طي هفته هاي اخير و به خصوص در پي انتشار بازبيني موضع هسته اي آمريكا،
گمانه زني هاي سياسي دولتمردان آمريكا در تعيين ميزان تأثيرگذاري توان هسته
اي اين كشور در معادلات جهاني قوت گرفت، بنابراين مي توان تهديدات ضمني
باراك حسين اوباما، رئيس جمهور آمريكا در مورد ايران و كره شمالي و تلاش ها
براي تحميل مواضع سياسي- اقتصادي خود به ديگران در نشست امنيتي-هسته اي
هفته گذشته را در اين راستا ارزيابي كرد.
پاسخ قاطع جمهوري اسلامي به اين تهديدات از يك طرف و عدم اقبال كشورهاي مدعو به نشست امنيتي به تمكين به خواست هاي آمريكا از جانب ديگر برنامه هاي طراحي شده سياستگذاران كاخ سفيد را بار ديگر ناكام گذاشت.
بدين ترتيب تلاش هاي بين المللي اوباما كه روز به روز محبوبيت خود را از دست مي دهد، بي بهره بود. همچنين طي روزهاي پاياني هفته گذشته، با بالاگرفتن تظاهرات و تجمعات مردمي بر عليه سياست هاي داخلي دولت آمريكا، دستگاه ديپلماسي ايالات متحده در مقابل شرايط سختي قرار گرفت.
اما با نگاهي به گزارش بازبيني موضع هسته اي و بررسي ساختاري حكومت اين كشور مي توان دلايل اين نوع موضع گيري ها را دريافت.
بررسي گزارش بازبيني موضع هسته اي آمريكا
نگاهي كلي به متن اين گزارش روشن مي سازد كه گردآورندگان آن برخلاف عنوان اصلي، توجه بيشتري را به تغييرات در نحوه چينش نيروهاي نظامي آمريكا در جهان و تلاش براي ابقا و حتي المقدور افزايش حضور مستقيم جنگ افزاراهاي آمريكايي در موقعيت هاي راهبردي جهان، اختصاص داده اند.
واكاوي بيشتر اين گزارش حقايق ديگري را روشن مي سازد كه شامل نكات زير مي شود:
- تلاش براي ترس-نوردي در جهت توجيه زياده خواهي هاي آمريكا
- القاء فشار به كشورهاي غير هسته اي براي استقرار هر چه بيشتر جنگ افزارهاي زميني،هوايي و دريايي
- كم كردن هزينه جايگزيني سلاح هاي اتمي و از بين بردن سلاح هاي قديمي و جايگزيني آنها با تعداد كمتري سلاح مخربتر، كم هزينه تر و امن تر براي نگهداري
- تلاش براي تبديل و جايگزيني سلاح هاي تاكتيكي به انواع راهبردي آنها به خصوص در بعد استفاده از موشك هاي قاره پيما
- خلق بازار فروش براي توليد كننده گان جنگ افزارهاي هوايي آمريكا همانند F-35 و استفاده از بمب هاي B-61 در ميان همپيمانان اروپايي
- حفظ و گسترش توانايي هسته اي دريايي به مدت نامحدود و افزايش توان تخريبي و دوربرد موشك هاي مستقر در ناوها و زيردريايي ها
مجموعه زير نظر پنتاگون ، كه ظاهرا اقدام به تهيه اين گزارش نموده، بار ديگر با بزرگ نمايي خطر تروريسم ضد غربي و پرداختن موهوم به اين پديده سعي در استفاده از راهبرد پوسيده ترس-نوردي نموده اند.
اين گزارش هرچند ادعاي اميد به كاهش سلاح هاي هسته اي در آينده اي نامعلوم دارد با تلاشي مذبوحانه قصد دارد وانمود كند كه زياده خواهي هاي نظامي آمريكا در بعد انفعالي و در مقابل دشمني نا شناخته به نام تروريسم ضد غربي مي باشد.
در همين راستا اين سياستگذاران با نام بردن از نقاط كليدي جهان حضور بلند مدت ماشين جنگي آمريكا در اين بخش هاي جهان و تحميل دايمي خواسته هاي بلند پروازانه به كشورهاي منطقه را تنها راه مقابله با توانايي هاي كشتار جمعي تروريست ها مي دانند.
همچنين در فرازهاي ديگر اين گزارش شاهد اين هستيم كه سلاح هسته اي نه تنها به عنوان تحديد جدي براي بشريت شناخته نشده بلكه حضور و استفاده جدي از آن به بهانه بازدارندگي مورد تأكيد قرار دارد.
سپس براي فرار از مسووليت بيان مي دارند كه تا زماني كه در گوشه اي از دنيا حداقلي از درگيري منطقه اي وجود دارد و تا زماني كه كسي مي تواند سلاح كشتار جمعي توليد كند، دولت آمريكا به وظيفه خود در قبال آن عمل كرده و اقدام به انباشتن سلاح هاي هسته اي خواهد نمود.
پس از مطالعه دقيق اين نوشته مشخص مي شود كه نه تنها چرخشي در نگرش سلطه طلبانه آمريكا روي نداده بلكه اين گزارش حاكي از تمركز بيشتر در بهبود توانايي تخريبي و جنگ افروزي اين حكومت دارد.
به بيان ديگر اگر آمريكا در جنگ جهاني دوم با استفاده از سلاح هسته اي توانست چند صد هزار انسان بي گناه را قتل عام كند، اين سياستگذاران اميد دارند كه در صورت استفاده بعدي اين رقم را ده ها برابر افزايش دهند. ادامه مطلب
پاسخ قاطع جمهوري اسلامي به اين تهديدات از يك طرف و عدم اقبال كشورهاي مدعو به نشست امنيتي به تمكين به خواست هاي آمريكا از جانب ديگر برنامه هاي طراحي شده سياستگذاران كاخ سفيد را بار ديگر ناكام گذاشت.
بدين ترتيب تلاش هاي بين المللي اوباما كه روز به روز محبوبيت خود را از دست مي دهد، بي بهره بود. همچنين طي روزهاي پاياني هفته گذشته، با بالاگرفتن تظاهرات و تجمعات مردمي بر عليه سياست هاي داخلي دولت آمريكا، دستگاه ديپلماسي ايالات متحده در مقابل شرايط سختي قرار گرفت.
اما با نگاهي به گزارش بازبيني موضع هسته اي و بررسي ساختاري حكومت اين كشور مي توان دلايل اين نوع موضع گيري ها را دريافت.
بررسي گزارش بازبيني موضع هسته اي آمريكا
نگاهي كلي به متن اين گزارش روشن مي سازد كه گردآورندگان آن برخلاف عنوان اصلي، توجه بيشتري را به تغييرات در نحوه چينش نيروهاي نظامي آمريكا در جهان و تلاش براي ابقا و حتي المقدور افزايش حضور مستقيم جنگ افزاراهاي آمريكايي در موقعيت هاي راهبردي جهان، اختصاص داده اند.
واكاوي بيشتر اين گزارش حقايق ديگري را روشن مي سازد كه شامل نكات زير مي شود:
- تلاش براي ترس-نوردي در جهت توجيه زياده خواهي هاي آمريكا
- القاء فشار به كشورهاي غير هسته اي براي استقرار هر چه بيشتر جنگ افزارهاي زميني،هوايي و دريايي
- كم كردن هزينه جايگزيني سلاح هاي اتمي و از بين بردن سلاح هاي قديمي و جايگزيني آنها با تعداد كمتري سلاح مخربتر، كم هزينه تر و امن تر براي نگهداري
- تلاش براي تبديل و جايگزيني سلاح هاي تاكتيكي به انواع راهبردي آنها به خصوص در بعد استفاده از موشك هاي قاره پيما
- خلق بازار فروش براي توليد كننده گان جنگ افزارهاي هوايي آمريكا همانند F-35 و استفاده از بمب هاي B-61 در ميان همپيمانان اروپايي
- حفظ و گسترش توانايي هسته اي دريايي به مدت نامحدود و افزايش توان تخريبي و دوربرد موشك هاي مستقر در ناوها و زيردريايي ها
مجموعه زير نظر پنتاگون ، كه ظاهرا اقدام به تهيه اين گزارش نموده، بار ديگر با بزرگ نمايي خطر تروريسم ضد غربي و پرداختن موهوم به اين پديده سعي در استفاده از راهبرد پوسيده ترس-نوردي نموده اند.
اين گزارش هرچند ادعاي اميد به كاهش سلاح هاي هسته اي در آينده اي نامعلوم دارد با تلاشي مذبوحانه قصد دارد وانمود كند كه زياده خواهي هاي نظامي آمريكا در بعد انفعالي و در مقابل دشمني نا شناخته به نام تروريسم ضد غربي مي باشد.
در همين راستا اين سياستگذاران با نام بردن از نقاط كليدي جهان حضور بلند مدت ماشين جنگي آمريكا در اين بخش هاي جهان و تحميل دايمي خواسته هاي بلند پروازانه به كشورهاي منطقه را تنها راه مقابله با توانايي هاي كشتار جمعي تروريست ها مي دانند.
همچنين در فرازهاي ديگر اين گزارش شاهد اين هستيم كه سلاح هسته اي نه تنها به عنوان تحديد جدي براي بشريت شناخته نشده بلكه حضور و استفاده جدي از آن به بهانه بازدارندگي مورد تأكيد قرار دارد.
سپس براي فرار از مسووليت بيان مي دارند كه تا زماني كه در گوشه اي از دنيا حداقلي از درگيري منطقه اي وجود دارد و تا زماني كه كسي مي تواند سلاح كشتار جمعي توليد كند، دولت آمريكا به وظيفه خود در قبال آن عمل كرده و اقدام به انباشتن سلاح هاي هسته اي خواهد نمود.
پس از مطالعه دقيق اين نوشته مشخص مي شود كه نه تنها چرخشي در نگرش سلطه طلبانه آمريكا روي نداده بلكه اين گزارش حاكي از تمركز بيشتر در بهبود توانايي تخريبي و جنگ افروزي اين حكومت دارد.
به بيان ديگر اگر آمريكا در جنگ جهاني دوم با استفاده از سلاح هسته اي توانست چند صد هزار انسان بي گناه را قتل عام كند، اين سياستگذاران اميد دارند كه در صورت استفاده بعدي اين رقم را ده ها برابر افزايش دهند.