به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

سلام بر تو كه آفتاب چشمان فاطمه(س) در نگاهت بود و بصيرت علي(ع)، در وجودت؛ تو آن بانويي كه پايداري‌ات، كوه را صبوري، مي‌آموزد. درياي خروشان دلت را در طوفان ستمگري و شقاوت مي‌شناسيم. ايستادي، تا گل‌هاي سيلي خورده حرم را پرستاري كني. ايستادي، تا سياه كاري يزيديان، پنجره‌هاي حقيقت را تاريك نكند. پايداري ات، هيبت ذوالفقار را به خاطر مي‌آورد و بردباري‌ات، متانت فاطمه(س) را.
"سر ني در نينوا مي‌ماند اگر زينب نبود؛ كربلا در كربلا مي‌ماند اگر زينب نبود "
برخاستي تا در بحبوحه تاريكي، پيام آور روشنايي باشي. شهر بي‌خبري (شام) را به راه افتادي و در هر كوچه‌اش، شمشير كلام تو بود كه دل‌هاي جاهل را به بيداري مي‌خواند. دلت، پاره پاره داغ بود و درد...
آمده بودي، تا حصارهاي خفقان را درهم بشكني و نفس هاي بي عدالتي را در سينه هاي شب آلوده، به بند بكشي.
اگر تو نبودي، پيام بلند عاشورا، در جاده‌هاي توطئله و غفلت، عقيم مي‌ماند. اگر تو نبودي، روايت به خون نشسته نينوا را سكوت حنجره‌هاي سوداگر، به ورطه فراموشي مي‌كشاند؛ آمدي و ايستادي، تا حماسه حسيني، براي هميشه، كوچه‌هاي حقيقت را روشن‌گري كند.
جز تو چه كسي با كمر خميده به داغي و فراقي، فرياد "ما رأيت الا جميلا ... " سر مي‌داد؟!
تو پناه آهوان گم‌گشته خرابه‌هاي شامي. همان پروانه پر و بال سوخته بر بالين شمع مقتل؛ كه آمدي و دل‌ها، خرسند شدند از آمدنت.
"رواق منظر چشم من آشيانه توست؛ كرم نما و فرودآ، كه خانه خانه توست "
 
ادامه مطلب
سه شنبه 31 فروردین 1389  - 11:28 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5857597
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی