يكي از بزرگترين مرزبانان حماسه جاويد و خدمتگزاران مكتب اهل بيت (ع ) و
شاخص ترين دانشمندان جهان اسلام كه عمر خود را در راه خدمت به فقه و حديث
شيعه و پاسداري از فرهنگ مهدويت صرف كرد , ابوجعفر محمدبن علي بن بابويه
قمي ملقب به « شيخ صدوق » است كه صف اول محدثين و علماي اثناعشر جاي دارد و
به عنوان يكي از اركان فقه شيعه به شمار مي رود.
پس از گذشت 10 قرن از وفات اين محدث بزرگ , بركات آثار و خدماتش باعث شده تا 15 ارديبهشت را به عنوان روز بزرگداشت شيخ صدوق نامگذاري كنند. نگاهي گذرا داريم به زندگاني پربركت صاحب يكي از بزرگترين كتب معارفي شيعه بيندازيم و درباره خدمات وي به آستان مقدس امام زمان (عج ) خوشه اي برچينيم .
بقيه در ادامه شيخ صدوق رحمت الله عليه يكي از برجسته ترين چهره هاي درخشان علم و فضيلت است كه نزديك به عصر زندگاني ائمه عليهم السلام مي زيست و با جمع آوري روايات اهل البيت (ع ) و تاليف دهها كتاب نفيس و گرانبها , خدمات ارزنده و كم نظيري به اسلام و تشيع نمود.
تاليفات فراوان و متنوع وي در علوم مختلف اسلامي , هر كدام گوهري تابناك و گنجينه اي پايان ناپذير است كه با گذشت بيش از يكهزار سال از تاريخ تاليف آن , به جاي فرسودگي و بي رونقي , روز به روز بر قدر و قيمت و ارزش و اعتبار آن افزوده شده و جايگاهي بس رفيع و والايافته و بر صدر كتابخانه ها , سينه فقها و دانشمندان و بال فرشتگان قرار گرفته است .
آشنايي با زندگاني چنين شخصيتي كه زحمات طاقت فرسا و خدمات بي وقفه اش , حيات معارف تشيع و احكام شريعت نبوي را بيمه كرد , مي تواند براي ملت ما بويژه نسل جوان , آگاهي بخش , اميدآفرين و زندگي ساز باشد.
زندگينامه شيخ صدوق
محمدبن علي بن حسين بن بابويه قمي مشهور به « شيخ صدوق » در سالهاي 306 يا 307 هجري قمري در خاندان علم و تقوي در شهر مذهبي قم ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش علي بن حسين بن موسي بن بابويه از علما و فقهاي بزرگ زمان خود بود.
گرچه در آن روزگار , عالمان و محدثان بسياري در قم مي زيسته اند ولي پرچم هدايت و مرجعيت بر دوش اين عالم عابد و محدث زاهد يعني علي بن بابويه (پدر شيخ صدوق ) بوده است . او دكه اي كوچك در بازار قم داشت و از طريق كسب و كار و در نهايت زهد و عفاف , امرار معاش مي نمود و در ساعاتي ديگر از روز در منزل خود به تدريس و تبليغ احكام و نقل روايات مي پرداخت .
جلالت شان و منزلت اين عالم رباني تا بدان پايه رسيد كه امام حسن عسگري (ع ) طي نامه اي , او را با لقب « شيخ » , « فقيه » و « معتمد » مورد خطاب قرار داده و توفيقات او را براي كسب رضاي پروردگار درخواست كرد.
در اين نامه امام حسن عسگري (ع ) دعا مي فرمايند كه خداوند در نسل علي بن بابويه , اولاد صالح قرار دهد.
امام معصوم خطاب به اين فقيه مي نويسند : « اما بعد اوصيك يا شيخي و معتمدي و فقيهي اباالحسن علي بن الحسين القمي و فقك الله لمرضاته و جعل من صلبك اولادالصالحين برحمته ...»
« اي فقيه مورد اعتماد من علي بن الحسين قمي كه خداوند ترا به كارهاي مورد رضايتش توفيق دهد و از نسل تو اولاد صالح بيافريند...»
عمر بابركت علي بن بابويه از پنجاه مي گذشت و او هنوز فرزندي نداشت , لذا نامه اي را از طريق حسين بن روح نوبختي (سومين نايب خاص امام زمان عليه السلام ) براي حضرت ولي عصر(عج ) فرستاد و از ايشان درخواست نمود تا ايشان از خدا بخواهد كه خداوند فرزندي صالح و فقيهي خدمتگزار به او عطا نمايد. پس از چندي , درخواست او اجابت شد و خداوند به او , « محمد » را عطا كرد كه در تاريخ , « شيخ صدوق » نام گرفت .
شيخ صدوق روزگار طفوليت و سنين جواني را در دامان علم و فضيلت و تقواي خانوادگي اش سپري كرد و تحت تعليم و تربيت پدر قرار گرفت , به گونه اي كه به لحاظ تيزهوشي و حافظه فوق العاده قوي در مدتي كوتاه به قله هاي بلندي از كمالات انساني دست يافت و توانست در كمتر از بيست سالگي , هزاران حديث با سلسله سند آنها را حفظ نمايد و از همه مهمتر به آنها عمل نمايد.
يكي از حوادث مهم دوران زندگي شيخ صدوق , روي كارآمدن سلسله ايراني نژاد و شيعه مذهب « آل بويه » بود كه بر بخش بزرگي از ايران , عراق و جزيره العرب تا مرزهاي شمالي شام فرمان مي راندند. وي در اين هنگام از قم به ري آمده و به درخواست « ركن الدوله ديلمي » در آنجا رحل اقامت گزيد. به نظر مي رسد علت اصلي اين دعوت و عزيمت , خلايي بوده كه پس از هجرت شيخ كليني از ري به بغداد و سپس رحلت او پيش آمده بود و در حقيقت , وجود شيخ صدوق در ري مي توانست منشا بركات فراوان باشد.
آثار علمي صدوق
عصر صدوق را بايد « عصر احيا تنقيح حديث » ناميد زيرا پس از رحلت پيامبر اسلام , بازار جعل حديث رونق گرفت و كارخانه حديث سازي خلفا بكار افتاد و كساني پيدا شدند كه بطور حرفه اي , احاديثي را جعل و به پيامبر و ائمه نسبت مي دادند.
از اين رو محدث بزرگوار « كليني » كه از « كلين » به « ري » هجرت كرده بود , در آنجا كتاب شريف كافي ـ اولين كتاب از مجموعه چهارگانه كتب روايي و حديثي شيعه ـ را نگاشت و حركت علمي جديدي را در مكتب حديث نگاري اهل بيت عليهم السلام بنيانگذاري نمود كه پس از او , « شيخ صدوق » بناي مستحكم ضبط و نشر حديث را بر آن بنياد نهاد.
شيخ صدوق در راه جمع آوري احاديث , از بلخ تا بخارا , از كوفه تا بغداد , از مشهد تا نيشابور , و از آنجا تا مكه و مدينه سفر كرد و مشكلات فراواني را به جان خريد و با كوله باري از احاديث پيامبر و اهل بيت (ع ) به ري بازگشت . رفته رفته به يةمن دعاي حضرت امام حسن عسگري( ع ) و حضرت ولي عصر(عج ) , بركت وجود شيخ صدوق در جهان اسلام فراگير و شهرتش عالمگير شد و همه دانشوران در برابر عظمت و گستردگي دانش او خضوع كردند و از شعاع وجودي او بهره مند شدند.
هرچند كه بيشترين فرصت و زحمت وي صرف جمع آوري , تدوين و تبويب احاديث گذشت , اما او را نمي توان تنها يك محدث يا فقيه ناميد بلكه نظر به گوناگوني تاليفات او و سخنان عالمان ديني در حق وي , پي به دامنه دانش بيكران او خواهيم برد.
جمع آوري و تدوين حديث با توجه به موقعيت زماني (قرن چهارم ) و كمبود امكانات نگارشي و تحقيقي در آن عصر , حاكي از تلاش طاقت فرساي اوست كه امروز انجام چنين امر بزرگي با وجود امكانات زياد , حتي از توان يك گروه علمي هم خارج است .
صدوق با كار ابتكاري خود در تنظيم آثار معصومين (ع ) , چشمه ساري را جاري ساخت كه نسلهاي آينده توانستند از جويبار روان و زلال آن , نيازهاي علمي و ديني بشريت را مرتفع سازند.
اين عالم بزرگ و محدث كبير , تاليفات ذيقيمت و بسياري از خود برجا گذاشته كه پرداختن به آنها , كتابنامه مستقلي را مي طلبد.
شيخ طوسي در كتاب « الفهرست » , نوشته هاي صدوق را نزديك به 300 كتاب عنوان كرده است .
كتابهاي شيخ , همه در نهايت نيكويي , استحكام و حسن سليقه و شيوايي است .
ابتكار وي در انتخاب موضوعات زنده و متنوع و مطالب موردنياز جامعه , كم نظير است . اين دانشمند بزرگ هم در زمينه فقه و احكام دين كتاب نوشته (المقنع ) و هم فلسفه احكام و علت تشريح آنها را بيان كرده (علل الشرايع ) و هم وظايف عملي مسلمين را تبيين نموده (دعائم الاسلام في معرفه الحلال والحرام ) و هم مسائل عقيدتي و فكري را به بهترين وجه تشريح كرده (التوحيد) و هم در اثبات ولايت و وصايت اميرالمومنين علي عليه السلام كتاب نوشته (اثبات الوصيه , اثبات النص علي الائمه ) و هم تاريخ زندگاني ائمه را به رشته تحرير درآورده (عيون اخبارالرضا) هم كامل ترين و مستدل ترين كتاب را درباره اثبات وجود امام زمان (عج ) و دلايل غيبت به نام « كمال الدين و تمام النعمه » تاليف كرده است . درباره اين كتاب همين بس كه شيخ صدوق هنگامي كه در مكه بود , امام زمان (عج ) را درخواب مشاهده مي كنند كه به او فرمود « كتابي در غيبت ما تصنيف كن و عمر معمرين را در آن بنويس » . و پس از آن , شيخ اين كتاب را تاليف كرد.
شيخ صدوق كتابهايي نيز در زمينه شعر نگاشته( تفسير قصيده في اهل البيت ) و يا در زمينه سخنان حكمت آميز و حوادث تاريخي و احكام فقهي كتاب نوشته ( خصال ) و هم با درك نياز شديد جامعه و احساس خلا در زمينه احكام الهي و فقه ائمه معصومين (ع ) اقدام به تصنيف يكي از بزرگترين جوامع روايي و دومين كتاب از كتب اربعه نمود (من لايحضره الفقيه )
غروب خورشيد
شيخ صدوق سرانجام پس از عمري تلاش و تحقيق در سنگر پاسداري از حريم تشيع و فقه اهل البيت (ع ) در سال 381 هـ . ق در 75 سالگي دعوت پروردگار خويش را لبيك گفت و در شهر ري , در جوار رحمت بي منتهاي او جا گرفت .
اين محل سپس به نام « ابن بابويه » به يكي از قبرستانهاي كهن و ديرين منطقه ري تبديل شد كه افراد وصيت مي كردند , پيكرشان در كنار اين عالم بزرگ كه حق بزرگ وي به اسلام و مسلمين غيرقابل انكار است , دفن شوند. اين آرامگاه در طول تاريخ , همواره زيارتگاه مسلمانان بوده و قبر منورش محل استجابت دعاي مومنان گرديده است .
گرچه در طول تاريخ , اين آرامگاه همواره مورد احترام شيعيان بوده ولي حادثه اي كه در سال 1238 هـ . ق اتفاق افتاد , عظمت و اعتبار صدوق را در نزد زائران حرمش بيشتر معلوم كرد و ارادت آنان را نسبت به وي دوچندان كرد.
صاحب « روضات الجنات » نقل مي كند كه در زمان فتحعلي شاه , در سال 1238 هـ . ق باران زيادي باريد كه بر اثر آن , اطراف مزار شريف شيخ صدوق فروكش كرد و شكافي در كنار آن پديد آمد. مومنان در پي اصلاح برآمدند و هنگام تعمير به سردابي كه جسد شيخ در آن مدفون بود , رسيدند. وقتي كه وارد سرداب شدند , جسد را سالم يافتند كه آثار رنگ حنا هنوز بر ناخنهاي وي باقي بود. اين خبر به سرعت در تهران پيچيد تا آنكه فتحعلي شاه قاجار نيز از آن مطلع گشت و دستور داد تا سرداب را نپوشانند تا او شخصا جسد را ببيند. شاه و همراهان وي در محل حاضر شدند و به همراه جمعي از بزرگان و علما به سرداب وارد شدند و همگي جسد را سالم مشاهده كردند. آنگاه دستور دادند تا سرداب را بپوشانند و پس از آن دستور تعمير و تجديد بناي بقعه را صادر كرد.
چند نمونه حديثي:
ضمن گراميداشت روز بزرگداشت شيخ صدوق بي مناسبت نيست به ذكر چند حديث از كتب شريف آن فقيه حديث شناس , اكتفا مي كنيم :
1 ـ كمال الدين 290,2 :
امام پنجم عليه السلام فرمودند : « گويا ياران حضرت مهدي (عج ) را مي بينم كه همه چيز و همه كس در اطاعت آنانند , حتي حيوانات وحشي , زمين و پرندگان آسمان , تا آنجا كه گوشه اي از زمين بر گوشه اي ديگر افتخار مي كند كه امروز يكي از ياران قائم (عج ) برروي من پاي گذاشته است !»
2 ـ كمال الدين 162,2 :
امام عصر عليه السلام فرمودند :
« براي تعجيل فرج من بسيار دعا كنيد كه گشايش امور شما در آن است .»
3 ـ عيون الاخبار 59,2 :
رسول اكرم (صلّي الله عليه و آله و سّلم) فرمودند :
« قيامت برپا نشود تا قائم برحق ما , قيام كند و اين قيام زماني كه خداوند اذن دهد صورت مي گيرد. هر كه از او (عج ) پيروي كند نجات يابد و هر كه تخلف از وي نمايد , نابود شود.
منبع: سايت آينده روشن ادامه مطلب
پس از گذشت 10 قرن از وفات اين محدث بزرگ , بركات آثار و خدماتش باعث شده تا 15 ارديبهشت را به عنوان روز بزرگداشت شيخ صدوق نامگذاري كنند. نگاهي گذرا داريم به زندگاني پربركت صاحب يكي از بزرگترين كتب معارفي شيعه بيندازيم و درباره خدمات وي به آستان مقدس امام زمان (عج ) خوشه اي برچينيم .
بقيه در ادامه شيخ صدوق رحمت الله عليه يكي از برجسته ترين چهره هاي درخشان علم و فضيلت است كه نزديك به عصر زندگاني ائمه عليهم السلام مي زيست و با جمع آوري روايات اهل البيت (ع ) و تاليف دهها كتاب نفيس و گرانبها , خدمات ارزنده و كم نظيري به اسلام و تشيع نمود.
تاليفات فراوان و متنوع وي در علوم مختلف اسلامي , هر كدام گوهري تابناك و گنجينه اي پايان ناپذير است كه با گذشت بيش از يكهزار سال از تاريخ تاليف آن , به جاي فرسودگي و بي رونقي , روز به روز بر قدر و قيمت و ارزش و اعتبار آن افزوده شده و جايگاهي بس رفيع و والايافته و بر صدر كتابخانه ها , سينه فقها و دانشمندان و بال فرشتگان قرار گرفته است .
آشنايي با زندگاني چنين شخصيتي كه زحمات طاقت فرسا و خدمات بي وقفه اش , حيات معارف تشيع و احكام شريعت نبوي را بيمه كرد , مي تواند براي ملت ما بويژه نسل جوان , آگاهي بخش , اميدآفرين و زندگي ساز باشد.
زندگينامه شيخ صدوق
محمدبن علي بن حسين بن بابويه قمي مشهور به « شيخ صدوق » در سالهاي 306 يا 307 هجري قمري در خاندان علم و تقوي در شهر مذهبي قم ديده به جهان گشود. پدر بزرگوارش علي بن حسين بن موسي بن بابويه از علما و فقهاي بزرگ زمان خود بود.
گرچه در آن روزگار , عالمان و محدثان بسياري در قم مي زيسته اند ولي پرچم هدايت و مرجعيت بر دوش اين عالم عابد و محدث زاهد يعني علي بن بابويه (پدر شيخ صدوق ) بوده است . او دكه اي كوچك در بازار قم داشت و از طريق كسب و كار و در نهايت زهد و عفاف , امرار معاش مي نمود و در ساعاتي ديگر از روز در منزل خود به تدريس و تبليغ احكام و نقل روايات مي پرداخت .
جلالت شان و منزلت اين عالم رباني تا بدان پايه رسيد كه امام حسن عسگري (ع ) طي نامه اي , او را با لقب « شيخ » , « فقيه » و « معتمد » مورد خطاب قرار داده و توفيقات او را براي كسب رضاي پروردگار درخواست كرد.
در اين نامه امام حسن عسگري (ع ) دعا مي فرمايند كه خداوند در نسل علي بن بابويه , اولاد صالح قرار دهد.
امام معصوم خطاب به اين فقيه مي نويسند : « اما بعد اوصيك يا شيخي و معتمدي و فقيهي اباالحسن علي بن الحسين القمي و فقك الله لمرضاته و جعل من صلبك اولادالصالحين برحمته ...»
« اي فقيه مورد اعتماد من علي بن الحسين قمي كه خداوند ترا به كارهاي مورد رضايتش توفيق دهد و از نسل تو اولاد صالح بيافريند...»
عمر بابركت علي بن بابويه از پنجاه مي گذشت و او هنوز فرزندي نداشت , لذا نامه اي را از طريق حسين بن روح نوبختي (سومين نايب خاص امام زمان عليه السلام ) براي حضرت ولي عصر(عج ) فرستاد و از ايشان درخواست نمود تا ايشان از خدا بخواهد كه خداوند فرزندي صالح و فقيهي خدمتگزار به او عطا نمايد. پس از چندي , درخواست او اجابت شد و خداوند به او , « محمد » را عطا كرد كه در تاريخ , « شيخ صدوق » نام گرفت .
شيخ صدوق روزگار طفوليت و سنين جواني را در دامان علم و فضيلت و تقواي خانوادگي اش سپري كرد و تحت تعليم و تربيت پدر قرار گرفت , به گونه اي كه به لحاظ تيزهوشي و حافظه فوق العاده قوي در مدتي كوتاه به قله هاي بلندي از كمالات انساني دست يافت و توانست در كمتر از بيست سالگي , هزاران حديث با سلسله سند آنها را حفظ نمايد و از همه مهمتر به آنها عمل نمايد.
يكي از حوادث مهم دوران زندگي شيخ صدوق , روي كارآمدن سلسله ايراني نژاد و شيعه مذهب « آل بويه » بود كه بر بخش بزرگي از ايران , عراق و جزيره العرب تا مرزهاي شمالي شام فرمان مي راندند. وي در اين هنگام از قم به ري آمده و به درخواست « ركن الدوله ديلمي » در آنجا رحل اقامت گزيد. به نظر مي رسد علت اصلي اين دعوت و عزيمت , خلايي بوده كه پس از هجرت شيخ كليني از ري به بغداد و سپس رحلت او پيش آمده بود و در حقيقت , وجود شيخ صدوق در ري مي توانست منشا بركات فراوان باشد.
آثار علمي صدوق
عصر صدوق را بايد « عصر احيا تنقيح حديث » ناميد زيرا پس از رحلت پيامبر اسلام , بازار جعل حديث رونق گرفت و كارخانه حديث سازي خلفا بكار افتاد و كساني پيدا شدند كه بطور حرفه اي , احاديثي را جعل و به پيامبر و ائمه نسبت مي دادند.
از اين رو محدث بزرگوار « كليني » كه از « كلين » به « ري » هجرت كرده بود , در آنجا كتاب شريف كافي ـ اولين كتاب از مجموعه چهارگانه كتب روايي و حديثي شيعه ـ را نگاشت و حركت علمي جديدي را در مكتب حديث نگاري اهل بيت عليهم السلام بنيانگذاري نمود كه پس از او , « شيخ صدوق » بناي مستحكم ضبط و نشر حديث را بر آن بنياد نهاد.
شيخ صدوق در راه جمع آوري احاديث , از بلخ تا بخارا , از كوفه تا بغداد , از مشهد تا نيشابور , و از آنجا تا مكه و مدينه سفر كرد و مشكلات فراواني را به جان خريد و با كوله باري از احاديث پيامبر و اهل بيت (ع ) به ري بازگشت . رفته رفته به يةمن دعاي حضرت امام حسن عسگري( ع ) و حضرت ولي عصر(عج ) , بركت وجود شيخ صدوق در جهان اسلام فراگير و شهرتش عالمگير شد و همه دانشوران در برابر عظمت و گستردگي دانش او خضوع كردند و از شعاع وجودي او بهره مند شدند.
هرچند كه بيشترين فرصت و زحمت وي صرف جمع آوري , تدوين و تبويب احاديث گذشت , اما او را نمي توان تنها يك محدث يا فقيه ناميد بلكه نظر به گوناگوني تاليفات او و سخنان عالمان ديني در حق وي , پي به دامنه دانش بيكران او خواهيم برد.
جمع آوري و تدوين حديث با توجه به موقعيت زماني (قرن چهارم ) و كمبود امكانات نگارشي و تحقيقي در آن عصر , حاكي از تلاش طاقت فرساي اوست كه امروز انجام چنين امر بزرگي با وجود امكانات زياد , حتي از توان يك گروه علمي هم خارج است .
صدوق با كار ابتكاري خود در تنظيم آثار معصومين (ع ) , چشمه ساري را جاري ساخت كه نسلهاي آينده توانستند از جويبار روان و زلال آن , نيازهاي علمي و ديني بشريت را مرتفع سازند.
اين عالم بزرگ و محدث كبير , تاليفات ذيقيمت و بسياري از خود برجا گذاشته كه پرداختن به آنها , كتابنامه مستقلي را مي طلبد.
شيخ طوسي در كتاب « الفهرست » , نوشته هاي صدوق را نزديك به 300 كتاب عنوان كرده است .
كتابهاي شيخ , همه در نهايت نيكويي , استحكام و حسن سليقه و شيوايي است .
ابتكار وي در انتخاب موضوعات زنده و متنوع و مطالب موردنياز جامعه , كم نظير است . اين دانشمند بزرگ هم در زمينه فقه و احكام دين كتاب نوشته (المقنع ) و هم فلسفه احكام و علت تشريح آنها را بيان كرده (علل الشرايع ) و هم وظايف عملي مسلمين را تبيين نموده (دعائم الاسلام في معرفه الحلال والحرام ) و هم مسائل عقيدتي و فكري را به بهترين وجه تشريح كرده (التوحيد) و هم در اثبات ولايت و وصايت اميرالمومنين علي عليه السلام كتاب نوشته (اثبات الوصيه , اثبات النص علي الائمه ) و هم تاريخ زندگاني ائمه را به رشته تحرير درآورده (عيون اخبارالرضا) هم كامل ترين و مستدل ترين كتاب را درباره اثبات وجود امام زمان (عج ) و دلايل غيبت به نام « كمال الدين و تمام النعمه » تاليف كرده است . درباره اين كتاب همين بس كه شيخ صدوق هنگامي كه در مكه بود , امام زمان (عج ) را درخواب مشاهده مي كنند كه به او فرمود « كتابي در غيبت ما تصنيف كن و عمر معمرين را در آن بنويس » . و پس از آن , شيخ اين كتاب را تاليف كرد.
شيخ صدوق كتابهايي نيز در زمينه شعر نگاشته( تفسير قصيده في اهل البيت ) و يا در زمينه سخنان حكمت آميز و حوادث تاريخي و احكام فقهي كتاب نوشته ( خصال ) و هم با درك نياز شديد جامعه و احساس خلا در زمينه احكام الهي و فقه ائمه معصومين (ع ) اقدام به تصنيف يكي از بزرگترين جوامع روايي و دومين كتاب از كتب اربعه نمود (من لايحضره الفقيه )
غروب خورشيد
شيخ صدوق سرانجام پس از عمري تلاش و تحقيق در سنگر پاسداري از حريم تشيع و فقه اهل البيت (ع ) در سال 381 هـ . ق در 75 سالگي دعوت پروردگار خويش را لبيك گفت و در شهر ري , در جوار رحمت بي منتهاي او جا گرفت .
اين محل سپس به نام « ابن بابويه » به يكي از قبرستانهاي كهن و ديرين منطقه ري تبديل شد كه افراد وصيت مي كردند , پيكرشان در كنار اين عالم بزرگ كه حق بزرگ وي به اسلام و مسلمين غيرقابل انكار است , دفن شوند. اين آرامگاه در طول تاريخ , همواره زيارتگاه مسلمانان بوده و قبر منورش محل استجابت دعاي مومنان گرديده است .
گرچه در طول تاريخ , اين آرامگاه همواره مورد احترام شيعيان بوده ولي حادثه اي كه در سال 1238 هـ . ق اتفاق افتاد , عظمت و اعتبار صدوق را در نزد زائران حرمش بيشتر معلوم كرد و ارادت آنان را نسبت به وي دوچندان كرد.
صاحب « روضات الجنات » نقل مي كند كه در زمان فتحعلي شاه , در سال 1238 هـ . ق باران زيادي باريد كه بر اثر آن , اطراف مزار شريف شيخ صدوق فروكش كرد و شكافي در كنار آن پديد آمد. مومنان در پي اصلاح برآمدند و هنگام تعمير به سردابي كه جسد شيخ در آن مدفون بود , رسيدند. وقتي كه وارد سرداب شدند , جسد را سالم يافتند كه آثار رنگ حنا هنوز بر ناخنهاي وي باقي بود. اين خبر به سرعت در تهران پيچيد تا آنكه فتحعلي شاه قاجار نيز از آن مطلع گشت و دستور داد تا سرداب را نپوشانند تا او شخصا جسد را ببيند. شاه و همراهان وي در محل حاضر شدند و به همراه جمعي از بزرگان و علما به سرداب وارد شدند و همگي جسد را سالم مشاهده كردند. آنگاه دستور دادند تا سرداب را بپوشانند و پس از آن دستور تعمير و تجديد بناي بقعه را صادر كرد.
چند نمونه حديثي:
ضمن گراميداشت روز بزرگداشت شيخ صدوق بي مناسبت نيست به ذكر چند حديث از كتب شريف آن فقيه حديث شناس , اكتفا مي كنيم :
1 ـ كمال الدين 290,2 :
امام پنجم عليه السلام فرمودند : « گويا ياران حضرت مهدي (عج ) را مي بينم كه همه چيز و همه كس در اطاعت آنانند , حتي حيوانات وحشي , زمين و پرندگان آسمان , تا آنجا كه گوشه اي از زمين بر گوشه اي ديگر افتخار مي كند كه امروز يكي از ياران قائم (عج ) برروي من پاي گذاشته است !»
2 ـ كمال الدين 162,2 :
امام عصر عليه السلام فرمودند :
« براي تعجيل فرج من بسيار دعا كنيد كه گشايش امور شما در آن است .»
3 ـ عيون الاخبار 59,2 :
رسول اكرم (صلّي الله عليه و آله و سّلم) فرمودند :
« قيامت برپا نشود تا قائم برحق ما , قيام كند و اين قيام زماني كه خداوند اذن دهد صورت مي گيرد. هر كه از او (عج ) پيروي كند نجات يابد و هر كه تخلف از وي نمايد , نابود شود.
منبع: سايت آينده روشن