به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

شيخ راغب حرب در يادداشت هايش آورده است: آنان مردم ايران را تروريست مي‌‌خوانند. مي‌‌گويند مردم جنوب لبنان هم تروريست هستند. ، من از آنان مي‌‌پرسم در كجاي دنيا شما را ترور كرده‌‌ايم؟ آيا در واشنگتن شما را به قتل رسانده‌‌ايم؟آيا ناوشكن‌‌هاي ما وارد سواحل شما شده‌‌اند؟

شيخ راغب حرب يكي از برجسته‌‌ترين مشعل‌‌هاي فروزان راه مقاومت اسلامي لبنان، توانست با جهاد خستگي‌‌ناپذير و سرانجام با شهادت در راه اعتلاي اسلام محمدي اصيل به عاقبت افتخار آميز و حيات جاودان برسد. حيات جاودان شيخ الشهداي مقاومت اسلامي با تاج شهادت مزين گشت، و روح پر فتوح او به سوي پروردگار دو جهان به پرواز در آمد. شهيد راغب حرب افزون بر دستاوردهاي بزرگ و مهمي كه در صحنه جهاد و پيكار ملت مسلمان جنوب لبنان از خود به يادگار گذاشت، ديدگاه‌‌هاي ارزشمند و رهنمودهاي حياتبخش او همچنان نشانه راه رهپويان و حقيقت‌‌جويان مسلمان است، كه هميشه گوش‌‌هاي يكايك افراد امت را نوازش مي‌‌دهد، و اراده خلل ناپذير آنان را استحكام مي‌‌بخشد.

بقيه در ادامه
در آن مرحله سرنوشت ساز از تاريخ لبنان سردرگمي مسلمانان و پراكندگي علماي آنان و نبود يك نظام جامع كه آنان را پيرامون يك محور سازماندهي و يكپارچه كند، خواب را از چشمان شهيد شيخ راغب حرب ربوده و او را دردمند ساخته بود. اين وضعيت ناهنجار و اسف‌‌بار شيخ را به شدت غمگين كرده بود. او به منظور بهبودي وضعيت جامعه مسلمانان لبنان تلاشي جدي به عمل آورد. شهيد پيش از شهادت در يادداشت‌‌هاي مهم خود، راه حل‌‌هاي ريشه‌‌اي ارائه داد، كه مهم‌‌ترين محور اين راه حل، لزوم پايبندي مسلمانان به خط مرجعيت آگاه شيعه كه آن روز در شخصيت امام روح ‌الله موسوي خميني (ره) به عنوان نائب امام عصر (عج) تجلي يافته بود. مرحوم شيخ راغب در اين يادداشت‌‌ها متوليان جامعه مسلمانان لبنان را به پيروي از فرامين امام خميني فراخواند. در اين يادداشت‌‌ها آمده است:

"بي‌‌ترديد يكي از مهم‌‌ترين علل پراكندگي امت اسلامي در جهان به ويژه جامعه مسلمانان لبنان پراكندگي علماي آنان است. علماي دين به هيچ نظام و چارچوبي كه آنان را متحد و هماهنگ كند مرتبط نيستند. من بر اين باورم كه بهترين وسيله بازسازي، اتحاد و انسجام آنان بازگشت به اصول و پيوندهايي است كه امامان اهل بيت (ع) پايه گذار آن بوده و فقهاي عادل و پرهيزكار از آن پيروي كرده‌‌اند. بنابراين مرجعيت آگاه و توانا بهترين راهبر براي اصلاح و ساماندهي اوضاع امت است. "اصلاح ذات البين " مهم‌‌ترين عامل پيشرفت و يكپارچگي امت است. مسلمانان بايد مانند پيكري باشند كه هرگاه عضوي از آن به درد آمد، ساير اعضاي بدن به كمك عضو دردمند بشتابند. در همين حال بايد يك رهبر آگاه و دانا در رأس امور قرار داشته باشد. تا امت در سايه اين رهبري بتواند در برابر خواسته‌‌هاي فزون‌‌خواهانه و نامشروع بيگانگان بايستد ".

شيخ مي‌‌افزايد:

"در شرايط كنوني تنها مرجعي كه مي‌‌تواند اوضاع مسلمانان را سر و سامان دهد، مرجعيت نايب امام زمان (عج) امام خميني (ره) است. شايسته است ايشان را ولي امر قرار داد و همه مسائل را به محضر ايشان ارجاع داد تا ايشان يكي يا چند تن از علماي اين منطقه از جهان اسلام را مكلف به رسيدگي به امور روحانيون و ائمه مساجد نمايد. يا هر طوري كه ايشان صلاح بداند... خداوند به همه توفيق عنايت فرمايد... " امضا: راغب حرب...

تلاش براي سازماندهي پيكار مسلمانان لبنان مهم‌‌ترين دغدغه شيخ راغب حرب را تشكيل مي‌‌داد. او با نگاهي ژرف به روند پيكار جامعه مسلمانان لبنان همواره دلسوزانه اشكال مي‌‌گرفت و نارسايي‌‌ها را بازگو مي‌‌كرد. اين چاره انديشي موجب شده بود كه پيشنهادهاي سازنده و راهنمايي‌‌هاي ارزشمندي در زمينه سر و سامان دادن به امور ارائه دهد. همه توان خود را براي تأمين بيشترين ميزان آرزوها و رويارويي با انبوه گسترده چالش‌‌ها به كار مي‌‌گرفت. بي‌‌ترديد پيشنهادهاي او در ساماندهي برنامه‌‌هاي پيكار اسلامي در لبنان نظراتي است با پشتوانه‌‌هاي عميق ديني، علمي و تجربي كه اجراي آن‌‌ها مي‌‌تواند پيروزي و نجات ملت‌‌هاي اسلامي از جمله مردم لبنان و فلسطين را به ارمغان آورد. شهيد بزرگوار اين ديدگاه‌‌ها را با دست‌‌خط خود يادداشت كرده و به يادگار گذاشته است. از جمله در يكي از اين يادداشت‌‌ها آمده است:

"به طور تأكيد پيكار در راه خدا به برنامه‌‌ريزي و سازماندهي همه توانمندي‌‌ها و يكپارچگي دل‌‌ها و پيشبرد گام‌‌ها نياز دارد. آيين اسلام كه اصول علمي سازندگي افراد مؤمن و پرهيزكار را پايه‌‌ريزي كرده است در همان حال اهميت سازندگي و پيشرفت جامعه اسلامي را نيز فراموش نكرده است. اسلام همه اصول ساختاري براي رشد و پويايي جامعه اسلامي را وضع كرده است. به نظر من اگر غرب كافر در قرن چهاردهم هجري قمري توانست جامعه اسلامي را به طور كامل نابود كند، اما هرگز نتوانست پشتوانه‌‌هاي فكري و عقيدتي افراد مسلمان را كاملاً از بين ببرد. بسياري از افراد جوامع اسلامي در آن برهه كوشيدند ساختار جامعه اسلامي را بازسازي كنند تا بتواند روي پاي خود بايستد و در برابر همه ناملايمات مقاومت نمايد. ولي با تشكيل احزاب سياسي در چارچوب الگوهاي برگرفته از فرهنگ اروپايي ناخواسته مسلمانان را رو در روي غرب قرار دادند. البته ديري نپاييد كه براي همه روشن شد كه الگوها و روش‌‌هاي غربي مورد پذيرش افراد امت نيستند، و در نتيجه آن احزاب و سازمان‌‌هاي سياسي جوامع اسلامي به گروه‌‌هاي متخاصم و متضاد و درگير تبديل شدند كه هيچ نشانه همكاري و همفكري ميان‌‌شان وجود نداشت ".

شيخ راغب حرب بر اساس اين ديدگاه در يادداشت‌‌هاي خود تأكيد مي‌‌كند:

"علماي اسلام وظيفه دارند به منظور سامان دادن به امور جامعه اسلامي بهترين روش‌‌ها و شيوه‌‌هاي پيكار را از احكام و راهكارهاي اسلامي استنباط كنند. بايد از جستجو و دنباله‌‌روي كوركورانه از الگوهايي كه با تعاليم اسلامي همخواني ندارد خودداري نمايند. هنگامي كه كتاب خدا را مي‌‌خوانيم. متون فقهي و سنت شريف پيامبر اكرم (ص) و سيره ائمه معصومين (ع) را بازخواني مي‌‌كنيم با واژه‌‌ها و مفاهيم ارزشمندي همچون "حزب الله " و "جماعت المسلمين " روبه رو مي‌‌شويم. لذا به اين نتيجه مي‌‌رسيم كه اسلام آييني است كه همواره جامعه اسلامي را به نظم و ساماندهي توده‌‌ها، كادرهاي رهبري و همه نيروهاي فعال و تلاشگر فرا مي‌‌خواند. لذا دستور خداي متعال به مسلمانان براي پيروي از پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و اولياي امر و فقهاي جامع الشرايط در درجه اول به مصلحت مردم بوده است. برپا داشتن نماز جمعه و جماعت و حج بيهوده نبوده است. همه اين احكام و دستورات بيانگر لزوم ساماندهي امور مسلمين در زمينه پيوند رهبري با توده مردم در آيين‌‌هاي هفتگي و سالانه است. اين احكام مي‌‌تواند بهترين راهكار مسلمانان لبنان و جهان بر مبناي رعايت اصول دين مبين اسلام بوده باشد ".

شهيد شيخ راغب حرب به منظور اجراي اين راهكارها پيشنهادهاي ذيل را ارائه داده است:

1 ـ به منظور پيشبرد فعاليت‌‌هاي اسلامي و پيكارهاي ديني در لبنان لازم است شورايي از فقهاي عادل به رياست يك فقيه جامع الشرايط تشكيل شود.
2 ـ اين شورا در همه مسائل روز با مرجعيت تقليد و پيشاپيش آن آيت الله العظمي امام خميني (ره) در ارتباط باشد.
3 ـ اين شورا مسئوليت نظارت و ايجاد هماهنگي بر فعاليت‌‌هاي علماي دين و روحانيون در همه مناطق را برعهده داشته باشد.
4 ـ نهادي به نام بيت المال مسلمين تأسيس گردد و علماي دين و روحانيون سراسر مناطق بر آن نظارت داشته باشند.
5 ـ شوراي فقها، يا كنگره ائمه جمعه و جماعات و يا مسئولان جمعيت‌‌هاي اسلامي سياستگذاري هر گونه حركت و پيكار اسلامي را بر عهده دارد.
6 ـ كميسيون‌‌هاي فرعي اداري و اجرايي بر حسن پيگيري كليه مراكز مربوط به مسلمانان اعم از سياسي و فرهنگي و اجتماعي و نهادهاي خيريه و بيت المال نظارت مي‌‌كنند.
7 ـ يك نهاد علني يا نيمه علني مسئوليت نظارت بر بسيج جوانان را براي جهاد بر عهده مي‌‌گيرد. ايجاد چنين نهادي يك وظيفه شرعي است.

شيخ راغب در ادامه يادداشت‌‌هاي خود سياستگذاري سالم را ابزاري مفيد در دست مسلمانان مي‌‌دانست، كه به وسيله آن مي‌‌توان به پيشبرد اهداف و خواسته‌‌هاي جامعه كمك كرد. با سياستگذاري سالم مي‌‌توان جوامع انساني را هدايت و رهبري كرد. ولي شيخ در عين حال از كساني كه از ابزار سياست براي رسيدن به مقاصد شخصي و خواسته‌‌ها و تمايلات گروهي‌‌شان استفاده مي‌‌كردند و آن را نردباني براي بالا رفتن بر دوش ديگران به كار مي‌‌گرفتند ابراز بيزاري مي‌‌كرد.
از نظر شهيد راغب حرب سياستي كه از انديشه و مفاهيم اسلامي برخاسته باشد هيچ گاه موجبات نارضايتي خدا و ترساندن بنده‌‌هاي خدا را فراهم نمي‌‌كند. سياست بايد با پرهيزكاري و خدمت به مردم همراه باشد. او تأكيد مي‌‌كرد:

"سياستمداران سالم و خدمت‌‌گذاران به مردم همواره خدا را در نظر مي‌‌گيرند و بندگان خدا را مورد آزار و اذيت قرار نمي‌‌دهند. زيردستان خود را به دليل ترس از خدا اذيت نمي‌‌كنند. اما هرگاه كه سياست از اين دايره خارج شود و پرهيزكاري از آن گرفته شود چه اتفاقي ممكن است بيافتد؟ سياست مي‌‌شود ابزاري براي گسترش حاكميت طاغوتيان ".

شهيد شيخ راغب حرب بر مبناي تقواي سياسي، آگاهانه خط مشي و برنامه روشني در پيش گرفت و به مسائل بزرگ و كوچك مربوط به جهان اسلام و سرنوشت مسلمانان رسيدگي كرد. در شرايطي كه بيشتر شهروندان جنوب لبنان خاموش شده بودند و سكوت اختيار كرده بودند، شيخ راغب حرب اولين كسي بود كه به پا خاست و در برابر اشغالگران صهيونيست قد برافراشت.
شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان در پاسخ به نداي امام خميني (ره) مبني بر لزوم بيرون راندن اشغالگران صهيونيست از لبنان، اولين زنگ خطر را در جنوب به صدا در آورد و گفت:

"ما با نام و ياري خداوند متعال حركت را آغاز مي كنيم و تا نهايت آن را ادامه مي‌‌دهيم. هيچ گاه اشغالگري را نمي‌‌پذيريم. امام امت تكليف مقاومت را به روشني و با صراحت بيان كرده است... حكم خدا روشن و آشكار است... ما به آن پايبند خواهيم بود و آن را ادامه خواهيم داد... هر اندازه هزينه داشته باشد... براي پيروزي بر اشغالگران حاضريم صد هزار شهيد تقديم راه آزادي كنيم... حاضريم دويست هزار شهيد دهيم... مشكلي نيست... تقديم خواهيم كرد "!

شهيد راغب حرب در ادامه يادداشت‌‌هاي خود تأكيد كرده كه يورش نظاميان اسرائيل به لبنان لطمه بزرگي به مردم اين كشور وارد آورده، و پيامدهاي خطرناكي بر شهروندان و بر جامعه و بافت اجتماعي مردم اين كشور بر جاي گذاشته است:

"در اين بحران برخي افراد معلوم الحال دست در دست جلاد قرار داده‌‌اند. برخي به طور كامل تسليم اسرائيل شده‌‌اند. برخي ديگر بر درگاه آن رژيم به سجده افتاده‌‌اند. برخي هم يورش اشغالگران را ستوده‌‌اند. اينان مزدوراني هستند كه به ذلت و خواري تن دادند. راضي شدند برده ذليل اشغالگران باشند. با بهانه‌‌هاي واهي خدمات بي‌‌ارزش و مجاني به دشمنان ارائه مي‌‌دهند. اين خوش رقصي موجب شده به ابزار دشمن بر ضد خانواده‌‌هاي خود و هم‌‌وطنان خود تبديل شوند.

در حقيقت شيخ راغب با دورانديشي و تيزبيني ملاحظه مي‌‌كرد كه مزدوران رژيم صهيونيستي چه نقش خطرناكي را پذيرفته‌‌اند. لذا پيوسته ابعاد خطرناك همكاري مزدوران محلي با دشمن را به مردم هشدار مي‌‌داد. خانواده‌‌ها را از عاقبت همكاري زشت عوامل دشمن بر حذر مي‌‌ساخت. از شهروندان تقاضا مي‌‌كرد اين افراد خود فروخته را تحريم و منزوي نمايند. او همواره مي‌‌گفت كه اين مزدوران پست صفت، كارشان به جايي رسيده كه بر ضد پدر و مادر خويش هم با دشمن سازش مي‌‌كنند. اينها دين و شرف و انسانيت و جوانمردي ندارند.
در همان حال دولتمردان سازش كار لبناني هم از انتقادات و نكوهش‌‌هاي شيخ راغب حرب در امان نبودند. او در يادداشت‌‌هاي خود چنين بيان كرده است:

"اين سياستمداران زورگو هيچ سنخيتي با ما ندارند. آنها خواهان شكست و عقب‌‌نشيني دشمن در برابر عمليات جهادي مردم مقاوم جنوب نيستند. دولت لبنان و سران نظام سياسي به مذاكره مستقيم با دشمن و تقديم امتيازهاي امنيتي و سياسي به او راضي شده‌‌اند. دشمن با همكاري سازشكاران لبناني توانست توافقنامه شوم 17 مه را بر كشورمان تحميل كند ".

بي‌‌ترديد شيخ الشهيد پيامدهاي ويرانگر امضاي معاهده صلح ميان لبنان و رژيم صهيونيستي و تأثير منفي آن بر امت اسلامي را پيش‌‌بيني كرده بود. به خوبي مي‌‌دانست كه ارائه هرگونه تضمين يا امتيازات امنيتي از سوي دولت وقت لبنان به دشمن غاصب جز ذلت و ننگ هيچ دستاوردي نخواهد داشت. لذا نسبت به اين تهديد جدي هشدار داد و گفت:

"ما هيچ گونه تضميني به كسي نمي‌‌دهيم. عزت و كرامت و دين ما اجازه نمي‌‌دهد دشمن را به رسميت بشناسيم. دشمن بايد بي‌‌قيد و شرط از سرزمين لبنان خارج شود. دشمن هر اندازه بيشتر در كشورمان بماند به خواست خدا او را با ذلت و شكست بيرون خواهيم كرد. صهيونيست‌‌ها بدانند اگر با موج بازداشت و دستگيري جوانان لبناني مي‌‌توانند ملت ما را آرام كنند، كور خوانده‌‌اند. اگر خواسته باشند 750 هزار تن زن و مرد و كودك جمعيت جنوب لبنان را در يك‌‌هزار بازداشتگاه نگه داري كنند، بي‌‌ترديد به هزاران بازجو نياز خواهند داشت. دشمن براي برخورد با اين تعداد جمعيت بايد خود را آماده كند. شايد روزي به بازجويي جنين‌‌هاي در شكم مادران لبناني نياز داشته باشد... زيرا جنين‌‌هاي شكم مادران روزي به دنيا خواهد آمد و نوزاداني متولد خواهند شد كه با شير نفرت از يهود تغذيه خواهند كرد... از گرسنگي باكي نداريم... مي‌‌دانيم دشمن روزي ما را گرسنه خواهد كرد... بايد از امروز به فكر آينده باشيم... موضع خود را مشخص كنيم... به مقاومت در برابر اشغالگران ادامه دهيم... هرچند كه ناچار باشيم بهاي سنگين آن را بپردازيم... اگر قرار باشد با عزت و سربلندي زندگي كنيم و يك‌‌صد هزار تن از مردم جنوب با گرسنگي به شهادت برسند، هرگز در برابر دشمن زانو به زمين نخواهيم زد ".

شهيد شيخ راغب حرب در ارتباط با سكوت و بي‌‌تفاوتي سازمان ملل متحد نسبت به يورش رژيم صهيونيستي به لبنان و اشغال اين كشور و نيز قطعنامه‌‌هاي بي‌‌رنگ آن اظهار داشت:

"شيطان بزرگ آمريكا سازمان ملل متحد را بازيچه قرار داده تا بر جنايات رژيم صهيونيستي در لبنان سرپوش بگذارد. تجاوزگري اسرائيل در لبنان را پوشش قانوني دهد. من در مورد آمريكا و استكبار جهاني تأكيد مي‌‌كنم كه زمان شكايت به ستمگران و زمان شكايت به سازمان ملل و كميته حقوق بشر سپري گشته است. اين‌‌ها نهادهاي پستي هستند و در برابر ملت‌‌هاي ستمديده جهان به گونه حقارت آميز عمل مي‌‌كنند. عملكرد كميته حقوق بشر را نگاه كنيد؟ عملكرد دنياي به اصطلاح آزاد و متمدن را نگاه كنيد؟ به بهانه برقراري صلح و امنيت در منطقه انواع هواپيما‌‌هاي جنگنده و اسلحه به دشمن مي‌‌فروشند. اما با اين سلاح‌‌ها شهرهاي امن و مردم بي‌‌دفاع را بمباران مي‌‌كنند ".

انقلاب اسلامي ايران و رهبري امام خميني (ره) بخش وسيعي از فكر و انديشه و موضع‌‌گيري‌‌هاي شيخ الشهداي مقاومت اسلامي لبنان را به خود اختصاص داده بود. طلوع فجر انقلاب اسلامي را مايه عزت و سرافرازي و سپيده‌‌دم رهايي امت و تحقق آرزوي مستضعفان جهان مي‌‌دانست. لذا همواره با اميد و دلگرمي از انقلاب و رهبري آن سخن مي‌‌گفت و معتقد بود كه به رغم توطئه‌‌هاي فزاينده دشمنان و بدخواهان اين نور فروزان تداوم خواهد يافت. در يادداشت برجاي مانده از شيخ آمده است:

"فجر اسلام دميد و دولت حضرت مهدي (عج) بر پا شد. منافقان و دولت‌‌هاي عضو بانك جهاني، دولت‌‌هاي عرب حوزه خليج فارس و سازمان كنفرانس اسلامي دوست ندارند تابش نور خورشيد انقلاب ادامه يابد. پيروزي انقلاب دولت‌‌هاي فرانسه و آمريكا را خشمگين كرده است. شوروي آن را خطرناك مي‌‌بيند. همه دنيا طلوع اين خورشيد را نمي‌‌خواهند. ولي با اراده خداوند سپيده دم صبح صادق ادامه خواهد يافت ".

آنگاه شيخ راغب با تلخكامي به رويدادهاي دردناكي اشاره مي‌‌كند كه مسلمانان خاورميانه همواره دست به گريبان آن هستند. ولي در عين حال ابراز اميدواري مي‌‌كند كه دگرگوني معادله‌‌هاي جهاني در پي بروز خورشيد جمهوري اسلامي آغاز شده است. او مي‌‌گويد:

"مسلمانان جهان كه روزگاري در ضعف و انزوا به‌‌سر مي‌‌برده‌‌اند، هم اينك به قدرت بي‌‌نظيري در جهان معاصر تبديل شده‌‌اند كه دشمنان خدا را مرعوب كرده‌‌اند. امت مسلمان در شرق و غرب دنيا تا پنج سال پيش در وضعيت اسفبار به‌‌سر مي‌‌برده است. از اين ترس داشتيم كه نكند بيگانگان به ما آسيب وارد كنند. به اندازه عطسه بزغاله براي ما ارزش قايل نبودند. روي زمين جاي امني براي ما وجود نداشت. هيچ كسي براي ما احترام قايل نبود. در سرتاسر گيتي همه ما را به استضعاف كشانده بودند. در همه جاي كره زمين از افغانستان گرفته تا فيليپين، عراق، اندونزي، لبنان و فلسطين طاغوتيان كوچك و بزرگ به ما آسيب مي‌‌رساندند. اما از زماني كه مسلمانان با صبر و بردباري و ايثار و فداكاري، تقوي پيشه كرده و به خويشتن بازگشتند، توانستند معادله‌‌هاي جهاني را دگرگون كنند. اكنون بسياري از كشورهاي جهان و بسياري از طاغوتيان از نفوذ جمهوري اسلامي ايران و از قدرت‌‌نمايي اسلام به وحشت افتاده‌‌اند. اگرچه قدرت‌‌هاي استكباري هنوز نيرو و توان خود را حفظ كرده‌‌اند، و مي‌‌كوشند اراده‌‌مان را تضعيف كنند. از استقلال مردم افغانستان جلوگيري مي‌‌كنند. به مردم عراق اجازه نمي‌‌دهند از شر صدام رهايي يابند. از رهايي ملت لبنان از دست اشغالگران صهيونيست جلوگيري مي‌‌كنند ".

شيخ راغب حرب مي‌‌افزايد:

"كساني كه هنوز نمي‌‌توانند اين تحولات را درك كنند و به دوستي با طاغوتيان دل خوش كرده‌‌اند. و نيز كساني كه بين دشمن اول و دشمن ثانوي تفاوت قايل هستند، خود را فريب مي‌‌دهند، و دشمن ثانوي را دوست به حساب مي‌‌آورند. به آنها مي‌‌گويم دشمن هر كه مي‌‌خواهد باشد و هر چهره‌‌اي به خود گرفته باشد، در نهايت دشمن است. نيروهاي خود را آماده جنگ با اسلام كرده است. اسرائيل و همه كساني كه از او طرفداري مي‌‌كنند دشمن ما هستند. آمريكا و فرانسه و انگليس و امثال آنها شياطين بزرگ هستند. كساني كه در جبهه آنان قرار دارند شياطين كوچك هستند. همه آنان براي جنگ با اسلام و مسلمانان متحد شده‌‌اند. جهان استكبار با استفاده از همه امكانات و وسايل پيشرفته تبليغاتي و اطلاع رساني خواست چهره انقلاب اسلامي را مخدوش كند، و آن را به دفاع از تروريسم متهم نمايد. ما اين ادعاهاي واهي و پوچ آنان را رد مي‌‌كنيم. تروريست واقعي آمريكاست كه از جريانات تروريستي در جهان حمايت مي‌‌كند، و با اسلام مي‌‌جنگد. ما تروريسم را محكوم مي‌‌كنيم. ولي بايد پرسيد چه كسي تروريسم را ايجاد كرده است؟ تروريست‌‌ها چه كساني هستند؟ آيا تروريست‌‌ها همان كساني نيستند كه منابع طبيعي و ثروت‌‌هاي پنهان كشورهاي جهان را غارت مي كنند؟ آيا تروريست‌‌ها كساني نيستند كه مردم بي‌‌گناه را قتل عام مي‌‌كنند؟ آيا تروريست‌‌ها همان كساني نيستند كه سلطه خود را بر ملت‌‌هاي جهان تحميل مي كنند؟ "

آنگاه شيخ الشهداي مقاومت اسلامي از گروه‌‌هاي مقاومت و جنبش‌‌هاي رهايي بخش اسلامي دفاع مي‌‌كند و مي‌‌گويد:

"قهرماناني كه با شرك و گمراهي مبارزه مي‌‌كنند تروريست نيستند. آنان دو حالت دارند. يا در مقابل تجاوزگري ايستاده‌‌اند، يا مي‌‌كوشند از خود دفع تجاوز كنند. هدف جنگ تبليغاتي ساختگي كه جهان استكبار به نام مبارزه با تروريسم به راه انداخته ضربه زدن به اسلام و روحيه انقلابي مسلمانان است. چرا كه آنان، مسلمانان را تروريست معرفي مي‌‌كنند، مردم ايران را تروريست مي‌‌خوانند. مي‌‌گويند مردم بعلبك هم تروريست هستند. مردم جنوب لبنان هم تروريست هستند. من از آنان مي‌‌پرسم در كجاي دنيا شما را ترور كرده‌‌ايم؟ آيا در واشنگتن شما را به قتل رسانده‌‌ايم؟ آيا به شهر و خانه‌‌تان حمله كرده‌‌ايم؟ آيا به مردم‌‌تان تجاوز كرده‌‌ايم؟ آيا ناوشكن‌‌هاي ما وارد سواحل شما شده‌‌اند؟ به چه دليل ما را تروريست مي‌‌خوانيد؟ من خيلي ساده مي‌‌گويم كه مستكبران با اين بهانه‌‌هاي گوناگون و رنگارنگ مي‌‌خواهند اراده امت اسلامي را بشكنند. من به ملت‌‌هاي مسلمان توصيه مي‌‌كنم كه از شدت گرفتن حملات دشمنان و اتحاد كينه توزانه آنان نهراسند. وحدت و يكپارچگي‌‌شان را حفظ نمايند و به راهشان ادامه دهند ".

ويژه نامه پاسداشت مبارزات مقاومت اسلامي لبنان در سالگرد جنگ 33 روزه خبرگزاري فارس
ادامه مطلب
پنج شنبه 31 تیر 1389  - 10:13 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5824503
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی