به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

حجت‌الاسلام هاشمي طي يادداشتي به بررسي مسائل مربوط حجاب و عفاف پرداخت.

 حجت‌الاسلام سيد احمد هاشمي طي يادداشتي كه در خبرگزاري رسا انتشار يافته است، دباره مسائل مربوط به حجاب و عفاف مطالبي را به شرح به رشته نگارش درآورده است:

بقيه در ادامه
چكيده
از جمله مسائل مهمي كه رسالت بررسي و تبيين آن را جامعه شناسي به عهده دارد، ناهنجاري هاي اجتماعي و ارائه راهكارهاي مناسب براي حل آنها است.‌
بسته به فرهنگ و ارزش هاي فرهنگي هر جامعه، ناهنجاريهاي رفتاري و اجتماعي هم متفاوت است و نقش جامعه شناس در شناخت اين پديده ها حساس تر مي نمايد .
در جوامع دين مدار، ارزش هاي ديني، بخش جدانشدني اجتماع است كه تاثير تخطي از آن در روان و امنيت اجتماع بد و جبران ناپذير است وانگهي اين ارزش ها گاه چهره قانوني به خود مي گيرد و گذر از آن، جرم به شمار مي رود.
حجاب يك بايد ديني و يك ارزش عرفي در نگاه جامعه ما است. مساله حجاب و نقش آن در ايجاد امنيت رواني- اجتماعي، توسعه فرهنگي و اقتصادي و يك حق مسلم براي زنان مسلمانان در آيات و روايات گوياي اهميت ويژه اين واجب الهي است و همه زن و مرد جامعه را به رعايت آن فرا مي خواند.
اسلام با طرح اين مساله اولا زمينه حضور اجتماعي زنان مسلمان را فراهم كرد و ثانيا نگاه جنسيتي و حيواني مردان به زنان را از بين برد و نگاه انساني به زن را در جامعه پديد آورد.
با اين همه، پرسش اين است كه چرا در جامعه اسلامي خودمان، ناهنجاري بي‌حجابي را مي بينيم؟ در اين مقاله قصد داريم به ريشه ها، آثار و راهكارهاي مقابله با اين پديده اجتماعي بپردازيم. در بررسي اين موضوع نگاه ما به بعد روانشناسي مساله و هم به بعد جامعه شناسي آن معطوف است.

*مقدمه
اسلام در نگاه دقيق خود براي حفظ حريم عفت عمومي، جلوگيري از شيوع فحشا و فساد ، كنترل غريزه شهوت، پيشگيري از هدررفتن انرژي ها و ركود بازار اقتصادي و علمي، ارزش نهادن به كرامت انساني زن كه يك دوم نيروي انساني جامعه است و جلوگيري از نگاه جنسيتي و ابزاري مرد به زن، جلوگيري از فروپاشي خانواده ها و ايجاد نسل بي پايه و اساس، ايجاد آرامش رواني در سطح جامعه و در يك جمله "آزادي واقعي زن از قيد هوسها " مساله حجاب را كرد و چه جاهلانه است كه بشر امروز براي به اصطلاح ارج نهادن به حريم الهي اين موجود مقدس شعار برداشتن محدوديت زن يعني حجاب را سر داده و براي پر كردن هوس هاي آلوده و جيب هاي سرمايه داري از جسم لطيف و دستان ظريف اين آينه جمال الهي، او را بازيچه افكار سود محور خود قرار داده است.

*اصل حجاب
1- تساوي زن و مرد يا تفاوت؟
از نگاه اسلام- نه نظام حقوقي فمنيستي در غرب - و بر اساس آيات زيادي از جمله سوره مباركه احزاب و آيه 35، حجرات 13، نحل 97، روم 21، قصص 7 و آل عمران 45، خمير مايه زن و مرد يكي است و رسيدن به مراتب كمالي براي هر دو ميسر است اما تفاوت هاي جسمي ، رواني و احساسي از نظر تكويني و تشريعي بين اين دو موجود، منشاء تفاوت هاي حقوقي و اجتماعي شده است هر چند در بسياري از موارد حقوقي و اجتماعي بين اين دو تساوي و بلكه ارحجيت زن حاكم است. [1]

2- حجاب از جمله تفاوت هاي زن و مرد
يكي از تفاوت هاي قراردادي و اجتماعي زن و مرد، حجاب به معناي اصطلاحي و عرفي آن است كه اسلام حضور اجتماعي زن را نسبت به مرد با پوشش بيشتري مقيد كرده است. نكته ظريف اين كه حجاب هرگز به معناي محدوديت زن نيست؛ فلسفه اصلي حكم حجاب، ورود زن به عرصه اجتماع است و اين همان آزاد كردن زن است نه حصر و محدود كردن او. در اين صورت است كه نگاه مرد به زن ديگر نگاه جنسيتي نخواهد بود و لذا حجاب يعني تغيير نگاه مرد به زن.

3- تاريخچه حجاب
با رجوع به تاريخ و كتب تاريخي، روشن مي شود مساله حجاب، ويژه به جامعه اسلامي نبوده و حتي در جوامع پيشين، اين مساله، جدي بوده چه برسد به جوامع ديني يهوديت، مسيحيت و اسلام كه بخشي از دستورات ديني آنها بوده و هنوز هم در برخي هست. در اين زمينه مرحوم شهيد مطهري در كتاب حجاب [2] اين مساله را در قوم يهود، ايران باستان، جاهليت عرب و هند بررسي مي كند. جناب استاد اسدالله محمدي نيا نيز در كتاب به بهشت جوانان[3] به تاريخچه حجاب در آسيا، آفريقا، آمريكا، اقيانوسه، هند و عربستان، يونان و روم ، چين ، بابل؛ مردم غير متمدن، مي پردازد و آمارهاي جالبي ارائه مي دهد. مرحوم علامه طباطبايي نيز ذيل آيات شريفه 228 تا 242 بقره و 190 تا 199 آل عمران و 2 تا 6 و 11 تا 35 سوره نساء بحث مبسوطي پيرامون دين تاريخچه دارد.
نكته مهمي كه در بخش تاريخچه حجاب قابل ذكر است اينكه اين گرايش عمومي جوامع متمدن و غير متمدن ، ديني و غير ديني به مساله حجاب برخي را بر آن داشته كه فطري بودن حجاب را مطرح سازند كه آموزه هاي ديني ما نيز مويد اين تفكر است.[5]

4- عمده ترين ادله بيان شده در منابع مراجعه شده در بحث فلسفه حجاب عبارتند از:

الف): آرامش رواني: پر واضح است از جمله غرايز بشر كه در طول تاريخ سبب فتنه ها ، جنگ ها، تنش هاي عصبي، ناهنجاري هاي رفتاري و هزاران بلاي ديگر شده و مي شود و اكنون نيز ابزار تحميل فرهنگ و سياست و رشد مصرف گرايي و تسلط بيگانگان است، غريزه جنسي است كه عامل گسترش و تهييج آن طبق قانون خلقت در وجود زن بيشتر قرار داده شده و حجاب روشي است براي جلوگيري از طغيان اين غريزه و آرامش روحي افراد جامعه.

ب): رشد معنويت: بي ترديد زني كه در دام بي حجابي افتد و تمام وقت خود را صرف آرايش و مد گرايي كند فرصتي براي ارتقاي روحي و معنوي خود نمي يابد، به علاوه بي حجابي سبب افول معنويت كلي در سطح جامعه مي شود. در مقابل، زن مومن با حجاب، هر رفتاري را به جا بروز مي دهد و ضمن آن كه كانون خانواده را با مهر و زيبايي خويش ، معطر مي كند در جامعه نيز عنصري فعال، انسان ساز و مربي اخلاق و خوبي ها مي شود.

ج): استحكام خانواده: وقتي راه رسيدن به هوس ها براي جوانان در عرصه خيابان ها و پاساژها باز باشد روشن است كسي به فكر تشكيل خانواده و قبول مسئوليت استكمالي خانواده نمي افتد چنانكه آمارهاي ميداني در غرب حكايت از اين مهم دارد. اين در حالي است كه با كنترل غريزه هاي جنسي باروش هاي معقول و كارآمد و سالم، بشريت بشر ، نسل به نسل ادامه مي يابد و مادران فهيم، فرزنداني برومند تحويل جامعه مي دهند و ازدواج، عبادتي مقدس و انسان ساز شناخته مي شود.

د: سلامت اقتصادي و علمي: روشن است در مراكز علمي واقتصادي حجاب مانع هدر رفتن انرژي هايي مي شود كه بايد در رشد علمي و اقتصادي مصرف شوند.

ه: مانع فرزندان نامشروع و بي سرپرست: از جمله معضلات امروزي جوامع بشري در غرب كه تبعات سنگين اقتصادي، اجتماعي ، حقوقي در پي داشته وجود فرزندان نامشروع و بي سرپرست است كه يقينا يكي از علل بروز آن نبود حريم خاص بين زن و مرد و روابط اجتماعي غرب است و اين مهم بار سنگيني را بر حاكميت تحميل مي كند جداي از تبعات اجتماعي و اخلاقي آن.

و: از نظر سياسي: يك زن با حجاب به قول يكي از بزرگان، مسجدي متحرك است كه پشت نقاب حجاب بر حفظ باورهاي ديني خود و فرهنگ ديني اسلام و جلوگيري از سوء استفاده قدرت هاي استعمارگر اصرار مي ورزد.

ز: حفظ عزت و كرامت زن و جلوگيري از آزار سوء استفاده از شخصيت وي:[6] شايد اين قسمت مهم ترين فلسفه حجاب باشد چنانكه در سوره احزاب 59 مي فرمايد: " يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يدْنينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يعْرَفْنَ فَلا يؤْذَينَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيماً " اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: "جلبابها[ روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.
به قول ويل دورانت: " زن وقتي زنده است كه معشوق باشد و توجه به او مايه حمايت اوست ". اين نياز عاطفي و رواني سبب مي شود كه زن به اصطلاح قرآن، به تبرج و آرايش ميل بيشتري داشته باشد ، حال اگر اين ميل رواني از مجراي حقيقي خود يعني حريم خصوصي خانواده به عرصه اجتماع كشيده شود طبعا نگاه حيواني و جنسي مردان را به خود جلب خواهد كرد و اينجاست كه به جاي حفظ كرامت و ارزش حقيقي زن- يعني يك انسان - وي اسير هوس هاي زودگذر و آزار مردان خواهد شد.

*ريشه هاي بد حجابي

1- بعد روان شناسي ريشه‌هاي بدحجابي

در اين قسمت مهم ترين عوامل را مي‌توان به صورت ذيل مطرح كرد:

الف: هوسراني: يكي از ابعاد روحي و رواني انسان وجود غرايزي است كه به تعبير امير بيان در خطبه اول نهج البلاغه : " وَ غَرَّزَ غَرَائِزَهَا " در وجود انسان نهاد شده است. قوه شهوت از قويترين قواي غريزي انسان است كه به باور فرويد و طرفدارانش اساس ساير قوا و تمايلات انسان است. اين قوه به ويژه در زنان طبق اطلاعات روانشناسي و ديني بيشتر نمود و بروز دارد و انگيزه برخي زنان از بي حجابي نيز همين است .

ب: كسب موقعيت و جلب توجه ديگران
موقعيت طلبي، كسب شهرت و جلب توجه ديگران نيز از جمله زواياي روحي انسان است كه گاهي به صورت حقيقي مثل تحصيل علم و فضايل اخلاقي به دست مي آيد و گاهي به صورت كاذب در افرادي كه معمولا فاقد ارزش هاي حقيقي اجتماعي هستند. البته چنين افرادي مانند ساختماني هستند با نماي زيبا و دروني خراب ، در حالي كه استحكام بنا به نماي آن نيست.

ج: ضعف ايمان و عدم شناخت و آگاهي
ايمان، اعتقاد قلبي و التزام عملي به دستورات الهي است كه از نظر رواني ضامن حفظ انسانها از سقوط در ورطه خودخواهي و فساد است. بي حجابي نتيجه فقر فرهنگ ديني است؛ كسي كه از اين فرهنگ غني دور است و نسبت به آن دانسته و ندانسته جهل مي ورزد يا التزام عملي به بايد هاي ديني از جمله حجاب ندارد، نمي تواند به راحتي تن به پذيرش آن دهد.
اميرمومنان عليه السلام مي فرمايد: الناس اعداء ما جهلوا[7]؛ مردم دشمن چيزهايي هستند كه نمي دانند.

د: دگر آزاري: اين مولفه كه خود معلول عوامل ديگر روانشاختي مثل عقده هاي حقارتي است در برخي موارد، زنان را به يك بيمار رواني كه علاج درد خود را در آزار ديگران مي بيند ،تبديل مي كند. ريشه اين گونه تمايلات بيمار گونه معمولا حقارت هاي خانوادگي است كه از سر تربيت هاي غلط و ناسالم است.

ه: صيد دل‌هاي مردان: از جمله تفاوت هاي رواني بين زن و مرد اينست كه زن ميل شديدي به دلبري دارد چنانكه اسباب آن نيز در وجود او بيشتر قرار داده شده است. گاهي اين ميل رواني به حد افراط رسيده و محبوبيت عمومي را طلب مي كند و به يك همسر بسنده نمي كند.

و: زيبايي طلبي: زيبايي طلبي از جمله گرايش هاي فطري است كه در وجود انسانها به صورت ذاتي قرار داده شده است. تصور برخي از زنان به غلط آن است كه حجاب مانع و ناقص بروز زيبايي هاي آن هااست لذا كثرت رنگ ها و مدها و جلوه هاي متفاوت بي حجابي بروز و ظهور مي يابد غافل از آنكه زيبايي تعريف و حد و مرز خود را دارد و اگر از حد اعتدال عبور كند و به تعبير قرآن به " تبرج " بينجامد يك بيماري رواني مي شود كه گاهي سبب اتلاف عمر و هزينه هاي سنگين اقتصادي اجتماعي مي شود.

ز: ازدواج: عده اي از دختران و زنان بي حجابي و جلوه گري را پلي براي رسيدن به ازدواج مي دانند، غافل از آنكه ظاهر و درجه تاثير آن در زندگي زناشويي سهم كوچكي از تمام زندگي دارد بويژه آنكه پسند بر اساس ظاهر، آفت بروز مجدد آن پس از ازدواج را هم دارد هر چند بر اساس واقعيت شايد اين جلوه نمايي شانس ازدواج را بالا ببرد اما در استحكام و ادامه زندگي نقش منفي بازي خواهد كرد.

ح: ضعف حيا: حيا و عفت از جمله ملكات نفساني و رواني هر انساني است كه او را از ارتكاب بسياري از گناهان باز مي دارد؛ به فرموده معصومين كسي كه اين مولفه را ندارد از دين داري محروم است!![8] اين پرده عصمت بين خداوند و بنده و بين بنده با بندگان ديگر مانع بروز بي حجابي مي شود.

ط: اظهار غناي مالي: اين عامل رواني نيز ريشه در خودنمايي و تفاخر انسان دارد كه برخي افراد به شكل افراطي بروز مي كند و چون عامل دوم راهي براي كسب موقعيت هاي كاذب اجتماعي است كه خود معلول عوامل رواني ديگر است به اين دسته بايد گفت:
تن آدمي شريف است به جان آدميت
نه همين لباس زيباست نشان آدميت

*ريشه‌هاي بدحجابي

2- بعد جامعه شناختي ريشه‌هاي بد حجابي:

الف: ملامت ديگران: ملامت اعضاي خانواده، فاميل، دوستان و برچسب زني براي ارضاي تمايلات شهواني از سوي آقايان از جمله عوامل جامعه شناختي بحث بي حجابي است. اين ملامت نيز خود ريشه هاي متعدد روانشناسي در وجود ملامت گر دارد مانند جهل به آثار و بركات حجاب، ارضاي تمايلات جنسي، ضعف ايمان و غيرت و حيا .

ب: غربزدگي و سلطه استعمار: اصل تقليد و الگو پذيري در انسان جزء لا ينفك وجود اوست ولي گاهي اين الگو پذيري به يك تقليد كور و جاهلانه و پذيرش فرهنگ مخالف تبديل مي شود بدون توجه به تبعات سنگين اجتماعي و اخلاقي آن. مهم آن روي سكه مقلدان غرب است كه امروزه استفاده جنسي از زن، ابزاري براي سلطه اسعتمار بر منابع مالي و از بين بردن فرهنگ اصيل كشورهاي اسلامي است.
شعار آزادي زن به قول شهيد مطهري ابزاري براي پر كردن جيب سرمايه داران غربي و فروش اجناس آرايشي و بهداشتي و فيلم هاي مبتذل خود است. اين نگاه افراطي به زن كه از اوايل قرن بيستم در انگلستان براي اولين بار و سپس در آمريكا و ايتاليا و فرانسه داده شد يك شعار پوچ براي سلطه فرهنگي بود. بنام آزادي و تساوي مرد و زن او را با حقوق ناچيز از كانون گرم خانواده به كارخانجات كشاندند. بنام آزادي از وجود زن براي فروش لوازم آرايشي و لباس هاي جديد كارخانجاتشان استفاده كردند و براي ساخت فيلم هاي مبتذل و جذب مردم به ويژه جوانان به سينما و سايت ها و شبكه هاي خود از شخصيت الهي زن استفاده كردند تا با فروش فيلم ها و سي دي ها و عكس هاي مبتذل جيب خودشان را پر كنند. به قول مرحوم اقبال لاهوري:
خلق را تقليد شان بر باد داد
اي دو صد لعنت بر اين تقليد باد

ج : خانواده خانواده كوچكترين نهاد اجتماعي است كه بيشترين تاثير را طبق آموزه هاي ديني و جامعه شناسي در جامعه دارد. مهم ترين كانون تربيت كه بيشترين زمان و تاثير را بر فرزند دارد. از همين رو وجود آيات و روايات با موضوع تربيت خانوادگي و نظام تربيت خانواده از ديدگاه اسلام حكايت از اهميت آن دارد.
تكاليف سنگيني كه اسلام در زمينه حقوق فرزندان بر دوش پدر و مادر نهاده، گوياي نقش بي بديل اين كانون است. به جد مي توان گفت نقش خانواده در بروز ناهنجاري هاي رفتاري و اجتماعي در درجه اول اهميت قرار دارد. ترويج فرهنگ عفاف و حجاب، نياز به تعليم خانواده با عمل و علم و استفاده از ابزار و شيوه هاي صحيح تربيتي دارد.

د: حاكميت و نقش آن: عملكرد ، سخنان ، برخوردها و قوانين حاكمان حكومت قطعا در افزايش يا كاهش بدحجابي سهم بسزايي دارد. بي سبب نيست كه در سوره احزاب آيه 35 ابتدا به خود پيامبر حاكم اسلامي دستور مي دهد آنهم با شروع از زنان و دختران خود!!
حجاب در كشور ما؛ يك قانون است و تخطي از آن يك جرم اما راهكارها و عملكرد قانونمداران در اين زمينه دچار نقض است مثلا در همين طرح امنيت و انضباط اجتماعي به قول جامعه شناسان دو بعد مهم كار فرهنگي و برخوردهاي فيزيكي در كنار هم بايد ديده شود به ويژه كار فرهنگي يك درمان اصلي نه مقطعي از اهميت ويژه برخوردار است. ابزار مهمي چون رسانه ملي و روزنامه ها و كتب آموزشي و سينما و تئاتر، همه و همه نقش مهمي در اين مقوله دارند.
آگاهي بخشي ، نشست هاي علمي و تلويزيوني ، رشد علمي جامعه و نهادينه كردن بايد هاي ديني رسالت مهمي است كه به عهده حاكميت است. برنامه ريزي هاي كوتاه مدت و دراز مدت ، ارائه الگوهاي صحيح ، نظارت بر موسسات توليدي پوشاك و سينما و غيره از ديگر وظايف مهمي است كه بايد در برنامه هاي كشوري داراي تعريف و طرح و اجراي مشخص باشد و در صورت خلا قانوني، بايد فكري به حال نقص قانوني آن كرد.

*آثار بدحجابي

الف: عقده اي كردن مردان و بروز جنايت:
از ديدگاه علم روانشناسي تا هنگامي كه انسان چيزي را نبيند به آن ميل پيدا نمي كند و در نتيجه تعادل رواني او حفظ مي شود اما اگر ببيند و نتواند به آن برسد ناآرام و ملتهب مي گردد اين مساله در مورد ساير غرايز انساني غير از شهوت هم صادق است. در صورت شعله كشيدن غريزه و نرسيدن خوراك آن يا انسان تحمل مي كند و به اصطلاح قرآني "غضّ " و حفظ و امساك مي ورزد كه اين ايماني بس بلند مي طلبد و تنها به مدد الهي ميسر است و يا براي رسيدن به آن از هر راهي تن مي دهد كه اين مساوي است با بروز فسادها و جايت ها و شكسته شدن حريم ها و يا اين كه سر از عقده هاي روحي و رواني در مي آورد.

ب: سقوط شخصيت زن و مرد:
حجاب براي زن، قانون فطرت است و سر پيچي از قوانين فطري، زن را از هويت خويش خارج مي سازد در اين هنگام است كه زن در ظاهر از قيد حجاب آزاد مي شود اما در بند هزاران قيد ديگري مي افتد و گاهي در اين مسير ارزش هاي مسلم انساني مثل حب نفس و تن و مال را از دست داده و تن به هر خفتي مي دهد. از طرف مردان نيز وقتي چشم هوس و طمع با بي حجابي باز شد چشمه هاي عقل و حكمت و معنويت بسته مي شود و مرد را به ورطه سقوط انساني مي كشاند.

ج: بلوغ زودرس و عواقب آن:
اسلام با ظرافت خاص در سوره نور دو راهكار كنترل غريزه جنسي را مطرح مي كند: يك راهكار سلبي كه همان عفت چشم و دامن و مبارزه با اميال و دعوت زنان به حفظ پوشش و پرهيز از زينت است و يك راهكار ايجابي كه فرمان به والدين و نهادهاي اجتماعي و حكومتي براي زمينه سازي ازدواج جوانان است.9
حال اگر راهكار سلبي اسلام عمل نشود و با بي حجابي اين غريزه خطرناك تشديد شود و از آن سو راهكار ايجابي نيز بر اثر تجمل ها و خودخواهي بسته شود روشن است كه با بلوغ زودرس جوانان و عواقب وخيم آن روبرو مي شويم. 10

د: تكذيب آيات الهي و احساس پوچي
به تعبير قرآن " ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يسْتَهْزِؤُنَ "11
ميل به تبرج و بروز زيبايي ها و فرار از فرمان مقدس الهي نتيجه اي جز تكذيب ساير فرامين الهي نخواهد داشت چنانكه در عرصه اجتماع اين مهم قابل مشاهده است. سرنوشت اين گونه افراد بعد از عبور دادن از دوران كوتاه زيبايي و طراوت جواني چيزي جز احساس پوچي و تنهايي نخواهد بود. زيرا نگاه هاي هوس آلود كساني كه در پي افراد بوده اند تا زماني بدرقه آنهاست كه لطفي براي آن نگاه ها داشته باشند لذا حتي در دستورات فقهي؛ محدوده حجاب براي زنان سالخورده و روستايي و بيابانگرد كه از زيبايي كم تر بهره دارند بسيار متفاوت است با دختران جوان تازه به دوران رسيده.
از بين رفتن كانون خانواده، عقاب آخرتي و غفلت، از ديگر عوارض بي حجابي است .

*راهكارهاي مقابله با بي حجابي

به صورت كلي جامعه شناسان در برخورد با ناهنجاري هاي رفتاري در سطح جامعه دو راهكار مهم رشد و توسعه فرهنگي و برخورد هاي قانوني را مطرح مي كنند.
در بخش اول مي توان به شاخص هاي كار فرهنگي اشاره كرد:

الف: اطلاع رساني و آگاهي زنان و مردان
به جد مي توان گفت در بسياري موارد بي حجابي ريشه در عدم آگاهي فرد دارد كه گاهي با يك تلنگر متوجه عواقب آن شده و با ميل و رغبت آنرا مي پذيرد.
در عرصه فرهنگي مهم ترين بخش هاي جامعه عبارتند از رسانه هاي گروهي، صدا و سيما، مطبوعات ، نشريات ، سخنوران ، نويسندگان ، اولياء و مربيان .
نقش هنرهايي چون شعر و نقاشي و مقالات بويژه هنرهاي تصويري مثل فيلم ها و سريال ها و سينماها بي بديل است بويژه با توجه به مولفه الگو پذيري براي نسل جوان از اين ابزارها.
تعيين روزي بنام حجاب آن هم نه در حد شعار مثل روز 22 تير كه مردم در دفاع از حجاب اسلامي در مسجد گوهرشاد توسط عمال رضا شاه كشته شدند موثر خواهد بود.

ب: ترويج فرهنگ غيرت و تحكيم بنيه تقوا
بي ترديد خانم ها با هر سليقه شخصي و تفكري كه باشند نظر و سليقه همسر خود را ترجيح مي دهند از جمله در وضع ظاهري ، اينجاست كه غيرت ناموسي مردان نقش مهم خود را باز مي يابد؛ در اين قسمت نيز استفاده از ابزارهاي تبليغي در قسمت الف مهم و سرنوشت ساز است نقش طلاب علوم ديني در اين بخش و نيز بخش الف غير قابل انكار است.

ج: تقويت بخش نظارتي دستگاه حاكم بر رسانه هاي جمعي
امروزه نقش صداو سيما در تغييرات فرهنگي جامعه حتي تغييرات ارزشي از نظر دين غير قابل انكار است. نقشي كه گاهي در ساير عرصه ها مثل سياست و اقتصاد نيز به روشني مشهود است. گاه تبليغات يك جنس و يك شخص چنان موجي در جامعه ايجاد مي كند كه از آن نمي توان به سادگي گذشت.

د: معرفي الگوهاي مناسب پوششي و رفتاري
قبلا هم متذكر شديم كه انسان بخصوص نقش الگو پذيري را همواره مد نظر دارد . تشويق هم در روانشناسي آنچنان مهم است كه قرآن كريم با ذكر نعمات بهشتي سعي در ايجاد انگيزه انسانها براي انجام اعمال خير دارد. در مواردي نيز قرآن به ارائه الگوهاي عملي و رفتاري انسان هاي شايسته مي پردازد البته در اين مهم يعني الگو ها و تشويق دختران جوان بخصوص به امر حجاب بايد از راهكارهاي ظريف روانشناسي استفاده كرد.
در بحث ارائه الگوي برتر جامعه و نهادهاي مرتبط به اين امر بايد چنان عمل كنند كه از ديد افراد جامعه حجاب يك ارزش ملي و ديني و انساني و بي حجابي يك ضد ارزش اجتماعي محسوب شود چنانكه اول انقلاب اسلامي نيز چنين بود.

آموزش حجاب در مدارس و ارائه الگوهاي عملي رفتاري مثل خود معلمان نقش مهمي در اين رابطه دارد تعليمات ديني بايداز حد يك كتاب فراتر رود چرا كه لا اكراه في الدين شيوه اي كه خود اولياء دين هم بكار بردند همين بود. وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك 12 . نمونه اي از همين شيوه زيباي تبليغي است. اسلام مهم ترين الگوي عملي حجاب را در شخصيت بي نظير حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها نشان داد و به اين هم بسنده نكرد و شخصيت بي نظير حضرت زينب سلام الله عليها را در سخت ترين شرايط اجتماعي به نمايش گذاشت تا بهانه را از دست برخي بهانه جويان بگيرد.
نقش خانواده ها نيز در اين ميان كم نظير است. دختري كه تا سن 9سالگي هيچ گونه حد و مرزي در پوشش نداشته و گاه مثل يك عروسك آرايش شده به عرصه جامعه و محافل خانوادگي كشانده مي شود چگونه مي تواند به يكباره اين مهم را رعايت كند.

ه: انسجام فرهنگي راه مقابله با تهاجم فرهنگي
امروزه بحث تهاجم يا شبيخون يا غارت فرهنگي از بحث هاي مهم جامعه شناسي است كه در تمام كشورها به ويژه كشور اسلامي ما مطرح است. در اين بين شايد بتوان گفت كارهاي فرهنگي موازي زيادي از سوي نهادهاي فرهنگي صورت گرفته اما آنچه تاثير اين عملكرد ها را كم رنگ مي كند و گاه از فرصت ها تهديد درست مي كند عدم انسجام دروني بين اين نهادها است. با سرعت سرسام آور تحولات فرهنگي و علمي و تكنولوژيك نياز به اين انسجام بيش از پيش احساس مي شود. خانم بهزادپور در كتاب نقش حجاب در توسعه از زبان " كي روشه " نقل مي كند : " چنانچه همبستگي متقابل ميان اجزاي نظام فرهنگ برقرار نباشد فرهنگ كارائي خود را از دست مي دهد زيرا هر جزء در فرهنگ در عين پويا بودن بايد بر ساير عناصر و امور ديگر تاثير گذار باشد و مجموعا وحدت، نظم فرهنگي را بوجود مي آورد تا بتواند همبستگي ميان عناصر مادي و معنوي را بوجود آورد.13

گاه شده كه با رشد نرم افزاري فرهنگ و عدم رشد بخش سخت افزاري به قول جامعه شناسان (مثل آقاي اُكبرن) پس افتادگي فرهنگي بوجود مي آيد.14
در بحث تهاجم فرهنگي اين نقاط بايد مد نظر قرار گيرد: زمينه هاي تهاجم فرهنگي، ضعف برنامه ريزي هاي فرهنگي، سرعت تغييرات فرهنگي، عناصر منفي فرهنگ، راه مبارزه با تهاجم فرهنگي، بررسي علل شكاف فرهنگي، مهندسي اجتماعي، شيوه هاي تبليغ فرهنگي ، اهداف و برنامه ها ، نگاه كوتاه مدت و بلند مدت.15

نكته مهم پ در كار فرهنگي بررسي سه لايه شناختي (معرفتي) ، عاطفي و رفتاري با هم است و پرداختن به هر لايه بدون در نظر گرفتن ساير لايه ها كاري از پيش نمي برد.

*در بخش دوم يعني برخوردهاي قانوني كوتاه مدت و مقعطي دو مرحله قابل ذكر است:

الف: مرحله توصيه و تذكر:
اين مرحله غير از بحث مهم نظارت، آن هم در قالب امر به معروف و نهي از منكر ديني است بلكه حاكميت در چارچوب قانون، گروهي را طبق ضوابط مامور توصيه و تذكر اين مهم مي كند. اين شيوه منظم ديگر نقائص برخوردهاي اجتماعي و خروج از حد و مرز قانون و شريعت را نخواهد داشت و قابل پي گيري قانوني خواهد بود. البته مي توان اين قسمت را هم در كار فرهنگي بخش اول لحاظ كرد.

ب: برخوردهاي امنيتي و پليسي:
در مواردي كه يك ناهنجاري رفتاري به نظم عمومي و عفت اجتماع لطمه بزند، يا ترويج يك فكر و ايده خاص غير اخلاقي و غير ديني باشد، بخصوص كه در قانون تعريف روشن و حد و مرز مشخص داشته باشد چاره اي جز برخوردهاي فيزيكي و انضباطي نيست البته پر واضح است اين راه دوم و اين بخش كار در درجه دوم راهكارهاي برخورد با بي حجابي قرار دارد و آنچه مهم است استفاده از راهكارهاي فرهنگي است كه در بخش اول كاملا به آن پرداختيم.
نكته مهم در برخوردهاي امنيتي پرداختن به سرچشمه ها و ريشه هاي اصلي اين مساله است نه فقط عرصه خيابانها و جامعه، مثلا برخورد با شبكه هاي توزيع اين مدها و بي حجابي ها ، كارگاهها و كارخانجات توليد اسباب بي حجابي و سازندگان فيلم هاي غير اخلاقي و پخش كنندگان محصولات غير اخلاقي.

*خلاصه و نتيجه‌گيري:

1- حجاب از ضروريات و بايدهاي ديني و قانوني است كه تخطي از آن يك گناه و جرم محسوب مي شود.
2- حجاب به معناي اصطلاحي آن از جمله تفاوت هاي ظاهري لحاظ شده در اسلام بين زن و مرد است كه ريشه در تفاوت هاي جسمي و روحي و احساسي زن با مرد دارد.
3- حجاب در تمام ملل ديني و غير ديني داراي پيشينه زيادي است و يك ارزش اجتماعي براي زن مطرح بوده نه يك محدوديت.
4- حجاب آرامش رواني، رشد معنويت، استحكام خانواده، سلامت اقتصادي و علمي، منع از فرزندان نامشروع و بي سرپرست ، موضع سياسي اسلام در برابر بيگانگان، حفظ عزت و كرامت زن و جلوگيري از آزار او و سوء استفاده از شخصيت وي را در پي دارد.
5- ريشه هاي بي حجابي به طور كلي در دو بعد روان شناختي و جامعه شناختي قابل بررسي است.
6- در بعد روانشناسي ريشه هاي بدحجابي به عوامل مهمي چون هوسراني، كسب موقعيت و جلب توجه ديگران ، ضعف ايمان و عدم شناخت و آگاهي ، دگر آزاري، صيد دلهاي مردان، زيبايي طلبي، تمايل به ازدواج، ضعف حيا، اظهار غناي مالي مي توان اشاره نمود.
7- در بعد جامعه شناسي ريشه هاي بد حجابي به اين شاخصه ها مي توان اشاره كرد: ملامت ديگران، غربزدگي و سلطه استعمار، خانواده ، حاكميت و نقش حساس آن.
8- عمده ترين آثار بي حجابي عبارتند از: عقده اي كردن مردان و بروز جنايت، سقوط شخصيت زن و مرد، بلوغ زودرس و عواقب آن، تكذيب آيات الهي و احساس پوچي، از بين رفتن كانون خانواده ،ايجاد غفلت و عواقب آخرتي آن.
9- در بخش راهكارهاي مقابله با بي حجابي به دو راهكار مهم فرهنگي و قانوني را مي توان برشمرد:
در بخش فرهنگي: اطلاع رساني و آگاه كردن افراد جامعه ، ترويج فرهنگ غيرت و تحكيم بنيه تقوا، تقويت بخش نظارتي دستگاه حاكم بر رسانه هاي جمعي، معرفي الگوهاي مناسب پوششي و رفتاري، انسجام فرهنگي و جلوگيري از كارهاي موازي.
در بخش قانوني و امنيتي نيز در دو مرحله توصيه و تذكر و برخوردهاي امنيتي - انضباطي مي توان با سرچشمه ها و ريشه هاي اين پديده اجتماعي برخورد كرد.
پي نوشت ها:
1. ر. ك : مطهري ، مرتضي ، نظام حقوق زن در اسلام،ص164و165
2. مطهري ، مرتضي، حجاب ،ص21تا30
3. محمدي نيا، اسدالله ، بشهت جوانان، بخش اول
4. طباطبايي ، محمد حسين، الميزان، ذيل آيات مذكور
5. از جمله سوره اعراف آيه 22، كه با نبود هيچ شخصي در بهشت مذكور باز آدم و حوا به محض برهنه شدن خود را پوشاندند.
6. رجبي، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، ص114
7. آثار الصادقين، ج2، ص422، به نقل از كتاب چرا حجاب، ابراهيم خرمي
8. بحارالانوارج75ص 111
9. جمعي از نويسندگان ، تفسير موضوعي، ص238
10. اكبري، محمدرضا، حجاب در عصر ما، ص144
11. سوره روم ، آيه 10
12. آل عمران ، آيه 159
13. بهزاد پور، سميندخت(فضه)، نقش حجاب در توسعه ،ص49
14. وثوقي، منصور و نيك خلق، علي اكبر، مباني جامعه شناسي، ص133
15. بهزادپور، سيميندوخت(فضه)، نقش حجاب در توسعه ، فصل دوم

فهرست منابع :

1- قرآن كريم
2- طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، نشر موسسه اعلمي بيروت، 1411 ه.ق
3- محمدي‌نيا، اسدالله ، بشهت جوانان، نشر سبط اكبر، زمستان 1379
4- مطهري‌، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تير 1382، چاپ34
5- مطهري‌، مرتضي، مساله حجاب، انتشارات صدرا، فروردين 1374، چاپ چهل و يك
6- اكبري‌-محمد‌رضا، حجاب در عصر ما، انتشارات پيام آزادي، 1380 چاپ اول
7- حسيني‌، سيدمجتبي، نگاه و پوشش(از مجموعه پرسشهاي دانشجويي) ، نشر معارف، زمستان 1386
8- خرمي مشكاني، ابراهيم، چرا حجاب؟، انتشارات مرسل، اسفند 1383، چاپ اول
9- بهزادپور، سيميندخت(فضه) ، نقش حجاب در توسعه ، نشر زعيم، 1382، چاپ اول
10- رجبي، عباس، حجاب و نقش آن در سلامت روان، نشر موسسه امام خميني، پاييز 1385،
11- جمعي از نويسندگان ، تفسير موضوعي، نشر معارف ، 1383
12- وثوقي، منصور و نيك خلق، علي اكبر، مباني جامعه شناسي، انتشارات بهينه، 1386، چاپ نوزدهم.
ادامه مطلب
یک شنبه 27 تیر 1389  - 10:22 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5838050
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی