به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

من افتخار نمي‏كنم كه اين‏جا پايتخت مادها يا پايتخت تابستاني هخامنشي‏ها بوده... فرنگي‏ها اصرار داشتند هخامنشي‏ها را بالا بياورند و مطرح كنند .


بخش هايي از بيانات مقام معظم رهبري در 3 سخنراني در سالهاي گذشته درباره آثار تاريخي باقي مانده از پادشاهان بدين شرح است:

بقيه در ادامه

 

* بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏در ديدار مسؤولان و نخبگان استان همدان‏ (19 تير 1383)

همدانِ امروز از همدانِ صد سال پيش و شايد از همدان قرنهاي قبل خيلي سرپاتر است - نشان‏دهنده‏ي يك استعداد طبيعي است. البته من افتخار نمي‏كنم كه اين‏جا پايتخت مادها يا پايتخت تابستاني هخامنشي‏ها بوده. تواريخي هم كه آقاي استاندار شرح مفصلي از آنها گفتند، همه‏اش محل بحث است؛ چيزهاي مسلّمي نيست. معلوم نيست دولت ماد در آن وقت تنها دولت متمركز ايران بوده؛ اينها بين دانشمندان و متخصصانِ اين كار محل اختلاف است. در همان دوره‏ي ماد، به گمان زياد ما چندين حكومت مقتدر در سرتاسر ايران داشتيم. البته فرنگي‏ها اصرار داشتند هخامنشي‏ها را بالا بياورند و مطرح كنند و كوروش و داريوش را اولِ تاريخ بدانند؛ حتّي مادها را هم از خاطر برده‏اند. كار مستشرقان اروپايي در اين زمينه خيلي صادقانه نبوده، ليكن حفاري‏ها و شناختها و نشانه‏هاي گوناگون تمدني به ما نشان مي‏دهد كه در سرتاسر ايرانِ كنوني ما تمدنهاي بسيار قديمي - كه بعضي شايد از تمدن مصر هم قديمي‏تر باشد - وجود دارد؛ تمدنهاي شش هزار ساله، هفت هزار ساله؛ از جمله در همدان است، از جمله در سيستان است، از جمله در مناطق ديگري از اين كشور است. بنابراين نمي‏شود قاطع گفت اين‏جا تنها دولت متمركز يا اولين دولت متمركز وجود داشته؛ اينها حدسيات است. آنچه مسلّم است، اين است كه اين‏جا سه هزار سال زنده بوده است؛ سه هزار سال مشغول ساختن و توليد تمدن و علم و زندگي بوده است؛ اين خيلي مهم است.
اين گذشته‏ي تاريخي به چه دردي مي‏خورد؟ اگر اين گذشته را به‏عنوان يك شجره‏نامه فقط در جيبمان بگذاريم و به آن افتخار كنيم، مثل بعضي‏هاست كه از سيادت فقط شال سبزي به كمرشان ببندند يا شجره‏نامه‏يي در جيبشان بگذارند و آن را وسيله‏ي ارتزاق قرار دهند؛ اين‏كه درست نيست. اهميت اين شجره‏نامه از اين جهت است كه نشان مي‏دهد اين منطقه - به هر دليلي؛ يا به دليل اقليمي، يا به دليل جغرافيايي، يا به دليل تاريخي - منطقه‏يي است كه استعداد در آن پرورش پيدا مي‏كند


* بيانات در ديدار مردم مشهد و زائران حضرت على‌بن‌موسى الرضا(ع) در صحن حضرت امام خمينى(ره) (1 فروردين 1378)

شما ببينيد در ايام تحويل، مردم چه مكانهايى اجتماع مى‌كنند! ديشب در اطراف آستان قدس رضوى، با اين‌كه نيمه‌ى شب بود، جاى سوزن انداختن نبود! تا بست شيخ بهايى و تمام اين اطراف، مردم براى توجه، روى زمين نشسته بودند! يعنى عيد نوروز، همراه با معنويت. يا ديشب - نيمه‌ى شب - هزاران انسان علاقه‌مند، از خواب و خانه و زندگى و محيط خانواده بيرون آمدند و به مرقد امام بزرگوار رفتند. يعنى جنبه‌ى معنوى. خوب؛ حالا يك نفر هم پيدا مى‌شود كه از سر اشتباه و ندانمكارى، به جاى مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوى، تخت جمشيد را زنده مى‌كند! البته تخت جمشيد، يك اثر معمارى است؛ انسان، اثر معمارى را تحسين مى‌كند و چون متعلق به ما و مال ايرانيهاست، به آن افتخار هم مى‌كند؛ اما اين غير از آن است كه ما دلها و ذهنها و جانهاى مردم را متوجه به نقطه‌اى كنيم كه در آن خبرى از معنويت نيست، بلكه نشانه‌ى طاغوتيگرى است! در همان ساختمانها كه امروز بعد از گذشت يكى دو هزار سال، ويران است، زمانى به مناسبت همين روز نوروز، خدا مى‌داند كه چقدر بى‌گناه، در مقابل تخت طاغوتهاى زمان به قتل مى‌رسيدند و چقدر دلها ناكام مى‌شدند! اين افتخارى ندارد

* بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسئولان اجرائى استان فارس (18 ارديبهشت 1387)

يكى از چيزهائى كه در اين استان مورد توجه است و جا دارد كه بيشتر مورد توجه قرار بگيرد، مسئله‏ى گردشگرى است. اينجا به خاطر وجود حرم مطهر حضرت احمدبن‏موسى (عليه و على ابيه و اخيه السّلام) جنبه‏ى مضاعف گردشگرى دارد. اينجا (شيراز) مزار است، زيارتگاه است. جاذبه‏هاى گردشگرى در اينجا خيلى زياد است. من تصورم اين است كه اگر مسئولين كشور و مسئولين استان بتوانند از همين مسئله‏ى گردشگرى به شكل درست، با تبليغات صحيح و با جهتگيرىِ صحيح استفاده كنند، درآمد آن، استان را از همه‏ى معونه‏هاى ديگر بى‏نياز ميكند. مسئله‏ى گردشگرى خيلى مهم است.
من همين‏جا اشاره بكنم به اين بناهاى باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشيد و بقيه‏ى چيزهائى كه در اين استان هست. انسان از دو نظر ممكن است به اين مراكز باستانى نگاه كند؛ اينها را بايد از هم تفكيك كرد. يك نگاه اين است كه اينها متعلق به جباران تاريخ بوده. هر كدامى كه نگاه مي كنيم، به يك نحوى به يكى از جباران تاريخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پيدا مي كند. بله، از اين جهت نگاه منفى به اينها هست. غالب متدينين و انسانهائى كه نفرت طبيعى از استبداد و از جباريت دارند، با اين ديد وقتى به اين بناهاى باستانى نگاه مي كنند، طبعاً براى آنها جاذبه‏اى ندارد. ليكن يك جنبه‏ى ديگر هم وجود دارد و آن اين است كه اين بناها محصول سرپنجه‏ هنرمند ايرانى است؛ محصول فكر راقى و روشن‏بين ايرانى است در سالها و قرنها پيش از اين؛ اين جنبه‏ى مثبت قضيه است. همه‏ى بناهائى كه از لحاظ تاريخى - چه در اينجا، چه در اصفهان، چه در بقيه‏ى نقاط كشور - وجود دارد، از اين قبيل است. درست است كه جباران استفاده كردند، اما خالق و آفريننده‏ى اين مجموعه‏ها كيست؟ ذهن ايرانى است، سرانگشت هنرمند ايرانى است، روحيه‏ى بلندنظر ايرانى است، ابتكار و ذوق ايرانى است؛ اين براى يك ملت افتخار است. با اين ديد وقتى نگاه بكنيم، مى‏بينيم اينها مثبت است؛ چه تخت جمشيد، چه بقيه‏ى مناطق ديگر...

ادامه مطلب
سه شنبه 23 شهریور 1389  - 9:20 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6080841
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی