به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

عاقد دوباره گفت: وكيلم ؟... پدر نبود

اي كاش در جهان ره و رسم سفر نبود

گفتند رفته گل ... نه گلي گم... دلش گرفت

يعني كه از اجازه بابا خبر نبود

هجده بهار منتظرش بود و برنگشت

آن فصل هاي سرد كه بي درد سر نبود

اي كاش نامه يا خبري، عطر چفيه اي

روياي دخترانه او بيشتر نبود

عكس پدر، مقابل آينه شمعدان

آن روز دور سفره بجز چشم تر نبود

عاقد دوباره گفت: وكيلم؟... دلش گرفت

يعني به قاب عكس اميدي دگر نبود

 

ادامه مطلب
جمعه 9 مهر 1389  - 9:45 PM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 5822824
تعداد کل پست ها : 30564
تعداد کل نظرات : 1029
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 19 شهریور 1388 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 19 آذر 1397 

نویسندگان

ابوالفضل اقایی