براى رسيدن به كندلوس از محور كرج ـ چالوس كه به سمت چالوس حركت كنيد، هفت
كيلومتر بعد از مرزن آباد به دوراهى كجور مىرسيد، در اين راه فرعى پس از
طى 42 كيلومتر مسير كوهستانى به روستاى كندلوس مىرسيد.
برخى منابع اين دهكده را گذرگاه رستم، قهرمان اسطورهاى ايران ذكر كردند و ناصرالدين شاه قاجار نيز در سال 1292 هجرى چند روز در تنگه ميخساز اطراق كرد.
كندلوس فقط به دليل طبيعت زيبا و سرسبزش شهره عام و خاص نيست، بلكه مجموعه فرهنگى كندلوس چنان وجاهتى به اين روستاى تاريخى بخشيده كه هم اكنون روستاى كندلوس به يكى از قطبهاى گردشگرى استان مازندران تبديل شده است.
اين مجموعه تفريحى و تاريخى در سال 1367 به منظور ارج نهادن به فرهنگ و هنر و سنت مردم كجور، پس از سالها تلاش توسط على اصغر جهانگيرى ساخته شد.
دهكده توريستى كندلوس اثرى ماندگار است كه به پشتوانه تاريخ چند هزار سالهاش اين روزها در انتظار ثبت در آثار ملى ايران است.
حاج ميرزايدالله نظرپاك، شيخ على مقيمى كندلوسى و على اصغر جهانگيرى از جمله مشاهير اين دهكده گردشگرپذير است.
على اصغر جهانگيرى، موسس مجموعه فرهنگى كندلوس درباره سابقه تاريخى كندلوس مىگويد: كندلوس كه بخشى از ميخساز محسوب مىشود، در دامنههاى سرسبز و كوهستانى البرز در منطقه كجور مازندران قرار گرفته است و شاهد تمدنهاى گوناگونى در ادوار مختلف تاريخ بوده و نشانههايى از تمدن قبل از ميلاد، تمدن ايران قبل از اسلام و تمدن ايران بعد از اسلام را در خود جاى داده است.
به گفته وي امروزه ميخساز شامل چهار دهكده به نامهاى پيده، گيل كلا، ميركلا و كندلوس است.
دهكده كندلوس كه يكى از قديمىترين سكونتگاههاى انسانى منطقه كجور به شمار مىرود و در دامنههاى سلسله جبال البرز منتهى به دره زانوس واقع شده است.
كندلوس شامل محلههايى به نامهاى درزى كلا، ملاكلا، جورسرى، جيرسرى، بنيم سرى و سرى دله است.
جهانگيرى درباره مردم كندلوس مىگويد: مردم كندلوس خانههايشان گلى ولى چشمههايشان گوارا، امكاناتشان اندك اما مهربان و مهماننواز، سوخته از آفتاب و رنج كشيده از زمانه ولى صبور و بردبار هستند، هنوز بانگ خروس و پرندگان رنگدهنده روزشان و زوزه شغال و صداى رودخانه زمزمه خواب شبانگاهشان است.
كار و پيشه اهالى اين دهكده از قديمالايام تهيه و توليد چوب و زغال در زمستان و كشاورزى در تابستان بوده است و اكنون به دليل قانون مراقبت از جنگل، اهالى علاوه بر كشاورزى به خياطى و نجارى روى آوردهاند.
از صنايع دستى اين دهكده مىتوان به بافتن جاجيم، ايزار (پارچه پشمى چارخانه دستباف) جوراب، دستكش و بلوز پشمى گلدار و نمدمالى اشاره كرد.
به گفته وى علاوه بر نى (نى هفت بند) كه متداولترين آلت موسيقى كندلوس است، دهل و سرنا نيز از سابقه و شهرت قابل توجهى در اين منطقه برخوردار است، سرنا در محل به پسپسى معروف است كه از چوب شمشاد تراشيده مىشود، مردم دهكده كندلوس به ويژه بوميان آن سفيدپوست و در بعضى موارد بور و چشم آبى هستند.
در اين دهكده فقير وجود ندارد و مردم عموماً قانع و پرتلاش هستند، با آنكه 9 ماه از سال بيشتر خانهها خالى از سكنه است و درهاى همه منازل همه باز است، هرگز سرقت، قتل و جنايت در اين دهكده صورت نگرفته، در اين دهكده به ندرت شنيده شده است كه زنى طلاق گرفته باشد، زنان بيشتر از مردان براى تامين هزينه زندگى و خانواده تلاش مىكنند، آسياب كردن گندم، سفيد كردن خانه، شكستن هيزم براى تنور، دوشيدن گاو، جاليزكارى، كاشتن سبزى خوردن از جمله وظايف قطعى يك زن كندلوسى به شمار مى رود.
*اجراي مراسم سال مج در كندلوس
از جمله مراسم بسيار زيبايى كه در حلول سال نو اجرا مىشود مراسم سال مج (خوشقدم) است كه به شرح ذيل است، ابتدا نام چند كودك يا نوجوان خانواده را انتخاب و با استخاره از قرآن مجيد نام هر يك كه خوب آمد به عنوان سال مج انتخاب مىشود. اين كودك يا نوجوان به محض تحويل سال نو با سينى محتوى كلام الله مجيد، سبزه، شيرينى و يك ظرف پر آب قبل از ديگران وارد خانه مىشود و با ظرف آبى كه در دست دارد، آب در گوشه اتاقها مىريزد و به اين ترتيب سالى پربار و پربركت براى خانواده به ارمغان مىآورد.
*موزه كندلوس موزه منحصر به فرد مازندران است
از جمله فعاليتهايى كه به كندلوس در كنار زيبايىهاى طبيعى جلوهاى خاص بخشيده و موجب شده است كه اين دهكده از شهرت بسزايى برخوردار شود، برپايى دو موزه مردمشناسى و موزه گياهان دارويى است، موزه مجموعه فرهنگى كندلوس يكى از موزههاى منحصر به فرد استان مازندران است كه در آن آثارى از سفال، آبگينه، سكه، ظروف چينى و وسايل روشنايى از هزاره دوم قبل از ميلاد تا دوره قاجاريه و بخش اسناد و كتب خطى، نسخ خطى كلام الله مجيد، ديوان اشعار، عقدنامه، فرامين جمعآورى شده است.
تنها 15 دقيقه پيادهروى از ميان كوچههاى باريك و سنگفرش روستا كافى است تا به موزه برسيد، البته خانههاى روستاى كندلوس همچون بسيارى از روستاهاى تاريخى مثل ابيانه كاشان به قدرى زيبا است كه طبيعتاً زمان رسيدن شما را به موزه طولانىتر مىكند، در اين موزه انواع سفالينه، ظروف چينى، اسناد، كتب خطى، زيورآلات، عينك، تفنگ هاى قديمى از دوران صفويه تا معاصر يافت مىشود.
به گفته جهانگيرى، او از آغاز كودكى به جمع كردن اشياى قديمى علاقه داشته و يكى از سرگرمىهايش خريد اشياى قديمى از پيرها و قديمىترها در اين روستا و روستاهاى اطراف بوده است.
بناى اصلى موزه دو طبقه است كه در هر طبقه سه اتاق قرار دارد و در ويترينهاى آن آثار و اشياى مختلفى به نمايش درآمده است.
در اين موزه صداى گويايى مرتب در حال پخش است كه درباره آثار موزه توضيح مىدهد، اين نوار كاست در هر كدام از بخشها و اتاقهاى موزه به طور مجزا پخش و توضيحات مربوط به همان قسمت را مىدهد، وروديه موزه يكهزار تومان است كه به نظر ناچيز مىرسد و چون اين مجموعه يك مجموعه شخصى است و از كمكهاى دولتى بىبهره است، از اين رو كفاف هزينههاى جارى موزه، مثل حقوق پرسنل، آب، برق و فضاى سبز را نمىكند.
اين موزه در بخش هنرهاى سنتى نيز بافتهها، پوشاك و زينت آلات روستايى، مجسمهها و نقاشىهاى سنتى و قهوه خانهاى را به نمايش گذاشته است، در بخش ظروف و ابزارآلات فلزى و چوبى روستايى و شهرى نيز از كله چو «خانه روستايى مازندرانى» تا دوك نخ ريسى از جنگ افزار تا وسايل دامدارى و شكار، از پيه سوز و چراغ بادى تا چراغهاى گردسوز از نمد و جاجيم تا هنر سوزن دوزى گردآورى شده است.
موزه گياهان دارويى مجتمع كشاورزى كندلوس در سال 1365با هدف كشت، پرورش، توليد و بسته بندى گياهان اصلى دارويى و معطر و همچنين توليد اسانسها و روغنهاى گياهى تأسيس شد و براى نخستين بار در ايران مبادرت به برپايى باغ بوتانيك (موزه گياهان دارويى) در زمينى به مساحت 10 هكتار كرد كه با كاشت بالغ بر 250 گونه گياه ژنتيك ارزشمند در ايران به توليد و عرضه محصولات گوناگون در زمينههاى مختلف اقدام كرده و محصولات خود را به اكثر كشورهاى جهان صادر مىكند. بافت تاريخى و ارزشمند اين روستا موجب شده تا گردشگران زيادى به اين روستا سفر كنند.
*وجه تسميه كندلوس
بنابه روايتهايي كه سينه به سينه نقل شده، نام قديمي دهكده كندلوس بوده، به شرح ذيل پس از قرون و اعصار به ما رسيده است؛
رفتن رستم، پهلوان افسانهاي شاهنامه به مازندران و نبرد او با سهراب، و جستجو براي يافتن ديو سپيد از جمله مطالبي است كه فردوسي آن را به صورت حماسهاي ملي درآورده است.
مردم ميگويند كه روزي رستم در چمنزاري ميخوابد و اسب او رخش به چرا به علفزاري ديگر ميرود، در اين وقت صاحب مزرعه با چوب، رخش را از مزرعه ميراند، رستم كه بيدار ميشود از اين عمل در خشم ميشود، گوش صاحب مزرعه را ميگيرد و براي تنبيه ميكند. پس از آن زمان نام دهكده به كندگوش مشهور ميشود كه پس از گذشت قرنها به صورت كندلوس در ميآيد.
به دليل كوهستاني و صعبالعبور بودن منطقه و محصور بودن آن توسط كوهستانهاي مرتفع اكثر شاهزادگان ايراني بعد از حمله اعراب به اين تنگه پناهيدند و بالطبع ياغيان و راهزنان، براي غارت و چپاول اموال آنان، به اين تنگه كشيده شدند و چون حكومت مركزي ماموراني براي دريافت ماليات و خراج به اين خطه ميفرستاد، اين ياغيان گوش ماموران وصول را كنده بابت ماليات كف دستشان ميگذاشتند كه به اين دليل نام دهكده را كندلوس ميگويند.
اما واژه كندلوس كه از ريشه زبان پهلوي است است در لغت به معني كندل يا كند به معني ديوارهاي است كه بر اثر عبور و جريان آب در دو طرف رودخانه، ايجاد ميشود.
كند يا كنا به معني پله جلو در خانه نيز است، به عنوان مثال خانههايي كه در دامنه ساخته ميشود براي سهولت رفت و آمد جلو آن را پله پله ميكنند. ضرب المثل قديمي كنّاپش واش بره (علف جلو پلكان) بو زده است، يعني مرغ همسايه غاز است، اشاره به اين مضمون دارد.
كندل يا كنده كه به معني پلكان يا ديواره عمودي است به اين دليل به اين دهكده اطلاق شده است كه از دامنه البرز تا دشن كجور به ترتيب و به صورت پله پله از ارتفاع آن كاسته ميشود.
* جمعيت روستاي كندلوس در زمستانها كاهش و در تابستانها افزايش مييابد
درآمد اكثر مردم روستاي كندلوس، از فعاليتهاي زراعي، دامداري و باغداري تأمين ميشود، گروهي از مردم روستا، در بخش خدمات و صنايع دستي اشتغال دارند، گندم و جو از عمده محصولات زراعي و سيب، هلو و گردو از محصولات باغي آن است، دامداري سنتي و پرورش طيور در روستا رواج دارد، گروهي از مردم روستا، در كنار فعاليتهاي زراعي به توليد صنايع دستي از قبيل جوراب و نمد ميپردازند، در گذشته، بافت قالي، جاجيم، چادر شب، شمد و ساخت صنايع چوبي و ابزارهاي فلزي رواج داشته است، شرايط اقليمي و موقعيت مناسب، توليد انواع گلها و گياهان دارويي را فراهم آورده كه يكي از منابع مهم درآمدي مردم روستا است، يك كارگاه توليد گياهان دارويي در روستا فعال است.
روستاي كندلوس با بافت مسكوني نسبتاً متراكم در شيب ملايم دامنه كوه استقرار يافته است، كوچههاي روستا پيچ در پيچ و سنگ فرش است، خانههاي قديمي غالباً در دو طبقه با سقفي شيرواني ساخته شدهاند و پوشش لتكوبي يا سفالي دارند، ديوارهاي گلي، ايوانهاي كوچك، پنجرههاي چوبي و معماري ساده، زيبايي روستا را دو چندان كرده است.
واحدهاي مسكوني جديد، بيشتر ويلايي است و با بافت قديم و سنتي روستا ناهمگون است، غالب ويلاها به جمعيت غيرساكن شهري تعلق دارد كه در ايام تعطيل در روستا اطراق ميكنند، مصالح به كار رفته در بناهاي قديمي شامل سنگ، گل، خشت و چوب است. ولي در ساخت خانههاي جديد از مصالح سيمان، گچ، آجر، بلوك و تيرآهن استفاده ميشود، سقف خانههاي جديد، عموماً شيرواني است، كه با ورق گالوانيزه و يا ايرانيت پوشيده شدهاند.
*جاذبههاي گردشگري
روستاي كندلوس در ميان دره بسيار زيبايي در رشته كوههاي البرز استقرار يافته است و چشماندازهاي بينظيري دارد، رنگ مزارع گياهان دارويي، جلوه باغهاي ميوه، سرسبزي ارتفاعات سر به فلك كشيده البرز، آب و هواي مطبوع و چشمههاي آب معدني، شكوه و جذابيت خاصي به روستاي كندلوس بخشيده است.
بافت مسكوني سنتي، تپههاي باستاني، چندين گورستان مربوط به دوره پيش از اسلام و فرهنگ غني محلي، روستاي كندلوس را به فضاي متمايزي تبديل كرده است، مجتمع فرهنگي و توريستي، امكانات مورد نياز گردشگران اعم از اقامت، رستوران، پارك كودك، فروشگاههاي مواد خوركي، فروشگاه محصولات فرهنگي و يك موزه مردمشناسي، جذابيتهاي كندلوس را دو چندان كرده است، موزه اين مجموعه با الهام از داستانهاي شاهنامه ساخته شده است، در قسمتي از آن، اشياي مختلف و ارزشمند دورانهاي مختلف تاريخي و در قسمتي ديگر جلوههايي از آداب و رسوم و ويژگي اجتماعي و فرهنگي مردم منطقه به نمايش گذاشته شده است.
*آرامگاه امامزاده فضل و فاضل كندلوس با قدمتي 100 ساله
مردم اين روستا در اعياد مذهبي مانند قربان، غدير و فطر و ميلاد پيامبر (ص) به جشن و سرور و در ايام محرم و وفات ائمه به عزاداري ميپردازند، برگزاري مراسم ملي عيد نوروز، چهارشنبه آخر سال و سيزده بدر، جشن تيرماه سيزده شو و پاشيدن آب باران بر روي يكديگر پس از دوره خشكسالي و پايكوبي در زير باران از جمله مراسم اين روستا است.
بازيها و ورزشهاي رايج روستا، شامل تب كا يا تب چوكا، كلشت كا، سي كل كا و اسب سواري است.
ني متداولترين ساز روستاي كندلوس است كه گاهي با همراهي دهل و سرنا نواخته ميشود، از انواع آهنگها و ملوديهاي موسيقي سنتي روستا ميتوان به طالب طالبا در مايه درآمد سه گاه، اميري در مايه عشاق و دشتي، عروس سوار كردن در مايهاي از ماهور و بيات ترك اشاره كرد.
پوشاك غالب مردم روستاي كندلوس مانند نواحي روستايي استان مازندران است ولي زنان روستا در مراسم خاص، از لباس محلي شامل دامن پرچين، پيراهن، جليقه و روسري استفاده ميكنند.
صنايع دستي روستاي كندلوس مشتمل بر جوراببافي و نمدمالي است، در گذشته صنايع دستي ديگري مانند قالي بافي، جاجيم بافي، بافت چادر شب، شمد و كلاه نمدي و همچنين توليد صنايع دستي چوبي رايج بوده است.
غذاهاي محلي روستاي كندلوس شامل كماج، راه نون (نوعي نان روغني شيرين)، آش كدو، بادونه و انواع ديگري از غذاهاي روستايي استان مازندران ميباشد.
* راه دسترسي
اين روستا از طريق جاده كرج ـ چالوس، بعد از مرزنآباد قابل دسترسي است.
گزارش - محمد حسين ملايي كندلوسي خبرنگار فارس در كجور مازندران ادامه مطلب
برخى منابع اين دهكده را گذرگاه رستم، قهرمان اسطورهاى ايران ذكر كردند و ناصرالدين شاه قاجار نيز در سال 1292 هجرى چند روز در تنگه ميخساز اطراق كرد.
كندلوس فقط به دليل طبيعت زيبا و سرسبزش شهره عام و خاص نيست، بلكه مجموعه فرهنگى كندلوس چنان وجاهتى به اين روستاى تاريخى بخشيده كه هم اكنون روستاى كندلوس به يكى از قطبهاى گردشگرى استان مازندران تبديل شده است.
اين مجموعه تفريحى و تاريخى در سال 1367 به منظور ارج نهادن به فرهنگ و هنر و سنت مردم كجور، پس از سالها تلاش توسط على اصغر جهانگيرى ساخته شد.
دهكده توريستى كندلوس اثرى ماندگار است كه به پشتوانه تاريخ چند هزار سالهاش اين روزها در انتظار ثبت در آثار ملى ايران است.
حاج ميرزايدالله نظرپاك، شيخ على مقيمى كندلوسى و على اصغر جهانگيرى از جمله مشاهير اين دهكده گردشگرپذير است.
على اصغر جهانگيرى، موسس مجموعه فرهنگى كندلوس درباره سابقه تاريخى كندلوس مىگويد: كندلوس كه بخشى از ميخساز محسوب مىشود، در دامنههاى سرسبز و كوهستانى البرز در منطقه كجور مازندران قرار گرفته است و شاهد تمدنهاى گوناگونى در ادوار مختلف تاريخ بوده و نشانههايى از تمدن قبل از ميلاد، تمدن ايران قبل از اسلام و تمدن ايران بعد از اسلام را در خود جاى داده است.
به گفته وي امروزه ميخساز شامل چهار دهكده به نامهاى پيده، گيل كلا، ميركلا و كندلوس است.
دهكده كندلوس كه يكى از قديمىترين سكونتگاههاى انسانى منطقه كجور به شمار مىرود و در دامنههاى سلسله جبال البرز منتهى به دره زانوس واقع شده است.
كندلوس شامل محلههايى به نامهاى درزى كلا، ملاكلا، جورسرى، جيرسرى، بنيم سرى و سرى دله است.
جهانگيرى درباره مردم كندلوس مىگويد: مردم كندلوس خانههايشان گلى ولى چشمههايشان گوارا، امكاناتشان اندك اما مهربان و مهماننواز، سوخته از آفتاب و رنج كشيده از زمانه ولى صبور و بردبار هستند، هنوز بانگ خروس و پرندگان رنگدهنده روزشان و زوزه شغال و صداى رودخانه زمزمه خواب شبانگاهشان است.
كار و پيشه اهالى اين دهكده از قديمالايام تهيه و توليد چوب و زغال در زمستان و كشاورزى در تابستان بوده است و اكنون به دليل قانون مراقبت از جنگل، اهالى علاوه بر كشاورزى به خياطى و نجارى روى آوردهاند.
از صنايع دستى اين دهكده مىتوان به بافتن جاجيم، ايزار (پارچه پشمى چارخانه دستباف) جوراب، دستكش و بلوز پشمى گلدار و نمدمالى اشاره كرد.
به گفته وى علاوه بر نى (نى هفت بند) كه متداولترين آلت موسيقى كندلوس است، دهل و سرنا نيز از سابقه و شهرت قابل توجهى در اين منطقه برخوردار است، سرنا در محل به پسپسى معروف است كه از چوب شمشاد تراشيده مىشود، مردم دهكده كندلوس به ويژه بوميان آن سفيدپوست و در بعضى موارد بور و چشم آبى هستند.
در اين دهكده فقير وجود ندارد و مردم عموماً قانع و پرتلاش هستند، با آنكه 9 ماه از سال بيشتر خانهها خالى از سكنه است و درهاى همه منازل همه باز است، هرگز سرقت، قتل و جنايت در اين دهكده صورت نگرفته، در اين دهكده به ندرت شنيده شده است كه زنى طلاق گرفته باشد، زنان بيشتر از مردان براى تامين هزينه زندگى و خانواده تلاش مىكنند، آسياب كردن گندم، سفيد كردن خانه، شكستن هيزم براى تنور، دوشيدن گاو، جاليزكارى، كاشتن سبزى خوردن از جمله وظايف قطعى يك زن كندلوسى به شمار مى رود.
*اجراي مراسم سال مج در كندلوس
از جمله مراسم بسيار زيبايى كه در حلول سال نو اجرا مىشود مراسم سال مج (خوشقدم) است كه به شرح ذيل است، ابتدا نام چند كودك يا نوجوان خانواده را انتخاب و با استخاره از قرآن مجيد نام هر يك كه خوب آمد به عنوان سال مج انتخاب مىشود. اين كودك يا نوجوان به محض تحويل سال نو با سينى محتوى كلام الله مجيد، سبزه، شيرينى و يك ظرف پر آب قبل از ديگران وارد خانه مىشود و با ظرف آبى كه در دست دارد، آب در گوشه اتاقها مىريزد و به اين ترتيب سالى پربار و پربركت براى خانواده به ارمغان مىآورد.
*موزه كندلوس موزه منحصر به فرد مازندران است
از جمله فعاليتهايى كه به كندلوس در كنار زيبايىهاى طبيعى جلوهاى خاص بخشيده و موجب شده است كه اين دهكده از شهرت بسزايى برخوردار شود، برپايى دو موزه مردمشناسى و موزه گياهان دارويى است، موزه مجموعه فرهنگى كندلوس يكى از موزههاى منحصر به فرد استان مازندران است كه در آن آثارى از سفال، آبگينه، سكه، ظروف چينى و وسايل روشنايى از هزاره دوم قبل از ميلاد تا دوره قاجاريه و بخش اسناد و كتب خطى، نسخ خطى كلام الله مجيد، ديوان اشعار، عقدنامه، فرامين جمعآورى شده است.
تنها 15 دقيقه پيادهروى از ميان كوچههاى باريك و سنگفرش روستا كافى است تا به موزه برسيد، البته خانههاى روستاى كندلوس همچون بسيارى از روستاهاى تاريخى مثل ابيانه كاشان به قدرى زيبا است كه طبيعتاً زمان رسيدن شما را به موزه طولانىتر مىكند، در اين موزه انواع سفالينه، ظروف چينى، اسناد، كتب خطى، زيورآلات، عينك، تفنگ هاى قديمى از دوران صفويه تا معاصر يافت مىشود.
به گفته جهانگيرى، او از آغاز كودكى به جمع كردن اشياى قديمى علاقه داشته و يكى از سرگرمىهايش خريد اشياى قديمى از پيرها و قديمىترها در اين روستا و روستاهاى اطراف بوده است.
بناى اصلى موزه دو طبقه است كه در هر طبقه سه اتاق قرار دارد و در ويترينهاى آن آثار و اشياى مختلفى به نمايش درآمده است.
در اين موزه صداى گويايى مرتب در حال پخش است كه درباره آثار موزه توضيح مىدهد، اين نوار كاست در هر كدام از بخشها و اتاقهاى موزه به طور مجزا پخش و توضيحات مربوط به همان قسمت را مىدهد، وروديه موزه يكهزار تومان است كه به نظر ناچيز مىرسد و چون اين مجموعه يك مجموعه شخصى است و از كمكهاى دولتى بىبهره است، از اين رو كفاف هزينههاى جارى موزه، مثل حقوق پرسنل، آب، برق و فضاى سبز را نمىكند.
اين موزه در بخش هنرهاى سنتى نيز بافتهها، پوشاك و زينت آلات روستايى، مجسمهها و نقاشىهاى سنتى و قهوه خانهاى را به نمايش گذاشته است، در بخش ظروف و ابزارآلات فلزى و چوبى روستايى و شهرى نيز از كله چو «خانه روستايى مازندرانى» تا دوك نخ ريسى از جنگ افزار تا وسايل دامدارى و شكار، از پيه سوز و چراغ بادى تا چراغهاى گردسوز از نمد و جاجيم تا هنر سوزن دوزى گردآورى شده است.
موزه گياهان دارويى مجتمع كشاورزى كندلوس در سال 1365با هدف كشت، پرورش، توليد و بسته بندى گياهان اصلى دارويى و معطر و همچنين توليد اسانسها و روغنهاى گياهى تأسيس شد و براى نخستين بار در ايران مبادرت به برپايى باغ بوتانيك (موزه گياهان دارويى) در زمينى به مساحت 10 هكتار كرد كه با كاشت بالغ بر 250 گونه گياه ژنتيك ارزشمند در ايران به توليد و عرضه محصولات گوناگون در زمينههاى مختلف اقدام كرده و محصولات خود را به اكثر كشورهاى جهان صادر مىكند. بافت تاريخى و ارزشمند اين روستا موجب شده تا گردشگران زيادى به اين روستا سفر كنند.
*وجه تسميه كندلوس
بنابه روايتهايي كه سينه به سينه نقل شده، نام قديمي دهكده كندلوس بوده، به شرح ذيل پس از قرون و اعصار به ما رسيده است؛
رفتن رستم، پهلوان افسانهاي شاهنامه به مازندران و نبرد او با سهراب، و جستجو براي يافتن ديو سپيد از جمله مطالبي است كه فردوسي آن را به صورت حماسهاي ملي درآورده است.
مردم ميگويند كه روزي رستم در چمنزاري ميخوابد و اسب او رخش به چرا به علفزاري ديگر ميرود، در اين وقت صاحب مزرعه با چوب، رخش را از مزرعه ميراند، رستم كه بيدار ميشود از اين عمل در خشم ميشود، گوش صاحب مزرعه را ميگيرد و براي تنبيه ميكند. پس از آن زمان نام دهكده به كندگوش مشهور ميشود كه پس از گذشت قرنها به صورت كندلوس در ميآيد.
به دليل كوهستاني و صعبالعبور بودن منطقه و محصور بودن آن توسط كوهستانهاي مرتفع اكثر شاهزادگان ايراني بعد از حمله اعراب به اين تنگه پناهيدند و بالطبع ياغيان و راهزنان، براي غارت و چپاول اموال آنان، به اين تنگه كشيده شدند و چون حكومت مركزي ماموراني براي دريافت ماليات و خراج به اين خطه ميفرستاد، اين ياغيان گوش ماموران وصول را كنده بابت ماليات كف دستشان ميگذاشتند كه به اين دليل نام دهكده را كندلوس ميگويند.
اما واژه كندلوس كه از ريشه زبان پهلوي است است در لغت به معني كندل يا كند به معني ديوارهاي است كه بر اثر عبور و جريان آب در دو طرف رودخانه، ايجاد ميشود.
كند يا كنا به معني پله جلو در خانه نيز است، به عنوان مثال خانههايي كه در دامنه ساخته ميشود براي سهولت رفت و آمد جلو آن را پله پله ميكنند. ضرب المثل قديمي كنّاپش واش بره (علف جلو پلكان) بو زده است، يعني مرغ همسايه غاز است، اشاره به اين مضمون دارد.
كندل يا كنده كه به معني پلكان يا ديواره عمودي است به اين دليل به اين دهكده اطلاق شده است كه از دامنه البرز تا دشن كجور به ترتيب و به صورت پله پله از ارتفاع آن كاسته ميشود.
* جمعيت روستاي كندلوس در زمستانها كاهش و در تابستانها افزايش مييابد
درآمد اكثر مردم روستاي كندلوس، از فعاليتهاي زراعي، دامداري و باغداري تأمين ميشود، گروهي از مردم روستا، در بخش خدمات و صنايع دستي اشتغال دارند، گندم و جو از عمده محصولات زراعي و سيب، هلو و گردو از محصولات باغي آن است، دامداري سنتي و پرورش طيور در روستا رواج دارد، گروهي از مردم روستا، در كنار فعاليتهاي زراعي به توليد صنايع دستي از قبيل جوراب و نمد ميپردازند، در گذشته، بافت قالي، جاجيم، چادر شب، شمد و ساخت صنايع چوبي و ابزارهاي فلزي رواج داشته است، شرايط اقليمي و موقعيت مناسب، توليد انواع گلها و گياهان دارويي را فراهم آورده كه يكي از منابع مهم درآمدي مردم روستا است، يك كارگاه توليد گياهان دارويي در روستا فعال است.
روستاي كندلوس با بافت مسكوني نسبتاً متراكم در شيب ملايم دامنه كوه استقرار يافته است، كوچههاي روستا پيچ در پيچ و سنگ فرش است، خانههاي قديمي غالباً در دو طبقه با سقفي شيرواني ساخته شدهاند و پوشش لتكوبي يا سفالي دارند، ديوارهاي گلي، ايوانهاي كوچك، پنجرههاي چوبي و معماري ساده، زيبايي روستا را دو چندان كرده است.
واحدهاي مسكوني جديد، بيشتر ويلايي است و با بافت قديم و سنتي روستا ناهمگون است، غالب ويلاها به جمعيت غيرساكن شهري تعلق دارد كه در ايام تعطيل در روستا اطراق ميكنند، مصالح به كار رفته در بناهاي قديمي شامل سنگ، گل، خشت و چوب است. ولي در ساخت خانههاي جديد از مصالح سيمان، گچ، آجر، بلوك و تيرآهن استفاده ميشود، سقف خانههاي جديد، عموماً شيرواني است، كه با ورق گالوانيزه و يا ايرانيت پوشيده شدهاند.
*جاذبههاي گردشگري
روستاي كندلوس در ميان دره بسيار زيبايي در رشته كوههاي البرز استقرار يافته است و چشماندازهاي بينظيري دارد، رنگ مزارع گياهان دارويي، جلوه باغهاي ميوه، سرسبزي ارتفاعات سر به فلك كشيده البرز، آب و هواي مطبوع و چشمههاي آب معدني، شكوه و جذابيت خاصي به روستاي كندلوس بخشيده است.
بافت مسكوني سنتي، تپههاي باستاني، چندين گورستان مربوط به دوره پيش از اسلام و فرهنگ غني محلي، روستاي كندلوس را به فضاي متمايزي تبديل كرده است، مجتمع فرهنگي و توريستي، امكانات مورد نياز گردشگران اعم از اقامت، رستوران، پارك كودك، فروشگاههاي مواد خوركي، فروشگاه محصولات فرهنگي و يك موزه مردمشناسي، جذابيتهاي كندلوس را دو چندان كرده است، موزه اين مجموعه با الهام از داستانهاي شاهنامه ساخته شده است، در قسمتي از آن، اشياي مختلف و ارزشمند دورانهاي مختلف تاريخي و در قسمتي ديگر جلوههايي از آداب و رسوم و ويژگي اجتماعي و فرهنگي مردم منطقه به نمايش گذاشته شده است.
*آرامگاه امامزاده فضل و فاضل كندلوس با قدمتي 100 ساله
مردم اين روستا در اعياد مذهبي مانند قربان، غدير و فطر و ميلاد پيامبر (ص) به جشن و سرور و در ايام محرم و وفات ائمه به عزاداري ميپردازند، برگزاري مراسم ملي عيد نوروز، چهارشنبه آخر سال و سيزده بدر، جشن تيرماه سيزده شو و پاشيدن آب باران بر روي يكديگر پس از دوره خشكسالي و پايكوبي در زير باران از جمله مراسم اين روستا است.
بازيها و ورزشهاي رايج روستا، شامل تب كا يا تب چوكا، كلشت كا، سي كل كا و اسب سواري است.
ني متداولترين ساز روستاي كندلوس است كه گاهي با همراهي دهل و سرنا نواخته ميشود، از انواع آهنگها و ملوديهاي موسيقي سنتي روستا ميتوان به طالب طالبا در مايه درآمد سه گاه، اميري در مايه عشاق و دشتي، عروس سوار كردن در مايهاي از ماهور و بيات ترك اشاره كرد.
پوشاك غالب مردم روستاي كندلوس مانند نواحي روستايي استان مازندران است ولي زنان روستا در مراسم خاص، از لباس محلي شامل دامن پرچين، پيراهن، جليقه و روسري استفاده ميكنند.
صنايع دستي روستاي كندلوس مشتمل بر جوراببافي و نمدمالي است، در گذشته صنايع دستي ديگري مانند قالي بافي، جاجيم بافي، بافت چادر شب، شمد و كلاه نمدي و همچنين توليد صنايع دستي چوبي رايج بوده است.
غذاهاي محلي روستاي كندلوس شامل كماج، راه نون (نوعي نان روغني شيرين)، آش كدو، بادونه و انواع ديگري از غذاهاي روستايي استان مازندران ميباشد.
* راه دسترسي
اين روستا از طريق جاده كرج ـ چالوس، بعد از مرزنآباد قابل دسترسي است.
گزارش - محمد حسين ملايي كندلوسي خبرنگار فارس در كجور مازندران