اشاره:
انقلاب اسلامي ايران، انقلاب ارزشهاست و براي صيانت از ارزشها نيز بايد از همه ابزارها استفاده كرد. در اين ميان ابزارهاي فرهنگي نقش مهم و تأثيرگذاري دارند. غرب براي مبارزه با انقلاب اسلامي به شيوههاي مختلفي روي آورده كه نفوذ فرهنگي يكي از اين شيوهها بود. غرب همواره كوشيده است با استفاده از ابزارهاي فرهنگي همچون سينما، تلويزيون، مطبوعات و ... با ارزشهاي اسلامي به مبارزه بپردازد. بد حجابي و فساد از مظاهر فرهنگي ضد اخلاقي غرب در جامعه اسلامي است كه با توجه به خطرات آن در جامعه اسلامي پژوهش زيادي را ميطلبد. بيهويتي زنان و نسخ ارزشها از جمله پيامدهاي شوم اين مظهر فرهنگي ضد اخلاقي است. از اينرو شايسته است كه دولت اسلامي راهكارهاي مناسب را براي مقابله و مبارزه با اين پيامدهاي شوم دنبال كند.
بقيه در ادامه
عملكردها
الف. سياستهاي سلبي و دفاعى
در طول دهههاي گذشته معمولترين سياستهاي فرهنگي كشور مبتني بر تدافع و سلب بوده است. از طرفي در انتظار بروز مشكل فرهنگي نشستن و آنگاه با صدور يك بخشنامه و يا تصويب يك قانون تعزير و مجازات، جامعه را از گرايش به روشهاي نوين تبليغي دشمن بر حذر داشتن و تكرار چنين وضعيتي در مسايل و معضلات گوناگون فرهنگى، از جمله حجاب كارآ و جوابگو نبوده است. دستاوردهاي جديد فرهنگي دشمن در قالبهاي نوين و با قدرت تأثير دو چندان و در مقابل صدور بيانيههاي انفعالي و اقدامات واكنشي از سوي دستاندركاران حوزه فرهنگي كشور در برابر آنان، تا به حال هيچ مشكلي را حل نكرده است. اگر بپذيريم كه انحراف جامعه در زمينه پوششي را ميتوان با اقدامات سلبي و برخوردهاي انتظامي حل كرد. پس صدور دستورالعملها و هشدارها تاكنون بايد جوابگو بوده باشد.
وزارت كشور در تاريخ 31 تير 63 طي اطلاعيهاي اعلام ميدارد: به زنان بيحجاب اخطار ميشود كه رعايت عفت عمومي جامعه اسلامي و عواطف مذهبي امت شهيد پرور و هميشه در صحنه را بكنند كه در صورت تخلف برخورد قانوني با آنها خواهد شد.
يك سال بعد روزنامه جمهوري اسلامي تاريخ 5 خرداد 64 مينويسد:
دادستان عمومي تهران دستور بازداشت افراد بد حجاب را به كليه مأمورين انتظامي صادر كرد. دو سال قبل از اين تاريخ سخنگوي شوراي عالي قضايي گفته بود براي جلوگيري از منكرات و فحشاي علني در سطح شهر تهران، شعبه دادگاه كيفري در اوين تشكيل و قاضي شرع آن نيز تعيين شده و افراد گشت ستاد مبارزه با منكرات در مناطق مختلف تهران به طور منظم تردد ميكنند.
در 4 تيرماه 64 وزير كشور خطاب به عاملان فساد و بيحجابي اخطار كرد: افرادي كه به اعمال كثيف در رابطه با فساد و فحشاء و منكرات ادامه دهند، از كليه منافع و مصالح در نظر گرفته شده براي عموم مردم از جمله استخدام در ادارات و مراكز دولتي محروم خواهند شد!.
در 22 فروردين 68 در روزنامه جمهوري اسلامي آمده است:
شوراي عالي قضايي خواستار برخورد فعال نيروهاي اجرايي و انتظامي با بدحجابي شد.
رياست قوه قضائيه در تاريخ 24 شهريور 68 در خطبههاي نماز جمعه، خواستار برخورد جدي وزارت كشور با بدحجابي و مفاسد اجتماعي ميشود.
در 12/3/75 وزير كشور تصريح ميكند: طرح مبارزه با بدحجابي به زودي در تهران اجرا ميشود. در 27/5/80 فرمانده نيروي انتظامي ميگويد: از فردا نيروي انتظامي با خطا و فساد و بدحجابي در واحدهاي صنفي و اماكن عمومي برخورد ميكند. سه سال بعد و در 7/4/83 رئيس مجلس برخورد جدي با مفاسد اجتماعي و بد حجابي را به اطلاع عموم ميرساند.
يك سال بعد 9/5/84 نماينده تهران: ارائه تسهيلات براي اجراي مصوبه مد و لباس به زودي معضل بدحجابي را رفع ميكند.
بد نيست گذري به خيابانها و اماكن عمومي شهرها به خصوص شهرهاي بزرگ داشته باشيم. اگرچه در جاي خود در اختيارات دولت بر اين مهم خواهيم پرداخت، اما از جهت پيآمد برخورد سلبي در بعضي از موارد منجر به تلقي سياسي از جريان شد و با شعار آزادي زمينههايي نيز براي واكنش ضد انقلاب را فراهم نمود.
_______________________________________________________________________________________________________* دستاوردهاي جديد فرهنگي دشمن در قالبهاي نوين و با قدرت تأثير دو چندان و در مقابل صدور بيانيههاي انفعالي و اقدامات واكنشي از سوي دستاندركاران حوزه فرهنگي كشور در برابر آنان، تا به حال هيچ مشكلي را حل نكرده است. اگر بپذيريم كه انحراف جامعه در زمينه پوششي را ميتوان با اقدامات سلبي و برخوردهاي انتظامي حل كرد. پس صدور دستورالعملها و هشدارها تاكنون بايد جوابگو بوده باشد.
_______________________________________________________________________________________________________
ب. مقابله مردمي و تودهاي با مظاهر فرهنگي غرب
شيوه معمول ديگري كه تاكنون در سياستهاي فرهنگي كشور در مقابل با مظاهر فرهنگي غربى، مورد توجه بوده و باورها به صورت كلي از سوي دست اندركاران و مجريان حكومت توصيه شده است، استفاده از اهرم تودههاي جامعه در جهت محدود كردن و مبارزه با حضور فرهنگ غربي در جامعه است. اين سياست مبني بر اين است كه مشكل بدحجابي و گرايشهاي رفتاري به غرب و گسترش آن، قبل از آنكه مشكل دولت باشد، مشكل اجتماعي است و لذا در حل آن بايست از جامعه كمك گرفت.
_______________________________________________________________________________________________________
* تظاهرات عليه بدحجابي و برخوردهاي اخلاقي سخت، به گونهاي موقت نمودهاي فساد و بيبند و باري را كم ميكند، اما اين رفتارها هيچگاه تأثير اصلاحي و پرورشي نداشته و درد اصلي را حل نميكند. لذا در فعاليتهاي فرهنگي جهت اصلاح چنين افرادي به جاي كوبيدن و محكوم كردن صرف وضع موجود آنان، بايد موقعيت سالم را بر ايشان ترسيم كرد و آنان را به نوعى، صاحب نقش نمود و روند اصلاح باورهاي ديني و اسلامي را در روح و جان افراد جاي داده و شيفتگي فطرت پاك آنها را برانگيزاند و بيزاري از الگوهاي غربي را به بار آورد.
_______________________________________________________________________________________________________
در حركت مشاركت اجتماعي به جاي آنكه بسيجي همگاني در جهت تغيير الگوهاي زندگي صورت گرفته و از توده مردم در جهت تغيير باورهاي قشر غربگرا و غرب زده اجتماع بهرهگيري شود، بيشتر شيوة رفتاري و در انزوا قرار دادن در مورد آنها اعمال شده است و لذا مشكل به گونهاي ريشهاي علاج نگرديده و اين شيوهها بيشتر به عقب نشينيهاي از روي اكراه از سوي قشرهاي غرب زده و غربگرا منجر شده، تا در فرصتي مناسب دوباره نمود پيدا كند.
تظاهرات عليه بدحجابي و برخوردهاي اخلاقي سخت، به گونهاي موقت نمودهاي فساد و بيبند و باري را كم ميكند، اما اين رفتارها هيچگاه تأثير اصلاحي و پرورشي نداشته و درد اصلي را حل نميكند. لذا در فعاليتهاي فرهنگي جهت اصلاح چنين افرادي به جاي كوبيدن و محكوم كردن صرف وضع موجود آنان، بايد موقعيت سالم را بر ايشان ترسيم كرد و آنان را به نوعى، صاحب نقش نمود و روند اصلاح باورهاي ديني و اسلامي را در روح و جان افراد جاي داده و شيفتگي فطرت پاك آنها را برانگيزاند و بيزاري از الگوهاي غربي را به بار آورد.
ج. برنامهريزي و شيوههاي فرهنگى
با توجه به آنچه قبلاً ذكر شد عدم تفاهم و هماهنگي در برداشتها از وضعيت فرهنگي كشور و فقدان برنامه ريزي صحيح در عرصه فرهنگ، باعث در تنگنا قرار دادن بهرهگيري از آخرين پيشرفت هاي تكنيكي در اين زمينه است.
دشمن در شرايطي كه راديو و تلويزيون داخلي را در اختيار ندارد، با گسترش توليدات فرهنگي خود در قالب فيلم، كاست، CD، مجلات مبتذل و شبكههاي اطلاعرساني جهاني و مانند آن، راه خود را در القاي ارزشهاي فرهنگي خود ميپيمايد و تا حد زيادي موفق است. اين در حالي است كه تكليف موسيقي حرام و حلال، حضور زن در رسانهها به طور موجه و مقبول و به كارگيري زن در حوزههاي هنري و تبليغي به واسطه ابهامهاي فقهي و شرعى، شفاف و روشن نيست. عدم توجه كافي به نقش والا و موثر وسائل ارتباط جمعي از موارد ديگر است. بايد اهميت و نقش ويژه ابزارهايي چون فيلم، سينما، تئاتر، هنرهاي تجسمي و مانند آن ... در ابلاغ و تبليغ، به خصوص در نزد برنامهريزان دولتي به راستي ملموس گردد. در حاليكه استفاده از اين ابزارها، بهره جستن از ابزار زمان است و عدم بهرهگيري از ابزار پيشرفته زمان با شكست برابر است. شهيد مطهري(ره) ميفرمايد: اگر كسي در مورد وسايلي كه انسان را به هدفهاي صحيحش نزديك ميكند. بگويد نه؛ من نميخواهم از اين وسايل استفاده بكنم و آن وقت كسي كه دنبال هدفهاي نامشروع ميرود، از اين وسايل استفاده كند و اين كه دنبال هدفهاي مشروع ميرود، از اين وسايل استفاده نكند، چنين شخص محكوم به شكست است. مثل اينكه شما بگوييد من مسلمانم و ميخواهم هدف اسلامي را تعقيب كنم، ميخواهم جهاد كنم، ... ديگري در راه شيطان ميخواهد بجنگد، او از وسايلي كه امروز پيدا شده است، مثل توپ و تفنگ و خمپاره استفاده ميكند، شما ميگوييد نه ... قطعاً شما محكوم هستيد. هدف شما محكوم است.([1])
مشكل اساسي ما در برنامهريزيها و شيوههاي اجراي فرهنگى، ابزار و روش ارائه است نه پيام. پيامهاي فرهنگ اسلامي از استواري و غناي پايان ناپذير برخوردار است و در صورت ادراك، نافذ و پا برجاست، اما مشكل در رساندن و القاء اين پيامها به نسل امروزي با ويژگيهاي خاص به خودش است. عدم هماهنگي لازم بين ارگانها و تداخل عملكرد نهادهاي فرهنگي تبليغي در عرصه الگوهاي فرهنگي و ارزشهاي اجتماعي اسلام، مانع عمدهاي در راه موفقيت در از بين بردن مظاهر فساد و ابتذال و بدحجابي در اجتماع بوده است.
سخن كوتاه آنكه بايد سياستهاي فرهنگي كشور، در سطح ارگانهاي فرهنگي يكسان و متحد و داراي هدف واحد باشد و در شيوههاي اجراء هم بايد به جذابيت، محتواي غني و استفاده از ابزار نوين ارتباطي در بهترين وجه آن، عنايت شايسته داشت.
_______________________________________________________________________________________________________
* مشكل اساسي ما در برنامهريزيها و شيوههاي اجراي فرهنگى، ابزار و روش ارائه است نه پيام. پيامهاي فرهنگ اسلامي از استواري و غناي پايان ناپذير برخوردار است و در صورت ادراك، نافذ و پا برجاست، اما مشكل در رساندن و القاء اين پيامها به نسل امروزي با ويژگيهاي خاص به خودش است. عدم هماهنگي لازم بين ارگانها و تداخل عملكرد نهادهاي فرهنگي تبليغي در عرصه الگوهاي فرهنگي و ارزشهاي اجتماعي اسلام، مانع عمدهاي در راه موفقيت در از بين بردن مظاهر فساد و ابتذال و بدحجابي در اجتماع بوده است.
_______________________________________________________________________________________________________
راهكارها، بايدها
عرصه فرهنگ، عرصهاي است كه تسامح و تعلل در آن، هم در دراز مدت و هم در كوتاه مدت خطراتي جدي هستند. حافظ و پديد آورنده هر فرهنگى، مردم و اعتقادات آنان است. اين نقش اساسي البته گاه حركتي منظم و منسجم و برنامهريزي شده دارد و گاه ميتواند از روندي ناهماهنگ برخوردار باشد.
در طول حيات جوامع هرگاه دولتها از مسير فرهنگي مردم جدا افتاده و براي خود سياستي غير مردمي برگزيدهاند و از طرفي مردم نيز به دلايل جغرافيايى، سياسى، اقتصادي و نظاير آن از تشكل و تعامل فرهنگي دور گشته و پراكنده شدهاند؛ فرهنگ، جريان مطلوب خويش را از دست داده و به گسيختگي مبتلا شده است.
در جهان امروز كه نقش و نيروي اجتماعي فرهنگ نسبت به گذشته افزونتر شده، به خاطر ضرورت هماهنگي و همسويي صاحبنظران و كارشناسان و برنامهريزان با نيازهاي فرهنگي هر جامعه و حداكثر بهرهبرداري از موج با دوام اراده معنوي مردم، بايد محورهاي لازم براي اين حركت را شناسايي و سياست فرهنگي مناسب را تدوين نمود.
يك سياست فرهنگي موفق را ميتوان توافق رسمي و اتفاق )راء مسئولان و متصديان امور در تشخيص يقيني و تدوين مهمترين اصول و اولويتهاي لازم در حركت فرهنگ جامعه، دانست.
سياست فرهنگي حاوي سلسلهاي از اولويتها و اصول و فروعي است كه يك حركت فرهنگي را شكل ميدهد. اولويتها و اصولي كه ملهم از آرمانها، اعتقادات مذهبي و ملى، واقعيت و تجربهها، ظرفيتها و امكانات آينده و اهداف دور و نزديك و در هر حال در ساية قانون اساسي كشور است.
آيات پوشش در قرآن كريم
اي رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها فرو گيرند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند كه اين براي پاكيزگي شما بهتر است و البته خدا بر آن چه كنيد كاملاً آگاه است. ([2]) اي رسول ما، به زنان مؤمن بگو تا چشمها فرو گيرند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند و زينت و آرايش خود را جز آنچه قهراً ظاهر ميشود بر بيگانه آشكار نسازند و بايد سينه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند....([3])
اصل اول. شناخت واجبات
حجاب و پوشش از مسلمات دين اسلام و يك فريضه الهي است، و اين حكم شرعي بر مبناي دلايل عقلى، سيره عملي و متون ديني )قرآن و روايات) استوار شده است.
بر اين اساس منكر حجاب، منكر ضروري دين محسوب ميشود و ميان عالمان دين در مذاهب مختلف اسلامي در اين مسأله اخلاقي نيست و همگان پوشش از سر تا به پا به استثناي وجه و كفين را ضروري دانسته كه البته در موارد خاصى، پوشش آن دو هم لازم ميشود.
امام خميني(ره) در رابطه با ضرورت ديني حجاب فرموده است: اصل حكم حجاب از ضروريات است و منكر آن، حكم منكر ضرورى، را دارد و منكر ضرورت محكوم به كفر است، مگر اينكه معلوم باشد منكر خدا يا رسول نيست. ([4]) مقام معظم رهبري آيت الله خامنهاي نيز ميفرمايند:
اصل حجاب، ضروري دين محسوب است، ولي بعضي از فروع آن ممكن است ضروري نباشد و بياعتنايي به اصل حجاب و عدم رعايت آن معصيت و گناه است.([5]) همچنين در استفتائات از هر دو بزرگوار، آمده است كه هر چيزي كه در عرف زينت محسوب شود، نشان دادن آن در مقابل نامحرم حرام و بايد پرهيز شود.
اصل دوم. شناخت منكرات
با توجه به آيات قرآن و ذكر مراتب براي پوشش و توصيه به عفاف و پاكدامنى و نيز با توجه به بررسي پيامدهاي بيحجابي و تأثيرات فرهنگى، اجتماعى، اقتصادي و سياسى آن و سيرة عملي اجرا شده در زمان معصومين: مبني بر تشويق و ترغيب نسبت به معروف از جمله عفاف و پوشش زن مسلمان، عملكرد زنان صدر اسلام و تأثير خودآرايي و بدحجابي بر زن مسلمان، از اين جهت كه او را از فرهنگ و معنويت و معرفت تهي ساخته و جامعه را نيز در برابر آفات و معضل اين ناهنجاري قرار ميدهد، كه رواج اين رويه، نهاد خانواده را از اعتدال و سامان يافتگي رواني و رفتاري خارج ساخته و ثبات و آرامش روح جمعي سازمان اجتماعى را در هم ميريزد؛ منكر بودن اين رفتار به يقين ثابت شده و قابل توجه است و مطمئناً بيحجابي و بد حجابي جزء منكرات به حساب ميآيد.
نقش دولت در صيانت از ارزشها
علاقه عقلاني به اسلام، اعتقاد و اعتماد قلبي به كامل و جامع بودن ارزشهاي اسلامي و پذيرفتن اين واقعيت كه پايبندي به موازين شرع مقدس اسلام، از جمله رعايت عفاف و حجاب و پوشش باعث سعادت دنيا و آخرت انسان ميشود، ما را بر آن ميدارد كه جايگاه دولت و قانون را در اهتمام به اين مهم بررسي كنيم:
1. دولت بايد به مسائل خلاف عفت عمومي و اعمال مخالف با ارزشها و باورهاي ديني توجه نموده و مقابله نمايد؛ چون نظارت دولت ناشي از حقي است كه اكثريت جامعه به او دادهاند، تا از باورهاي ديني و عرفي اكثريت جامعه حراست كند و او ناگزير از چنين كاري است.
2. اعمال روشهاي كارآمد در زمينه پرورش و تربيت، تا از بروز معضلات و بيقيديها كاسته شود.
3. قانون اساسي به عنوان كارآمدترين منبع بايد مبنا قرار گرفته و به آن توجه شود و آحاد جامعه بايد مهارت پيروي از قانون را فرا بگيرند.
4. حذف زمينههاي فساد، برنامه دين براي اداره جامعه است؛ يعني كاري كنيم كه در ابتدا فساد به وجود نيايد و در مرحله بعد اگر در جامعه فساد به وجود آمد، بايد از شيوع و اشاعة آن به طور جدي پرهيز نمود. به اين ترتيب ضريب امنيت بالا رفته و احساس ناامني در جامعه به حداقل ميرسد؛ پس ترس از فساد هميشه بايد وجود داشته باشد.
5. حمايت از قانون در ابلاغ و اجرا، براساس تبصرة ماده 638 قانون مجازات اسلامى، اگر زنان بدون حجاب شرعي در سطح شهر و انظار عمومي ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه و يا از 50 هزار تا پانصد هزار ريال جزاي نقدي محكوم خواهند شد. اما آيا اين قانون، شامل بد حجابي هم ميشود يا نه؟ چون بد حجابي غير از بيحجابي است. قسمت اخير ماده 638 قانون مجازات اسلامى، بيانگر اين است فردي هر كه به طور علني در انظار و اماكن عمومي و معابر، تظاهر به عمل حرامي نمايد، علاوه بر كيفر عمل به حبس از 10 روز تا دو ماه يا تا 74 ضربه شلاق محكوم ميگردد و در صورتي كه مرتكب عملي شود كه نفس آن عمل داراي كيفر نميباشد، ولي عفت عمومي را جريحه دار ميكند، فقط به حبس از 10 روز تا دو ماه و تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد. از آنجا كه بدحجابي فعل حرامي است، بد حجاب مشمول اين قانون ميشود. حتي اگر فعلي را مرتكب شود كه شرعاً حرام نباشد، اما عفت عمومي را نيز جريحهدار كند، مشمول مجازات خواهد شد.
در مورد فروشندگان آمده است:
كساني كه عالماً لباسها و نشانههايي با علامت مشخصه گروههاي ضد اسلام و يا ضد انقلاب، را توليد ميكنند يا وارد ميكنند و يا ميفروشند و يا در ملأ عام و انظار عمومي از آنها استفاده ميكنند، مجرم شناخته شده و البسه و اشياء مذكور در حكم قاچاق محسوب ميشود.
مجازات تعزيري اين گروه عبارت است از: 1. تذكر و ارشاد، 2. توبيخ و سرزنش، 3. تهديد و اخطار، 4. تعطيل محل كسب به مدت سه ماه تا شش ماه و در مورد فروشنده و جريمه نقدي از 500 هزار ريال تا يك ميليون ريال و در مورد وارد كننده و توليد كننده، 10 تا 20 ضربه شلاق يا جريمه نقدي از 20 تا 200 هزار ريال در مورد استفاده كننده. 5 . لغو پروانه كسب در مورد فروشنده و 20 تا 40 ضربه شلاق يا جريمه نقدي از 20 تا 200 هزار ريال در مورد استفاده كننده. دادگاه با توجه به شرايط و حالات مجرمان و دفعات و زمان و مكان وقوع جرم و ديگر مقتضيات، مجرم را به يكي از مجازاتهاي مذكور محكوم مينمايد. كساني كه در انظار عمومي پوشيدن لباس و آرايش آنان خلاف شرع يا موجب ترويج فساد و يا هتك عفت عمومي باشند، توقيف و خارج از نوبت در دادگاه صالح محاكمه و به يكي از مجازاتهاي ماده دو محكوم ميشوند. ([6])
در شرايط امروز به نقل از ضابطين دادگسترى، اگر كسي را به اين جرم در خيابانها بگيرند، ممكن است در دادگاه تبرئه شود و گاهي فقط تذكر ميدهند و واكنش ديگري ندارند.
حكومت اسلامي مقابله با عرف غلط
مراقبت انظار عمومي يا امر به معروف و نهي از منكر در آيات و روايات ديني به عنوان يك تكليف مهم، مقدس و واجب آمده است. اما حاكمان وظيفهاي فراتر از ارشاد و دعوت و تبليغ را بر عهده دارند. از امام صادق(ع) روايت شده است: اگر مردم حج را ترك كنند، بر والي است كه آنان را مجبور كند و اگر زيارت نبي اكرم(ص) را ترك كنند، بر والي است كه آنان را مجبور سازد و اگر مال ندارند، از بيتالمال مسلمين به آنان انفاق كند. ([7]) همچنين از آن حضرت نقل شده است: اگر حج تعطيل شود، بر امام مسلمين است كه مردم را مجبور كند به انجام اين فريضه، چه بخواهند و چه نخواهند.([8]) گاهي در جامعهاي يك مسأله و رفتار به صورت عرف عمومي در ميآيد و منعي نيز صورت نميگيرد. بر حاكمان است كه مردم را بر حذر دارند. امام باقر(ع) فرمود: رسول خدا(ص) از بازار مدينه عبور ميكرد. مردي را در حال فروختن حبوبات ديد. رسول خدا(ص) فرمود: چه حبوبات نيكويى، چند ميفروشى؟ سپس حضرت9 دست در زير حبوبات فرو برد و ملاحظه نمودند كه جنس آنها با هم تفاوت دارد، آنگاه فرمودند: تو بين خيانت به مسلمين و غش جمع كردهاى.([9])
امير مؤمنان وارد بازار خرما فروشان شد. زني را مشاهده كرد كه ميگريست و با مردي خرما فروش بحث ميكرد. حضرت(ع) به زن فرمود: چه شده است؟ زن گفت: اي اميرمؤمنان! اين مرد خرماي پست و بيارزش و خرماي مرغوب را به يك قيمت با هم به من فروخته است. حضرت(ع) به مرد خرما فروش فرمود: پول اين زن را پس بده. مرد خرمافروش قبول نكرد. حضرت(ع) سه بار تكرار كرد. چون نپذيرفت، حضرت(ع) با شلاق خويش او را تنبيه نمود، تا پول زن را پس داد. ([10])
اسلام در مقابله با زشتيها در مواردى، حدود و اندازه معين كرده، ولي در بعضي ديگر، تعيين اندازه و مقدار آن به عهده حاكم شرع واگذار شده است كه تعزيرات ناميده ميشود، حتي در مورد ديوانگان و كودكان نيز در اموري همچون سرقت، در صورتي كه براي تأديب و بازداشت آنان مفيد و مؤثر باشد اجازه تعزير داده شده است. )به كتب فقهي مراجعه شود، به تفصيل آمده است) امام صادق(ع) ميفرمايند: خداوند پيامبري فرستاد ... و براي هر چيز حدود و مقرراتي تعيين كرد و براي كسي كه از اين حدود و مقررات تجاوز كند، نيز مجازاتهايي قرار داده است. ([11])
بنابراين با توجه به مسأله اقامه حج )عبادي)، غش در معامله )اقتصادي)، مقابله با زشتيهاي اجتماعى )فرهنگي) و باز بودن دست حاكم در تعزيرات )قضايي)، ميتوان نتيجه گرفت كه وظيفه و مسئوليت و اختيارات حاكم و دولت اسلامي در حفظ شعائر، عدم ارتكاب منكر، پاسداري از ارزش ها و مقدسات، ترويج معروف و مقابله با منكر و مفاسد اجتماعى، مسلم و قطعي است. هم در تصويب قانون، هم فراهم نمودن زمينههاي مساعد براي اجرا و هم حمايت از اجرا و مجريان قانون و مواردي كه تخلف شود، الزام ضرورت دارد.
دولت اسلامي و جامعه سالم
زندگي و رفتار اجتماعى افراد و گروهها براساس قواعد نوشته و يا نانوشته انجام ميگيرد. اين قواعد تعيين كنندة بايدها و نبايدهاي رفتار اجتماعى و ترسيم كننده الگوهاي پذيرفته شدة فرهنگي آنان، اعم از آداب و رسوم و نحوه معاشرت و تعاملهاي اجتماعى، نگرشها و باورها ميباشد. بيتوجهي به هنجارها در هر جامعهاي با عكسالعمل و برخورد توأم با تنبيه افراد يك گروه يا يك جامعه همراه ميگردد. بنابراين به ميزان اهميت و نفوذ و گسترده هنجارها، عكسالعملها نيز با شدت و ضعف همراه خواهد شد.
رابطه هنجارها و ارزشها
بسياري معتقدند ارزشها همان هنجارها هستند كه در علوم اجتماعى از آن ياد ميشود، در حالي كه تمايزي بين آنها وجود دارد كه نبايد مورد غفلت قرار گيرد. هنجارها پيامدگرا هستند، يعني پذيرش آنها به خاطر پيامدهايي است كه در زندگي فردي و اجتماعى به دنبال دارد. در حالي كه پذيرش ارزشها به جهت مطلوبيت خود آن است. ارزشها را ضرورتهاي قطعي و مطلوب دانستهاند. اما هنجارها را قواعد و يا رفتار )مطلوب يا نامطلوب) پذيرفته شده و رايج در گروههاي انساني تلقي نمودهاند.
ارزشها مانند عدالت، راستگويى، ظلم ستيزى، پاكدامنى، هميشه و همهجا مطلوب، ضروري و قابل احترام ميباشند. در حالي كه هنجارها به دليل مورد پذيرش بودن در بين گروههاي انسانى، لازم الاجرا و مورد احترام شدهاند. اگر پذيرش يا عمل به يك موضوع توسط كنشگران به صورت غير مشروط و غير پيامدگرا باشد، ارزش است؛ اگرچه جنبه هنجاري نيز داشته باشد. هرچه دامنه ارزشها بر دايره هنجارها منطبق شوند، جامعه فرآيند سامان يافتهتر و سالمتري خواهد داشت و هرچه تباين و تعارض بين ارزشها و هنجارها بيشتر باشد، كجروي و نابسامانيهاي فرهنگي و اجتماعى در جامعه بيشتر خواهد شد. بازشناسي و بازيابي مفاهيم ارزشها و هنجارها در شناخت موارد تعارض و تفاهم آنها و از تباين آن در موارد مختلف بسيار مفيد و لازم ميباشد. زماني ميتوان جامعه سالم را تضمين كرد كه هنجارها بر ارزشها منطبق گردند.
به طور مثال پوشش و طرز رفتار و گفتار مورد پذيرش مردم )هنجاره) براساس معيارها و موازين پذيرفته شده در مباني اعتقادي و آرماني )ارزشه) برگزيده شوند.([12])
_______________________________________________________________________________________________________
* اگر حجاب، زيبا جلوه كند، رغبت بيشتر ميشود و ضرورت آن احساس ميگردد، همانطور كه بسياري از بانوان مسلمان دنيا عليرغم فشارهاي بينالمللي به استفاده از حجاب، اشتياق زياد نشان ميدهند.
_______________________________________________________________________________________________________
بايستهها
نه هر عرفي قابل پذيرش است و نه هر هنجاري ارزش تلقي ميشود. زماني كه عرفها و هنجارها بر ارزشها تطبيق داشته باشند، فرهنگ جامعه سالم تأمين شده است. البته بايد متذكر شويم كه بروز بسياري از ناهنجاريها فقط ريشه در رفتارهاي فرهنگي ندارد، لذا نبايد به طور جداگانه و انتزاعي به آن پرداخت و راهكار ارائه نمود، بلكه بايد براساس يك سيستم نظاممند و جامع به آن نگريست و رابطهها را كشف نمود و طراحان براي ارائه الگوي جامع، ضمن برگرفتن اصول و مباني و ارزشهاي ثابت آرمانى، عرصة ظرفيتها و محدوديتها و عنصر زمان و مكان و شرايط اقتصادى، سياسى و اجتماعى جامعه را مد نظر قرار دهند.
اصول، اهداف و خط مشيها
الف. از اهداف مهم انقلاب اسلامي آن بود كه فرهنگ اسلام در كليه شئون فردي و اجتماعى مردم و كشور، اصل و مبنا قرار گيرد. بنابراين سياست فرهنگي ما بايد بر پايه سياست و اهداف انقلاب اسلامي شكل گيرد. مليت در معناي اخص آن در كنار اسلام است. اسلام در گستره عام خود براي ما هم مذهب است و هم مليت، سياست و فرهنگي كه با فكر و عقل و قلب و روح مخاطب سر و كار دارد. عصري كه در آن زندگي ميكنيم، عصري است كه امواج تصويري و صوتي مرزهاي جغرافيايي كشورها را در هم ميشكند، از مرزهاي خانوادگي نيز عبور كرده و به درون خانهها وارد ميشود. بنابراين اگر تاكنون از ابزارها و آفتها و موانع سخن گفتهايم، اكنون بر قابليتهاي برتر تكنيكي و امكانات بيشتر فرهنگي در مقابل فرهنگ مهاجم سخن ميگوييم و اعلام نياز داريم، دولت اسلامي بايد جريانها و نيروهاي فرهنگي جامعه را در جهت آفرينش حركتهاي فرهنگي مثبت و سازنده سوق داده، تا افكار و انديشههاي صحيح و صواب در قالبهاي مفيد و مؤثر و سالم عرضه شده و افكار نادرست و مخرب در قبال آن رنگ باخته، يا حداقل كمرنگ شوند.
ب. توجه به ارائه توليدات مؤثر فرهنگي و تبليغى. فرهنگي كه مولد باشد، مهاجم خواهد بود. اگر حجاب، زيبا جلوه كند، رغبت بيشتر ميشود و ضرورت آن احساس ميگردد، همانطور كه بسياري از بانوان مسلمان دنيا عليرغم فشارهاي بينالمللي به استفاده از حجاب، اشتياق زياد نشان ميدهند.
ج. بهرهگيري و استفادة هوشمندانه و مدبرانه از ابزار و ارتباطات مناسب كه قبلاً اشاره شد، مانند رسانههاي جمعي و كتاب.
د. جلب اعتماد مخاطب، از سياستهاي راهبردي دستگاههاي فرهنگي تبليغي كشور است كه دولتها را موظف به رعايت آن مينمايد، تا در ابلاغ، دچار تشتت و عدم انسجام نشده و هم از ضربات متقابل رقيب و آسيبها و تأثير آن در امان بمانيم.
ه . توجه به آفات و هشدارهايي كه توجه به آنها بايد در برنامهها ملحوظ شود. از جمله: 1. توجيهات نسبت به معضلات اجتماعى تحت عنوان حفظ نظام 2. سوء استفاده شرع براي فرار از قانون و بالعكس 3. رواج برخي خرافهها در پوشش سنن قومي يا ديني 4. مخفي شدن فساد عقيده و اخلاق در جامعه 5 . گرايش به راه حلهاي شتابزده و خشونت آميز بدون تدبر و تحقيق 6. خطر رياكاري و ظاهر سازي و بياعتنايي به امور و ارزشهاي اصيل و غفلت از آن 7. غفلت از سوابق غربزدگي در جامعه و ريشههاي انحراف و التقاط 8 . بيتوجهي نسبت به ارزشهاي معنوي و غفلت از فرائض جامعه سازي مانند امر به معروف و نهي از منكر 9. عدم برنامهريزي براي اقليتها و توجه به معتقدات آنها و بيحرمتيها 10. توجيه تخلف از نظم اجتماعى به بهانه عدم سوء نيت.
لازم به ذكر است كه تهاجم فرهنگي چون بيماري كشندهاي است كه اركان فرهنگ يك جامعه را در هم ريخته و ميكوبد و بر ويرانه ارزشهاي فرهنگ مورد هجوم، معيارها و پايههاي خود را پي ميريزد. از اينرو گاهي مشاهده ميشود كه بدحجابى، نشان تشخيص و روشنفكري و ارزش و در مقابل آن حجاب و دفاع از آن نشانه خمودگي و تحجر ميشود. از سوي ديگر اين ضرورت احساس ميشود كه ابعاد، ماهيت و واقعيت خطر تهاجم فرهنگي بايد بر عموم جامعه تبيين گردد، تا ذهنيتهاي نادرست، اصلاح شود. بنابراين بايد يك آگاهي ملي نسبت به دشمن فرهنگى، راهها و ابزارها و اشكال مواجهه آن با فرهنگ خودي را براي عموم مردم به وجود آوريم، آنگاه مقابله با آن مؤثرتر است و راه كارها راهبرديتر خواهد بود.
يك مسئوليت سنگين
مقابله كامل و تمام با فرهنگهاي مهاجم و كوبنده ارزشها در شرايط ويژه كنوني و طرح جهاني سازي با برخورداري از امكانات فوقالعاده گسترده كه هر روز بر دامنه اين تهاجم نيز افزوده ميشود، نه تنها كار دولتها و اختيارات آن است و نه كاري است آسان كه با برنامههاي ساده محقق شود، بلكه اصل در مقابله اين است كه ما وظيفه خود را شناخته و آن را به بهترين نحو ممكن انجام دهيم و نتيجه و قضاوت را به دست تاريخ بسپاريم. چارهجويي و همتي اسلامي و ملي در جهت رفع مشكلات فرهنگي )بد حجابي)، استقلال، سرفرازي و اعتلاي كلمه حق را به دنبال خواهد داشت. ).... وَ كَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ(([13])
پي¬نوشتها:
[1]. مطهرى، مرتضى، اسلام و مقتضيات زمان، ص 110.
[2]. النور )24) : 30.
[3]. همان، 31.
[4]. امام خمينى، استفتائات.
[5]. استفتائات جديد و نظرات مراجع )سيد محسن محمودي).
[6]. ماده 4.
[7]. فروع كافى، ص 17، ح 1 و 2.
[8]. همان.
[9]. كلينى، يعقوب، الكافى، ج 5، ص 161.
[10]. عاملى، حر، وسائل الشيعه، ج 12، ص 419.
[11]. همان، ج 18، ص 310.
[12]. اقتباس از مقاله بدحجابى، ريشهها و راهكارها، احمد رزاقى، سازمان تبليغات اسلامى.
[13]. التوبه )9) : 40.
منبع: نشريه نامه جامعه - شماره 59 ادامه مطلب
انقلاب اسلامي ايران، انقلاب ارزشهاست و براي صيانت از ارزشها نيز بايد از همه ابزارها استفاده كرد. در اين ميان ابزارهاي فرهنگي نقش مهم و تأثيرگذاري دارند. غرب براي مبارزه با انقلاب اسلامي به شيوههاي مختلفي روي آورده كه نفوذ فرهنگي يكي از اين شيوهها بود. غرب همواره كوشيده است با استفاده از ابزارهاي فرهنگي همچون سينما، تلويزيون، مطبوعات و ... با ارزشهاي اسلامي به مبارزه بپردازد. بد حجابي و فساد از مظاهر فرهنگي ضد اخلاقي غرب در جامعه اسلامي است كه با توجه به خطرات آن در جامعه اسلامي پژوهش زيادي را ميطلبد. بيهويتي زنان و نسخ ارزشها از جمله پيامدهاي شوم اين مظهر فرهنگي ضد اخلاقي است. از اينرو شايسته است كه دولت اسلامي راهكارهاي مناسب را براي مقابله و مبارزه با اين پيامدهاي شوم دنبال كند.
بقيه در ادامه
عملكردها
الف. سياستهاي سلبي و دفاعى
در طول دهههاي گذشته معمولترين سياستهاي فرهنگي كشور مبتني بر تدافع و سلب بوده است. از طرفي در انتظار بروز مشكل فرهنگي نشستن و آنگاه با صدور يك بخشنامه و يا تصويب يك قانون تعزير و مجازات، جامعه را از گرايش به روشهاي نوين تبليغي دشمن بر حذر داشتن و تكرار چنين وضعيتي در مسايل و معضلات گوناگون فرهنگى، از جمله حجاب كارآ و جوابگو نبوده است. دستاوردهاي جديد فرهنگي دشمن در قالبهاي نوين و با قدرت تأثير دو چندان و در مقابل صدور بيانيههاي انفعالي و اقدامات واكنشي از سوي دستاندركاران حوزه فرهنگي كشور در برابر آنان، تا به حال هيچ مشكلي را حل نكرده است. اگر بپذيريم كه انحراف جامعه در زمينه پوششي را ميتوان با اقدامات سلبي و برخوردهاي انتظامي حل كرد. پس صدور دستورالعملها و هشدارها تاكنون بايد جوابگو بوده باشد.
وزارت كشور در تاريخ 31 تير 63 طي اطلاعيهاي اعلام ميدارد: به زنان بيحجاب اخطار ميشود كه رعايت عفت عمومي جامعه اسلامي و عواطف مذهبي امت شهيد پرور و هميشه در صحنه را بكنند كه در صورت تخلف برخورد قانوني با آنها خواهد شد.
يك سال بعد روزنامه جمهوري اسلامي تاريخ 5 خرداد 64 مينويسد:
دادستان عمومي تهران دستور بازداشت افراد بد حجاب را به كليه مأمورين انتظامي صادر كرد. دو سال قبل از اين تاريخ سخنگوي شوراي عالي قضايي گفته بود براي جلوگيري از منكرات و فحشاي علني در سطح شهر تهران، شعبه دادگاه كيفري در اوين تشكيل و قاضي شرع آن نيز تعيين شده و افراد گشت ستاد مبارزه با منكرات در مناطق مختلف تهران به طور منظم تردد ميكنند.
در 4 تيرماه 64 وزير كشور خطاب به عاملان فساد و بيحجابي اخطار كرد: افرادي كه به اعمال كثيف در رابطه با فساد و فحشاء و منكرات ادامه دهند، از كليه منافع و مصالح در نظر گرفته شده براي عموم مردم از جمله استخدام در ادارات و مراكز دولتي محروم خواهند شد!.
در 22 فروردين 68 در روزنامه جمهوري اسلامي آمده است:
شوراي عالي قضايي خواستار برخورد فعال نيروهاي اجرايي و انتظامي با بدحجابي شد.
رياست قوه قضائيه در تاريخ 24 شهريور 68 در خطبههاي نماز جمعه، خواستار برخورد جدي وزارت كشور با بدحجابي و مفاسد اجتماعي ميشود.
در 12/3/75 وزير كشور تصريح ميكند: طرح مبارزه با بدحجابي به زودي در تهران اجرا ميشود. در 27/5/80 فرمانده نيروي انتظامي ميگويد: از فردا نيروي انتظامي با خطا و فساد و بدحجابي در واحدهاي صنفي و اماكن عمومي برخورد ميكند. سه سال بعد و در 7/4/83 رئيس مجلس برخورد جدي با مفاسد اجتماعي و بد حجابي را به اطلاع عموم ميرساند.
يك سال بعد 9/5/84 نماينده تهران: ارائه تسهيلات براي اجراي مصوبه مد و لباس به زودي معضل بدحجابي را رفع ميكند.
بد نيست گذري به خيابانها و اماكن عمومي شهرها به خصوص شهرهاي بزرگ داشته باشيم. اگرچه در جاي خود در اختيارات دولت بر اين مهم خواهيم پرداخت، اما از جهت پيآمد برخورد سلبي در بعضي از موارد منجر به تلقي سياسي از جريان شد و با شعار آزادي زمينههايي نيز براي واكنش ضد انقلاب را فراهم نمود.
_______________________________________________________________________________________________________* دستاوردهاي جديد فرهنگي دشمن در قالبهاي نوين و با قدرت تأثير دو چندان و در مقابل صدور بيانيههاي انفعالي و اقدامات واكنشي از سوي دستاندركاران حوزه فرهنگي كشور در برابر آنان، تا به حال هيچ مشكلي را حل نكرده است. اگر بپذيريم كه انحراف جامعه در زمينه پوششي را ميتوان با اقدامات سلبي و برخوردهاي انتظامي حل كرد. پس صدور دستورالعملها و هشدارها تاكنون بايد جوابگو بوده باشد.
_______________________________________________________________________________________________________
ب. مقابله مردمي و تودهاي با مظاهر فرهنگي غرب
شيوه معمول ديگري كه تاكنون در سياستهاي فرهنگي كشور در مقابل با مظاهر فرهنگي غربى، مورد توجه بوده و باورها به صورت كلي از سوي دست اندركاران و مجريان حكومت توصيه شده است، استفاده از اهرم تودههاي جامعه در جهت محدود كردن و مبارزه با حضور فرهنگ غربي در جامعه است. اين سياست مبني بر اين است كه مشكل بدحجابي و گرايشهاي رفتاري به غرب و گسترش آن، قبل از آنكه مشكل دولت باشد، مشكل اجتماعي است و لذا در حل آن بايست از جامعه كمك گرفت.
_______________________________________________________________________________________________________
* تظاهرات عليه بدحجابي و برخوردهاي اخلاقي سخت، به گونهاي موقت نمودهاي فساد و بيبند و باري را كم ميكند، اما اين رفتارها هيچگاه تأثير اصلاحي و پرورشي نداشته و درد اصلي را حل نميكند. لذا در فعاليتهاي فرهنگي جهت اصلاح چنين افرادي به جاي كوبيدن و محكوم كردن صرف وضع موجود آنان، بايد موقعيت سالم را بر ايشان ترسيم كرد و آنان را به نوعى، صاحب نقش نمود و روند اصلاح باورهاي ديني و اسلامي را در روح و جان افراد جاي داده و شيفتگي فطرت پاك آنها را برانگيزاند و بيزاري از الگوهاي غربي را به بار آورد.
_______________________________________________________________________________________________________
در حركت مشاركت اجتماعي به جاي آنكه بسيجي همگاني در جهت تغيير الگوهاي زندگي صورت گرفته و از توده مردم در جهت تغيير باورهاي قشر غربگرا و غرب زده اجتماع بهرهگيري شود، بيشتر شيوة رفتاري و در انزوا قرار دادن در مورد آنها اعمال شده است و لذا مشكل به گونهاي ريشهاي علاج نگرديده و اين شيوهها بيشتر به عقب نشينيهاي از روي اكراه از سوي قشرهاي غرب زده و غربگرا منجر شده، تا در فرصتي مناسب دوباره نمود پيدا كند.
تظاهرات عليه بدحجابي و برخوردهاي اخلاقي سخت، به گونهاي موقت نمودهاي فساد و بيبند و باري را كم ميكند، اما اين رفتارها هيچگاه تأثير اصلاحي و پرورشي نداشته و درد اصلي را حل نميكند. لذا در فعاليتهاي فرهنگي جهت اصلاح چنين افرادي به جاي كوبيدن و محكوم كردن صرف وضع موجود آنان، بايد موقعيت سالم را بر ايشان ترسيم كرد و آنان را به نوعى، صاحب نقش نمود و روند اصلاح باورهاي ديني و اسلامي را در روح و جان افراد جاي داده و شيفتگي فطرت پاك آنها را برانگيزاند و بيزاري از الگوهاي غربي را به بار آورد.
ج. برنامهريزي و شيوههاي فرهنگى
با توجه به آنچه قبلاً ذكر شد عدم تفاهم و هماهنگي در برداشتها از وضعيت فرهنگي كشور و فقدان برنامه ريزي صحيح در عرصه فرهنگ، باعث در تنگنا قرار دادن بهرهگيري از آخرين پيشرفت هاي تكنيكي در اين زمينه است.
دشمن در شرايطي كه راديو و تلويزيون داخلي را در اختيار ندارد، با گسترش توليدات فرهنگي خود در قالب فيلم، كاست، CD، مجلات مبتذل و شبكههاي اطلاعرساني جهاني و مانند آن، راه خود را در القاي ارزشهاي فرهنگي خود ميپيمايد و تا حد زيادي موفق است. اين در حالي است كه تكليف موسيقي حرام و حلال، حضور زن در رسانهها به طور موجه و مقبول و به كارگيري زن در حوزههاي هنري و تبليغي به واسطه ابهامهاي فقهي و شرعى، شفاف و روشن نيست. عدم توجه كافي به نقش والا و موثر وسائل ارتباط جمعي از موارد ديگر است. بايد اهميت و نقش ويژه ابزارهايي چون فيلم، سينما، تئاتر، هنرهاي تجسمي و مانند آن ... در ابلاغ و تبليغ، به خصوص در نزد برنامهريزان دولتي به راستي ملموس گردد. در حاليكه استفاده از اين ابزارها، بهره جستن از ابزار زمان است و عدم بهرهگيري از ابزار پيشرفته زمان با شكست برابر است. شهيد مطهري(ره) ميفرمايد: اگر كسي در مورد وسايلي كه انسان را به هدفهاي صحيحش نزديك ميكند. بگويد نه؛ من نميخواهم از اين وسايل استفاده بكنم و آن وقت كسي كه دنبال هدفهاي نامشروع ميرود، از اين وسايل استفاده كند و اين كه دنبال هدفهاي مشروع ميرود، از اين وسايل استفاده نكند، چنين شخص محكوم به شكست است. مثل اينكه شما بگوييد من مسلمانم و ميخواهم هدف اسلامي را تعقيب كنم، ميخواهم جهاد كنم، ... ديگري در راه شيطان ميخواهد بجنگد، او از وسايلي كه امروز پيدا شده است، مثل توپ و تفنگ و خمپاره استفاده ميكند، شما ميگوييد نه ... قطعاً شما محكوم هستيد. هدف شما محكوم است.([1])
مشكل اساسي ما در برنامهريزيها و شيوههاي اجراي فرهنگى، ابزار و روش ارائه است نه پيام. پيامهاي فرهنگ اسلامي از استواري و غناي پايان ناپذير برخوردار است و در صورت ادراك، نافذ و پا برجاست، اما مشكل در رساندن و القاء اين پيامها به نسل امروزي با ويژگيهاي خاص به خودش است. عدم هماهنگي لازم بين ارگانها و تداخل عملكرد نهادهاي فرهنگي تبليغي در عرصه الگوهاي فرهنگي و ارزشهاي اجتماعي اسلام، مانع عمدهاي در راه موفقيت در از بين بردن مظاهر فساد و ابتذال و بدحجابي در اجتماع بوده است.
سخن كوتاه آنكه بايد سياستهاي فرهنگي كشور، در سطح ارگانهاي فرهنگي يكسان و متحد و داراي هدف واحد باشد و در شيوههاي اجراء هم بايد به جذابيت، محتواي غني و استفاده از ابزار نوين ارتباطي در بهترين وجه آن، عنايت شايسته داشت.
_______________________________________________________________________________________________________
* مشكل اساسي ما در برنامهريزيها و شيوههاي اجراي فرهنگى، ابزار و روش ارائه است نه پيام. پيامهاي فرهنگ اسلامي از استواري و غناي پايان ناپذير برخوردار است و در صورت ادراك، نافذ و پا برجاست، اما مشكل در رساندن و القاء اين پيامها به نسل امروزي با ويژگيهاي خاص به خودش است. عدم هماهنگي لازم بين ارگانها و تداخل عملكرد نهادهاي فرهنگي تبليغي در عرصه الگوهاي فرهنگي و ارزشهاي اجتماعي اسلام، مانع عمدهاي در راه موفقيت در از بين بردن مظاهر فساد و ابتذال و بدحجابي در اجتماع بوده است.
_______________________________________________________________________________________________________
راهكارها، بايدها
عرصه فرهنگ، عرصهاي است كه تسامح و تعلل در آن، هم در دراز مدت و هم در كوتاه مدت خطراتي جدي هستند. حافظ و پديد آورنده هر فرهنگى، مردم و اعتقادات آنان است. اين نقش اساسي البته گاه حركتي منظم و منسجم و برنامهريزي شده دارد و گاه ميتواند از روندي ناهماهنگ برخوردار باشد.
در طول حيات جوامع هرگاه دولتها از مسير فرهنگي مردم جدا افتاده و براي خود سياستي غير مردمي برگزيدهاند و از طرفي مردم نيز به دلايل جغرافيايى، سياسى، اقتصادي و نظاير آن از تشكل و تعامل فرهنگي دور گشته و پراكنده شدهاند؛ فرهنگ، جريان مطلوب خويش را از دست داده و به گسيختگي مبتلا شده است.
در جهان امروز كه نقش و نيروي اجتماعي فرهنگ نسبت به گذشته افزونتر شده، به خاطر ضرورت هماهنگي و همسويي صاحبنظران و كارشناسان و برنامهريزان با نيازهاي فرهنگي هر جامعه و حداكثر بهرهبرداري از موج با دوام اراده معنوي مردم، بايد محورهاي لازم براي اين حركت را شناسايي و سياست فرهنگي مناسب را تدوين نمود.
يك سياست فرهنگي موفق را ميتوان توافق رسمي و اتفاق )راء مسئولان و متصديان امور در تشخيص يقيني و تدوين مهمترين اصول و اولويتهاي لازم در حركت فرهنگ جامعه، دانست.
سياست فرهنگي حاوي سلسلهاي از اولويتها و اصول و فروعي است كه يك حركت فرهنگي را شكل ميدهد. اولويتها و اصولي كه ملهم از آرمانها، اعتقادات مذهبي و ملى، واقعيت و تجربهها، ظرفيتها و امكانات آينده و اهداف دور و نزديك و در هر حال در ساية قانون اساسي كشور است.
آيات پوشش در قرآن كريم
اي رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها فرو گيرند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند كه اين براي پاكيزگي شما بهتر است و البته خدا بر آن چه كنيد كاملاً آگاه است. ([2]) اي رسول ما، به زنان مؤمن بگو تا چشمها فرو گيرند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند و زينت و آرايش خود را جز آنچه قهراً ظاهر ميشود بر بيگانه آشكار نسازند و بايد سينه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند....([3])
اصل اول. شناخت واجبات
حجاب و پوشش از مسلمات دين اسلام و يك فريضه الهي است، و اين حكم شرعي بر مبناي دلايل عقلى، سيره عملي و متون ديني )قرآن و روايات) استوار شده است.
بر اين اساس منكر حجاب، منكر ضروري دين محسوب ميشود و ميان عالمان دين در مذاهب مختلف اسلامي در اين مسأله اخلاقي نيست و همگان پوشش از سر تا به پا به استثناي وجه و كفين را ضروري دانسته كه البته در موارد خاصى، پوشش آن دو هم لازم ميشود.
امام خميني(ره) در رابطه با ضرورت ديني حجاب فرموده است: اصل حكم حجاب از ضروريات است و منكر آن، حكم منكر ضرورى، را دارد و منكر ضرورت محكوم به كفر است، مگر اينكه معلوم باشد منكر خدا يا رسول نيست. ([4]) مقام معظم رهبري آيت الله خامنهاي نيز ميفرمايند:
اصل حجاب، ضروري دين محسوب است، ولي بعضي از فروع آن ممكن است ضروري نباشد و بياعتنايي به اصل حجاب و عدم رعايت آن معصيت و گناه است.([5]) همچنين در استفتائات از هر دو بزرگوار، آمده است كه هر چيزي كه در عرف زينت محسوب شود، نشان دادن آن در مقابل نامحرم حرام و بايد پرهيز شود.
اصل دوم. شناخت منكرات
با توجه به آيات قرآن و ذكر مراتب براي پوشش و توصيه به عفاف و پاكدامنى و نيز با توجه به بررسي پيامدهاي بيحجابي و تأثيرات فرهنگى، اجتماعى، اقتصادي و سياسى آن و سيرة عملي اجرا شده در زمان معصومين: مبني بر تشويق و ترغيب نسبت به معروف از جمله عفاف و پوشش زن مسلمان، عملكرد زنان صدر اسلام و تأثير خودآرايي و بدحجابي بر زن مسلمان، از اين جهت كه او را از فرهنگ و معنويت و معرفت تهي ساخته و جامعه را نيز در برابر آفات و معضل اين ناهنجاري قرار ميدهد، كه رواج اين رويه، نهاد خانواده را از اعتدال و سامان يافتگي رواني و رفتاري خارج ساخته و ثبات و آرامش روح جمعي سازمان اجتماعى را در هم ميريزد؛ منكر بودن اين رفتار به يقين ثابت شده و قابل توجه است و مطمئناً بيحجابي و بد حجابي جزء منكرات به حساب ميآيد.
نقش دولت در صيانت از ارزشها
علاقه عقلاني به اسلام، اعتقاد و اعتماد قلبي به كامل و جامع بودن ارزشهاي اسلامي و پذيرفتن اين واقعيت كه پايبندي به موازين شرع مقدس اسلام، از جمله رعايت عفاف و حجاب و پوشش باعث سعادت دنيا و آخرت انسان ميشود، ما را بر آن ميدارد كه جايگاه دولت و قانون را در اهتمام به اين مهم بررسي كنيم:
1. دولت بايد به مسائل خلاف عفت عمومي و اعمال مخالف با ارزشها و باورهاي ديني توجه نموده و مقابله نمايد؛ چون نظارت دولت ناشي از حقي است كه اكثريت جامعه به او دادهاند، تا از باورهاي ديني و عرفي اكثريت جامعه حراست كند و او ناگزير از چنين كاري است.
2. اعمال روشهاي كارآمد در زمينه پرورش و تربيت، تا از بروز معضلات و بيقيديها كاسته شود.
3. قانون اساسي به عنوان كارآمدترين منبع بايد مبنا قرار گرفته و به آن توجه شود و آحاد جامعه بايد مهارت پيروي از قانون را فرا بگيرند.
4. حذف زمينههاي فساد، برنامه دين براي اداره جامعه است؛ يعني كاري كنيم كه در ابتدا فساد به وجود نيايد و در مرحله بعد اگر در جامعه فساد به وجود آمد، بايد از شيوع و اشاعة آن به طور جدي پرهيز نمود. به اين ترتيب ضريب امنيت بالا رفته و احساس ناامني در جامعه به حداقل ميرسد؛ پس ترس از فساد هميشه بايد وجود داشته باشد.
5. حمايت از قانون در ابلاغ و اجرا، براساس تبصرة ماده 638 قانون مجازات اسلامى، اگر زنان بدون حجاب شرعي در سطح شهر و انظار عمومي ظاهر شوند، به حبس از ده روز تا دو ماه و يا از 50 هزار تا پانصد هزار ريال جزاي نقدي محكوم خواهند شد. اما آيا اين قانون، شامل بد حجابي هم ميشود يا نه؟ چون بد حجابي غير از بيحجابي است. قسمت اخير ماده 638 قانون مجازات اسلامى، بيانگر اين است فردي هر كه به طور علني در انظار و اماكن عمومي و معابر، تظاهر به عمل حرامي نمايد، علاوه بر كيفر عمل به حبس از 10 روز تا دو ماه يا تا 74 ضربه شلاق محكوم ميگردد و در صورتي كه مرتكب عملي شود كه نفس آن عمل داراي كيفر نميباشد، ولي عفت عمومي را جريحه دار ميكند، فقط به حبس از 10 روز تا دو ماه و تا 74 ضربه شلاق محكوم خواهد شد. از آنجا كه بدحجابي فعل حرامي است، بد حجاب مشمول اين قانون ميشود. حتي اگر فعلي را مرتكب شود كه شرعاً حرام نباشد، اما عفت عمومي را نيز جريحهدار كند، مشمول مجازات خواهد شد.
در مورد فروشندگان آمده است:
كساني كه عالماً لباسها و نشانههايي با علامت مشخصه گروههاي ضد اسلام و يا ضد انقلاب، را توليد ميكنند يا وارد ميكنند و يا ميفروشند و يا در ملأ عام و انظار عمومي از آنها استفاده ميكنند، مجرم شناخته شده و البسه و اشياء مذكور در حكم قاچاق محسوب ميشود.
مجازات تعزيري اين گروه عبارت است از: 1. تذكر و ارشاد، 2. توبيخ و سرزنش، 3. تهديد و اخطار، 4. تعطيل محل كسب به مدت سه ماه تا شش ماه و در مورد فروشنده و جريمه نقدي از 500 هزار ريال تا يك ميليون ريال و در مورد وارد كننده و توليد كننده، 10 تا 20 ضربه شلاق يا جريمه نقدي از 20 تا 200 هزار ريال در مورد استفاده كننده. 5 . لغو پروانه كسب در مورد فروشنده و 20 تا 40 ضربه شلاق يا جريمه نقدي از 20 تا 200 هزار ريال در مورد استفاده كننده. دادگاه با توجه به شرايط و حالات مجرمان و دفعات و زمان و مكان وقوع جرم و ديگر مقتضيات، مجرم را به يكي از مجازاتهاي مذكور محكوم مينمايد. كساني كه در انظار عمومي پوشيدن لباس و آرايش آنان خلاف شرع يا موجب ترويج فساد و يا هتك عفت عمومي باشند، توقيف و خارج از نوبت در دادگاه صالح محاكمه و به يكي از مجازاتهاي ماده دو محكوم ميشوند. ([6])
در شرايط امروز به نقل از ضابطين دادگسترى، اگر كسي را به اين جرم در خيابانها بگيرند، ممكن است در دادگاه تبرئه شود و گاهي فقط تذكر ميدهند و واكنش ديگري ندارند.
حكومت اسلامي مقابله با عرف غلط
مراقبت انظار عمومي يا امر به معروف و نهي از منكر در آيات و روايات ديني به عنوان يك تكليف مهم، مقدس و واجب آمده است. اما حاكمان وظيفهاي فراتر از ارشاد و دعوت و تبليغ را بر عهده دارند. از امام صادق(ع) روايت شده است: اگر مردم حج را ترك كنند، بر والي است كه آنان را مجبور كند و اگر زيارت نبي اكرم(ص) را ترك كنند، بر والي است كه آنان را مجبور سازد و اگر مال ندارند، از بيتالمال مسلمين به آنان انفاق كند. ([7]) همچنين از آن حضرت نقل شده است: اگر حج تعطيل شود، بر امام مسلمين است كه مردم را مجبور كند به انجام اين فريضه، چه بخواهند و چه نخواهند.([8]) گاهي در جامعهاي يك مسأله و رفتار به صورت عرف عمومي در ميآيد و منعي نيز صورت نميگيرد. بر حاكمان است كه مردم را بر حذر دارند. امام باقر(ع) فرمود: رسول خدا(ص) از بازار مدينه عبور ميكرد. مردي را در حال فروختن حبوبات ديد. رسول خدا(ص) فرمود: چه حبوبات نيكويى، چند ميفروشى؟ سپس حضرت9 دست در زير حبوبات فرو برد و ملاحظه نمودند كه جنس آنها با هم تفاوت دارد، آنگاه فرمودند: تو بين خيانت به مسلمين و غش جمع كردهاى.([9])
امير مؤمنان وارد بازار خرما فروشان شد. زني را مشاهده كرد كه ميگريست و با مردي خرما فروش بحث ميكرد. حضرت(ع) به زن فرمود: چه شده است؟ زن گفت: اي اميرمؤمنان! اين مرد خرماي پست و بيارزش و خرماي مرغوب را به يك قيمت با هم به من فروخته است. حضرت(ع) به مرد خرما فروش فرمود: پول اين زن را پس بده. مرد خرمافروش قبول نكرد. حضرت(ع) سه بار تكرار كرد. چون نپذيرفت، حضرت(ع) با شلاق خويش او را تنبيه نمود، تا پول زن را پس داد. ([10])
اسلام در مقابله با زشتيها در مواردى، حدود و اندازه معين كرده، ولي در بعضي ديگر، تعيين اندازه و مقدار آن به عهده حاكم شرع واگذار شده است كه تعزيرات ناميده ميشود، حتي در مورد ديوانگان و كودكان نيز در اموري همچون سرقت، در صورتي كه براي تأديب و بازداشت آنان مفيد و مؤثر باشد اجازه تعزير داده شده است. )به كتب فقهي مراجعه شود، به تفصيل آمده است) امام صادق(ع) ميفرمايند: خداوند پيامبري فرستاد ... و براي هر چيز حدود و مقرراتي تعيين كرد و براي كسي كه از اين حدود و مقررات تجاوز كند، نيز مجازاتهايي قرار داده است. ([11])
بنابراين با توجه به مسأله اقامه حج )عبادي)، غش در معامله )اقتصادي)، مقابله با زشتيهاي اجتماعى )فرهنگي) و باز بودن دست حاكم در تعزيرات )قضايي)، ميتوان نتيجه گرفت كه وظيفه و مسئوليت و اختيارات حاكم و دولت اسلامي در حفظ شعائر، عدم ارتكاب منكر، پاسداري از ارزش ها و مقدسات، ترويج معروف و مقابله با منكر و مفاسد اجتماعى، مسلم و قطعي است. هم در تصويب قانون، هم فراهم نمودن زمينههاي مساعد براي اجرا و هم حمايت از اجرا و مجريان قانون و مواردي كه تخلف شود، الزام ضرورت دارد.
دولت اسلامي و جامعه سالم
زندگي و رفتار اجتماعى افراد و گروهها براساس قواعد نوشته و يا نانوشته انجام ميگيرد. اين قواعد تعيين كنندة بايدها و نبايدهاي رفتار اجتماعى و ترسيم كننده الگوهاي پذيرفته شدة فرهنگي آنان، اعم از آداب و رسوم و نحوه معاشرت و تعاملهاي اجتماعى، نگرشها و باورها ميباشد. بيتوجهي به هنجارها در هر جامعهاي با عكسالعمل و برخورد توأم با تنبيه افراد يك گروه يا يك جامعه همراه ميگردد. بنابراين به ميزان اهميت و نفوذ و گسترده هنجارها، عكسالعملها نيز با شدت و ضعف همراه خواهد شد.
رابطه هنجارها و ارزشها
بسياري معتقدند ارزشها همان هنجارها هستند كه در علوم اجتماعى از آن ياد ميشود، در حالي كه تمايزي بين آنها وجود دارد كه نبايد مورد غفلت قرار گيرد. هنجارها پيامدگرا هستند، يعني پذيرش آنها به خاطر پيامدهايي است كه در زندگي فردي و اجتماعى به دنبال دارد. در حالي كه پذيرش ارزشها به جهت مطلوبيت خود آن است. ارزشها را ضرورتهاي قطعي و مطلوب دانستهاند. اما هنجارها را قواعد و يا رفتار )مطلوب يا نامطلوب) پذيرفته شده و رايج در گروههاي انساني تلقي نمودهاند.
ارزشها مانند عدالت، راستگويى، ظلم ستيزى، پاكدامنى، هميشه و همهجا مطلوب، ضروري و قابل احترام ميباشند. در حالي كه هنجارها به دليل مورد پذيرش بودن در بين گروههاي انسانى، لازم الاجرا و مورد احترام شدهاند. اگر پذيرش يا عمل به يك موضوع توسط كنشگران به صورت غير مشروط و غير پيامدگرا باشد، ارزش است؛ اگرچه جنبه هنجاري نيز داشته باشد. هرچه دامنه ارزشها بر دايره هنجارها منطبق شوند، جامعه فرآيند سامان يافتهتر و سالمتري خواهد داشت و هرچه تباين و تعارض بين ارزشها و هنجارها بيشتر باشد، كجروي و نابسامانيهاي فرهنگي و اجتماعى در جامعه بيشتر خواهد شد. بازشناسي و بازيابي مفاهيم ارزشها و هنجارها در شناخت موارد تعارض و تفاهم آنها و از تباين آن در موارد مختلف بسيار مفيد و لازم ميباشد. زماني ميتوان جامعه سالم را تضمين كرد كه هنجارها بر ارزشها منطبق گردند.
به طور مثال پوشش و طرز رفتار و گفتار مورد پذيرش مردم )هنجاره) براساس معيارها و موازين پذيرفته شده در مباني اعتقادي و آرماني )ارزشه) برگزيده شوند.([12])
_______________________________________________________________________________________________________
* اگر حجاب، زيبا جلوه كند، رغبت بيشتر ميشود و ضرورت آن احساس ميگردد، همانطور كه بسياري از بانوان مسلمان دنيا عليرغم فشارهاي بينالمللي به استفاده از حجاب، اشتياق زياد نشان ميدهند.
_______________________________________________________________________________________________________
بايستهها
نه هر عرفي قابل پذيرش است و نه هر هنجاري ارزش تلقي ميشود. زماني كه عرفها و هنجارها بر ارزشها تطبيق داشته باشند، فرهنگ جامعه سالم تأمين شده است. البته بايد متذكر شويم كه بروز بسياري از ناهنجاريها فقط ريشه در رفتارهاي فرهنگي ندارد، لذا نبايد به طور جداگانه و انتزاعي به آن پرداخت و راهكار ارائه نمود، بلكه بايد براساس يك سيستم نظاممند و جامع به آن نگريست و رابطهها را كشف نمود و طراحان براي ارائه الگوي جامع، ضمن برگرفتن اصول و مباني و ارزشهاي ثابت آرمانى، عرصة ظرفيتها و محدوديتها و عنصر زمان و مكان و شرايط اقتصادى، سياسى و اجتماعى جامعه را مد نظر قرار دهند.
اصول، اهداف و خط مشيها
الف. از اهداف مهم انقلاب اسلامي آن بود كه فرهنگ اسلام در كليه شئون فردي و اجتماعى مردم و كشور، اصل و مبنا قرار گيرد. بنابراين سياست فرهنگي ما بايد بر پايه سياست و اهداف انقلاب اسلامي شكل گيرد. مليت در معناي اخص آن در كنار اسلام است. اسلام در گستره عام خود براي ما هم مذهب است و هم مليت، سياست و فرهنگي كه با فكر و عقل و قلب و روح مخاطب سر و كار دارد. عصري كه در آن زندگي ميكنيم، عصري است كه امواج تصويري و صوتي مرزهاي جغرافيايي كشورها را در هم ميشكند، از مرزهاي خانوادگي نيز عبور كرده و به درون خانهها وارد ميشود. بنابراين اگر تاكنون از ابزارها و آفتها و موانع سخن گفتهايم، اكنون بر قابليتهاي برتر تكنيكي و امكانات بيشتر فرهنگي در مقابل فرهنگ مهاجم سخن ميگوييم و اعلام نياز داريم، دولت اسلامي بايد جريانها و نيروهاي فرهنگي جامعه را در جهت آفرينش حركتهاي فرهنگي مثبت و سازنده سوق داده، تا افكار و انديشههاي صحيح و صواب در قالبهاي مفيد و مؤثر و سالم عرضه شده و افكار نادرست و مخرب در قبال آن رنگ باخته، يا حداقل كمرنگ شوند.
ب. توجه به ارائه توليدات مؤثر فرهنگي و تبليغى. فرهنگي كه مولد باشد، مهاجم خواهد بود. اگر حجاب، زيبا جلوه كند، رغبت بيشتر ميشود و ضرورت آن احساس ميگردد، همانطور كه بسياري از بانوان مسلمان دنيا عليرغم فشارهاي بينالمللي به استفاده از حجاب، اشتياق زياد نشان ميدهند.
ج. بهرهگيري و استفادة هوشمندانه و مدبرانه از ابزار و ارتباطات مناسب كه قبلاً اشاره شد، مانند رسانههاي جمعي و كتاب.
د. جلب اعتماد مخاطب، از سياستهاي راهبردي دستگاههاي فرهنگي تبليغي كشور است كه دولتها را موظف به رعايت آن مينمايد، تا در ابلاغ، دچار تشتت و عدم انسجام نشده و هم از ضربات متقابل رقيب و آسيبها و تأثير آن در امان بمانيم.
ه . توجه به آفات و هشدارهايي كه توجه به آنها بايد در برنامهها ملحوظ شود. از جمله: 1. توجيهات نسبت به معضلات اجتماعى تحت عنوان حفظ نظام 2. سوء استفاده شرع براي فرار از قانون و بالعكس 3. رواج برخي خرافهها در پوشش سنن قومي يا ديني 4. مخفي شدن فساد عقيده و اخلاق در جامعه 5 . گرايش به راه حلهاي شتابزده و خشونت آميز بدون تدبر و تحقيق 6. خطر رياكاري و ظاهر سازي و بياعتنايي به امور و ارزشهاي اصيل و غفلت از آن 7. غفلت از سوابق غربزدگي در جامعه و ريشههاي انحراف و التقاط 8 . بيتوجهي نسبت به ارزشهاي معنوي و غفلت از فرائض جامعه سازي مانند امر به معروف و نهي از منكر 9. عدم برنامهريزي براي اقليتها و توجه به معتقدات آنها و بيحرمتيها 10. توجيه تخلف از نظم اجتماعى به بهانه عدم سوء نيت.
لازم به ذكر است كه تهاجم فرهنگي چون بيماري كشندهاي است كه اركان فرهنگ يك جامعه را در هم ريخته و ميكوبد و بر ويرانه ارزشهاي فرهنگ مورد هجوم، معيارها و پايههاي خود را پي ميريزد. از اينرو گاهي مشاهده ميشود كه بدحجابى، نشان تشخيص و روشنفكري و ارزش و در مقابل آن حجاب و دفاع از آن نشانه خمودگي و تحجر ميشود. از سوي ديگر اين ضرورت احساس ميشود كه ابعاد، ماهيت و واقعيت خطر تهاجم فرهنگي بايد بر عموم جامعه تبيين گردد، تا ذهنيتهاي نادرست، اصلاح شود. بنابراين بايد يك آگاهي ملي نسبت به دشمن فرهنگى، راهها و ابزارها و اشكال مواجهه آن با فرهنگ خودي را براي عموم مردم به وجود آوريم، آنگاه مقابله با آن مؤثرتر است و راه كارها راهبرديتر خواهد بود.
يك مسئوليت سنگين
مقابله كامل و تمام با فرهنگهاي مهاجم و كوبنده ارزشها در شرايط ويژه كنوني و طرح جهاني سازي با برخورداري از امكانات فوقالعاده گسترده كه هر روز بر دامنه اين تهاجم نيز افزوده ميشود، نه تنها كار دولتها و اختيارات آن است و نه كاري است آسان كه با برنامههاي ساده محقق شود، بلكه اصل در مقابله اين است كه ما وظيفه خود را شناخته و آن را به بهترين نحو ممكن انجام دهيم و نتيجه و قضاوت را به دست تاريخ بسپاريم. چارهجويي و همتي اسلامي و ملي در جهت رفع مشكلات فرهنگي )بد حجابي)، استقلال، سرفرازي و اعتلاي كلمه حق را به دنبال خواهد داشت. ).... وَ كَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ(([13])
پي¬نوشتها:
[1]. مطهرى، مرتضى، اسلام و مقتضيات زمان، ص 110.
[2]. النور )24) : 30.
[3]. همان، 31.
[4]. امام خمينى، استفتائات.
[5]. استفتائات جديد و نظرات مراجع )سيد محسن محمودي).
[6]. ماده 4.
[7]. فروع كافى، ص 17، ح 1 و 2.
[8]. همان.
[9]. كلينى، يعقوب، الكافى، ج 5، ص 161.
[10]. عاملى، حر، وسائل الشيعه، ج 12، ص 419.
[11]. همان، ج 18، ص 310.
[12]. اقتباس از مقاله بدحجابى، ريشهها و راهكارها، احمد رزاقى، سازمان تبليغات اسلامى.
[13]. التوبه )9) : 40.
منبع: نشريه نامه جامعه - شماره 59