"رائول زيبچي "، (Raul Zibechi) تحليلگر امور بينالمللي براي نشريه
"برچا آف مونتهويدئو " (Brecha of Montevideo) در كشور اروگوئه است. او
همچنين مدرس دانشگاه، محقق و مشاور چندين گروه اجتماعي است. وي در مقالهاي
به تشريح كشور برزيل با همسايگان خود در آمريكاي جنوبي پرداخته است. به
عقيده ريبچي، خلاء قدرتي كه در اثر زوال نفوذ ايالات متحده در آمريكاي
جنوبي به وجود آمده، توسط يك قدرت نو ظهور جهاني و محلي پر شده است. وي
اضافه ميكند، مدتهاست كه برزيل دست به گسترش نفوذ خود زده و از آمريكاي
جنوبي به عنوان سكوي پرش خود استفاده ميكند.
اين تحليلگر برجسته امور بينالمللي با اشاره به فرمان اخير "نظام بسيج ملي " كه از سوي رئيسجمهور برزيل صادر شده است مينويسد، اين فرمان اساسا اذعان به وجود قدرتي نو ظهور است كه مرزهاي آن تا هر نقطهاي كه منافع ملي آن تشخيص داده شود گسترش مييابد و شايد از همين جهت است كه كشورهاي آمريكاي جنوبي احساس ميكنند كه برزيل دارد "حياط خلوت " خود را ايجاد ميكند.
بقيه در ادامه
با نظر به سفر آقاي "لوئيس ايناسيو لولا دا سيلوا "، رئيسجمهور كشور برزيل به ايران و رويكرد دو كشور در خصوص گسترش مناسبات سياسي و اقتصادي، متن كامل اين مقاله كه حاوي نكات مهمي درباره رفتار منطقهاي دولت برزيل است از معرض ديد خوانندگان ميگذرد.
اميد است سلسله مقالات تحليلي فارس كه از مناظر مختلف به تحليل قدرت و تحولات اين كشور بزرگ آمريكاي لاتين ميپردازد، منبع مناسبي براي انديشمندان، كارشناسان و دستاندركاران امور جهت سامان دادن به روابط دو كشور باشد./
* * * * *
"در عرض ماههاي گذشته چندين مناقشه مابين قدرت نوظهور برزيل و همسايگان كوچكش به خصوص اكوادور و پاراگوئه واقع شده است. اين مناقشات باعث كشته كه دولت "لوئيس ايناسيو لولا دا سيلوا " به دفاع از كمپانيهاي فرامليتي برزيل برخاسته و ارتش خود را براي حمايت از منافع كشورش بسيج كند. "
خلاء قدرتي كه در اثر زوال نفوذ ايالات متحده در آمريكاي جنوبي به وجود آمده، توسط يك قدرت نو ظهور جهاني و محلي پر شده است. اين قدرت محلي خواهان آن است كه به يك بازيگر جهاني تبديل شود. تا همين دهه 1990، پايتختهاي اروپايي - اسپانيا و فرانسه - بودند كه در آمريكاي جنوبي از همه فعالتر بودند و شركتهاي دولتي خصوصي شده را ميخريدند. اخيرا نيز چين سعي نموده وارد اين خلاء اقتصادي شده و از آن نفتوگاز وارد كند و در معادن منطقه سرمايهگذاري نمايد.
مدتهاست كه برزيل دست به گسترش نفوذ خود زده و از آمريكاي جنوبي به عنوان سكوي پرش خود استفاده ميكند. اين واقعيتي است كه موضوع تحليلها و مطالعات مختلف بوده است. ليكن، اخيرا اين سياست توسعهطلبانه منجر به مناقشات جدي شده - مانند مناقشه بين رئيسجمهور اكوادور "رافائل كورهآ "، و لولا داسيلوا. در برخي از اين مناقشات برزيل نيروهاي خود را بسيج كرده تا - همان گونه كه اخيرا در مرز با پاراگوئه اتفاق افتاد - از منافع ملي خود دفاع كنند.
اين امكان نيز وجود دارد كه اين ناراحتي از شركتهاي برزيلي قيمتي است كه اين كشور بايد براي گسترش تجاري و اقتصادي خود بپردازد. اخيرا نيز شكايتهائي پيرامون امپرياليسم برزيل به گوش ميرسد. در سال 2004، "سرمايهگذاري مستقيم خارجي " (FDI) برزيل رشد چشمگيري را تجربه كرد. در آن سال، شركتهاي برزيلي 10 ميليارد دلار در خارج از كشور سرمايهگذاري كردند و اين در مقايسه با فقط 250 ميليون دلار سرمايهگذاري خارجي در سال قبل از آن بسيار چشمگير بود. در سال 2005، جمع كل سرمايهگذاري خارجي برزيل به 71 ميليارد دلار رسيد. در مقايسه، مكزيك 28 ميليارد دلار سرمايهگذاري خارجي كرد. (مكزيك از نظر سرمايهگذاري در خارج از كشور در رده دوم در آمريكاي لاتين قرار دارد) بخشي مهمي از اين گسترش تجاري اخير در كشورهاي انجام ميشود كه با برزيل هممرزند.
* استعمار اروگوئه
اين كشور كوچكِ پرورشدهنده دام، وسعت خاكش 45 برابر كوچكتر از همسايهاش(برزيل) است و توليد ناخالص داخلي آن 50 برابر كمتر است. در عرض 10 سال گذشته، گسترش جهاني كمپانيهاي فرامليتي بزرگ برزيلي نقشه اقتصادي اروگوئه را به خصوص از سال 2002 به بعد تغيير دادهاند. برآوردهاي سال 2008 نشان ميدهد كه بيش از 20 درصد اراضي اروگوئه به برزيليها و آرژانتينيها فروخته شده است - گرچه ارقام واقعي و اسامي خريداران در دست نيست.
از 10 تا از بزرگترين شركتهاي صادراتي اروگوئه نيمي برزيلي هستند. مابين ژوئيه سال 2007 و ژوئن سال 2008 اين 10 شركت 1.511 ميليارد دلار صادرات داشتهاند، كه 43 درصد آن مربوط به صادرات برنج و 4 شركت فرآوردهاي گوشت است كه توسط برزيليها خريده شدهاند. در رتبه دوم، شركتهاي اروگوئه قرار دارند، كه يكي از آنها شركت ملي نفت و گاز كشور است. اين دو شركت با هم 29 درصد كل صادرات اين 10 شركت بزرگ صادراتي را انجام ميدهند؛ فقط يكي از اين 10 شركت بزرگ صادر كننده اروگوئه يك شركت آمريكايي است كه يكي از شركتهاي متعلق به "كارگيل " (Cargill - شركت سهامي) است و 10 درصد صادرات اين 10 صادر كننده بزرگ را انجام ميدهد.
"ارنستو كورهآ "، يك توليد كننده بزرگ گوشت گوساله در سائوپولو است كه 100 هزار هكتار از اراضي اروگوئه را براي پرورش گوساله و عرضه گوشت آن به كارخانه فرآوري خود، شركت "پول " (PUL)، خريده است. 75 درصد سهام اين شركت متعلق به اوست. شركتهاي فرآوري گوشت برزيل حدودا نيمي از صادرات گوشت گوساله اروگوئه را وارد ميكنند؛ گوشت گوساله صادرات اصلي اروگوئه را تشكيل ميدهد.
مطابق گزارش "ساموئل بليكسن "، روزنامهنگار، سرمايهگذاري برزيل در صنعت فرآوردي گوشت اروگوئه به علت اين است كه بتواند به بازارهاي خاصي دسترسي داشته باشد. چرا كه قوانين بهداشتي اروگوئه در مورد كيفيت غذا، مورد تائيد برخي از بازارهايي است كه اجازه ورود به گوشت گوساله برزيل نميدهند.
صنعت برنج، دومين صنعت بزرگ در اروگوئه است كه سرمايه برزيل وارد آن شده است. 90 درصد صادرات برنج اروگوئه به برزيل ارسال ميشود. در سال 2007، شركت برزيلي "كاميل " (Camil) شركت "سامان " (Saman) را كه 45 درصد صادرات برنج اروگوئه را انجام ميدهد خريد. حتي توليد ماءالشعير اروگوئه توسط سرمايهگذاران برزيلي به انحصار در آمده است. شركت برزيلي "آمبو " (Ambev) بازيگري بزرگ در شركت "ايبو " (Inbev) است - كه از جمله ساير شركتها، مالك كارخانه آمريكايي ماءالشعير "بادويزر " (Budweiser) است. شركت آمبو انحصار بازار اروگوئه را از طريق مالكيت "شركت ملي سربسا " (Fabricas Nacionales de Cerveza) و شركت فرآوري جوي اروگوئه در اختيار دارد.
تمركز سرمايه و انتقال آن به خارج براي خريد اراضي، صنابع فرآوردههاي گوشت، توليد برنج و ماءالشعير اروگوئه و صادرات آنها توسط برزيل، اروگوئه را در موقعيت بسيار متزلزل و خطرناكي قرار داده است. با وجودي كه تاكنون هيچ برخوردي با شركتهاي برزيلي وجود نداشته، مقامات اروگوئهاي واهمه خود را از كنترل انحصاري و مقطوع كردن قيمتها - كه اثري منفي بر توليدكنندگان اروگوئهاي خواهد گذارد - ابراز داشتهاند.
* بوليوي، گاز و سدهاي برقآبي
برزيل در حدود 20 درصد توليد ناخالص داخلي (GDP) بوليوي را عمدتا از طريق سرمايهگذاري در گاز طبيعي و توليد سويا كنترل ميكند. انتظار ميرود كه اين مقدار نيز با سرمايهگذاري استراتژيك در زيرساختها، انرژي و استخراج معادن بوليوي در عرض چند سال آينده افزايش يابد. اين سرمايهگذاريها مناقشاتي را ايجاد كرده است. يكي از اختلافات بر سر ساختن سدهاي برقيآبي "سانتو آنتونيو " (Santo Antonio) و "ژيرائو " (Jirau) روي رودخانه "مادرا " (Madera) است كه در مرز دو كشور جريان دارد. اين دو سد، تاثير بسزايي بر بوليوي خواهند داشت، ولي برزيل آنها را براي توسعه ملي خود بسيار اساسي ميداند.
اين سدها، كه توسط كنسرسيوم برزيلي "فورناس اودبريخت " (Furnas-Oderbrecht) در حال ساخت هستند، باعث وقوع سيل در بوليوي شده، بر ماهيگيري اين كشور اثر ميگذارد، باعث گسترش بيماري مالاريا گرديده و بر زندگي بوميان و شهركهاي استخراج معادن در "چاكوبو "، "تاكانا "، "كاوينينيو "، "اِسه اِخا "، و "ياميناهوآس " در ايالاتهاي "بِني " و "پاندو " بوليوي تاثير ميگذارند.
سازمانهاي دهقانان و بوميان در بوليوي با برخورداري از پشتيباني "جنبش مردمِ تحت تاثير سدها در برزيل " (MAB) ضمن ارائه عريضهاي به "كميسيون حقوق بشر قاره آمريكا " خواستار انجام احتياطهاي لازم گرديدند. آنها "حمله قريبالوقوع " دولت لولا به حقوق و آزاديهاي مردم را نيز مطرح كردند.
در بحرانهاي سياسي اخير در بوليوي، كه در اثر فعاليتهاي توطئه آميز گروههاي اوليگارشي در "ايالتهاي نيمهمهتاب " بوليوي ايجاد شده، دولت لولا به قوت پيشنهاد كرد كه رئيسجمهور "اوو مورالس " با گروههاي اپوزيسيون در "ايالتهاي نيمهمهتاب " وارد مذاكره و معامله شود. منافع برزيل در بوليوي در سراسر اين كشور به طور يكسان گسترش نيافته، بلكه بيشتر در ايالاتهاي ياغي تمركز يافته كه استقرار بوميان (منظور حكومت مورالس است - م) را بر سرير قدرت بر نميتابند. هم بخشهاي نفت و گاز و هم كشاورزي تكمحصولي سويا كه در اختيار و كنترل سرمايه برزيلي است، در ايالاتهاي "تاريخا " (Tarija) و "سانتا كروز " (Santa Cruz) - كه مراكز حمايت از فعاليتهاي ضد مورالس را تشكيل ميدهند - واقع هستند.
* اكوادور در مقابل كمپانيهاي فرامليتي برزيلي
وجود اختلاف مابين شركتهاي برزيلي و دولت اكوادور چيزي جديدي نيست. اين اختلافات از زماني شروع شد كه شركت نفت و گاز برزيل بنام "پتروبراس " - كه به استخراج منابع نفت و گاز در يكي از پاركهاي ملي اكوادور اشتغال داشت - توسط گروههاي بومي اين كشور به دادگاه كشيده شد. در اثر اين شكايت، پتروبراس از مخزن شماره 31 - كه بعدا به "پترو اكوادور " واگذار شد - كنار كشيد. حضور شركتهاي بزرگ برزيلي در پروژههاي در حد و اندازه مِگا، به عنوان بخشي از "طرح پيوند و يكپارچگي زيرساختهاي منطقهاي آمريكاي لاتين " (IIRSA) كه ابتكاري برزيلي است باعث بروز اختلافاتي در سطوح مختلف شده است.
آخرين اختلاف در 23 اكتبر بروز كرد و اين هنگامي بود كه در عمليات ساختماني برزيليها روي سد برقآبي "سانفرانسيسكو " در منطقه آمازونِ اكوادور كه توسط شركت "اودبريخت " انجام ميشود مسائلي بروز كرد و اين امر منجر به توقيف املاك "اودبريخت " در اكوادور گرديد. اين سد كه در ژوئن سال 2007 افتتاح شد با اينكه براي اكوادور يك پروژه استراتژيك به حساب ميآمد، بعدا مجبور شدند به علت وجود مسائل جدي ساختاري آن را تعطيل كنند. از همان ابتداي بروز اختلاف، دولت لولا از شركت "اودبريخت " دفاع كرد. اين شركت بخش بزرگي از پروژه "ماناوس-مانتا " (Manaus-Manta) را به عنوان بخشي از طرح IIRSA اجرا ميكرد كه آمازونِ برزيل را به اقيانوس كبير وصل ميكند و بدين وسيله كريدوري براي برزيل ايجاد ميشود تا كالاهاي خود را با كشتي به قاره آسيا ارسال دارد.
مسائل ديگري نيز در رابطه با اجراي پروژه اين سد وجود داشت. شركت اودبريخت انجام اين پروژه را پس از دريافت يك وام 243 ميليون دلاري از "بانك توسعه ملي اجتماعي و اقتصادي برزيل " (BNDES) آغاز كرد. اكنون اكوادور از پرداخت اين وام سر باز ميزند. چرا كه اعلام ميدارد كه اين قرارداد خارج از چارچوب قوانين ملي امضاء شده است. اكنون روشن شده است كه بانك BNDES به شرطي براي اجراي يك پروژه در كشور ديگر وام اعطاء ميكند كه پيمانكار آن پروژه برزيلي باشد. البته اين روشي است كه توسط تمام قدرتهاي بزرگ جهاني اجرا ميشود.
در ماه نوامبر، رئيسجمهور اكوادور اعلام كرد كه اكوادور اين پرونده را به "دادگاه حكميت جهاني اطاق بازرگاني پاريس " ارجاع خواهد داد و بازپرداخت وام اين بانك را متوقف كرده است. در 21 نوامبر، براي نخستينبار از زمان جنگ متفقين سهگانه كه (مابين سالهاي 1865 تا 1870 پاراگوئه را نابود كرد)، سفير برزيل در اكوادور براي مشاوره به برزيل فراخوانده شد. اين آخرين اقدام قبل از متوقف كردن روابط ديپلماتيك است و وزير خارجه برزيل "سلسو آموريم "، به صراحت اعلام كرد كه "هيچ برنامهاي براي بازگرداندن سفيرمان به كيتو (پايتخت اكوادور) نداريم. "
با وجودي كه شركت اودبريخت به خطاي خود در امور ساختماني سد اعتراف كرده است، دولت برزيل از مطرح كردن مسئله در يك دادگاه بينالمللي ناراضي است. چون پيش از آنكه پرونده اختلاف علني شود هيچ گونه مذاكرهاي در اين مورد با دولت برزيل انجام نشده بوده است. به گزارش مجله دفاعي برزيل بنام "دفسانت " (Defesanet)، "لولا، با فراخواندن سفير خود در كيتو به بهانه مشاوره، كيتو را نسبت به تغيير روش در روابط دو كشور مطلع كرده و اين با شيوه صلح و دوستي كه لولا براي پيروزي در انتخابات 2002 اعلام كرد بسيار تفاوت دارد. "
اودبريخت بزرگترين شركت ساختماني در آمريكاي لاتين و در رده بيست و پنجم در سطح جهان قرار دارد و سومين شركت بزرگ برزيل است. اين شركت در سال 1944 توسط "نوربرتو اودبريخت " (Norberto Odebrecht) تاسيس شده و در بيست كشور - منجمله تمام كشورهاي آمريكاي لاتين - به كار مشغول است. در سال 2000، اين شركت 17 ميليارد دلار درآمد داشته كه بيشتر از جمع كل توليد ناخالص داخلي (GDP) بوليوي و پاراگوئه است. درآمد آن در برزيل 11.5 ميليارد دلار، در آمريكاي جنوبي 3.1 ميليارد دلار و فقط 1.6 ميليارد دلار در ايالات متحده آمريكا بوده است. اين ارقام، اهميت اين شبه قاره را براي رشد و گسترش اودبريخت روشن ميسازد. اين شركت 59 هزار نفر را در استخدام خود دارد و "نوربرتو اودبريخت " يكي از اعطاءكنندگان اصلي كمك به "حزب كارگران " لولا است.
* پاراگوئه، ضعيفترين همسايه برزيل
درست 2 ماه پس از اينكه اُسقف "فرناندو لوگو " به تاريخ 15 اوت 2008 وارد كاخ رياست جمهوري شد، هزاران دهقان دست به اشغال مزارع سويا كه متعلق به سرمايه برزيلي بود زدند - به خصوص مزارعي كه در ايالاتهاي "ايتايپو "، "آلتو پارانا "، "سان پدرو "، "كُنسپسيون "، "آمامباي " و "كانيندي " در مرز پاراگوئه با برزيل قرار داشت. اين اراضي حاصلخيز كه اكنون با سويا پوشيده شده، يك زماني مركز كشاورزي خانوادههاي كشاورز و سنن قوي دهقاني بود كه پايگاه حمايت از تبليغات رياست جمهوري اُسقف لوگو را تشكيل ميدهند. امروزه اين اراضي املاك برزيل به شمار ميروند.
اجراي قرارداد ساخت سد "ايتايپو " كه در سال 1973 مابين برزيليها و ديكتاتورهاي پاراگوئه امضاء شده، هنوز آغاز نشده است. ساخت اين سد ميتواند موضع دولت اُسقف لوگو را تحكيم بخشد. ايجاد سد روي اين رودخانه مرزي (كه دومين رودخانه بزرگ كره زمين است) داراي ظرفيت توليد 8.250 مگاوات برق است. پاراگوئه فقط 5 درصد اين مقدار برق را لازم دارد و بقيه را قرار است به قيمت تمام شده به همسايه برزيلي خود صادر كند. سد "ايتايپو " 20 درصد برق مصرفي برزيل را تامين خواهد كرد و در ازاء آن، پاراگوئه فقط 300 ميليون دلار در سال دريافت خواهد كرد. اين نرخ براي هر مگاوات ساعت برق، به ميزان قابل ملاحظهاي زير نرخ بينالمللي است و اساسا فقط هزينه توليد آن را پوشش ميدهد.
"ريكاردو كانسه " (Ricardo Canese)، كارشناس انرژي، برآورد ميكند كه 5300 مگاوات برق كه ساليانه به برزيل فروخته خواهد شد در بازار حداقل داراي قيمتي معادل 4 ميليارد دلار است. اين مبلغ معادل نيمي از توليد ناخالص ملي (GNP) پاراگوئه است. در حالي كه رئيسجمهور لوگو انتظار ندارد كه چنين قيمتي را دريافت كند، ولي اعلام كرده است كه كشورش بايد چيزي مابين 1.5 الي 2 ميليارد دلار (5 تا 6 برابر نرخ فعلي) دريافت كند.
ليكن، مذاكرات به خوبي پيش نميرود. پس از 2 دور مذاكره، برزيل در مورد قيمت و يا آزادي پاراگوئه در فروش اين انرژي به ساير كشورها عقبنشيني نكرده است. دولت اُسقف لوگو احساس ميكند كه اين افزايش يك يا دو ميليارد دلاري بايد صرف ساختن مدرسه، بيمارستان، جاده و ساير نيازهاي اين كشور فقير گردد كه به مدت 61 سال اسير حزب فاسد "كلورادو " (Colorado) بود.
پاراگوئه احساس ميكند توسط همسايگان خود استثمار ميشود. ماهها قبل گروهي از دهقانان پاراگوئه اقدام به سوزاندن پرچم برزيل كردند. رسانههاي گروهي نيز اغلب اين صحنه را بارها نشان دادند. هنگامي كه دهقانان شروع به اشغال مزرعه بزرگي كه به سرمايه برزيل تعلق داشت كردند، بحران آغاز شد. اشغال مزارع اغلب در ايالت "سان پدرو " صورت ميگيرد، كه فقيرترين ايالت پاراگوئه و در ضمن همان ايالتي است كه در آن اُسقف لوگو رسما در سال 1994 به كسوت كشيشي درآمد. به هر حال، دولت با اشغال مرزعه متعلق به برزيليها محتاطانه برخورد كرد و اعلام كرد كه آماده است با اشغالگران مزرعه وارد مذاكره شود. "موسسه توسعه روستاها و حقوق زمين " (INDERT) برنامه خود را براي خريد اراضي جهت اصلاحات ارضي اعلام كرد. اين بدين معني بود كه دولت به شدت نيازمند وجه نقد از طريق اجراي سد "ايتايپو " است.
لكن، دولت لولا فاقد احساس و حتي خوشبرخوردي سنتي كشورهاي شمالي است. در تاريخ 17 اكتبر، دولت لولا در عملياتي وسيع تحت نام "مرز جنوبي دوم " (Southern Border II) دست به بسيج 10 هزار سرباز زد. در اين عمليات، دولت برزيل از هواپيما، تانك، كشتي و مهمات واقعي استفاده كرد. مطبوعات در "آسونسيون " (پايتخت پاراگوئه) گزارش دادند كه اين عمليات شامل مانور و تمريناتي بود مانند اشغال سد "ايتايپو " و نجات شهروندان برزيلي. دولت اُسقف لوگو وارد صحنه شد و به برزيل اطمينان داد كه تنها در پي مذاكره صلحآميز براي حل و فصل مسئله به نفع كشاورزان سويا و اجراي سد "ايتايپو " است.
اعلاميهاي كه توسط ژنرال "خوزه اليتو كارباهو سيكييرا "، رئيس فرماندهي نظامي جنوبي، انتشار يافت وضع را بدتر كرد. او، در تاريخ 8 اكتبر، به روزنامه برزيلي، "اولتيما هوا " (Ultima Hora) گفت: "زمان براي اختفاء مسائل گذشته است. امروز ما بايد نشان دهيم كه رهبر منطقه هستيم و مهم اين است كه همسايگان ما نيز اين واقعيت را بفهمند. ما نميتوانيم از مانور و نشان دادن اينكه قوي هستيم، در صحنه حضور داريم و توان مقابله با هر تهديدي را داريم اجتناب كنيم. " او در رابطه با امنيت منطقه "ايتايپو " گفت كه حتي اگر اين سد توسط جنبشهاي اجتماعي معترض اشغال شود اين از نظر ما يك مسئله نظامي است.
"آموريم " وزير خارجه برزيل، بيپرده و صريح از دولت پاراگوئه خواست كه زيادهرويها عليه پاراگوئهايهاي برزيلي را كنترل كند. اُسقف لوگو اين مسئله را در مجلس دائمي "سازمان كشورهاي آمريكايي " (OAS) مطرح كرد. او گفت كه رفتار برزيل باعث شد كه دو كشور همسايه به سختي بتوانند با يكديگر مذاكره كنند. او تلويحا گفت كه عمليات نظامي برزيل در واقع ارسال پيام درباره سد "ايتايپو " بود. اُسقف لوگو در واشنگتن گفت كه وقتي كه عدم تساوي برقرار است هيچ توافقي پايدار نخواهد ماند و چنانچه اختلاف در اثر اعمال طرفين ايجاد شود، هر گونه اختلافي غير اخلاقي خواهد بود.
در ماه اكتبر، 4000 دهقان در مقابل مزارعي كه به "ترانكيلو فاورو " (Tranquilo Favero) - كه احتمالا شاخصترين نماد پاراگوئهايهاي برزيلي است - تعلق دارد تجمع كردند. اين گروه دهقانان حصار مزارع را شكستند و تهديد كردند كه 30 سيلو را به آتش خواهند كشيد. فقط در ايالتهاي "كانينديو "، "آلتو پارانا " كه با ايالتهاي "پارانا و "ماتو گروسو " برزيل هم مرز هستند، پاراگوئهايهاي برزيلي صاحب 2.9 ميليون جريب فرنگي (هر جريب 4047 متر مربع) هستند. اين رقم، معادل 40 درصد كل اراضي اين ايالتها و 80 درصد اراضي تحت كشت سويا است.
با وجودي كه هيچ آمار رسمي وجود ندارد، ولي برآورد ميشود كه از سالهاي دهه 1960 تاكنون نيم ميليون برزيلي كه معادل 10 درصد كل جمعيت پاروگوئه است به منطقه مرزي اين كشور مهاجرت كردهاند. آنها سعي دارند به كشاورزان و توليدكنندگان حد متوسط تبديل شوند. اغلب آنها به طور متوسط كمي بيش از 1000 جريب فرنگي زمين دارند كه آن را به كمك كارگراني كه از برزيل آوردهاند كشت ميكنند. در برخي از اين مناطق، زبان ترجيحي پرتغالي است (زبان رسمي برزيل- م) و پول رايج "رئال " (پول رايج برزيل) است.
"ترانكيلو فاورو " به "سلطان سويا " معروف است. او هر ساله 136 هزار جريب فرنگي كه 86 هزار جريب آن به خود او تعلق دارد، زير كشت سويا ميبرد. او 40 سال پيش به پاراگوئه مهاجرت كرده و اكنون شهروند اين كشور است. او در مصاحبهاي طولاني كه در تاريخ 2 نوامبر با "اوليتمو هورا " داشت، چشمانداز خاص خود را در مورد اغتشاشات ابراز داشت. او گفت، "هيچ شكي وجود ندارد كه دهقانان از مزارع ماريجوآناي (نوعي حشيش -م) خود حفاظت ميكنند. "
او به گفته خود چنين اضافه كرد كه جمع دهقانان بيزميني كه اراضي را اشغال ميكنند "جاي دنجي براي جنايتكاران هستند. "
او واژههاي مشابهي بكار برده تا مفهوم "چريكهاي مواد مخدر " (narco-guerrillas) را - كه توسط استراتژيستهاي ارتش آمريكا در قالب پاراگوئهايهاي برزيلي بكار ميرود - تداعي كند. "قيصر كونراد " (Kaiser Konrad)، مدير نشريه دفاعي "دفيسانت " برزيل، پس از مصاحبه با ژنرال كارباهو، نوشت "عمليات مرزهاي جنوبي دوم سعي دارد اين پيام را به دولت لوگو برساند كه ارتش برزيل از وضعي كه پاراگوائهايهاي برزيلي با آن مواجهند آگاه است و اينكه آنها با تهديد و تجاوز به اراضي خود كه به طور قانوني به دست آوردهاند مواجه هستند. "
* برزيل و تهديد خارجي
در تاريخ 2 اكتبر، لولا فرماني به شماره 6.952 را رسما به دولت ابلاغ كرد. اين فرمان، مقررات مربوط به "نظام بسيج ملي " را كه به مقابله با تجاوز خارجي اختصاص دارد ارائه مينمايد. اين فرمان، "تجاوز خارجي " را چنين تعريف ميكند: "اقداماتي تهديدآميز و يا صدمهزننده به حاكميت ملي، تماميت ارضي، مردم برزيلي و يا موسسات ملي - حتي اگر اين اقدامات حمله به قلمرو ملي نباشند. "
ستون سرمقاله "ديفسانت " مينويسد كه تصويب اين جريان پيامي روشن به كشورهاي همسايه است: "هر گونه اقدام در جهت تجاوز يا تنبيه شهروندان برزيلي ساكن در پاراگوئه (پارگوائهايهاي برزيلي)، در منطقه "پاندو " بوليوي و همچنين تهديدي جديد در جهت قطع خطوط گاز و تصرف تاسيسات و كمپانيهاي برزيلي كه در ساير كشورها كار ميكنند، اكنون به عنوان تجاوز خارجي تلقي شده و پاسخ نظامي از جانب برزيل اقدامي قانوني شمرده ميشود. "
اين مسئلهاي فراتر از دولت لولا است. اين فرمان اساسا اذعان به وجود قدرتي نو ظهور است كه مرزهاي آن تا هر نقطهاي كه منافع ملي آن تشخيص داده شود گسترش مييابد. تمام قدرتهاي بزرگ به اين طريق برپا شدهاند - با رفتاري كه هميشه به نام "امپرياليستي " معروف بوده است. شايد از همين جهت است كه كشورهاي آمريكاي جنوبي احساس ميكنند كه برزيل دارد "حياط خلوت " خود را ايجاد ميكند.
مترجم: علي مفرح ادامه مطلب
اين تحليلگر برجسته امور بينالمللي با اشاره به فرمان اخير "نظام بسيج ملي " كه از سوي رئيسجمهور برزيل صادر شده است مينويسد، اين فرمان اساسا اذعان به وجود قدرتي نو ظهور است كه مرزهاي آن تا هر نقطهاي كه منافع ملي آن تشخيص داده شود گسترش مييابد و شايد از همين جهت است كه كشورهاي آمريكاي جنوبي احساس ميكنند كه برزيل دارد "حياط خلوت " خود را ايجاد ميكند.
بقيه در ادامه
با نظر به سفر آقاي "لوئيس ايناسيو لولا دا سيلوا "، رئيسجمهور كشور برزيل به ايران و رويكرد دو كشور در خصوص گسترش مناسبات سياسي و اقتصادي، متن كامل اين مقاله كه حاوي نكات مهمي درباره رفتار منطقهاي دولت برزيل است از معرض ديد خوانندگان ميگذرد.
اميد است سلسله مقالات تحليلي فارس كه از مناظر مختلف به تحليل قدرت و تحولات اين كشور بزرگ آمريكاي لاتين ميپردازد، منبع مناسبي براي انديشمندان، كارشناسان و دستاندركاران امور جهت سامان دادن به روابط دو كشور باشد./
* * * * *
"در عرض ماههاي گذشته چندين مناقشه مابين قدرت نوظهور برزيل و همسايگان كوچكش به خصوص اكوادور و پاراگوئه واقع شده است. اين مناقشات باعث كشته كه دولت "لوئيس ايناسيو لولا دا سيلوا " به دفاع از كمپانيهاي فرامليتي برزيل برخاسته و ارتش خود را براي حمايت از منافع كشورش بسيج كند. "
خلاء قدرتي كه در اثر زوال نفوذ ايالات متحده در آمريكاي جنوبي به وجود آمده، توسط يك قدرت نو ظهور جهاني و محلي پر شده است. اين قدرت محلي خواهان آن است كه به يك بازيگر جهاني تبديل شود. تا همين دهه 1990، پايتختهاي اروپايي - اسپانيا و فرانسه - بودند كه در آمريكاي جنوبي از همه فعالتر بودند و شركتهاي دولتي خصوصي شده را ميخريدند. اخيرا نيز چين سعي نموده وارد اين خلاء اقتصادي شده و از آن نفتوگاز وارد كند و در معادن منطقه سرمايهگذاري نمايد.
مدتهاست كه برزيل دست به گسترش نفوذ خود زده و از آمريكاي جنوبي به عنوان سكوي پرش خود استفاده ميكند. اين واقعيتي است كه موضوع تحليلها و مطالعات مختلف بوده است. ليكن، اخيرا اين سياست توسعهطلبانه منجر به مناقشات جدي شده - مانند مناقشه بين رئيسجمهور اكوادور "رافائل كورهآ "، و لولا داسيلوا. در برخي از اين مناقشات برزيل نيروهاي خود را بسيج كرده تا - همان گونه كه اخيرا در مرز با پاراگوئه اتفاق افتاد - از منافع ملي خود دفاع كنند.
اين امكان نيز وجود دارد كه اين ناراحتي از شركتهاي برزيلي قيمتي است كه اين كشور بايد براي گسترش تجاري و اقتصادي خود بپردازد. اخيرا نيز شكايتهائي پيرامون امپرياليسم برزيل به گوش ميرسد. در سال 2004، "سرمايهگذاري مستقيم خارجي " (FDI) برزيل رشد چشمگيري را تجربه كرد. در آن سال، شركتهاي برزيلي 10 ميليارد دلار در خارج از كشور سرمايهگذاري كردند و اين در مقايسه با فقط 250 ميليون دلار سرمايهگذاري خارجي در سال قبل از آن بسيار چشمگير بود. در سال 2005، جمع كل سرمايهگذاري خارجي برزيل به 71 ميليارد دلار رسيد. در مقايسه، مكزيك 28 ميليارد دلار سرمايهگذاري خارجي كرد. (مكزيك از نظر سرمايهگذاري در خارج از كشور در رده دوم در آمريكاي لاتين قرار دارد) بخشي مهمي از اين گسترش تجاري اخير در كشورهاي انجام ميشود كه با برزيل هممرزند.
* استعمار اروگوئه
اين كشور كوچكِ پرورشدهنده دام، وسعت خاكش 45 برابر كوچكتر از همسايهاش(برزيل) است و توليد ناخالص داخلي آن 50 برابر كمتر است. در عرض 10 سال گذشته، گسترش جهاني كمپانيهاي فرامليتي بزرگ برزيلي نقشه اقتصادي اروگوئه را به خصوص از سال 2002 به بعد تغيير دادهاند. برآوردهاي سال 2008 نشان ميدهد كه بيش از 20 درصد اراضي اروگوئه به برزيليها و آرژانتينيها فروخته شده است - گرچه ارقام واقعي و اسامي خريداران در دست نيست.
از 10 تا از بزرگترين شركتهاي صادراتي اروگوئه نيمي برزيلي هستند. مابين ژوئيه سال 2007 و ژوئن سال 2008 اين 10 شركت 1.511 ميليارد دلار صادرات داشتهاند، كه 43 درصد آن مربوط به صادرات برنج و 4 شركت فرآوردهاي گوشت است كه توسط برزيليها خريده شدهاند. در رتبه دوم، شركتهاي اروگوئه قرار دارند، كه يكي از آنها شركت ملي نفت و گاز كشور است. اين دو شركت با هم 29 درصد كل صادرات اين 10 شركت بزرگ صادراتي را انجام ميدهند؛ فقط يكي از اين 10 شركت بزرگ صادر كننده اروگوئه يك شركت آمريكايي است كه يكي از شركتهاي متعلق به "كارگيل " (Cargill - شركت سهامي) است و 10 درصد صادرات اين 10 صادر كننده بزرگ را انجام ميدهد.
"ارنستو كورهآ "، يك توليد كننده بزرگ گوشت گوساله در سائوپولو است كه 100 هزار هكتار از اراضي اروگوئه را براي پرورش گوساله و عرضه گوشت آن به كارخانه فرآوري خود، شركت "پول " (PUL)، خريده است. 75 درصد سهام اين شركت متعلق به اوست. شركتهاي فرآوري گوشت برزيل حدودا نيمي از صادرات گوشت گوساله اروگوئه را وارد ميكنند؛ گوشت گوساله صادرات اصلي اروگوئه را تشكيل ميدهد.
مطابق گزارش "ساموئل بليكسن "، روزنامهنگار، سرمايهگذاري برزيل در صنعت فرآوردي گوشت اروگوئه به علت اين است كه بتواند به بازارهاي خاصي دسترسي داشته باشد. چرا كه قوانين بهداشتي اروگوئه در مورد كيفيت غذا، مورد تائيد برخي از بازارهايي است كه اجازه ورود به گوشت گوساله برزيل نميدهند.
صنعت برنج، دومين صنعت بزرگ در اروگوئه است كه سرمايه برزيل وارد آن شده است. 90 درصد صادرات برنج اروگوئه به برزيل ارسال ميشود. در سال 2007، شركت برزيلي "كاميل " (Camil) شركت "سامان " (Saman) را كه 45 درصد صادرات برنج اروگوئه را انجام ميدهد خريد. حتي توليد ماءالشعير اروگوئه توسط سرمايهگذاران برزيلي به انحصار در آمده است. شركت برزيلي "آمبو " (Ambev) بازيگري بزرگ در شركت "ايبو " (Inbev) است - كه از جمله ساير شركتها، مالك كارخانه آمريكايي ماءالشعير "بادويزر " (Budweiser) است. شركت آمبو انحصار بازار اروگوئه را از طريق مالكيت "شركت ملي سربسا " (Fabricas Nacionales de Cerveza) و شركت فرآوري جوي اروگوئه در اختيار دارد.
تمركز سرمايه و انتقال آن به خارج براي خريد اراضي، صنابع فرآوردههاي گوشت، توليد برنج و ماءالشعير اروگوئه و صادرات آنها توسط برزيل، اروگوئه را در موقعيت بسيار متزلزل و خطرناكي قرار داده است. با وجودي كه تاكنون هيچ برخوردي با شركتهاي برزيلي وجود نداشته، مقامات اروگوئهاي واهمه خود را از كنترل انحصاري و مقطوع كردن قيمتها - كه اثري منفي بر توليدكنندگان اروگوئهاي خواهد گذارد - ابراز داشتهاند.
* بوليوي، گاز و سدهاي برقآبي
برزيل در حدود 20 درصد توليد ناخالص داخلي (GDP) بوليوي را عمدتا از طريق سرمايهگذاري در گاز طبيعي و توليد سويا كنترل ميكند. انتظار ميرود كه اين مقدار نيز با سرمايهگذاري استراتژيك در زيرساختها، انرژي و استخراج معادن بوليوي در عرض چند سال آينده افزايش يابد. اين سرمايهگذاريها مناقشاتي را ايجاد كرده است. يكي از اختلافات بر سر ساختن سدهاي برقيآبي "سانتو آنتونيو " (Santo Antonio) و "ژيرائو " (Jirau) روي رودخانه "مادرا " (Madera) است كه در مرز دو كشور جريان دارد. اين دو سد، تاثير بسزايي بر بوليوي خواهند داشت، ولي برزيل آنها را براي توسعه ملي خود بسيار اساسي ميداند.
اين سدها، كه توسط كنسرسيوم برزيلي "فورناس اودبريخت " (Furnas-Oderbrecht) در حال ساخت هستند، باعث وقوع سيل در بوليوي شده، بر ماهيگيري اين كشور اثر ميگذارد، باعث گسترش بيماري مالاريا گرديده و بر زندگي بوميان و شهركهاي استخراج معادن در "چاكوبو "، "تاكانا "، "كاوينينيو "، "اِسه اِخا "، و "ياميناهوآس " در ايالاتهاي "بِني " و "پاندو " بوليوي تاثير ميگذارند.
سازمانهاي دهقانان و بوميان در بوليوي با برخورداري از پشتيباني "جنبش مردمِ تحت تاثير سدها در برزيل " (MAB) ضمن ارائه عريضهاي به "كميسيون حقوق بشر قاره آمريكا " خواستار انجام احتياطهاي لازم گرديدند. آنها "حمله قريبالوقوع " دولت لولا به حقوق و آزاديهاي مردم را نيز مطرح كردند.
در بحرانهاي سياسي اخير در بوليوي، كه در اثر فعاليتهاي توطئه آميز گروههاي اوليگارشي در "ايالتهاي نيمهمهتاب " بوليوي ايجاد شده، دولت لولا به قوت پيشنهاد كرد كه رئيسجمهور "اوو مورالس " با گروههاي اپوزيسيون در "ايالتهاي نيمهمهتاب " وارد مذاكره و معامله شود. منافع برزيل در بوليوي در سراسر اين كشور به طور يكسان گسترش نيافته، بلكه بيشتر در ايالاتهاي ياغي تمركز يافته كه استقرار بوميان (منظور حكومت مورالس است - م) را بر سرير قدرت بر نميتابند. هم بخشهاي نفت و گاز و هم كشاورزي تكمحصولي سويا كه در اختيار و كنترل سرمايه برزيلي است، در ايالاتهاي "تاريخا " (Tarija) و "سانتا كروز " (Santa Cruz) - كه مراكز حمايت از فعاليتهاي ضد مورالس را تشكيل ميدهند - واقع هستند.
* اكوادور در مقابل كمپانيهاي فرامليتي برزيلي
وجود اختلاف مابين شركتهاي برزيلي و دولت اكوادور چيزي جديدي نيست. اين اختلافات از زماني شروع شد كه شركت نفت و گاز برزيل بنام "پتروبراس " - كه به استخراج منابع نفت و گاز در يكي از پاركهاي ملي اكوادور اشتغال داشت - توسط گروههاي بومي اين كشور به دادگاه كشيده شد. در اثر اين شكايت، پتروبراس از مخزن شماره 31 - كه بعدا به "پترو اكوادور " واگذار شد - كنار كشيد. حضور شركتهاي بزرگ برزيلي در پروژههاي در حد و اندازه مِگا، به عنوان بخشي از "طرح پيوند و يكپارچگي زيرساختهاي منطقهاي آمريكاي لاتين " (IIRSA) كه ابتكاري برزيلي است باعث بروز اختلافاتي در سطوح مختلف شده است.
آخرين اختلاف در 23 اكتبر بروز كرد و اين هنگامي بود كه در عمليات ساختماني برزيليها روي سد برقآبي "سانفرانسيسكو " در منطقه آمازونِ اكوادور كه توسط شركت "اودبريخت " انجام ميشود مسائلي بروز كرد و اين امر منجر به توقيف املاك "اودبريخت " در اكوادور گرديد. اين سد كه در ژوئن سال 2007 افتتاح شد با اينكه براي اكوادور يك پروژه استراتژيك به حساب ميآمد، بعدا مجبور شدند به علت وجود مسائل جدي ساختاري آن را تعطيل كنند. از همان ابتداي بروز اختلاف، دولت لولا از شركت "اودبريخت " دفاع كرد. اين شركت بخش بزرگي از پروژه "ماناوس-مانتا " (Manaus-Manta) را به عنوان بخشي از طرح IIRSA اجرا ميكرد كه آمازونِ برزيل را به اقيانوس كبير وصل ميكند و بدين وسيله كريدوري براي برزيل ايجاد ميشود تا كالاهاي خود را با كشتي به قاره آسيا ارسال دارد.
مسائل ديگري نيز در رابطه با اجراي پروژه اين سد وجود داشت. شركت اودبريخت انجام اين پروژه را پس از دريافت يك وام 243 ميليون دلاري از "بانك توسعه ملي اجتماعي و اقتصادي برزيل " (BNDES) آغاز كرد. اكنون اكوادور از پرداخت اين وام سر باز ميزند. چرا كه اعلام ميدارد كه اين قرارداد خارج از چارچوب قوانين ملي امضاء شده است. اكنون روشن شده است كه بانك BNDES به شرطي براي اجراي يك پروژه در كشور ديگر وام اعطاء ميكند كه پيمانكار آن پروژه برزيلي باشد. البته اين روشي است كه توسط تمام قدرتهاي بزرگ جهاني اجرا ميشود.
در ماه نوامبر، رئيسجمهور اكوادور اعلام كرد كه اكوادور اين پرونده را به "دادگاه حكميت جهاني اطاق بازرگاني پاريس " ارجاع خواهد داد و بازپرداخت وام اين بانك را متوقف كرده است. در 21 نوامبر، براي نخستينبار از زمان جنگ متفقين سهگانه كه (مابين سالهاي 1865 تا 1870 پاراگوئه را نابود كرد)، سفير برزيل در اكوادور براي مشاوره به برزيل فراخوانده شد. اين آخرين اقدام قبل از متوقف كردن روابط ديپلماتيك است و وزير خارجه برزيل "سلسو آموريم "، به صراحت اعلام كرد كه "هيچ برنامهاي براي بازگرداندن سفيرمان به كيتو (پايتخت اكوادور) نداريم. "
با وجودي كه شركت اودبريخت به خطاي خود در امور ساختماني سد اعتراف كرده است، دولت برزيل از مطرح كردن مسئله در يك دادگاه بينالمللي ناراضي است. چون پيش از آنكه پرونده اختلاف علني شود هيچ گونه مذاكرهاي در اين مورد با دولت برزيل انجام نشده بوده است. به گزارش مجله دفاعي برزيل بنام "دفسانت " (Defesanet)، "لولا، با فراخواندن سفير خود در كيتو به بهانه مشاوره، كيتو را نسبت به تغيير روش در روابط دو كشور مطلع كرده و اين با شيوه صلح و دوستي كه لولا براي پيروزي در انتخابات 2002 اعلام كرد بسيار تفاوت دارد. "
اودبريخت بزرگترين شركت ساختماني در آمريكاي لاتين و در رده بيست و پنجم در سطح جهان قرار دارد و سومين شركت بزرگ برزيل است. اين شركت در سال 1944 توسط "نوربرتو اودبريخت " (Norberto Odebrecht) تاسيس شده و در بيست كشور - منجمله تمام كشورهاي آمريكاي لاتين - به كار مشغول است. در سال 2000، اين شركت 17 ميليارد دلار درآمد داشته كه بيشتر از جمع كل توليد ناخالص داخلي (GDP) بوليوي و پاراگوئه است. درآمد آن در برزيل 11.5 ميليارد دلار، در آمريكاي جنوبي 3.1 ميليارد دلار و فقط 1.6 ميليارد دلار در ايالات متحده آمريكا بوده است. اين ارقام، اهميت اين شبه قاره را براي رشد و گسترش اودبريخت روشن ميسازد. اين شركت 59 هزار نفر را در استخدام خود دارد و "نوربرتو اودبريخت " يكي از اعطاءكنندگان اصلي كمك به "حزب كارگران " لولا است.
* پاراگوئه، ضعيفترين همسايه برزيل
درست 2 ماه پس از اينكه اُسقف "فرناندو لوگو " به تاريخ 15 اوت 2008 وارد كاخ رياست جمهوري شد، هزاران دهقان دست به اشغال مزارع سويا كه متعلق به سرمايه برزيلي بود زدند - به خصوص مزارعي كه در ايالاتهاي "ايتايپو "، "آلتو پارانا "، "سان پدرو "، "كُنسپسيون "، "آمامباي " و "كانيندي " در مرز پاراگوئه با برزيل قرار داشت. اين اراضي حاصلخيز كه اكنون با سويا پوشيده شده، يك زماني مركز كشاورزي خانوادههاي كشاورز و سنن قوي دهقاني بود كه پايگاه حمايت از تبليغات رياست جمهوري اُسقف لوگو را تشكيل ميدهند. امروزه اين اراضي املاك برزيل به شمار ميروند.
اجراي قرارداد ساخت سد "ايتايپو " كه در سال 1973 مابين برزيليها و ديكتاتورهاي پاراگوئه امضاء شده، هنوز آغاز نشده است. ساخت اين سد ميتواند موضع دولت اُسقف لوگو را تحكيم بخشد. ايجاد سد روي اين رودخانه مرزي (كه دومين رودخانه بزرگ كره زمين است) داراي ظرفيت توليد 8.250 مگاوات برق است. پاراگوئه فقط 5 درصد اين مقدار برق را لازم دارد و بقيه را قرار است به قيمت تمام شده به همسايه برزيلي خود صادر كند. سد "ايتايپو " 20 درصد برق مصرفي برزيل را تامين خواهد كرد و در ازاء آن، پاراگوئه فقط 300 ميليون دلار در سال دريافت خواهد كرد. اين نرخ براي هر مگاوات ساعت برق، به ميزان قابل ملاحظهاي زير نرخ بينالمللي است و اساسا فقط هزينه توليد آن را پوشش ميدهد.
"ريكاردو كانسه " (Ricardo Canese)، كارشناس انرژي، برآورد ميكند كه 5300 مگاوات برق كه ساليانه به برزيل فروخته خواهد شد در بازار حداقل داراي قيمتي معادل 4 ميليارد دلار است. اين مبلغ معادل نيمي از توليد ناخالص ملي (GNP) پاراگوئه است. در حالي كه رئيسجمهور لوگو انتظار ندارد كه چنين قيمتي را دريافت كند، ولي اعلام كرده است كه كشورش بايد چيزي مابين 1.5 الي 2 ميليارد دلار (5 تا 6 برابر نرخ فعلي) دريافت كند.
ليكن، مذاكرات به خوبي پيش نميرود. پس از 2 دور مذاكره، برزيل در مورد قيمت و يا آزادي پاراگوئه در فروش اين انرژي به ساير كشورها عقبنشيني نكرده است. دولت اُسقف لوگو احساس ميكند كه اين افزايش يك يا دو ميليارد دلاري بايد صرف ساختن مدرسه، بيمارستان، جاده و ساير نيازهاي اين كشور فقير گردد كه به مدت 61 سال اسير حزب فاسد "كلورادو " (Colorado) بود.
پاراگوئه احساس ميكند توسط همسايگان خود استثمار ميشود. ماهها قبل گروهي از دهقانان پاراگوئه اقدام به سوزاندن پرچم برزيل كردند. رسانههاي گروهي نيز اغلب اين صحنه را بارها نشان دادند. هنگامي كه دهقانان شروع به اشغال مزرعه بزرگي كه به سرمايه برزيل تعلق داشت كردند، بحران آغاز شد. اشغال مزارع اغلب در ايالت "سان پدرو " صورت ميگيرد، كه فقيرترين ايالت پاراگوئه و در ضمن همان ايالتي است كه در آن اُسقف لوگو رسما در سال 1994 به كسوت كشيشي درآمد. به هر حال، دولت با اشغال مرزعه متعلق به برزيليها محتاطانه برخورد كرد و اعلام كرد كه آماده است با اشغالگران مزرعه وارد مذاكره شود. "موسسه توسعه روستاها و حقوق زمين " (INDERT) برنامه خود را براي خريد اراضي جهت اصلاحات ارضي اعلام كرد. اين بدين معني بود كه دولت به شدت نيازمند وجه نقد از طريق اجراي سد "ايتايپو " است.
لكن، دولت لولا فاقد احساس و حتي خوشبرخوردي سنتي كشورهاي شمالي است. در تاريخ 17 اكتبر، دولت لولا در عملياتي وسيع تحت نام "مرز جنوبي دوم " (Southern Border II) دست به بسيج 10 هزار سرباز زد. در اين عمليات، دولت برزيل از هواپيما، تانك، كشتي و مهمات واقعي استفاده كرد. مطبوعات در "آسونسيون " (پايتخت پاراگوئه) گزارش دادند كه اين عمليات شامل مانور و تمريناتي بود مانند اشغال سد "ايتايپو " و نجات شهروندان برزيلي. دولت اُسقف لوگو وارد صحنه شد و به برزيل اطمينان داد كه تنها در پي مذاكره صلحآميز براي حل و فصل مسئله به نفع كشاورزان سويا و اجراي سد "ايتايپو " است.
اعلاميهاي كه توسط ژنرال "خوزه اليتو كارباهو سيكييرا "، رئيس فرماندهي نظامي جنوبي، انتشار يافت وضع را بدتر كرد. او، در تاريخ 8 اكتبر، به روزنامه برزيلي، "اولتيما هوا " (Ultima Hora) گفت: "زمان براي اختفاء مسائل گذشته است. امروز ما بايد نشان دهيم كه رهبر منطقه هستيم و مهم اين است كه همسايگان ما نيز اين واقعيت را بفهمند. ما نميتوانيم از مانور و نشان دادن اينكه قوي هستيم، در صحنه حضور داريم و توان مقابله با هر تهديدي را داريم اجتناب كنيم. " او در رابطه با امنيت منطقه "ايتايپو " گفت كه حتي اگر اين سد توسط جنبشهاي اجتماعي معترض اشغال شود اين از نظر ما يك مسئله نظامي است.
"آموريم " وزير خارجه برزيل، بيپرده و صريح از دولت پاراگوئه خواست كه زيادهرويها عليه پاراگوئهايهاي برزيلي را كنترل كند. اُسقف لوگو اين مسئله را در مجلس دائمي "سازمان كشورهاي آمريكايي " (OAS) مطرح كرد. او گفت كه رفتار برزيل باعث شد كه دو كشور همسايه به سختي بتوانند با يكديگر مذاكره كنند. او تلويحا گفت كه عمليات نظامي برزيل در واقع ارسال پيام درباره سد "ايتايپو " بود. اُسقف لوگو در واشنگتن گفت كه وقتي كه عدم تساوي برقرار است هيچ توافقي پايدار نخواهد ماند و چنانچه اختلاف در اثر اعمال طرفين ايجاد شود، هر گونه اختلافي غير اخلاقي خواهد بود.
در ماه اكتبر، 4000 دهقان در مقابل مزارعي كه به "ترانكيلو فاورو " (Tranquilo Favero) - كه احتمالا شاخصترين نماد پاراگوئهايهاي برزيلي است - تعلق دارد تجمع كردند. اين گروه دهقانان حصار مزارع را شكستند و تهديد كردند كه 30 سيلو را به آتش خواهند كشيد. فقط در ايالتهاي "كانينديو "، "آلتو پارانا " كه با ايالتهاي "پارانا و "ماتو گروسو " برزيل هم مرز هستند، پاراگوئهايهاي برزيلي صاحب 2.9 ميليون جريب فرنگي (هر جريب 4047 متر مربع) هستند. اين رقم، معادل 40 درصد كل اراضي اين ايالتها و 80 درصد اراضي تحت كشت سويا است.
با وجودي كه هيچ آمار رسمي وجود ندارد، ولي برآورد ميشود كه از سالهاي دهه 1960 تاكنون نيم ميليون برزيلي كه معادل 10 درصد كل جمعيت پاروگوئه است به منطقه مرزي اين كشور مهاجرت كردهاند. آنها سعي دارند به كشاورزان و توليدكنندگان حد متوسط تبديل شوند. اغلب آنها به طور متوسط كمي بيش از 1000 جريب فرنگي زمين دارند كه آن را به كمك كارگراني كه از برزيل آوردهاند كشت ميكنند. در برخي از اين مناطق، زبان ترجيحي پرتغالي است (زبان رسمي برزيل- م) و پول رايج "رئال " (پول رايج برزيل) است.
"ترانكيلو فاورو " به "سلطان سويا " معروف است. او هر ساله 136 هزار جريب فرنگي كه 86 هزار جريب آن به خود او تعلق دارد، زير كشت سويا ميبرد. او 40 سال پيش به پاراگوئه مهاجرت كرده و اكنون شهروند اين كشور است. او در مصاحبهاي طولاني كه در تاريخ 2 نوامبر با "اوليتمو هورا " داشت، چشمانداز خاص خود را در مورد اغتشاشات ابراز داشت. او گفت، "هيچ شكي وجود ندارد كه دهقانان از مزارع ماريجوآناي (نوعي حشيش -م) خود حفاظت ميكنند. "
او به گفته خود چنين اضافه كرد كه جمع دهقانان بيزميني كه اراضي را اشغال ميكنند "جاي دنجي براي جنايتكاران هستند. "
او واژههاي مشابهي بكار برده تا مفهوم "چريكهاي مواد مخدر " (narco-guerrillas) را - كه توسط استراتژيستهاي ارتش آمريكا در قالب پاراگوئهايهاي برزيلي بكار ميرود - تداعي كند. "قيصر كونراد " (Kaiser Konrad)، مدير نشريه دفاعي "دفيسانت " برزيل، پس از مصاحبه با ژنرال كارباهو، نوشت "عمليات مرزهاي جنوبي دوم سعي دارد اين پيام را به دولت لوگو برساند كه ارتش برزيل از وضعي كه پاراگوائهايهاي برزيلي با آن مواجهند آگاه است و اينكه آنها با تهديد و تجاوز به اراضي خود كه به طور قانوني به دست آوردهاند مواجه هستند. "
* برزيل و تهديد خارجي
در تاريخ 2 اكتبر، لولا فرماني به شماره 6.952 را رسما به دولت ابلاغ كرد. اين فرمان، مقررات مربوط به "نظام بسيج ملي " را كه به مقابله با تجاوز خارجي اختصاص دارد ارائه مينمايد. اين فرمان، "تجاوز خارجي " را چنين تعريف ميكند: "اقداماتي تهديدآميز و يا صدمهزننده به حاكميت ملي، تماميت ارضي، مردم برزيلي و يا موسسات ملي - حتي اگر اين اقدامات حمله به قلمرو ملي نباشند. "
ستون سرمقاله "ديفسانت " مينويسد كه تصويب اين جريان پيامي روشن به كشورهاي همسايه است: "هر گونه اقدام در جهت تجاوز يا تنبيه شهروندان برزيلي ساكن در پاراگوئه (پارگوائهايهاي برزيلي)، در منطقه "پاندو " بوليوي و همچنين تهديدي جديد در جهت قطع خطوط گاز و تصرف تاسيسات و كمپانيهاي برزيلي كه در ساير كشورها كار ميكنند، اكنون به عنوان تجاوز خارجي تلقي شده و پاسخ نظامي از جانب برزيل اقدامي قانوني شمرده ميشود. "
اين مسئلهاي فراتر از دولت لولا است. اين فرمان اساسا اذعان به وجود قدرتي نو ظهور است كه مرزهاي آن تا هر نقطهاي كه منافع ملي آن تشخيص داده شود گسترش مييابد. تمام قدرتهاي بزرگ به اين طريق برپا شدهاند - با رفتاري كه هميشه به نام "امپرياليستي " معروف بوده است. شايد از همين جهت است كه كشورهاي آمريكاي جنوبي احساس ميكنند كه برزيل دارد "حياط خلوت " خود را ايجاد ميكند.
مترجم: علي مفرح