به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

طنز (Satire) از اقسام هجو است اما فرق آن با هجو اين است كه آن تندي و تيزي و صراحت هجو در طنز نيست. وانگهي در طنز معمولا مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعي مطرح است طنز كاستن از مقام و كيفيت كسي يا چيزي است به نحوي كه باعث خنده و سرگرمي شود و گاهي در آن تحقيري باشد.
بين طنز و كمدي هم البته فرق است. در كمدي معمولا خنده به خاطر خنده مطرح است، اما در طنز خنده براي استهزاء است. بدين ترتيب طنز وسيله است نه هدف. در طنز كسي كه مورد انتقاد قرار مي گيرد ممكن است يك فرد خاص باشد يا يك تيپ يا يك طبقه يا ملّت و حتي يك نژاد. گاهي نويسنده قهرمان اثر را به سخره مي گيرد، اما مراد او كسي يا كساني بيرون از اثر ادبي است و بدين منظور حتي ممكن است از خود بدگوئي كند.
گاهي كساني كه دعوي و قصد اصلاح مفاسد اجتماعي و تهذيب اخلاق انساني را داشته اند، به شيوه ي طنز پردازي روي آورده اند و آثار عبيد در اين زمينه مشهور است. شاعران بزرگ ما نيز در خلاق آثار خود از طنز غافل نبوده اند كه به عنوان نمونه مي توان از سعدي و حافظ نام برد.
منتقدان فرنگي طنز را به دو نوع رسمي Formal يا مستقيم Direct و غير رسمي تقسيم كرده اند. در طنز مستقيم ، سخنگو اول شخص است. اين «من» ممكن است مستقيما با خواننده سخن بگويد يا با واسطه ي كس ديگري كه در اثر مطرح است و اصطلاحاً حريف adversarius ناميده مي شود. كار اين «پامنبري خوان» شرح و بسط و توضيح و تفسير طنز هاي سخنگو است.
در طنز مستقيم دو نوع اثر در ادبيات غربي معروف است كه عنوان آن ها از اسم طنزنويسان معروف رومي هوراس Horace و جوونال Juvenal أخذ شده است. در طنز هوراسي Horatian Satire سخنگو فردي مودّب و زيرك است كه با طنزهايش بيشتر باعث سرگرمي و تفريح است تا خش و رنجش. زبان او نرم و ملايم است و گاهي خودش را به سخره مي گيرد و هدف انتقاد قرار مي دهد (مثل طنزهاي حافظ). ر طنز جوواني Juvenalian Satire سخنگجو يك معلم جدي اخلاق است. سبك و زباني موقر دارد، مفسده ها و خطاها را كه به نظر او كاملا جدي هستند بدون گذشت مطرح مي كند و باعث تحقير و رنجش مي شود. برخي از طنزهاي دكتر جانسون از اين قبيل است.
اما طنز غير مستقيم، طنزي است كه در آن قهرمانان اثر، خود و عقايد خود را به سخره مي گيرند، گاهي هم نويسنده با تفسيرهاي خود و با سبكي روايي، جريانات را مسخره تر نشان مي دهد. يكي از انواع آن، Menippen Satire است كه از نام فيلسوف يوناني منيپووس Menippus اخذ شده است. از انجا كه وارو Varro يوناني هم به اين شيوه مي نوشت ، نورتروپ فراي در كتاب تشريح نقد ادبي ، به اين گون طنز Varronian Satire گفته است. به هر حال ، در اين شيوه، گروهي از شخصيت هاي ورّاج پر حرف كه فخر فروش و متفاضل اند و نمايندگان نِحله هاي مختلف فكري و فلسفي محسوب مي شوند، در طي مكالمات و بحث هاي گسترده ي خود - كه معمولا در يك مجلس صورت مي گيرد - عقايد و آرا و نقطه نظرهاي روشنفكرانه ي ديگران را به نفع خود به باد انتقاد و س خره مي گيرند. كانديد ولتر از اين قبيل است.
در ادبيات فارسي طنز چه به صورت شعر و چه به صورت نثر، به صورت قطعات كوتاهي در دست است و فقط در ساليان اخير و بعد از رواج رمان نويسي است كه داستان هاي بلند مبتني بر طنز پديد آمده است، مانند آثار طنز نويس معروف ايرج پزشك زاد و برخي از آثار صادق هدايت. بزرگترين طنز نويس در ادبيات قديم فارسي، عبيد زاكاني است كه از او آثاري به نظم و نثر در طنز به جا مانده است. طنز نويس بزرگ معاصر شادروان علي اكبر دهخدا صاحب چرند و پرند است. از آنچه كه طنز و هجو معمولا به هم رد آميخته است، برخي از قطعات ايرج ميرزا را هم مي توان طنز دانست.
اينك حكايتي در طنز از رساله ي دلگشاي عبيد زاكاني:
«دهقاني در اصفهان به خانه خي خواجه بهاء الدين صاحب ديوان رفت. با خواجه سرا گفت كه با خواجه بگوي كه خدا بيرون نشسته است و با تو كاري دارد. با خواجه بگفت، به احضار او اشارت كرد. چون در آمد پرسيد كه تو خدايي؟ گفت: آري. گفت: چگونه؟ گفت: حال آنكه من پيش، دهخدا و باغ خدا و خانه خدا بودم؛ نُوّاب تو، ده و باغ و خانه از من بستدند، خدا ماند.»
علاوه بر آثاري كه كلا به قصد طنز و هزل نوشته شده اند، در هر اثر جديي هم ممكن است طنز و شوخي و مطايبه ديده شود. گاهي اوقات حادثه آن قدر غير منتظره است كه ممكن است بي اختيار باعث خنده شود، به اين حالت طنز موقعيت Irony Of Situation مي گويند. مثلا در داستان ارمغان موبد The Gift Of Magi اثر او هنري وقتي قهرمان زن تناه دارايي خود يعني گيسوان بلندش را در شب كريسمس مي فروشد تا با آن زنجيري براي ساعت شوهرش بخر، متوجه مي شود كه شوهرش نيز تنها داراييش يعني ساعتش را فروخته است تا به او شانه جواهر نشاني هديه كند. در اينجا خنده، في الواقع خنده ي درد است.
شوخي و مطايبه عناصر و عوامي هستند كه در ادبيات از آن ها براي ايجاد نشاط و خنده در خواننده استفاده مي كنند. بذله گويي در قديم نشانه ي خش و ذكاوت بود و در انگليسي Wit هم به معني زيركي و هم معني بذله گويي است. نظامي در چهار مقاله در باب شاعر مي نويسد: « و شاعر بايد كه در مجلس محاورت خوشگوي بود و در مجلس معاشرت خوشروي.»
شوخي و مطايبه به قول فرويد ممكن است فقط براي خنده و تفريح باشد Harmless Wit و يا هدف خاصي را در نظر داشته باشد و در آن طعنه و تعريضي باشد Tendency Wit . فرنگيان شوخي و مطايبه Wit را فقط در زمينه هاي كلامي به كار مي برند، اما اگر در نمايش و فيلم، سر و وضع و رفتار و كردار كسي خنده دار باشد به آن Humour مي گويند.
ديگر از اقسام طنز و مطايبه، حاضر جوابي Repartee است. در ادبيات ما مجانين عقلا و بهلول ها و افراد خردمند در جواب شاهان و بزرگان نكته يي در كار مي كردند و با حاضر جوابي خود، باعث تنبه مي شدند و گاهي خود يا ديگران را از مرگ مي رهاندند.
در خاتمه بد نيست كه چند كلمه يي هم در مورد «كاريكلماتور» كه در ساليان اخير در ايران به وجود آمده است بنويسيم. كلمه كاريكلماتور را به طنز ار تركيب دو كلمه «كاريكاتور» و «كلمه» ساخته اند. كاريلكماتور سخنان كوتاه حكيمانه و طنز داري است كه گاهي به كلمات قصار نزديك مي شود زيرا در آن نكته يي است. يكي از كساني كه به كاريكلماتور نويسي معروف شده است و در اين زمينه كتب مستقلي به چاپ رسانده؛ پرويز شاهپور است و اينكه چند نمونه از او:
سكوت، عاشق شنيدن است.
زنبور عسلي كه روي گل قالي بنشيند، دست خالي به كندو باز مي گردد.
مطالعه در گورستان احتياج به ورق زدن سنگ قبرها ندارد.
سوراخ موش، روزنه ي اميد گربه است.

منبع:كتاب انواع ادبي دكتر شميسا
 
ادامه مطلب
شنبه 28 فروردین 1389  - 3:11 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5870547
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی