به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

انسان به صورت طبيعى و سالم تمايل جنسى به جنس مخالف دارد و اين تمايل از ريشه دارترين غرايز انسان و ضامن دوام نسل است و هر كارى كه تمايل را از مسير طبيعيش منحرف سازد، نوعى بيمارى و انحراف روانى در انسان ايجاد مى‏كند.

بقيه در ادامه

 


در قرآن مجيد در سوره‏هاى اعراف، هود، حجر، انبيا، نمل و عنكبوت اشاره‏هايى به وضع قوم لوط و گناه بسيار زشت آن‏ها شده است، ولى در هر مورد تعبير با مورد ديگر متفاوت است و در حقيقت هر يك از اين تعبيرها به يكى از ابعاد شوم اين عمل ننگين اشاره دارد. اين عمل زشت با عنوان‏هاى اسراف، خبيث، فسق، تجاوز، جهل و قطع سبيل مطرح شده است.

در سوره اعراف آيه 81 آمده است كه لوط به آنها مى‏گويد: «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ؛ بلكه شما گروهى اسراف‏كار (و متجاوز) يد.»


در سوره انبيا آيه 74 مى‏خوانيم: «وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَهِ الَّتِى كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ؛ و او را از آبادى كه همواره (مردمش كارهاى) پليد انجام مى‏دادند، نجات داديم؛ [چرا] كه آنان گروهى بد [كار و] نافرمانبردار بودند.»

و در جاى ديگر خوانديم كه لوط به آن‏ها مى‏گويد: «بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ؛ بلكه شما گروهى تجاوزگريد!» « شعراء، 166»

و در سوره نمل آيه 55 آمده است: «بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ؛ آيا واقعاً شما از روى شهوت، به غير از زنان به سراغ مردان مى‏رويد؟! بلكه شما گروهى هستيد كه نادانى مى‏كنيد.»

و در سوره عنكبوت آيه 29 از زبان لوط چنين آمده است: «أَءِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ؛ آيا واقعاً شما به سراغ مردان مى‏رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد.»

ويژگى‏هاى همجنس باز در قرآن

«اسراف» از اين نظر كه آنها نظام آفرينش را در اين امر فراموش كرده و از حد تجاوز كردند و تعدى نيز به همين جهت بر آن اطلاق شده است.

«خبيث» به معناى كار يا چيز آلوده‏اى است كه طبع سالم آدمى از آن تنفر دارد، و چه عملى از اين عمل تنفر آميزتر است.

 «فسق» به معناى خروج از اطاعت پروردگار و برهنگى از شخصيت انسانى است كه از لوازم حتمى اين كار مى‏باشد.

«جهل» به خاطر بى‏خبرى از عواقب شومى است كه اين عمل براى فرد و جامعه در پى دارد.

و «قطع سبيل» از اين جهت است كه اين عمل در صورت گسترش به قطع نسل انسانى مى‏انجامد؛ علاقه به جنس موافق جانشين علاقه جنس مخالف مى‏شود. « تفسير نمونه ذيل آيه»

همجنس بازى در احاديث‏

در حديثى از پيامبر گرامى اسلام (ص) مى‏خوانيم: «لايجد ريح الجنه زنوق، و هو المخنث!؛ بوى بهشت به مشام كسى كه مورد همجنس گرايى واقع مى‏شود، نخواهد رسيد.» در حديث ديگرى از على (ع) مى‏خوانيم كه لواط را در سر حد كفر معرفى فرموده است. «بحارالانوار، ج 76، ص 67»

در حديثى از امام على بن موسى الرضا (ع) در فلسفه تحريم همجنس گرايى چنين آمده است: «عله تحريم الذكران للذكران، و الاناث للاناث، لما ركب‏ فى الاناث و ما طبع عليه الذكران، و لما فى اتيان الذكران، الذكران و الاناث للاناث، من انقطاع النسل، و فساد التدبير، و خراب الدنيا؛ فلسفه تحريم مردان بر مردان و زنان بر زنان اين است كه اين امر بر خلاف طبيعتى است كه خداوند براى زن و مرد قرار داده (و مخالفت با اين ساختمان فطرى و طبيعى، سبب انحراف روح و جسم انسان خواهد شد) و نيز به خاطر اين است كه اگر مردان و زنان همجنس گرا شوند، نسل بشر قطع مى‏گردد، و تدبير زندگى اجتماعى به فساد مى‏گرايد و دنيا به ويرانى روى مى‏نهد. « علل الشرايع، شيخ صدوق، ج 2، ص 547»

رواياتى كه در مذمت همجنس‏گرايى از پيشوايان اسلام نقل شده، آن قدر زياد و تكان دهنده است كه با مطالعه آن هر كس احساس مى‏كند كه زشتى اين گناه به اندازه‏اى است كه كم‏تر گناهى در پايه آن قرار دارد؛ از جمله در روايتى از پيامبر اسلام (ص) مى‏خوانيم:

«لما عمل قوم لوط ما عملوا بكت الارض الى ربها حتى بلغ دموعها الى السماء، بكت السماء حتى بلغ دموعها الارض، فاوحى الله الى السماء ان احصى بهم، و اوحى الى الارض ان اخسفى بهم؛ هنگامى كه قوم لوط آن اعمال ننگين را انجام دادند، زمين آن چنان ناله و گريه سر داد كه اشكهايش به آسمان رسيد، و آسمان آن چنان گريه كرد كه اشكهايش به عرش رسيد، در اين هنگام خداوند به آسمان وحى فرستاد كه آن‏ها را سنگباران كن و به زمين وحى فرستاد كه آن‏ها را فرو بر (بديهى است گريه و اشك جنبه تشبيه و كنايه دارد).» « ثواب الاعمال، همو، ص 264»

همچنين در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم كه پيامبر (ص) فرمود: «من جامع غلاما جاء جنبا يوم القيامه لاينقيه ماء الدنيا و غضب الله عليه و لعنه و اعد له جهنم و سائت مصيرا ... ثم قال ان الذكر يركب الذكر فيهتز العرش لذلك؛ هر كس با نوجوانى آميزش جنسى كند، روز قيامت ناپاك وارد محشر مى‏شود، آن چنان‏كه تمام آب‏هاى جهان او را پاك نخواهد كرد، و خداوند بر او غضب مى‏كند و او را از رحمت خويش دور مى‏دارد و دوزخ را براى او آماده ساخته است و چه بد جايگاهى است ...؛ سپس فرمود: هرگاه جنس مذكر با مذكر آميزش كند، عرش خداوند به لرزه در مى‏آيد.» « الكافى، شيخ كلينى، ج 5، ص 544»

در حديث ديگرى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم: آن‏ها كه تن به چنين كارى مى‏دهند، بازماندگان سدوم (قوم لوط) هستند؛ سپس اضافه فرمود: من نمى‏گويم از فرزندان آنها هستند، ولى از طينت آن‏ها هستند. پرسيده شد: همان شهر سدوم كه زير و رو شد؟ فرمود: آرى، چهار شهر بودند سدوم و صريم و لدنا و غميرا (عمورا). « همان، ج 5، ص 549»

حكم فقهى همجنس بازى‏

اين مسئله تا آنجا از ديدگاه اسلام زشت و ننگين است كه در ابواب حدود اسلامى حد آن اعدام قرار داده شده است، و حتى براى كسانى كه مراحل پايين‏تر همجنس بازى را انجام مى‏دهند، مجازاتهاى شديدى ذكر شده است، از جمله در حديثى از پيامبر (ص) مى‏خوانيم: «من قبل غلاما من شهوه الجمه‏الله يوم القيامه بلجام من نار؛ كسى كه پسرى را از روى شهوت ببوسد، خداوند در روز قيامت لجامى از آتش بر دهان او مى‏زند.» « فقه الرضا، على ابن بابويه، ص 278»

مجازات كسى كه مرتكب چنين عملى شود، از 30 تا 99 تازيانه است.

همجنس گرايى چه در مردان باشد و چه در زنان، در اسلام از گناهان بسيار بزرگ و هر دو داراى حد شرعى است.

حد همجنس گرايى در مردان خواه فاعل باشد يا مفعول، اعدام است « تحريرالوسيله، حضرت امام خمينى، ج 1، ص 274» و براى اين اعدام راه‏هاى مختلفى در فقه بيان شده است؛ البته اثبات اين گناه بايد از راه‏هاى معتبر و قاطعى كه در فقه اسلامى و روايات وارده از معصومين ذكر شده، صورت گيرد، و حتى سه مرتبه اقرار هم به تنهائى كافى نيست و بايد حداقل چهار بار به اين عمل اقرار كند. «. همان، ج 2، ص 469»

اما حد همجنس گرايى در زنان پس از چهار بار اقرار و يا ثبوت به وسيله چهار شاهد عادل (به شرايطى كه در فقه گفته شده) صد تازيانه است، «تحريرالوسيله، حضرت امام خمينى، ج 1، ص 274» و بعضى از فقها گفته‏اند اگر زن شوهردارى اين عمل را انجام بدهد، حد او اعدام است.

ذكر اين نكته نيز قابل توجه است كه اسلام يكى از مجازاتهايى را كه براى چنين افراد قائل شده، آن است كه ازدواج خواهر، مادر و دختر شخص مفعول بر فاعل حرام است، يعنى اگر چنين كارى قبل از ازدواج صورت گرفت، اين زنان براى او حرام ابدى مى‏باشند.

اجراى اين حدود، شرايط دقيق و حساب شده‏اى دارد كه در كتب فقه اسلامى آمده است و اجراى آن بر عهده محاكم صالحه و قانونى مى‏باشد.

بحث اجتماعى‏

شك نيست كه انحراف جنسى از خطرناكترين انحراف‏هايى است كه امكان دارد در جوامع انسانى پيدا شود، زيرا سايه شوم خود را بر همه مسائل اخلاقى مى‏افكند و انسان را به انحراف عاطفى مى‏كشاند.

در دنياى غرب كه آلودگى‏هاى جنسى فوق العاده زياد است، اين گونه زشتى‏ها مورد تنفر نيست و حتى شنيده مى‏شود در بعضى كشورها همانند انگلستان، طبق قانونى كه با كمال وقاحت از پارلمان گذشته، اين موضوع جواز قانونى پيدا كرده، با اين حال شيوع اين گونه زشتى‏ها هرگز از قبح آن نمى‏كاهد و مفاسد اخلاقى و روانى و اجتماعى آن در جاى خود ثابت است.

گاهى برخى پيروان مكاتب مادى كه اين گونه آلودگى‏ها را دارند، براى توجيه عملشان مى‏گويند ما هيچ گونه منع پزشكى براى آن سراغ نداريم، ولى آن‏ها فراموش كرده‏اند كه اصولًا هرگونه انحراف جنسى در تمام روحيات و ساختمان وجود انسان اثر مى‏گذارد و تعادل او را بر هم مى‏زند.

توضيح اين‏كه: انسان به صورت طبيعى و سالم تمايل جنسى به جنس مخالف دارد و اين تمايل از ريشه دارترين غرايز انسان و ضامن دوام نسل است و هر كارى كه تمايل را از مسير طبيعيش منحرف سازد، نوعى بيمارى و انحراف روانى در انسان ايجاد مى‏كند. مردى كه به جنس موافق تمايل دارد و يا مردى كه به چنين كارى تن مى‏دهد، هيچ كدام كامل نيستند.

در كتاب هاى امور جنسى، هموسكوآليسم (همجنس گرايى) يكى از مهم ترين انحرافها ذكر شده است. ادامه اين كار تمايلات جنسى را نسبت به جنس مخالف در انسان به تدريج از بين مى‏برد و در مورد كسى كه به اين كار تن مى‏دهد، احساسات زنانه به تدريج در او پيدا مى‏شود، و هر دو گرفتار ضعف مفرط جنسى و به اصطلاح سرد مزاجى مى‏شوند، به طورى كه بعد از مدتى قادر به آميزش طبيعى (آميزش با جنس مخالف) نخواهند بود.

با توجه به اين‏كه احساسات جنسى مرد و زن هم در ارگانيسم بدن آن‏ها مؤثر است و هم در روحيات و اخلاق ويژه آنان، روشن مى‏شود كه از دست دادن احساسات طبيعى تا چه حد بر جسم و روح انسان ضربه وارد مى‏سازد، و حتى ممكن است افرادى كه گرفتار چنين انحرافى هستند، آن چنان گرفتار ضعف جنسى شوند كه ديگر قدرت توليد فرزند را نداشته باشند. اين گونه اشخاص غالباً از نظر روانى غالباً سالم نيستند و در خود نوعى بيگانگى از خويشتن و بيگانگى از جامعه‏اى كه به آن تعلق دارند، احساس مى‏كنند.

قدرت اراده را كه شرط هر نوع پيروزى است، به تدريج از دست مى‏دهند، و يك نوع سرگردانى و بى تفاوتى در روح آنها لانه مى‏كند. آنها اگر خيلى زود به اصلاح خويشتن روى نياورند و حتى در صورت لزوم از پزشك جسمى يا روانى كمك نگيرند و اين عمل به صورت عادتى براى آن‏ها در آيد، ترك آن مشكل خواهد شد، ولى در هر حال هيچ وقت براى ترك اين عادت زشت دير نيست؛ تصميم مى‏خواهد و عمل.

در هر صورت، سرگردانى روانى به تدريج آنها را به مواد مخدر و مشروبات الكلى و انحراف‏هاى اخلاقى ديگر خواهد كشانيد و اين يك بدبختى بزرگ ديگر است.

جالب اين‏كه در روايات اسلامى در عبارت‏هايى كوتاه و پرمعنا به اين مفاسد اشاره شده است؛ از جمله در روايتى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم: كسى از او پرسيد «لم حرم الله اللواط»، چرا خداوند لواط را حرام كرده است؟

فرمود: من احل انه لو كان اتيان الغلام حلالا لا ستغنى الرجال عن النساء و كان فيه قطع النسل و تعطيل الفروج و كان فى اجازه ذلك فساد كثير؛ اگر آميزش با پسران حلال بود، مردان از زنها بى‏نياز (و نسبت به آنها بى‏ميل) مى‏شدند، و اين باعث قطع نسل انسان مى‏شد و باعث از بين رفتن آميزش طبيعى جنس موافق و مخالف مى‏گشت و اين كار مفاسد زياد اخلاقى و اجتماعى به بار مى‏آورد.

عوامل و زمينه‏هاى همجنس بازى‏

كشيده شدن افراد به اين گونه انحراف جنسى عوامل بسيار گوناگونى دارد و حتى گاهى شيوه رفتار پدر و مادر با فرزندان، و يا عدم مراقبت از فرزندان همجنس، و طرز معاشرت و خواب آنها با هم در خانه ممكن است از عوامل اين آلودگى باشد.

گاهى ممكن است انحراف‏هاى اخلاقى ديگر سر از اين انحراف در آورد. حتى شوخى‏هاى بى موردى كه گاهى در ميان پسران و دختران نسبت به هم‏جنسان خود مى‏شود، گاهى انگيزه كشيده شدن به اين انحراف‏ها مى‏گردد و به هر حال بايد به دقت مراقب اين گونه مسائل بود، و آلودگان را به سرعت نجات داد و از خدا دراين راه توفيق خواست.

همجنس گرايى چه در ميان مردان باشد (لواط) و چه در ميان زنان (مساحقه) از بدترين انحراف‏هاى اخلاقى است كه سرچشمه مفاسد زيادى در جامعه خواهد بود. موضوع مهم اين است كه بى بند و بارى و تنوع طلبى‏ بيمار گونه دنياى متمدن مادى، بسيارى از پسران و دختران را به سوى اين انحراف بزرگ مى‏كشاند. نخست پسران را به لباس‏هاى جلف و زنانه و خودآرايى مخصوص و دختران را به لباس‏هاى پسرانه تشويق مى‏كند، و از اينجا انحراف و هم‏جنس گرايى آغاز مى‏شود، تا جايى كه به زشت‏ترين اعمال در اين زمينه، شكل قانونى مى‏دهند و از هرگونه پيگرد و مجازات بر كنار مى‏مانند كه قلم از شرح و وصف آن شرم دارد. «. ر. ك: تفسير نمونه، ج 9، ص 196»

پيامدهاى بهداشتى همجنس بازى‏

الف- شيوع بيمارى هاى مقاربتى

«برخى پزشكان در رابطه با شيوع بيمارى‏هاى آميزشى مى‏گويند علت اصلى انتشار و شيوع بيمارى‏هاى مقاربتى اساساً به روابط جنسى آزاد و هر چيز كه موجب بر هم خوردن كانون خانوادگى گردد، باز مى‏گردد.»

دكتر «جان بيستون» نيز در همين رابطه مى‏گويد: «از قرائن به دست آمده ثابت مى‏شود كه اغلب بيمارى‏هاى آميزشى در نتيجه وجود روابط جنسى خارج از دايره ازدواج [زنا] شيوع پيدا مى‏كند.»

در بيست سال اخير دانشمندان به رغم كشف پنى‏سيلين ( (nillicineP و پايين آمدن آمار مبتلايان به اين بيمارى‏ها، به خطر بزرگى كه از اين جهت‏ متوجه بشريت است، پى بردند، از اين رو در سال 1964 به تشكيل يك سمينار بزرگ جهانى با حضور 1500 متخصص از 50 كشور در آمريكا براى بحث پيرامون بيمارى‏هاى مقاربتى اقدام كردند و همه مطالب و مقالات ارائه شده در اين سمينار را در كتابى به نام «عمل كرد سمينار جهانى بيمارى‏هاى مقاربتى» جمع آورى و منتشر نمودند. از بررسى‏هاى ارائه شده در اين سمينار مشخص گرديد كه نسبت بيمارى‏هاى مقاربتى در فاصله زمانى 1950- 1960 در 71 كشور از مجموع 105 كشور مورد مطالعه، افزايش يافته كه اغلب اين كشورها را كشورهاى اروپايى تشكيل مى‏دهند؛ يعنى از مجموع 20 كشور اروپايى در 19 كشور آن بيمارى‏هاى مقاربتى افزايش يافته بود. كم ترين ميزان رشد اين بيمارى‏ها در كشورهاى شرق مديترانه بود كه از مجموع 12 كشور فقط در 6 مورد آنها افزايش بيمارى‏هاى مقاربتى وجود داشت.

در همين سمينار مشخص گرديد كه موارد ابتلا به سيفليس در آمريكا در سال 1957 در مجموع 7600 مورد بوده كه اين رقم در سال 1961 به 20800 مورد رسيد؛ يعنى تقريباً ظرف فقط چهار سال، سه برابر شده بود و اين بسيار وحشتناك است. اما موارد ابتلا به سوزاك فقط در كشور آمريكا به تنهايى به يك ميليون مورد در سال مى‏رسد. آمار تخمين مبتلايان به سيفليس در سر تا سر جهان در سال 1953 به 20 ميليون نفر مى‏رسيد. «. ر. ك: طب در قرآن، ص 181- 182»

ب- سست شدن عضلات مقعد و از دست دادن كنترل قضاى حاجت، از اين رو، ممكن است مدفوع شخص بدون اراده از او خارج شود.

پ- انعكاس روانى و تحت تاثير قرار گرفتن شخص (مفعول مرد) به طورى كه تصور كند كه مرد نيست و همين مسئله باعث ايجاد اختلالاتى در رفتار وى مى‏گردد و دچار بيمارى‏هاى روانى مى‏شود كه از مهم‏ترين اين بيمارى‏ها مى‏توان به بيمارى‏هاى مازوفيسم و ساديسم را نام برد.

ت- از هم پاشيدن كانون خانواده به دليل عدم تمايل مرد به آميزش با همسر خود.

ث- پيدايش ناراحتى‏هاى روانى بين زن و شوهر.

ج- پيدايش و رشد بيمارى ايدز در اثر لواط. « همان، ج 2، ص 389- 390»

ادامه مطلب
چهارشنبه 24 شهریور 1389  - 12:53 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6080707
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی