خواستگارى جنس مذكر از مونث شيوهاى طبيعى است كه اين اختصاص به جنس بشر ندارد بلكه حيوانات نيز معمولًا همين گونه عمل مىكنند.
خداوند طبيعت مرد را مظهر طلب، عشق و تقاضا، و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن آفريده است. طبيعت زن را گل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرار داده است. از بزرگترين عوامل حفظ حيثيت و حرمت زن اين است كه مردان به خواستگارى زنان مىروند.
اينكه زن به دنبال مرد برود خلاف حيثيت و حرمت زن است. براى مرد قابل تحمل است كه از زنى خواستگارى كند و جواب رد بشنود و از زن ديگرى خواستگارى كند، ولى براى زن كه مىخواهد محبوب و معشوق و مورد ستايش باشد و بر قلب مرد بلكه بر سراسر وجودش حكومت كند، قابل تحمل نيست كه مردى را به همسرى خود دعوت كند و احياناً جواب رد بشنود.
خواستگارى جنس مذكر از مونث شيوهاى طبيعى است كه اين اختصاص به جنس بشر ندارد بلكه حيوانات نيز معمولًا همين گونه عمل مىكنند.
در نتيجه، اصل طبيعى و غريزى در خواستگارى اين است كه طلب از سوى مرد اعلام شود و پذيرش و رضايت از سوى زن باشد.
عرف و عادت در نوع خواستگارى و كيفيت آن تاثير دارد و لازم است عرف هر منطقه رعايت شود تا افراد مورد تمسخر قرار نگيرند؛ براى مثال، در هند بسيار مىشود كه خواستگارى از ناحيه خانواده عروس صورت مىگيرد. آنها به سراغ خانواده داماد و انتخاب او مىروند و حتى سعى مىكنند با تعهد جهيزيههاى سنگين دل آنها را به دست آورند. در بسيارى از كشورهاى غربى هر دو به خواستگارى يكديگر مىروند.
دختر و پسر مشخصات خود را در بعضى از روزنامهها عنوان كرده و آمادگى خود را براى ازدواج با همسرى كه داراى شرايط و مشخصاتى چنين و چنان باشد، اعلام مىكند. « انتخاب همسر و ازدواج، سيد مهدى شمس الدين، شفق، چاپ اول، قم، 1375، ص 79»