأكيد داشتند.
گفتني است، با استفاده از نتايج ارزشيابيهاي به عمل آمده طي سالهاي اخير نوآوريها و تغييرات عمدهاي بر دورهها و رشتههاي آموزش عالي اعمال شده است كه از آن جمله ميتوان به ارائه دورههاي آموزشي كارشناسي و كارشناسيارشد ميان رشتهاي نظير مديريت اقتصادي ـ اجتماعي، زبانهاي خارجي كاربردي، رياضيات كاربردي در علوم اجتماعي و كارشناسيارشد علوم و مديريت اشاره كرد.
* نظام ارزشيابي فرانسه مشتمل بر ارزشيابيهاي دروني و بيروني است
به طور كلي ميتوان گفت كه نظام ارزشيابي آموزش عالي كشور فرانسه مشتمل بر ارزشيابيهاي دروني و ارزشيابيهاي بيروني بوده كه از اين طريق تا كنون 86 دانشگاه در طيف ارزشيابيهاي كيفيت آموزش عالي قرار گرفتهاند.
با توجه به افزايش تعداد فارغالتحصيلان مقطع آموزش متوسطه، از يك سو نرخ تقاضاي افراد جهت ورود به مراكز آموزش عالي افزايش يافته و از سوي ديگر، به واسطه پيشرفت تكنولوژي، برخورداري از تخصص و مهارتهاي حرفهاي براي اشتغال در بازار كار الزامي است.
از اين روي، نظام آموزش عالي كشور فرانسه به ويژه دانشگاهها با 2 مسئله (تخصصي سازي و گزينش تحصيلي) مواجه هستند. اين در حالي است كه، دانشگاهها به واسطه كاهش رشد اقتصادي طي دهه پاياني قرن20، از توان پاسخگويي به نيازهاي كمي و كيفي دانشجويان عاجز بودهاند. از اين روي، به منظور تأمين بودجه و منابع مورد نياز خود به سوي منابع ديگر (منابع غير دولتي) روي آوردهاند كه از آن جمله ميتوان به جوامع محلي و منطقهاي اشاره كرد.
تا پيش از تأسيس انستيتوهاي دانشگاهي تكنولوژي طي سال 1967، آموزش عالي به دانشكدههايي با گرايش گسترش فرهنگ عمومي و پژوهش و مدارس عالي عهدهدار تربيت كادر مديريتي كشور، تفكيك ميشد. گفتني است، دانشكدههاي پزشكي و حقوق كه در چارچوب دانشگاه كارآموزي حرفهاي فعاليت ميكردند، از اين قاعده مستثني بودند.
از اوايل دهه1970، وضعيت فوق دگرگون شد. دليل عمده تحول، افزايش نرخ تقاضاي بازار كار و مؤسسات توليدي است كه خود بر تخصصيتر شدن آموزش منجر شده است.
به عنوان مثال، طي دوره زماني خاص، كشور فرانسه با كمبود مهندس مواجه بوده و تربيت مهندسين به كمك مدارس عالي- با توجه به نخبهگرايي و ضوابط پذيرش بسيار دشوار پاسخگوي نياز بازار كار نبود. از اين روي،24 رشته تحصيلي در قالب تحصيلات دانشگاهي كه به ديپلم مهندسي منتهي ميشد، ايجاد شد. علاوه براين، به موازات فعاليت مركز دولتي فوق، مراكز آموزش عالي خصوصي نيز آغاز به فعاليت كردهاند. مراكز مذكور عهدهدار مسووليت تربيت تكنسين عالي(STS) و ارائه آموزشهاي بازرگاني و مديريت هستند.
از جمله ديگر اصلاحات آموزشي كه در جهت هر چه تخصصيتر شدن آموزش عالي اعمال شده است، ميتوان به طراحي و ايجاد مقاطع آموزش كارشناسي و كارشناسيارشد چند رشتهاي(Pluri Disciplinarie) با اهداف مشخص كاربردي اشاره كرد كه از آن جمله مديريت اقتصادي ـ اجتماعي (AES)، زبانهاي خارجي كاربردي (LEA)، رياضيات كاربردي در علوم اجتماعي (MASS) و روشهاي كامپيوتر كاربردي در مديريت (MIAGE) قابل توجه است. بنا بر بررسيهاي به عمل آمده توسط كميته ملي ارزيابي دانشگاهها، با توجه به تأكيد بر مطالعه دروس نظري و كاربردي و پيگيري اهداف مشخص، جريان ياددهي يادگيري از كيفيت بالاتري برخوردار است.
* دانشگاههاي فرانسه 70 هزار استاد دارند
اساتيد مراكز آموزش عالي كشور فرانسه بر70 هزار نفربالغ ميشود كه از اين ميان ميتوان به 17هزار و 600 نفر استاد دانشگاه (20%.)، 28 هزار نفر استاد كنفرانس(40%) و 12هزار نفر اساتيد درجه 2 كه به صورت قراردادي در آموزش عالي اشتغال دارند، اشاره كرد. لازم به ذكر است كه 78 درصد اساتيد در دانشگاهها، 9/11 درصد درانستيتوهاي فني دانشگاهي (IUT) و 9/9 درصد در مدارس عالي و ساير مؤسسات عالي فعاليت دارند.
طبق آخرين آمار به دست آمده، تعداد دانشجويان مراكز آموزش عالي كشور فرانسه نيز بر 200/2 هزار نفر كه حدود500/1 هزار نفر از آنان در دانشگاههاي رسمي فعاليت دارند، بالغ ميشود.