فارس، "باراك اوباما " رئيسجمهور آمريكا در گزارش جامع راهبرد جديد
امنيت ملي واشنگتن كه به تازگي منتشر كرد، در دو بخش جداگانه به طور صريح
به رويكرد آمريكا در قبال ايران پرداخت و بار ديگر ادعاهاي پيشين غرب
درباره موضوع هستهاي ايران را مطرح كرد.
خبرگزاري فارس بنا به اهميت اين گزارش اقدام به ترجمه متن كامل آن كرده است كه بخش هشتم و پاياني آن به شرح زير خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.
بقيه در ادامه
- آمريكاي شمالي:
مشاركت راهبردي و رابطه منحصر به فردي كه ما با كانادا و مكزيك داريم براي امنيت ملي آمريكا حياتي هستند و تاثير مستقيمي بر امنيت ميهن ما دارد. با ميلياردها دلار داد و ستد تجاري، زيرساختهاي حساس مشترك و ميليونها از شهرونداني كه به دو سوي مرزهاي مشترك ما و اين كشورها در رفت و آمد هستند، هيچ كشوري به اندازه اين دو كشور بطور مستقيم با زندگي روزمره ما در ارتباط نيستند. ما بايد در نحوه تفكر خود درباره مرزهاي مشترك كشور با ديگر كشورها تغيير ايجاد كنيم تا روند قانوني و مشروع ورود اتباع و كالاهاي خارجي را به كشور را تامين و تسريع بخشيده و در عين حال از تهديدات فراملي كه جامعه آزاد ما را تهديد مي كنند، ممانعت به عمل آوريم.
كانادا يكي از نزديكترين شركاي تجاري ما و يكي از همپيمانان نزديك امنيتي ما و همچنين در زمره مهمترين شريك ما در تلاشها و اقدامات منطقهاي و جهاني است. شكوفايي دوجانبه ما ارتباط دوجانبه و نزديكي به هم از جمله از طريق روابط تجاري ما با مكزيك از طريق پيمان "نفتا " NAFTA دارد. همكاري امنيت ما با كانادا شامل پيمان دفاعي آمريكاي شمالي و همكاريهاي برون مرزي در قالب سازمان ناتو است. همكاري ما همچنين براي موفقيت تلاشهاي ما در زمينه موضوعات متفاوت از مذاكرات بينالمللي در زمينه آبوهوايي گرفته تا همكاري اقتصادي در قالب گروه بيست، حياتي هستند.
با مكزيك علاوه بر همكاري تجاري، ما همكاريهاي نزديكي براي شناسايي و جلوگيري از تهديدات در زودترين زمان ممكن داريم، حتي پيش از آن كه اين تهديدات به منطقه آمريكاي شمالي برسند. ثبات و امنيت در مكزيك براي ساختن رابطه اقتصادي قوي، مبارزه با مواد مخدر و تسليحات و ارتقاي سياست مهاجرتي مناسب، اموري واجب هستند.
ايجاد همكاري با ديگر مراكز نفوذ قرن بيستويكم
آمريكا بخشي از محيط پوياي بينالمللي است كه در آن ملتهاي مختلف نفوذ داشته و پيشبرد منافع ما مستلزم توسعه دامنه همكاريها در سراسر جهان است. برخي از روابط دوجانبه - مانند روابط آمريكا و چين، هند و روسيه - براي ساخت همكاريهاي گستردهتر در حوزههاي منافع مشترك حياتي خواهند بود. قدرتهاي در حال ظهور در هر منطقه از جهان بطور فزايندهاي در تلاش هستند تا جايگاه خود را تثبيت كنند و فرصتهاي مشاركت براي آمريكا به همراه ميآورند.
- آسيا:
رشد چشمگير آسيا ارتباط خود را براي شكوفايي آتي آمريكا افزايش داده است و مراكز نفوذ درحال ظهور، اين قاره را بطور فزايندهاي مهم كرده است. ما گامهاي اساسي براي تعميق تعامل ما در منطقه از طريق سازمانهاي منطقهاي، گفتوگوهاي نوين و ديپلماسي سطح بالا برداشتهايم. آمريكا روابط عميق و پايداري با كشورهاي منطقه داشته است از جمله در زمينه تجارت و سرمايهگذاري كه موجبات شكوفايي و رشد در هر دو سوي اقيانوس آرام را فراهم كرده است. تقويت اين روابط براي تلاشهاي ما براي پيشبرد رشد متوازن و پايدار و دو برابر كردن صادرات آمريكا حياتي است.
ما همكاريهاي امنيتي خود را در موضوعاتي مانند مقابله با افراطگرايي و گسترش هستهاي افزايش دادهايم. ما براي پيشبرد اين منافع مشترك از طريق ايجاد ائتلاف و تعميق روابط ما با قدرتهاي نوظهور تلاش خواهيم كرد و نقش قويتر را در معماري چندجانبه منطقه مانند اتحاديه كشورهاي آسياي جنوب شرقي (آسهآن)، همكاري اقتصادي آسيا-اقيانوسيه، شراكت دو سوي اقيانوس آرام و اجلاس سران شرق آسيا، پيگيري خواهيم كرد.
ما به پيگيري رابطه مثبت، سازنده و جامع با چين ادامه خواهيم داد. ما از چيني استقبال ميكنيم كه نقش رهبري مسئولانهاي را به همراه آمريكا و جامعه بينالملل در راستاي پيشبرد اولويتهايي مانند احياي اقتصادي، مقابله با تغييرات آبوهوايي و منعگسترش تسليحات هستهاي بازي كند. ما به نظارت خود بر برنامه مدرنيزه شدن نظامي چين ادامه خواهيم داد و بر اساس آن خود را براي تضمين اين امر آماده خواهيم كرد كه امنيت آمريكا و همپيمانانش از نظر منطقهاي و جهاني تاثيرات منفي به خود نبيند. علاوه بر اين، ما چين را ترغيب خواهيم كرد گزينههايي برگزيند كه با افزايش قدرت نفوذ اين كشور، ميزان مشاركت آن در صلح و امنيت و شكوفايي تقويت گردد. ما از راهبرد تازه خود و گفتوگوي اقتصادي براي رسيدگي كردن به موضوعات مختلف و بهبود ارتباطات ميان مراكز نظامي ما و كاهش بياعتماديها بهره خواهيم گرفت.
ما كاهش مدوام تنشها ميان جمهوري خلق چين و تايوان را پيگيري خواهيم كرد. ما درباره همه موضوعات توافق نخواهيم داشت و بر نگرانيهاي حقوق بشري خود و موارد مورد اختلاف ثابت قدم باقي خواهيم ماند. اما اختلافات نبايد مانع از همكاري ما در موضوعات منافع مشترك باشد، زيرا يك رابطه عملگرايانه و كارآمد ميان آمريكا و چين براي رسيدگي به چالشهاي عمده قرن بيست و يكمي اساسي خواهد بود.
آمريكا و هند نيز در حال ايجاد مشاركت راهبردي هستند. مشاركتي كه منافع مشترك، ارزشهاي مشترك ما به عنوان دو كشور دموكراتيك بزرگ دنيا و همچنين رابطه نزديك ميان مردم ما تقويت خواهد كرد. پيشرفتهاي مسئوليتپذيرانه هند به عنوان الگويي مثبت براي كشورهاي در حال توسعه عمل ميكند و فرصتهايي را براي مشاركت بيشتر اقتصادي، علمي، زيست محيطي و امنيتي ايجاد مي كند. با همكاري با يكديگر از طريق گفتوگوي راهبردي و ديدارهاي ميان مقامات رده بالا، ما به دنبال رابطهاي گسترده هستيم تا در آن هند مشاركت لازم در تلاشهاي ضدتروريستي، منع گسترش هستهاي را داشته و در ارتقاي آموزش، بهداشت و كشاورزي دائمي و كاهش فقر داشته باشد. ما به نقش رهبري فزاينده هند در موضوعات مختلف جهاني از طريق همكاريهايي مانند گروه بيست ارج مي نهيم و تلاش خواهيم كرد كه با هند براي ارتقاي ثبات در جنوب آسيا و ديگر نقاط جهان همكاري كنيم.
- روسيه:
ما به دنبال ايجاد رابطهاي باثبات، اساسي و چند جانبه با روسيه بر اساس منافع مشترك هستيم. ايالات متحده آمريكا در يك روسيه قوي، آرام و شكوفا كه معيارهاي بينالمللي را رعايت ميكند، منافعي دارد. از آنجايي كه دو كشور اكثر سلاحهاي هستهاي دنيا را در اختيار دارند، ما در حال همكاري براي پيشبرد منع گسترش هستهاي هم از طريق كاهش زرادخانههاي هستهاي و هم از طريق همكاري براي تضمين اين امر هستيم كه ديگر كشورها به تعهدات بينالمللي خود براي كاهش توسعه سلاحهاي هستهاي در سراسر دنيا، پايبند باشند. ما به دنبال مشاركت بيشتر با روسيه براي مقابله با افراطگرايي خشونتآميز بخصوص در افغانستان هستيم. ما همچنين به دنبال تجارت جديد و ترتيبات سرمايهگذاري براي شكوفايي و رونق بيشتر مردمان هستيم. ما از تلاشها با همكاريهاي روسيه براي ارتقاي نقش قانون، ايجاد دولتي مسئول و ارزشهاي جهاني حمايت ميكنيم. ضمن اين كه بطور فعالانهاي به دنبال همكاري روسيه براي ايفاي نقش به عنوان يكي از شركاي مسئول اروپا و آسيا خواهيم بود، در عين حال از استقلال و تماميت ارضي همسايگان روسيه حمايت ميكنيم.
- مراكز نفوذ در حال ظهور:
بواسطه رشد اقتصادي فزاينده و ثبات سياسي، ملتها هر كدام بطور فزايندهاي نقش پررنگ منطقهاي و جهاني را برعهده ميگيرند و دورنماي همكاري بينالمللي را تغيير ميدهند. به منظور دستيابي به نظمي پايدار و عادلانه كه امنيت و شكوفايي مشترك ما را توسعه دهد، ما در حال تعميق بخشيدن به مشاركتهاي خود با قدرتهاي در حال ظهور بوده و آنها را ترغيب ميكنيم كه نقش بيشتري در تقويت معيارهاي بينالمللي و پيشبرد منافع مشترك ايفاء كنند.
به عنوان مثال، ظهور گروه 20 به عنوان سازمان بينالمللي-اقتصادي برتر ارايه كننده تغيير مشخص در مسير نظم بينالمللي ما به سوي همكاري بيشتر ميان اقتصادهاي اصلي سنتي و مراكز نفوذ نوظهور است. كشورهاي تشكيل دهنده گروه بيست- از كره جنوبي گرفته تا آفريقاي جنوبي، عربستان و آرژانتين- دستكم 80 درصد از توليد ناخالص داخلي جهان را به خود اختصاص دادهاند و اين امر از اين گروه همكاري يكي از نهادهاي بانفوذ در صحنه جهاني را ساخته است. باثبات كردن اقتصاد جهاني ما، راندمان انرژي بيشتر در سراسر دنيا و رسيدگي به گرسنگي مزمن در كشورهاي فقير تنها سه نمونه از چالشهاي عمده جهاني هستند كه نمي توان آنها را تنها از طريق همكاري تعداد اندكي از كشورها برطرف كرد.
اندونزي، به عنوان چهارمين كشور پرجمعيت دنيا، يكي از اعضاي گروه 20 و كشوري دموكراتيك، به عنوان يكي از مهمترين شركاي آمريكا در زمينه موضوعات منطقهاي و فراملي مانند تغييرات آبوهوايي، مبارزه با تروريسم، امنيت دريايي، ماموريتهاي صلحباني و امدادرساني در مواقع فاجعهها، بدل خواهد شد.
اندونزي با داراي بودن تساهل مذهبي، انعطافپذيري و جامعهاي چندفرهنگي به عنوان هسته اصلي ارزشهاي اين كشور در كنار جامعه مدني شكوفاي خود از جايگاه منحصر به فردي براي رسيدگي به چالشهايي برخوردار است كه جهان در حال توسعه با آنها مواجه است.
ما در منطقه آمريكاي جنوبي و شمالي، بخاطر بازارهاي ادغام شده، وابستگي به انرژي، تعهدات مشترك و گسترده به دموكراسي و حاكميت قانون در كنار هم قرار گرفتهايم. روابط عميق تاريخي، فاميلي و فرهنگي ما، مشاركت و ائتلاف ميان ما را براي منافع آمريكا حياتي كرده است. ما با كشورهاي اين منطقه براي پيشبرد شمول اقتصادي و اجتماعي، حفاظت از امنيت و آرامش و ارتقاس انرژي پاك و دفاع از ارزشهاي جهاني مردم اين بخش از نيمكره جهان، همكاري برابري خواهيم داشت.
ما از رهبري برزيل استقبال كرده و تلاش ميكنيم پا را فراتر از تقسيمبنديهاي قديمي شمال و جنوب در جهان گذاشته و پيشرفت در موضوعات دوجانبه، منطقهاي و جهاني را پيگيري كنيم. موفقيت اقتصاد كلان برزيل در كنار اقدامات اين كشور براي كاهش شكافهاي اجتماعي و سياسي، درسهاي مهمي براي كشورهاي منطقه آمريكاي لاتين و شمالي و آفريقا به ارمغان مي آورد. ما از تلاشهاي برزيل عليه شبكههاي فراملي غيرقانوني حمايت ميكنيم. برزيل به عنوان پاسدار يك ميراث ملي زيست محيطي و سرآمد سوختهاي تجديد پذير در دنيا، يكي از شركاي مهم ما در مقابله با تغييرات جهاني آبوهوا و ارتقاي امنيت انرژي است. همچنين در چارچوب گروه 20 و ميزگرد دوحه ما با برزيل همكاري خواهيم كرد تا اين امر را تضمين كنيم كه همه در توسعه و شكوفايي اقتصادي سهم داشته باشند.
ما مجموعهاي از منافع متعدد و پايدار، تعهدات ديرينه و فرصتهاي اندكي براي گسترش و تعميق روابط با خاورميانه بزرگتر در اختيار داريم. اين امر شامل حفظ مشاركت قوي با اسرائيل و در عين حال حمايت از تلاش اسرائيل براي ادغام در منطقه ميشود. ايالات متحده آمريكا همچنين توسعه روابط امنيت مهم در منطقه با كشورهاي عربي مانند مصر، اردن، عربستان سعودي و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج [فارس] را ادامه خواهد داد - مشاركتي كه نظاميان و سامانههاي دفاعي ما را قادر ميسازد به صورت كارآمدتري در كنار هم كار كنند.
ما در تضمين تحقق نيازهاي اقتصادي و اجتماعي و حقوق سياسي مردم منطقه كه جوانترن جمعيت دنيا را تشكيل ميدهند، منافعي داريم. ما به فشار بر دولتهاي در منطقه براي پذيرفتن اصلاحات سياسي براي كاهش محدوديتهاي بيان، تجمع و مطبوعات ادامه خواهيم داد. ما حمايت قوي خود را از گروههاي جامعه مدني و آن دسته از اشخاصي حفظ خواهيم كرد كه به دنبال حقوق جهاني خود هستند. ما همچنين به ترغيب مشاركت در حوزههايي مانند آموزش و پرورش، رشد اقتصادي، علوم و بهداشت براي كمك به توسعه فرصتها ادامه خواهيم داد. ما بر اساسي چندجانبه، به دنبال پيشبرد منافع امنيتي مشترك مانند ابتكار همكاري استانبول براي همكاري ميان سازمان ناتو و شوراي همكاري خليج فارس و پيشبرد منافع مشترك در ايجاد اصلاحات نهادي و حكومتي از طريق مشاركت در "مجمع آينده " و ديگر گفتوگوهاي منطقهاي خواهيم بود.
تنوع و پيچيدگي قاره آفريقا براي ايالات متحده فرصت و در عين حال چالش است. همزمان با اين امر كه كشورهاي آفريقايي اقتصادهاي خود و نهادها و حاكميتهاي دموكراتيك خود را تقويت ميكنند، آمريكا از مشاركتهاي كارآمد استقبال ميكند. همكاري اقتصادي، امنيتي و سياسي ما به صورت مشورتي خواهد بود و شامل اولويتهاي جهاني، منطقهاي و ملي از جمله دسترسي به بازار آزاد، ممانعت از درگيري، صلحباني جهاني، مبارزه با تروريسم و حمايت از كاهندههاي مواد كربني خواهد بود. دولت آمريكا تمركز مجددي بر اولويتهاي خود در مداخله راهبردي در اموري خواهد داشت كه ميتوانند اشتغالزايي و رشد اقتصادي، مبارزه با فساد و در عين حال تقويت نحوه حكومتداري و حسابرسي را ارتقاء بخشيده و بهبود مسئولانه ظرفيت كشورهاي آفريقايي و بخشهاي انتظامي ايجاد كند. آمريكا همچنين از طريق گفتوگوي ديپلماتيك براي كاهش تنشهاي منطقهاي و محلي قبل از تبديل شدن آنها به يك بحران، فعاليت خواهد داشت. ما همچنين ثبات پايدار در كشورهاي مهمي مانند نيجريه و كنيا را حفظ خواهيم كرد چرا كه اين ثبات براي محورهاي منطقهاي اساسي هستند.
ايالات متحده آمريكا تلاش خواهد كرد به عنوان يك شريك بانفوذ و جذاب براي تضمين اين امر باقي بماند كه اولويتهاي آفريقايي مانند توسعه زيرساختها، بهبود دسترسي به برق و توسعه تجارت و سرمايهگذاري همچنان در راس برنامه هاي ما باقي بماند. ورود آفريقاي جنوبي به گروه بيست بايد با افزايش شمار كشورهاي آفريقايي نوظهوري همراه باشد كه در حال تدوين روندي به سوي توسعه منطقي و بهبود اداره مملكتي خود هستند. آفريقاي جنوبي از اموري مانند صلحباني گرفته تا تغييرات آبوهوايي و ظرفيتسازي، ارزشها و ابعاد منحصر به فردي از ابتكارات بينالمللي نشان داده است. با اقتصاد قوي، مديريت مانسب و متنوع، آفريقاي جنوبي يه عنوان سكوي پرتابي براي كل قاره آفريقا محسوب ميشود و ما تلاش خواهيم كرد تا منافع مشترك در امنيت، رشد و توسعه سرمايه انساني آفريقا را تضمين كنيم.
تقويت نهادها و سازوكارهاي همكاري
همانگونه كه رهبري و آينده نگري آمريكا براي معماري همكاري بينالمللي در دوران بعد از جنگ جهاني دوم امري اساسي بود، ما بايد در تلاشهاي جهاني براي مدرنيزه كردن زيرساختها براي همكاري بينالمللي در قرن بيست ويكم در راس باشيم. در حقيقت، توانايي ما در پيشبرد صلح، امنيت و فرصت ميتواند توان ما را براي تقويت قابليتهاي چندجانبه و ملي به كار اندازد. براي حل اين مشكلات، ما حالات متعدد همكاري را دنبال خواهيم كرد كه در آنها مشاركتهاي در قدرت و مسئوليت لحاظ شده باشند. لازم است كه نهادهاي موجود را تقويت كنيم تا عملكرد موثري داشته باشند. وقتي كه اين نهادها در انجام اين عملكرد ناتوان باشند، ما بايد تغييرات منطقي و مكانيزمهاي جايگزين را براي توسعه پيگيري كنيم.
- تقويت همكاري با سازمان ملل و تقويت اين سازمان:
ما در حال تقويت همكاري ما با سازمان ملل و نهادهاي وابسته به آن هستيم. ما نيازمند سازمان مللي قابل و توانمند هستيم كه بتواند اهدافي را محقق سازد كه در زمان تاسيس اين سازمان مورد نظر بود. يعني حفظ صلح و امنيت بينالملل، ارتقاي همكاري جهاني و پيشبرد حقوق بشر. براي نيل به اين منظور ما در حال پرداخت سهم خود هستيم. ما در حال تشديد تلاشها با شركاي خود در داخل و خارج شوراي امنيت سازمان ملل براي تضمين اقدام به موقع، قوي و معتبر در قبال تهديداتي هستيم كه عليه صلح و امنيت وجود دارند. ما طرفدار اصلاح اين سازمان و تقويت عملكرد كلي سازمان ملل، اعتبار و مشروعيت آن هستيم.
علاوه بر يك نظام جامعتر سازمان ملل، ما از اصلاحاتي حمايت ميكنيم كه رهبري و مديريت كارآمد و موثر خدمات مدني و بين المللي سازمان ملل را ارتقاء ميبخشند. ما همچنين در حال همكاري با كاركنان و كشورهاي عضو اين سازمان براي تقويت رهبردي و ظرفيت عملياتي اين سازمان در امور صلحباني، امدادهاي انساندوستانه، احياي بعد از وقوع بلاياي طبيعي، همياري توسعهاي و ارتقاي حقوق بشر هستيم. ما همچنين از چارچوبها و ظرفيتهاي جديد سازمان ملل براي مبارزه با تهديدات فراملي مانند تكثير سلاحهاي كشتار جمعي، بيماريهاي مسري، مبارزه با مواد مخدر و مقابله با تروريسم، حمايت ميكنيم.
- پيگيري تصميمات از طريق چارچوبها و ائتلافهاي متعدد
ما نياز داريم ابزارها، ائتلافها و نهادهايي كه در آن لشكري از كارگران بر اساس كارآيي، رقابت و اعتبار بلندمدت ظهور ميكنند، ترغيب كنيم. اين امر مستلزم همكاري تقويت شده ميان سازمان ملل، سازمانهاي منطقهاي، نهادهاي مالي بينالمللي، آژانسهاي تخصصي و ديگر بازيگراني است كه براي مديريت بهتر برخي از تهديدات و چالشها آمادگي دارند. ما در حال تلاش براي ايجاد توافقي جديد ميان قدرتهاي نوظهور و اصلي بر سر چالشهاي مشترك جهاني هستيم تا اين امر را تضمين كنيم كه همكاري چندجانبه دربردارنده تعهد مداوم از سوي كشورهاي بانفوذ باشد.ما ضمن اين كه ابتكارات ارايه شده در گروه هشت كشور صنعتي را با همكاري شركاي ديرين پيگيري ميكنيم، در عين حال تمركز خود را به سوي هماهنگي اقتصادي در گروه بيست قرار دادهايم. گروهي كه نشان دهنده گسترش قدرت در جهان امروز و همچنين منعكس كننده نيازي است كه درباره به كارگيري تلاشهايي طيف وسيعي از كشورهاي اروپايي، آسيايي، آفريقايي و خاورميانهاي موجود است. ما همچنين در حال تجديد رهبري آمريكا در بانكهاي توسعه چندجانبه و صندوق بين المللي پول و تشديد تعامل و سرمايهگذاري خود در اين موسسات براي تقويت اقتصاد جهاني، خارج كردن مردم از فقر، بهبود امنيت غذايي، رسيدگي به وضعيت آبوهوا و شيوع بيماريها و تامين كشورهاي شكنندهاي مانند افغانستان و هائيتي هستيم.
- سرمايهگذاري در قابليتهاي منطقهاي:
سازمانهاي منطقه اي ميتوانند بطور خاصي در بسيج و مشروعيت بخشيدن به همكاريها در ميان كشورهايي موثر باشند كه نزديك منطقه بحران قرار دارند. سازمانهاي منطقهاي- مانند ناتو، سازمان همكاريهاي امنيتي اروپا، سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه آفريقا، اتحاديه كشورهاي آمريكايي، سازمان آسهآن و شوراي همكاري خليج فارس- از نظر اعضاء، اساسنامه، تاريخچه، منشاء و قابليتهاي عملياتي متنوع هستند. اين تنوع مستلزم اطلاع يافتن از رويكرد راهبردي اين سازمانها از نقش خود و مشاركت در امنيت جهاني است.
ايالات متحده در حال ترغيب نوآوري و توسعه مداوم قابليتهاي منطقهاي در چارچوب تقسيمبنديهاي كاري ميان موسسات محلي، ملي و جهاني است. هر جا كه لازم باشد، ما از امر آموزش و ديگر برنامههاي مرتبط با آن براي تقويت ظرفيتهاي منطقهاي براي امور صلحباني و مديريت مناقشات بهره خواهيم گرفت تا تاثيرگذاري و سهم مسئوليتهاي اين موسسات را بهبود بخشيم. ما همچنين رويكردي جامعتر براي امنيت منطقهاي را ترغيب خواهيم كرد كه بتواند ارايه كننده تمركز متوازني در موضوعاتي مانند امنيت غذا، بهداشت جهاني و آموزش و پرورش، دسترسي به انرژي راحتتر و سبزتر، دسترسي به عدالتي منصفانه و كارآمد و تلاشي هماهنگ براي ارتقاي شفافيت در همه سطوح و مبارزه با فساد باشد.
حفظ تعامل گسترده در زمينه چالشهاي كليدي جهان
بسياري از چالشهاي كنوني نميتواند به تنهايي به كمك يك كشور يا حتي گروهي از كشورها حل شود. بنا بر اين آزمايش نظم بينالمللي ما، توانايي آن براي تسهيل همكاري جهاني گسترده و موثر لازم براي رويارويي با چالشهاي قرن بيست و يكم است. بسياري از اين چالشها پيش از از مورد بحث قرار گرفتهاند كه عبارتند از افراطگرايي خشونت بار، گسترش تسليحات هستهاي و ارتقاي كاميابي جهاني. به علاوه، ديگر چالشهاي كليدي نيازمند همكاري جهاني گسترده است كه عبارتند از:
تغييرات آب و هوايي: خطر پديده تغييرات آب و هوايي واقعي، فوري و شديد است. اين تغييرات كه ناشي از پديده گرم شده سياره است به درگيريهاي جديد درباره پناهندگان و منابع منجر خواهد شد؛ معضلات جديد از جمله خشكسالي و قحطي به بار ميآورد و به بلاياي طبيعي فاجعهآميز و فرسايش زمين در سراسر جهان منتهي خواهد شد. بنا بر اين ايالات متحده بر اساس دستورالعمل شفاف علمي و به وسيله همكاري با تمام كشورها با تغييرات آب و هوايي مقابله خواهد كرد-زيرا هيچ راه حل موثري براي تغييرات آب و هوايي وجود ندارد كه به اتخاذ اقدامات مسئولانه تمام كشورها بستگي نداشته باشد و به اين دليل با تغييرات آب و هوايي مقابله خواهيم كرد كه ما اين سياره را ترك خواهيم كرد [و بنا بر اين براي آيندگان بايد حفظ شود].
" داخل آمريكا: تلاشهاي ما با اقداماتي كه در داخل كشور انجام ميدهيم، آغاز ميشود. ما اقتصاد انرژي خود را در داخل آمريكا انگيزه خواهيم بخشيد و موارد زير را انجام خواهيم داد: احياي صنعت هستهاي داخلي آمريكا، افزايش استانداردهاي بهره وري ما، سرمايه گذاري در انرژيهاي تجديد شونده فراهم كردن مشوقهايي كه انرژي را به گونهاي از انرژي سودآور تبديل كند. اين امر به ما اجازه ميدهند تا گازهاي آلاينده را بشدت كاهش دهيم- در حدود 17 درصد تا سال 2020 و بيش از 80 درصد تا سال 2050. اين كاهش گازهاي آلاينده تا حدي به قوانين جامع و اجراي موثر آن بستگي خواهد داشت.
" خارج از آمريكا: از لحاظ منطقهاي، ما تلاشهاي خود را در آسيا، قاره آمريكا و آفريقا به منظور ايجاد مشاركتهاي انرژيهاي پاك جديد افزايش خواهيم داد. از لحاظ جهاني، ما به دنبال اجراي و توسعه "توافق كپنهاگ " و اطمينان يافتن از واكنش به تغييرات آب و هوايي خواهيم بود كه اقدامات قاطعانهاي را از جانب تمام كشورها ميطلبد.
هدف ما تلاشي موثر و بينالمللي است كه در آن تمام اقتصادهاي بزرگ متعهد به اقدام ملي بلندپروازانه براي كاهش گازهاي آلاينده خود هستند، كشورها تعهدات خود را به صورتي شفاف جامه عمل ميپوشانند و تامين مالي لازم انجام ميشود تا اينكه كشورهاي در حال توسعه بتوانند پديده تغييرات آب و هوايي را كاهش دهند، تاثيرات آن را كاهش دهند، جنگلها را حفظ كنند و در فناوريهاي انرژي پاك سرمايه گذاري كنند. ما اين همكاري جهاني را از طريق مسيرهاي چندگانه كه با تمركز بر همكاري پيشروندهاي است كه كارايي دارد، دنبال خواهيم كرد. ما اصل (قانون) مشترك بجز واكنشهاي متفاوت و قابليتهاي مرتبط را ميپذيريم، اما تاكيد ميكنيم كه هرگونه رويكردي كه ملتها اتخاذ ميكنند مسئوليت پذيري آنها را ميطلبد.
حفظ صلح و درگيري مسلحانه: ضايعات انساني ناگفته، رنج و خسارت به اموال كه ناشي از درگيري مسلحانه است اين امر را اجتناب ناپذير ميسازد كه تمام كشورهاي مسئول براي جلوگيري از آن اقدام كنند. هيچ كشوري به تنهايي نميتواند و نبايد بار سنگين مديريت يا حل درگيريهاي مسلحانه جهان را به عهده گيرد. براي اين منظور، ما تاكيدي جديدي بر بازدارندگي و جلوگيري به وسيله اقدام ديپلماتيك فعال داريم و از كمك بخش توسعه و امنيت براي ساختن ظرفيت كشورهاي در معرض خطر و كاهش اشتياق افراطگرايي خشونت بار استفاده ميكنيم. اما هنگامي كه نيروهاي بينالمللي بايد به اين تهديدات واكنش نشان دهند و صلح را حفظ كنند، ما با شركاي بينالمللي خود براي اطمينان از اينكه آنها آماده، توانمند و راغب هستند، همكاري خواهيم كرد. ما به جلب حمايت در كشورهاي ديگر براي كمك به تداوم عملياتهاي صلح و ثبات جهاني از طريق ماموريتهاي حافظ صلح سازمان ملل و سازمانهاي منطقهاي مانند ناتو و اتحاديه آفريقا ادامه خواهيم داد. ما به افزايش شمار نيرو و كمككنندگان پليس ادامه خواهيم داد. براي اطمينان يافتن از اينكه آنها به درستي آموزش ديده و تجهيز شدهاند كار ميكنيم، كه حكم قانوني آنها بر روشها منطبق باشد و اينكه ماموريتهاي آنها توسط اقدام سياسي لازم براي ايجاد و حفظ صلح حمايت ميشود.
در سودان كه دهههاست به وسيله درگيري خشونت آميز روي آرامش نديده است، آمريكا به همكاري با جامعه جهاني براي حمايت از اجراي عناصر عمل نشده "توافق صلح جامع " متعهد باقي مانده است و اطمينان ميدهد كه همهپرسي درباره آينده سودان جنوبي در سال 2011 به موقع انجام ميشود و اينكه نتايج آن مورد احترام واقع ميشود. به علاوه، ما به تعامل در زمينه تلاشهاي لازم براي حمايت از صلح و ثبات پس از همهپرسي فوق ادامه خواهيم داد و به كار براي تامين صلح، وقار و پاسخگويي در دارفور ادامه ميدهيم.
" جلوگري از نسل كشي و كشتارهاي جمعي: ايالات متحده و تمام كشورهاي عضو سازمان ملل مفهوم "مسئوليت حفاظت " را تاييد كردهاند. در انجام اين مهم، ما بر اين باوريم كه مسئوليت اوليه جلوگيري از نسل كشي و كشتار جمعي با دولتهاي حاكم است اما اين مسئوليت به جامعه جهاني انتقال مييابد هنگامي كه دولتهاي حاكم خودشان مرتكب نسل كشي يا كشتارهاي جمعي ميشود يا هنگامي كه ثابت شود آنها از انجام اقدام لازم براي جلوگيري يا واكنش به چنين جنايتهايي در درون مرزهايشان ناتوان هستند يا تمايلي ندارند. ايالات متحده به همكاري با همپيمانان و به تقويت تواناييهاي داخلي خود متعهد است، به اين منظور كه اطمينان دهد آمريكا و جامعه جهاني به صورت پيش فعال در يك تلاشراهبردي براي جلوگيري از كشتارهاي جمعي و نسل كشي شركت دارند. در صورتيكه اقدامات جلوگيري از نسل كشي با شكست مواجه شود، ايالات متحده به صورت چند جانبه و دو جانبه براي فعال كردن روشهاي ديپلماتيك، بشردوستانه، مالي و -در موارد مشخص- نظامي براي جلوگيري و واكنش به نسل كشي و كشتارهاي جمعي اقدام خواهد كرد.
" عدالت بينالمللي: از نورمبرگ گرفته تا يوگسلاوي و ليبريا، ايالات متحده شاهد اين بوده است كه پايان مصونيت و ارتقاي عدالت به تنهايي از الزامات اخلاقي نيستند بلكه اين موارد نيروها را در امور بينالمللي با ثبات ميسازند. بنا بر اين ايالات متحده براي تقويت نظامهاي قضايي ملي و حفظ حمايت ما از محاكم بينالمللي تك منظوره و دادگاههاي مركب تلاش ميكند. آنهايي كه عمدا غيرنظاميان بيگناه را هدف قرار ميدهند بايد محاكمه شوند و ما به حمايت خود از نهادها و پيگردهايي كه اين حق مهم را به پيش ميبرند ادامه خواهيم داد. با اينكه آمريكا در حال حاضر طرف "اساسنامه رم دادگاه جنايات بينالمللي " (ICC) نيست و همواره از پرسنل آمريكا حفاظت خواهد كرد، اما در حال تعامل با طرفهاي دادگاه جنايات بينالمللي در زمينههاي مورد نگراني هستيم و از پيگرد دادگاه جنايات بينالمللي در خصوص پروندههايي كه منافع و ارزشهاي آمريكا را به پيش ميبرند و مطابق با شرايط قانون آمريكاست، حمايت ميكنيم.
بيماريهاي همهگير و عفوني: تهديد بيماري مسري از مرزهاي سياسي فراتر ميرود و توانايي جلوگيري، تشخيص سريع و جلوگيري از شيوع بيماريهاي بالقوه مسري تا كنون به اين حد با اهميت نبوده است. يك بيماري همهگير كه در يك جامعه منفرد شروع شود ميتواند بسرعت به يك بحران بهداشتي چند مليتي تبديل شود كه باعث رنج ميليونها نفر ميشود و همچنين اختلالاتي براي مسافرتها و تجارتها به وجود ميآورد. پرداختن به اين خطرات فرامليتي نيازمند آمادگي از قبل، همكاري گسترده با جامعه جهاني و توسعه يك جمعيت منعطف در داخل كشور است. با درك اين مطلب كه بهداشت جمعيت جهان تاكنون به اين اندازه به هم وابسته نبوده است، ما در حال بهبود بهداشت عمومي و توانمنديهاي پزشكي در خطوط مقدم اين جبهه هستيم. اين خطوط مقدم شامل موارد زير است: نظارت بر بيماريهاي داخلي و بينالمللي، آگاهي موقعيتي، توسعه سريع و قاب اعتماد اقدامات متقابل پزشكي براي واكنش به تهديدات بهداشت عمومي، آموزش و پرورش آمادگي، و افزايش ظرفيت نظام بهداشت داخلي براي پاسخ به هجوم بيماران به علت يك فاجعه يا موقعيت اضطراري. اين توانمنديها شامل توانايي ما براي همكاري با شركاي بينالمللي به منظور كاهش و جلوگيري از بيماري در زمان لازم است.
ما در حال افزايش همكاري بينالمللي و تقويت نهادهاي چندجانبه هستيم تا موارد زير را بهبود بخشيم:
نظارت جهاني و توانمنديهاي هشدار اوليه و كنترل قانوني سريع و اقدامات جلوگيري در مقابل تهديد همهگير بعدي. ما به بهبود درك خود از بيماريهاي در حال ظهور ادامه ميدهيم و به توسعه محيطهايي كه استعداد كمتري به بروز بيماريهاي همهگير دارند، كمك ميكنيم. ما به آزمايشگاههاي خارج از آمريكا، رابطه با دولتهاي ميزبان و تمايل كشورها براي به اشتراك گذاردن اطلاعات بهداشتي با سازمانهاي غيردولتي و بينالمللي، تكيه ميكنيم. در اين خصوص، ما به تدوام كار براي غلبه بر محدوديت و يك نوع بي ميلي عمومي براي به اشتراك گذاردن اطلاعات بهداشتي نياز داريم. در پايان، ما به دنبال كاهش مشكلات ديگر از جمله ظرفيت توليد واكسن جهاني محدود و كاهش تهديد بروز و بروز مجدد بيماري در كشورهايي هستيم كه به طور ضعيف اداره ميشوند.
تهديدهاي جنايي فرا ملي و تهديدات در معرض حكومت: تهديدهاي جنايي فرا ملي و شبكههاي قاچاق غيرقانوني به توسعه قابل توجه در اندازه، دامنه فعاليت و نفود خود ادامه ميدهند-كه چالشهاي امنيت ملي عظيمي بر آمريكا و كشورهاي شريك آن وارد ميكنند. اين تهديدات از مرزها و قارهها عبور ميكنند و ثبات كشورها را تضعيف ميكنند، نهادهاي دولتي را از طريق فساد تخريب ميكنند و به شهروندان سراسر جهان آسيب ميزنند. سازمانهاي جنايي فرا ملي ثروت و قدرت بي سابقهاي از طريق قاچاق و ديگر فعاليتهاي غيرقانوني به دست آوردهاند، در نظامهاي ملي قانوي نفوذ يافتهاند و بازارهاي تجاري را بي ثبات كردهاند. آنها دسترسي خود را به وسيله ايجاد متحداني با مقامات دولتي و برخي سرويسهاي امنيتي دولتي افزايش دادهاند. شبكه جنايت-ترور يك نگراني جدي است زيرا تروريستها از شبكههاي جنايي براي حمايت لجستيكي و مالي استفاده ميكنند. به طور فزاينده، اين شبكهها در جرائم سايبري دخيل هستند كه سالانه ميلياردها دلار براي مصرف كنندگان هزينه در بر دارد و در عين حال اعتماد جهاني به نظام مالي بينالمللي را تضعيف ميكند.
مبارزه با شبكههاي قاچاق و جنايي بينالمللي نيازمند يك راهبرد چندجانبه است كه موارد زير را پوشش دهد:
حفاظت از شهروندان، در هم شكستن قدرت مالي شبكههاي جنايي و تروريستي، اختلال در شبكههاي قاچاق غيرقانوني، غلبه بر سازمانهاي جنايي فرا ملي، مبارزه با فساد دولتي، تقويت اجراي قانون، تقويت نظامهاي قضايي و افزايش شفافيت. در حاليكه اينها چالشهاي بزرگ هستند، ايالات متحده قادر خواهد بود راهبردي جمعي را با ديگر كشورهايي كه با تهديدات مشابهي مواجهند، تدبير و اجرا كند.
حفاظت از منافع جهاني: ما بايد در سراسر جهان با هماهنگي با همپيمانان و شركا براي بهينه سازي استفاده از دريا، هوا و فضاي مشترك اين قلمروها، همكاري كنيم. اين نواحي مشترك كه خارج از حوزههاي قضايي ملي قرار دارند، بافت پيوندي سراسر اطراف جهان ما هستند كه امنيت و كاميابي تمام كشورها به آن وابسته است. ايالات متحده به كمك به دسترسيهاي ايمن، ارتقاي امنيت و اطمينان از اينكه استفاده پايدار از منابع در اين قلمروهها صورت ميگيرد، ادامه خواهد داد. اين تلاشها نيازمند همكاري چندجانبه قدرتمند، آگاهي و نظارت منطقهاي افزايش يافته و تقويت عرفها و استانداردهاي بينالمللي است.
ما بايد با همديگر همكاري كنيم تا جريان دائم تجارت را تضمين كنيم، مسافرت هوايي امن و ايمن را تسهيل بخشيم و از اختلالات در ارتباطات حساس جلوگيري كنيم. ما همچنين بايد از قلمروهاي دريايي، هوايي و فضايي در مقابل كساني كه دسترسي آنها رد شده يا از اين قلمروها براي مقاصد خصمانه استفاده ميكنند، حفاظت كنيم. اين امر شامل بازنگهداشتن تنگههاي راهبردي و مسيرهاي دريايي حياتي، بهبود شناسايي زودهنگام تهديدات دريايي در حال ظهور، جلوگيري از استفاده خصمانه دشمنان از قلمرو دريايي و تضمين استفاده مسئولانه از فضاست. براي مثال، به عنوان يك تلاش كليدي در زمينه قلمرو دريايي، ما تصويب "كنوانسيون سازمان ملل درباره حقوق دريايي " را پيگيري خواهيم كرد.
بسياري از اين اهداف به طور برابر براي فضاي سايبري قابل اجرا است. در حاليكه فضاي سايبري زير ساخت ديجيتالي كشورهاي منفرد تكيه دارد، چنين زيرساختي به صورت جهاني به هم مرتبط است و تامين امنيت آن نيازمند همكاري جهاني است. ما براي به رسميت شناختن عرفهاي رفتاري در فضاي سايبري تلاش خواهيم كرد و علاوه بر اين با شركاي جهاني براي تضمين حفاظت از جريان آزاد اطلاعات و دسترسي دائم ما تلاش ميكنيم. همواره، ما به دفاع از شبكههاي ديجيتال خود در مقابل نفوذ و اختلال آسيب زا ادامه خواهيم داد.
منافع مربوط به نواحي قطبي: ايالات متحده يك كشور قطبي با منافع گسترده و اساسي در منطقه قطب شمال است؛ منطقهاي كه ما به دنبال برآوردن نيازهاي امنيت ملي، حفاظت از محيط زيست، مديريت مسئولانه منابع، توجيه جوامع بومي، حمايت از تحقيقات علمي و تقويت همكاري بينالمللي در دامنه گستردهاي از مسايل هستيم.
.IV نتيجه گيري
"فراموش كردن زمانيكه اين جنگ شروع شد، آسان است، ما متحد بوديم، با خاطره تازه حملهاي وحشتناك و با تصميم به دفاع از كشورمان و ارزشهايي كه براي ما ارزشمندند. من اين طرز فكر را رد ميكنم كه ما نميتوانيم آن وحدت را مجددا ايجاد كنيم. بر اين باورم با ذره ذره اين واقعيت كه ما هستيم، ما به عنوان مردم آمريكا، هنوز ميتوانيم در حمايت از يك هدف مشترك متحد شويم، منظورم ارزشهايي كه صرفا از قديم روي كاغذهاي پوست آهو نوشته شده نيست. اين ارزشها يك عقيده است كه ما را به اتحاد فرا ميخواند و ما را از طريق تاريكيهاي طوفانها به مانند يك ملت و يك مردم عبور ميدهد. "
باراك اوباما، وست پوينت، نيويورك، دوم دسامبر 2009
----------------
اين راهبرد خواستار گستره جامعي از اقدامات ملي و يك مفهوم گسترده از آنچه امنيت ملي ما را تشكيل ميدهد، است. گذشته از اينها، اين راهبرد درباره احياري رهبري ما به وسيله درخواست بهترينها براي آمريكاست-نوآوري و توانمندي ما؛ تجسم آزادي و اخلاقي ما. موفقيت به رويكردهايي نياز خواهد داشت كه ميتواند حفظ شود و به نتايج برسد. يكي از دلايلي كه اين كشور در نيمه دوم قرن بيستم موفق كرد توانمندي آن براي پيگيري سياستها و ساخت نهادهايي بود كه در طول دولتهاي متعدد تاب آورده است و در عين حال نيز حفظ انعطاف پذيري براي تحمل موانع و ضروري ساختن سازگاريها و تنظيمات. در برخي موارد، ايالات متحده قادر بوده است تا اين الگو را در سالهاي پس از جنگ سرد به پيش ببرد. اما هنوز سوالات بي جواب فراواني وجود دارد، اصلاحات ناتمام و اختلافات عميق-در داخل و خارج از آمريكا- كه توانايي ما براي پيشبرد اهدافمان و احياي رهبريمان را با مشكل مواجه ميكند. براي ايجاد و اجراي موثر يك راهبرد امنيت ملي پايدار و هدفمند، بايد همكاري موثري بين قواي دولت وجود داشته باشد. اين دولت بر اين باور است كه ما هنگامي قدرتمند هستيم كه مطابق با قانون عمل كنيم، يعني همانگونه كه قانون اساسي تقاضا دارد. اين دولت همچنين به رايزني فعال با كنگره متعهد است و از نظارت قوي و موثر بر سياستهاي امنيت ملي آن استقبال ميكند. ما از كنگره به عنوان يك شريك تمام عيار در ايجاد راهحلهاي پايدار براي چالشهاي سخت استقبال ميكنيم و نگاهي وراي تيتر روزنامهها براي داشتن ديدگاهي طولاني بر منافع آمريكا خواهيم داشت. و ما كنگره را به نظارت مطابق با اصلاحاتي كه از طريق قانون گذاري، تصويب شده است ترغيب ميكنيم به ويژه در خصوص سالهاي پس از 11 سپتامبر 2001. قوه مجريه بايد وظيفه خود را با توسعه طرحها و رويكردهاي منسجم انجام دهد كه بر توانمنديهاي فوق در سراسر ادارات و نهادهاي آن براي پرداختن به موضوعاتي كه با آن مواجه ميشويم، تاثير ميگذارد. همكاري در دولت-و با شركاي ما در سطوح ايالتي، محلي و قبيلهاي دولت در صنعت و در خارج از كشور- بايد اقدامات ما را راهنمايي كند.
اين نوع همكاري موثر به همكاري گسترده و دو حزبي بستگي خواهد داشت. در سراسر جنگ سرد، همين كه توافقات فشردهاي درباره راهكارهاي مشخص انجام شد، اين عقيده وجود داشت كه رهبران سياسي آمريكا در اهداف مشترك سهيم هستند، حتي اگر آنها درباره نحوه دستيابي به اين اهداف اختلاف داشته باشند.
در شرايط سياسي امروز، بواسطه اقدامات هر دو طرف، داشتن حس مقاصد مشترك مسئلهاي است كه گاهي اوقات نبود آن در گفت وگوي امنيت ملي ما وجود دارد.
اين اختلاف آمريكا را در يك نقطه ضعف راهبردي قرار ميدهد. اين براي توانايي ما به منظور پرداختن به چالشهاي دشوار مانع ايجاد ميكند و يك حس اشتياق و قطبي شدن را به درون سياستهاي ما كه مي تواند بر سياستهاي ما و موضع ما در سراسر جهان تاثير بگذارد، تزريق كند. اين مسئله بايد با يك حس جديد از نزاكت و يك تعهد به استقبال از هدف مشترك ما به عنوان مردم آمريكا، جايگزين شود.
آمريكاييها ماهيتا مردمي مطمئن و خوش بين هستند. ما به جايگاه خود در رهبري دنيا دست نيافتهايم مگر با تقويت فوقالعاده اسناد اساسي خود و توانمندي و تشويق نسلهاي آمريكايي كه به آن ارزشها زندگي دادهاند. آمريكاييها از طريق خدمات خود، فداكاريهاي خود، آرزوهاي خود و از طريق پيگيري يك اتحاد كاملتر به ارزشهاي فوق جان دادهاند. ما امروز شاهد همان ويژگيها هستيم، به خصوص در مردان و زنان جوانمان كه با پوشيدن يونيفورمها دورههاي خدمت خود براي دفاع از كشور در راهي دشوار به همراه همتايان غيرنظامي خود گام بر ميدارند.
اين مسئوليت نميتواند تنها به عهده آنها باشد. و ترديدي نيست كه ما به عنوان يك ملت ميتوانيم بار ديگر از عهده مسئوليت خود به عنوان مردم آمريكا بر آييم. حتي در دنيايي كه پر از چالشهاي گوناگون است، هيچ تهديدي نيست كه مردم آمريكا نتوانند از عهده آن بر آيند و هيچ فرصتي از دسترس ما دور نيست.
ما به نيرو گرفتن از آن اسناد اساسي ادامه ميدهيم كه اين عقيده را ايجاد كرد كه ما را به هم پيوند ميدهد. ما همچنين ميتوانيم توانمندي خود را به نمايش بگذاريم و به پيگيري اتحادي كاملتر ترغيب كنيم و -در انجام اين كار- رهبري آمريكا در جهان را احيا ميكنيم. ادامه مطلب
خبرگزاري فارس بنا به اهميت اين گزارش اقدام به ترجمه متن كامل آن كرده است كه بخش هشتم و پاياني آن به شرح زير خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.
بقيه در ادامه
- آمريكاي شمالي:
مشاركت راهبردي و رابطه منحصر به فردي كه ما با كانادا و مكزيك داريم براي امنيت ملي آمريكا حياتي هستند و تاثير مستقيمي بر امنيت ميهن ما دارد. با ميلياردها دلار داد و ستد تجاري، زيرساختهاي حساس مشترك و ميليونها از شهرونداني كه به دو سوي مرزهاي مشترك ما و اين كشورها در رفت و آمد هستند، هيچ كشوري به اندازه اين دو كشور بطور مستقيم با زندگي روزمره ما در ارتباط نيستند. ما بايد در نحوه تفكر خود درباره مرزهاي مشترك كشور با ديگر كشورها تغيير ايجاد كنيم تا روند قانوني و مشروع ورود اتباع و كالاهاي خارجي را به كشور را تامين و تسريع بخشيده و در عين حال از تهديدات فراملي كه جامعه آزاد ما را تهديد مي كنند، ممانعت به عمل آوريم.
كانادا يكي از نزديكترين شركاي تجاري ما و يكي از همپيمانان نزديك امنيتي ما و همچنين در زمره مهمترين شريك ما در تلاشها و اقدامات منطقهاي و جهاني است. شكوفايي دوجانبه ما ارتباط دوجانبه و نزديكي به هم از جمله از طريق روابط تجاري ما با مكزيك از طريق پيمان "نفتا " NAFTA دارد. همكاري امنيت ما با كانادا شامل پيمان دفاعي آمريكاي شمالي و همكاريهاي برون مرزي در قالب سازمان ناتو است. همكاري ما همچنين براي موفقيت تلاشهاي ما در زمينه موضوعات متفاوت از مذاكرات بينالمللي در زمينه آبوهوايي گرفته تا همكاري اقتصادي در قالب گروه بيست، حياتي هستند.
با مكزيك علاوه بر همكاري تجاري، ما همكاريهاي نزديكي براي شناسايي و جلوگيري از تهديدات در زودترين زمان ممكن داريم، حتي پيش از آن كه اين تهديدات به منطقه آمريكاي شمالي برسند. ثبات و امنيت در مكزيك براي ساختن رابطه اقتصادي قوي، مبارزه با مواد مخدر و تسليحات و ارتقاي سياست مهاجرتي مناسب، اموري واجب هستند.
ايجاد همكاري با ديگر مراكز نفوذ قرن بيستويكم
آمريكا بخشي از محيط پوياي بينالمللي است كه در آن ملتهاي مختلف نفوذ داشته و پيشبرد منافع ما مستلزم توسعه دامنه همكاريها در سراسر جهان است. برخي از روابط دوجانبه - مانند روابط آمريكا و چين، هند و روسيه - براي ساخت همكاريهاي گستردهتر در حوزههاي منافع مشترك حياتي خواهند بود. قدرتهاي در حال ظهور در هر منطقه از جهان بطور فزايندهاي در تلاش هستند تا جايگاه خود را تثبيت كنند و فرصتهاي مشاركت براي آمريكا به همراه ميآورند.
- آسيا:
رشد چشمگير آسيا ارتباط خود را براي شكوفايي آتي آمريكا افزايش داده است و مراكز نفوذ درحال ظهور، اين قاره را بطور فزايندهاي مهم كرده است. ما گامهاي اساسي براي تعميق تعامل ما در منطقه از طريق سازمانهاي منطقهاي، گفتوگوهاي نوين و ديپلماسي سطح بالا برداشتهايم. آمريكا روابط عميق و پايداري با كشورهاي منطقه داشته است از جمله در زمينه تجارت و سرمايهگذاري كه موجبات شكوفايي و رشد در هر دو سوي اقيانوس آرام را فراهم كرده است. تقويت اين روابط براي تلاشهاي ما براي پيشبرد رشد متوازن و پايدار و دو برابر كردن صادرات آمريكا حياتي است.
ما همكاريهاي امنيتي خود را در موضوعاتي مانند مقابله با افراطگرايي و گسترش هستهاي افزايش دادهايم. ما براي پيشبرد اين منافع مشترك از طريق ايجاد ائتلاف و تعميق روابط ما با قدرتهاي نوظهور تلاش خواهيم كرد و نقش قويتر را در معماري چندجانبه منطقه مانند اتحاديه كشورهاي آسياي جنوب شرقي (آسهآن)، همكاري اقتصادي آسيا-اقيانوسيه، شراكت دو سوي اقيانوس آرام و اجلاس سران شرق آسيا، پيگيري خواهيم كرد.
ما به پيگيري رابطه مثبت، سازنده و جامع با چين ادامه خواهيم داد. ما از چيني استقبال ميكنيم كه نقش رهبري مسئولانهاي را به همراه آمريكا و جامعه بينالملل در راستاي پيشبرد اولويتهايي مانند احياي اقتصادي، مقابله با تغييرات آبوهوايي و منعگسترش تسليحات هستهاي بازي كند. ما به نظارت خود بر برنامه مدرنيزه شدن نظامي چين ادامه خواهيم داد و بر اساس آن خود را براي تضمين اين امر آماده خواهيم كرد كه امنيت آمريكا و همپيمانانش از نظر منطقهاي و جهاني تاثيرات منفي به خود نبيند. علاوه بر اين، ما چين را ترغيب خواهيم كرد گزينههايي برگزيند كه با افزايش قدرت نفوذ اين كشور، ميزان مشاركت آن در صلح و امنيت و شكوفايي تقويت گردد. ما از راهبرد تازه خود و گفتوگوي اقتصادي براي رسيدگي كردن به موضوعات مختلف و بهبود ارتباطات ميان مراكز نظامي ما و كاهش بياعتماديها بهره خواهيم گرفت.
ما كاهش مدوام تنشها ميان جمهوري خلق چين و تايوان را پيگيري خواهيم كرد. ما درباره همه موضوعات توافق نخواهيم داشت و بر نگرانيهاي حقوق بشري خود و موارد مورد اختلاف ثابت قدم باقي خواهيم ماند. اما اختلافات نبايد مانع از همكاري ما در موضوعات منافع مشترك باشد، زيرا يك رابطه عملگرايانه و كارآمد ميان آمريكا و چين براي رسيدگي به چالشهاي عمده قرن بيست و يكمي اساسي خواهد بود.
آمريكا و هند نيز در حال ايجاد مشاركت راهبردي هستند. مشاركتي كه منافع مشترك، ارزشهاي مشترك ما به عنوان دو كشور دموكراتيك بزرگ دنيا و همچنين رابطه نزديك ميان مردم ما تقويت خواهد كرد. پيشرفتهاي مسئوليتپذيرانه هند به عنوان الگويي مثبت براي كشورهاي در حال توسعه عمل ميكند و فرصتهايي را براي مشاركت بيشتر اقتصادي، علمي، زيست محيطي و امنيتي ايجاد مي كند. با همكاري با يكديگر از طريق گفتوگوي راهبردي و ديدارهاي ميان مقامات رده بالا، ما به دنبال رابطهاي گسترده هستيم تا در آن هند مشاركت لازم در تلاشهاي ضدتروريستي، منع گسترش هستهاي را داشته و در ارتقاي آموزش، بهداشت و كشاورزي دائمي و كاهش فقر داشته باشد. ما به نقش رهبري فزاينده هند در موضوعات مختلف جهاني از طريق همكاريهايي مانند گروه بيست ارج مي نهيم و تلاش خواهيم كرد كه با هند براي ارتقاي ثبات در جنوب آسيا و ديگر نقاط جهان همكاري كنيم.
- روسيه:
ما به دنبال ايجاد رابطهاي باثبات، اساسي و چند جانبه با روسيه بر اساس منافع مشترك هستيم. ايالات متحده آمريكا در يك روسيه قوي، آرام و شكوفا كه معيارهاي بينالمللي را رعايت ميكند، منافعي دارد. از آنجايي كه دو كشور اكثر سلاحهاي هستهاي دنيا را در اختيار دارند، ما در حال همكاري براي پيشبرد منع گسترش هستهاي هم از طريق كاهش زرادخانههاي هستهاي و هم از طريق همكاري براي تضمين اين امر هستيم كه ديگر كشورها به تعهدات بينالمللي خود براي كاهش توسعه سلاحهاي هستهاي در سراسر دنيا، پايبند باشند. ما به دنبال مشاركت بيشتر با روسيه براي مقابله با افراطگرايي خشونتآميز بخصوص در افغانستان هستيم. ما همچنين به دنبال تجارت جديد و ترتيبات سرمايهگذاري براي شكوفايي و رونق بيشتر مردمان هستيم. ما از تلاشها با همكاريهاي روسيه براي ارتقاي نقش قانون، ايجاد دولتي مسئول و ارزشهاي جهاني حمايت ميكنيم. ضمن اين كه بطور فعالانهاي به دنبال همكاري روسيه براي ايفاي نقش به عنوان يكي از شركاي مسئول اروپا و آسيا خواهيم بود، در عين حال از استقلال و تماميت ارضي همسايگان روسيه حمايت ميكنيم.
- مراكز نفوذ در حال ظهور:
بواسطه رشد اقتصادي فزاينده و ثبات سياسي، ملتها هر كدام بطور فزايندهاي نقش پررنگ منطقهاي و جهاني را برعهده ميگيرند و دورنماي همكاري بينالمللي را تغيير ميدهند. به منظور دستيابي به نظمي پايدار و عادلانه كه امنيت و شكوفايي مشترك ما را توسعه دهد، ما در حال تعميق بخشيدن به مشاركتهاي خود با قدرتهاي در حال ظهور بوده و آنها را ترغيب ميكنيم كه نقش بيشتري در تقويت معيارهاي بينالمللي و پيشبرد منافع مشترك ايفاء كنند.
به عنوان مثال، ظهور گروه 20 به عنوان سازمان بينالمللي-اقتصادي برتر ارايه كننده تغيير مشخص در مسير نظم بينالمللي ما به سوي همكاري بيشتر ميان اقتصادهاي اصلي سنتي و مراكز نفوذ نوظهور است. كشورهاي تشكيل دهنده گروه بيست- از كره جنوبي گرفته تا آفريقاي جنوبي، عربستان و آرژانتين- دستكم 80 درصد از توليد ناخالص داخلي جهان را به خود اختصاص دادهاند و اين امر از اين گروه همكاري يكي از نهادهاي بانفوذ در صحنه جهاني را ساخته است. باثبات كردن اقتصاد جهاني ما، راندمان انرژي بيشتر در سراسر دنيا و رسيدگي به گرسنگي مزمن در كشورهاي فقير تنها سه نمونه از چالشهاي عمده جهاني هستند كه نمي توان آنها را تنها از طريق همكاري تعداد اندكي از كشورها برطرف كرد.
اندونزي، به عنوان چهارمين كشور پرجمعيت دنيا، يكي از اعضاي گروه 20 و كشوري دموكراتيك، به عنوان يكي از مهمترين شركاي آمريكا در زمينه موضوعات منطقهاي و فراملي مانند تغييرات آبوهوايي، مبارزه با تروريسم، امنيت دريايي، ماموريتهاي صلحباني و امدادرساني در مواقع فاجعهها، بدل خواهد شد.
اندونزي با داراي بودن تساهل مذهبي، انعطافپذيري و جامعهاي چندفرهنگي به عنوان هسته اصلي ارزشهاي اين كشور در كنار جامعه مدني شكوفاي خود از جايگاه منحصر به فردي براي رسيدگي به چالشهايي برخوردار است كه جهان در حال توسعه با آنها مواجه است.
ما در منطقه آمريكاي جنوبي و شمالي، بخاطر بازارهاي ادغام شده، وابستگي به انرژي، تعهدات مشترك و گسترده به دموكراسي و حاكميت قانون در كنار هم قرار گرفتهايم. روابط عميق تاريخي، فاميلي و فرهنگي ما، مشاركت و ائتلاف ميان ما را براي منافع آمريكا حياتي كرده است. ما با كشورهاي اين منطقه براي پيشبرد شمول اقتصادي و اجتماعي، حفاظت از امنيت و آرامش و ارتقاس انرژي پاك و دفاع از ارزشهاي جهاني مردم اين بخش از نيمكره جهان، همكاري برابري خواهيم داشت.
ما از رهبري برزيل استقبال كرده و تلاش ميكنيم پا را فراتر از تقسيمبنديهاي قديمي شمال و جنوب در جهان گذاشته و پيشرفت در موضوعات دوجانبه، منطقهاي و جهاني را پيگيري كنيم. موفقيت اقتصاد كلان برزيل در كنار اقدامات اين كشور براي كاهش شكافهاي اجتماعي و سياسي، درسهاي مهمي براي كشورهاي منطقه آمريكاي لاتين و شمالي و آفريقا به ارمغان مي آورد. ما از تلاشهاي برزيل عليه شبكههاي فراملي غيرقانوني حمايت ميكنيم. برزيل به عنوان پاسدار يك ميراث ملي زيست محيطي و سرآمد سوختهاي تجديد پذير در دنيا، يكي از شركاي مهم ما در مقابله با تغييرات جهاني آبوهوا و ارتقاي امنيت انرژي است. همچنين در چارچوب گروه 20 و ميزگرد دوحه ما با برزيل همكاري خواهيم كرد تا اين امر را تضمين كنيم كه همه در توسعه و شكوفايي اقتصادي سهم داشته باشند.
ما مجموعهاي از منافع متعدد و پايدار، تعهدات ديرينه و فرصتهاي اندكي براي گسترش و تعميق روابط با خاورميانه بزرگتر در اختيار داريم. اين امر شامل حفظ مشاركت قوي با اسرائيل و در عين حال حمايت از تلاش اسرائيل براي ادغام در منطقه ميشود. ايالات متحده آمريكا همچنين توسعه روابط امنيت مهم در منطقه با كشورهاي عربي مانند مصر، اردن، عربستان سعودي و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج [فارس] را ادامه خواهد داد - مشاركتي كه نظاميان و سامانههاي دفاعي ما را قادر ميسازد به صورت كارآمدتري در كنار هم كار كنند.
ما در تضمين تحقق نيازهاي اقتصادي و اجتماعي و حقوق سياسي مردم منطقه كه جوانترن جمعيت دنيا را تشكيل ميدهند، منافعي داريم. ما به فشار بر دولتهاي در منطقه براي پذيرفتن اصلاحات سياسي براي كاهش محدوديتهاي بيان، تجمع و مطبوعات ادامه خواهيم داد. ما حمايت قوي خود را از گروههاي جامعه مدني و آن دسته از اشخاصي حفظ خواهيم كرد كه به دنبال حقوق جهاني خود هستند. ما همچنين به ترغيب مشاركت در حوزههايي مانند آموزش و پرورش، رشد اقتصادي، علوم و بهداشت براي كمك به توسعه فرصتها ادامه خواهيم داد. ما بر اساسي چندجانبه، به دنبال پيشبرد منافع امنيتي مشترك مانند ابتكار همكاري استانبول براي همكاري ميان سازمان ناتو و شوراي همكاري خليج فارس و پيشبرد منافع مشترك در ايجاد اصلاحات نهادي و حكومتي از طريق مشاركت در "مجمع آينده " و ديگر گفتوگوهاي منطقهاي خواهيم بود.
تنوع و پيچيدگي قاره آفريقا براي ايالات متحده فرصت و در عين حال چالش است. همزمان با اين امر كه كشورهاي آفريقايي اقتصادهاي خود و نهادها و حاكميتهاي دموكراتيك خود را تقويت ميكنند، آمريكا از مشاركتهاي كارآمد استقبال ميكند. همكاري اقتصادي، امنيتي و سياسي ما به صورت مشورتي خواهد بود و شامل اولويتهاي جهاني، منطقهاي و ملي از جمله دسترسي به بازار آزاد، ممانعت از درگيري، صلحباني جهاني، مبارزه با تروريسم و حمايت از كاهندههاي مواد كربني خواهد بود. دولت آمريكا تمركز مجددي بر اولويتهاي خود در مداخله راهبردي در اموري خواهد داشت كه ميتوانند اشتغالزايي و رشد اقتصادي، مبارزه با فساد و در عين حال تقويت نحوه حكومتداري و حسابرسي را ارتقاء بخشيده و بهبود مسئولانه ظرفيت كشورهاي آفريقايي و بخشهاي انتظامي ايجاد كند. آمريكا همچنين از طريق گفتوگوي ديپلماتيك براي كاهش تنشهاي منطقهاي و محلي قبل از تبديل شدن آنها به يك بحران، فعاليت خواهد داشت. ما همچنين ثبات پايدار در كشورهاي مهمي مانند نيجريه و كنيا را حفظ خواهيم كرد چرا كه اين ثبات براي محورهاي منطقهاي اساسي هستند.
ايالات متحده آمريكا تلاش خواهد كرد به عنوان يك شريك بانفوذ و جذاب براي تضمين اين امر باقي بماند كه اولويتهاي آفريقايي مانند توسعه زيرساختها، بهبود دسترسي به برق و توسعه تجارت و سرمايهگذاري همچنان در راس برنامه هاي ما باقي بماند. ورود آفريقاي جنوبي به گروه بيست بايد با افزايش شمار كشورهاي آفريقايي نوظهوري همراه باشد كه در حال تدوين روندي به سوي توسعه منطقي و بهبود اداره مملكتي خود هستند. آفريقاي جنوبي از اموري مانند صلحباني گرفته تا تغييرات آبوهوايي و ظرفيتسازي، ارزشها و ابعاد منحصر به فردي از ابتكارات بينالمللي نشان داده است. با اقتصاد قوي، مديريت مانسب و متنوع، آفريقاي جنوبي يه عنوان سكوي پرتابي براي كل قاره آفريقا محسوب ميشود و ما تلاش خواهيم كرد تا منافع مشترك در امنيت، رشد و توسعه سرمايه انساني آفريقا را تضمين كنيم.
تقويت نهادها و سازوكارهاي همكاري
همانگونه كه رهبري و آينده نگري آمريكا براي معماري همكاري بينالمللي در دوران بعد از جنگ جهاني دوم امري اساسي بود، ما بايد در تلاشهاي جهاني براي مدرنيزه كردن زيرساختها براي همكاري بينالمللي در قرن بيست ويكم در راس باشيم. در حقيقت، توانايي ما در پيشبرد صلح، امنيت و فرصت ميتواند توان ما را براي تقويت قابليتهاي چندجانبه و ملي به كار اندازد. براي حل اين مشكلات، ما حالات متعدد همكاري را دنبال خواهيم كرد كه در آنها مشاركتهاي در قدرت و مسئوليت لحاظ شده باشند. لازم است كه نهادهاي موجود را تقويت كنيم تا عملكرد موثري داشته باشند. وقتي كه اين نهادها در انجام اين عملكرد ناتوان باشند، ما بايد تغييرات منطقي و مكانيزمهاي جايگزين را براي توسعه پيگيري كنيم.
- تقويت همكاري با سازمان ملل و تقويت اين سازمان:
ما در حال تقويت همكاري ما با سازمان ملل و نهادهاي وابسته به آن هستيم. ما نيازمند سازمان مللي قابل و توانمند هستيم كه بتواند اهدافي را محقق سازد كه در زمان تاسيس اين سازمان مورد نظر بود. يعني حفظ صلح و امنيت بينالملل، ارتقاي همكاري جهاني و پيشبرد حقوق بشر. براي نيل به اين منظور ما در حال پرداخت سهم خود هستيم. ما در حال تشديد تلاشها با شركاي خود در داخل و خارج شوراي امنيت سازمان ملل براي تضمين اقدام به موقع، قوي و معتبر در قبال تهديداتي هستيم كه عليه صلح و امنيت وجود دارند. ما طرفدار اصلاح اين سازمان و تقويت عملكرد كلي سازمان ملل، اعتبار و مشروعيت آن هستيم.
علاوه بر يك نظام جامعتر سازمان ملل، ما از اصلاحاتي حمايت ميكنيم كه رهبري و مديريت كارآمد و موثر خدمات مدني و بين المللي سازمان ملل را ارتقاء ميبخشند. ما همچنين در حال همكاري با كاركنان و كشورهاي عضو اين سازمان براي تقويت رهبردي و ظرفيت عملياتي اين سازمان در امور صلحباني، امدادهاي انساندوستانه، احياي بعد از وقوع بلاياي طبيعي، همياري توسعهاي و ارتقاي حقوق بشر هستيم. ما همچنين از چارچوبها و ظرفيتهاي جديد سازمان ملل براي مبارزه با تهديدات فراملي مانند تكثير سلاحهاي كشتار جمعي، بيماريهاي مسري، مبارزه با مواد مخدر و مقابله با تروريسم، حمايت ميكنيم.
- پيگيري تصميمات از طريق چارچوبها و ائتلافهاي متعدد
ما نياز داريم ابزارها، ائتلافها و نهادهايي كه در آن لشكري از كارگران بر اساس كارآيي، رقابت و اعتبار بلندمدت ظهور ميكنند، ترغيب كنيم. اين امر مستلزم همكاري تقويت شده ميان سازمان ملل، سازمانهاي منطقهاي، نهادهاي مالي بينالمللي، آژانسهاي تخصصي و ديگر بازيگراني است كه براي مديريت بهتر برخي از تهديدات و چالشها آمادگي دارند. ما در حال تلاش براي ايجاد توافقي جديد ميان قدرتهاي نوظهور و اصلي بر سر چالشهاي مشترك جهاني هستيم تا اين امر را تضمين كنيم كه همكاري چندجانبه دربردارنده تعهد مداوم از سوي كشورهاي بانفوذ باشد.ما ضمن اين كه ابتكارات ارايه شده در گروه هشت كشور صنعتي را با همكاري شركاي ديرين پيگيري ميكنيم، در عين حال تمركز خود را به سوي هماهنگي اقتصادي در گروه بيست قرار دادهايم. گروهي كه نشان دهنده گسترش قدرت در جهان امروز و همچنين منعكس كننده نيازي است كه درباره به كارگيري تلاشهايي طيف وسيعي از كشورهاي اروپايي، آسيايي، آفريقايي و خاورميانهاي موجود است. ما همچنين در حال تجديد رهبري آمريكا در بانكهاي توسعه چندجانبه و صندوق بين المللي پول و تشديد تعامل و سرمايهگذاري خود در اين موسسات براي تقويت اقتصاد جهاني، خارج كردن مردم از فقر، بهبود امنيت غذايي، رسيدگي به وضعيت آبوهوا و شيوع بيماريها و تامين كشورهاي شكنندهاي مانند افغانستان و هائيتي هستيم.
- سرمايهگذاري در قابليتهاي منطقهاي:
سازمانهاي منطقه اي ميتوانند بطور خاصي در بسيج و مشروعيت بخشيدن به همكاريها در ميان كشورهايي موثر باشند كه نزديك منطقه بحران قرار دارند. سازمانهاي منطقهاي- مانند ناتو، سازمان همكاريهاي امنيتي اروپا، سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه آفريقا، اتحاديه كشورهاي آمريكايي، سازمان آسهآن و شوراي همكاري خليج فارس- از نظر اعضاء، اساسنامه، تاريخچه، منشاء و قابليتهاي عملياتي متنوع هستند. اين تنوع مستلزم اطلاع يافتن از رويكرد راهبردي اين سازمانها از نقش خود و مشاركت در امنيت جهاني است.
ايالات متحده در حال ترغيب نوآوري و توسعه مداوم قابليتهاي منطقهاي در چارچوب تقسيمبنديهاي كاري ميان موسسات محلي، ملي و جهاني است. هر جا كه لازم باشد، ما از امر آموزش و ديگر برنامههاي مرتبط با آن براي تقويت ظرفيتهاي منطقهاي براي امور صلحباني و مديريت مناقشات بهره خواهيم گرفت تا تاثيرگذاري و سهم مسئوليتهاي اين موسسات را بهبود بخشيم. ما همچنين رويكردي جامعتر براي امنيت منطقهاي را ترغيب خواهيم كرد كه بتواند ارايه كننده تمركز متوازني در موضوعاتي مانند امنيت غذا، بهداشت جهاني و آموزش و پرورش، دسترسي به انرژي راحتتر و سبزتر، دسترسي به عدالتي منصفانه و كارآمد و تلاشي هماهنگ براي ارتقاي شفافيت در همه سطوح و مبارزه با فساد باشد.
حفظ تعامل گسترده در زمينه چالشهاي كليدي جهان
بسياري از چالشهاي كنوني نميتواند به تنهايي به كمك يك كشور يا حتي گروهي از كشورها حل شود. بنا بر اين آزمايش نظم بينالمللي ما، توانايي آن براي تسهيل همكاري جهاني گسترده و موثر لازم براي رويارويي با چالشهاي قرن بيست و يكم است. بسياري از اين چالشها پيش از از مورد بحث قرار گرفتهاند كه عبارتند از افراطگرايي خشونت بار، گسترش تسليحات هستهاي و ارتقاي كاميابي جهاني. به علاوه، ديگر چالشهاي كليدي نيازمند همكاري جهاني گسترده است كه عبارتند از:
تغييرات آب و هوايي: خطر پديده تغييرات آب و هوايي واقعي، فوري و شديد است. اين تغييرات كه ناشي از پديده گرم شده سياره است به درگيريهاي جديد درباره پناهندگان و منابع منجر خواهد شد؛ معضلات جديد از جمله خشكسالي و قحطي به بار ميآورد و به بلاياي طبيعي فاجعهآميز و فرسايش زمين در سراسر جهان منتهي خواهد شد. بنا بر اين ايالات متحده بر اساس دستورالعمل شفاف علمي و به وسيله همكاري با تمام كشورها با تغييرات آب و هوايي مقابله خواهد كرد-زيرا هيچ راه حل موثري براي تغييرات آب و هوايي وجود ندارد كه به اتخاذ اقدامات مسئولانه تمام كشورها بستگي نداشته باشد و به اين دليل با تغييرات آب و هوايي مقابله خواهيم كرد كه ما اين سياره را ترك خواهيم كرد [و بنا بر اين براي آيندگان بايد حفظ شود].
" داخل آمريكا: تلاشهاي ما با اقداماتي كه در داخل كشور انجام ميدهيم، آغاز ميشود. ما اقتصاد انرژي خود را در داخل آمريكا انگيزه خواهيم بخشيد و موارد زير را انجام خواهيم داد: احياي صنعت هستهاي داخلي آمريكا، افزايش استانداردهاي بهره وري ما، سرمايه گذاري در انرژيهاي تجديد شونده فراهم كردن مشوقهايي كه انرژي را به گونهاي از انرژي سودآور تبديل كند. اين امر به ما اجازه ميدهند تا گازهاي آلاينده را بشدت كاهش دهيم- در حدود 17 درصد تا سال 2020 و بيش از 80 درصد تا سال 2050. اين كاهش گازهاي آلاينده تا حدي به قوانين جامع و اجراي موثر آن بستگي خواهد داشت.
" خارج از آمريكا: از لحاظ منطقهاي، ما تلاشهاي خود را در آسيا، قاره آمريكا و آفريقا به منظور ايجاد مشاركتهاي انرژيهاي پاك جديد افزايش خواهيم داد. از لحاظ جهاني، ما به دنبال اجراي و توسعه "توافق كپنهاگ " و اطمينان يافتن از واكنش به تغييرات آب و هوايي خواهيم بود كه اقدامات قاطعانهاي را از جانب تمام كشورها ميطلبد.
هدف ما تلاشي موثر و بينالمللي است كه در آن تمام اقتصادهاي بزرگ متعهد به اقدام ملي بلندپروازانه براي كاهش گازهاي آلاينده خود هستند، كشورها تعهدات خود را به صورتي شفاف جامه عمل ميپوشانند و تامين مالي لازم انجام ميشود تا اينكه كشورهاي در حال توسعه بتوانند پديده تغييرات آب و هوايي را كاهش دهند، تاثيرات آن را كاهش دهند، جنگلها را حفظ كنند و در فناوريهاي انرژي پاك سرمايه گذاري كنند. ما اين همكاري جهاني را از طريق مسيرهاي چندگانه كه با تمركز بر همكاري پيشروندهاي است كه كارايي دارد، دنبال خواهيم كرد. ما اصل (قانون) مشترك بجز واكنشهاي متفاوت و قابليتهاي مرتبط را ميپذيريم، اما تاكيد ميكنيم كه هرگونه رويكردي كه ملتها اتخاذ ميكنند مسئوليت پذيري آنها را ميطلبد.
حفظ صلح و درگيري مسلحانه: ضايعات انساني ناگفته، رنج و خسارت به اموال كه ناشي از درگيري مسلحانه است اين امر را اجتناب ناپذير ميسازد كه تمام كشورهاي مسئول براي جلوگيري از آن اقدام كنند. هيچ كشوري به تنهايي نميتواند و نبايد بار سنگين مديريت يا حل درگيريهاي مسلحانه جهان را به عهده گيرد. براي اين منظور، ما تاكيدي جديدي بر بازدارندگي و جلوگيري به وسيله اقدام ديپلماتيك فعال داريم و از كمك بخش توسعه و امنيت براي ساختن ظرفيت كشورهاي در معرض خطر و كاهش اشتياق افراطگرايي خشونت بار استفاده ميكنيم. اما هنگامي كه نيروهاي بينالمللي بايد به اين تهديدات واكنش نشان دهند و صلح را حفظ كنند، ما با شركاي بينالمللي خود براي اطمينان از اينكه آنها آماده، توانمند و راغب هستند، همكاري خواهيم كرد. ما به جلب حمايت در كشورهاي ديگر براي كمك به تداوم عملياتهاي صلح و ثبات جهاني از طريق ماموريتهاي حافظ صلح سازمان ملل و سازمانهاي منطقهاي مانند ناتو و اتحاديه آفريقا ادامه خواهيم داد. ما به افزايش شمار نيرو و كمككنندگان پليس ادامه خواهيم داد. براي اطمينان يافتن از اينكه آنها به درستي آموزش ديده و تجهيز شدهاند كار ميكنيم، كه حكم قانوني آنها بر روشها منطبق باشد و اينكه ماموريتهاي آنها توسط اقدام سياسي لازم براي ايجاد و حفظ صلح حمايت ميشود.
در سودان كه دهههاست به وسيله درگيري خشونت آميز روي آرامش نديده است، آمريكا به همكاري با جامعه جهاني براي حمايت از اجراي عناصر عمل نشده "توافق صلح جامع " متعهد باقي مانده است و اطمينان ميدهد كه همهپرسي درباره آينده سودان جنوبي در سال 2011 به موقع انجام ميشود و اينكه نتايج آن مورد احترام واقع ميشود. به علاوه، ما به تعامل در زمينه تلاشهاي لازم براي حمايت از صلح و ثبات پس از همهپرسي فوق ادامه خواهيم داد و به كار براي تامين صلح، وقار و پاسخگويي در دارفور ادامه ميدهيم.
" جلوگري از نسل كشي و كشتارهاي جمعي: ايالات متحده و تمام كشورهاي عضو سازمان ملل مفهوم "مسئوليت حفاظت " را تاييد كردهاند. در انجام اين مهم، ما بر اين باوريم كه مسئوليت اوليه جلوگيري از نسل كشي و كشتار جمعي با دولتهاي حاكم است اما اين مسئوليت به جامعه جهاني انتقال مييابد هنگامي كه دولتهاي حاكم خودشان مرتكب نسل كشي يا كشتارهاي جمعي ميشود يا هنگامي كه ثابت شود آنها از انجام اقدام لازم براي جلوگيري يا واكنش به چنين جنايتهايي در درون مرزهايشان ناتوان هستند يا تمايلي ندارند. ايالات متحده به همكاري با همپيمانان و به تقويت تواناييهاي داخلي خود متعهد است، به اين منظور كه اطمينان دهد آمريكا و جامعه جهاني به صورت پيش فعال در يك تلاشراهبردي براي جلوگيري از كشتارهاي جمعي و نسل كشي شركت دارند. در صورتيكه اقدامات جلوگيري از نسل كشي با شكست مواجه شود، ايالات متحده به صورت چند جانبه و دو جانبه براي فعال كردن روشهاي ديپلماتيك، بشردوستانه، مالي و -در موارد مشخص- نظامي براي جلوگيري و واكنش به نسل كشي و كشتارهاي جمعي اقدام خواهد كرد.
" عدالت بينالمللي: از نورمبرگ گرفته تا يوگسلاوي و ليبريا، ايالات متحده شاهد اين بوده است كه پايان مصونيت و ارتقاي عدالت به تنهايي از الزامات اخلاقي نيستند بلكه اين موارد نيروها را در امور بينالمللي با ثبات ميسازند. بنا بر اين ايالات متحده براي تقويت نظامهاي قضايي ملي و حفظ حمايت ما از محاكم بينالمللي تك منظوره و دادگاههاي مركب تلاش ميكند. آنهايي كه عمدا غيرنظاميان بيگناه را هدف قرار ميدهند بايد محاكمه شوند و ما به حمايت خود از نهادها و پيگردهايي كه اين حق مهم را به پيش ميبرند ادامه خواهيم داد. با اينكه آمريكا در حال حاضر طرف "اساسنامه رم دادگاه جنايات بينالمللي " (ICC) نيست و همواره از پرسنل آمريكا حفاظت خواهد كرد، اما در حال تعامل با طرفهاي دادگاه جنايات بينالمللي در زمينههاي مورد نگراني هستيم و از پيگرد دادگاه جنايات بينالمللي در خصوص پروندههايي كه منافع و ارزشهاي آمريكا را به پيش ميبرند و مطابق با شرايط قانون آمريكاست، حمايت ميكنيم.
بيماريهاي همهگير و عفوني: تهديد بيماري مسري از مرزهاي سياسي فراتر ميرود و توانايي جلوگيري، تشخيص سريع و جلوگيري از شيوع بيماريهاي بالقوه مسري تا كنون به اين حد با اهميت نبوده است. يك بيماري همهگير كه در يك جامعه منفرد شروع شود ميتواند بسرعت به يك بحران بهداشتي چند مليتي تبديل شود كه باعث رنج ميليونها نفر ميشود و همچنين اختلالاتي براي مسافرتها و تجارتها به وجود ميآورد. پرداختن به اين خطرات فرامليتي نيازمند آمادگي از قبل، همكاري گسترده با جامعه جهاني و توسعه يك جمعيت منعطف در داخل كشور است. با درك اين مطلب كه بهداشت جمعيت جهان تاكنون به اين اندازه به هم وابسته نبوده است، ما در حال بهبود بهداشت عمومي و توانمنديهاي پزشكي در خطوط مقدم اين جبهه هستيم. اين خطوط مقدم شامل موارد زير است: نظارت بر بيماريهاي داخلي و بينالمللي، آگاهي موقعيتي، توسعه سريع و قاب اعتماد اقدامات متقابل پزشكي براي واكنش به تهديدات بهداشت عمومي، آموزش و پرورش آمادگي، و افزايش ظرفيت نظام بهداشت داخلي براي پاسخ به هجوم بيماران به علت يك فاجعه يا موقعيت اضطراري. اين توانمنديها شامل توانايي ما براي همكاري با شركاي بينالمللي به منظور كاهش و جلوگيري از بيماري در زمان لازم است.
ما در حال افزايش همكاري بينالمللي و تقويت نهادهاي چندجانبه هستيم تا موارد زير را بهبود بخشيم:
نظارت جهاني و توانمنديهاي هشدار اوليه و كنترل قانوني سريع و اقدامات جلوگيري در مقابل تهديد همهگير بعدي. ما به بهبود درك خود از بيماريهاي در حال ظهور ادامه ميدهيم و به توسعه محيطهايي كه استعداد كمتري به بروز بيماريهاي همهگير دارند، كمك ميكنيم. ما به آزمايشگاههاي خارج از آمريكا، رابطه با دولتهاي ميزبان و تمايل كشورها براي به اشتراك گذاردن اطلاعات بهداشتي با سازمانهاي غيردولتي و بينالمللي، تكيه ميكنيم. در اين خصوص، ما به تدوام كار براي غلبه بر محدوديت و يك نوع بي ميلي عمومي براي به اشتراك گذاردن اطلاعات بهداشتي نياز داريم. در پايان، ما به دنبال كاهش مشكلات ديگر از جمله ظرفيت توليد واكسن جهاني محدود و كاهش تهديد بروز و بروز مجدد بيماري در كشورهايي هستيم كه به طور ضعيف اداره ميشوند.
تهديدهاي جنايي فرا ملي و تهديدات در معرض حكومت: تهديدهاي جنايي فرا ملي و شبكههاي قاچاق غيرقانوني به توسعه قابل توجه در اندازه، دامنه فعاليت و نفود خود ادامه ميدهند-كه چالشهاي امنيت ملي عظيمي بر آمريكا و كشورهاي شريك آن وارد ميكنند. اين تهديدات از مرزها و قارهها عبور ميكنند و ثبات كشورها را تضعيف ميكنند، نهادهاي دولتي را از طريق فساد تخريب ميكنند و به شهروندان سراسر جهان آسيب ميزنند. سازمانهاي جنايي فرا ملي ثروت و قدرت بي سابقهاي از طريق قاچاق و ديگر فعاليتهاي غيرقانوني به دست آوردهاند، در نظامهاي ملي قانوي نفوذ يافتهاند و بازارهاي تجاري را بي ثبات كردهاند. آنها دسترسي خود را به وسيله ايجاد متحداني با مقامات دولتي و برخي سرويسهاي امنيتي دولتي افزايش دادهاند. شبكه جنايت-ترور يك نگراني جدي است زيرا تروريستها از شبكههاي جنايي براي حمايت لجستيكي و مالي استفاده ميكنند. به طور فزاينده، اين شبكهها در جرائم سايبري دخيل هستند كه سالانه ميلياردها دلار براي مصرف كنندگان هزينه در بر دارد و در عين حال اعتماد جهاني به نظام مالي بينالمللي را تضعيف ميكند.
مبارزه با شبكههاي قاچاق و جنايي بينالمللي نيازمند يك راهبرد چندجانبه است كه موارد زير را پوشش دهد:
حفاظت از شهروندان، در هم شكستن قدرت مالي شبكههاي جنايي و تروريستي، اختلال در شبكههاي قاچاق غيرقانوني، غلبه بر سازمانهاي جنايي فرا ملي، مبارزه با فساد دولتي، تقويت اجراي قانون، تقويت نظامهاي قضايي و افزايش شفافيت. در حاليكه اينها چالشهاي بزرگ هستند، ايالات متحده قادر خواهد بود راهبردي جمعي را با ديگر كشورهايي كه با تهديدات مشابهي مواجهند، تدبير و اجرا كند.
حفاظت از منافع جهاني: ما بايد در سراسر جهان با هماهنگي با همپيمانان و شركا براي بهينه سازي استفاده از دريا، هوا و فضاي مشترك اين قلمروها، همكاري كنيم. اين نواحي مشترك كه خارج از حوزههاي قضايي ملي قرار دارند، بافت پيوندي سراسر اطراف جهان ما هستند كه امنيت و كاميابي تمام كشورها به آن وابسته است. ايالات متحده به كمك به دسترسيهاي ايمن، ارتقاي امنيت و اطمينان از اينكه استفاده پايدار از منابع در اين قلمروهها صورت ميگيرد، ادامه خواهد داد. اين تلاشها نيازمند همكاري چندجانبه قدرتمند، آگاهي و نظارت منطقهاي افزايش يافته و تقويت عرفها و استانداردهاي بينالمللي است.
ما بايد با همديگر همكاري كنيم تا جريان دائم تجارت را تضمين كنيم، مسافرت هوايي امن و ايمن را تسهيل بخشيم و از اختلالات در ارتباطات حساس جلوگيري كنيم. ما همچنين بايد از قلمروهاي دريايي، هوايي و فضايي در مقابل كساني كه دسترسي آنها رد شده يا از اين قلمروها براي مقاصد خصمانه استفاده ميكنند، حفاظت كنيم. اين امر شامل بازنگهداشتن تنگههاي راهبردي و مسيرهاي دريايي حياتي، بهبود شناسايي زودهنگام تهديدات دريايي در حال ظهور، جلوگيري از استفاده خصمانه دشمنان از قلمرو دريايي و تضمين استفاده مسئولانه از فضاست. براي مثال، به عنوان يك تلاش كليدي در زمينه قلمرو دريايي، ما تصويب "كنوانسيون سازمان ملل درباره حقوق دريايي " را پيگيري خواهيم كرد.
بسياري از اين اهداف به طور برابر براي فضاي سايبري قابل اجرا است. در حاليكه فضاي سايبري زير ساخت ديجيتالي كشورهاي منفرد تكيه دارد، چنين زيرساختي به صورت جهاني به هم مرتبط است و تامين امنيت آن نيازمند همكاري جهاني است. ما براي به رسميت شناختن عرفهاي رفتاري در فضاي سايبري تلاش خواهيم كرد و علاوه بر اين با شركاي جهاني براي تضمين حفاظت از جريان آزاد اطلاعات و دسترسي دائم ما تلاش ميكنيم. همواره، ما به دفاع از شبكههاي ديجيتال خود در مقابل نفوذ و اختلال آسيب زا ادامه خواهيم داد.
منافع مربوط به نواحي قطبي: ايالات متحده يك كشور قطبي با منافع گسترده و اساسي در منطقه قطب شمال است؛ منطقهاي كه ما به دنبال برآوردن نيازهاي امنيت ملي، حفاظت از محيط زيست، مديريت مسئولانه منابع، توجيه جوامع بومي، حمايت از تحقيقات علمي و تقويت همكاري بينالمللي در دامنه گستردهاي از مسايل هستيم.
.IV نتيجه گيري
"فراموش كردن زمانيكه اين جنگ شروع شد، آسان است، ما متحد بوديم، با خاطره تازه حملهاي وحشتناك و با تصميم به دفاع از كشورمان و ارزشهايي كه براي ما ارزشمندند. من اين طرز فكر را رد ميكنم كه ما نميتوانيم آن وحدت را مجددا ايجاد كنيم. بر اين باورم با ذره ذره اين واقعيت كه ما هستيم، ما به عنوان مردم آمريكا، هنوز ميتوانيم در حمايت از يك هدف مشترك متحد شويم، منظورم ارزشهايي كه صرفا از قديم روي كاغذهاي پوست آهو نوشته شده نيست. اين ارزشها يك عقيده است كه ما را به اتحاد فرا ميخواند و ما را از طريق تاريكيهاي طوفانها به مانند يك ملت و يك مردم عبور ميدهد. "
باراك اوباما، وست پوينت، نيويورك، دوم دسامبر 2009
----------------
اين راهبرد خواستار گستره جامعي از اقدامات ملي و يك مفهوم گسترده از آنچه امنيت ملي ما را تشكيل ميدهد، است. گذشته از اينها، اين راهبرد درباره احياري رهبري ما به وسيله درخواست بهترينها براي آمريكاست-نوآوري و توانمندي ما؛ تجسم آزادي و اخلاقي ما. موفقيت به رويكردهايي نياز خواهد داشت كه ميتواند حفظ شود و به نتايج برسد. يكي از دلايلي كه اين كشور در نيمه دوم قرن بيستم موفق كرد توانمندي آن براي پيگيري سياستها و ساخت نهادهايي بود كه در طول دولتهاي متعدد تاب آورده است و در عين حال نيز حفظ انعطاف پذيري براي تحمل موانع و ضروري ساختن سازگاريها و تنظيمات. در برخي موارد، ايالات متحده قادر بوده است تا اين الگو را در سالهاي پس از جنگ سرد به پيش ببرد. اما هنوز سوالات بي جواب فراواني وجود دارد، اصلاحات ناتمام و اختلافات عميق-در داخل و خارج از آمريكا- كه توانايي ما براي پيشبرد اهدافمان و احياي رهبريمان را با مشكل مواجه ميكند. براي ايجاد و اجراي موثر يك راهبرد امنيت ملي پايدار و هدفمند، بايد همكاري موثري بين قواي دولت وجود داشته باشد. اين دولت بر اين باور است كه ما هنگامي قدرتمند هستيم كه مطابق با قانون عمل كنيم، يعني همانگونه كه قانون اساسي تقاضا دارد. اين دولت همچنين به رايزني فعال با كنگره متعهد است و از نظارت قوي و موثر بر سياستهاي امنيت ملي آن استقبال ميكند. ما از كنگره به عنوان يك شريك تمام عيار در ايجاد راهحلهاي پايدار براي چالشهاي سخت استقبال ميكنيم و نگاهي وراي تيتر روزنامهها براي داشتن ديدگاهي طولاني بر منافع آمريكا خواهيم داشت. و ما كنگره را به نظارت مطابق با اصلاحاتي كه از طريق قانون گذاري، تصويب شده است ترغيب ميكنيم به ويژه در خصوص سالهاي پس از 11 سپتامبر 2001. قوه مجريه بايد وظيفه خود را با توسعه طرحها و رويكردهاي منسجم انجام دهد كه بر توانمنديهاي فوق در سراسر ادارات و نهادهاي آن براي پرداختن به موضوعاتي كه با آن مواجه ميشويم، تاثير ميگذارد. همكاري در دولت-و با شركاي ما در سطوح ايالتي، محلي و قبيلهاي دولت در صنعت و در خارج از كشور- بايد اقدامات ما را راهنمايي كند.
اين نوع همكاري موثر به همكاري گسترده و دو حزبي بستگي خواهد داشت. در سراسر جنگ سرد، همين كه توافقات فشردهاي درباره راهكارهاي مشخص انجام شد، اين عقيده وجود داشت كه رهبران سياسي آمريكا در اهداف مشترك سهيم هستند، حتي اگر آنها درباره نحوه دستيابي به اين اهداف اختلاف داشته باشند.
در شرايط سياسي امروز، بواسطه اقدامات هر دو طرف، داشتن حس مقاصد مشترك مسئلهاي است كه گاهي اوقات نبود آن در گفت وگوي امنيت ملي ما وجود دارد.
اين اختلاف آمريكا را در يك نقطه ضعف راهبردي قرار ميدهد. اين براي توانايي ما به منظور پرداختن به چالشهاي دشوار مانع ايجاد ميكند و يك حس اشتياق و قطبي شدن را به درون سياستهاي ما كه مي تواند بر سياستهاي ما و موضع ما در سراسر جهان تاثير بگذارد، تزريق كند. اين مسئله بايد با يك حس جديد از نزاكت و يك تعهد به استقبال از هدف مشترك ما به عنوان مردم آمريكا، جايگزين شود.
آمريكاييها ماهيتا مردمي مطمئن و خوش بين هستند. ما به جايگاه خود در رهبري دنيا دست نيافتهايم مگر با تقويت فوقالعاده اسناد اساسي خود و توانمندي و تشويق نسلهاي آمريكايي كه به آن ارزشها زندگي دادهاند. آمريكاييها از طريق خدمات خود، فداكاريهاي خود، آرزوهاي خود و از طريق پيگيري يك اتحاد كاملتر به ارزشهاي فوق جان دادهاند. ما امروز شاهد همان ويژگيها هستيم، به خصوص در مردان و زنان جوانمان كه با پوشيدن يونيفورمها دورههاي خدمت خود براي دفاع از كشور در راهي دشوار به همراه همتايان غيرنظامي خود گام بر ميدارند.
اين مسئوليت نميتواند تنها به عهده آنها باشد. و ترديدي نيست كه ما به عنوان يك ملت ميتوانيم بار ديگر از عهده مسئوليت خود به عنوان مردم آمريكا بر آييم. حتي در دنيايي كه پر از چالشهاي گوناگون است، هيچ تهديدي نيست كه مردم آمريكا نتوانند از عهده آن بر آيند و هيچ فرصتي از دسترس ما دور نيست.
ما به نيرو گرفتن از آن اسناد اساسي ادامه ميدهيم كه اين عقيده را ايجاد كرد كه ما را به هم پيوند ميدهد. ما همچنين ميتوانيم توانمندي خود را به نمايش بگذاريم و به پيگيري اتحادي كاملتر ترغيب كنيم و -در انجام اين كار- رهبري آمريكا در جهان را احيا ميكنيم.