به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

شهيد «حسين حاج‌موسايي» در نامه خود به پدرش نوشته است: پدرم! كساني كه به حقيقت دين خدا و جمهوري اسلامي پي نبرده‌اند را آگاه كن.

شهيد حسين حاج موسايي در سال 1360 از طريق ستاد جنگ‌هاي نامنظم شهيد چمران براي ياري حق و دفاع از اسلام عزيز به جبهه‌هاي جنگ عزيمت كرد و در عمليات‌هاي بيت‌المقدس، رمضان، مسلم بن عقيل (ع)، والفجر مقدماتي، والفجر يك و 2، خيبر و بدر شركت فعالانه داشت.


شهيد حسين در عمليات «مسلم‌بن عقيل (ع)» از ناحيه گردن مجروح شد و تقريباً 40 درصد از سلامتي خود را از دست داد ولي از آن جايي كه عاشق شهادت و دوستدار لقاي الله بود، مجدداً پاي به عرصه دفاع مقدس و منطقه جنگي گذاشت و شجاعانه و استوار خود را به سربازي امام زمان (عج) در آورد.


از خصوصيات بارز شهيد برخورد‌هاي خوب و مظلوميت او بود چرا كه شهيد موسايي نه تنها مادر بلكه خواهر و برادر نيز نداشت، ولي اعمال نيكويش از تربيت و اخلاق والايش خبر مي‌داد.


سرانجام اين شهيد بزرگوار در عمليات ظفرمندانه «بدر» بر اثر گازهاي شيميايي، همچون ايام زندگي‌‌اش مظلومانه و غريبانه شربت‌ گواراي شهادت را نوشيد و چشم از اين دنياي فاني به جهان باقي گشود و به ديدار معشوقش شتافت، باشد كه زهراي اطهر (س) دست مادري بر رويش كشيد و شهيد حسين حاج‌موسايي نيز فرزندي از فرزندان آن بزرگوار باشد.



* پدرم! كساني را كه به حقيقت جمهوري اسلامي پي نبرده‌اند، آگاه كن



شهيد «حسين حاج‌موسايي» در نامه خود به پدرش نوشته است: خداوند جان و مال اهل ايمان را به بهشت خريداري كرده آنها در راه خدا جهاد مي‌كند، مي‌كشند دشمنان خدا را كشته مي‌شوند در راه خدا.


سلام و درود فراوان بر چنين پدراني مانند شما كه با ايثار جان بهترين عزيزان‌شان در پيشگاه خداوند روسفيد شده و به بهشتي كه خدا وعده داده مي‌رويد و از نعمت‌هاي خداوند برخوردار مي‌شويد.


پدرم! انشاءالله بعد از عمليات يا تلفن مي‌زنم يا براي مرخصي به خانه مي‌آيم و شما نيز نگران من نباش چرا كه هرچه نگران من باشي زندگي بر تو سخت‌تر مي‌شود و اگر خدا خواست و مجروح يا شهيد شدم نيز ناراحت نباش كه من با ديگر شهدا و مجروحين هيچ فرقي ندارم و بلكه آنها نيز از من بالاتر هستند.


تو نيز مانند ديگر خانواده‌ها صبر داشته باش و افتخار كن بر اين كه توانستي در پيش خداوند خود را روسفيد كني و مرا خوشحال گرداني.


پدرم اميدوارم مرا حلال كني، علت اين كه در هر نامه اين را مي‌نويسم، اين است كه مي‌دانم خيلي برايم زحمت كشيدي و من از شما قدرداني نكرده‌ام و بايد با اين نامه‌ها شما را راضي كنم تا در آن دنيا خاك‌هاي زمين بر من فشار نياورند و بگويند چرا چنين و چنان كردي.


پدرم در اين دم آخر از تو يك چيزي مي‌خواهم و آن اين كه اگر احياناً كسي از اهل محل به امام امت، علما و كسي از مقامات مملكتي حرف بدي زد، صبر داشته باش و آنها را آگاه كن زيرا آنها آگاه نيستند و به حقيقت دين خدا و جمهوري اسلامي پي نبرده‌اند. انشاءالله خداوند آنها را به راه مستقيم هدايتشان كند.


ضمنا به تمام دوستان سلام برسان و از طرف من از آنها حلاليت بطلب.


خداحافظ شما؛ حسين حاج‌موسايي، فارس


 

ادامه مطلب
پنج شنبه 28 مرداد 1389  - 11:10 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5900287
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی