آيتالله مجتبي تهراني در سخناني در مورد راههاي برطرف ساختن موانع اجابت دعاي ديگران گفت: بر اساس يك روايت اسلامي، هركس روزي 27 مرتبه براي مؤمنين و مؤمنات طلب آمرزش كند، از كساني خواهد بود كه دعايشان مستجاب است.
به نقل از پايگاه اطلاعرساني آيتالله مجتبي تهراني، اين استاد اخلاق در هشتمين روز از ماه مبارك رمضان به بيان سخناني با موضوع «چگونه موانع اجابت دعاي ديگران را برطرف كنيم؟!» پرداخت كه مشروح آن در پي ميآيد؛
بحث ما راجع به ماه مبارك رمضان بود كه ماه تلاوت «قرآن نازل» و بازگو كردن كلام الهي و ماه دعا و درخواست عبد از ربّ خود است كه از آن تعبير به «قرآن صاعد» ميكنند. عرض كردم دعا بر دو قسم است؛ مأثور و غيرمأثور. گفتم ادعيه غير مأثور داراي شرايطي است كه جلسه گذشته بحث ما به «تقدم در خواستهها» رسيد. ديشب چند مطلب را مطرح كردم؛ يك مطلب همين بود كه عرض كردم انسان براي خودش نسبت به تقدم در خواستههايش، خواستههاي معنوي را بر حاجتهاي مادّي مقدّم بدارد.
بقيه در ادامه
* تذكر اوّل؛ فرق اصلاح نفس ما با اصلاح نفس معصومين (ع)
در اينجا چون آن روايتي كه از امام صادق (ع) بود را نقل كردم كه داشت حضرت فرمودند پدر بزرگوارشان امام باقر (ع) اين جملات را در دعا انشا ميفرمودند: «رَبِّ أَصْلِحْ لِي نَفْسِي فَإِنَّهَا أَهَمُّ الْأَنْفُسِ إِلَيَّ»، نكتهاي را تذكر دهم كه البته از مباحث آينده ما هم هست. آن نكته اين است كه خيال نكنيد اولياي خاصّ خدا يعني معصومين (ع) وقتي ميگويند: «اصلاح نفْس»، مثل اصلاح نفس من و شما است! يك وقت اشتباه نشود! اينجا يك بحث كلّي هست كه من در مبحث دعاهاي مأثور ميخواهم آن را مطرح كنم؛ ولي چارهاي ندارم جز اينكه اينجا يك اشاره كوتاهي كنم.
* وجوه سهگانه در طلب عفو معصومين(ع)
در ادعيه مأثوره يعني آنهايي كه از معصومين (ع) در قالب خاصّ خودش براي ما رسيده، جملاتي هست كه انسان تعجب ميكند. مثلاً در ادعيه همين ماه مبارك رمضان، مثل دعاي ابوحمزه و دعاي افتتاح، يا دعاهاي موقّته و غيرموقتهاي كه مثل دعاي كميل در ايام سال هست، حضرات معصومين (ع) جملاتي دارند كه به بعضي از آنها بعداً اشاره ميكنم. به عنوان مثال، طلب عفو كردن معصومين (ع) از خداوند يعني چه؟ خودِ اين بحث يك سؤال مهم است كه اين چنين عباراتي كه در ادعيه معصومين (ع) وارد شده يعني چه؟ إنشاءالله در آينده، در بحث از دعاهاي مأثور سه وجه را براي حلّ اين مُشكل بيان ميكنم. ولي اينجا فقط به يك وجه اشاره كنم و آن اين است كه اين جملات و عبارات، اشاره است به مقامات عاليهاي كه ايشان دارند و ربطي به من و تو ندارد.
* وظيفه ما؛ طلب اصلاح نفس از رذائل اخلاقي
ما از خداوند اصلاح نفس خود از رذائل را ميخواهيم. يعني مثلاً اگر ـنعوذباللهـ مبتلا به حسد يا بخل يا كبر يا ساير رذائل اخلاقي هستيم كه مانع بر سر راه سير معنوي انسان براي اهل سلوك إلياللهتعالي هستند، درخواست ما براي اصلاحِ نفْس، در حقيقت درخواست برطرف شدن اين رذائل و موانع است. يا مربوط به آن آثار زشتي است كه بر اثر معاصي آمده و بر روي روح ما سايه افكنده و ظلمت و تاريكي دروني را براي ما ايجاد كرده است. اما ـنعوذباللهـ اين چيزها نسبت به معصومين (ع) تصوير ندارد. لذا يك وقت اين به ذهن كسي نيايد كه مثلاً اين تعبيري كه حضرت فرمود «رَبِّ أَصْلِحْ لِي نَفْسِي»، مرادشان اين حرفها باشد. نخير، اينطور نيست. اين يك مطلب بود كه خواستم تذكر بدهم.
* تذكر دوم؛ تفكيك بين «اصلاح امور جوانحي» با «نهي از منكراتِ جوارحي»
تذكر دوم؛ راجع به اصل مسأله و نسبت به خودمان است. من اين را جلسه گذشته عرض كردم كه آنچه پيش ما اهمّ است، عبارت از آن اموري است كه در تمام نشئات مايحتاج ما است كه آن هم مسائل معنوي است. لذا تقاضاي آن هم در بين حوائج، اهمّ از ساير تقاضاها است. بعد به اين مناسبت من عرض كردم انسان اگر خودش مبتلا به رذيلهاي نفساني است، خودش مقدم بر ديگران است. يعني بايد اول براي خودم دعا كنم. انسان بايد اوّل خودش را درست كند. لذا در باب مسأله رذائل نفساني اگر خودمان مبتلا به حسد يا بخل يا كبر يا حرص و امثال اين رذائليم، بايد برويم سراغ ساختن خودمان، كه يكي از راههايش دعا كردن و استمداد از عالم غيب براي اصلاح نفس است.
* تقدم خويشتن در اصلاح نفس، مانع نهي از منكر نيست
اين مسأله جزء امور جوانحي و دروني است. اين غير مسأله امور بيروني است. اين را اشتباه نكنيد! نهي از منكر كردن نسبت به اعمال بيروني ديگران حسابش از اين بحث جدا است. كسي اگر خودش ـنعوذباللهـ در پنهان روزهاش را خورد، اگر ببيند كسي در عَلَن دارد روزهخواري ميكند بايد نهي از منكر كند؛ واجب است كه او را نهي كند. نميتواند بگويد خودم روزهام را خوردهام، من ديگر به او چه بگويم! اين بحثها را از هم تفكيك كنيد. آن روايتي كه از امام صادق (ع) بود، بحث «اصلاح نفس» بود. يعني انسان اگر خودش مبتلا به يك رذيلهاي است، ظاهراً معنا ندارد كه بخواهد ديگري را اصلاح كند. اوّل برو سراغ خودت!
* تا خودت را اصلاح نكردهاي به دنبال اصلاح نفس ديگران نباش
حالا يك روايت ميخوانم تا مطلب روشنتر شود؛ روايت از علي (ع) است: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَتَصَدِّى لِإصْلَاحِ النَّاسِ وَ نَفْسُهُ أشَدُّ شَيءٍ فَسَاداً». ميفرمايد در شگفتم از كسي كه ميخواهد ديگري را اصلاح كند، در حالي كه نفْس خودش بيشترين فساد را دارد. دقّت كنيد كه حضرت تعبير به «اصلاح» و «نفس» كردند؛ يعني اينجا هم بحث «اصلاح نفس» مطرح است و ربطي به «نهي از منكر» ندارد. اين روايت آنجايي را ميگويد كه شخص خودش مبتلا به ملكه رذيلهاي مثل بخل است، آنوقت به ديگري بگويد چرا بخل ميورزي! اين همان معنا است كه حضرت ميفرمايد: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَتَصَدِّى لِإصْلَاحِ النَّاسِ وَ نَفْسُهُ أشَدُّ شَيءٍ فَسَاداً».
بنابر اين در باب سازندگي، انسان اوّل خودش را بايد بسازد و بعد ديگري را. اين يك بحث مستقلّ است. من اينجا در باب دعا فقط خواستم اشارهاي كرده باشم. چون وقتي ميخواهي دعا كني، اين بحث كاربرد دارد. مثلاً فرض كنيد كسي مبتلا به حسد است؛ من موقع دعا ميگويم خدايا حسد را از او دور كن؛ در حالي كه خودم مبتلا به همان رذيله هستم. اينجا اگر تو به همان رذيله گرفتار هستي، خودت براي دعا كردن بر او مقدّمي. به خودت مشغول شو و درصدد اصلاحِ نفْس خودت بربيا. يكي از راههاي آن هم استمداد است كه استمداد از راه دعا و از خدا خواستن است. اين هم مطلب دوم بود.
* تذكر سوم؛ تقدم كلّي «طلب مغفرت» بر ساير دعاها و حوائج
اما مطلب سوم؛ اين ديگر يك مطلب كلّي در ادعيه ما است. اينجا بحث درباره تقدم در دعا نسبت به ديگران است. ما در دعاهايمان براي غير اين را داريم كه آنچه تقريباً به ذهن ميآيد كه در دعا براي برادران ايماني اهمّ باشد، «طلب مغفرت» براي ايشان است. يعني وقتي ميخواهيم به صورت كلّي براي مؤمنين و مؤمنات دعا كنيم، به عنوان اوّلين دعا براي آنها از خدا چه بخواهيم؟ كدام دعا مقدم است؟ ما در روايات متعدده داريم كه نسبت به مغفرت آنها دعا كنيد.
* اثر طلب مغفرت براي ديگران بر روي داعي
من يك روايت را ميخوانم و بعد با يك مقدمه اين مطلب را توضيح ميدهم. در يك روايت داريم: «مَنْ اسْتَغْفَرَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ كُلَّ يومٍ سَبْعاً وَ عِشْرِينَ مَرّةً كَانَ مِنَ الَّذِينَ يسْتَجَابُ لَهُم وَ يرْزَقُ بِهِم أهْلَ الأرْضِ». يعني هركس روزي بيست و هفت مرتبه براي مؤمنين و مؤمنات طلب غفران و آمرزش كند، از كساني خواهد بود كه دعايشان مستجاب است و اهل زمين به واسطه ايشان روزي داده ميشوند. اين اثري است كه طلب مغفرت براي مؤمنين دارد. من روايات متعددي ديدهام كه در دعاها اول اين عبارت هست كه "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات "؛ گويا اين نوع دعا كردن الآن براي ما يك روش شده است كه وقتي ميخواهيم دعا كنيم، اول ميگوييم «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ الْأَحْيَاءِ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَات»؛ از اين دعا شروع ميكنيم و جلو ميرويم. اين روش از معارف ما گرفته شده است.
* معصيت؛ مانع اجابت دعا
نكتهاي را كه ميخواستم عرض كنم اين است كه سال گذشته يا سال قبل از آن بود كه من موانع دعا را مطرح كردم. يكي از موانع دعا براي اجابت، مسأله «معصيت» است. يعني انسان كه مرتكب معصيت ميشود، آن معصيت موجب ميشود دعايي كه انسان ميكند به اجابت نرسد. اهل معرفت از آن تعبير به «حجاب» ميكنند. معاصي از آن حُجُبي است كه اسم آن را ميگذارند «حُجُب ظلماني»، يعني حجابهاي سياه و تاريك. در اين باب، هم در رواياتمان و هم در ادعيهمان خيلي مطلب داريم كه چون قبلاً بحث كردهايم، من به بعضي از آنها اشاره ميكنم؛ اين مقدمه است براي آن مطلبي كه مطرح كردم.
روايت از علي (ع) است كه حضرت فرمود: «لَا تَسْتَبْطِئْ إجَابَةَ دُعَائِكَ وَ قَدْ سَدَدْتَ طَرِيقَهُ بِالذُّنُوبِ». يعني تو كه راه دعا را با گناه بستهاي، ديگر بعيد ندان كه دعايت به اجابت نرسد. «وَ قَدْ سَدَدْتَ طَرِيقَهُ بِالذُّنُوب»، يعني با گناهها راه دعا را بستهاي و ديگر به اجابت نميرسد. اين جملات دعايي هم از خودِ علي (ع) است كه همه شما غالباً بلديد: «اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ»؛ يا "أَعُوذُ بِكَ مِنْ ذَنْبٍ يَمْنَعُ الدُّعَاءَ» و امثال اين دعاها كه زياد داريم.
* اوّل استغفار، سپس دعا
من اين را به عنوان نمونه گفتم؛ اما مطلب چيست؟ مطلب اين است كه هم خود داعي كه دارد دعا ميكند، بايد رعايت كند كه مانعي بر سر اجابت دعايش نباشد و هم براي ديگري طلب مغفرت كند تا موانع اجابت دعاهاي او را برطرف كرده باشد. لذا ميگويند كسي كه ميخواهد دعا كند، اوّل استغفار كند و خودش اين مانع را برطرف كند و بعد شروع كند به دعا كردن. يكي از بهترين دعاها براي غير هم اين است كه تو دعا كني كه مانع دعاي او برطرف شود. ببينيد كه معارف ما چقدر دقيق است! براي هر كسي ميخواهي دعا كني، اوّلين دعايت اين باشد: «أللَّهُمَّ اغْفِرْ لَه»، يعني خدايا گناهانش را بيامرز؛ تا اين دعا را كردي، دعاهاي او مستجاب ميشود.
* با طلب مغفرت براي ديگري، مانع اجابت دعاهاي او را برطرف كن!
پس يكوقت هست كه رفع مانع از دعاي خودم ميكنم و يكوقت هم رفع مانع از دعاي غير ميكنم. چون استغفار جزء آداب دعا است؛ من اين را قبلاً هم گفتهام كه شيوه استغفار اين است كه اوّل صلوات بفرست، بعد استغفار كن، بعد دوباره صلوات بفرست تا خدا گناهانت را بيامرزد. حالا كه حجابها رفع شد، ميخواهم براي ديگران دعا كنم؛ چه بگويم؟ بگو: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات»؛ اگر هم براي شخص خاصي ميخواهي دعا كني، بگو: «أللَّهُمَّ اغْفِرْ لَه» و به اين صورت مانع را از سر راه اجابت دعاي او بردار. چون او گرفتار است و دائماً از خدا ميخواهد، ولي دعاهايش اجابت نميشود. خوب، مانع اجابت دعاهاي او چيست؟ چيزي كه نميگذارد دعاي او به اجابت برسد، گناهان او است. تو با اين دعايت، مانع اجابت دعاي او را بردار. اينطوري بهترين خدمت را داري به او ميكني! لذا اين جزء معارف ما است كه براي ديگران كه ميخواهي دعا كني، اوّل اين را بگو: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات». اين بهترين خدمت به او است.
اين نكتهاي كه عرض كردم به نحو عمومي است. اينطور نيست كه خاص باشد. چون بحثم راجع به دعا نسبت به غير بود، آن هم نه شخص خاص بلكه به نحو عموم، لذا بهترين دعا همين است. اين دعا مقدّم بر همه آن دعاها است. چهبسا او حاجتي داشته باشد كه من ندانم. شما كه همه حاجتهاي مرا نميدانيد؛ من آن حاجتي را دارم از خدا براي خودم ميخواهم كه من ميدانم و تو نميداني. اگر مانع را از سر راه دعاي من رفع كردي، آن حاجت به اجابت ميرسد. براي همين است كه در روايات ما اين همه سفارش شده كه اوّلين دعايتان براي برادران و خواهران ايمانيتان اين باشد: "اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات». چون اين موجب ميشود كه مانع را از سر راه دعاهاي آنها برطرف كند و دعاهايشان به اجابت برسد.
* رحمت و مغفرت واسعه حق تعالي، راه را باز گذاشته است
به يك نكته اشاره ميكنم و بعد ميروم سراغ توسلم و آن اينكه ميدانيد همه اين حقايق از چه سرچشمه گرفته است؟ مبدأ تمام اينها، رحمت و مغفرت و وسعت رحمت و مغفرت الهي است؛ منشأ همه اينها رحمت بينهايت و مغفرت بينهايت خداي متعال است كه به قلب هيچ بشري خطور نخواهد كرد. اينها همه از او سرچشمه گرفته كه اين معارف از طريق اولياي خدا به ما رسيده است. لذا اين رحمت واسعه حق تعالي است كه مُدام براي ما راه باز ميكند. آن مغفرت واسعه حق تعالي است كه اين راهها را باز كرده براي اينكه هيچ انساني كه رو به سوي او آورده است، محروم برنگردد. دهه اوّل ماه مبارك دارد تمام ميشود. امشب به اين فكر ميكردم كه شب دهم است؛ اين ده روز چه كار كرديم؟ خوشا به حال كساني كه از اين دهه بهرهگيري كردند! خوشا به حال كساني كه توانستند از اين ايام و از اين ليالي، چه در بُعد معنوي و چه در بُعد مادّي با دست پر بيرون بيايند!