طاهر وطار نويسنده و اديب
الجزايري و برنده چندين جايزه بينالمللي در سن 74 سالگي درگذشت.
![](http://media.farsnews.com/Media/8708/Images/jpg/A0544/A0544823.jpg)
به
نقل از خبرگزاري شعر و ادب عربي، طاهر وطار نويسنده و اديب الجزايري در سن
74 سالگي و پس از سالها بيماري با به جا گذاشتن چندين اثر ادبي و فرهنگي
درگذشت.
طاهر وطار نوينده و اديب الجزايري داراي آثار بسياري در ادبيات و ادبيات نمايشي است و آثار او به ده زبان زنده دنيا منتشر شده است و چندين جايزه بينالمللي از جمله جايزه شارقه سال 2005 را دريافت كرده است.
وي همچنين جمعيت «الجاحظيه» را 20 سال پيش به همراه شاعر كشته شده "يوسف سبتي " براي جمع كردن نويسندگان و اديبان تازهكار و حرفهاي تاسيس كرده بود و خانه وي نيز سالها محل تجمع اديبان به صورت ماهانه بوده است.
طاهر وطار كه خود را "عمو طاهر " ميناميد به خاطر كتاب خود به نام «لاز» مورد انتقادات بسياري قرار گرفت و همچنين داراي كتابهاي «دود در قلبم» 1961، «زخم خوردگان» 1971 و «شهدا اين هفته برميگردند» در سال 1974 است.
وي همچنين داراي چندين رمان به نامهاي «عروسي با قاطر» (1983)، «عشق و مرگ در زمان حراشي» ( 1982) و «شمع و راهروها» (1995) و همچنين نمايشنامههاي «در ساحل ديگر» و «فراري» است.
آخرين نوشته اين نويسنده الجزايري در بستر بيماري در پاريس «قصيده در دنياي جاپلوسي» بود كه به رابطه دولتها با فرهنگ را بررسي كرده است و در آن اين رابطه را در الجزاير با اشاره به تجربياتش در دهه 50 و 60 بدون ثبات بيان كرده است.فارس ادامه مطلب
![](http://media.farsnews.com/Media/8708/Images/jpg/A0544/A0544823.jpg)
طاهر وطار نوينده و اديب الجزايري داراي آثار بسياري در ادبيات و ادبيات نمايشي است و آثار او به ده زبان زنده دنيا منتشر شده است و چندين جايزه بينالمللي از جمله جايزه شارقه سال 2005 را دريافت كرده است.
وي همچنين جمعيت «الجاحظيه» را 20 سال پيش به همراه شاعر كشته شده "يوسف سبتي " براي جمع كردن نويسندگان و اديبان تازهكار و حرفهاي تاسيس كرده بود و خانه وي نيز سالها محل تجمع اديبان به صورت ماهانه بوده است.
طاهر وطار كه خود را "عمو طاهر " ميناميد به خاطر كتاب خود به نام «لاز» مورد انتقادات بسياري قرار گرفت و همچنين داراي كتابهاي «دود در قلبم» 1961، «زخم خوردگان» 1971 و «شهدا اين هفته برميگردند» در سال 1974 است.
وي همچنين داراي چندين رمان به نامهاي «عروسي با قاطر» (1983)، «عشق و مرگ در زمان حراشي» ( 1982) و «شمع و راهروها» (1995) و همچنين نمايشنامههاي «در ساحل ديگر» و «فراري» است.
آخرين نوشته اين نويسنده الجزايري در بستر بيماري در پاريس «قصيده در دنياي جاپلوسي» بود كه به رابطه دولتها با فرهنگ را بررسي كرده است و در آن اين رابطه را در الجزاير با اشاره به تجربياتش در دهه 50 و 60 بدون ثبات بيان كرده است.فارس