فاطمه (س) بانويي است، كه
در ايمان و عقيده، فكر و انديشه، عمل به وظايف واجب و رفتار و كردار در
حوزه هاي فردي و اجتماعي، از آبشخور قرآن كريم الهام گرفته و اين الهام را
در سراسر زندگاني كوتاه خويش، به ظهور رسانده است.
مقدمه
سالار زنان ، اسوه ي نيكان، صديقه طاهره، حضرت فاطمه زهرا (س) شخصيت وارسته و ممتازي است كه همه ي انسان هاي خردمند مسلمان و حتي همه ي دانايان همه ي اديان ، به عظمت ومقام والاي او اذعان كرده اند.
اين بانوي بزرگ، علاوه بر شخصيت ذاتي و با عنايت به اين كه در مهد نبوت پرورش يافته، خود نيز براي پيمودن مدراج عالي انساني ، نهايت دقت، مراقبت، كوشش و مجاهده ي مومنانه را به كار گرفته ، تا از طرفي شرايط لازم بندگي خدا و از طرف ديگر، رسالت قرآني خويش را در ارتباط با اداي مسئوليت عملي و رفتاري، در برابر جامعه اي كه در آن زندگي مي كند، به نحو احسن و به صورت ماندگار لباس عمل بپوشاند.
بقيه در ادامه اگر بخواهيم به تحليل زندگي اين بانوي بزرگ بپردازيم، بايد بگوييم : فاطمه (س) بانويي است، كه در ايمان و عقيده، فكر و انديشه، عمل به وظايف واجب و رفتار و كردار در حوزه هاي فردي و اجتماعي، از آبشخور قرآن كريم الهام گرفته و اين الهام را در سراسر زندگاني كوتاه خويش، به ظهور رسانده است.
اين بحث، دامنه ي گسترده اي دارد و فرصت فراواني را مي طلبد، كه در اين مجال، نمونه هايي از «تجلي قرآن در رفتار آن حضرت » را به مطالعه مي گذاريم:
1.ياري پيامبر (ص)
پيامبر (ص) سه سال پس از دعوت پنهاني ، مأمور شد در سال سوم بعثت ، دعوت خويش را علني سازد ، در اين باره آيه نازل شد : فاصدع بما تؤمر و أعرض عن المشركين. (حجر ، 94/15)
بر اساس اين آيه، رسول خدا (ص) دستور يافت بدون بيم و هراس از مشركان ، دعوت و تبليغ خويش را علني كند، در مقابل، آزار و اذيت مشركان و مخالفان هم اوج گرفت ، يكي از افراد نادان به عنوان استهزاء خاك بر سر آن حضرت ريخت و آن حضرت، در حالي كه غبار آلوده شده و اشك در چشم داشت، به خانه آمد و فاطمه (س) با مشاهده ي آن وضع، در حالي كه گريه مي كرد و سر و صورت پدر را شست و شو مي داد و پيامبر (ص) نيز فاطمه را دلداري مي داد گفت : دخترم ! گريه مكن، خداوند پدرت را ياري و حفظ مي كند. (1)
ابن عباس مي گويد :
يك روز رسول خدا (ص) دركنار كعبه حضور يافت و به نماز مشغول شد، عمرو بن هشام بن مغيره مخزومي معروف به ابوجهل، كه از مشركان مخالف پيامبر (ص) بود، به ياران و اطرافيان خود گفت: چه كسي حاضر است برود و نماز اين مرد را خراب كند ؟ عبدالله بن زبعري حركت كرد و در حالي كه رسول خدا (ص) به سجده رفته بود، با كمال قساوت و بي رحمي ، خاكروبه و بچه دان شتري را كه تازه نحر شده بود، روي آن حضرت ريخت ، ولي ابوطالب ، مرد مزاحم را دور كرد (2) و آن گاه فاطمه (س) با دست هاي كوچك خويش ، سر و صورت و لباس پدر را از آلودگي پاك نمود و با خشم و فرياد، مهاجمان را مورد نفرين و نكوهش تند قرار داد و سپس پدر را براي رفتن به خانه ياري رسانيد. (3)
همچنين ابن عباس مي گويد:
روزي گروهي از افراد قريش ، در حجر اسماعيل (ع) جمع شدند و با بت هاي لات ، عزٌي و منات پيمان بستند، تا پيامبر (ص) را هر جا مشاهده كردند به قتل برسانند. فاطمه (س) كه كودكي بيش نبود، از اين توطئه خطرناك اطلاع يافت ، خود را با شتاب به پدر رسانيد و در حالي كه گريه مي كرد، موضوع را با آن حضرت در ميان گذاشت ،پيامبر (ص) فرمود: دخترم ! آب حاضر كن تا وضو بگيرم، پس از وضو از خانه بيرون رفت و در مسجد الحرام حضور يافت، وقتي قريشيان آن حضرت را مشاهده كردند، گفتند: محمد (ص) همين است، ولي از شرمندگي سر خود را به زير انداختند، نفس در سينه هاي آنان حبس شد، آن گاه پيامبر (ص) مشت شني به سوي آنان پاشيد و گفت : روي شما سياه باد، بعد آنان پراكنده شدند و بدين ترتيب با هوشياري و اطلاع رساني فاطمه (س) پيامبر (ص) با تدبيري كه انديشيد، از يك توطئه حساب شده ، جان سالم به در برد. (4)
راستي ، وقتي در ماه رمضان سال دهم بعثت ، ابوطالب ، عمو و ياور مجاهد پيامبر (ص)و سه روز بعد، حضرت خديجه (س) همسر فداكار رسول خدا (ص) چشم از جهان بستند و پيامبر (ص) آن سال را « سال غم و اندوه » براي خود ناميد. (5) و مي گفت : تا روزي كه ابوطالب وفات يافت، دست قريش از آزار من كوتاه بود (6) جزفاطمه (س) چه دختر لايقي مي توانست براي پيامبر (ص) مايه ي تسلٌي و قوت قلب و آرام بخش كانون زندگي آن بزرگوار باشد ؟
پس از هجرت
پيامبر (ص) شب اول ربيع الاول سال چهاردهم بعثت، كه دشمنان در صدد به قتل رساندن او بودند، به دستور خداوند، خانه ي خويش را ( مكه ) ترك نمود، علي (ع) را به جاي خود خوابانيد و پس از ماندن سه روز در « غار ثور» در حالي كه ابوبكر و دو نفر ديگر را همراه داشت ، به مدينه هجرت كرد. (7)
آن حضرت به علي (ع) سفارش كرده بود، در مكه بماند و امانت هاي مردم را ، كه نزدش بود به صاحبان آنها برساند. (8) پس از آن نامه اي به علي (ع) نوشت، كه وي آماده ي خروج شود علي (ع) هم به افراد باقي مانده دستور داد : بارهاي سبك همراه خود بردارند و با مراقبت شديد از كمين دشمنان مكه را ترك كنند. خود نيز با تني چند از ياران، فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) فاطمه بنت اسد مادر خود و فاطمه دختر زبيربن عبدالمطلب را به طرف مدينه حركت داد و بعد از چند روز طي طريق با مراقبت زياد، آنان را به سلامت به آن شهر رسانيد. (9)
فاطمه زهرا (س) كه با تحمل سختي ها و تلخي ها، در راه دينداري و ياري پيامبر (ص) تجربه هايي اندوخته بود ، در هر جا زمينه اي پيش مي آمد و نيازي احساس مي شد، با كمال ايمان و شوق فراواني حضور مي يافت و پدر را ياري مي رسانيد و در عين داشتن سن كم ، شرايط اطاعت و نصرت پيامبر (ص) را تبلور مي بخشيد.
سال سوم هجرت، به همراه برخي ديگر از زنان مانند: صفيٌه ، دختر عبدالمطلب عمه رسول خدا (ص) و خواهر حمزه سيد الشهدا ، براي آب و غذا رساندن به سپاه اسلام و مداواي مجروحان و خلاصه ، ياري پيامبر (ص) در جنگ « احد » حضور يافته است. (10)
سهل به سعد ساعدي مي گويد :
در جنگ احد وقتي دندان هاي پيشين پيامبر (ص) شكست و با ضربه ي شمشير دشمن كلاه خود آن حضرت خورد شد و خون بدن و لباس او را فراگرفت، علي (ع) با سپر خود آب مي آورد و روي زخم هاي بدن پيامبر (ص) مي ريخت و فاطمه (س) بدن پدر را شست و شو مي داد، فاطمه (س) وقتي هم مشاهده كرد خون زخم بند نمي آيد، قطعه ي حصيري را سوزانيد و خاكستر آن را روي زخم هاي بدن پيامبر (ص ) نهاد تا خون بند بيايد. (11)
پس از پايان همين جنگ بود، كه علي (ع) ذوالفقار ، شمشير خون آلود خود را به فاطمه (س) داد تا خون آن را بشويد و اضافه كرد: فاطمه ! اين شمشير را تحويل بگير، زيرا كه امروز با من خوشرفتاري نمود، رسول خدا (ص) ادامه داد: فاطمه جان ! اين شمشير را بگير، چون شوهرت حق خود را ادا كرد و خداوند با آن سردمداران قريش را نابود كرد . (12)
بابا ؛ بگو
بر اساس شواهد تاريخي ، در حالي كه هنوز ادب قرآني همه ابعاد زندگي مردم را فرا نگرفته بود، بسياري از افراد به عادت منحط و سخيف روزگار جاهلي ، به هنگام صدا زدن پيامبر (ص) آن بزرگوار را بدون توجه به مقام نبوت و رسالت ، و با تعبير : يا محمد ! يا محمد صدا مي زدند، كه به منظور آموزش ادب و تربيت گفتاري و محاوره اي ، آيه ي 63 سوره ي نور نازل شد.
امام صادق (ع) فرموده است :
وقتي آيه : لاتجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا ( نور، 63/24)، نازل شد ، يعني خواندن پيامبر (ص) را در ميان خود، مانند خواندن ( و صدا زدن ) بعضي از شما نسبت به بعضي ديگر تلقي نكنيد، فاطمه (س) هم آن حضرت را چند بار با تعبير : يا رسول الله (ص) ! صدا زد ، ولي رسول خدا (ص) جواب نداد و روي خود به سوي فاطمه (س) برگردانيد و فرمود: دخترم ! فاطمه جان ! اين آيه درباره ي تو نازل نشده، بلكه درباره ي جفاكاران خودخواه نازل شده ، و : أنت منٌي و أنا منك ، قولي يا أبه ، فانها أحيي للقلب و أرضي للرب ؛ تو از من هستي و من از تو هستم ، تو بگو: بابا، زيرا بابا گفتن تو، دل را زنده و خدا را خشنود مي گرداند.(13)
2. ازدواج فاطمه (س)
قرآن كريم ، ازدواج را با تعبير : ميثاقا غليظا .( نساء ، 21/4) يعني ، پيمان محكم و استوار ياد كرده كه علاوه بر قداست آن، براي تحقق اين پيمان، به كارگيري مطالعه و دقت فراوان هم لازم است. چنان كه حفظ اين پيمان نيز مراقبت و هوشياري زيادي مي طلبد. پيامبر (ص) نيز ، در مورد ازدواج حضرت فاطمه (س) با وجود كه خواستگاران متعددي داشت، به خاطر عدم سنخيت و تناسب فكري و ايماني ، اين پيمان را استوار نمي يافت و در پي آن اشكالاتي احساس مي كرد، بدين جهت در مرحله ي اول، دستور آن را آسماني و الهي اعلام كرد و با ازدواج فاطمه (س) با آنان موافقت نكرد. (14)
اما به هنگام خواستگاري علي (ع) براي ارزش نهادن به كرامت انساني زن و آزادي در انتخاب همسر و نيز الگودهي به ديگران، خطاب به فاطمه (س) فرمود: ماترين ؟ نظر تو در ارتباط با ازدواج با علي (ع) چيست ؟ (15)پس از اين مراحل ، ازدواج فاطمه (س) با علي (ع) با كمال سادگي و نهايت دقت انباشته از ايمان و صميميت برقرار گرديد، تا همان طور كه قرآن كريم فلسفه ي آن را « برقراري مودت و رحمت » (16) بيان داشته، اين فلسفه تحقق عملي يابد و ديگران نيز اين شيوه ي زيبا و سرنوشت ساز را معيار زندگي عاقلانه و شرافت مندانه و سعادت مندانه قرار دهند، و اين معنا، در سراسر زندگي فاطمه (س) و علي (ع) در همه ي ابعاد، نمايش چشمگيري داشت.
3.همسرداري زهرا (س)
در قرآن كريم ، گروهي اززنان با تعبير : فالصالحات، قانتات ، حافظات للغيب ، (17) بانوان صالح و با ظرفيت معرفي شده اند كه داراي دو ويژگي مهم ، در حضور و غياب همسران خويش هستند، يعني اين دسته از زنان، در برابر و حضور همسران، تواضع و فروتني و نرمش و سازگاري دارند و در غياب همسران نيز ، حافظ اسرار و شئون و حقوق مادي و معنوي شوهر مي باشند.
طبيعي است كه در پرتو اين صلاحيت ها و شايستگي ها، كه دو محور كلي آن مطرح گرديد ، ده ها خصلت هاي اخلاقي و حقوقي مثبت و موفقيت پرور، و آرامش در زندگي ناشي مي گردد ، كه فاطمه (س) داراي همه ي آنها بود و مي كوشيد با وجود كمبودها و تنگناها سخت زندگي آن روز، به هيچ وجه وسيله ي رنجش و آزردگي علي (ع) را فراهم نياورد و حتي خواسته كوچكي هم، كه همسر را در مضيقه قرار دهد نداشته باشد ، كه نمونه هايي از آن در تاريخ آمده است.
آري، پرهيز از زرق و برق ها و حتي صرف نظر كردن از برخي ضروريات زندگي به خصوص در آن شرايط، فاطمه (س) را در افق بلندي از شخصيت و هويت انساني قرار داده بود، كه حتي بر حسب گواهي تاريخ ، روزي علي (ع) از فاطمه (س) در خواست مي كند، آن بانو چيزي از وي بخواهد و پس از اصرار و سوگند، فاطمه (س) بيمار مي گويد : اگر اناري باشد به آن ميل دارم ، كه علي (ع) براي تهيه ي آن از خانه بيرون مي رود تا آن را فراهم آورد... (18) اما به هر حال سراسر زندگي فاطمه (س) و علي (ع) صفا و يك رنگي ، صداقت و درستي ، مهر و محبت و بلكه در سختي ها و مصائب مختلف سخت، با فداكاري و از خود گذشتگي فوق العاده انباشته است و نور ايمان كانون خانواده ي آنان، به همه جا پرتو افشاني مي كند.
4. عبادت و شب زنده داري
اگر دامنه ي عبادت را به وظايفي كه با انگيزه ي الهي و نتيجه ي خدمت رساني به جامعه صورت مي گيرد، تعميم دهيم، حضرت فاطمه (س) در اين قلمرو نيز با استفاده از ايده هاي قرآني نمونه ي كاملي بوده است، اما اگر عبادت به معناي خاص آن، به خصوص خالصانه ترين و مؤمنانه ترين آن را ، در قالب نماز و نيايش و شب زنده داري ، در نظر بگيريم، آن بانوي بزرگ به متابعت از پدر ، يد طولا و شيفتگي خاصي داشته است.
قرآن كريم، چنين عبادتي را نشانه ي خردمندي و عقلانيت معرفي كرده و داستاني از آن را اين گونه به تصوير مي كشد: الذين يذكرون الله قياما و قعودا و علي جنوبهم و يتفكرون في خلق السموات و الارض ... ( آل عمران ، 191/3) ؛خردمندان و اولوالالباب كساني هستند كه در حال ايستاده و نشسته و بر پهلو خفته، در همه ي حالات خدا را ياد، و نيايش مي كند و در اسرار آفرينش آسمان ها و زمين مي انديشند.
در تفسير اين آيه ، عطاء بن ابي رياح روايت كرده :
روزي نزد عايشه همسر پيامبر (ص) رفتم و از او خواستم شگفت انگيز ترين چيزي را كه در طي عمر خود از پيغمبر (ص) مشاهده كرده بيان كند، وي سراسر كارهاي پيامبر (ص) را عجيب توصيف نمود و درباره ي عجيب ترين آنها گفت : شبي از شب ها كه پيامبر (ص) در منزل من بود به استراحت مي پرداخت ، هنوز آرام نگرفته بود، كه برخاست و لباس پوشيد و وضو گرفت و به نماز ايستاد و آن قدر در حال نماز و راز و نياز با خدا اشك ريخت كه جلو لباسش از اشك چشمش خيس شد، سپس سر به سجده گذاشت و آن قدر گريه كرد، كه زمين از اشك چشم او خيش شد و اين اشك و ناله تا طلوع صبح ادامه داشت ، تا اين كه بلال مؤذن او را به نماز صبح فرا خواند، اما وي مشاهده كرد آن حضرت گريان است ، گفت : شما كه مشمول عنايت خدا هستيد، اين همه گريه براي چيست ؟
پيامبر (ص) فرمود: افلا اكون لله عبدا شكورا؟ آيا نبايد بنده ي شكرگزار خدا باشم ؟ چرا گريه نكنم ؟ خداوند در شبي كه گذشت ، آيات تكان دهنده اي نازل كرد، سپس به خواندن پنج آيه آخر سوره ي آل عمران پرداخت و ادامه داد: واي به حال كسي كه اين آيات را بخواند و در آنها نينديشد. (19)
فاطمه (س) از اين حالات مطلع مي شد و بارها اتفاق مي افتاد، كه وقتي پيامبر (ص) علي (ع) و حسن و حسين (ص) ، سلمان فارسي ، عمار ياسر و گاهي ديگران براي ديدار يا انجام كاري وارد مي شدند، علاوه بر عبادت به معناي عام، او را در مصلا و محراب عبادتي كه براي خود ترتيب داده بود مي ديدند. (20)
حسن بصري ( كه يكي از زهٌاد هشتگانه بود، 112 هـ)(21) گفته است :
ما كان في هذه الامه أعبد من فاطمه (س ) كانت تقوم حتي تورم قدماه . (22)
در ميان اين امت ، عابدتر از فاطمه (س) وجود نداشت، آن قدر به عبادت مي ايستاد، كه پاهاي وي ورم كرده بود.
در بياني وارد شده كه خداوند به فرشتگان فرموده: بنده ي من فاطمه را مشاهده كنيد، چگونه در برابر من ايستاده كه از خوف من بندهايش مي لرزد و با قلب و روح خود به عبادت من مي پردازد ... (23)
5.ديگر خواهي و ايثار
تواصي به حق، كه از اركان سعادت انسان و جامعه است و مورد سفارش قرآن كريم قرار گرفته (24) خصلتي است كه از ايمان و درون پاك خيرخواهانه نشأت مي گيرد و با پيمودن سير مراحل تكاملي ، به مرحله ي ايثار و تقدم ديگران بر خويشتن ، انسان را در مقام بلند درخشاني قرار مي دهد.
تجلي اين دو خصلت متعالي را در موارد مختلف زندگي حضرت فاطمه (س) بارها مي توان يافت، كه به سه نمونه اشاره مي شود:
1. امام حسين (ع) ازبرادر خود امام حسن(ع) روايت مي كند كه شب جمعه اي مادرم فاطمه (س) را مشاهده كردم ، كه در محراب عبادت خويش درحال نماز پيوسته ركوع و سجود انجام مي داد تا سفيده ي صبح طلوع كرد، من مي شنيدم ، كه وي براي مردان و زنان با ايمان، زياد دعا مي كرد و هرگز براي خويش دعايي نكرد! گفتم : مادر جان! من هر چه گوش دادم براي ديگران دعا مي كردي ، چرا براي خود دعا نكردي، فرمود : همسايه حق تقدم دارد ! الجار ثم الدار. (25)
2. در سرگذشت ديگري ، كه نتيجه ي روح ديگر خواهي و بلكه ايثار فاطمه (س) است، علاوه بر دعا جهت خير و سعادت افراد، رفتار ايثار گرانه ي آموزنده اي مشاهده مي كنيم.
ابن جوزي روايت كرده :
رسول خدا (ص) براي شب عروسي فاطمه (س) كه پيراهن او كهنه و وصله دار بود ، پيراهن نوي خريداري كرده بود، در آن شب فقير تهي دست به خانه ي فاطمه (س) مراجعه كرد و ناله سر داد : كه من از اهل بيت نبوت ، پيراهن كهنه اي مي خواهم ، فاطمه (س) تصميم گرفت پيراهن كهنه ي خود را به او بدهد، ناگاه به فكر آيه ي قرآن افتاد كه مي فرمايد : لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون. ( آل عمران ، 92/3 بدين جهت ، در شب زفاف پيراهن نو شب عروسي خود را به فقير داد. (26)
3. زمخشري ، در تفسير « الكشاف » از ابن عباس روايت كرد:
وقتي حسن و حسين (ع) بيمار شدند ، پيامبر (ص) با گروهي از ياران به عيادت آنان رفتند، وقتي علي (ع) را در كنار آنان ديدند گفتند : اگر براي دو فرزندت نذري كني آنان شفا مي يابند، آن گاه علي (ع) ، پيامبر (ص) ، فاطمه (س) و فضه ي خدمتگزار ،نذر كردند اگر حسن و حسين (ع) بهبودي يابند، آنان سه روز ، روزه بگيرند، آن دو بهبودي يافتند و آنان روزه گرفتند، اما صبح روز اول فاطمه (س) متوجه شد براي افطار غذايي در خانه نيست ، ناچار علي (ع) سه كيلو جو قرض گرفت، فاطمه (س) با دستاس آن را آرد كرد و براي روز اول با آن آرد جو، پنج عدد نان پخت و آماده افطار شدند، كه نيازمندي مراجعه كرد و غذا درخواست نمود، ناچار همه نان خويش را به او دادند و خود با آب افطار كردند، دو روز ديگر نيز بدين ترتيب گذشت و آنان با دادن غذاي خويش به يتيم و اسيري كه تازه آزاد شده بود ، خود با آب افطار كردند و ديگران را بر خويش مقدم داشتند.
آري به قول زمخشري نيز ، بدين مناسبت سوره ي هل اتي نازل شد و آنان را ابرار ناميد، كه در بهشت داراي مقام عالي هستند، چه اين كه با ايثار و مقدم داشتن گرسنگان بر خويشتن و با وجود نياز ، به هنگام اداي نذر ، به خاطر خدا غذاي خود را به مسكين و يتيم و اسير داده بودند. (27)
6. آموزش ديگران
قرآن كريم ، با بيان : و يعلمهم الكتاب ... ( بقره ، 129/2) پيامبر (ص) را به آموزش كتاب و حكمت و معارف دين مأمور مي كند. امام صادق (ع) فرموده :
حضرت فاطمه (س) به حضور رسول خدا (ص) رسيد و برخي مشكلات و سؤالات خود را با آن حضرت در ميان گذاشت ، رسول خدا (ص) جزوه اي به آن بانو داد و فرمود: تعلمي ما فيها، آن چه در اين جزوه آمده بياموز، در آن جا آمده بود: من كان يؤمن بالله و اليوم الاخر، فلا يؤذي جاره... ؛ هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، همسايه ي خودرا آزار نمي رساند، هر كس به خدا و قيامت ايمان دارد ميهمان خويش را گرامي مي دارد ، هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، يا سخن حق مي گويد يا ساكت مي ماند. (28)
بر اساس اين آموزه نيز، فاطمه (س) خود را موظف مي ديد در هر فرصت مناسب خود را آموزگار ديگران بداند و معارف دين را به آنان آموزش دهد يا پاسخ گوي مردان و زنان باشد، كه يكي از موارد آن چنين است :
امام حسن عسكري (ع) روايت كرده است :
زني به حضور فاطمه زهرا (س) رسيد و عرض كرد، مادري دارم كه عليل و ناتوان است و درباره ي نماز خود با اشكالاتي مواجه مي شود، مرا نزد شما فرستاده تا مشكلات و سؤالات او را با شما در ميان گذارم، فاطمه (س) به سؤال اول زن پاسخ داد، زن پرسش ديگري مطرح كرد و جواب شنيد تا اين كه سؤالات زن به ده سؤال رسيد و فاطمه (س) با حوصله ، جواب هاي هر يك را بيان كرد، ولي آن زن به خاطر سؤالات متعدد و خسته كننده شرمنده شد و گفت : بيشتر زحمت نمي دهم ! اما فاطمه (س) فرمود: نگران نباش و هر سؤالي داري مطرح كن ، زيرا من به خاطر جواب دادن هر سؤال پاداش خواهم داشت ، اگر كسي در مدت يك روز بار سنگيني را به بالاي پشت بام خانه يا ساختماني ببرد و در مقابل آن حق الزحمه معادل هزار دينار دريافت كند، آيا تحمل اين زحمت براي او نگراني دارد ؟ زن عرض كرد : نه . فاطمه (س) فرمود: من هم به خاطر هر جوابي كه به تو مي دهم، از سوي خداوند پاداش خواهم داشت. بنابراين ؛ نگران نباش ، اين از آموزش هاي پدرم رسول خدا (ص) است ، كه دانشمندان پيرو مكتب ما ، روز قيامت به ميزان دانش و علومي كه در جهت ارشاد مردم به كار گرفته اند، محشور مي شوند و داراي مقام بلند خواهد بود و به آنان خطاب مي شود، اي كساني كه سرپرستي يتيمان آل محمد (ص) را به عهده گرفته ايد و پدران روحاني و رهبران ديني بوده ايد، پاداش بزرگ خود را دريافت داريد.
سپس فاطمه ( س) ادامه داد : اي زن ! خداوند بر چنين عالماني لباس هاي فاخري مي پوشاند، كه هر تار و پود آن از تمام پديده هايي كه آفتاب بر آن مي تابد ، يك ميليون بار با ارزش تر است ، زيرا همه ي پديده هاي عالم ، دستخوش تيرگي و كدورت هستند، جز علم و دانش ، كه تأثير آن ماندگار است. (29)
باري ، احاديث و معارف زيادي به منظور يك سلسله آموزش هاي رفتاري وارد شده ، ولي متأسفانه برخي احاديث آن بزرگوار را بيش از 18 مورد ندانسته اند. (30) در حالي كه محقق ارجمند مرحوم شيخ احمد رحماني همداني ، 83 مورد از احاديث حضرت زهرا (س)جمع آوري نموده (31) و 29 مورد آن را اين جانب در كتاب «فاطمه ، الگوي زن مسلمان » كه با موضوع كتاب تناسب داشته با ترجمه و اندكي شرح آورده ام. (32)
7. تعليم و تربيت فرزندان
قرآن كريم ، به همه ي اهل ايمان دستور مي دهد ، خويشتن و اعضاي خانواده ي خود را ، از آتش دوزخ ( حفظ كنند) و نگه دارند : يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و أهليكم نارا. (تحريم ، 6/66)
نگه داشتن خويشتن، به ترك گناه و لغزش ها و پرهيز از پيروي تمايلات نفساني است و نگه داشتن اعضاي خانواده، به تعليم و تربيت ، امر به معروف و نهي از منكر و پيشگيري از لغزش ها و آلودگي مي باشد.
اين جهات، وظيفه ي اجتناب ناپذير هر فرد مسلمان است و بر اساس اين آموزه ، فاطمه زهرا (س) كه در بستر وحي پرورش يافته و رسالتي فوق العاده احساس مي كند، تعليم و تربيت همه جانبه را با جديت نسبت به فرزندان خويش به كار مي گيرد.
فاطمه (س) براي دست يابي به اين هدف مهم تعليم و تربيتي ، از گفتن اذان و اقامه با سرودن نغمه ي توحيد در گوش حسن و حسين (ع) و نيز انتخاب نام زيبا و پرمعنا براي آنان با درخواست از پيامبر (ص) آموزش آنان را آغاز مي كند. (33) حضرت حسن(ع) را از كودكي براي يادگيري به مسجد مي فرستاد تا پيام پيامبر (ص) را دريافت كند. (34) تفريح و بازي كودكانه با آنان برقرار مي سازد. (35)مسابقه خطاطي و كشتي گيري صورت مي دهد. (36) به حضور و غياب آنان توجه جدي مي نمايد. (37) در غذا و لباس، محبت و عدالت به كار مي گيرد. (38) و بالاخره با روز خوابان كودكان و غذاي كم به آنان دادن، براي بيدار ماندن و عبادت در شب قدر (39) شيوه هاي مختلف و متنوع تعليماتي و تربيتي را معمول مي دارد.
8.كار، در خانه
تلاش و كار و فعاليت و به كار گيري نيروها و انرژي ها، جوهر حياتي زندگي انسان هاست و عضو عاطل و باطل ، اصولا در نظام خلقت وجود ندارد. قرآن كريم با صراحت مي فرمايد: ليس للانسان الا ما سعي . (نجم ، 39/53) براي انسان ، جز آن چه تلاش مي كند، محصول ديگري نيست.
و نيز قرآن دستور مي دهد : فاذا فرغت فانصب . ( انشراح ، 7/94)
هر گاه از كار مهمي فارغ شدي ، به كار مهم ديگري اقدام كن. همه ي پيامبران و امامان (ع) و همه ي پيشوايان ديني ، كار و تلاش و فعاليت جدي داشتند و لحظه اي از كوشش و تلاش غفلت نمي كردند.
حضرت فاطمه (س) نيز كار و تلاش زيادي انجام مي داد. در اوايل ازدواج با علي (ع) به حضور پيامبر (ص) رسيدند و آن حضرت كارهاي داخل خانه را به فاطمه (س) سپرد و كارهاي بيرون را به علي (ع) واگذار نمود و فاطمه (س) بارها از اين تقسيم كار ، اظهار خشنودي و رضايت مي كرد. (40)
علي (ع) به مردي از « بني سعد » مي گويد : مي خواهي داستاني از زندگي خود و فاطمه (س) را براي تو بازگو كنم ؟ فاطمه (س) محبوب ترين كس نزد رسول خدا (ص) بود، او در خانه ي من آن قدر با مشك آب كشيد، كه بند مشك در سينه ي او جاي گذاشت و آن قدر دستاس ( آسياب) كرد ، كه كف دست او پينه بست و آن قدر خانه را جاروب نمود ، كه لباس او رنگ خاك گرفت و آن قدر براي غذا پختن آتش زير ديگ افروخت كه لباس او سياه و چركين مي شد. (41)
فاطمه (س) براي گرفتن خدمتگزار به حضور پيامبر (ص) رفت، ولي با توجه به اين كه هنوز مهاجران آواره اي در « صفه ي مسجد » زندگي مي كردند، آن حضرت دادن خدمتگزار به فاطمه (س) را روا نداشت ، بلكه به منظور تقويت روحيه و بركت معنوي در زندگي ، 33 تسبيح ، 33 بار تحميد و 34 مرتبه تكبير را به فاطمه آموخت ، تا از اعطاي خدمتگزار بهتر باشد. (42)
جابر بن عبدالله انصاري نيز روايت كرده :
پيامبر (ص) فاطمه (س) را ديد، كه پيراهني بسيار خشن و كم ارزش پوشيده ، با يك دست آسياب مي كند و در همان حال فرزند خود را شير مي دهد ، آن حضرت در حالي كه اشك مي ريخت فرمود: دخترم ! سختي هاي اين دنيا را تحمل كن تا به شيريني و حلاوت هاي آخرت دست يابي ، فاطمه (س) حمد نعمت هاي الهي را به جاي آورد و به همين مناسبت ، آيه بر پيامبر (س) نازل شد : ولسوف يعطيك ربك فترضي. ( ضحي ، 5/93) پروردگار تو، آن قدر به تو عطا خواهد كرد ، كه خشنود شوي.(43)
9.دفاع از امامت
سه سال بعد از بعثت و تبليغ پنهاني ، وقتي آيه : و انذر عشيرتك الاقربين (شعراء، 214/26) نازل شد تا پيامبر (ص) قوم و خويشان نزديك خويش را آشكارا به اسلام دعوت نمايد، آن حضرت به علي (ع) دستور داد، آنان را كه چهل نفر بودند، با پختن ران گوسفندي كه بركت يافت، با غذا پذيرايي كند، آن گاه در ميان آنان خطابه اي كه با دعوت به توحيد شروع مي شد ايراد كرد و اعلام داشت : أمرني الله تعالي أن أدعوكم اليه ، فأيكم يؤازرني علي هذا الأمر ، أن يكون أخي ، و وصيي و وخليفتي فيكم ؟ اما جز علي (ع) كه از همه كم سن و سال تر بود، كسي اين دعوت را نپذيرفت . (44)
فاطمه ي كوچك ناظر اين صحنه بود و محتواي آيه قرآن و رسالت پدر و موضوع جانشيني بعد از آن حضرت را مي شنيد. بدين جهت ، به منظور متابعت پيامبر (ص) همه ي افكار و اعمال خويش را تنظيم نمود و در اين راه چنان كه مطالعه كرديم، انواع سختي ها و تلخي را به جان خريد، اما مهم ترين رفتار مؤمنانه ، شجاعانه و مجاهدانه آن بانوي بزرگ را در دفاع از مقام والاي امامت علي (ع) همسرش كه جانشين به حق پيامبر (ص) بود مي توان دانست ، كه سه نمونه حساس آن را اشاره مي كنيم :
1. پس از و فات رسول خدا (ص) كه مجراي خلافت و امامت عوض شد، فاطمه (س) سوار بر مركب و علي (ع) نيز درحالي كه دست حسن و حسين (ع) را به دست گرفته بود. (45)
شبانه در خانه هاي انصار رفتند و براي امامت علي (ع) ياري جستند، ولي متأسفانه ، آنان با پاسخ : اي دختر رسول خدا (ص) شما دير آمديد و ما قبلا بيعت كرده ايم ! اگر علي (ع) همسر تو زودتر مي آمد با او بيعت مي كرديم، حاضر به ياري نشدند و فاطمه (س) با ناراحتي فرمود: علي (ع) وظيفه ي خود را انجام داد، مردم هم كاري كردند ، كه پاداش آن را همان چيز داد.(46)
2. محمود بن لبيد مي گويد :
فاطمه (س) پس از و فات رسول خدا (س) پيوسته كنار مزار شهداي احد و به خصوص حمزه ي سيد الشهدا مي رفت و به گريه و سوگواري مي پرداخت ، يكي از آن روزها نزد آن بانو رفتم ، او را تسلي و دلداري دادم و سؤال كردم : آيا رسول خدا (ص) قبل از وفات خويش درباره ي امامت علي (ع) به طور خصوصي و يا صريح چيزي گفته بود ؟!
فاطمه (س) فرمود: من از تو تعجب مي كنم ، مگر داستان غدير خم را فراموش كرده اي ؟ علاوه بر اين ، از پدرم شنيدم كه مي فرمود : علي (ع) بهترين جانشين من است ، و بايد بدانيم ، كه آن حضرت فرمود: حكايت علي (ع) حكايت كعبه است كه مردم بايد سراغ آن بروند ، نه اين كه كعبه دنبال مردم حركت كند. (47)
3. حساس ترين و مهم ترين رفتار حضرت زهرا (س) به منظور دفاع از امامت علي (ع) و بلكه كيان اسلام ناب ، خطابه ي معروفي است ، كه آن حضرت آن را پس از وفات رسول خدا (ص) در مسجد مدينه خطاب به همه ي مهاجران و انصار ايراد فرمودند، كه احمد بن ابي طاهر (380هـ) معروف به ابن طيفور، و ديگران آن را روايت كرده اند و محتواي اين خطابه را فاطمه (س) با دانش و معرفتي كه از پيامبر (ص) آموخته، بر اساس معارف توحيدي ، تبيين موضوع مهم نبوت ، معرفي قرآن ، فلسفه احكام ، زحمات و خدمات رسول خدا (ص) براي نجات امت از نكبت جاهليت و نيز موقعيت همسرش علي (ع) را در نظر پيامبر (ص) معرفي مي كند و به نكوهش غاصبان و ياران سست عنصر مي پردازد ، تا بلكه به راه حق آيند و از وادي انحراف و هلاكت رهايي يابند . (48)اما..
پي نوشت :
1.تاريخ الامم و الملوك ، 229/2.
2.تاريخ يعقوبي ، 25/2.
3. بحار الانوار، 188/18.
4. همان ، 60/18.
5. اسد الغابه ، 439/5؛ بحار الانوار ، 17/19 و 25.
6. تاريخ يعقوبي ، 35/2؛ تاريخ پيامبر اسلام /168.
7. السيره النبويه ، 129/2؛ تاريخ يعقوبي ، 39/2؛ تاريخ پيامبر اسلام /214-217.
8. همان.
9. بحار الانوار ، 65/19- 66.
10. فاطمه الزهراء من المهد الي اللحد /104.
11. بحار الانوار ، 31/20.
12. همان ، 88/20 ؛ فاطمه من المهد الي اللحد /106.
13. تفسير نور الثقلين ، 629/3؛ بحار الانوار ، 33/43.
14. كافي ، 328/5؛ من لايحضره الفقيه ،249/3؛ بحار الانوار ، 93/43.
15. بحار الانوار ، 93/43 ؛ فاطمه من المهد الي اللحد /114-119.
16.سوره ي روم ، آيه ي 21.
17. سوره ي نساء، آيه ي 34.
18. رياحين الشريعه ، 143/1.
19. تفسير منهج الصادقين ، 410/2.
20. فاطمه من المهد الي اللحد /172-173.
21. الكني و الالقاب ، 76/2؛ فرهنگ عميد 0 تاريخ جغرافيا /375.
22. بحار الانوار ، 84/43.
23. فاطمه من المهد الي اللحد ، /173.
24.تواصوا بالحق ... سوره ي والعصر ، آيه ي 3.
25. علل الشرايع 182/1؛ بحار الانوار ، 82/43.
26. نزهه المجالس ، 226/2 ؛ فاطمه من المهد الي اللحد/127.
27. الغدير ، 111/3؛ احقاق الحق ، 171/3؛ فاطمه من المهد الي اللحد /164.
28. كافي ، 667/2؛ فاطمه من المهد الي اللحد /190.
29. منيه المريد /32؛ بحار الانوار ، 3/2.
30. الثغور الباسمه /52.
31. فاطمه الزهرا (س) ؛ بهجه قلب المصطفي /265-308.
32. فاطمه ؛ الگوي زن مسلمان /139-159.
33. بحار الانوار ، 238/43-240.
34. همان .
35. همان ، 286/43.
36.همان /286 و 309.
37. همان /316.
38. همان /283.
39. همان ، 10/94.
40. قرب الاسناد /55، ح 160؛ بحار الانوار ، 81/43.
41. مسند احمد بن حنبل ، 329/2؛ بحار الانوار ، 82/43.
42. الثغور الباسمه /22؛ بحار الانوار ، 83/43 و 89.
43. مجمع البيان ، 505/5 ؛ بحار الانوار ، 86/43.
44. تاريخ الامم و الملوك ، 217/2؛ الارشاد ، مفيد /29.
45. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ، 47/2.
46. الامامه و السياسيه، 12/1؛ بحار الانوار ،355/28.
47. اسد الغايه ، 31/4؛ فضائل الخمسه ، 176/1.
48. بلاغات النساء /12-14؛ شرح حديد ، 216/16- 217؛ الاحتجاج ، طبرسي 141/1- 131؛ بحار الانوار ، 220/29-230.
نويسنده: احمد صادقي اردستاني
منبع:فصلنامه بينات شماره 56
ادامه مطلب
مقدمه
سالار زنان ، اسوه ي نيكان، صديقه طاهره، حضرت فاطمه زهرا (س) شخصيت وارسته و ممتازي است كه همه ي انسان هاي خردمند مسلمان و حتي همه ي دانايان همه ي اديان ، به عظمت ومقام والاي او اذعان كرده اند.
اين بانوي بزرگ، علاوه بر شخصيت ذاتي و با عنايت به اين كه در مهد نبوت پرورش يافته، خود نيز براي پيمودن مدراج عالي انساني ، نهايت دقت، مراقبت، كوشش و مجاهده ي مومنانه را به كار گرفته ، تا از طرفي شرايط لازم بندگي خدا و از طرف ديگر، رسالت قرآني خويش را در ارتباط با اداي مسئوليت عملي و رفتاري، در برابر جامعه اي كه در آن زندگي مي كند، به نحو احسن و به صورت ماندگار لباس عمل بپوشاند.
بقيه در ادامه اگر بخواهيم به تحليل زندگي اين بانوي بزرگ بپردازيم، بايد بگوييم : فاطمه (س) بانويي است، كه در ايمان و عقيده، فكر و انديشه، عمل به وظايف واجب و رفتار و كردار در حوزه هاي فردي و اجتماعي، از آبشخور قرآن كريم الهام گرفته و اين الهام را در سراسر زندگاني كوتاه خويش، به ظهور رسانده است.
اين بحث، دامنه ي گسترده اي دارد و فرصت فراواني را مي طلبد، كه در اين مجال، نمونه هايي از «تجلي قرآن در رفتار آن حضرت » را به مطالعه مي گذاريم:
1.ياري پيامبر (ص)
پيامبر (ص) سه سال پس از دعوت پنهاني ، مأمور شد در سال سوم بعثت ، دعوت خويش را علني سازد ، در اين باره آيه نازل شد : فاصدع بما تؤمر و أعرض عن المشركين. (حجر ، 94/15)
بر اساس اين آيه، رسول خدا (ص) دستور يافت بدون بيم و هراس از مشركان ، دعوت و تبليغ خويش را علني كند، در مقابل، آزار و اذيت مشركان و مخالفان هم اوج گرفت ، يكي از افراد نادان به عنوان استهزاء خاك بر سر آن حضرت ريخت و آن حضرت، در حالي كه غبار آلوده شده و اشك در چشم داشت، به خانه آمد و فاطمه (س) با مشاهده ي آن وضع، در حالي كه گريه مي كرد و سر و صورت پدر را شست و شو مي داد و پيامبر (ص) نيز فاطمه را دلداري مي داد گفت : دخترم ! گريه مكن، خداوند پدرت را ياري و حفظ مي كند. (1)
ابن عباس مي گويد :
يك روز رسول خدا (ص) دركنار كعبه حضور يافت و به نماز مشغول شد، عمرو بن هشام بن مغيره مخزومي معروف به ابوجهل، كه از مشركان مخالف پيامبر (ص) بود، به ياران و اطرافيان خود گفت: چه كسي حاضر است برود و نماز اين مرد را خراب كند ؟ عبدالله بن زبعري حركت كرد و در حالي كه رسول خدا (ص) به سجده رفته بود، با كمال قساوت و بي رحمي ، خاكروبه و بچه دان شتري را كه تازه نحر شده بود، روي آن حضرت ريخت ، ولي ابوطالب ، مرد مزاحم را دور كرد (2) و آن گاه فاطمه (س) با دست هاي كوچك خويش ، سر و صورت و لباس پدر را از آلودگي پاك نمود و با خشم و فرياد، مهاجمان را مورد نفرين و نكوهش تند قرار داد و سپس پدر را براي رفتن به خانه ياري رسانيد. (3)
همچنين ابن عباس مي گويد:
روزي گروهي از افراد قريش ، در حجر اسماعيل (ع) جمع شدند و با بت هاي لات ، عزٌي و منات پيمان بستند، تا پيامبر (ص) را هر جا مشاهده كردند به قتل برسانند. فاطمه (س) كه كودكي بيش نبود، از اين توطئه خطرناك اطلاع يافت ، خود را با شتاب به پدر رسانيد و در حالي كه گريه مي كرد، موضوع را با آن حضرت در ميان گذاشت ،پيامبر (ص) فرمود: دخترم ! آب حاضر كن تا وضو بگيرم، پس از وضو از خانه بيرون رفت و در مسجد الحرام حضور يافت، وقتي قريشيان آن حضرت را مشاهده كردند، گفتند: محمد (ص) همين است، ولي از شرمندگي سر خود را به زير انداختند، نفس در سينه هاي آنان حبس شد، آن گاه پيامبر (ص) مشت شني به سوي آنان پاشيد و گفت : روي شما سياه باد، بعد آنان پراكنده شدند و بدين ترتيب با هوشياري و اطلاع رساني فاطمه (س) پيامبر (ص) با تدبيري كه انديشيد، از يك توطئه حساب شده ، جان سالم به در برد. (4)
راستي ، وقتي در ماه رمضان سال دهم بعثت ، ابوطالب ، عمو و ياور مجاهد پيامبر (ص)و سه روز بعد، حضرت خديجه (س) همسر فداكار رسول خدا (ص) چشم از جهان بستند و پيامبر (ص) آن سال را « سال غم و اندوه » براي خود ناميد. (5) و مي گفت : تا روزي كه ابوطالب وفات يافت، دست قريش از آزار من كوتاه بود (6) جزفاطمه (س) چه دختر لايقي مي توانست براي پيامبر (ص) مايه ي تسلٌي و قوت قلب و آرام بخش كانون زندگي آن بزرگوار باشد ؟
پس از هجرت
پيامبر (ص) شب اول ربيع الاول سال چهاردهم بعثت، كه دشمنان در صدد به قتل رساندن او بودند، به دستور خداوند، خانه ي خويش را ( مكه ) ترك نمود، علي (ع) را به جاي خود خوابانيد و پس از ماندن سه روز در « غار ثور» در حالي كه ابوبكر و دو نفر ديگر را همراه داشت ، به مدينه هجرت كرد. (7)
آن حضرت به علي (ع) سفارش كرده بود، در مكه بماند و امانت هاي مردم را ، كه نزدش بود به صاحبان آنها برساند. (8) پس از آن نامه اي به علي (ع) نوشت، كه وي آماده ي خروج شود علي (ع) هم به افراد باقي مانده دستور داد : بارهاي سبك همراه خود بردارند و با مراقبت شديد از كمين دشمنان مكه را ترك كنند. خود نيز با تني چند از ياران، فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) فاطمه بنت اسد مادر خود و فاطمه دختر زبيربن عبدالمطلب را به طرف مدينه حركت داد و بعد از چند روز طي طريق با مراقبت زياد، آنان را به سلامت به آن شهر رسانيد. (9)
فاطمه زهرا (س) كه با تحمل سختي ها و تلخي ها، در راه دينداري و ياري پيامبر (ص) تجربه هايي اندوخته بود ، در هر جا زمينه اي پيش مي آمد و نيازي احساس مي شد، با كمال ايمان و شوق فراواني حضور مي يافت و پدر را ياري مي رسانيد و در عين داشتن سن كم ، شرايط اطاعت و نصرت پيامبر (ص) را تبلور مي بخشيد.
سال سوم هجرت، به همراه برخي ديگر از زنان مانند: صفيٌه ، دختر عبدالمطلب عمه رسول خدا (ص) و خواهر حمزه سيد الشهدا ، براي آب و غذا رساندن به سپاه اسلام و مداواي مجروحان و خلاصه ، ياري پيامبر (ص) در جنگ « احد » حضور يافته است. (10)
سهل به سعد ساعدي مي گويد :
در جنگ احد وقتي دندان هاي پيشين پيامبر (ص) شكست و با ضربه ي شمشير دشمن كلاه خود آن حضرت خورد شد و خون بدن و لباس او را فراگرفت، علي (ع) با سپر خود آب مي آورد و روي زخم هاي بدن پيامبر (ص) مي ريخت و فاطمه (س) بدن پدر را شست و شو مي داد، فاطمه (س) وقتي هم مشاهده كرد خون زخم بند نمي آيد، قطعه ي حصيري را سوزانيد و خاكستر آن را روي زخم هاي بدن پيامبر (ص ) نهاد تا خون بند بيايد. (11)
پس از پايان همين جنگ بود، كه علي (ع) ذوالفقار ، شمشير خون آلود خود را به فاطمه (س) داد تا خون آن را بشويد و اضافه كرد: فاطمه ! اين شمشير را تحويل بگير، زيرا كه امروز با من خوشرفتاري نمود، رسول خدا (ص) ادامه داد: فاطمه جان ! اين شمشير را بگير، چون شوهرت حق خود را ادا كرد و خداوند با آن سردمداران قريش را نابود كرد . (12)
بابا ؛ بگو
بر اساس شواهد تاريخي ، در حالي كه هنوز ادب قرآني همه ابعاد زندگي مردم را فرا نگرفته بود، بسياري از افراد به عادت منحط و سخيف روزگار جاهلي ، به هنگام صدا زدن پيامبر (ص) آن بزرگوار را بدون توجه به مقام نبوت و رسالت ، و با تعبير : يا محمد ! يا محمد صدا مي زدند، كه به منظور آموزش ادب و تربيت گفتاري و محاوره اي ، آيه ي 63 سوره ي نور نازل شد.
امام صادق (ع) فرموده است :
وقتي آيه : لاتجعلوا دعاء الرسول بينكم كدعاء بعضكم بعضا ( نور، 63/24)، نازل شد ، يعني خواندن پيامبر (ص) را در ميان خود، مانند خواندن ( و صدا زدن ) بعضي از شما نسبت به بعضي ديگر تلقي نكنيد، فاطمه (س) هم آن حضرت را چند بار با تعبير : يا رسول الله (ص) ! صدا زد ، ولي رسول خدا (ص) جواب نداد و روي خود به سوي فاطمه (س) برگردانيد و فرمود: دخترم ! فاطمه جان ! اين آيه درباره ي تو نازل نشده، بلكه درباره ي جفاكاران خودخواه نازل شده ، و : أنت منٌي و أنا منك ، قولي يا أبه ، فانها أحيي للقلب و أرضي للرب ؛ تو از من هستي و من از تو هستم ، تو بگو: بابا، زيرا بابا گفتن تو، دل را زنده و خدا را خشنود مي گرداند.(13)
2. ازدواج فاطمه (س)
قرآن كريم ، ازدواج را با تعبير : ميثاقا غليظا .( نساء ، 21/4) يعني ، پيمان محكم و استوار ياد كرده كه علاوه بر قداست آن، براي تحقق اين پيمان، به كارگيري مطالعه و دقت فراوان هم لازم است. چنان كه حفظ اين پيمان نيز مراقبت و هوشياري زيادي مي طلبد. پيامبر (ص) نيز ، در مورد ازدواج حضرت فاطمه (س) با وجود كه خواستگاران متعددي داشت، به خاطر عدم سنخيت و تناسب فكري و ايماني ، اين پيمان را استوار نمي يافت و در پي آن اشكالاتي احساس مي كرد، بدين جهت در مرحله ي اول، دستور آن را آسماني و الهي اعلام كرد و با ازدواج فاطمه (س) با آنان موافقت نكرد. (14)
اما به هنگام خواستگاري علي (ع) براي ارزش نهادن به كرامت انساني زن و آزادي در انتخاب همسر و نيز الگودهي به ديگران، خطاب به فاطمه (س) فرمود: ماترين ؟ نظر تو در ارتباط با ازدواج با علي (ع) چيست ؟ (15)پس از اين مراحل ، ازدواج فاطمه (س) با علي (ع) با كمال سادگي و نهايت دقت انباشته از ايمان و صميميت برقرار گرديد، تا همان طور كه قرآن كريم فلسفه ي آن را « برقراري مودت و رحمت » (16) بيان داشته، اين فلسفه تحقق عملي يابد و ديگران نيز اين شيوه ي زيبا و سرنوشت ساز را معيار زندگي عاقلانه و شرافت مندانه و سعادت مندانه قرار دهند، و اين معنا، در سراسر زندگي فاطمه (س) و علي (ع) در همه ي ابعاد، نمايش چشمگيري داشت.
3.همسرداري زهرا (س)
در قرآن كريم ، گروهي اززنان با تعبير : فالصالحات، قانتات ، حافظات للغيب ، (17) بانوان صالح و با ظرفيت معرفي شده اند كه داراي دو ويژگي مهم ، در حضور و غياب همسران خويش هستند، يعني اين دسته از زنان، در برابر و حضور همسران، تواضع و فروتني و نرمش و سازگاري دارند و در غياب همسران نيز ، حافظ اسرار و شئون و حقوق مادي و معنوي شوهر مي باشند.
طبيعي است كه در پرتو اين صلاحيت ها و شايستگي ها، كه دو محور كلي آن مطرح گرديد ، ده ها خصلت هاي اخلاقي و حقوقي مثبت و موفقيت پرور، و آرامش در زندگي ناشي مي گردد ، كه فاطمه (س) داراي همه ي آنها بود و مي كوشيد با وجود كمبودها و تنگناها سخت زندگي آن روز، به هيچ وجه وسيله ي رنجش و آزردگي علي (ع) را فراهم نياورد و حتي خواسته كوچكي هم، كه همسر را در مضيقه قرار دهد نداشته باشد ، كه نمونه هايي از آن در تاريخ آمده است.
آري، پرهيز از زرق و برق ها و حتي صرف نظر كردن از برخي ضروريات زندگي به خصوص در آن شرايط، فاطمه (س) را در افق بلندي از شخصيت و هويت انساني قرار داده بود، كه حتي بر حسب گواهي تاريخ ، روزي علي (ع) از فاطمه (س) در خواست مي كند، آن بانو چيزي از وي بخواهد و پس از اصرار و سوگند، فاطمه (س) بيمار مي گويد : اگر اناري باشد به آن ميل دارم ، كه علي (ع) براي تهيه ي آن از خانه بيرون مي رود تا آن را فراهم آورد... (18) اما به هر حال سراسر زندگي فاطمه (س) و علي (ع) صفا و يك رنگي ، صداقت و درستي ، مهر و محبت و بلكه در سختي ها و مصائب مختلف سخت، با فداكاري و از خود گذشتگي فوق العاده انباشته است و نور ايمان كانون خانواده ي آنان، به همه جا پرتو افشاني مي كند.
4. عبادت و شب زنده داري
اگر دامنه ي عبادت را به وظايفي كه با انگيزه ي الهي و نتيجه ي خدمت رساني به جامعه صورت مي گيرد، تعميم دهيم، حضرت فاطمه (س) در اين قلمرو نيز با استفاده از ايده هاي قرآني نمونه ي كاملي بوده است، اما اگر عبادت به معناي خاص آن، به خصوص خالصانه ترين و مؤمنانه ترين آن را ، در قالب نماز و نيايش و شب زنده داري ، در نظر بگيريم، آن بانوي بزرگ به متابعت از پدر ، يد طولا و شيفتگي خاصي داشته است.
قرآن كريم، چنين عبادتي را نشانه ي خردمندي و عقلانيت معرفي كرده و داستاني از آن را اين گونه به تصوير مي كشد: الذين يذكرون الله قياما و قعودا و علي جنوبهم و يتفكرون في خلق السموات و الارض ... ( آل عمران ، 191/3) ؛خردمندان و اولوالالباب كساني هستند كه در حال ايستاده و نشسته و بر پهلو خفته، در همه ي حالات خدا را ياد، و نيايش مي كند و در اسرار آفرينش آسمان ها و زمين مي انديشند.
در تفسير اين آيه ، عطاء بن ابي رياح روايت كرده :
روزي نزد عايشه همسر پيامبر (ص) رفتم و از او خواستم شگفت انگيز ترين چيزي را كه در طي عمر خود از پيغمبر (ص) مشاهده كرده بيان كند، وي سراسر كارهاي پيامبر (ص) را عجيب توصيف نمود و درباره ي عجيب ترين آنها گفت : شبي از شب ها كه پيامبر (ص) در منزل من بود به استراحت مي پرداخت ، هنوز آرام نگرفته بود، كه برخاست و لباس پوشيد و وضو گرفت و به نماز ايستاد و آن قدر در حال نماز و راز و نياز با خدا اشك ريخت كه جلو لباسش از اشك چشمش خيس شد، سپس سر به سجده گذاشت و آن قدر گريه كرد، كه زمين از اشك چشم او خيش شد و اين اشك و ناله تا طلوع صبح ادامه داشت ، تا اين كه بلال مؤذن او را به نماز صبح فرا خواند، اما وي مشاهده كرد آن حضرت گريان است ، گفت : شما كه مشمول عنايت خدا هستيد، اين همه گريه براي چيست ؟
پيامبر (ص) فرمود: افلا اكون لله عبدا شكورا؟ آيا نبايد بنده ي شكرگزار خدا باشم ؟ چرا گريه نكنم ؟ خداوند در شبي كه گذشت ، آيات تكان دهنده اي نازل كرد، سپس به خواندن پنج آيه آخر سوره ي آل عمران پرداخت و ادامه داد: واي به حال كسي كه اين آيات را بخواند و در آنها نينديشد. (19)
فاطمه (س) از اين حالات مطلع مي شد و بارها اتفاق مي افتاد، كه وقتي پيامبر (ص) علي (ع) و حسن و حسين (ص) ، سلمان فارسي ، عمار ياسر و گاهي ديگران براي ديدار يا انجام كاري وارد مي شدند، علاوه بر عبادت به معناي عام، او را در مصلا و محراب عبادتي كه براي خود ترتيب داده بود مي ديدند. (20)
حسن بصري ( كه يكي از زهٌاد هشتگانه بود، 112 هـ)(21) گفته است :
ما كان في هذه الامه أعبد من فاطمه (س ) كانت تقوم حتي تورم قدماه . (22)
در ميان اين امت ، عابدتر از فاطمه (س) وجود نداشت، آن قدر به عبادت مي ايستاد، كه پاهاي وي ورم كرده بود.
در بياني وارد شده كه خداوند به فرشتگان فرموده: بنده ي من فاطمه را مشاهده كنيد، چگونه در برابر من ايستاده كه از خوف من بندهايش مي لرزد و با قلب و روح خود به عبادت من مي پردازد ... (23)
5.ديگر خواهي و ايثار
تواصي به حق، كه از اركان سعادت انسان و جامعه است و مورد سفارش قرآن كريم قرار گرفته (24) خصلتي است كه از ايمان و درون پاك خيرخواهانه نشأت مي گيرد و با پيمودن سير مراحل تكاملي ، به مرحله ي ايثار و تقدم ديگران بر خويشتن ، انسان را در مقام بلند درخشاني قرار مي دهد.
تجلي اين دو خصلت متعالي را در موارد مختلف زندگي حضرت فاطمه (س) بارها مي توان يافت، كه به سه نمونه اشاره مي شود:
1. امام حسين (ع) ازبرادر خود امام حسن(ع) روايت مي كند كه شب جمعه اي مادرم فاطمه (س) را مشاهده كردم ، كه در محراب عبادت خويش درحال نماز پيوسته ركوع و سجود انجام مي داد تا سفيده ي صبح طلوع كرد، من مي شنيدم ، كه وي براي مردان و زنان با ايمان، زياد دعا مي كرد و هرگز براي خويش دعايي نكرد! گفتم : مادر جان! من هر چه گوش دادم براي ديگران دعا مي كردي ، چرا براي خود دعا نكردي، فرمود : همسايه حق تقدم دارد ! الجار ثم الدار. (25)
2. در سرگذشت ديگري ، كه نتيجه ي روح ديگر خواهي و بلكه ايثار فاطمه (س) است، علاوه بر دعا جهت خير و سعادت افراد، رفتار ايثار گرانه ي آموزنده اي مشاهده مي كنيم.
ابن جوزي روايت كرده :
رسول خدا (ص) براي شب عروسي فاطمه (س) كه پيراهن او كهنه و وصله دار بود ، پيراهن نوي خريداري كرده بود، در آن شب فقير تهي دست به خانه ي فاطمه (س) مراجعه كرد و ناله سر داد : كه من از اهل بيت نبوت ، پيراهن كهنه اي مي خواهم ، فاطمه (س) تصميم گرفت پيراهن كهنه ي خود را به او بدهد، ناگاه به فكر آيه ي قرآن افتاد كه مي فرمايد : لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون. ( آل عمران ، 92/3 بدين جهت ، در شب زفاف پيراهن نو شب عروسي خود را به فقير داد. (26)
3. زمخشري ، در تفسير « الكشاف » از ابن عباس روايت كرد:
وقتي حسن و حسين (ع) بيمار شدند ، پيامبر (ص) با گروهي از ياران به عيادت آنان رفتند، وقتي علي (ع) را در كنار آنان ديدند گفتند : اگر براي دو فرزندت نذري كني آنان شفا مي يابند، آن گاه علي (ع) ، پيامبر (ص) ، فاطمه (س) و فضه ي خدمتگزار ،نذر كردند اگر حسن و حسين (ع) بهبودي يابند، آنان سه روز ، روزه بگيرند، آن دو بهبودي يافتند و آنان روزه گرفتند، اما صبح روز اول فاطمه (س) متوجه شد براي افطار غذايي در خانه نيست ، ناچار علي (ع) سه كيلو جو قرض گرفت، فاطمه (س) با دستاس آن را آرد كرد و براي روز اول با آن آرد جو، پنج عدد نان پخت و آماده افطار شدند، كه نيازمندي مراجعه كرد و غذا درخواست نمود، ناچار همه نان خويش را به او دادند و خود با آب افطار كردند، دو روز ديگر نيز بدين ترتيب گذشت و آنان با دادن غذاي خويش به يتيم و اسيري كه تازه آزاد شده بود ، خود با آب افطار كردند و ديگران را بر خويش مقدم داشتند.
آري به قول زمخشري نيز ، بدين مناسبت سوره ي هل اتي نازل شد و آنان را ابرار ناميد، كه در بهشت داراي مقام عالي هستند، چه اين كه با ايثار و مقدم داشتن گرسنگان بر خويشتن و با وجود نياز ، به هنگام اداي نذر ، به خاطر خدا غذاي خود را به مسكين و يتيم و اسير داده بودند. (27)
6. آموزش ديگران
قرآن كريم ، با بيان : و يعلمهم الكتاب ... ( بقره ، 129/2) پيامبر (ص) را به آموزش كتاب و حكمت و معارف دين مأمور مي كند. امام صادق (ع) فرموده :
حضرت فاطمه (س) به حضور رسول خدا (ص) رسيد و برخي مشكلات و سؤالات خود را با آن حضرت در ميان گذاشت ، رسول خدا (ص) جزوه اي به آن بانو داد و فرمود: تعلمي ما فيها، آن چه در اين جزوه آمده بياموز، در آن جا آمده بود: من كان يؤمن بالله و اليوم الاخر، فلا يؤذي جاره... ؛ هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، همسايه ي خودرا آزار نمي رساند، هر كس به خدا و قيامت ايمان دارد ميهمان خويش را گرامي مي دارد ، هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، يا سخن حق مي گويد يا ساكت مي ماند. (28)
بر اساس اين آموزه نيز، فاطمه (س) خود را موظف مي ديد در هر فرصت مناسب خود را آموزگار ديگران بداند و معارف دين را به آنان آموزش دهد يا پاسخ گوي مردان و زنان باشد، كه يكي از موارد آن چنين است :
امام حسن عسكري (ع) روايت كرده است :
زني به حضور فاطمه زهرا (س) رسيد و عرض كرد، مادري دارم كه عليل و ناتوان است و درباره ي نماز خود با اشكالاتي مواجه مي شود، مرا نزد شما فرستاده تا مشكلات و سؤالات او را با شما در ميان گذارم، فاطمه (س) به سؤال اول زن پاسخ داد، زن پرسش ديگري مطرح كرد و جواب شنيد تا اين كه سؤالات زن به ده سؤال رسيد و فاطمه (س) با حوصله ، جواب هاي هر يك را بيان كرد، ولي آن زن به خاطر سؤالات متعدد و خسته كننده شرمنده شد و گفت : بيشتر زحمت نمي دهم ! اما فاطمه (س) فرمود: نگران نباش و هر سؤالي داري مطرح كن ، زيرا من به خاطر جواب دادن هر سؤال پاداش خواهم داشت ، اگر كسي در مدت يك روز بار سنگيني را به بالاي پشت بام خانه يا ساختماني ببرد و در مقابل آن حق الزحمه معادل هزار دينار دريافت كند، آيا تحمل اين زحمت براي او نگراني دارد ؟ زن عرض كرد : نه . فاطمه (س) فرمود: من هم به خاطر هر جوابي كه به تو مي دهم، از سوي خداوند پاداش خواهم داشت. بنابراين ؛ نگران نباش ، اين از آموزش هاي پدرم رسول خدا (ص) است ، كه دانشمندان پيرو مكتب ما ، روز قيامت به ميزان دانش و علومي كه در جهت ارشاد مردم به كار گرفته اند، محشور مي شوند و داراي مقام بلند خواهد بود و به آنان خطاب مي شود، اي كساني كه سرپرستي يتيمان آل محمد (ص) را به عهده گرفته ايد و پدران روحاني و رهبران ديني بوده ايد، پاداش بزرگ خود را دريافت داريد.
سپس فاطمه ( س) ادامه داد : اي زن ! خداوند بر چنين عالماني لباس هاي فاخري مي پوشاند، كه هر تار و پود آن از تمام پديده هايي كه آفتاب بر آن مي تابد ، يك ميليون بار با ارزش تر است ، زيرا همه ي پديده هاي عالم ، دستخوش تيرگي و كدورت هستند، جز علم و دانش ، كه تأثير آن ماندگار است. (29)
باري ، احاديث و معارف زيادي به منظور يك سلسله آموزش هاي رفتاري وارد شده ، ولي متأسفانه برخي احاديث آن بزرگوار را بيش از 18 مورد ندانسته اند. (30) در حالي كه محقق ارجمند مرحوم شيخ احمد رحماني همداني ، 83 مورد از احاديث حضرت زهرا (س)جمع آوري نموده (31) و 29 مورد آن را اين جانب در كتاب «فاطمه ، الگوي زن مسلمان » كه با موضوع كتاب تناسب داشته با ترجمه و اندكي شرح آورده ام. (32)
7. تعليم و تربيت فرزندان
قرآن كريم ، به همه ي اهل ايمان دستور مي دهد ، خويشتن و اعضاي خانواده ي خود را ، از آتش دوزخ ( حفظ كنند) و نگه دارند : يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و أهليكم نارا. (تحريم ، 6/66)
نگه داشتن خويشتن، به ترك گناه و لغزش ها و پرهيز از پيروي تمايلات نفساني است و نگه داشتن اعضاي خانواده، به تعليم و تربيت ، امر به معروف و نهي از منكر و پيشگيري از لغزش ها و آلودگي مي باشد.
اين جهات، وظيفه ي اجتناب ناپذير هر فرد مسلمان است و بر اساس اين آموزه ، فاطمه زهرا (س) كه در بستر وحي پرورش يافته و رسالتي فوق العاده احساس مي كند، تعليم و تربيت همه جانبه را با جديت نسبت به فرزندان خويش به كار مي گيرد.
فاطمه (س) براي دست يابي به اين هدف مهم تعليم و تربيتي ، از گفتن اذان و اقامه با سرودن نغمه ي توحيد در گوش حسن و حسين (ع) و نيز انتخاب نام زيبا و پرمعنا براي آنان با درخواست از پيامبر (ص) آموزش آنان را آغاز مي كند. (33) حضرت حسن(ع) را از كودكي براي يادگيري به مسجد مي فرستاد تا پيام پيامبر (ص) را دريافت كند. (34) تفريح و بازي كودكانه با آنان برقرار مي سازد. (35)مسابقه خطاطي و كشتي گيري صورت مي دهد. (36) به حضور و غياب آنان توجه جدي مي نمايد. (37) در غذا و لباس، محبت و عدالت به كار مي گيرد. (38) و بالاخره با روز خوابان كودكان و غذاي كم به آنان دادن، براي بيدار ماندن و عبادت در شب قدر (39) شيوه هاي مختلف و متنوع تعليماتي و تربيتي را معمول مي دارد.
8.كار، در خانه
تلاش و كار و فعاليت و به كار گيري نيروها و انرژي ها، جوهر حياتي زندگي انسان هاست و عضو عاطل و باطل ، اصولا در نظام خلقت وجود ندارد. قرآن كريم با صراحت مي فرمايد: ليس للانسان الا ما سعي . (نجم ، 39/53) براي انسان ، جز آن چه تلاش مي كند، محصول ديگري نيست.
و نيز قرآن دستور مي دهد : فاذا فرغت فانصب . ( انشراح ، 7/94)
هر گاه از كار مهمي فارغ شدي ، به كار مهم ديگري اقدام كن. همه ي پيامبران و امامان (ع) و همه ي پيشوايان ديني ، كار و تلاش و فعاليت جدي داشتند و لحظه اي از كوشش و تلاش غفلت نمي كردند.
حضرت فاطمه (س) نيز كار و تلاش زيادي انجام مي داد. در اوايل ازدواج با علي (ع) به حضور پيامبر (ص) رسيدند و آن حضرت كارهاي داخل خانه را به فاطمه (س) سپرد و كارهاي بيرون را به علي (ع) واگذار نمود و فاطمه (س) بارها از اين تقسيم كار ، اظهار خشنودي و رضايت مي كرد. (40)
علي (ع) به مردي از « بني سعد » مي گويد : مي خواهي داستاني از زندگي خود و فاطمه (س) را براي تو بازگو كنم ؟ فاطمه (س) محبوب ترين كس نزد رسول خدا (ص) بود، او در خانه ي من آن قدر با مشك آب كشيد، كه بند مشك در سينه ي او جاي گذاشت و آن قدر دستاس ( آسياب) كرد ، كه كف دست او پينه بست و آن قدر خانه را جاروب نمود ، كه لباس او رنگ خاك گرفت و آن قدر براي غذا پختن آتش زير ديگ افروخت كه لباس او سياه و چركين مي شد. (41)
فاطمه (س) براي گرفتن خدمتگزار به حضور پيامبر (ص) رفت، ولي با توجه به اين كه هنوز مهاجران آواره اي در « صفه ي مسجد » زندگي مي كردند، آن حضرت دادن خدمتگزار به فاطمه (س) را روا نداشت ، بلكه به منظور تقويت روحيه و بركت معنوي در زندگي ، 33 تسبيح ، 33 بار تحميد و 34 مرتبه تكبير را به فاطمه آموخت ، تا از اعطاي خدمتگزار بهتر باشد. (42)
جابر بن عبدالله انصاري نيز روايت كرده :
پيامبر (ص) فاطمه (س) را ديد، كه پيراهني بسيار خشن و كم ارزش پوشيده ، با يك دست آسياب مي كند و در همان حال فرزند خود را شير مي دهد ، آن حضرت در حالي كه اشك مي ريخت فرمود: دخترم ! سختي هاي اين دنيا را تحمل كن تا به شيريني و حلاوت هاي آخرت دست يابي ، فاطمه (س) حمد نعمت هاي الهي را به جاي آورد و به همين مناسبت ، آيه بر پيامبر (س) نازل شد : ولسوف يعطيك ربك فترضي. ( ضحي ، 5/93) پروردگار تو، آن قدر به تو عطا خواهد كرد ، كه خشنود شوي.(43)
9.دفاع از امامت
سه سال بعد از بعثت و تبليغ پنهاني ، وقتي آيه : و انذر عشيرتك الاقربين (شعراء، 214/26) نازل شد تا پيامبر (ص) قوم و خويشان نزديك خويش را آشكارا به اسلام دعوت نمايد، آن حضرت به علي (ع) دستور داد، آنان را كه چهل نفر بودند، با پختن ران گوسفندي كه بركت يافت، با غذا پذيرايي كند، آن گاه در ميان آنان خطابه اي كه با دعوت به توحيد شروع مي شد ايراد كرد و اعلام داشت : أمرني الله تعالي أن أدعوكم اليه ، فأيكم يؤازرني علي هذا الأمر ، أن يكون أخي ، و وصيي و وخليفتي فيكم ؟ اما جز علي (ع) كه از همه كم سن و سال تر بود، كسي اين دعوت را نپذيرفت . (44)
فاطمه ي كوچك ناظر اين صحنه بود و محتواي آيه قرآن و رسالت پدر و موضوع جانشيني بعد از آن حضرت را مي شنيد. بدين جهت ، به منظور متابعت پيامبر (ص) همه ي افكار و اعمال خويش را تنظيم نمود و در اين راه چنان كه مطالعه كرديم، انواع سختي ها و تلخي را به جان خريد، اما مهم ترين رفتار مؤمنانه ، شجاعانه و مجاهدانه آن بانوي بزرگ را در دفاع از مقام والاي امامت علي (ع) همسرش كه جانشين به حق پيامبر (ص) بود مي توان دانست ، كه سه نمونه حساس آن را اشاره مي كنيم :
1. پس از و فات رسول خدا (ص) كه مجراي خلافت و امامت عوض شد، فاطمه (س) سوار بر مركب و علي (ع) نيز درحالي كه دست حسن و حسين (ع) را به دست گرفته بود. (45)
شبانه در خانه هاي انصار رفتند و براي امامت علي (ع) ياري جستند، ولي متأسفانه ، آنان با پاسخ : اي دختر رسول خدا (ص) شما دير آمديد و ما قبلا بيعت كرده ايم ! اگر علي (ع) همسر تو زودتر مي آمد با او بيعت مي كرديم، حاضر به ياري نشدند و فاطمه (س) با ناراحتي فرمود: علي (ع) وظيفه ي خود را انجام داد، مردم هم كاري كردند ، كه پاداش آن را همان چيز داد.(46)
2. محمود بن لبيد مي گويد :
فاطمه (س) پس از و فات رسول خدا (س) پيوسته كنار مزار شهداي احد و به خصوص حمزه ي سيد الشهدا مي رفت و به گريه و سوگواري مي پرداخت ، يكي از آن روزها نزد آن بانو رفتم ، او را تسلي و دلداري دادم و سؤال كردم : آيا رسول خدا (ص) قبل از وفات خويش درباره ي امامت علي (ع) به طور خصوصي و يا صريح چيزي گفته بود ؟!
فاطمه (س) فرمود: من از تو تعجب مي كنم ، مگر داستان غدير خم را فراموش كرده اي ؟ علاوه بر اين ، از پدرم شنيدم كه مي فرمود : علي (ع) بهترين جانشين من است ، و بايد بدانيم ، كه آن حضرت فرمود: حكايت علي (ع) حكايت كعبه است كه مردم بايد سراغ آن بروند ، نه اين كه كعبه دنبال مردم حركت كند. (47)
3. حساس ترين و مهم ترين رفتار حضرت زهرا (س) به منظور دفاع از امامت علي (ع) و بلكه كيان اسلام ناب ، خطابه ي معروفي است ، كه آن حضرت آن را پس از وفات رسول خدا (ص) در مسجد مدينه خطاب به همه ي مهاجران و انصار ايراد فرمودند، كه احمد بن ابي طاهر (380هـ) معروف به ابن طيفور، و ديگران آن را روايت كرده اند و محتواي اين خطابه را فاطمه (س) با دانش و معرفتي كه از پيامبر (ص) آموخته، بر اساس معارف توحيدي ، تبيين موضوع مهم نبوت ، معرفي قرآن ، فلسفه احكام ، زحمات و خدمات رسول خدا (ص) براي نجات امت از نكبت جاهليت و نيز موقعيت همسرش علي (ع) را در نظر پيامبر (ص) معرفي مي كند و به نكوهش غاصبان و ياران سست عنصر مي پردازد ، تا بلكه به راه حق آيند و از وادي انحراف و هلاكت رهايي يابند . (48)اما..
پي نوشت :
1.تاريخ الامم و الملوك ، 229/2.
2.تاريخ يعقوبي ، 25/2.
3. بحار الانوار، 188/18.
4. همان ، 60/18.
5. اسد الغابه ، 439/5؛ بحار الانوار ، 17/19 و 25.
6. تاريخ يعقوبي ، 35/2؛ تاريخ پيامبر اسلام /168.
7. السيره النبويه ، 129/2؛ تاريخ يعقوبي ، 39/2؛ تاريخ پيامبر اسلام /214-217.
8. همان.
9. بحار الانوار ، 65/19- 66.
10. فاطمه الزهراء من المهد الي اللحد /104.
11. بحار الانوار ، 31/20.
12. همان ، 88/20 ؛ فاطمه من المهد الي اللحد /106.
13. تفسير نور الثقلين ، 629/3؛ بحار الانوار ، 33/43.
14. كافي ، 328/5؛ من لايحضره الفقيه ،249/3؛ بحار الانوار ، 93/43.
15. بحار الانوار ، 93/43 ؛ فاطمه من المهد الي اللحد /114-119.
16.سوره ي روم ، آيه ي 21.
17. سوره ي نساء، آيه ي 34.
18. رياحين الشريعه ، 143/1.
19. تفسير منهج الصادقين ، 410/2.
20. فاطمه من المهد الي اللحد /172-173.
21. الكني و الالقاب ، 76/2؛ فرهنگ عميد 0 تاريخ جغرافيا /375.
22. بحار الانوار ، 84/43.
23. فاطمه من المهد الي اللحد ، /173.
24.تواصوا بالحق ... سوره ي والعصر ، آيه ي 3.
25. علل الشرايع 182/1؛ بحار الانوار ، 82/43.
26. نزهه المجالس ، 226/2 ؛ فاطمه من المهد الي اللحد/127.
27. الغدير ، 111/3؛ احقاق الحق ، 171/3؛ فاطمه من المهد الي اللحد /164.
28. كافي ، 667/2؛ فاطمه من المهد الي اللحد /190.
29. منيه المريد /32؛ بحار الانوار ، 3/2.
30. الثغور الباسمه /52.
31. فاطمه الزهرا (س) ؛ بهجه قلب المصطفي /265-308.
32. فاطمه ؛ الگوي زن مسلمان /139-159.
33. بحار الانوار ، 238/43-240.
34. همان .
35. همان ، 286/43.
36.همان /286 و 309.
37. همان /316.
38. همان /283.
39. همان ، 10/94.
40. قرب الاسناد /55، ح 160؛ بحار الانوار ، 81/43.
41. مسند احمد بن حنبل ، 329/2؛ بحار الانوار ، 82/43.
42. الثغور الباسمه /22؛ بحار الانوار ، 83/43 و 89.
43. مجمع البيان ، 505/5 ؛ بحار الانوار ، 86/43.
44. تاريخ الامم و الملوك ، 217/2؛ الارشاد ، مفيد /29.
45. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ، 47/2.
46. الامامه و السياسيه، 12/1؛ بحار الانوار ،355/28.
47. اسد الغايه ، 31/4؛ فضائل الخمسه ، 176/1.
48. بلاغات النساء /12-14؛ شرح حديد ، 216/16- 217؛ الاحتجاج ، طبرسي 141/1- 131؛ بحار الانوار ، 220/29-230.
نويسنده: احمد صادقي اردستاني
منبع:فصلنامه بينات شماره 56