به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

كساني كه در يك كشور اسلامي، اسلام را ارائه مي دهند و به اجرا مي گذارند بايد يك حد متعادل و وسطي را مراعات كنند تا زمينه افراط و تفريط بسته شود و كساني به فكر گرايش به افكار غير اسلامي نيفتند.

عوامل گرايش جوانان به فرهنگ بيگانه

الف. عدم شناخت صحيح فرهنگ غرب

برخي چنين مي پندارند كه در پس نظم موجود در غرب ارزشي نهفته است، حال آنكه با دقت در زندگي غربي مي بينيم كه چنين نيست. نظام اسلامي حقوق بسياري براي مردم قايل است. اسلام سفارش هاي بسياري دارد مبني بر اينكه نبايد حق ديگران از بين برود.

بقيه در ادامه
ارزش هاي بسياري در پس رعايت همين قوانين راهنمايي و رانندگي ما قرار دارد; از جمله حق الناس. اما در غرب چنين ارزش هايي مطرح نيست; نظم موجود متأثر از پولي است كه هم از مردم مي گيرند و هم صرف اين كار مي شود; برخي قوانين وضع مي شود، فناوري به كار گرفته مي شود و به تبع آن، رعايت قوانين.

ولي نكته حايز اهيمت اين است كه برخي تصور مي كنند واقعاً جامعه غربي يك جامعه ارزشمند است; يعني يك سلسله ارزش هاي اخلاقي، معنوي و ديني باعث مي شود كه مردم قوانين را مراعات كنند، اما چنين نيست.20

مردم غرب تافته جدابافته نيستند و اصالتاً با ما تفاوت ندارند; مثلا اين گونه نيست كه آنها اهل صداقت باشند و ما نباشيم و يا در آنها صافي باشد و در ما آلودگي. همين ها هم كه به عنوان نمونه ذكر مي كنند مربوط به عوامل نظارتي است كه به اينجا منجر شده. براي مثال، در فروشگاه ها به ظاهر كسي ناظر اعمال مراجعه كنندگان نيست، ولي دوربين هاي مخفي و عوامل غيرمحسوس وجود دارند كه اگر كسي مرتكب خلافي شود، برخوردهاي شديدي با او مي كنند; افراد مطمئن هستند كه تحت مراقبتند و كساني ناظر آنهايند. يا مثلا، برخورد خوب همراه با روي باز و تبسّم صاحبان مغازه ها با خريداران به اين خاطر است كه در آنجا پيدا كردن كار بسيار سخت است; اگر كسي كار پيدا كند، شغلي به دست آورد، آن را از موفقيت هاي بزرگ خودش مي داند; چون در آنجا رقابت شديدي براي به دست آوردن كار وجود دارد.21

ب. مشكلات اقتصادي موجود در داخل كشور

در دوره جواني غرايز به نقطه اوج مي رسد و جوان در پي ارضاي آنهاست. تأمين به موقع اين نيازها، نقش بسيار مهمي در تعديل رفتار و رشد و تكامل او دارد و عدم ارضاي آنها نه تنها مانع رشد و كمال مي گردد، بلكه سبب ناهنجاري هاي رفتاري زيادي مي شود. كفر ـ به عنوان يك ناهنجاري اعتقادي ـ همان سان كه مي تواند معلول جهل و ضعف معرفتي باشد، معلول فقر نيز هست. از اين رو، معصومان(عليهم السلام)فرموده اند: يكي از پيامدهاي احتمالي فقر، كفر و دين گريزي است.22

پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) در مورد ازدواج مي فرمايد:

«مَنْ تَزَوَّجَ فَقَد احرَزَ نِصفَ دينِه فَليتَّقِ اللّهَ في النّصفِ الباقي»;23 آنكه ازدواج كند، نيمي از دين خود را حفظ كرده است; پس در نيم ديگر پرواي الهي پيشه سازد.

فراهم نبودن شرايط ازدواج سالم، زمينه ساز گناه و زايل شدن ايمان مي شود و به تدريج تبديل به گريز از دين مي گردد. بنابراين، ارضاي نيازهاي جسماني و روحاني، در بهداشت رواني جوان مؤثر است و فقدان آن نه تنها سلامتي وي را تهديد مي كند، بلكه زمينه ساز بسياري از ناهنجاري هاست.24

ج. آزادي ابتذال و فساد و بي بندباري در غرب

به طور طبيعي كسي كه مايه هاي اصيل اسلامي در او تقويت نشده اين گونه آزادي ها نظر او را جلب مي كند و تصور مي نمايد كه اين آزادي يك نحو اصالتي براي او مي آورد و او را در دنيا سعادتمند مي كند. ولي با نگاهي به جامعه غربي، به راحتي مي توان دريافت كه اين تفكر چقدر اشتباه است و به واقع، آنچه اكنون غرب را در بسياري از مسائل روحي و اجتماعي به بن بست كشانده همين آزاد گذاشتن غرايز جنسي است. نكته حايز اهميت اين است كه به تدريج فحشا از ناحيه كساني صورت مي گيرد كه وظيفه آنها نجات جامعه از سقوط اخلاقي است. رهبران فكري جامعه به عنوان طرف داران آزادي مطلق، مفهوم واقعي «فحشا» را تغيير داده و مردم را به ارتكاب آنچه مخالف شرف و فضيلت است تشويق مي نمايند. ويل دورانت مي گويد:

زندگي شهرنشيني در غرب طوري شده كه آدمي را از انديشيدن به ازدواج باز مي دارد.25

د. استقبال كشورهاي غربي از نخبگان و ذهن هاي خلّاق دنيا

درك نقش و وظايفي كه نخبگان يك جامعه در هدايت جامعه و پيشرفت آن دارند، از اهميت بسزايي برخوردار است. اگر اين مسئله درست درك نشود و براي استفاده بهينه از اين افراد برنامه ريزي نگردد و جايگاه مناسب اجتماعي و شرايط لازم يك زندگي راحت فراهم نشود، خيلي زود اين سرمايه ها از دست مي رود. غرب به دليل آنكه بايد براي رشد صنعت و به روز نگه داشتن نوع فناوري هاي خود از مغزها پيوسته استفاده كند تا بتواند در جهان رقابت كامل زنده بماند، در جهت جذب نيروهاي كيفي عالم برنامه هاي بسيار متنوع و جذابي در نظر گرفته است. در مقابل، از آن رو كه ما روزانه فكر مي كنيم و در فكر برنامه هاي دراز مدت نيستيم و شايد در بسياري از موارد، اصلا بدون برنامه و نظم كار مي كنيم، به طور طبيعي براي استفاده از اين نيروهاي مفيد نه تنها برنامه اي نداريم، بلكه گاهي موجبات هدر رفتن آنها را با دست خود فراهم مي كنيم. از اين روست كه به محض شكوفايي يك استعداد و مطرح شدن آن در جامعه، شاهد پذيرش يك طرفه از سوي دانشگاه هاي اروپايي و آمريكايي هستيم. آنها مترصدند تا استعدادهاي كشورهاي شرقي را سريعاً بربايند.

كساني كه از مغز متفكري برخوردارند، به طور طبيعي به سوي مراكزي كشيده مي شوند كه در آنجا از آنها استقبال بيشتري مي گردد و تلاش هاي آنان ارج نهاده مي شود.

بنابراين، مديريت فناوري و شناخت و استفاده از فناوران مؤمن و برنامه ريزي براي توزيع صحيح و كارآمد آنان بايد در رأس وظايف در مؤسسه يا وزارتخانه اي قرار گيرد تا بتواند به موقع از اين نيروهاي كيفي، مفيد و متعهد در هر رشته استفاده لازم را در جهت شكوفايي و رشد و تعالي نظام مقدّس جمهوري اسلامي ببرند.26

هـ . تعميم هاي بي جا

تعميم بي جا مفهومي است كه هم در منطق و هم در روان شناسي از آن سخن به ميان مي آيد. ساختار رواني انسان به گونه اي است كه كه اگر كسي ـ مثلا ـ در بعد اخلاقي مورد اعتماد او بود، همه نظريات آن فرد را در هر زمينه اي به طور كامل قبول مي كند. ريشه اين تمايل در «تعميم بي جا» است.

اين ويژگي بخصوص در دوره جواني، در افراد زياد ديده مي شود; يعني اگر جامعه «الف» ببيند كه جامعه «ب» در يك بعد پيشرفت قابل ملاحظه اي نموده، دوست دارد كه جامعه «ب» را در ابعاد ديگر نيز مطلوب بينگارد. نمونه اين مطلب، نگاه افرادي از جامعه ما به جوامع غربي است.

برخي چون مي بينند كشورهاي غربي در صنعت گام هاي بلندي برداشته اند، ناخودآگاه تمايل دارند نتيجه بگيرند كه همه ابعاد زندگي در اين كشورها درست است و بايد الگوي اينها باشد. مي گويند: چون اين كشورها از نظر فناوري بالاتر از همه جا هستند، پس اگر در آنجا بي حجابي وجود دارد، بي حجابي ارزش است; اگر در آنجا دين وجود ندارد، دين چيز بي ارزشي است!

انسان منطقي و معقول كسي است كه تعميم بي جا ندهد. تعميم بي جا زمينه اي است كه انسان را به مغالطه مي كشاند. بنابراين، بايد كارهاي افراد را تحليل و بررسي كنيم، ببينيم تا چه اندازه رفتار يك فرد يا يك جامعه با عوامل گوناگون ارتباط دارد. آيا فناوري با بي حجابي به دست مي آيد؟ اگر ما بخواهيم در جامعه خودمان نظم را حاكم كنيم آيا راهش اين است كه نماز نخوانيم و اررزش هاي ديني مان را زير پا بگذاريم؟ اينها تعميم هاي نارواست.27

نتايج تحقيقات ميداني از جوانان قمي28 و مطالعات تجربي شاهد و گواهي است بر آنچه گذشت. طبق نتايج يك تحقيق ميداني كه از 50 نفر از جوانان قمي به عمل آمده، اولويت هايي كه جوانان براي عوامل دين گريزي ، گرايش به فرهنگ غرب و راه هاي جلوگيري از اين دو ذكر كرده اند به قرار زير مي باشد:

جدول (1)

اولويت اول، دوم و آخر جوانان براي عوامل دين گريزي

عوامل دين گريزي جواناناولويت اول (درصد)اولويت دوم (درصد)اولويت آخر (درصد)

1. ناسازگاري ميان قول و عمل مدعيان دين22718
2. غفلت، جهل و عدم تفكر جوانان درباره دين201811
3. تهاجم سازمان يافته فرهنگي دشمن20189
4. گرايش و ميل طبيعي انسان ها به آزادي بي حدوحصر و رهايي از قيدوبندها111811
5. محدوديت هاي اعمال شده از طرف خانواده و زياده روي در سرزنش آنان91418
6. وجود شبهات ديني در بين جوانان و عدم پاسخ صحيح به آنها21118
7. علت هاي ديگر151415
جدول (2)

اولويت اول، دوم و آخر جوانان براي عوامل گرايش به فرهنگ غرب

عوامل گرايش جوانان به فرهنگ غرباولويت اول (درصد)اولويت دوم (درصد)اولويت آخر (درصد)

1. عدم شناخت صحيح فرهنگ غرب25137
2. مشكلات اقتصادي موجود در داخل كشور; از جمله فقر و بي كاري22332
3. آزادي ابتذال و فساد و بي بندباري در غرب131118
4. استقبال كشورهاي غربي از نخبگان دنيا13711
5. چون غرب در صنعت پيشرفته است پس در تمام زمينه ها پيشرفته است5740
6. علت هاي ديگر222922
جدول (3)

اولويت اول، دوم و آخر جوانان براي راه هاي جلوگيري از دين گريزي و گرايش به فرهنگ غرب

راه كارهايي براي رفع دين گريزي و گرايش به فرهنگ غرباولويت اول (درصد)اولويت دوم (درصد)اولويت آخر (درصد)

1. تقويت بينش ديني و سياسي جوانان و شناساندن فرهنگ غرب به آنان23108
2. زدودن فقر اقتصادي و ايجاد اشتغال سازنده و مفيد221710
3. ارائه الگوهاي مناسب به جوانان81510
4. مشاهده سازگاري بين قول و عمل در بين مدعيان دين20815
5. ايجاد زمينه هاي مناسب براي رشد علمي جوانان و بخصوص نخبگان152510
6. ايجاد امكانات ورزشي و محل هايي مناسب براي تفريح سالم جوانان51224
7. پيش گيري از نفوذ عوامل فرهنگي دشمن21013
8. علت هاي ديگر530
راه كارهاي رفع دين گريزي و گرايش به فرهنگ بيگانه

الف. ارائه الگوهاي مناسب

الگوهاي جذاب، براي يادگيري و شكل دهي رفتار انسان ها، به ويژه جوانان، نقش اساسي دارد. در دوره نوجواني و جواني، تأثيرپذيري از خانواده به شدت كاهش مي يابد و گاهي بين خانواده و جوان تعارض و درگيري به وجود مي آيد. از اين رو، جوان براي ساختن نظام ارزشي و اعتقادي خود مي خواهد از چيزهايي غير از خانواده و مربيان قبلي استفاده كند. از عوامل تأثيرگذار در بيرون نهاد خانواده، الگوها و دوستان هستند. در اين ميان، نقش الگوهاي مورد قبول جوان بسيار زياد است; چه اينكه دوستان نيز در حال ساختن نظام ارزشي خود و نيازمند الگوهاي مورد پسند مي باشند. در اين شرايط، اگر الگوهاي مناسب و در دسترس وجود نداشته باشد، جوان دچار سردرگمي شده و تعادل رواني او از مرز ارزشي خارج مي شود. در اين صورت، چه بسا به الگوهاي مجازي پناه برده و يا تحت تأثير دوستان كم تجربه قرار گيرد و يا به دام شياداني بيفتد كه در كمين جوانان سردرگم هستند و در نتيجه، شرايط و زمينه هاي گريز از دين براي او فراهم مي شود.29

انسان به فطرت خود، كمال دوست و كامل جو است. او به كمال عشق ميورزد و در پي آن مي دود. در عرصه تربيت ديني جايگاه الگوجويي آشكارتر است. به دليل پيوند ميان آموزش و پرورش ديني، جوان درصدد يافتن الگوهايي بشري است كه شاهد گوياي ثمره عمل به دين باشند. براي نسل نو ارائه آموزه هايي بدون مصاديق مجسّم و موفق و كمال يافته، چون نظرياتي انتزاعي است كه با جهان آدمي بي ارتباط است. افزون بر آنكه نوجوان و جوان زندگي خويش را با كاوشي از الگوهاي انساني برتر مي آغاز (آغاز مي كند). اگر آنها را در دين گرايان نيابد، در دين ستيزان مي كاود و تا رفع اين نياز هرگز نمي آسايد. الگوهاي ديني نبايد به مثابه فوق بشر; بلكه بايد بشر مافوق تلقّي شوند، زيرا موفق بشر نمي تواند الگوي نيكويي براي آدمي باشد.30

ب. تقويت بينش ديني جوانان و شناساندن فرهنگ غرب به آنان

در مواردي دين چنان به جوان معرفي مي شود كه گويي مانع ارضاي نيازهاي اوست. چنين تصويري در نهايت، به دين گريزي مي انجامد. جوان در شرايطي قرار دارد كه انواع غرايز، به ويژه غريزه جنسي و لذت طلبي، در او به نقطه اوج رسيده و عوامل بيروني نيز او را احاطه كرده و آتش شهوت را در او برافروخته مي كند.

حال اگر دين به گونه اي ترسيم شود كه گويي مانع ارضاي غرايز اوست و راه كاري براي ارضاي آنها ندارد، طبيعي است كه نسبت به دين گريزان مي شود و دين پذيري را مساوي با سركوب غرايز خود مي انگارد.

افزون بر آن، روحيه استقلال طلبي، حرّيت و قطع وابستگي، از جمله ويژگي هاي روحي جوان است. او يك دوره گذار از وابستگي به استقلال را طي كرده و مي خواهد با اراده آزاد خود انتخاب كند. از نظر اخلاقي نيز مرحله اخلاق «ديگر پيرو» (تقليدي) را پشت سر گذاشته و وارد مرحله اخلاق «خود پيرو» گرديده است.

او از هر مانعي ـ هر چند ـ تخيّلي گريزان است و مي خواهد در رفتار، گفتار، تفكر و انتخاب آزاد باشد.

گرچه عدم تربيت صحيح روحيه استقلال طلبي و پيروي بي چون و چرا از غرايز و لذت طلبي افراطي، براي جوان بسيار خطرناك است، اما در بدو امر، هر چيزي كه بخواهد محدوديتي براي او ايجاد كند امري ناخوشايند تلقّي مي شود، مگر اينكه راه كارهاي دين براي ارضاي سالم غرايز به خوبي براي او ترسيم شود.

يقين به حقايق با عظمتي همچون آفريدگار جهان، پيامبران الهي و رستاخيز نوعي تعهد در انسان پديد مي آورد و ميزان معنويت او را در برابر يورش فرهنگي بيگانگان افزايش مي دهد. به عبارت ديگر، تقويت باورهاي ديني و پي ريزي بينشي درست در زمينه مذهب و سياست مي تواند همچون سنگري نفوذناپذير مردم را در برابر بمباران فرهنگي دشمن محافظت نمايد و سودجويان غرب را ناكام و نااميد سازد. بي ترديد، چنين ايماني جامعه را به جهت گيري صحيح رفتاري رهنمون مي نمايد و از كژروي و ناهنجاري ها باز مي دارد. قرآن كريم در اين باره مي فرمايد: (يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ)(يونس: 9); پروردگارشان به سبب ايمانشان هدايت مي كند.

بي ترديد، شناسايي دشمن و اهداف وي از الفباي مبارزه به شمار مي آيد; براي رويارويي با يورش فرهنگي نيز بايد فرهنگ دشمن و ويژگي هاي آن مورد بررسي دقيق قرار گيرد.

چنين تحقيق وسيع و همه جانبه اي، انديشمندان را در شناخت درست ردپاي انحراف ياري مي دهد.

از سوي ديگر، بايد اهداف دشمن، ابزار و شيوه هاي مورد استفاده وي شناسايي شود. آگاهي از ابزار و شيوه هاي مورد استفاده يورش گران مي تواند مسئولان را در خلع سلاح مهاجمان كمك كند و نقشه هاي آنان را خنثا سازد.31

ج. زدودن فقر اقتصادي و اشتغال سازنده و مفيد

تنگدستي را شايد بتوان از پليدترين پديده هاي جامعه به شمار آورد. بي ترديد، بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي همچون سرقت، ولگردي، گدايي، خودفروشي، و اعتياد به علت تنگدستي و بي چيزي به وجود مي آيد. نگاهي گذرا به بزهكاران و ساكنان ندامتگاه ها ما را به اين حقيقت دردآور رهنمون مي نمايد كه شمار بسياري از آنان در اثر تهيدستي، پاي در اين راه شوم و بدفرجام نهاده اند.

پديده فقر در هر جامعه اي كه چهره كريه خود را به نمايش بگذارد، مانند سيلي بنيان كن زيربناي تمامي ارزش هاي انساني را از بن ويران مي سازد و كاخ هاي كرامت و شرافت آدمي را به بيغوله هاي ننگ و بدنامي تبديل مي كند.32

يكي از عوامل مهم در سلامت فرد و جامعه، اشتغال سازنده و كار مفيد است. اشتغال سازنده زمينه شكوفايي استعدادها و بروز خلاقيت ها و ابتكارات را فراهم مي آورد و كار و تلاش، شرايط را براي رشد و پيشرفت جامعه مساعد مي سازد.

بي كاري موجبات تنبلي، سستي، افسردگي و قساوت قلب را فراهم مي آورد. گسترش بي كاري در جامعه سبب افزايش فقر و ناتواني و در نتيجه، ازدياد فساد و فحشا شده و به كفر مي انجامد.

عدم اشتغال ذهني، تخيّل گرايي منفي، آلودگي فكري، آسيب پذيري سلامت رواني و عاطفي را به همراه دارد و عدم اشتغال جسمي ركود و سستي و تنبلي و بيماري جسمي و بدني را دامن مي زند و خمودي و ناتوانايي را دنبال مي كند. به همين دليل، «كار به عنوان يك عامل سازنده بسيار مهم در تربيت اسلامي قلمداد گشته و بي كاري و فقر به شدت نفي شده است.»33

د. پيش گيري از نفوذ عوامل فرهنگي دشمن

نگاهباني از ارزش هاي الهي، بينشي ژرف مي طلبد; بينشي كه در سايه آن همه عوامل فرهنگي غرب را شناسايي و كنترل نموده و در صورت لزوم طرد و منزوي مي سازد. از اين رو، بر همه مسئولان امر وظيفه است كه به هر شكل ممكن جلوي نفوذ فرهنگي دشمن را بگيرند. چنانچه اين كار انجام نشود، همه مسئول مي باشند.

امام خميني(قدس سره) در اين باره مي فرمايند:

اكنون وصيت من... آن است كه نگذارند اين دستگاه هاي خبري و مطبوعات و مجله ها، از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد بدانيم كه آزادي به شكل غربي آن كه موجب تباهي جوانان و دختران و پسران مي شود از نظر اسلام و عقل محكوم است و تبليغات و مقالات و سخنراني ها و كتاب ها و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومي و مصالح كشور، حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگيري از آنها واجب است. و از آزادي هاي مخرّب بايد جلوگيري شود، از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسير ملت و كشورهاي اسلامي و مخالف با حيثيت جمهوري اسلامي است، به طور قاطع اگر جلوگيري نشود، همه مسئول مي باشند.34

هـ . استفاده از امكانات تربيت بدني

تربيت بدني و سلامت جسمي، نياز طبيعي فرد سالم و جامعه سالم است كه مي تواند زمينه ساز سلامت رواني و عاطفي آنان شود. ميزان سلامت جوانان در چگونگي پيشرفت تحصيلي آنها مؤثر است. هر چه جوان سالم تر، بانشاط تر و شاداب تر باشد فراگيري و رشد، سريع تر و متعادل تر صورت مي گيرد و زحمات صورت گرفته از سوي والدين و مسئولان بيشتر به نتيجه مي رسد و متقابلا اين گروه هر چه از سلامت كمتري برخوردار باشند كسالت و خمودي بيشتر مي شود و در نتيجه، افت تحصيلي و مشكلات رفتاري فزون تر مي شود.

از سوي ديگر، نوجوان و جوان سرشار از انرژي فزاينده است كه بايد به صورت صحيح و منطقي تخليه شود. تراكم اين انرژي و عدم تخليه معقول آن مي تواند زمينه ناهنجاري هاي فردي و اجتماعي را به همراه داشته باشد. چنانچه معمولا كودكان در ممنوعيت بيش از حد، براي محيط خانه و اجتماع مسئله آفرين هستند و اغلب بزهكاران امكان و شرايط لازم و هدايت شده براي تخليه انرژي خويش را نداشته اند.

اگر محتواي آموزه هاي تربيتي مجموعه اي از سلب ها و ممنوعيت ها، بدون جايگزيني مناسب باشد به تدريج متربي را از ميدان به در مي كند، زيرا:

اولا، تربيت در پرتو احساس اشتياق متربي حاصل مي شود و غالب جوانان اشتياقي به نهي و منع ندارند. ارائه جايگزين هاي دلنشين مي تواند رغبت آفرين باشد.
ثانياً، بسياري از ممنوعيت هاي ديني، لذايذ مادي است كه جوان به طور غريزي در پي آنهاست; ارتكاب آنها راهي به سوي ارضاي نيازهاي غريزي و ترك آنها به منزله نبرد با گرايش هاي دروني است. بدين روي، هدايت جوان نمي تواند چكّشي انجام گيرد و اميال دروني وي به فراموشي سپرده شود; بلكه بايد با ارائه طريق مناسب و جايگزين مشروع براي ارضا همراه شود.
ثالثاً، جواني كه به محرّماتي عادت كرده است، ترك عادت او را به تنش شديد رواني دچار مي كند. در صورتي مي توان از اين تنش هاي طاقت فرسا جلوگيري كرد كه عادات جايگزين حاصل شود.
رابعاً، منع ها غالباً وقت آفرين است. اگر با ترك رفتارهاي مضرّ اوقات فرد خالي مي شود لازم است كه به وجهي نيكو پر شود، وگرنه فرصت اضافي ممكن است براي فرد مشكلات جديدي بيافريند.
بر اين اساس، اگر تفريحات ناسالم از متربي گرفته مي شود، لازم است كه امكان تفريحات سالم فراهم شود، كه استفاده از امكانات تربيت بدني يكي از اين جايگزين ها مي باشد.35

نتيجه گيري

با توجه به مباحث ارائه شده، چنين مي توان نتيجه گرفت كه از عوامل اصلي دين گريزي جوانان ناسازگاري ميان قول و عمل كساني است كه به طرف دين دعوت مي كنند. عوامل ديگري از جمله غفلت، جهل و عدم تفكر جوانان درباره دين، و يا تهاجم فرهنگي نيز تأثير اساسي و فراواني در اين فرايند دارند. به هر حال، از بهترين و اصلي ترين راه ها براي جلوگيري از دين گريزي جوانان نشان دادن يك الگوي مناسب براي جوان مي باشد و مناديان دين و كساني كه به طرف دين دعوت مي كنند بايد پيش از اينكه جامعه را تبليغ كنند به فكر تزكيه و تهذيب نفس خود باشند تا مشمول آيه شريفه (لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ) (صف: 2) نگردند. البته نبايد از عوامل ديگر نيز غفلت كرد كه هر يك به نوبه خود عامل مهمي براي دين گريزي جوانان مي باشد.

در مسئله گرايش به فرهنگ غرب نيز عدم شناخت صحيح از فرهنگ غرب به عنوان عامل اصلي بيان شده است و مشكلات اقتصادي در داخل و آزادي ابتذال موجود در غرب در رتبه هاي بعدي قرار دارند.

بنابراين، با توجه به اين عوامل، راه كارهايي كه براي جلوگيري از اين دو مي توان بيان كرد، تقويت بينش ديني و سياسي جوانان و زدودن فقر اقتصادي و ارائه الگوهاي مناسب به جوانان مي باشد و علت هاي ديگر در اولويت ها و رتبه هاي بعدي قرار دارند.
--------------------------------------------------------------------------------
پى نوشت ها
1ـ در اين زمينه ر.ك. فريدون موحدنيا، علل گرايش نسل جوان امروز به فرهنگ بيگانه، پايان نامه كارشناسى ارشد، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره)، 1379، ص 35ـ36.
2ـ محمّد محمّدى رى شهرى، منتخب ميزان الحكمة، ترجمه حميدرضا شيخى، چ سوم، قم، دارالحديث، 1384، ص 290.
3ـ فريدون موحدنيا، پيشين، ص 21ـ27.
4ـ محمّد محمّدى رى شهرى، پيشين، ص 272.
5ـ از بيانات معظّم له در ديدار با جوانان، اول ارديبهشت 1379.
6ـ محمّد محمّدى رى شهرى، ميزان الحكمة، ترجمه حميدرضا شيخى، قم، دارالحديث، 1377، ج 2، ص 153.
7ـ حميدرضا شاكرين، پرسش ها و پاسخ هاى دانشجويى، چ سوم، قم، معارف، 1385، ص 248ـ250.
8ـ بيانات مقام معظّم رهبرى، روزنامه جمهورى اسلامى، 22 مرداد 1372، ص 3.
9ـ معاونت سياسى نمايندگى ولى فقيه در قرارگاه ثاراللّه، نفوذ و استحاله، تهران، معاونت سياسى نمايندگى ولى فقيه، 1378، ص 35.
10ـ بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با فرماندهان نيروى مقاومت بسيج، 22 تير 1377.
11ـ فريدون موحدنيا، پيشين، ص 62.
12ـ مركز تحقيقات اسلامى نمايندگى ولى فقيه، تهاجم فرهنگى، تهران، انتشارات معاونت فرهنگى سپاه، 1378، ص 109.
13ـ همان.
14ـ ابوالفضل ساجدى، دين گريزى چرا؟ دين گرايى چه سان؟، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره)، 1384، ص 237.
15ـ ابوالفضل ساجدى و محمود نمازى، «ميزگردعوامل تضعيف و تقويت خودباورى فرهنگى و علل گرايش جوانان به فرهنگ غيرخودى»، ماهنامه معرفت، ش 45 (شهريور 1380)، ص 13.
16ـ حسن بن شعبه حرّانى، تحف العقول، قم، جامعه مدرسين، 1404، ص 82.
17ـ حميدرضا شاكرين، پيشين، ص 251ـ252.
18ـ مرتضى مطهّرى، ده گفتار، تهران، راه امام، 1398ق، ص 183ـ187.
19ـ مرتضى مطهّرى، مسئله حجاب، تهران، صدرا، 1365، ص 13.
20ـ ابوالفضل ساجدى و محمود نمازى، پيشين، ص 9.
21ـ همان، ص 10.
22ـ حميدرضا شاكرين، پيشين، ص 252.
23ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1362، ج 10، ص 219، ح 14.
24ـ حميدرضا شاكرين، پيشين، ص 252ـ253.
25ـ ابوالفضل ساجدى و محمود نمازى، پيشين، ص 8.
26ـ همان، ص 19.
27ـ همان، ص 15.
28ـ محمّد عبّاسى، نتايج نظرسنجى و تحقيقات ميدانى از جوانان قمى، قم، ارديبهشت 1386.
29ـ حميدرضا شاكرين، پيشين، ص 251.
30ـ ابوالفضل ساجدى، دين گريزى چرا؟، ص 237.
31ـ مركز تحقيقات اسلامى نمايندگى ولى فقيه، پيشين، ص 141ـ142.
32ـ محمّدباقر مجلسى، پيشين، ج 72، ص 144ـ145.
33ـ مرتضى مطهّرى، تعليم و تربيت در اسلام، تهران، صدرا، 1367، ص 258.
34ـ امام خمينى، صحيفه نور، تهران، سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى، 1369، ج 21، ص 195.
35ـ ابوالفضل ساجدى، دين گريزى چرا؟، ص 266ـ267.

نويسنده: محمّد عباسي

منبع:ماهنامه معرفت، شماره 116
ادامه مطلب
شنبه 28 فروردین 1389  - 2:01 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5892135
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی