به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

مسأله ازدواج و عبور از عقباتي كه خود براي آن درست كرده‌ايم در محيط امروز دست كمى از عبور «رستم» از «هفت خوان افسانه‏اى» مزبور ندارد!

بسيارى از مسائلى كه ما آنها را «ضرورت‏هاى ناگوار و اجتناب‏ناپذير» زندگى مى‏دانيم فرآورده‏هاى اعمال غير منطقى خود ماست و غالباً اجتناب‏پذير است!

بسيارى از دام‏هايى كه گمان مى‏كنيم دست تقدير بر سر راه ما گذارده همان زنجيرهايى است كه دانه‏هاى آن را با دست خود به هم بافته‏ايم.

قسمت زيادى از مشكلات زندگى ما، اشكال‏تراشى‏ها، بهانه‏جويى‏ها، لجاجت‏ها و احياناً محصول عدم انعطاف‏هايى است كه ما در مواجهه با حوادث نشان مى‏دهيم، و نه مشكلات واقعى!

بقيه در ادامه

 


مى‏گويند «رستم» قهرمان افسانه‏اى ايران روزى تصميم به تسخير بعضى از مناطق اين كشور كه تا آن زمان هيچ يك از يلان موفق به گشودن آن نشده بودند گرفت.

او در مسير خود به سوى قلب اين منطقه با «هفت مانع» بزرگ كه هر يك از ديگرى وحشتناك‏تر بود برخورد كرد، گاهى با ديو سفيد و زمانى با اژدهاى غول‏پيكر و گاهى با جادوگران خطرناك روبه‏رو شد و سرانجام با زورمندى و مهارت و قهرمانى مخصوص به خود آنها را يكى پس از ديگرى پشت سر گذاشت و از اين هفت مرحله (هفت خوان) گذشت و شاهد پيروزى را در آغوش گرفت، كه فردوسى حماسه‏سراى ايران آن را در شاهنامه با ريزه‏كارى‏هاى جالبى آورده است.

اين «افسانه» تجسم شاعرانه‏اى است از انبوه مشكلات زندگى انسان‏ها، و تعدد و كثرت آنها و طرحى براى نشان دادن‏ راه پيروزى و غلبه بر اين مشكلات.

مسأله ازدواج و عبور از عقبات آن در محيط امروز دست كمى از عبور «رستم» از «هفت خوان افسانه‏اى» مزبور ندارد با اين تفاوت كه همه جوانان با آن شجاعت و قدرت رستم را براى پشت سر نهادن اين هفت خوان ندارند و يا اصولًا چنان تصميمى نگرفته‏اند!

كمتر مسأله اجتماعى مانند اين مسأله از صورت اصلى و طبيعى خود بيرون رفته و اين‏چنين پيرايه‏هاى زيانبخش و مزاحمى به آن بسته شده است.

بيشتر ناله‏ها، شكايت‏ها، و داد و فريادهاى جوانان و پدران و مادران از سنگينى بار ازدواج مربوط به همين پيرايه‏هاست.

وگرنه اصل و اساس اين مسأله ساده‏تر و پاكيزه و مقدّس‏تر از آن است كه اين همه بدبختى و دردسر در پيش يا به دنبال خود داشته باشد.

ازدواج در شرايط كنونى براى بسيارى حكم استخراج‏ «طلا» از پاره‏اى معادن دارد كه آن قدر با مواد زايد و خارجى آميخته شده كه استخراج آن مقرون به صرفه نيست و به زحمتش نمى‏ارزد!

اين مواد خارجى زايد ازدواج، همان چشم و هم‏چشمى‏ها، ارزش‏هاى موهوم، رسوم و عادات غلط، هوس‏هاى زودگذر، كسب افتخار و شخصيت و آبروهاى خيالى است.

ازدواج در ميان انبوه اين مشكلات چهره اصلى خود را به كلى از دست داده و به صورت «غول بيابان هراس انگيزى» درآمده كه باركش آن شدن كار همه كس نيست.

از همه بدتر اين كه كمتر كسى شهامت مبارزه با اين پيرايه‏ها و مواد زايد را دارد، تحصيل كرده‏ها در اين قسمت از بى‏سوادها بدتر، و امروزى‏ها از قديمى‏ها در اين مبارزه ضعيف‏تر و ناتوانترند.

بسيارى با اين استدلال غلط خود را دلخوش مى‏كنند كه: «آخر مگر انسان در طول عمر خود چند بار ازدواج مى‏كند كه بخواهد آن را به سادگى برگزار نمايد؟ بگذار به آخرين آرزوها و هوس‏ها و تمايلات درونى خود جامه عمل بپوشانيم!

غافل از اين كه اين استدلال غلط هنگامى كه به صورت همگانى و همه‏گير درآمد بزرگ‏ترين سدّ راه سعادت و خوشبختى جوانان و حتّى استدلال‏كنندگان مى‏شود.

جوانان بايد با قهرمانى خود، مانند رستم از خوان‏هاى هفتگانه اين راه دور و دراز بگذرند و اين طلسم‏هاى جادويى را در هم بشكنند اگر تعجّب نكنيد، اين راه هم هفت خوانى دارد كه عبارتند از:

1- توقّعات نامحدود و رؤيايى، توقّعات دختران از پسران، و پسران از دختران و پدران و مادران از هر دو.

2- اشكال‏تراشى‏هاى بى‏مورد بسيارى از پدران و مادران و اقوام و فاميل و دوستان و آشنايان.

3- مهريه‏هاى سنگين و كمرشكن.

4- تشريفات زايد مربوط به مراسم ازدواج و هزار گونه‏ «مقدّمات» و «مخلفات» و چشم و هم چشمى‏هاى كشنده.

5- ايرادگيرى در هم‏طراز بودن و هم‏شأن بودن دو خانواده!

6- عشق‏هاى آتشين و غير قابل كنترل و در عين حال حساب نشده.

7- وسواس خارج از حد و عدم اعتماد و ايمان به عدم خيانت يكديگر در آينده.

هنگامى كه در اين مشكلات هفتگانه مى‏انديشيم مى‏بينيم بيشتر آنها مربوط به متن مسأله ازدواج نيست و هر چه هست مربوط به حواشى و زوايد آن است.

به عنوان نمونه مسأله «هم‏طراز» بودن (و به اصطلاح «كفو» بودن) را در نظر مى‏گيريم. اين موضوع كه براى بسيارى مانع بزرگ ازدواج محسوب مى‏شود چيزى جز تحريف واقعيّت‏ها نيست.

جوانى كه خود را مهندس نفت معرفى مى‏كرد و به اعتراف خودش حقوق كافى داشت و در حدود 30 سال از سنش‏ گذشته بود، از اين كه تا كنون موفق به ازدواج نشده است شكايت مى‏كرد و ناله‏ها داشت.

او مى‏گفت: آخر نمى‏توانم از هر خانواده‏اى همسر اختيار كنم، بايد سراغ يك خانواده با شخصيّت و محترم! و هم‏طراز خودم بروم.

امّا هنگامى كه سراغ آنها مى‏روم چنان ترسيمى از ازدواج و شرايط و مخارج آن براى من مى‏كنند كه تنها يك «مغز الكترونيكى» مى‏تواند آن را محاسبه نمايد! ...

گفتم: ببينم منظور شما از «شخصيت و احترام و ...» سواد و معلومات كافى است؟

من خانواده‏هاى زيادى را به شما نشان مى‏دهم كه دختران تحصيل كرده با لياقتى دارند و آماده ازدواج با امثال شما هستند؟ يا اين كه منظور شما از شخصيت، داشتن صفات عالى انسانى و ارزش‏هاى اخلاقى و يا امتيازات جالب جسمى و بدنى است؟ باز چنين افرادى كم نيستند و در ميان خانواده‏هاى كم‏ثروت و امّا اصيل و نجيب چنين افرادى فراوانند.

ولى گمان نمى‏كنم منظور شما هيچ يك از اينها باشد. منظور شما از خانواده با شخصيت و محترم و ... اين است كه عمو و عموزاده‏اش مدير كل و رئيس كل باشند و پدر و مادر او پرپول و ثروتمند، خانه و اتومبيل و زندگى پر زرق و برق و مرتبى داشته باشند؟ اين طور نيست؟ ... ديدم منظورش همين است.

گفتم شما كه در زندگى چنين اشتباه بزرگى را مرتكب شده‏ايد كه شخصيّت را در اين امور مى‏دانيد، نه در امتيازات واقعى انسانى، بايد اين‏چنين در زجر و شكنجه باشيد.

جالب توجّه اين كه در روايات اسلامى ما با مسأله هم‏طراز بودن به اين مفهوم غلط كه در آن زمان‏ها در ميان قبايل و اجتماعات طبقاتى به شدت رواج داشت شديداً مبارزه شده و عموم زنان و مردان، دختران و پسران با ايمان را هم‏طراز معرفى نموده است.

در روايات اسلامى مى‏خوانيم: «المؤمن كفو المؤمن» هر فرد با ايمان از هر فاميل و هر خانواده، و هر نژاد و طبقه‏اى‏ باشد هم‏شأن فرد با ايمان ديگر است.

بنابراين اگر موهومات مربوط به زندگى طبقاتى و رده‏بندى‏هاى اجتماعى برداشته شود، و طرفين ازدواج يكديگر را به خاطر آنچه ارزش انسانى و منطقى و عقلانى دارد بخواهند نه به خاطر پست‏هاى عموها و عموزاده‏ها، و ثروت و ماشين و املاك خاله‏ها و خاله‏زاده‏ها، مطمئناً اين مشكل حل خواهد شد. اتفاقاً بسيارى از مشكلات ديگر ازدواج نيز از همين نمونه است.

برگرفته شده از كتاب مشكلات جنسي جوانان

ادامه مطلب
یک شنبه 28 شهریور 1389  - 11:13 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 6071920
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی