فارس، "باراك اوباما " رئيسجمهور آمريكا در گزارش جامع راهبرد جديد
امنيت ملي واشنگتن كه به تازگي منتشر كرد، در دو بخش جداگانه به طور صريح
به رويكرد آمريكا در قبال ايران پرداخت و بار ديگر ادعاهاي پيشين غرب
درباره موضوع هستهاي ايران را مطرح كرد.
خبرگزاري فارس بنا به اهميت اين گزارش اقدام به ترجمه متن كامل آن كرده است كه بخش هفتم آن به شرح زير خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.
بقيه در ادامه
ارزشها
«ما گرانبهاترين ارزشهاي خود را نه تنها به دليل اينكه كار درستي است حفظ ميكنيم، بلكه به اين دليل است كه اين ارزشها كشور ما را تقويت ميكند و ما را ايمن نگه ميدارد. در گذشته و حال، ارزشهاي ما بهترين دارايي امنيت ملي ما بوده است-در جنگ و صلح، در دوران آرامش و در دوران شورش. وفاداري به ارزشهاي ما دليل آن است كه ايالات متحده آمريكا از يك مجموعه مستعمراتي تحت امر يك امپراطور به قدرتمندرترين كشور در جهان تبديل شد.»
باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا، 21 مه 2009
---------------
ايالات متحده بر اين باور است كه ارزشهاي مشخص، جهاني هستند و براي ارتقاي اين ارزشها در سراسر جهان تلاش خواهد كرد. اين ارزشها شامل آزادي فردي براي بيان ديدگاهها، تجمع بدون ترس و نگراني، آزادي مذهبي و انتخاب رهبران خود است. ارزشهاي مشخص همچنين شامل وقار، تحمل و برابري ميان تمام انسانها و انصاف و اجراي منصفانه عدالت است. ايالات متحده بر اساس باور در چارچوب اين ارزشها بنيان نهاده شده است. در داخل آمريكا، وفاداري به اين ارزشها وعده آمريكا را بيش از پيش حتي به مردم بيشتري، افزايش داده است. در خارج از آمريكا، اين ارزشها توسط مردم تمام نژادها، مناطق و مذاهب مطالبه شده است. بيشتر كشورها طرفهاي مقابل توافقات بينالمللي هستند كه اين وجه اشتراك را به رسميت ميشناسند. و كشورهايي كه اين ارزشها را براي شهروندان خود حفظ ميكنند نهايتا موفقتر-و دوست تر با آمريكا- هستند از آنهايي كه اين ارزشها را رعايت نميكنند.
با اين وجود پس از يك دوره كه شاهد دستاوردهاي اساسي اين ارزشها در سراسر جهان بودهايم، توسعه دموكراتيك در سالهاي اخير متوقف شده است. در برخي فرهنگها، اين ارزشها مساوي با چهره زشت مدرنيته است و بر اساس هويتهاي ارزشمند، امري متجاوز تلقي ميشوند. در ديگر كشورها، حاكمان استبدادي حقوق بشر اساسي و روشهاي دموكراتيك را به نام توسعه اقتصادي و وحدت ملي سركوب كردهاند. حتي در كشورهايي كه دولتها روشهاي دموكراتيك را پذيرفتهاند، حاكمان استبدادي فرايندهاي انتخاباي را تضعيف كردهاند و فضا را براي مخالفان و جامعه مدني محدود كردهاند، يعني شمار در حال افزايشي از محدوديتهاي قانوني را تحميل ميكنند تا مانع از حقوق مردم در جمع آوري و دسترسي به اطلاعات شوند. و در عين حال، پيشرفتي اساسي در مبارزه با فقر در بسياري از بخشهاي جهان حاصل شده است اما شمار بسيار زيادي از مردم جهان هنوز فاقد شأني هستند كه به همراه فرصت داشتن يك زندگي بهتر به وجود ميآيد.
ايالات متحده از كساني كه به دنبال تحقق حقوق جهاني در سراسر دنيا هستند، حمايت ميكند. ما تمام ارزشهاي خود را مافوق تمام امور با زنده نگه داشتن آنها در داخل آمريكا، ارتقا ميبخشيم. ما به تعامل با كشورها، نهادها و مردم در پيگيري اين ارزشها در خارج از آمريكا ادامه ميدهيم. و ما رابطه بين توسعه و پيشرفت سياسي را درك ميكنيم. در انجام اين امور، اهداف ما واقعگرايانه هستند، زيرا ما بر اين باوريم كه فرهنگها و سنتهاي مختلف به اين ارزشها به روشهاي متمايزي زندگي ميبخشد. علاوه بر اين، نفوذ آمريكا از تكامل نشأت نميگيرد بلكه از تلاش ما براي غلبه بر نواقصمان ناشي ميشود. مبارزه مداوم براي تكامل اتحادمان آن چيزي است كه اين داستان آمريكايي را الهام بخش ساخته است. به همين دليل شناخت كمبودهاي گذشته و برجسته ساختن تلاشهاي ما براي درمان آنها راهي براي ارتقاي ارزشهاي ماست.
آمريكا هيچگونه نظام دولتي را بر كشور ديگري تحميل نخواهد كرد اما امنيت و كاميابي طولاني مدت ما به حمايت محكم ما از ارزشهاي جهاني بستگي دارد كه ما را از دشمنانمان، دولتهاي خصمانه و بسياري از رقباي بالقوه تاثيرگذاري، جدا ميسازد. ما اين كار را از طريق انواعي از روشها انجام ميدهيم كه عبارتند از ابراز عقيده براي حقوق جهاني، حمايت از دموكراسيهاي شكننده و جامعه مدتي و حمايت از وقاري كه از توسعه ناشي ميشود.
تقويت قدرت الگوي ما:
بيش از ديگر اقداماتي كه ما تا كنون اتخاذ كردهايم، قدرت الگوي آمريكا به اشاعه آزادي و دموكراسي در خارج از اين كشور كمك كرده است. به همين دليل ما بايد همواره به دنبال حفظ اين ارزشها نه تنها در دوران راحتي بلكه در زمان سختيها نيز باشيم.
پيشبرد منافع ما ممكن است شامل ترتيبات جديد براي مبارزه با تهديداتي مانند تروريسم است، اما اين روشها و دستورالعملها همواره بايد مطابق ما قانون اساسي ما باشد، حريم خصوصي مردم ما و آزاديهاي مدني ما را حفظ كند و در مقابل كنترلها و توازنهايي كه به خوبي در خدمت ما هستند، مقاومت كند. به منظور حفظ وفاداري ما به ارزشهايمان-و حفظ اعتبار ما براي ارتقاي آنها در سراسر جهان- ما موارد زير را ادامه خواهيم داد:
ممانعت از شكنجه بدون استثناء يا اقدامات دوپهلو:
روشهاي خشن بازجويي با ارزشهاي ما در تناقض است، اجراي قانون را تضعيف ميكند و راه موثري براي كسب اطلاعات نيست. روشهاي خشن بازجويي ايالات متحده را با جهان بيگانه ميكند. اين روشها به عنوان يك ابزار عضوگيري و تبليغات سياسي براي تروريستها عمل ميكند. اين روشهاي خشن بازجويي اراده دشمنان ما براي نبرد عليه ما را افزايش ميبخشد و نيروهاي ما را در هنگام دستگيري به خطر مياندازد. ايالات متحده از اين روشها استفاده و حمايت نخواهد كرد.
جنبههاي قانوني مقابله با تروريسم: خطر افزايش يافته تروريسم ضرورت توانايي بازداشت و بازجويي افراطگرايان خشونت طلب مظنون را ايجاد ميكند اما اين چارچوب بايد به منظور موثر و پايدار بودن، با قوانين ما مطابق باشد. هنگاميكه ما توانمند هستيم، ما تروريستها را در دادگاههاي فدرال يا در كميسيونهاي نظامي اصلاح شده كه منصفانه، قانوني و كارا هستند تحت پيگرد قانوني قرار خواهيم داد. براي آن دسته از دستگيرشدگاني كه امكان تحت پيگرد قرار دادن آنها وجود ندارد-اما خطري براي مردم آمريكا محسوب ميشوند- ما بايد استانداردهاي شفاف، قابل دفاع و قانوني داشته باشيم. ما بايد روندهاي دادرسي منصفانه و يك فرايند دقيق بازبيني دورهاي داشته باشيم ، تا اينكه تمام بازداشتهاي طولاني شده به دقت ارزيابي و توجيه شود. و براي مطابق بودن با قانون اساسي ما، اين روشهاي بازجويي موضوع كنترلها و توازنها خواهند بود. هدف از آن رويكردي است كه ميتواند به وسيله دولتهاي آينده با حمايت از جانب احزاب سياسي و تمام سه شاخه دولت، حفظ شود.
توازن موارد ضروري محرمانه بودن و شفافيت: به خاطر امنيتمان، برخي اطلاعات بايد از افشاي عمومي شدن حفظ شود-براي مثال، براي حفاظت از نيروهاي ما، منابع و روشهاي جمع آوري اطلاعت يا اقدامات محرمانه كه مردم آمريكا را ايمن نگه ميدارد. با وجود اينكه دموكراسي ما به شفافيت وابسته است و هر زمان ممكن است، ما در حال در دسترس قرار دادن اطلاعات براي مردم آمريكا هستيم تا آنها بتوانند قضاوتهاي آگاهانه انجام دهند و رهبران خود را نيز پاسخگو حفظ كنند. براي مثال، هنگاميكه ما "اسرار دولتي " را محرمانه ميكنيم، از روشهاي شفافي پيروي خواهيم كرد تا امكان پاسخگويي بيشتري فراهم شود از اين اطمينان وجود داشته باشد كه اين امتياز محرمانه هنگامي به كار ميآيد كه ضروري باشد و البته شكل به شدت محدود. ما هرگز اين امتياز محرمانه را براي پنهان كردن نقض قانون يا براي خودداري از درد سر و گرفتاري براي دولت، استفاده نخواهيم كرد.
حفاظت از آزاديهاي مدني، حريم خصوصي و نظارت: حفاظت از آزاديهاي مدني و حريم خصوصي مكمل شور دموكراسي ما و برقراري آزادي است. ما در حال ايجاد توازن تعهدات جدي خود براي اين مزايا به همراه حكم آن براي تامين امنيت مردم آمريكا هستيم. نظارت سرسخت بر فعاليتهاي امنيت ملي به وسيله سه شاخه دولت و پيروي آگاهانه از قانون به ما اجازه ميدهد تا اين توازن را حفظ كنيم، به دوستان و همپيمانان اثبات كنيم كه ايدهآلهاي قانون اساسي را مراعات ميكنيم.
حفظ حكومت قانون: حكومت قانون-و توانايي ما براي اجراي آن-امنيت ملي را به پيش ميبرد و رهبري ما را تقويت مينمايد. در داخل آمريكا، وفاداري به قوانين و حمايت از نهاد اجراي قانون ما شهروندان و منافع آمريكا را حفظ ميكند و در عين حال از ارزشهاي ما حفاظت خواهد كرد و آنها را به پيش ميبرد. در سراسر جهان، اجراي قانون به ما اجازه ميدهد تا عوامل و بازيگران را پاسخگو نگه داريم و در عين حال از امنيت بينالملل و ثبات اقتصاد جهاني حمايت كنيم. تعهد آمريكا به حكومت قانون براي تلاشهاي ما در جهت ساختن يك نظم بينالمللي كه قادر به مواجه با چالشهاي در حال ظهور قرن بيست و يكم باشد، ضروري است.
الهام پذيرفتن از تكثر و تنوع: ايالات متحده در سراسر تاريخ ما سود برده است و آن هنگامي است كه ما قدرت را از تنوع خود نشات گرفتيم. در عين حال آنهايي كه از ايدئولوژيهاي افراطگرايانه حمايت ميكنند به دنبال ايجاد اختلاف بين گروههاي قومي و مذهبي هستند، آمريكا به عنوان اين الگو مطرح است كه چگونه مردم با پيشينههاي مختلف ميتوانند از طريق تعهد خود به ارزشهاي مشترك متحد باشند. در درون جوامع ما، آنهايي كه به دنبال استخدام و افراطي كردن افراد هستند اغلب سعي به كار گيري افراد با منزوي سازي و بيگانه كردن خواهند داشت. تعهد ما به گسترش وعده آمريكا هم به ايجاد تناقض با كساني كه سعي در اختلاف انداختن در ميان مردم را دارند خواهد شد و در عين حال با اقدامات عضوگيري افراد در گروههاي افراطگراي ايدئولوژيكي، مذهبي يا قومي مبارزه ميكند.
پيگيري دموكراسي و حقوق بشر در خارج از كشور
ايالات متحده آمريكا از توسعه دموكراسي و حقوق بشر در خارج از آمريكا به اين دليل حمايت مي كند كه دولتهايي كه از اين ارزشها حمايت ميكنند عادلانهتر، صلحآميزتر و مشروعتر هستند. ما همچنين به اين دليل چنين حمايتي را انجام مي دهيم كه موفقيت اين موفقيت آنها در خارج از كشور محيطي را ترغيب مي كند كه حامي منافع ملي آمريكا است. نظامهاي سياسياي كه به حقوق جهاني احترام ميگذارند، باثباتتر، موفقتر و امنتر هستند. همانگونه كه تاريخ ما نشان داده، ايالات متحده آمريكا زماني مي تواند بطور موثري اجماع لازم براي رسيدگي به چالشهاي مشترك را ايجاد كند كه با دولتهايي كه منعكس كننده اراده و احترام به ملت خود هستند، همكاري دارد نه دولتهايي كه تنها نماينده عده اقليت حاكم به شمار ميروند. آمريكا از طرق زير ارزشهاي جهاني را به پيش ميبرد:
- تضمين اين امر كه دموكراسيهاي نوپا و شكننده بهبود ملموسي در وضعيت شهروندان خود ايجاد كنند:
ايالات متحده آمريكا بايد از دموكراسي، حقوق بشر و توسعه در كنار هم حمايت كند، چرا كه اين سه محور بطور متقابل همديگر را تقويت ميكنند. ما در حال همكاري نزديك با شهروندان، جوامع و سران سياسي و جامعه مدني هستيم تا نهادها و موسسات مهمي كه بطور دموكراتيك پاسخگو هستند را تقويت كنيم - دموكراتيك از نظر روندهاي آزادانه و منصفانه انتخاباتي، قانونگذاران قوي، كنترل غيرنظاميان بر نهادهاي نظامي، نيروهاي پليس درستكار، قوه قضاييه مستقل و عادل، مطبوعات مستقل و آزاد، بخشهاي خصوصي پرجنبش و جامعه مدني قدرتمند. براي انجام اين كار، ما در حال استفاده از قابليتهاي دوجانبه و چندجانبه براي كمك به دموكراسيهاي نوپا به گونهاي هستيم كه بتوانند خدماتي را ارايه كنند كه پاسخگوي نيازهايشان و اولويتهاي شهروندانشان است، زيرا دموكراسيهاي فاقد توسعه و پيشرفت به ندرت مي توانند بقاء داشته باشند.
- تمرين تعامل اصولي با نظامهاي غيردموكرتيك:
حتي اگر ما تمركز خود را روي منافعي مانند مبارزه با تروريسم، منع گسترش هستهاي يا تقويت روابط اقتصادي بنا نهاده باشيم، ما همواره به موازات اين منافع به دنبال توسعه حقوق افراد و فرصتها از طريق تعامل دوجانبه خواهيم بود. آمريكا در حال پيگيري رويكرد دو سويهاي است كه طي آن ما به دنبال بهبود روابط دولت با دولت بوده و از اين گفتوگو براي پيشبرد حقوق بشر استفاده ميكنيم. ضمن اين كه با جامعه مدني و مخالفان سياسي صلحجو تعامل كرده و بازيگران و عوامل غيردولتي آمريكا را نيز به انجام همين كار ترغيب ميكنيم.
نكته اساسيتر اين كه روابط دولت با دولت مي تواند شرايط سهلگيرانهاي را براي عملكرد جامعه مدني ارايه كرده و زمينههاي تبادلات مردم با مردم را فراهم آورد. اما وقتي كه رويكردهاي ما رد شوند، ما بايد جامعه بين الملل را در استفاده از ديپلماسي عمومي و خصوصي هدايت كرده و مشوقها يا بازداشتنهايي را ارايه كنيم تا رفتار سركوبگرانه را تغيير دهيم.
- درك و تشخيص مشروعيت همه جنبشهاي دموكراتيك صلح آميز:
آمريكا به اين حق همه صداهاي صلحآميز، قانونمدار و غيرخشونتبار احترام ميگذارد كه صدايشان به گوش همه جهانيان برسد، حتي اگر ما با آنها مخالف باشيم. حمايت از دموكراسي نبايد حمايت از يك كانديدا يا جنبش خاص باشد. آمريكا از همه دولتهاي صلحآميزي كه به صورت مشروع انتخاب شده باشند، حمايت ميكند در صورتي كه آنها احترام به حقوق و سرنوشت همه مردم خود را رعايت كرده و در راستاي تعهدات بينالمللي خود گام بردارند. آنهايي كه به دنبال دموكراسي هستند تا قدرت به دست آورند و بعد از كسب قدرت ظلم ميكنند از حمايت ايالات متحده آمريكا محروم ميگردند. حكومتها بايد قدرت خود را از طريق رضايت و نه تهديد و اجبار و همچنين از طريق ترجيح دادن روندهاي سياسي به منافع حزبي و خاص، حفظ كنند.
- حمايت از حقوق زنان و دختران:
زنان بايد به همان فرصتهايي دسترسي داشته باشند كه مردان دارند و همان انتخابات و گزينههايي را پيش روي خود داشته باشند كه مردان دارند. تجربه نشان داده كشورهايي قويتر و شكوفاتر هستند كه زنان به حقوق و فرصتهاي برابر دسترسي داشته باشند. وقتي اين حقوق و فرصتها نفي مي شود، كشورها معمولا از قافله عقب ميمانند. علاوه بر اين، زنان و دختران بطور نامتناسبي بار بحرانها و مناقشات را به دوش ميكشند. از اين رو، ايالات متحده آمريكا مشغول همكاري با سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي است تا از خشونت عليه زنانو دختران بخصوص در منطقه درگيري و مناقشه جلوگيري كند. ما در حال حمايت از دسترسي برابر زنان به عدالت و مشاركت آنها در روند سياسي هستيم. ما در حال ارتقاي بهداشت نوزادان و مادران هستيم. ما در حال مبارزه با قاچاق انسان، بخصوص زنان و دختران هستيم و اين كار را از طريق قواي انتظامي داخلي و بينالمللي انجام ميدهيم. ما همچنين در حال حمايت از تحصيل، اشتغال و پشتيباني كلان مالي هستيم تا زنان را در سراسز جهان تقويت سازيم.
- تقويت معيارهاي بينالمللي عليه فساد:
ما در حال كار در درون نظام گستردهتر بين المللي از جمله سازمان ملل، گروه بيست و سامزمان همكاريهاي اقتصادي و توسعه OECD و نهادهاي مالي بين المللي هستيم تا امكان اين درك و شناخت را ارتقاء بخشيم كه فساد فراگير در حقيقت يك نوع نقض حقوق اساسي بشر بوده و همچون مانعي براي توسعه و امنيت بينالمللي به شمار ميرود. ما با دولتها، جامعه مدني همكاري خواهيم داشت تا شفافيت و پاسخگويي بيشتري به بودجههاي دولتي، هزينهها و داراييهاي مقامات عمومي ارايه كنيم. ما همچنين اقداماتي را در جريان كمكهاي بينالمللي، بانكداري بينالمللي و سياست مالياتي و تعامل بخش خصوصي با منابع ملي نهادينه خواهيم كرد تا امكان دزدي را براي مقامات كشورها دشوار كرده و تلاشهاي شهروندان به پاسخگو دانستن حاكمان خود را قوت بخشيم.
- ايجاد ائتلاف گستردهتري از بازيگران براي پيشبرد ارزشهاي جهاني:
ما در حال فعاليت براي كسب حمايت از دموكراسي، حاكميت قانون و حقوق بشر از طريق همكاري با ديگر دولتها، سازمانهاي غيردولتي و مجمعهاي چندجانبه هستيم. ايالات متحده آمريكا متعهد به همكاري براي شكلدهي و تقويت موسسات و نهادهاي موجودي است كه در اندازه ظرفيتهاي خود فعال نيستند مانند شوراي حقوق بشر سازمان ملل. ما مشغول كار در چارچوب نظام گسترده تر سازمان ملل و مكانيزمهاي منطقهاي براي تقويت نظارت بر حقوق بشر و اجراي مكانيزمها هستيم، به گونهاي كه افراد حقيقي و كشورها پاسخگوي اقدامات خود در نقض معيارهاي بينالمللي حقوق بشر باشند. و ما بطور فعالانه اي از رهبري دموكراسيهاي نوظهور حمايت ميكنيم. اين حمايت همزمان با حركت اين دموكراسيهاي نوپا در ايفاي نقش فعالتر در پيشبرد حقوق بشر و ارزشهاي دموكراتيك در منطقههايشان و صحنه جهاني ارايه ميشود.
- تجميع فناوريهاي نوين و ارتقاي حق دسترسي به اطلاعات:
ظهور فناوريهايي مانند اينترنت، شبكههاي بيسيم، تلفنهاي هوشمند همراه، وسايل تحقيقات جنايي، ماهواره و تصويربرداري هوايي و زيرساختهاي كنترل از راه دوري هستيم كه فرصتهاي بالايي براي پيشبرد دموكراسي و حقوق بشر در اختيار مي گذارند. اين فناوريها به جنبشهاي سياسي مردمي قدرت ميدهند و امكان اين امر را فراهم مي آورند تا تمركز تقريبا ناگهاني بر موارد نقض حقوق بشر قرار گيرد و بسترهاي فزايندهاي براي آزادي بيان و ارتباطات بدون محدوديت در سراسر دنيا فراهم آيد. ما از انتشار و استفاده از اين فناوريها در راستاي تسهيل آزادي بيان، توسعه دسترسي آزاد به اطلاعات، شفافيت و پاسخگويي بيشتر حكومتها حمايت مي كنيم و با اعمال محدوديتها در استفاده از اين فناوريها مقابله ميكنيم. ما همچنين از اين فناوريها استفاده بهتري خواهيم كرد تا بطور كارآمدتري پيام خود را به جهانيان برسانيم.
ارتقاي شئون از طريق عمل به نيازهاي اصلي
آزادياي كه آمريكا حامي آن است شامل آزادي خواستها است. حقوق اساسي انساني در اماكني قابل ترويج و ترغيب نيست كه انسانها به غذاي كافي، آب تميز يا داروي مورد نياز براي بقاي خود دسترسي ندارند. ايالات متحده آمريكا از اهداف توسعهاي هزاره سازمان ملل استقبال كرده و در حال همكاري با ديگر طرفهاي در پيگيري ناودي فقر مطلق است - تلاشهايي كه بطور خاصي براي آينده ملتها و مردم قاره آفريقا حياتي هستند. ما همچنين به تلاش براي ارتقاي شأن و منزلتي كه از طريق تلاشهاي توسعهاي زير ايجاد مي شود، ادامه خواهيم داد:
- پيگيري يك راهبرد جامع سلامت جهاني:
ايالات متحده آمريكا منافع اخلاقي و راهبردي در بهبود سلامت جهان دارد. وقتي كودكي بخاطر مرضي ميميرد كه قابل پيشگيري است، وجدان ما تحت تاثير قرار ميگيرد. زماني كه يك بيماري كنترل نگردد، سلامت خود ما را به خطر مياندازد. زماني كه فرزندان بيمار مي شوند، توسعه از حركت باز ميماند. به اين دليل است كه ما به سرمايه گذاري در مبارزه با ايدز و ويروس اچآيوي ادامه ميدهيم. از طريق ابتكار بهداشت و سلامت جهاني، ما به تقويت نظامهاي بهداشتي و سرمايهگذاري در رسيدگي به حوزههايي كه از قافله دور مانده اند مانند بهداشت مادران و كودكان ادامه خواهيم داد. ما همچنين هدف كاهش هزينه هاي مالاريا و مرض سل را پيگيري ميكنيم و به دنبال از ميان برداشتن بيماريهاي استوايي هستيم كه مورد غفلت واقع شدهاند.
- بهبود امنيت غذايي:
ايالات متحده آمريكا در حال همكاري با شركاي خود در سراسر جهان است تا طرح و ابتكار عمل امنيت غذايي را براي مبارزه با گرسنگي به پيش ببرد و ظرفيتهاي كشورهاي براي سيركردن شكم مردم خود را بسازد. در عوض روش ساده ارايه كمك به كشورهاي در حال توسعه، ما در حال تمركز بر روشها و فناوريهاي تازه براي توسعه كشاورزي هستيم. اين امر در راستاي رويكردي است كه در آن ارايه كمك تنها راهكار نيست. هدف از كمكهاي ما به خارج ايجاد شرايطي است كه طي آن ديگر نيازي به اين گونه كمكها در كار نباشد.
- هدايت تلاشها براي رسيدگي به بحرانهاي انساني:
دولت آمريكا در كنار مردم اين كشور و جامعه بين الملل، به واكنش خود در قبال بحرانهاي انساني ادامه خواهد داد تا مطمئن گردد كساني كه در معرض نياز هستند به حمايتها و كمكهايي مورد نياز خود دسترسي خواهند داشت. در چنين شرايطي، ما همچنين تاكيد بيشتري بر ترغيب احياي بلندمدت كشورها از بحرانها داريم. زمينلرزه شديد هائيتي تنها يكي از تازهترين نمونهاهي پيامدهاي جاني و مالي بلاياي طبيعي است. تغييرات آبوهوايي پيشبيني آيندهاي را ميكند كه در آن آمريكا بايد آمادگي و منابع بهتري براي تقويت رهبري خود در ارايه كمك به نيازهاي انساني و حياتي به مناطق بحرانزده داشته باشد.
نظام بين المللي
"به عنوان رئيس جمهور آمريكا، من بطور خستگي ناپذير سعي خواهم كرد از امنيت آمريكا حفاظت كرده و منافع ما را به جلو ببرم. اما هيچ ملتي به تنهايي نميتواند به چالشهاي قرن بيستويكم رسيدگي كند و نميتواند شرايط خود را به جهان ديكته كند. به اين دليل است كه آمريكا به دنبال نظامي بينالمللي است كه ملتها را قادر سازد منافع خود را به صورت صلحآميز پيگيري كنند بخصوص زماني كه اين منافع در تضاد با هم قرار مي گيرند. نظامي كه در آن حقوق جهاني انسانها محترم شمرده شده و نقض اين حقوق مورد مخالفت قرار گيرد. نظامي كه در آن ما پايبند به معيارهايي باشيم كه براي ديگر ملتها اعمال مي كنيم با حقوق و مسئوليتهايي براي همه. "
باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا، مسكو هفتم ژوئيه 2009
آمريكا از مردم خود حمايت خواهد كرد و شكوفايي خود را بدون درنظرگرفتن اقدامات ملتي ديگر پيگيري خواهد كرد، اما ما منافعي در نظم جهاني پايدار و عادلانه داريم كه مي تواند اقدام جمعي در مواجهه با چالشهاي مشترك را ترغيب كند. اين نظم بينالمللي از تلاشهاي ما براي پيشبرد امنيت، شكوفايي و ارزشهاي جهاني حمايت خواهد كرد. اين نظام همچنين نهايت آن چيزي است كه ما به دنبالش هستيم. زيرا بدون چنين نظام بين المللي، قواي بيثباتي و بينظمي امنيت جهاني را تضعيف خواهند كرد. بدون مكانيزمهاي كارآمد براي ايجاد همكاريهاي بينالمللي، چالشهايي كه مرزي نميشناسند - مانند تغييرات آبوهوايي، بيماريهاي مسري و جرايم فراملي - ادامه يافته و احتمالا گسترش خواهند يافت.
نهادهاي بينالمللي- در راس آنها سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و سازمان ملل متحد - در مركز تمركز ما از اواسط قرن بيستم بودهاند. با اين حال، معماري بينالمللي كه بعد از جنگ جهاني دوم ايجاد شده در حال خم شدن زير بار تهديدات جديد است و از قابليت ما براي استفاده از فرصتهاي جديد ميكاهد. اگر چه بسياري از روندهاي تعيين كننده قرن بيستويكم بر همه ملتها و مردم تاثير مي گذارند، منافع مشترك ملتها و مردم بخاطر سوءظنها و رقابتها ناديده انگاشته ميشوند.
از اين رو آنچه نياز است، آرايش مجدد اقدامات ملي و نهادهاي بينالمللي بر اساس منافع مشترك است. و زماني كه منافع ملي به هم برخورد ميكنند يا كشورهاي منافع ملي خود را به طرق ديگري اولويتبندي ميكنند، ملتهايي كه معيارهاي بينالمللي را ناديده ميگيرند يا نميتوانند به مسئوليتهاي مستقل خود عمل كنند از مشوقهايي كه براي همگرايي بيشتر و همكاري با جامعه بينالملل عايد مي شود، محروم خواهند ماند.
هيچ نظم بينالمللياي نميتواند به تنهايي از سوي موسسات بينالمللي مورد حمايت قرار گيرد. منافع مشترك ما بايد از طريق راهبردهاي دوجانبه، چندجانبه و جهاني كه به منشاءهاي اصلي ناامني رسيدگي كرده و حوزه جديدي براي همكاريها فراهم ميآورد، تقويت گردد. براي نيل به اين هدف، تقويت همكاري دوجانبه و چندجانبه نميتواند به سادگي از طريق همكاري در درون نهادها يا چارچوبهاي رسمي صورت گيرد. اين امر مستلزم همكاري مداوم با دولتهاي خارجي، سران سياسي و ديگر اجزاي مهمي است كه بايد قابليتها و منابع لازم را براي اقدام كارآمد و جامع به كار گيرند. اين امر همچنين به معني ساختن ائتلاف سنتي ما ضمن استفاده از مشاركت با مراكز جديد قدرت و نفوذ است. اين رويكردها روي هم رفته به ما امكان ميدهد كه همكاري كارآمدتر جهاني براي مقابله با چالشهايي ايجاد كنيم كه هيچ حد و مرزي نمي شناسند و بر بسياري از ملتها تاثير ميگذارند.
جلب ائتلافهاي قوي
اصول بنيادي آمريكا، امنيت منطقهاي و جهاني جزوي از روابط آمريكا با متحدانش باقي خواهند ماند و تعهد ما به امنيت اين متحدان قابل تزلزل نيست. اين روابط بايد بطور مرتب ترويج شوند نه به اين خاطر كه آنها در زمره اهداف لاينفك امنتي ملي و منافع آمريكا باشند بلكه به اين خاطر كه اين روابط براي امنيت جمعي ما از اصول اساسي است. ائتلافها باعث چندبرابر شدن قدرت ميشوند: از طريق همكاري و هماهنگي چندمليتي، جمع اقدامات ما همواره بزرگتر از موقعي خواهد بود كه ما به تنهايي دست به عمل ميشويم. ما به حفظ ظرفيتها براي دفاع از اتحاد عليه تهديدات قديمي و جديد ادامه خواهيم داد. ما همچنين به رايزني نزديك با متحدان خود بعلاوه شركاء و سازمانهاي نوظهور ادامه خواهيم داد تا بتوانيم همكاري خود را از نو احياء و توسعه بخشيده و به اهداف عمومي خود دست پيدا كنيم. ما همچنين به بهرهبردن متقابل از منافع امنيت جمعي ارايه شده از سوي ائتلاف قوي ادامه خواهيم داد.
با وجود آن كه آمريكا و همپيمانان و شركاي آن ممكن است گاهي اوقات درباره موضوعات خاص اتفاقنظر نداشته باشند، اما ما بر اساس احترام متقابل و به گونه اي عمل خواهيم كرد كه نظمي بينالمللي را تقويت سازيم كه براي همه بازيگران مسئوليتپذير بينالمللي مفيد باشد.
- تقويت روابط امنيتي:
توانايي ما براي ادامه دادن اين اتحاد و ائتلافهاي در راستاي حمايت از اهداف مشترك تا حدودي بستگي به توانايي نيروهاي مسلح آمريكا دارد. همينطور، روابطي كه نيروهاي مسلح ما با نيروهاي نظامي خارجي برقرار كرده، در زمره اجزاء مهم تعامل جهاني ما و حامي امنيت جمعي ما است. ما به تضمين اين امر ادامه خواهيم داد كه ميتوانيم در برابر بعد وسيعي از دشمنان احتمالي- اعم از كشورهاي متخاصم و عوامل غيردولتي- پيروز شده و در ضمن بطور گستردهاي بتوانيم به محيط راهبردي با استفاده از همه ابزار لازم براي پيشبرد امنيت مشترك ما شكل دهيم.
ما همچنين از طريق حفظ توانايي خود در ارايه قابليتهاي دقيق، مداوم و كارآمد در برابر بعد وسيعي از تهديدات نظامي و شكست نيروهاي قدرتهاي متخاصم مي توانيم به متحدان و شركاي خود اطمينان خاطر بدهيم. ما با همپيمانان و شركاي خود براي تقويت قابليت انعطافپذيري موضع و امكانات خود در برابر حملات احتمالي، همكاري خواهيم كرد. دست آخر اين كه، ما مواضع بازدارندگي منطقهاي خود را تقويت خواهيم كرد - به عنوان مثال، از طريق طرحهاي دفاع موشكي مرحلهاي و تطبيقي - تا از اين امر اطمينان حاصل كنيم كه دشمنان منطقهاي نتوانند با دست يافتن به قابليتهاي تهاجمي نظامي و نوين به مزيت و برتري در برابر ما دست پيدا كنند.
- همپيمانان اروپايي:
رابطه ما با همپيمانان اروپا هنوز به عنوان الگو و اساسي براي تعامل آمريكا با دنيا به شمار رفته و نقش محرك براي اقدامات بينالمللي ايفاء ميكند. ما با همپيمانان خود بطور دوجانبه تعامل خواهيم داشت و درباره موضوعات مهم امنيتي و اقتصادي از نزديك مشورت خواهيم كرد. سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) يكي از ائتلافهاي برجسته امنيتي در جهان امروز به شمار ميرود. ما با در اختيار داشتن 27 متحد عضو ناتو و شركاي ديگري كه ناتو با آنها همكاري دارد، مي توانيم توانايي جمعي خود را براي ارتقاي امنيت، ممانعت از تهديدات مهم و دفاع از مردم خود تقويت سازيم. مفهوم راهبرد نوين سازمان ناتو فرصتي براي احياء و اصلاح اين ائتلاف فراهم ميآورد. ما متعهد به تضمين اين امر هستيم كه سازمان ناتو قادر است بطور كامل به چالشهاي قرن بيستويكم رسيدگي كند، ضمن اين كه به عنوان اساس و بنياد امنيت اروپا عمل كند. ما همچنين تعهد خود را به ماده پنجم كه اساس امنيت جمعي ما است اعلام ميكنيم.
با توجه به تمايلات اروپاييها براي يكپارچگي بيشتر، ما متعهد به مشاركت با اتحاديه اروپاي قويتر هستيم تا اهداف مشترك خود را بخصوص در ارتقاي دموكراسي و شكوفايي در كشورهاي اروپاي شرقي كه هنوز روند انتقال دموكراتيك خود را كامل نكردهاند و پاسخگويي به موضوعات مهم و متقابل مورد نظر، به پيش ببريم. ما تمام تلاش خود را صرف پيشبرد ثبات و دموكراسي در منطقه بالكان و حل و فصل مناقشات در قفقاز و قبرس خواهيم كرد. ما به تعامل با تركيه در بعد وسيعي از اهداف مشترك بخصوص در رابطه با پيگيري ثبات در آن منطقه، ادامه خواهيم داد. ما همچنين به دنبال تقويت نهادهاي موجود اروپايي خواهيم بود تا آنها در زمينه اعتمادسازي، كاهش تنشها و حفاظت از آزادي كارآمدتر باشند.
- همپيمانان آسيايي:
ائتلاف ما با ژاپن، كره جنوبي، استراليا، فيليپين و تايلند سنگ بناي امنيت در آسيا و ساسي براي شكوفايي در منطقه آسيا-اقيانوسيه به شمار ميرود. ما به تعميق و به روز كردن اين ائتلافها ادامه خواهيم داد تا دربرگيرنده پويايي منطقه و روندهاي راهبردي قرن بيستويكم باشد. ژاپن و كرهجنوبي بطور فزايندهاي به عنوان رهبران اصلي رسيدگي به مسايل منطقهاي و جهاني و همچنين ارتقاي ارزشهاي مشترك دموكراتيك ما تبديل شدهاند. ما در حال مدرنيزه كردن روابط با هر دو كشور هستيم تا بتوانيم با چالشهاي جهاني در حال تحول قرن بيستويكم مواجه شده و مبناني مشاركت برابر با آمريكا را نشان داده و اساسي پايدار براي حضور نظامي آمريكا در آنجا فراهم سازيم. ما در كنار همپيمانان خود در حال همكاري براي توسعه دستورالعمل امنيتي مثبت براي منطقه هستيم كه بر امنيت منطقهاي تمركز داشته و با اشاعه سلاحهاي كشتار جمعي، تروريسم، تغييرات آبوهوايي، دزدي دريايي بينالمللي، بيمارياي مسري و امنيت سايبري مباريه كرده و رشد متوازن و حقوق بشر به ارمغان بياورد.
با مشاركت با همپيمانان خود، آمريكا در حال كمك به ارايه آيندهاي همراه با امنيت و يكپارچگي براي همه ملتهاي آسيايي است تا حقوق اساسي و شأن همه اين مردم حفظ و تعميم يابد. اين ائتلافها صلح و امنيتي را كه به سختي به دست آمده است، حفظ كرده و در نيمه دوم قرن بيستم تفاهمات در سراسر منطقه اقيانوس آرام را تقويت كردهاند. پويايي و كارايي اين ائتلافها در قرن بيستويكم براي آمريكا، آسيا و امنيت جهاني امري اساسي است.
ادامه دارد... ادامه مطلب
خبرگزاري فارس بنا به اهميت اين گزارش اقدام به ترجمه متن كامل آن كرده است كه بخش هفتم آن به شرح زير خدمت خوانندگان محترم ارائه ميشود.
بقيه در ادامه
ارزشها
«ما گرانبهاترين ارزشهاي خود را نه تنها به دليل اينكه كار درستي است حفظ ميكنيم، بلكه به اين دليل است كه اين ارزشها كشور ما را تقويت ميكند و ما را ايمن نگه ميدارد. در گذشته و حال، ارزشهاي ما بهترين دارايي امنيت ملي ما بوده است-در جنگ و صلح، در دوران آرامش و در دوران شورش. وفاداري به ارزشهاي ما دليل آن است كه ايالات متحده آمريكا از يك مجموعه مستعمراتي تحت امر يك امپراطور به قدرتمندرترين كشور در جهان تبديل شد.»
باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا، 21 مه 2009
---------------
ايالات متحده بر اين باور است كه ارزشهاي مشخص، جهاني هستند و براي ارتقاي اين ارزشها در سراسر جهان تلاش خواهد كرد. اين ارزشها شامل آزادي فردي براي بيان ديدگاهها، تجمع بدون ترس و نگراني، آزادي مذهبي و انتخاب رهبران خود است. ارزشهاي مشخص همچنين شامل وقار، تحمل و برابري ميان تمام انسانها و انصاف و اجراي منصفانه عدالت است. ايالات متحده بر اساس باور در چارچوب اين ارزشها بنيان نهاده شده است. در داخل آمريكا، وفاداري به اين ارزشها وعده آمريكا را بيش از پيش حتي به مردم بيشتري، افزايش داده است. در خارج از آمريكا، اين ارزشها توسط مردم تمام نژادها، مناطق و مذاهب مطالبه شده است. بيشتر كشورها طرفهاي مقابل توافقات بينالمللي هستند كه اين وجه اشتراك را به رسميت ميشناسند. و كشورهايي كه اين ارزشها را براي شهروندان خود حفظ ميكنند نهايتا موفقتر-و دوست تر با آمريكا- هستند از آنهايي كه اين ارزشها را رعايت نميكنند.
با اين وجود پس از يك دوره كه شاهد دستاوردهاي اساسي اين ارزشها در سراسر جهان بودهايم، توسعه دموكراتيك در سالهاي اخير متوقف شده است. در برخي فرهنگها، اين ارزشها مساوي با چهره زشت مدرنيته است و بر اساس هويتهاي ارزشمند، امري متجاوز تلقي ميشوند. در ديگر كشورها، حاكمان استبدادي حقوق بشر اساسي و روشهاي دموكراتيك را به نام توسعه اقتصادي و وحدت ملي سركوب كردهاند. حتي در كشورهايي كه دولتها روشهاي دموكراتيك را پذيرفتهاند، حاكمان استبدادي فرايندهاي انتخاباي را تضعيف كردهاند و فضا را براي مخالفان و جامعه مدني محدود كردهاند، يعني شمار در حال افزايشي از محدوديتهاي قانوني را تحميل ميكنند تا مانع از حقوق مردم در جمع آوري و دسترسي به اطلاعات شوند. و در عين حال، پيشرفتي اساسي در مبارزه با فقر در بسياري از بخشهاي جهان حاصل شده است اما شمار بسيار زيادي از مردم جهان هنوز فاقد شأني هستند كه به همراه فرصت داشتن يك زندگي بهتر به وجود ميآيد.
ايالات متحده از كساني كه به دنبال تحقق حقوق جهاني در سراسر دنيا هستند، حمايت ميكند. ما تمام ارزشهاي خود را مافوق تمام امور با زنده نگه داشتن آنها در داخل آمريكا، ارتقا ميبخشيم. ما به تعامل با كشورها، نهادها و مردم در پيگيري اين ارزشها در خارج از آمريكا ادامه ميدهيم. و ما رابطه بين توسعه و پيشرفت سياسي را درك ميكنيم. در انجام اين امور، اهداف ما واقعگرايانه هستند، زيرا ما بر اين باوريم كه فرهنگها و سنتهاي مختلف به اين ارزشها به روشهاي متمايزي زندگي ميبخشد. علاوه بر اين، نفوذ آمريكا از تكامل نشأت نميگيرد بلكه از تلاش ما براي غلبه بر نواقصمان ناشي ميشود. مبارزه مداوم براي تكامل اتحادمان آن چيزي است كه اين داستان آمريكايي را الهام بخش ساخته است. به همين دليل شناخت كمبودهاي گذشته و برجسته ساختن تلاشهاي ما براي درمان آنها راهي براي ارتقاي ارزشهاي ماست.
آمريكا هيچگونه نظام دولتي را بر كشور ديگري تحميل نخواهد كرد اما امنيت و كاميابي طولاني مدت ما به حمايت محكم ما از ارزشهاي جهاني بستگي دارد كه ما را از دشمنانمان، دولتهاي خصمانه و بسياري از رقباي بالقوه تاثيرگذاري، جدا ميسازد. ما اين كار را از طريق انواعي از روشها انجام ميدهيم كه عبارتند از ابراز عقيده براي حقوق جهاني، حمايت از دموكراسيهاي شكننده و جامعه مدتي و حمايت از وقاري كه از توسعه ناشي ميشود.
تقويت قدرت الگوي ما:
بيش از ديگر اقداماتي كه ما تا كنون اتخاذ كردهايم، قدرت الگوي آمريكا به اشاعه آزادي و دموكراسي در خارج از اين كشور كمك كرده است. به همين دليل ما بايد همواره به دنبال حفظ اين ارزشها نه تنها در دوران راحتي بلكه در زمان سختيها نيز باشيم.
پيشبرد منافع ما ممكن است شامل ترتيبات جديد براي مبارزه با تهديداتي مانند تروريسم است، اما اين روشها و دستورالعملها همواره بايد مطابق ما قانون اساسي ما باشد، حريم خصوصي مردم ما و آزاديهاي مدني ما را حفظ كند و در مقابل كنترلها و توازنهايي كه به خوبي در خدمت ما هستند، مقاومت كند. به منظور حفظ وفاداري ما به ارزشهايمان-و حفظ اعتبار ما براي ارتقاي آنها در سراسر جهان- ما موارد زير را ادامه خواهيم داد:
ممانعت از شكنجه بدون استثناء يا اقدامات دوپهلو:
روشهاي خشن بازجويي با ارزشهاي ما در تناقض است، اجراي قانون را تضعيف ميكند و راه موثري براي كسب اطلاعات نيست. روشهاي خشن بازجويي ايالات متحده را با جهان بيگانه ميكند. اين روشها به عنوان يك ابزار عضوگيري و تبليغات سياسي براي تروريستها عمل ميكند. اين روشهاي خشن بازجويي اراده دشمنان ما براي نبرد عليه ما را افزايش ميبخشد و نيروهاي ما را در هنگام دستگيري به خطر مياندازد. ايالات متحده از اين روشها استفاده و حمايت نخواهد كرد.
جنبههاي قانوني مقابله با تروريسم: خطر افزايش يافته تروريسم ضرورت توانايي بازداشت و بازجويي افراطگرايان خشونت طلب مظنون را ايجاد ميكند اما اين چارچوب بايد به منظور موثر و پايدار بودن، با قوانين ما مطابق باشد. هنگاميكه ما توانمند هستيم، ما تروريستها را در دادگاههاي فدرال يا در كميسيونهاي نظامي اصلاح شده كه منصفانه، قانوني و كارا هستند تحت پيگرد قانوني قرار خواهيم داد. براي آن دسته از دستگيرشدگاني كه امكان تحت پيگرد قرار دادن آنها وجود ندارد-اما خطري براي مردم آمريكا محسوب ميشوند- ما بايد استانداردهاي شفاف، قابل دفاع و قانوني داشته باشيم. ما بايد روندهاي دادرسي منصفانه و يك فرايند دقيق بازبيني دورهاي داشته باشيم ، تا اينكه تمام بازداشتهاي طولاني شده به دقت ارزيابي و توجيه شود. و براي مطابق بودن با قانون اساسي ما، اين روشهاي بازجويي موضوع كنترلها و توازنها خواهند بود. هدف از آن رويكردي است كه ميتواند به وسيله دولتهاي آينده با حمايت از جانب احزاب سياسي و تمام سه شاخه دولت، حفظ شود.
توازن موارد ضروري محرمانه بودن و شفافيت: به خاطر امنيتمان، برخي اطلاعات بايد از افشاي عمومي شدن حفظ شود-براي مثال، براي حفاظت از نيروهاي ما، منابع و روشهاي جمع آوري اطلاعت يا اقدامات محرمانه كه مردم آمريكا را ايمن نگه ميدارد. با وجود اينكه دموكراسي ما به شفافيت وابسته است و هر زمان ممكن است، ما در حال در دسترس قرار دادن اطلاعات براي مردم آمريكا هستيم تا آنها بتوانند قضاوتهاي آگاهانه انجام دهند و رهبران خود را نيز پاسخگو حفظ كنند. براي مثال، هنگاميكه ما "اسرار دولتي " را محرمانه ميكنيم، از روشهاي شفافي پيروي خواهيم كرد تا امكان پاسخگويي بيشتري فراهم شود از اين اطمينان وجود داشته باشد كه اين امتياز محرمانه هنگامي به كار ميآيد كه ضروري باشد و البته شكل به شدت محدود. ما هرگز اين امتياز محرمانه را براي پنهان كردن نقض قانون يا براي خودداري از درد سر و گرفتاري براي دولت، استفاده نخواهيم كرد.
حفاظت از آزاديهاي مدني، حريم خصوصي و نظارت: حفاظت از آزاديهاي مدني و حريم خصوصي مكمل شور دموكراسي ما و برقراري آزادي است. ما در حال ايجاد توازن تعهدات جدي خود براي اين مزايا به همراه حكم آن براي تامين امنيت مردم آمريكا هستيم. نظارت سرسخت بر فعاليتهاي امنيت ملي به وسيله سه شاخه دولت و پيروي آگاهانه از قانون به ما اجازه ميدهد تا اين توازن را حفظ كنيم، به دوستان و همپيمانان اثبات كنيم كه ايدهآلهاي قانون اساسي را مراعات ميكنيم.
حفظ حكومت قانون: حكومت قانون-و توانايي ما براي اجراي آن-امنيت ملي را به پيش ميبرد و رهبري ما را تقويت مينمايد. در داخل آمريكا، وفاداري به قوانين و حمايت از نهاد اجراي قانون ما شهروندان و منافع آمريكا را حفظ ميكند و در عين حال از ارزشهاي ما حفاظت خواهد كرد و آنها را به پيش ميبرد. در سراسر جهان، اجراي قانون به ما اجازه ميدهد تا عوامل و بازيگران را پاسخگو نگه داريم و در عين حال از امنيت بينالملل و ثبات اقتصاد جهاني حمايت كنيم. تعهد آمريكا به حكومت قانون براي تلاشهاي ما در جهت ساختن يك نظم بينالمللي كه قادر به مواجه با چالشهاي در حال ظهور قرن بيست و يكم باشد، ضروري است.
الهام پذيرفتن از تكثر و تنوع: ايالات متحده در سراسر تاريخ ما سود برده است و آن هنگامي است كه ما قدرت را از تنوع خود نشات گرفتيم. در عين حال آنهايي كه از ايدئولوژيهاي افراطگرايانه حمايت ميكنند به دنبال ايجاد اختلاف بين گروههاي قومي و مذهبي هستند، آمريكا به عنوان اين الگو مطرح است كه چگونه مردم با پيشينههاي مختلف ميتوانند از طريق تعهد خود به ارزشهاي مشترك متحد باشند. در درون جوامع ما، آنهايي كه به دنبال استخدام و افراطي كردن افراد هستند اغلب سعي به كار گيري افراد با منزوي سازي و بيگانه كردن خواهند داشت. تعهد ما به گسترش وعده آمريكا هم به ايجاد تناقض با كساني كه سعي در اختلاف انداختن در ميان مردم را دارند خواهد شد و در عين حال با اقدامات عضوگيري افراد در گروههاي افراطگراي ايدئولوژيكي، مذهبي يا قومي مبارزه ميكند.
پيگيري دموكراسي و حقوق بشر در خارج از كشور
ايالات متحده آمريكا از توسعه دموكراسي و حقوق بشر در خارج از آمريكا به اين دليل حمايت مي كند كه دولتهايي كه از اين ارزشها حمايت ميكنند عادلانهتر، صلحآميزتر و مشروعتر هستند. ما همچنين به اين دليل چنين حمايتي را انجام مي دهيم كه موفقيت اين موفقيت آنها در خارج از كشور محيطي را ترغيب مي كند كه حامي منافع ملي آمريكا است. نظامهاي سياسياي كه به حقوق جهاني احترام ميگذارند، باثباتتر، موفقتر و امنتر هستند. همانگونه كه تاريخ ما نشان داده، ايالات متحده آمريكا زماني مي تواند بطور موثري اجماع لازم براي رسيدگي به چالشهاي مشترك را ايجاد كند كه با دولتهايي كه منعكس كننده اراده و احترام به ملت خود هستند، همكاري دارد نه دولتهايي كه تنها نماينده عده اقليت حاكم به شمار ميروند. آمريكا از طرق زير ارزشهاي جهاني را به پيش ميبرد:
- تضمين اين امر كه دموكراسيهاي نوپا و شكننده بهبود ملموسي در وضعيت شهروندان خود ايجاد كنند:
ايالات متحده آمريكا بايد از دموكراسي، حقوق بشر و توسعه در كنار هم حمايت كند، چرا كه اين سه محور بطور متقابل همديگر را تقويت ميكنند. ما در حال همكاري نزديك با شهروندان، جوامع و سران سياسي و جامعه مدني هستيم تا نهادها و موسسات مهمي كه بطور دموكراتيك پاسخگو هستند را تقويت كنيم - دموكراتيك از نظر روندهاي آزادانه و منصفانه انتخاباتي، قانونگذاران قوي، كنترل غيرنظاميان بر نهادهاي نظامي، نيروهاي پليس درستكار، قوه قضاييه مستقل و عادل، مطبوعات مستقل و آزاد، بخشهاي خصوصي پرجنبش و جامعه مدني قدرتمند. براي انجام اين كار، ما در حال استفاده از قابليتهاي دوجانبه و چندجانبه براي كمك به دموكراسيهاي نوپا به گونهاي هستيم كه بتوانند خدماتي را ارايه كنند كه پاسخگوي نيازهايشان و اولويتهاي شهروندانشان است، زيرا دموكراسيهاي فاقد توسعه و پيشرفت به ندرت مي توانند بقاء داشته باشند.
- تمرين تعامل اصولي با نظامهاي غيردموكرتيك:
حتي اگر ما تمركز خود را روي منافعي مانند مبارزه با تروريسم، منع گسترش هستهاي يا تقويت روابط اقتصادي بنا نهاده باشيم، ما همواره به موازات اين منافع به دنبال توسعه حقوق افراد و فرصتها از طريق تعامل دوجانبه خواهيم بود. آمريكا در حال پيگيري رويكرد دو سويهاي است كه طي آن ما به دنبال بهبود روابط دولت با دولت بوده و از اين گفتوگو براي پيشبرد حقوق بشر استفاده ميكنيم. ضمن اين كه با جامعه مدني و مخالفان سياسي صلحجو تعامل كرده و بازيگران و عوامل غيردولتي آمريكا را نيز به انجام همين كار ترغيب ميكنيم.
نكته اساسيتر اين كه روابط دولت با دولت مي تواند شرايط سهلگيرانهاي را براي عملكرد جامعه مدني ارايه كرده و زمينههاي تبادلات مردم با مردم را فراهم آورد. اما وقتي كه رويكردهاي ما رد شوند، ما بايد جامعه بين الملل را در استفاده از ديپلماسي عمومي و خصوصي هدايت كرده و مشوقها يا بازداشتنهايي را ارايه كنيم تا رفتار سركوبگرانه را تغيير دهيم.
- درك و تشخيص مشروعيت همه جنبشهاي دموكراتيك صلح آميز:
آمريكا به اين حق همه صداهاي صلحآميز، قانونمدار و غيرخشونتبار احترام ميگذارد كه صدايشان به گوش همه جهانيان برسد، حتي اگر ما با آنها مخالف باشيم. حمايت از دموكراسي نبايد حمايت از يك كانديدا يا جنبش خاص باشد. آمريكا از همه دولتهاي صلحآميزي كه به صورت مشروع انتخاب شده باشند، حمايت ميكند در صورتي كه آنها احترام به حقوق و سرنوشت همه مردم خود را رعايت كرده و در راستاي تعهدات بينالمللي خود گام بردارند. آنهايي كه به دنبال دموكراسي هستند تا قدرت به دست آورند و بعد از كسب قدرت ظلم ميكنند از حمايت ايالات متحده آمريكا محروم ميگردند. حكومتها بايد قدرت خود را از طريق رضايت و نه تهديد و اجبار و همچنين از طريق ترجيح دادن روندهاي سياسي به منافع حزبي و خاص، حفظ كنند.
- حمايت از حقوق زنان و دختران:
زنان بايد به همان فرصتهايي دسترسي داشته باشند كه مردان دارند و همان انتخابات و گزينههايي را پيش روي خود داشته باشند كه مردان دارند. تجربه نشان داده كشورهايي قويتر و شكوفاتر هستند كه زنان به حقوق و فرصتهاي برابر دسترسي داشته باشند. وقتي اين حقوق و فرصتها نفي مي شود، كشورها معمولا از قافله عقب ميمانند. علاوه بر اين، زنان و دختران بطور نامتناسبي بار بحرانها و مناقشات را به دوش ميكشند. از اين رو، ايالات متحده آمريكا مشغول همكاري با سازمانهاي منطقهاي و بينالمللي است تا از خشونت عليه زنانو دختران بخصوص در منطقه درگيري و مناقشه جلوگيري كند. ما در حال حمايت از دسترسي برابر زنان به عدالت و مشاركت آنها در روند سياسي هستيم. ما در حال ارتقاي بهداشت نوزادان و مادران هستيم. ما در حال مبارزه با قاچاق انسان، بخصوص زنان و دختران هستيم و اين كار را از طريق قواي انتظامي داخلي و بينالمللي انجام ميدهيم. ما همچنين در حال حمايت از تحصيل، اشتغال و پشتيباني كلان مالي هستيم تا زنان را در سراسز جهان تقويت سازيم.
- تقويت معيارهاي بينالمللي عليه فساد:
ما در حال كار در درون نظام گستردهتر بين المللي از جمله سازمان ملل، گروه بيست و سامزمان همكاريهاي اقتصادي و توسعه OECD و نهادهاي مالي بين المللي هستيم تا امكان اين درك و شناخت را ارتقاء بخشيم كه فساد فراگير در حقيقت يك نوع نقض حقوق اساسي بشر بوده و همچون مانعي براي توسعه و امنيت بينالمللي به شمار ميرود. ما با دولتها، جامعه مدني همكاري خواهيم داشت تا شفافيت و پاسخگويي بيشتري به بودجههاي دولتي، هزينهها و داراييهاي مقامات عمومي ارايه كنيم. ما همچنين اقداماتي را در جريان كمكهاي بينالمللي، بانكداري بينالمللي و سياست مالياتي و تعامل بخش خصوصي با منابع ملي نهادينه خواهيم كرد تا امكان دزدي را براي مقامات كشورها دشوار كرده و تلاشهاي شهروندان به پاسخگو دانستن حاكمان خود را قوت بخشيم.
- ايجاد ائتلاف گستردهتري از بازيگران براي پيشبرد ارزشهاي جهاني:
ما در حال فعاليت براي كسب حمايت از دموكراسي، حاكميت قانون و حقوق بشر از طريق همكاري با ديگر دولتها، سازمانهاي غيردولتي و مجمعهاي چندجانبه هستيم. ايالات متحده آمريكا متعهد به همكاري براي شكلدهي و تقويت موسسات و نهادهاي موجودي است كه در اندازه ظرفيتهاي خود فعال نيستند مانند شوراي حقوق بشر سازمان ملل. ما مشغول كار در چارچوب نظام گسترده تر سازمان ملل و مكانيزمهاي منطقهاي براي تقويت نظارت بر حقوق بشر و اجراي مكانيزمها هستيم، به گونهاي كه افراد حقيقي و كشورها پاسخگوي اقدامات خود در نقض معيارهاي بينالمللي حقوق بشر باشند. و ما بطور فعالانه اي از رهبري دموكراسيهاي نوظهور حمايت ميكنيم. اين حمايت همزمان با حركت اين دموكراسيهاي نوپا در ايفاي نقش فعالتر در پيشبرد حقوق بشر و ارزشهاي دموكراتيك در منطقههايشان و صحنه جهاني ارايه ميشود.
- تجميع فناوريهاي نوين و ارتقاي حق دسترسي به اطلاعات:
ظهور فناوريهايي مانند اينترنت، شبكههاي بيسيم، تلفنهاي هوشمند همراه، وسايل تحقيقات جنايي، ماهواره و تصويربرداري هوايي و زيرساختهاي كنترل از راه دوري هستيم كه فرصتهاي بالايي براي پيشبرد دموكراسي و حقوق بشر در اختيار مي گذارند. اين فناوريها به جنبشهاي سياسي مردمي قدرت ميدهند و امكان اين امر را فراهم مي آورند تا تمركز تقريبا ناگهاني بر موارد نقض حقوق بشر قرار گيرد و بسترهاي فزايندهاي براي آزادي بيان و ارتباطات بدون محدوديت در سراسر دنيا فراهم آيد. ما از انتشار و استفاده از اين فناوريها در راستاي تسهيل آزادي بيان، توسعه دسترسي آزاد به اطلاعات، شفافيت و پاسخگويي بيشتر حكومتها حمايت مي كنيم و با اعمال محدوديتها در استفاده از اين فناوريها مقابله ميكنيم. ما همچنين از اين فناوريها استفاده بهتري خواهيم كرد تا بطور كارآمدتري پيام خود را به جهانيان برسانيم.
ارتقاي شئون از طريق عمل به نيازهاي اصلي
آزادياي كه آمريكا حامي آن است شامل آزادي خواستها است. حقوق اساسي انساني در اماكني قابل ترويج و ترغيب نيست كه انسانها به غذاي كافي، آب تميز يا داروي مورد نياز براي بقاي خود دسترسي ندارند. ايالات متحده آمريكا از اهداف توسعهاي هزاره سازمان ملل استقبال كرده و در حال همكاري با ديگر طرفهاي در پيگيري ناودي فقر مطلق است - تلاشهايي كه بطور خاصي براي آينده ملتها و مردم قاره آفريقا حياتي هستند. ما همچنين به تلاش براي ارتقاي شأن و منزلتي كه از طريق تلاشهاي توسعهاي زير ايجاد مي شود، ادامه خواهيم داد:
- پيگيري يك راهبرد جامع سلامت جهاني:
ايالات متحده آمريكا منافع اخلاقي و راهبردي در بهبود سلامت جهان دارد. وقتي كودكي بخاطر مرضي ميميرد كه قابل پيشگيري است، وجدان ما تحت تاثير قرار ميگيرد. زماني كه يك بيماري كنترل نگردد، سلامت خود ما را به خطر مياندازد. زماني كه فرزندان بيمار مي شوند، توسعه از حركت باز ميماند. به اين دليل است كه ما به سرمايه گذاري در مبارزه با ايدز و ويروس اچآيوي ادامه ميدهيم. از طريق ابتكار بهداشت و سلامت جهاني، ما به تقويت نظامهاي بهداشتي و سرمايهگذاري در رسيدگي به حوزههايي كه از قافله دور مانده اند مانند بهداشت مادران و كودكان ادامه خواهيم داد. ما همچنين هدف كاهش هزينه هاي مالاريا و مرض سل را پيگيري ميكنيم و به دنبال از ميان برداشتن بيماريهاي استوايي هستيم كه مورد غفلت واقع شدهاند.
- بهبود امنيت غذايي:
ايالات متحده آمريكا در حال همكاري با شركاي خود در سراسر جهان است تا طرح و ابتكار عمل امنيت غذايي را براي مبارزه با گرسنگي به پيش ببرد و ظرفيتهاي كشورهاي براي سيركردن شكم مردم خود را بسازد. در عوض روش ساده ارايه كمك به كشورهاي در حال توسعه، ما در حال تمركز بر روشها و فناوريهاي تازه براي توسعه كشاورزي هستيم. اين امر در راستاي رويكردي است كه در آن ارايه كمك تنها راهكار نيست. هدف از كمكهاي ما به خارج ايجاد شرايطي است كه طي آن ديگر نيازي به اين گونه كمكها در كار نباشد.
- هدايت تلاشها براي رسيدگي به بحرانهاي انساني:
دولت آمريكا در كنار مردم اين كشور و جامعه بين الملل، به واكنش خود در قبال بحرانهاي انساني ادامه خواهد داد تا مطمئن گردد كساني كه در معرض نياز هستند به حمايتها و كمكهايي مورد نياز خود دسترسي خواهند داشت. در چنين شرايطي، ما همچنين تاكيد بيشتري بر ترغيب احياي بلندمدت كشورها از بحرانها داريم. زمينلرزه شديد هائيتي تنها يكي از تازهترين نمونهاهي پيامدهاي جاني و مالي بلاياي طبيعي است. تغييرات آبوهوايي پيشبيني آيندهاي را ميكند كه در آن آمريكا بايد آمادگي و منابع بهتري براي تقويت رهبري خود در ارايه كمك به نيازهاي انساني و حياتي به مناطق بحرانزده داشته باشد.
نظام بين المللي
"به عنوان رئيس جمهور آمريكا، من بطور خستگي ناپذير سعي خواهم كرد از امنيت آمريكا حفاظت كرده و منافع ما را به جلو ببرم. اما هيچ ملتي به تنهايي نميتواند به چالشهاي قرن بيستويكم رسيدگي كند و نميتواند شرايط خود را به جهان ديكته كند. به اين دليل است كه آمريكا به دنبال نظامي بينالمللي است كه ملتها را قادر سازد منافع خود را به صورت صلحآميز پيگيري كنند بخصوص زماني كه اين منافع در تضاد با هم قرار مي گيرند. نظامي كه در آن حقوق جهاني انسانها محترم شمرده شده و نقض اين حقوق مورد مخالفت قرار گيرد. نظامي كه در آن ما پايبند به معيارهايي باشيم كه براي ديگر ملتها اعمال مي كنيم با حقوق و مسئوليتهايي براي همه. "
باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا، مسكو هفتم ژوئيه 2009
آمريكا از مردم خود حمايت خواهد كرد و شكوفايي خود را بدون درنظرگرفتن اقدامات ملتي ديگر پيگيري خواهد كرد، اما ما منافعي در نظم جهاني پايدار و عادلانه داريم كه مي تواند اقدام جمعي در مواجهه با چالشهاي مشترك را ترغيب كند. اين نظم بينالمللي از تلاشهاي ما براي پيشبرد امنيت، شكوفايي و ارزشهاي جهاني حمايت خواهد كرد. اين نظام همچنين نهايت آن چيزي است كه ما به دنبالش هستيم. زيرا بدون چنين نظام بين المللي، قواي بيثباتي و بينظمي امنيت جهاني را تضعيف خواهند كرد. بدون مكانيزمهاي كارآمد براي ايجاد همكاريهاي بينالمللي، چالشهايي كه مرزي نميشناسند - مانند تغييرات آبوهوايي، بيماريهاي مسري و جرايم فراملي - ادامه يافته و احتمالا گسترش خواهند يافت.
نهادهاي بينالمللي- در راس آنها سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و سازمان ملل متحد - در مركز تمركز ما از اواسط قرن بيستم بودهاند. با اين حال، معماري بينالمللي كه بعد از جنگ جهاني دوم ايجاد شده در حال خم شدن زير بار تهديدات جديد است و از قابليت ما براي استفاده از فرصتهاي جديد ميكاهد. اگر چه بسياري از روندهاي تعيين كننده قرن بيستويكم بر همه ملتها و مردم تاثير مي گذارند، منافع مشترك ملتها و مردم بخاطر سوءظنها و رقابتها ناديده انگاشته ميشوند.
از اين رو آنچه نياز است، آرايش مجدد اقدامات ملي و نهادهاي بينالمللي بر اساس منافع مشترك است. و زماني كه منافع ملي به هم برخورد ميكنند يا كشورهاي منافع ملي خود را به طرق ديگري اولويتبندي ميكنند، ملتهايي كه معيارهاي بينالمللي را ناديده ميگيرند يا نميتوانند به مسئوليتهاي مستقل خود عمل كنند از مشوقهايي كه براي همگرايي بيشتر و همكاري با جامعه بينالملل عايد مي شود، محروم خواهند ماند.
هيچ نظم بينالمللياي نميتواند به تنهايي از سوي موسسات بينالمللي مورد حمايت قرار گيرد. منافع مشترك ما بايد از طريق راهبردهاي دوجانبه، چندجانبه و جهاني كه به منشاءهاي اصلي ناامني رسيدگي كرده و حوزه جديدي براي همكاريها فراهم ميآورد، تقويت گردد. براي نيل به اين هدف، تقويت همكاري دوجانبه و چندجانبه نميتواند به سادگي از طريق همكاري در درون نهادها يا چارچوبهاي رسمي صورت گيرد. اين امر مستلزم همكاري مداوم با دولتهاي خارجي، سران سياسي و ديگر اجزاي مهمي است كه بايد قابليتها و منابع لازم را براي اقدام كارآمد و جامع به كار گيرند. اين امر همچنين به معني ساختن ائتلاف سنتي ما ضمن استفاده از مشاركت با مراكز جديد قدرت و نفوذ است. اين رويكردها روي هم رفته به ما امكان ميدهد كه همكاري كارآمدتر جهاني براي مقابله با چالشهايي ايجاد كنيم كه هيچ حد و مرزي نمي شناسند و بر بسياري از ملتها تاثير ميگذارند.
جلب ائتلافهاي قوي
اصول بنيادي آمريكا، امنيت منطقهاي و جهاني جزوي از روابط آمريكا با متحدانش باقي خواهند ماند و تعهد ما به امنيت اين متحدان قابل تزلزل نيست. اين روابط بايد بطور مرتب ترويج شوند نه به اين خاطر كه آنها در زمره اهداف لاينفك امنتي ملي و منافع آمريكا باشند بلكه به اين خاطر كه اين روابط براي امنيت جمعي ما از اصول اساسي است. ائتلافها باعث چندبرابر شدن قدرت ميشوند: از طريق همكاري و هماهنگي چندمليتي، جمع اقدامات ما همواره بزرگتر از موقعي خواهد بود كه ما به تنهايي دست به عمل ميشويم. ما به حفظ ظرفيتها براي دفاع از اتحاد عليه تهديدات قديمي و جديد ادامه خواهيم داد. ما همچنين به رايزني نزديك با متحدان خود بعلاوه شركاء و سازمانهاي نوظهور ادامه خواهيم داد تا بتوانيم همكاري خود را از نو احياء و توسعه بخشيده و به اهداف عمومي خود دست پيدا كنيم. ما همچنين به بهرهبردن متقابل از منافع امنيت جمعي ارايه شده از سوي ائتلاف قوي ادامه خواهيم داد.
با وجود آن كه آمريكا و همپيمانان و شركاي آن ممكن است گاهي اوقات درباره موضوعات خاص اتفاقنظر نداشته باشند، اما ما بر اساس احترام متقابل و به گونه اي عمل خواهيم كرد كه نظمي بينالمللي را تقويت سازيم كه براي همه بازيگران مسئوليتپذير بينالمللي مفيد باشد.
- تقويت روابط امنيتي:
توانايي ما براي ادامه دادن اين اتحاد و ائتلافهاي در راستاي حمايت از اهداف مشترك تا حدودي بستگي به توانايي نيروهاي مسلح آمريكا دارد. همينطور، روابطي كه نيروهاي مسلح ما با نيروهاي نظامي خارجي برقرار كرده، در زمره اجزاء مهم تعامل جهاني ما و حامي امنيت جمعي ما است. ما به تضمين اين امر ادامه خواهيم داد كه ميتوانيم در برابر بعد وسيعي از دشمنان احتمالي- اعم از كشورهاي متخاصم و عوامل غيردولتي- پيروز شده و در ضمن بطور گستردهاي بتوانيم به محيط راهبردي با استفاده از همه ابزار لازم براي پيشبرد امنيت مشترك ما شكل دهيم.
ما همچنين از طريق حفظ توانايي خود در ارايه قابليتهاي دقيق، مداوم و كارآمد در برابر بعد وسيعي از تهديدات نظامي و شكست نيروهاي قدرتهاي متخاصم مي توانيم به متحدان و شركاي خود اطمينان خاطر بدهيم. ما با همپيمانان و شركاي خود براي تقويت قابليت انعطافپذيري موضع و امكانات خود در برابر حملات احتمالي، همكاري خواهيم كرد. دست آخر اين كه، ما مواضع بازدارندگي منطقهاي خود را تقويت خواهيم كرد - به عنوان مثال، از طريق طرحهاي دفاع موشكي مرحلهاي و تطبيقي - تا از اين امر اطمينان حاصل كنيم كه دشمنان منطقهاي نتوانند با دست يافتن به قابليتهاي تهاجمي نظامي و نوين به مزيت و برتري در برابر ما دست پيدا كنند.
- همپيمانان اروپايي:
رابطه ما با همپيمانان اروپا هنوز به عنوان الگو و اساسي براي تعامل آمريكا با دنيا به شمار رفته و نقش محرك براي اقدامات بينالمللي ايفاء ميكند. ما با همپيمانان خود بطور دوجانبه تعامل خواهيم داشت و درباره موضوعات مهم امنيتي و اقتصادي از نزديك مشورت خواهيم كرد. سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) يكي از ائتلافهاي برجسته امنيتي در جهان امروز به شمار ميرود. ما با در اختيار داشتن 27 متحد عضو ناتو و شركاي ديگري كه ناتو با آنها همكاري دارد، مي توانيم توانايي جمعي خود را براي ارتقاي امنيت، ممانعت از تهديدات مهم و دفاع از مردم خود تقويت سازيم. مفهوم راهبرد نوين سازمان ناتو فرصتي براي احياء و اصلاح اين ائتلاف فراهم ميآورد. ما متعهد به تضمين اين امر هستيم كه سازمان ناتو قادر است بطور كامل به چالشهاي قرن بيستويكم رسيدگي كند، ضمن اين كه به عنوان اساس و بنياد امنيت اروپا عمل كند. ما همچنين تعهد خود را به ماده پنجم كه اساس امنيت جمعي ما است اعلام ميكنيم.
با توجه به تمايلات اروپاييها براي يكپارچگي بيشتر، ما متعهد به مشاركت با اتحاديه اروپاي قويتر هستيم تا اهداف مشترك خود را بخصوص در ارتقاي دموكراسي و شكوفايي در كشورهاي اروپاي شرقي كه هنوز روند انتقال دموكراتيك خود را كامل نكردهاند و پاسخگويي به موضوعات مهم و متقابل مورد نظر، به پيش ببريم. ما تمام تلاش خود را صرف پيشبرد ثبات و دموكراسي در منطقه بالكان و حل و فصل مناقشات در قفقاز و قبرس خواهيم كرد. ما به تعامل با تركيه در بعد وسيعي از اهداف مشترك بخصوص در رابطه با پيگيري ثبات در آن منطقه، ادامه خواهيم داد. ما همچنين به دنبال تقويت نهادهاي موجود اروپايي خواهيم بود تا آنها در زمينه اعتمادسازي، كاهش تنشها و حفاظت از آزادي كارآمدتر باشند.
- همپيمانان آسيايي:
ائتلاف ما با ژاپن، كره جنوبي، استراليا، فيليپين و تايلند سنگ بناي امنيت در آسيا و ساسي براي شكوفايي در منطقه آسيا-اقيانوسيه به شمار ميرود. ما به تعميق و به روز كردن اين ائتلافها ادامه خواهيم داد تا دربرگيرنده پويايي منطقه و روندهاي راهبردي قرن بيستويكم باشد. ژاپن و كرهجنوبي بطور فزايندهاي به عنوان رهبران اصلي رسيدگي به مسايل منطقهاي و جهاني و همچنين ارتقاي ارزشهاي مشترك دموكراتيك ما تبديل شدهاند. ما در حال مدرنيزه كردن روابط با هر دو كشور هستيم تا بتوانيم با چالشهاي جهاني در حال تحول قرن بيستويكم مواجه شده و مبناني مشاركت برابر با آمريكا را نشان داده و اساسي پايدار براي حضور نظامي آمريكا در آنجا فراهم سازيم. ما در كنار همپيمانان خود در حال همكاري براي توسعه دستورالعمل امنيتي مثبت براي منطقه هستيم كه بر امنيت منطقهاي تمركز داشته و با اشاعه سلاحهاي كشتار جمعي، تروريسم، تغييرات آبوهوايي، دزدي دريايي بينالمللي، بيمارياي مسري و امنيت سايبري مباريه كرده و رشد متوازن و حقوق بشر به ارمغان بياورد.
با مشاركت با همپيمانان خود، آمريكا در حال كمك به ارايه آيندهاي همراه با امنيت و يكپارچگي براي همه ملتهاي آسيايي است تا حقوق اساسي و شأن همه اين مردم حفظ و تعميم يابد. اين ائتلافها صلح و امنيتي را كه به سختي به دست آمده است، حفظ كرده و در نيمه دوم قرن بيستم تفاهمات در سراسر منطقه اقيانوس آرام را تقويت كردهاند. پويايي و كارايي اين ائتلافها در قرن بيستويكم براي آمريكا، آسيا و امنيت جهاني امري اساسي است.
ادامه دارد...