آيتالله مجتبي تهراني در سخناني با اشاره به مراحل و شرايط دعا گفت: . ما در روايات بسيار داريم كه كسي كه حاجتي دارد، اگر نماز بخواند و در نماز يا بعد از نماز دعا كند، دعايش مستجاب است.
![](http://media.farsnews.com/Media/8903/Images/jpg/A0854/A0854562.jpg)
بقيه در ادامه
آيتالله مجتبي تهراني با اشاره به اين نكته كه در باب دعا چند تقسيمبندي وجود دارد كه يكي از آنها دعاي مأثور و غيرمأثور است، گفت: دعاي مأثور به اين معنا است كه از ناحيه اولياي خدا قالبريزي شده است و انسان نميتواند در آنها دخالت و تصرف كند. دعاي غيرمأثور هم دعايي است كه انشا و قالبريزي آن به عبد واگذار شده است. يعني هركس ميتواند خواستههايش را در قالبي بريزد و از خدا تقاضا كند. اين را ميگوييم دعاي غيرمأثور.
وي افزود: البته اينطور نيست كه دعاي غيرمأثور به طور مطلق باشد و هيچ شرايطي نداشته باشد؛ بلكه داراي يك سري آداب و شرايطي است كه من در جلسات گذشته شايد در بيش از بيست جلسه اموري را نسبت به قالبهاي دعا و نوع تقاضاهايي كه بنده از خدا ميخواهد مطرح كردم كه عبد بايد آن شرايط را رعايت كند.
* بررسي امور تأثيرگذار بر استجابت دعا
اين استاد اخلاق ادامه داد: اما آنچه كه ميخواستم به آن اشاره كنم اين است كه ما به طور كلي در معارفمان به دستوراتي برخورد ميكنيم كه از ناحيه اولياي خدا در باب دعاكردن صادر شده است و ميبينيم كه اين دستورات را در روابط گوناگون مطرح ميكنند.[1] اولياء خدا در اين روايات اموري را در رابطه با دعا مطرح ميكنند كه گويي بر روي دعا اثر دارند. اصل بحث من اين است كه اثر اين امور بر روي دعا چگونه اثري است؟[2]
* تأثير ماه مبارك رمضان بر دعا
آيتالله تهراني ادامه داد: يك مثال ميزنم براي اينكه سطح مطلب تقريباً تا حدودي عمومي شود. مثلاً در جلسه گذشته ما روايتي را مطرح كرديم كه دعا در ماه مبارك رمضان مستجاب است. اين روايت مسأله "زمان " را در اينجا مطرح ميكند. يعني زمان روي دعا مؤثر است. يا در مسأله ضريب پاداش تلاوت قرآن نازل، يك آيه از آن اگر در اين ماه خوانده شود، پاداش آن مساوق با تلاوت يك ختم قرآن در ماههاي ديگر است. جلسه گذشته من اين روايات را خواندم. هم نسبت به قرآن نازل داريم كه اين ماه در پاداش آن بسيار تأثير دارد، هم درباره قرآن صاعد - يعني دعا - داريم كه اين زمان خاص، تأثيرگذار است. قرآن سخن ربّ با عبد است و دعا سخن عبد با ربّ است. در اين قرآن صاعد هم دوباره ميبينيم كه همين زمان، مؤثر است و دعا در اين ماه مستجاب ميشود.
* تأثير زمان و مكان بر دعا
وي ادامه داد: بحث من به صورت كلي است. يك وقت بحث «زمان» مطرح است، يك وقت بحث «مكان» است كه بر روي دعا تأثير ميگذارد؛ مثل مسجد، حرمهاي مطهره ائمه (ع) و حرم و حائر حسيني (ع).[3] بعد هم ميبينيم كه يك سنخ اعمال را هم مطرح ميكنند كه مثلاً اگر قبل از دعا انجام شود، روي دعا اثر ميگذارد. حالا من سرآمد اعمال را مطرح ميكنم، رواياتِ آن را هم مطرح ميكنم. بحث در اين است كه اين امور بر روي دعا اثر دارد. اين يعني چه؟
* تأثير نماز و روزه بر دعا
وي تأكيد كرد: من دو عمل را كه به خصوص در ماه مبارك رمضان بيشتر مورد ابتلاء ما هست، مطرح ميكنم. ما در روايات بسيار داريم كه كسي كه حاجتي دارد، اگر نماز بخواند و در نماز يا بعد از نماز دعا كند، دعايش مستجاب است.
اين استاد برجسته حوزه در درباره طهارت و نماز به عنوان يكي از شروط پذيرفته شدن دعا گفت: اين روايت را شايد من قبلاً خوانده باشم. ديلمي اين روايت را در ارشاد القلوب نقل ميكنند كه پيغمبر اكرم (صلّي الله عليه و آله وسلّم) فرمود: «يقُولُ اللَّهُ تَعَالَى مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ يتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ يصَلِّ رَكْعَتَينِ فَقَدْ جَفَانِي وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَكْعَتَينِ وَ دَعَانِي وَ لَمْ أُجِبْهُ فِيمَا سَأَلَنِي مِنْ أَمْرِ دِينِهِ وَ دُنْياهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَافٍ»؛[4] خداوند فرموده است اگر كسي مُحدِث شود و وضو نگيرد، به من جفا كرده است؛ اگر مُحدِث شد و وضو گرفت ولي دو ركعت نماز نخواند و دعا نكرد و از من چيزي نخواست، به من جفا كرده است؛ اگر كسي وضو گرفت و نماز خواند و از من چيزي درخواست كرد و من به او عطا نكردم، من به او جفا كردم. - حالا درخواست او ميخواهد امر ديني باشد يا امر دنيايي باشد؛ هرچه باشد، باشد- اگر من به او عطا نكنم به او جفا كردهام و من هم پروردگاري جفاكار نيستم. در اين روايت نماز را مطرح ميكند.
وي همچنين درباره نماز و حمد و ثناي الهي اظهار كرد: يك روايتي از امام صادق (ع) است كه حضرت فرمود: «إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَتَوَضَّأْ وَ صَلِّ رَكْعَتَينِ ثُمَّ احْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيهِ وَ اذْكُرْ مِنْ آلَائِهِ ثُمَّ ادْعُ بِمَا تُحِبُّ.»[5] اگر حاجتي داشتي وضو بگير و دو ركعت نماز بخوان و حمد و ثناي الهي را به جا آور، نعمتهاي خداوند را يادآور شو و بعد، از خدا تقاضا كن. در اين صورت دعايت به اجابت ميرسد.
آيتالله مجتبي تهراني در ادامه سخنان خود درباره تأثير نمازهاي واجب بر دعا گفت: عرض كردم در اين باب روايات زياد داريم. در يك روايتي از پيغمبر اكرم (صلّي الله عليه و آله وسلّم) است كه حضرت فرمود: «مَنْ أَدَّى فَرِيضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَ.»[6] اگر كسي نماز واجبي را بخواند، نزد خداوند يك دعاي مستجاب دارد. گويي از خدا به اندازه يك دعاي مستجاب طلبكار ميشود.
* نماز حاجت در مصلّاي خانه
وي در ادامه افزود: اين روايت را خوب دقت كنيد! روايت از امام ششم (عليه السلام) است كه به مِسمَع ميگويد: «يا مِسْمَعُ مَا يمْنَعُ أَحَدَكُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَيهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْيا أَنْ يتَوَضَّأَ ثُمَّ يدْخُلَ مَسْجِدَهُ وَ يرْكَعَ رَكْعَتَينِ فَيدْعُوَ اللَّهَ فِيهِمَا أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ يقُولُ وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة.»[7] حضرت به مِسمَع ميفرمايد چه مانعي وجود دارد كه وقتي شما يك ناراحتي و گرفتاري دنيوي پيدا كرديد، برويد وضو بگيريد و برويد در محلي كه معمولاً در آنجا نماز ميخوانيد، آنجا دو ركعت نماز بخوانيد و بعد در نمازتان از خدا بخواهيد كه خدا اين گرفتاريتان را برطرف كند؟! آيا نشنيدهاي كه خداوند در قرآن ميگويد: «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة»[8].
* معناي كمك گرفتن از نماز و روزه
آيتالله تهراني گفت: در اين روايت از نظر طلبگي مفسّر تمام رواياتي است كه در باب دعا وارد شده و ميفرمايد «نماز بخوان، بعد دعا كن.» اين روايت، مفسّر تمام آنها است. من اينها را پشت سر هم و به ترتيب خواندم تا آنهايي كه اهل فضلند، دقت كنند. اين روايت، مفسّر آن روايتها است.[9] اينجا دارد: «إِستَعينوا» إستعينوا از «عون» به معني كمك است. عون و اعانه، يعني «كمك كردن» و إستعانت يعني «كمك گرفتن». «اِسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» يعني از نماز و روزه كمك بگيريد. حضرت اين را كجا ميفرمايد؟ در آنجايي كه ميخواهي دعا كني و بايد تير دعاي تو به هدف استجابت بخورد، ميگويد اينجا از نماز كمك بگير.
وي افزود: معناي كمك گرفتن چيست؟ معنايش اين است كه مثلاً من كاري را ميخواهم انجام بدهم و اينجا به تنهايي نميتوانم موفق شوم. يعني آن كاري كه ميخواهم انجام دهم، بُرد و كاربرد دارد، اما من را به مقصد و هدفي كه ميخواهم نميرساند. لذا بايد از يك چيز ديگري كمك بگيرم تا كاربرد آن تأمين شود. بايد براي اينكه به هدف برسم، كمك بگيرم. معناي "إستعينوا " اين است. از صبر و نماز براي اينكه دعايت به اجابت برسد، كمك بگير.
* نقش نماز و روزه در تشديد مقتضي، به فعليت رساندن يا تسريع اجابت دعا
اين استاد برجسته اخلاق در ادامه سخنان خود بيان كرد: اينجا بحث اين نيست كه نماز نسبت به دعا مقتضي درست ميكند كه به اجابت برسد. در خودِ دعا مقتضي براي اجابت وجود دارد. نماز اين مقتضي را يا تشديد ميكند يا به فعليت ميرساند و يا به اجابت سرعت ميدهد.[10] يكي از اين سه مورد است. خود دعا مستقلاً كاربرد دارد. دعا كاربرد دارد، اما اين امور كمك هستند براي دعا؛ يا براي اينكه مقتضي را تشديد كنند، يا به فعليت برسانند و يا سرعت در اجابت ايجاد كنند. جمع بين تمام روايات و آياتي كه ما در اين باب داريم اين است كه من عرض كردم. آنوقت در اينجا حضرت ميگويد كه از نماز كمك بگير! يعني در خودِ دعا مقتضي به اجابت رسيدن هست. اما از نماز كمك بگير. اينها كمكند.
* روزه، مصداق بارز صبر
وي همچنين روزه گرفتن را مصداق بارز صبر عنوان كرد و افزود: در باب صبر هم در ذيل همين آيه شريفه ما روايات بسياري داريم؛ نه يكي دو مورد. روايات زيادي هست كه مراد از صبر همان صوم و روزه است. روايت از امام هفتم (عليه السلام) است كه: «الصَّبْرُ الصَّوْمُ إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ الشِّدَّةُ أَوِ النَّازِلَةُ فَلْيصُمْ إنَّ اللَّهُ يقُولُ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ.»[11] يا امام صادق (عليه السلام) ميفرمايند: «الصَّبْرُ الصِّيامُ».[12] و يا در روايت ديگري دارد: «إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ النَّازِلَةُ وَ الشَّدِيدَةُ فَلْيصُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يقُولُ وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ يعْنِي الصِّيامُ.»[13] روايت متعددي هست، آنهايي كه اهل اين مباحث هستند، بروند و در اين روايات دقت كنند. اين روايات ميگويد از روزه و نماز كمك بگير. دعا كاربرد دارد، اما عواملي هستند كه در تقويت مقتضي، يا به فعليت رساندن، يا تسريع در اجابت بر روي دعا اثر ميگذارند.
* سرّ دعاهاي بعد از نماز
آيتالله تهراني در ادامه تصريح كرد: من اوّل اين دو عمل را مطرح كردم كه شما نگاه كنيد به آدابي كه راجع به ماه مبارك رمضان هست، ببينيد اوّلين دعاهايي كه مخصوص اين ماه وارد شده است، دعاهاي بعد از نماز است. «اللّهُمَّ ارزُقنِي حَجَّ بَيتِكَ الحَرَام..» "، «يا عَلِي ُّيا عَظِيمُ يا غَفُورُ يا رَحيم...»، «اللَّهُمَّ أدخِل عَلَي أهلِ القُبُورِ السُّرُور...»؛ اين دعاها همه، براي بعد از نماز است؛ آن هم در ماه رمضان كه انسان روزه است. دقيقاً همه اينها حساب شده است. چون كاربرد دعا با نماز و روزه بيشتر است. هم روزه كاربرد دارد، هم نماز و هم ايام اين ماه كاربرد دارد و همه اين عوامل در مستجاب شدن دعا كمك ميكنند. همه اينها كمك ميكنند كه دعا به مقصد و هدف اجابت برسد.[14]
* سرّ تأثير نماز و روزه بر دعا
وي گفت: اما ريشه كار چيست كه صوم و صلاة روي دعا اثر ميگذارند؟ سرّ آن چيست؟ من فقط يك اشاره كنم و بگذرم؛ جلسه گذشته هم گفتم كه سرّش اين است كه اين كارها، روح عبد را از نظر اتصال به ربّش تقويت ميكند كه اين اتصال به خدا اهمّ امور در دعا است؛ يعني «انقطاع عَن غير الله و اتصال بالله تعالي.» اخلاص در دعا مهمترين مسأله براي مستجاب شدن دعا است. اينكه ميگويد از روزه كمك بگير، از نماز كمك بگير، كمك آنها چيست؟ كمك آنها اين است كه انسان را بيشتر به خدا متوجه ميكند. لذا درخواستي كه ميخواهي بكني، با نماز و روزه محكمش كن تا خالصتر شود و قويتر شود. اين كار براي اين است.
آيتالله تهراني ادامه داد: چون مطلبم كلّي بود، ميخواستم اين را عرض كنم كه اين عواملي كه در بحث دعا وارد شده است - چه زماني، چه مكاني، چه عملي - اينها همه جنبههاي كمكي دارند. خود دعا كاربرد دارد، اما من و تو ناقصيم و اگر يك انسان كامل دعا كند، ردخور ندارد و حتماً مستجاب ميشود.
* ذكر مصيبت غلام امام حسين (عليه السلام)
اين استاد اخلاق همچنين به ذكر مصيبت امام حسين (ع) پرداخت و گفت: بروم سراغ ولي بزرگي از اولياء خدا، انسان برتر عالم وجود، تا ببينيد دعايش چه ميكند! جلسه گذشته دعايي از علي (عليه السلام) گفتم، امشب از حسين (عليه السلام) ميگويم. حسين (عليه السلام) غلام سياهي دارد كه «جون» نام دارد. ميگويند روز عاشورا وقتي اصحاب رفتند و شهيد شدند، جون ديد كه همه رفتهاند و نوبت به او نرسيده است. آمد خدمت حسين (عليه السلام) و گفت اجازه ميدهيد ميدان بروم؟ حضرت به او فرمود: «أنْتَ فِي إذْنٍ مِنّي يا جُوْن»؛ تو برو! تو مرخصي! تو در راحتيها با ما بودي، خودت را به اين بلاهاي ما مبتلا نكن. ما گرفتار شدهايم، تو خودت را به گرفتاريهاي ما گرفتار نكن. مينويسند:« "فَوَقَعَ جُوْنُ عَلَي قَدَمَي أبِيعَبْدِالله(عليه السلام).» اينجا بود كه جون ديگر تحمل نياورد و خود را به روي پاهاي حسين (عليه السلام) انداخت و شروع كرد به بوسيدن پاهاي حضرت. گفت: «يابْنَ رَسُولِ الله»، درست است كه من بدبو هستم؛ داراي شخصيت خانوادگي نيستم؛ رويم سياه است؛ اينها همه درست است، اما بيا بر من منّت بگذار، اجازه بده من خوشبو و رو سفيد شوم... بعد ديگر تحمل نياورد و گفت: «وَ اللهِ لَا اُفَارِقُكُم»؛ به خدا قسم دست از شما برنميدارم، «حَتَّي مَا اختَلَطَ دَمِي الأسْوَدَ بِدِمَائِكُم»، تا اينكه اين خون سياهم را به خونهاي شما آميخته كنم.
آيتالله مجتبي تهراني در ادامه اظهار كرد: در مقاتل دارد: «فَأذِنَ لَهُ الحُسَينُ (عليه السلام)»، حسين به او اجازه داد. جون به ميدان رفت و جنگيد تا به روي زمين افتاد. اما مگر ميتواند به خودش اجازه بدهد كه آقايش را صدا كند و بگويد «يا اباعبدالله»؟ من كجا، حسين كجا؟ طولي نكشيد كه ديد سرش را يكي دارد از روي زمين بلند ميكند. ابيعبدالله سرِ جون را بر دامان خود گرفت. مينويسند:«فَتَبَسَّمَ جُوْن»؛ اين غلام سياه لبخندي زد. مينويسند حسين (عليه السلام) صورت به صورت جون گذاشت. اينجا دعاي حسين (عليه السلام) شروع شد: «اللَّهُمَّ بَيضْ وَجْهَهُ وَ طَيبْ رِيحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ الْأَبْرَارِ»؛[15] خدا! روسفيدش كن... ميخواهم بگويم يا حسين، امشب يك چنين دعايي هم براي ما ميكني؟... فارس
پينوشتها:
[1]. ما در مأثوره هم حتي ميبينيم كه ادعيه موقته و غيرموقته داريم. موقته هم روزانه، شبانه و ماهانه دارد كه بعداً بايد جداگانه بحث كنيم.
[2]. اصل بحث من همين است. بعداًوارد جزئيات آن ميشوم. من امشب يك طرحي را ميخواهم بريزم كه ـ انشاءالله ـ جلسه آينده تعقيبش كنيم.
[3]. بعداً ميرسم و همه اينها را جداگانه بحث ميكنم، چون اينها هر كدام بحث جداگانهاي براي خودش دارد. من امشب دارم مطالب را به صورت كلي ميگويم، ميخواهم يك بحث كلي مطرح كنم و بعد سراغ مصاديق بروم.
[4]. وسائلالشيعة / جلد 1 / صفحه 382
[5]. وسائلالشيعة / جلد 8 / صفحه 132
[6]. وسائلالشيعة / جلد 6 / صفحه 432
[7]. مستدركالوسائل / جلد 6 / صفحه 319
[8]. سوره بقره، آيه 45
[9]. يك روايت ديگر هم داريم كه الآن اشاره نميكنم.
[10]. من اينها را ميگويم، چون اين حرفها ميخواهد بماند.
[11]. بحارالأنوار / جلد 93 / 254 صفحه
[12]. وسائلالشيعة / جلد 10 / 407 صفحه
[13]. الكافي / جلد 4 / صفحه 63
[14]. بحث «صوم از مصاديق صبر است» را من متوجه ميشوم نه اينكه متوجه نميشوم. ولي الآن اين موضوع بحث من نيست.
[15]. بحارالأنوار / جلد 45 / صفحه 23