فرزند شهيد راغب حرب در
باره پدرش مي گويد: پدرم پس از آزادي از بازداشتگاه صهيونيستها به يكي از
نزديكان خود گفت كه دشمن دوباره او را بازداشت نخواهد كرد. دشمن در آينده
او را به شهادت خواهد رساند. چند ماه از آزادي او نگذشته بود كه دشمن او
را به شهادت رساند.
فرهنگ ايثار و
شهادت در حزب الله و ساير نيروهاي مقاومت لبنان به منظور رويارويي با
تجاوزگريهاي مستمر رژيم صهيونيستي فراگير شده است. روزي دبيركل حزب الله
به شهادت ميرسد، و روزي ديگر فرزند دبيركل ديگري شهيد ميشود، و اين راه
ادامه پيدا ميكند. ولي پيش از همه اينها يك انقلابي بزرگ و برخاسته از
متن توده مردم رنج ديده جنوب به نام شيخ راغب حرب جانش را در راه دفاع از
آرمانهاي مقدس و به منظور رهايي مردمي كه حدود چهار دهه در معرض بدترين
تجاوزگري قرار گرفته اند فدا ميكند. آقاي راغب حرب فرزند شهيد راغب حرب،
هرچند كه سيماي پدر را نديده است ولي در گفت و گوي اختصاصي با شاهد ياران
شكوه و عظمت شهادت او را بازگو ميكند:
بقيه در ادامه
*سوال: در دوران كودكي هنگامي كه براي اولين بار شنيديد پدرتان به دست صهيونيست ها به شهادت رسيده چه احساسي داشتيد؟
**بسم الله الرحمن الرحيم، خداوند را ستايش مي كنم كه نعمت مقاومت، جهاد و شهادت را بر خانواده راغب حرب ارزاني داشت. و درهاي رحمت را به سوي رضاي خويش بر ما گشود. در آغاز گفت و گو لازم ميدانم به اين نكته اشاره كنم كه من پس از گذشت شش ماه از شهادت پدرم متولد شدم، و هرگز سيماي او را نديدهام. دوران كودكي انسان با دوران جواني او تفاوت دارد. انسان در دوران كودكي بسياري از واقعيت ها را درك نمي كند. هر چند كه در دوران كودكي از نداشتن پدر رنج مي بردم ولي خداوند بزرگ اين درد و رنج را تسكين مي داد. به من آرامش ميبخشيد. گاهي مادر كنارم مي نشست و خاطرات پدر را بازگو ميكرد. به مادرم ميگفتم كه پدر را در خواب ديدهام كه برايم اسباب بازي خريده و با من سخن گفته است. مادرم نيز خاطراتي نقل ميكرد و ميگفت روزي با همديگر به گلزار شهداي جبشيت رفتيم. نزديك گلزار كه رسيديم دستم را رها كردي و به سوي آرامگاه پدر دويدي و در كنار آن نشستي. سخن مادرم نشان ميدهد كه در دوران كودكي خيلي به پدرم علاقه داشتم. در كنار آرامگاه او مينشستم و احساس آرامش ميكردم. در كنار قبر او تنهايي را بر طرف ميكردم. به ويژه اينكه مادر نقش بسزايي در شناساندن پدر و بازگو نمودن نقش او در آزادي مردم جنوب لبنان ايفا ميكرد. هنگامي كه از عظمت شهدا و ارزش شهادت با من سخن گفت احساس غرور و سرافرازي ميكردم. مادرم مي گفت كه پدر در مسير پيامبران و امامان (ع) گام برداشت و اين مايه عزت و افتخار ماست.
*سوال: در دوران كودكي كه از نداشتن پدر محروم بوديد هنگامي كه كودكان را همراه با پدران و مادرانشان مشاهده ميكرديد چه احساسي داشتيد؟
**در حقيقت هر چيزي در زندگي بهايي دارد. بهاي جهاد در راه خدا گذشتن از جان و مال خويش است. مهمترين كار خير يك انسان شهادت در راه خداست. بنابراين شهادت شهيد شيخ راغب حرب بزرگترين نشانه رهروي و سلوك او در راه خدا بود. از خداوند مسئلت دارم اين بخشش را از خانواده حرب قبول كند و به آنان پاداش خير عنايت فرمايد.
ولي با اين وجود در كودكي به داشتن پدر احساس نياز مي كردم تا در مواقع ضروري پشتيبان من باشد. هنگامي كه كودكان را همراه پدرانشان مي ديدم افسوس ميخوردم و ميگفتم اي كاش من هم پدر داشتم. گاهي اين نياز را با مادرم مطرح مي كردم ولي او درباره ويژگي شهادت براي من تعريف ميكرد. او ميگفت كه شهيدان زندهاند و به خانوادهشان رسيدگي ميكنند. در سختيها و مشكلات زندگي به كمك فرزندانشان ميشتابند. مادرم اين اعتقادات را در درونم به وجود آورد و من هرگاه با مشكلي مواجه ميشدم احساس ميكرد پدرم زنده است و روح و سايه او در كنارم قرار دارد و به من روحيه و انگيزه ميبخشد.
*سوال:پدرتان جانش را براي آزادي لبنان و سربلندي جامعه اين كشور فدا كرد. اكنون چه ديدگاهي به اين جامعه داريد؟
**در حقيقت پدرم به منظور سربلندي مردم لبنان تلاشهاي فراواني به عمل آورد كه مهمترين آنها عبارتند از:
1 ـ وحدت جامعه و مردم : شهيد شيخ راغب حرب با كار و تلاش جدي و مخلصانه كوشيد بافت جامعه مسلمانان لبنان را متحد و منسجم كند. مردم را به كنار گذاشتن گرايشات تعصب آميز خانوادگي و عشيرهاي و منطقهاي كه با دستورات اسلام منافات دارد، دعوت كرد. افزون بر آن در دوراني كه پدرم مي زيسته گرايشات گروهكي و حزبگرايانه به ويژه گرايش به احزاب سكولار در اين جامعه بيداد مي كرده است. ولي شيخ الشهيد با رهنمودها و تلاشهاي خستگي ناپذير خود توانست و حدت و انسجام جامعه مسلمانان لبنان را استحكام بخشد.
2 ـ سازندگي جامعه اسلامي : شيخ الشهيد در اين زمينه مردم را به همكاري و همفكري براي سازندگي جامعه بر مبناي احكام اسلام و دستورات پيامبر عظيم الشأن (ص) فراخواند.
3 ـ گسترش فرهنگ عاشورا : به منظور رويارويي با فرهنگ ذلت پذيري و سازش كه رژيمهاي عرب در پيش گرفتهاند و به ديكتههاي قدرتهاي بزرگ عمل ميكنند. شهيد شيخ راغب حرب يكي از كساني بود كه مردم را به گسترش فرهنگ عاشورا و پيروي از نهضت سرور شهيدان حضرت امام حسين (ع) دعوت كرد. زيرا اين فرهنگ هرگونه سازش با دشمن را رد ميكند. او در طول حيات خود و در هر موقعيتي كه داشت، شعارهاي عاشورا را مطرح ميكرد. داستان رويارويي او با استاندار نجف اشرف هنگام تحصيل علوم ديني شناخته شده است. با وجودي كه بسياري از روحانيون و طلاب حوزه علميه نجف كه در جلسه ملاقات با استاندار نجف شركت داشتند و ميكوشيد شيخ را آرام نمايند، ولي او با حالتي خشمگينانه به استاندار نجف اعتراض كرد، و از او خواست پيگرد طلاب و علماي حوزه علميه و تجسس بر آنان را متوقف كند. اين در حالي است كه شيخ راغب مطمئن بود كه با نمايندهاي رژيمي سخن مي گويد كه خيلي راحت مخالفان را بازداشت و يا به قتل مي رساند.
4 ـ روشنگري مردم : گسترش شناخت و آگاهي مردم نسبت به مسائل روز يكي از مهمترين تلاشهاي شيخ الشهيد را تشكيل مي داد. او با برگزاري جلسات سخنراني و كلاسهاي درس ميكوشيد ميزان آگاهي جوانان را افزايش دهد.
اكنون كه به اين جامعه مينگرم به روشني ميبينم كه اوضاع فرهنگي و اجتماعي جامعه به بركت الطاف الهي و به بركت خون شهيدان و به به بركت دستاوردهاي مجاهدان شريف و غيور اين ميهن بسيار پيشرفت كرده است. آرزو دارم تحول و پيشرفت جامعه تداوم يابد و زحمتهايي كه در اين مسير به عمل آمده بر باد نرود.
*سوال:آيا شما نيز علاقمند هستيد آرمان ها و اهداف پدرتان را دنبال كنيد و فرهنگ مقاومت و مفاهيم شهادت را گسترش دهيد؟
**راهي كه پدرم شهيد راغب حرب پيمود، او مبتكر اين راه نبود. بلكه راهي است كه پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) آن را ترسيم كردهاند. پيمودن اين راه تنها منحصر به فرزندان شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان نيست، بلكه همه مسلمانان جهان وظيفه دارند اين راه را ادامه دهند. ولي من احساس ميكنم كه فرزندان شيخ راغب حرب مسئوليت سنگيني براي تداوم اين راه بر عهده دارند. وظيفه داريم همچنان پيشگامان اين راه باشيم. موظف هستيم مفاهيم اسلامي را گسترش دهيم و پيام رسول الله (ص) را به همه مسلمانان برسانيم. در پرتو اين راه انديشههاي امام حسين (ع) را كه با بيعدالتي مبارزه كرد گسترش دهيم. بكوشيم مشكلات جامعه اسلامي و نيازهاي مردم را برطرف كنيم، تا هيچ يك از قدرتهاي استكباري گستاخي تجاوز به حريم مسلمانان را نداشته باشد.
*سوال:شهيد راغب حرب اصول جديدي را در روند مبارزه با رژيم صهيونيستي پايه گذاري كرد.شما به عنوان فرزند ايشان چگونه به اين اصول نگاه مي كنيد؟
**من معتقدم كه عظمت و شكوه شهيد راغب حرب در نتيجه ارتباط او با خداوند متعال و پيمودن راه خدا بوده است. شهادت مدال افتخاري است كه خداي بزرگ به شيخ الشهيد بخشيده است. من به شهادت پدرم افتخار ميكنم. مفتخرم كه فرزند شيخ راغب حرب اين راد مرد بزرگ هستم. من از پدرم تشكر ميكنم كه با فداكاري و شهادت خود به خاندان حرب عزت و اصالت بخشيد. همانگونه كه حضرت امير مؤمنان (ع) فرموده "هيچ ميراثي بالاتر از معرفت نيست " من نيز احساس مسئوليت ميكنم كه قدردان اين پدر باشم، و راه او را ادامه دهم، تا در زندگي دچار تباهي و سرافكندگي نشوم. كساني كه وارث چنين ميراث بزرگي ميشوند، و آن را تباه ميكنند گرفتار شرمندگي و زيان ميشوند. بنابراين ميكوشم از اين ميراث بزرگ پاسداري نمايم.
از سوي ديگر هنگامي كه احساس ميكنم پدرم در پيروزي بزرگ مردم لبنان و آزاد سازي سرزمين اشغالي مشاركت داشته بسيار شاد و خوشحال ميشوم. اين پيروزي بزرگ كه خداوند به مردم لبنان عنايت كرده به بركت خون شهيدان و فداكاري مجاهدان بوده است. احساس مي كنم در اين پيروزي سهمي دارم زيرا پدرم با نثار جان و مال خود در راه خدا اين پيروزي بزرگ را به ارمغان آورد.
*سوال:از شهادت پدرتان 25 سال گذشت. در اين مدت سرزمينهاي اشغالي جنوب آزاد گرديد و مردم رهايي يافتند. آيا معتقديد كه همه آرمانها و اهداف پدرتان تحقق يافته يا اهداف ديگري هم وجود دارد كه براي تحقق آن بايد تلاش كرد؟
**اگر خواسته باشيم بدانيم كه اهداف و آرمانهاي شيخ الشهيد تحقق يافته و يا تحقق نيافته، شايسته است كمي به گذشته نگاه كنيم و آرمانهاي او را بازنگري كنيم. يكي از مهمترين آرمانهاي او خروج بي قيد و شرط دشمن صهيونيستي از سرزمين لبنان، و كوتاه شدن دست اين رژيم از بيت المقدس بوده است. شيخ راغب حرب در يكي از خطبه هاي نماز جمعه خطاب به فلسطينيها گفته است : "با دست تواناي شما بايد دشمن شكست بخورد. با دست تواناي شما بايد چهره منطقه دگرگون گردد ". او همچنين در پاسخ به پرسشي درباره زمان آزادسازي جنوب لبنان گفته است : "آزادسازي جنوب يك امر طبيعي است. ما بايد درباره شيوه آزادي قدس بينديشيم ". شيخ الشهيد آرزو داشت جنوب لبنان از اشغالگران صهيونيست آزاد شود و اين خواسته با كمك خداوند تحقق يافت. او همچنين آرزو داشت بيت المقدس نيز آزاد شود و اين آرزو به ياري خداوند در آينده تحقق خواهد يافت.
در ارتباط با اهداف و دستورات اسلام و پيامبر اكرم (ص) و رهنمودهاي ائمه اطهار (ع) بايد گفت كه شهيد شيخ راغب حرب در زمينه گسترش اسلام و رساندن پيام اسلام به مردم جهان گامهاي بلندي برداشت. اكنون تفكرات و گرايشات اسلامي در جهان فراگير شده است. شيخ اولين كسي بود كه با شنيدن خبر پيروزي انقلاب اسلامي در ايران اظهار خرسندي كرد و در يكي از خطبه هاي نماز جمعه مسجد جامع جبشيت پيروزي انقلاب اسلامي را تبريك گفت و آن را تأييد كرد. در پرتو رهبري امام خميني (ره) حركت ميكرد و دستورات ايشان را به عنوان ولي فقيه جامع الشرايط واجب الاجرا ميدانست. آرزو داشت جمهوري اسلامي ايران كشوري قوي و توانا باشد و به همين دليل ملتهاي مسلمان را به پشتيباني از اين كشور فرا ميخواند. لازم ميدانم به اين نكته اشاره كنم كه خانواده شيخ الشهيد آنگونه كه پدر به ما آموخت، در سايه پرچم ولايت فقيه ثابت قدم هستند. شيخ راغب حرب آرزو داشت مسلمانان جهان مانند يك پيكر متحد و يكپارچه باشند و اين مرزهاي جغرافيايي را دستاورد استعمارگران به منظور پراكندگي مسلمانان ميدانست.
*سوال:در چارچوب خانواده شيخ الشهيد چه مسئوليتهايي داريد؟
**يكي از مسئوليت من تلاش براي پاسداري از ميراث بزرگي كه از پدرم به ارث بردهام. ميكوشم پيام و انديشههاي سازنده او را به آگاهي مردم جهان برسانم. بيترديد شهيد راغب حرب مسئوليتهاي بزرگ وسنگيني بر دوش من گذاشته و از خداي بزرگ مسئلت دارم به من توفيق دهد اين راه را ادامه دهم.
*سوال:چگونه با اخلاق و سيره و مجاهدت هاي پدرتان آشنا شديد؟
**اولين كسي كه اخلاق و رفتار و شيوه مبارزات پدرم را براي من بازگو كرد مادرم بود. اين مادر مهربان در معرفي رفتار و اخلاق پدر به ساير اعضاي خانواده نقش اساسي داشته است. به رغم گذشت 25 سال از شهادت پدر، اكنون هر كسي كه از روستاي جبشيت گذر ميكند، بيترديد بوي خوش شيخ راغب حرب و تپش قلب او را احساس مي كند. مردم سرگذشت او را فراموش نخواهند كرد. ياد و نام او هميشه بر زبانهاست. از زماني كه خود را شناختم و با مردم جنوب نشست و برخاست كردم همه خاطرات زيبا وشيرين پدرم را بازگو ميكنند. اين نشان مي دهد كه اخلاق و رفتار شيخ الشهيد در قلبها و وجدان بيدار مردم حك شده است. مردم در مجالس و شب نشيني ها همواره ياد و خاطرات شيخ الشهيد را بازگو ميكنند.
*سوال:مهمترين موضع گيريها و ديدگاههاي پدرتان كدامند و چرا راه جهاد و شهادت را انتخاب كرد؟
** در جنوب لبنان كسي نيست كه از موضع گيريها و ديدگاههاي سازنده شيخ الشهيد آگاهي نداشته باشد. همه تلاشهاي پدرم در راه خدا بوده و بر اين اساس جاودان مانده است. من از بسياري ديدگاهها و موضع گيري هاي او شناخت دارم و بر اين باورم كه مي توانند براي راهيان مقاومت و جهاد سرمشق و راهگشا باشند. او به شهرها و روستاهاي جنوب ميرفت، و بدون ترس و دلهره از اقدامات سركوبگرانه اسرائيليها، مردم را به مبارزه و مقاومت با اشغالگران دعوت ميكرد. پدرم از زماني كه خود را شناخت غم و غصه مردم فلسطين را مي خورد.
بزرگان خانواده نقل كرده اند زماني كه پدرم 14 سال سن داشت به منظور فراگيري زبان فرانسه در دبيرستان يك جلد لغتنامه فرانسوي خريد. در فهرست اسامي كشورها در لغتنامه نام اسرائيل را جايگزين نام فلسطين كرده بودند. پدرم نام اسرائيل را پاك كرد و نام فلسطين را بجاي آن نوشت. اكنون اين لغتنامه در كتابخانه شخصي پدرم محفوظ است. بدين سان انديشه جهاد و انقلاب و ظلم ستيزي از ويژگيهاي پدرم بوده است، و آگاهانه اين راه را انتخاب كرده بود.
*سوال:آيا پيشبيني ميكرد كه روزي به دست صهيونيستها به شهادت برسد؟
** كساني كه شيخ الشهيد را ميشناسند به خوبي آگاهند كه او تا چه اندازه به شهادت عشق ميورزيد، و آرزو داشت مرگ او با شهادت باشد. زيرا او در مكتب امام حسين(ع) و عاشورا پرورش يافته و شهادت را مدال افتخار الهي ميدانست. پدرم بر اين باور بود كه هر اندازه اقدامات سركوبگرانه و جنايتكارانه دشمن شدت يابد، شهادت شكوه و عظمت بيشتري پيدا ميكند. در دوراني كه لبنان در اشغال قرار داشت پدرم براي شركت در يك كنفرانس بين المللي در تهران بسر ميبرد. در تهران به او گفتند كه اسرائيليها به خانهات يورش برده و همسرت را به شهادت رساندهاند. او در پاسخ به اين خبر دروغين گفت كه شهادت گواراي او باد. شيخ راغب حرب كه راه جهاد و مقاومت را پيموده بود شهادت را پيش بيني ميكرد. پس از آزادي از بازداشتگاه صهيونيستها به يكي از نزديكان خود گفت كه دشمن دوباره او را بازداشت نخواهد كرد. دشمن در آينده او را به شهادت خواهد رساند. ديري نپاييد كه پيشبيني شيخ الشهيد به واقعيت تبديل شد و چند ماه از آزادي او نگذشته بود كه دشمن او را به شهادت رساند.
*سوال:شيخ الشهيد چه جايگاهي در فكر و ذهن شما دارد؟
**شيخ راغب حرب اكنون فقط پدرم نيست. او آموزگار و الهام بخش و مايه افتخار و سربلندي من است. هرچه دارم از ميراث فرهنگي و جهادي اين مرد بزرگ دارم. ديدگاهها، موضع گيريها و سخنان ارزشمند او همچنان در روح و فكر من نقش بسته است. درس هاي فراواني از مكتب او آموختهام و آن را سرمشق زندگيام قرار دادهام. در زندگي روزمره هرگاه با مشكلات مواجه ميشوم و احساس سستي ميكنم از صلابت و پايداري او الهام ميگيرم، تا بر مشكلات چيره شوم. خداوند را سپاس ميگويم كه بر من منت نهاده و مرا يكي از فرزندان شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان قرار داده است.
*سوال:خانواده و بستگان چه خاطراتي را از زندگي پدرتان بازگو ميكنند و شما با شنيدن اين خاطرات چه احساسي پيدا ميكنيد؟
** افراد خانواده ياد پدر را فراموش نكردهاند، همواره رفتار او را در منزل و خارج منزل بازگو ميكنند. هنوز شيفته شيوههاي تربيتي و آموزشي او هستند. احساس ميكنم تعهد و پايبندي افراد خانواده به اسلام در نتيجه رهنمودها و آموزههاي او بوده است. در زماني كه پدر زنده بود، فرزندان را به حفظ سرودهاي مذهبي و گرايش به ايثارگري و خدمت به مردم تشويق ميكرد. شيوه زندگي و سيره شخصيتهاي بزرگ اسلام را براي آنان بازگو ميكرد. مادر نقل كرده كه اين خانواده زندگي سادهاي داشتند. زيرا پدرم ساده زيستي را دوست داشت. هرگاه با مردم به گفت و گو مينشست حال و وضع آنها را جويا مي شد. ميكوشيد به مشكلاتشان رسيدگي كند. بي ترديد در همه امور زندگي مجاهدت ميكرد. ميتوان گفت كه رفتار شهيد راغب حرب براي خانوادهها و مردم آموزنده است. زيرا رفتار و كردار او از دستورات و رهنمودهاي اسلام جوشيده است.
*سوال:با اين وصف آيا نبود او را احساس ميكنيد؟
** شكي نيست كه پدر و مادر، دو ركن اساسي خانواده را تشكيل ميدهند. نقش بسزايي در آرامش بخشيدن و شكوفايي فرزندان قبل از سن بلوغ را دارند. شهادت پدر و از دست دادن او هرچند رنج آور بود ولي خداوند اين خانواده را مورد عنايت خويش قرار داد و دردها و رنجها ومشكلات زندگي را از سر راهشان برداشت. من با همه وجود احساس ميكنم كه شهيدان زندهاند و در مشكلات و فراز و نشيبهاي زندگي به ما انگيزه ميدهند تا از اراده قوي برخوردار باشيم. در اين خصوص نقش مادر محترم خويش را فراموش نميكنم. او براي تربيت من و ساير برادران و خواهران بهترين مادر بوده است.
ويژه نامه پاسداشت مبارزات مقاومت اسلامي لبنان در سالگرد جنگ 33 روزه ادامه مطلب
بقيه در ادامه
*سوال: در دوران كودكي هنگامي كه براي اولين بار شنيديد پدرتان به دست صهيونيست ها به شهادت رسيده چه احساسي داشتيد؟
**بسم الله الرحمن الرحيم، خداوند را ستايش مي كنم كه نعمت مقاومت، جهاد و شهادت را بر خانواده راغب حرب ارزاني داشت. و درهاي رحمت را به سوي رضاي خويش بر ما گشود. در آغاز گفت و گو لازم ميدانم به اين نكته اشاره كنم كه من پس از گذشت شش ماه از شهادت پدرم متولد شدم، و هرگز سيماي او را نديدهام. دوران كودكي انسان با دوران جواني او تفاوت دارد. انسان در دوران كودكي بسياري از واقعيت ها را درك نمي كند. هر چند كه در دوران كودكي از نداشتن پدر رنج مي بردم ولي خداوند بزرگ اين درد و رنج را تسكين مي داد. به من آرامش ميبخشيد. گاهي مادر كنارم مي نشست و خاطرات پدر را بازگو ميكرد. به مادرم ميگفتم كه پدر را در خواب ديدهام كه برايم اسباب بازي خريده و با من سخن گفته است. مادرم نيز خاطراتي نقل ميكرد و ميگفت روزي با همديگر به گلزار شهداي جبشيت رفتيم. نزديك گلزار كه رسيديم دستم را رها كردي و به سوي آرامگاه پدر دويدي و در كنار آن نشستي. سخن مادرم نشان ميدهد كه در دوران كودكي خيلي به پدرم علاقه داشتم. در كنار آرامگاه او مينشستم و احساس آرامش ميكردم. در كنار قبر او تنهايي را بر طرف ميكردم. به ويژه اينكه مادر نقش بسزايي در شناساندن پدر و بازگو نمودن نقش او در آزادي مردم جنوب لبنان ايفا ميكرد. هنگامي كه از عظمت شهدا و ارزش شهادت با من سخن گفت احساس غرور و سرافرازي ميكردم. مادرم مي گفت كه پدر در مسير پيامبران و امامان (ع) گام برداشت و اين مايه عزت و افتخار ماست.
*سوال: در دوران كودكي كه از نداشتن پدر محروم بوديد هنگامي كه كودكان را همراه با پدران و مادرانشان مشاهده ميكرديد چه احساسي داشتيد؟
**در حقيقت هر چيزي در زندگي بهايي دارد. بهاي جهاد در راه خدا گذشتن از جان و مال خويش است. مهمترين كار خير يك انسان شهادت در راه خداست. بنابراين شهادت شهيد شيخ راغب حرب بزرگترين نشانه رهروي و سلوك او در راه خدا بود. از خداوند مسئلت دارم اين بخشش را از خانواده حرب قبول كند و به آنان پاداش خير عنايت فرمايد.
ولي با اين وجود در كودكي به داشتن پدر احساس نياز مي كردم تا در مواقع ضروري پشتيبان من باشد. هنگامي كه كودكان را همراه پدرانشان مي ديدم افسوس ميخوردم و ميگفتم اي كاش من هم پدر داشتم. گاهي اين نياز را با مادرم مطرح مي كردم ولي او درباره ويژگي شهادت براي من تعريف ميكرد. او ميگفت كه شهيدان زندهاند و به خانوادهشان رسيدگي ميكنند. در سختيها و مشكلات زندگي به كمك فرزندانشان ميشتابند. مادرم اين اعتقادات را در درونم به وجود آورد و من هرگاه با مشكلي مواجه ميشدم احساس ميكرد پدرم زنده است و روح و سايه او در كنارم قرار دارد و به من روحيه و انگيزه ميبخشد.
*سوال:پدرتان جانش را براي آزادي لبنان و سربلندي جامعه اين كشور فدا كرد. اكنون چه ديدگاهي به اين جامعه داريد؟
**در حقيقت پدرم به منظور سربلندي مردم لبنان تلاشهاي فراواني به عمل آورد كه مهمترين آنها عبارتند از:
1 ـ وحدت جامعه و مردم : شهيد شيخ راغب حرب با كار و تلاش جدي و مخلصانه كوشيد بافت جامعه مسلمانان لبنان را متحد و منسجم كند. مردم را به كنار گذاشتن گرايشات تعصب آميز خانوادگي و عشيرهاي و منطقهاي كه با دستورات اسلام منافات دارد، دعوت كرد. افزون بر آن در دوراني كه پدرم مي زيسته گرايشات گروهكي و حزبگرايانه به ويژه گرايش به احزاب سكولار در اين جامعه بيداد مي كرده است. ولي شيخ الشهيد با رهنمودها و تلاشهاي خستگي ناپذير خود توانست و حدت و انسجام جامعه مسلمانان لبنان را استحكام بخشد.
2 ـ سازندگي جامعه اسلامي : شيخ الشهيد در اين زمينه مردم را به همكاري و همفكري براي سازندگي جامعه بر مبناي احكام اسلام و دستورات پيامبر عظيم الشأن (ص) فراخواند.
3 ـ گسترش فرهنگ عاشورا : به منظور رويارويي با فرهنگ ذلت پذيري و سازش كه رژيمهاي عرب در پيش گرفتهاند و به ديكتههاي قدرتهاي بزرگ عمل ميكنند. شهيد شيخ راغب حرب يكي از كساني بود كه مردم را به گسترش فرهنگ عاشورا و پيروي از نهضت سرور شهيدان حضرت امام حسين (ع) دعوت كرد. زيرا اين فرهنگ هرگونه سازش با دشمن را رد ميكند. او در طول حيات خود و در هر موقعيتي كه داشت، شعارهاي عاشورا را مطرح ميكرد. داستان رويارويي او با استاندار نجف اشرف هنگام تحصيل علوم ديني شناخته شده است. با وجودي كه بسياري از روحانيون و طلاب حوزه علميه نجف كه در جلسه ملاقات با استاندار نجف شركت داشتند و ميكوشيد شيخ را آرام نمايند، ولي او با حالتي خشمگينانه به استاندار نجف اعتراض كرد، و از او خواست پيگرد طلاب و علماي حوزه علميه و تجسس بر آنان را متوقف كند. اين در حالي است كه شيخ راغب مطمئن بود كه با نمايندهاي رژيمي سخن مي گويد كه خيلي راحت مخالفان را بازداشت و يا به قتل مي رساند.
4 ـ روشنگري مردم : گسترش شناخت و آگاهي مردم نسبت به مسائل روز يكي از مهمترين تلاشهاي شيخ الشهيد را تشكيل مي داد. او با برگزاري جلسات سخنراني و كلاسهاي درس ميكوشيد ميزان آگاهي جوانان را افزايش دهد.
اكنون كه به اين جامعه مينگرم به روشني ميبينم كه اوضاع فرهنگي و اجتماعي جامعه به بركت الطاف الهي و به بركت خون شهيدان و به به بركت دستاوردهاي مجاهدان شريف و غيور اين ميهن بسيار پيشرفت كرده است. آرزو دارم تحول و پيشرفت جامعه تداوم يابد و زحمتهايي كه در اين مسير به عمل آمده بر باد نرود.
*سوال:آيا شما نيز علاقمند هستيد آرمان ها و اهداف پدرتان را دنبال كنيد و فرهنگ مقاومت و مفاهيم شهادت را گسترش دهيد؟
**راهي كه پدرم شهيد راغب حرب پيمود، او مبتكر اين راه نبود. بلكه راهي است كه پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) آن را ترسيم كردهاند. پيمودن اين راه تنها منحصر به فرزندان شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان نيست، بلكه همه مسلمانان جهان وظيفه دارند اين راه را ادامه دهند. ولي من احساس ميكنم كه فرزندان شيخ راغب حرب مسئوليت سنگيني براي تداوم اين راه بر عهده دارند. وظيفه داريم همچنان پيشگامان اين راه باشيم. موظف هستيم مفاهيم اسلامي را گسترش دهيم و پيام رسول الله (ص) را به همه مسلمانان برسانيم. در پرتو اين راه انديشههاي امام حسين (ع) را كه با بيعدالتي مبارزه كرد گسترش دهيم. بكوشيم مشكلات جامعه اسلامي و نيازهاي مردم را برطرف كنيم، تا هيچ يك از قدرتهاي استكباري گستاخي تجاوز به حريم مسلمانان را نداشته باشد.
*سوال:شهيد راغب حرب اصول جديدي را در روند مبارزه با رژيم صهيونيستي پايه گذاري كرد.شما به عنوان فرزند ايشان چگونه به اين اصول نگاه مي كنيد؟
**من معتقدم كه عظمت و شكوه شهيد راغب حرب در نتيجه ارتباط او با خداوند متعال و پيمودن راه خدا بوده است. شهادت مدال افتخاري است كه خداي بزرگ به شيخ الشهيد بخشيده است. من به شهادت پدرم افتخار ميكنم. مفتخرم كه فرزند شيخ راغب حرب اين راد مرد بزرگ هستم. من از پدرم تشكر ميكنم كه با فداكاري و شهادت خود به خاندان حرب عزت و اصالت بخشيد. همانگونه كه حضرت امير مؤمنان (ع) فرموده "هيچ ميراثي بالاتر از معرفت نيست " من نيز احساس مسئوليت ميكنم كه قدردان اين پدر باشم، و راه او را ادامه دهم، تا در زندگي دچار تباهي و سرافكندگي نشوم. كساني كه وارث چنين ميراث بزرگي ميشوند، و آن را تباه ميكنند گرفتار شرمندگي و زيان ميشوند. بنابراين ميكوشم از اين ميراث بزرگ پاسداري نمايم.
از سوي ديگر هنگامي كه احساس ميكنم پدرم در پيروزي بزرگ مردم لبنان و آزاد سازي سرزمين اشغالي مشاركت داشته بسيار شاد و خوشحال ميشوم. اين پيروزي بزرگ كه خداوند به مردم لبنان عنايت كرده به بركت خون شهيدان و فداكاري مجاهدان بوده است. احساس مي كنم در اين پيروزي سهمي دارم زيرا پدرم با نثار جان و مال خود در راه خدا اين پيروزي بزرگ را به ارمغان آورد.
*سوال:از شهادت پدرتان 25 سال گذشت. در اين مدت سرزمينهاي اشغالي جنوب آزاد گرديد و مردم رهايي يافتند. آيا معتقديد كه همه آرمانها و اهداف پدرتان تحقق يافته يا اهداف ديگري هم وجود دارد كه براي تحقق آن بايد تلاش كرد؟
**اگر خواسته باشيم بدانيم كه اهداف و آرمانهاي شيخ الشهيد تحقق يافته و يا تحقق نيافته، شايسته است كمي به گذشته نگاه كنيم و آرمانهاي او را بازنگري كنيم. يكي از مهمترين آرمانهاي او خروج بي قيد و شرط دشمن صهيونيستي از سرزمين لبنان، و كوتاه شدن دست اين رژيم از بيت المقدس بوده است. شيخ راغب حرب در يكي از خطبه هاي نماز جمعه خطاب به فلسطينيها گفته است : "با دست تواناي شما بايد دشمن شكست بخورد. با دست تواناي شما بايد چهره منطقه دگرگون گردد ". او همچنين در پاسخ به پرسشي درباره زمان آزادسازي جنوب لبنان گفته است : "آزادسازي جنوب يك امر طبيعي است. ما بايد درباره شيوه آزادي قدس بينديشيم ". شيخ الشهيد آرزو داشت جنوب لبنان از اشغالگران صهيونيست آزاد شود و اين خواسته با كمك خداوند تحقق يافت. او همچنين آرزو داشت بيت المقدس نيز آزاد شود و اين آرزو به ياري خداوند در آينده تحقق خواهد يافت.
در ارتباط با اهداف و دستورات اسلام و پيامبر اكرم (ص) و رهنمودهاي ائمه اطهار (ع) بايد گفت كه شهيد شيخ راغب حرب در زمينه گسترش اسلام و رساندن پيام اسلام به مردم جهان گامهاي بلندي برداشت. اكنون تفكرات و گرايشات اسلامي در جهان فراگير شده است. شيخ اولين كسي بود كه با شنيدن خبر پيروزي انقلاب اسلامي در ايران اظهار خرسندي كرد و در يكي از خطبه هاي نماز جمعه مسجد جامع جبشيت پيروزي انقلاب اسلامي را تبريك گفت و آن را تأييد كرد. در پرتو رهبري امام خميني (ره) حركت ميكرد و دستورات ايشان را به عنوان ولي فقيه جامع الشرايط واجب الاجرا ميدانست. آرزو داشت جمهوري اسلامي ايران كشوري قوي و توانا باشد و به همين دليل ملتهاي مسلمان را به پشتيباني از اين كشور فرا ميخواند. لازم ميدانم به اين نكته اشاره كنم كه خانواده شيخ الشهيد آنگونه كه پدر به ما آموخت، در سايه پرچم ولايت فقيه ثابت قدم هستند. شيخ راغب حرب آرزو داشت مسلمانان جهان مانند يك پيكر متحد و يكپارچه باشند و اين مرزهاي جغرافيايي را دستاورد استعمارگران به منظور پراكندگي مسلمانان ميدانست.
*سوال:در چارچوب خانواده شيخ الشهيد چه مسئوليتهايي داريد؟
**يكي از مسئوليت من تلاش براي پاسداري از ميراث بزرگي كه از پدرم به ارث بردهام. ميكوشم پيام و انديشههاي سازنده او را به آگاهي مردم جهان برسانم. بيترديد شهيد راغب حرب مسئوليتهاي بزرگ وسنگيني بر دوش من گذاشته و از خداي بزرگ مسئلت دارم به من توفيق دهد اين راه را ادامه دهم.
*سوال:چگونه با اخلاق و سيره و مجاهدت هاي پدرتان آشنا شديد؟
**اولين كسي كه اخلاق و رفتار و شيوه مبارزات پدرم را براي من بازگو كرد مادرم بود. اين مادر مهربان در معرفي رفتار و اخلاق پدر به ساير اعضاي خانواده نقش اساسي داشته است. به رغم گذشت 25 سال از شهادت پدر، اكنون هر كسي كه از روستاي جبشيت گذر ميكند، بيترديد بوي خوش شيخ راغب حرب و تپش قلب او را احساس مي كند. مردم سرگذشت او را فراموش نخواهند كرد. ياد و نام او هميشه بر زبانهاست. از زماني كه خود را شناختم و با مردم جنوب نشست و برخاست كردم همه خاطرات زيبا وشيرين پدرم را بازگو ميكنند. اين نشان مي دهد كه اخلاق و رفتار شيخ الشهيد در قلبها و وجدان بيدار مردم حك شده است. مردم در مجالس و شب نشيني ها همواره ياد و خاطرات شيخ الشهيد را بازگو ميكنند.
*سوال:مهمترين موضع گيريها و ديدگاههاي پدرتان كدامند و چرا راه جهاد و شهادت را انتخاب كرد؟
** در جنوب لبنان كسي نيست كه از موضع گيريها و ديدگاههاي سازنده شيخ الشهيد آگاهي نداشته باشد. همه تلاشهاي پدرم در راه خدا بوده و بر اين اساس جاودان مانده است. من از بسياري ديدگاهها و موضع گيري هاي او شناخت دارم و بر اين باورم كه مي توانند براي راهيان مقاومت و جهاد سرمشق و راهگشا باشند. او به شهرها و روستاهاي جنوب ميرفت، و بدون ترس و دلهره از اقدامات سركوبگرانه اسرائيليها، مردم را به مبارزه و مقاومت با اشغالگران دعوت ميكرد. پدرم از زماني كه خود را شناخت غم و غصه مردم فلسطين را مي خورد.
بزرگان خانواده نقل كرده اند زماني كه پدرم 14 سال سن داشت به منظور فراگيري زبان فرانسه در دبيرستان يك جلد لغتنامه فرانسوي خريد. در فهرست اسامي كشورها در لغتنامه نام اسرائيل را جايگزين نام فلسطين كرده بودند. پدرم نام اسرائيل را پاك كرد و نام فلسطين را بجاي آن نوشت. اكنون اين لغتنامه در كتابخانه شخصي پدرم محفوظ است. بدين سان انديشه جهاد و انقلاب و ظلم ستيزي از ويژگيهاي پدرم بوده است، و آگاهانه اين راه را انتخاب كرده بود.
*سوال:آيا پيشبيني ميكرد كه روزي به دست صهيونيستها به شهادت برسد؟
** كساني كه شيخ الشهيد را ميشناسند به خوبي آگاهند كه او تا چه اندازه به شهادت عشق ميورزيد، و آرزو داشت مرگ او با شهادت باشد. زيرا او در مكتب امام حسين(ع) و عاشورا پرورش يافته و شهادت را مدال افتخار الهي ميدانست. پدرم بر اين باور بود كه هر اندازه اقدامات سركوبگرانه و جنايتكارانه دشمن شدت يابد، شهادت شكوه و عظمت بيشتري پيدا ميكند. در دوراني كه لبنان در اشغال قرار داشت پدرم براي شركت در يك كنفرانس بين المللي در تهران بسر ميبرد. در تهران به او گفتند كه اسرائيليها به خانهات يورش برده و همسرت را به شهادت رساندهاند. او در پاسخ به اين خبر دروغين گفت كه شهادت گواراي او باد. شيخ راغب حرب كه راه جهاد و مقاومت را پيموده بود شهادت را پيش بيني ميكرد. پس از آزادي از بازداشتگاه صهيونيستها به يكي از نزديكان خود گفت كه دشمن دوباره او را بازداشت نخواهد كرد. دشمن در آينده او را به شهادت خواهد رساند. ديري نپاييد كه پيشبيني شيخ الشهيد به واقعيت تبديل شد و چند ماه از آزادي او نگذشته بود كه دشمن او را به شهادت رساند.
*سوال:شيخ الشهيد چه جايگاهي در فكر و ذهن شما دارد؟
**شيخ راغب حرب اكنون فقط پدرم نيست. او آموزگار و الهام بخش و مايه افتخار و سربلندي من است. هرچه دارم از ميراث فرهنگي و جهادي اين مرد بزرگ دارم. ديدگاهها، موضع گيريها و سخنان ارزشمند او همچنان در روح و فكر من نقش بسته است. درس هاي فراواني از مكتب او آموختهام و آن را سرمشق زندگيام قرار دادهام. در زندگي روزمره هرگاه با مشكلات مواجه ميشوم و احساس سستي ميكنم از صلابت و پايداري او الهام ميگيرم، تا بر مشكلات چيره شوم. خداوند را سپاس ميگويم كه بر من منت نهاده و مرا يكي از فرزندان شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان قرار داده است.
*سوال:خانواده و بستگان چه خاطراتي را از زندگي پدرتان بازگو ميكنند و شما با شنيدن اين خاطرات چه احساسي پيدا ميكنيد؟
** افراد خانواده ياد پدر را فراموش نكردهاند، همواره رفتار او را در منزل و خارج منزل بازگو ميكنند. هنوز شيفته شيوههاي تربيتي و آموزشي او هستند. احساس ميكنم تعهد و پايبندي افراد خانواده به اسلام در نتيجه رهنمودها و آموزههاي او بوده است. در زماني كه پدر زنده بود، فرزندان را به حفظ سرودهاي مذهبي و گرايش به ايثارگري و خدمت به مردم تشويق ميكرد. شيوه زندگي و سيره شخصيتهاي بزرگ اسلام را براي آنان بازگو ميكرد. مادر نقل كرده كه اين خانواده زندگي سادهاي داشتند. زيرا پدرم ساده زيستي را دوست داشت. هرگاه با مردم به گفت و گو مينشست حال و وضع آنها را جويا مي شد. ميكوشيد به مشكلاتشان رسيدگي كند. بي ترديد در همه امور زندگي مجاهدت ميكرد. ميتوان گفت كه رفتار شهيد راغب حرب براي خانوادهها و مردم آموزنده است. زيرا رفتار و كردار او از دستورات و رهنمودهاي اسلام جوشيده است.
*سوال:با اين وصف آيا نبود او را احساس ميكنيد؟
** شكي نيست كه پدر و مادر، دو ركن اساسي خانواده را تشكيل ميدهند. نقش بسزايي در آرامش بخشيدن و شكوفايي فرزندان قبل از سن بلوغ را دارند. شهادت پدر و از دست دادن او هرچند رنج آور بود ولي خداوند اين خانواده را مورد عنايت خويش قرار داد و دردها و رنجها ومشكلات زندگي را از سر راهشان برداشت. من با همه وجود احساس ميكنم كه شهيدان زندهاند و در مشكلات و فراز و نشيبهاي زندگي به ما انگيزه ميدهند تا از اراده قوي برخوردار باشيم. در اين خصوص نقش مادر محترم خويش را فراموش نميكنم. او براي تربيت من و ساير برادران و خواهران بهترين مادر بوده است.
ويژه نامه پاسداشت مبارزات مقاومت اسلامي لبنان در سالگرد جنگ 33 روزه